اسك آب بر زنان روزه يك حكومت ;چال برف
نظام تحول :شرقي آذربايجان استاندار
ضروري كارمندان حيثيت از دفاع براي اداري
است
و درمان بهداشت ، وزارت پژوهشي معاون
بيماريهاي از پيشگيري طرح :پزشكي آموزش
ميشود اجرا قزوين در غيرواگير
كليدي نقش بايد بانكها :اصفهان استاندار
كنند ايفا كشاورزي و صنعت عرصه در را خود
شد شناخته ملي اثر خرمآباد در كلهرت پل
آباسك بر زنان روزه يك حكومت ;چال برف
كهبرگزارميشود آزگاراست سال ششصد كم دست چال برف سنت
بماند روستا در ندارد حق مردي هيچ برفچال روز در
نود در (ارديبهشت اول نيمه) بهاري روز يك جمعه صبح در
چاه يك كه جايي آباسك ، دل در و تهران شمال كيلومتري
مينگرد ، را دماوند قله و نشسته زمين بر لار دشت در سنگي
پايكوبي و جشن به چاه كنار در و آمده گرد مردم از انبوهي
روز همين در كه است آزگار سال ششصد چاه اين.پرداختهاند
.است مردم گردهمايي شاهد
زنها تا كنند ترك را روستا بايد اسك مردان روز ، اين در
روستا اداره مديريت گرفتن اختيار در با و كامل آزادي با
.بپردازند پايكوبي و جشن به روز يك براي
كتاب نويسنده و بومي فرهنگ پژوهنده كوهي مصطفي دكتر
:مينويسد "اسك" روستاي تاريخي پيشينه درباره "لاريجان"
شده دگرگون شكل را آن عاميانه روايتي اسك ، نام درباره"
دوره به را آن تاريخ اساس اين بر و دانسته اشك واژه
به اشك واژه تغيير گروهي گرچه.است كرده مرتبط اشكانيان
موازات به اما نميدانند ممكن زبانشناسي نظر از را اسك
نام از برگرفته اسك نام است مدعي عاميانهاي روايت آن
"اشك" نام كه معتقدند نيز محققان از گروهي.است اشك
يوناني الفباي در كه ميگويند و است اساك نام از برگرفته
بر و ميكردند تبديل سين به را آن و نداشته وجود شين حرف
زبان در اشك از برگرفته اسك كه ميدهند احتمال اساس اين
".باشد يوناني
نواحي در اشكانيان كه ميكند تاكيد نيز ديگري تحقيقات
سكونت است جمله آن از اسك كه هراز رود اطراف كوهستاني
.داشتهاند
نزديكي در":است آورده لغتنامهاش در دهخدا علياكبر
كه است مرتفع قبهاي آن برابر و عالي ايوان آثار اسك
پدر قباد بناهاي از ميگويند و بوده ضخامت ذراع صد داراي
پانصد و هزار يك بر مشتمل آن و است ساساني انوشيروان
تابعين و صحابه از عدهاي قبر آن خارج در و بوده خانه
".شدهاند كشته عرب و ايران جنگهاي در كه است
در لاريجان ، بالا مختلف نقاط در":ميافزايد كوهي دكتر
كه تراشيدهاند سنگ از اتاقهايي پرتگاهها ، و بندها ميان
.ندارد وجود متمركز حد اين تا اتاقهايي ايران جاي هيچ در
شروع اسك دهكده شمال در كاروان كوه از اتاقها اين
به منطقه مردم.ميشود ختم سي بيامه برج زير و ميشوند
".ميگويند كافر خانه يعني كلي كافر آنها
و آمل نمايش انجمن امناي هيات عضو هنرمندان از كوهي جواد
اسك جغرافيايي موقعيت درباره اسك روستاي بوميان از يكي
كوهي كه كاروان كوه به است محدود اسك شمال:ميگويد
مغازههاي آن بالاي تا پايين از و است تند و بيدامنه
انسان دست به سوراخ حدود 250 در سوراخهايي و مصنوعي بزرگ
.است شده كنده
مذهب ديار اين اهالي وقتي سوراخها ، اين ميرسد نظر به
.است بوده اموات دخمه داشتهاند ، زردشتي
تاريخ ماقبل غارهاي را اسك كلي كافر دومرگان پروفسور اما
دل در دودكشها و راهروها و اتاقها و غارها اين.ميداند
.شدهاند كنده سخت صخرههاي
برفچال يا چال سنتي مراسم
تاريخ گذر در
برف مراسم ساله هر چرا كه سوءال اين مقابل در كوهي جواد
و مصفا دشت:ميگويد ميشود برپا اسك روستاي در چال
دارد قرار پلور و لاريجان اسك روستاهاي فاصل حد در وسيعي
دامها چراگاه و زيبا و سرسبز مرتع يك كه "وش اسك" نام به
عمق 12 و متر شش قطر به چاهي وسيع ، دشت ميان اين در است
پيش سال ششصد به آن حفر تاريخچه كه دارد قرار متر
را خود دامهاي ده مردم وقتي تابستانها در.برميگردد
و خود براي آب كمبود از ميبردند ، لار دشت به چرا براي
نتيجه اين به سرانجام آنها.بودند عذاب در دامهايشان
برفهاي و كنند حفر چاهي دشت آن سينه در كه رسيدند
.كنند انبار آن در خود تابستان مصرف براي را زمستاني
اما پرداختند چاه يك كندن به روستا مردان اساس همين بر
از مردي روزي اينكه تارسيدند سنگ به كندند هرچه
حرفه اقتضاي به ميگذشت منطقه آن از كه ديگر طايفهاي
براي را مناسب مكاني آنها به بود قنات و چاه حفر كه خود
سنگ به بكنند را اينجا اگر كه گفت و داد نشان چاه كندن
و كندند را نقطه آن نيز اسك روستاي مردان.برنميخورند
آنها به بود "ولي سيدحسن" نامش كه مرد آن.شد حفر چاه
گردهم مكان اين در روز يك سال ، هر پس اين از كه گفت
.بود خواهيد من مهمان همگي ناهار و ميآييم
گردهم مكان اين در ساله هر پس آن از:ميافزايد كوهي
از برف كندن با و ميپردازيم شادي و جشن به و ميآييم
برف از پر را آن چاه اين به آن انتقال و البرز دامنههاي
آب از بتواند رهگذري هر كه نخست روز آن ياد به و ميكنيم
.ميپردازيم شادماني به كند استفاده چاه اين
روستا زنان روز يك سرانجام:ميگويند اسك روستاي اهالي
در ندهند اجازه مردي هيچ به برفچال روز در گرفتند تصميم
شركت گروهي كار اين در شوند مجبور همه تا بماند روستا
در كنند ، كامل را خود حكم كه اين براي روستا زنانكنند
از و ميگيرند دست در كامل طور به را روستا اداره روز آن
و ميكنند انتخاب ده حاكم عنوان به را زني خود بين
برفچال مراسم در ده مردان همه مشاركت بر او ، نمايندگان
.دارند نظارت
ميشود شروع صبح هشت ساعت از "معمولا برفچال سنتي مراسم
صورت به كردهاند برف از پر را چاه مردان آنكه از پس و
چاي خوردن به شده تدارك اهالي توسط كه سفرهاي بر گروهي
.ميپردازند ناهار و شيريني و
مازندران در همشهري خبرنگار -شوبي مرتضي
نگهدار عباس از عكسها
نظام تحول :شرقي آذربايجان استاندار
ضروري كارمندان حيثيت از دفاع براي اداري
است
شوراي جلسه در شرقي آذربايجان استاندار :شهرستانها گروه
مهمترين از يكي را كشور اداري نظام تحول استان اين اداري
.كرد اعلام توسعه سوم برنامه در دولت اهداف
با محمدزاده يحيي تبريز در همشهري خبرنگار گزارش به
روي بر "معمولا كشور اداري نظام كارآيي عدم كه اين بيان
سريعتر هرچه ضرورت ميشود ، متمركز كاركنان و كارمندان
دنبال به:گفت و داد قرار تاكيد مورد را اداري نظام تحول
نحوه و قالبها در هم تحولي بايد "قاعدتا انقلاب وقوع
كار اين كه ميشد انجام سازمانها و نهادها اداري امور
.است نشده انجام تاكنون
زمينهها شناسايي بر تاكيد با شرقي آذربايجان استاندار
بهتر برنامهريزي و تصميمگيري براي سنتي نظام معايب و
حيثيت از دفاع براي كشور اداري نظام تحول:كرد اعلام
.دارد ضرورت نيز خصوصي و دولتي كاركنان
اداري امور و بودجه و برنامه سازمانهاي ادغام محمدزاده
قالب:گفت و كرد ارزيابي اهداف اين براساس را استخدامي و
و شود متحول بازمان متناسب بايد سازمانها و نهادها اداري
خط مقررات ، و قوانين استانداردها ، شيوهها ، در تجديدنظر
پوشيده كسي بر اطلاعرساني نظام بخصوص و اداري مشيهاي
.نيست
و درمان بهداشت ، وزارت پژوهشي معاون
بيماريهاي از پيشگيري طرح :پزشكي آموزش
ميشود اجرا قزوين در غيرواگير
و درمان بهداشت ، وزارت پژوهشي معاون :شهرستانها گروه
بيماريهاي از پيشگيري پژوهشي طرح اجراي:گفت پزشكي آموزش
سپرده ايران به جهاني بهداشت سازمان سوي از كه غيرواگير
.ميشود اجرا قزوين در است شده
در افضلي ملك دكتر قزوين ، از همشهري خبرنگار گزارش به
جهاني بهداشت سازمان:داشت اظهار طرح اين توجيهي جلسه
پيشگيري و زندگي روشهاي اصلاح اثربخشي پژوهشي طرح اجراي
به نياز مورد اعتبار تامين با را غيرواگير بيماريهاي از
در كه است كرده پيشنهاد توسعه درحال كشورهاي از تعدادي
مناسب ساختار چون دلايلي به ايران انتخاب ميان ، اين
بر دال شواهدي وجود و درماني -بهداشتي خدمات ارائه
.است گرفته صورت بخشي بين همكاريهاي
به نزديكي دليل به منظور اين براي را قزوين انتخاب وي
كاري ميدان دلسوز ، و علاقهمند مديريتي وجود و مركز
و تحصيلات نظر از درماني بهداشتي شبكه بودن كامل مناسب ،
مردم با نزديك ارتباط برقراري براي رابطين وجود نيرو ،
تغذيه ، مهم عامل روي 3 بر طرح اين:افزود و كرد عنوان
بهدنبال و شده برنامهريزي سيگار و بدني فعاليتهاي
سوي و سمت به آنها هدايت مردم ، زندگي شيوههاي اصلاح
اصلاح و بدني فعاليتهاي افزايش با سالم زندگي شيوههاي
.است سيگار حذف و تغذيه الگوي
از پيشگيري طرح موفقيت:شد يادآور پژوهشي معاون
مستلزم سرطان و ديابت عروق ، و قلب غيرواگير بيماريهاي
ديني ، بزرگان اصناف ، مردمي ، تشكلهاي مسئولان ، بين همكاري
.است توانبخشي -پزشكي خصوصي ، بخشهاي و مذهبي
كليدي نقش بايد بانكها :اصفهان استاندار
كنند ايفا كشاورزي و صنعت عرصه در را خود
اساسي نقش بانكها:گفت اصفهان استاندار :شهرستانها گروه
در را خود نقش است لازم و دارند كشور اقتصاد در كليدي و
.كنند ايفا خدمات و كشاورزي صنعت ، عرصههاي
جلسه در كه موسوي جعفر سيد همشهري ، خبرنگار گزارش به
بر همچنين ميگفت ، سخن اصفهان استان بانكهاي شوراي
مردم و دولت بين واسطه بهعنوان بانكها ويژه جايگاه
توسعه ، سوم برنامه و سال 1379 در:افزود وي.كرد تاكيد
از تا هستيم مبنايي و اصولي سرمايهگذاري نيازمند
هماهنگي و همكاري كمال در و نحو بهترين به موجود امكانات
.كنيم استفاده استان اقتصادي رونق و توسعه جهت در بتوانيم
شغل هزار حداقل 40 ايجاد:شد اعلام همچنين جلسه اين در
ريال ميليارد هزار به 4 دستكم توسعه سوم برنامه در
.دارد نياز اعتبار
شد شناخته ملي اثر خرمآباد در كلهرت پل
كه خرمآباد در ملاوي بخش در كلهرت پل :شهرستانها گروه
شمار در شماره 2586 با شده ساخته كشكشان رودخانه روي بر
.رسيد ثبت به كشور ملي آثار
علت به پل اين لرستان ، فرهنگي ميراث كل مدير گفته به
در خوزستان -خرمآباد سراسري جاده احداث از پيش اينكه
مانده ناشناخته نداشته ، قرار سياحان و جهانگردان مسير
.است
بر كه كتيبهاي آباد خرم در همشهري خبرنگار بهگزارش
نقر بدربنحسنويه دستور به و غربي قسمت در واقع كوه سينه
آن قرينه و ميدهد نشان را قمري هجري تاريخ 374 است ، شده
علت به كه داشته وجود كوه سينه بر جنوب قسمت در نيز
صورت به پل اين پايههاي.است شده تخريب راهسازي عمليات
كه است برخوردار فردي به منحصر ويژگي از و بيضيشكل
پل اصلي پايه دو داخل در سكو يك از استفاده به ميتوان
"دقيقا آن كاربري و است شده ساخته پله از 12 كه برد نام
از پايهها پشتبند بهعنوان ميرود تصور ولي نيست مشخص
.است ميشده استفاده آن
|