به مردم سوي از تومان ميليون از 23 بيش
شد كمك شده بيكار نگاران روزنامه
ارج آن به و بشناسيم را يكديگر حقوق
نهيم
وسواس ديگر عوامل
زنان پيري ضد اكسير ;پيادهروي
"بهار" مسئول مدير و توقيف "همميهن"
شد احضار
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
براي شكايات به استناد روزنامهنگاران
ندارد قانوني وجاهت نشريات توقيف
به مردم سوي از تومان ميليون از 23 بيش
شد كمك شده بيكار روزنامهنگاران
ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن دبيرخانه :اجتماعي گروه
از حمايت در كشور فرهنگدوست و فهيم مردم از سپاس با
روز از حساب افتتاح دنبال به كرد اعلام مطبوعات اصحاب
ماه ارديبهشت دوشنبه 26 روز تا ماه ارديبهشت چهارشنبه 14
حساب اين به مردم مختلف قشرهاي سوي از ريال ميليون 238
.شد واريز
در مردم مختلف گروههاي مشاركت از نشان پرداختي حوالههاي
دست از را خود شغل كه است روزنامهنگاراني به كمك
صنفي انجمن نام به جاري 1617 حساب شماره.دادهاند
انقلاب - فلسطين شعبه صادرات بانك ايران روزنامهنگاران
.است مردم كمكهاي دريافت آماده (2921) شعبه كد
ارج آن به و بشناسيم را يكديگر حقوق
نهيم
"كيست؟ مقصر" مقاله به نظري و نقد
اشاره
ارديبهشت پانزدهم كه است مقالهاي عنوان "كيست؟ مقصر"
شكاف و نظر اختلاف آن طي و شد چاپ اجتماعي صفحه در ماه
مورد فرزندان و والدين نيازهاي و علائق روحيات ، افكار ،
خواسته طرفين از نويسنده.بود گرفته قرار بررسي و بحث
واقعبينانه آن با و بشناسند رسميت به را اختلاف اين بود
از متفاوتي واكنشهاي با مقاله اين.كنند برخورد علمي و
از يكي ميآيد دنبال به آنچه.شد مواجه خوانندگان سوي
.واكنشهاست اين
شيوههاي و افكار عقايد ، نبودن نزديك حداقل يا تطابق عدم
شايد.است شده تبديل اجتماعي معضل يك به نسل ، دو زندگي
نمونههايي ذكر و امر جزئيات به شدن وارد بدون باشد بهتر
به را مقوله اين طرف ، دو پندارهاي و كنشها نظريات ، از
(هاي)راه ارائه بلكه تا نمائيم بررسي بينانه واقع صورتي
خانوادهها از بسياري در موجود تنشهاي تقليل طرق يا رفع
.شود تسهيل
علمي ، زمينههاي ساير همچون رفتاري علوم كه نيست شكي
راستا اين در.هستند تكامل و تحول تغيير ، حال در "دائما
تعليم و سرپرستي مسئوليت نوعي به كه كساني تمام است لازم
برقراري يا و مطالعه طريق از دارند عهده را تربيت و
بطور و مقدورات حد در) اجتماعي مختلف طبقات با ارتباط
و جديد شيوههاي و علوم فراگيري به را خود سعي (نسبي
كه مواردي استثناء به)عقايد و آموختهها اصلاح يا تعديل
كه نيست لازم "حتما.دارند معطوف خود (دارند بنيادي جنبه
دانشگاه استاد يا و اجتماعي محقق يك همانند والدين
نمايند مطالعه و تهيه را علمي مختلف نشريات و كتب "دائما
استماع يا و كلامي ارتباط و ايجاد با تنها است كافي بلكه
توجه يا و خودماني مصاحبتهاي صورت به چه مختلف نظريات
رسالت بهينه انجام امر در را خود روز ، اجتماعي مسائل به
شايسته رفتاري ابزارهاي و اطلاعات به تربيتي ، و سرپرستي
مانند عناويني بردن كار به صورت اين در.نمايد مجهز
مورد در سر بالا آقا و...بيجا تكبر و غرور بودن ، قديمي
.داشت نخواهد محملي آنها
نظر منظور و علاقه مورد زمينههاي با والدين آشنايي
فكري ، و عقيدتي گرايشات خاص ، ورزشي رشته مانند فرزندان
در با) آنها با منطقي برخورد و لباس فرم يا و موسيقي نوع
ايجاد نيز و ناهنجاريها كاهش در (ظرفيتها گرفتن نظر
يا نوجوان يك كه هنگامي.بود خواهد موءثر همدلي و تفاهم
و وگو گفت به مايل روز ورزشي رخداد يك به توجه با جوان
يا علاقه هيچگونه مادر و پدر ولي است والدينش با مباحثه
و بيگانگي احساس نوعي ندارند ، موضوع آن به نسبت اطلاعي
قبيل اين در.ميآيد بوجود آنها بين فكري فاصله يا تضاد
پدران حداقل علاقه ، يا اطلاع عدم عليرغم است لازم موارد
و داده فرا گوش خود فرزند نظر اظهار و صحبت به مادران و
او همراه و موافق را خودشان سئوال ، چند يا يك طرح با
.دهند نشان
روزانه كار از خستگي قبيل از عديدهاي مشكلات است بديهي
هزينههاي پوشش جهت كافي مالي منابع تامين امكان عدم ،
راه در مانعي مناسب فرصت نبود و... بيماري خانواده ،
نقايص اين اما بود خواهد كامل همراهي و همفكري شدن عملي
اعضاء سوي از واقعيتها درك و همدلي كمي با مضايق و
و همسوئي لزوم "ضمنا.است تقليل و تعديل قابل خانواده
دست معني به هيچگاه فرزندان با مادرها و پدرها همراهي
اخلاق ادب ، چون خصائصي "مسلما.نيست اصول از برداشتن
يك انكارناپذير اركان از مسئوليت احساس و انضباط حسنه ،
بطور و شهر محله ، خانواده ، محيط از اعم مطلوب همزيستي
به بياعتنايي يا حذف بنابراين.بود خواهد اجتماع كلي
است بديهي.است سالم زندگي يك مخل مفاهيم ، اين از هريك
و راي و عقيده تحميل معني هرگز مذكور ، مقولات بر تاكيد
آنها مثبت اثربخشي و ندارد بيروح و خشك محيطي ايجاد
.است مدنظر
تغيير زمانه كه باورند اين بر جوانان از بسياري اما
علمي عرصههاي در شگفتآور پيشرفتهاي باحصول و يافته
ادامه و رعايت وهنري (سياسي و فرهنگي اجتماعي ، اقتصادي ، )
پيشين نسلهاي عمل ملاك و احترام مورد روشهاي و اصول
ميتوان را فرهنگ ساده ، تعريف يك درنيست ضروري
اين در.دانست ملت يا قوم يك سنن و آداب از مجموعهاي
و باورها بر مبتني اجتماعي آداب به توجه عدم آيا صورت
فرهنگ نفي قومي خصوصيات در ترديد و گذشتگان تجربيات
نميشود؟ محسوب
در بزرگان تقدم حق رعايت بودن ، مهماننوازي ، سلام پيش آيا
به نهادن ارج آنها ، تجربيات از بهرهمندي مختلف ، موارد
راهنمائيها به كردن نگاه مثبت مادر ، و پدر بيدريغ زحمات
"قطعا كه والدين سوي از شده ايجاد محدوديتهاي "احيانا و
گرفتن ، قرار سلطه تحت معني به است ، خيرخواهي روي از
است؟ خوردن توسري يا و شدن تحقير
و هستند مادر و پدر فقط والدين كه ميشود گفته
.باشند دوست خود فرزندان با نميخواهند يا نميتوانند
ميتواند مشخصاتي و خصوصيات چه با و كسي چه عزيز ، جوانان
شيرين خواب كه كساني آيا باشد؟ خوب دوست يك شما براي
رشد و آسايش جهت در را خود زنده اوقات و شبانگاهي
شور و نيرو داشتهاند ، مصروف شما منزلت و شخصيت واعتلاي
در ميتوانستند كه را خود جواني بالفعل و بالقوه نشاط و
ولي گيرند بكار خويش معنوي و مادي اغناي و لذايذ كسب راه
دادهاند ، اختصاص شما روحي و جسمي پرورش امر به را آنها
يا فيلم يك ديدن در كه كسي فقط آيا نيستند؟ شما دوست
و حرفها به يا ميكند همراهي را شما فوتبال بازي
كه آرزوهايي و اميال بازگوكننده كه شما اظهارنظرهاي
است؟ شما دوست ميدهد ، گوش دارند ، احساسي منشا "بعضا
و پدر و برادر خواهر ، ترغيب با ميتوانيد شما خوب ، بسيار
شما علاقه مورد كه روز مسائل با آشنايي به خود مادر
.آوريد بوجود نيز خانواده محيط در را زمينه اين هستند ،
دهد تشخيص بد از را خوب ميتواند است مدعي كه كسي "مسلما
از نيز كاري چنين انجام كند ، تعيين خود را زندگيش نوع و
.است ساخته او عهده
.نميكنند درك را والدين ، ما ميگويند جوانان از بعضي
شرايط تامين روحي؟ نياز كنند؟ درك بايد را چيز چه آنها
شما؟ استعدادهاي شكوفايي و رشد براي سالم محيط و آرام
در سئوالاتي طرح عدم شما؟ سكنات و حركات در دخالت عدم
اجتماعي فعاليتهاي و تحصيلي پيشرفتهاي ميزان و هدف خصوص
و ناهنجار "بعضا رفتارهاي به ندادن اهميت شما؟
و ولخرجيها برابر در نكردن مقاومت احتمالي؟ كجخلقيهاي
نقش كه دوستان از بعضي سوي از شده تحميل بلندپروازيهاي
دارند؟ را شيريني گرد مگسان
شرايط تامين و روحي منطقي نيازهاي به توجه سليمي عقل هر
و مينمايد تاييد را فرزندان شخصيت اعتلاي جهت مناسب
يا درس در بودن جدي چون مواردي بر مادران و پدران تاكيد
دوست ، انتخاب در دقت ،(پيشه و شغل) اجتماعي فعاليتهاي
دارا و انضباط رعايت و مختلف امور به وقت بهينه تخصيص
شما از آنها صحيح درك نشانه نيز عامهپسند اخلاق بودن
.ميباشد
شركت با كه شما.شويد آگاه خود نيروي به جوان ، عزيزان
اجتماعي ، عرصههاي و صحنهها در حضور و مجامع در كردن
به ميتوانيد "قطعا ميزنيد ، رقم را ملت و ملك سرنوشت
بر مشروط نماييد وتضمين تعيين نيز را خود آينده احسن نحو
در را مسئوليت احساس و نظم خوش ، روي خوش ، خوي اينكه
.دهيد قرار مدنظر رفتارها و كارها تمامي
داشتهايد ، كاملي رشد قامت و قد و جسمي نظر از چنانچه
اولياء راهنماييهاي و ارشادات به شما نياز عدم بر دليلي
يا و شعوري و فكري نظر از چه انسانها رشد.نيست مربيان و
.يابد ادامه بيشتر يا سيسالگي سن تا است ممكن جسمي
بودن كامل مدعي نميتواند ساله يا 20 فرد 18 يك بنابراين
.باشد
شرايط مناسب شما والدين رفتار ميكنيد ادعا كه عزيزاني
ارائه و انتخاب هم معيني الگوي آيا نيست ، امروزي زندگي
نفي كه هستيد واقف امر براين نيز شما مينمائيد؟ و نموده
وكاملتر ، جديد الگوئي و قالب عدمجايگزيني و ضوابط سري يك
كنيد خلوت خود با بيائيد.شد خواهد منتهي مرج و هرج به
در اقدامي يا و عملي آيا داريد؟ مشخصي هدف آيا ببينيد
در خود رفتار و اعمال آيا دادهايد؟ انجام آن به نيل جهت
آيا و نمودهايد اصلاح و تعديل بررسي ، را راستا اين
و كردار رفتار ، در تعديلاتي انجام لزوم به معتقد "اساسا
زيستن به علاقهمند نيز شما شك بدون هستيد؟ خويش پندار
.ميباشيد تمدن بر مبتني الگوهاي مشخصات با محيط يك در
لذا و هستند متمدن و ديرينه تمدن داراي ايرانيان و ايران
براي و بداريم پاس را خويش سنن و آداب كه موظفيم همه
سپس و كنيم حفظ را خويش هويت "بدوا مدني ، جامعه يك تحقق
تفكيك از پس و بررسي را دنيا علمي پيشرفتهاي نتايج
به خود جامعه تكامل درجهت را آنها ناسرهها ، از سرهها
وارد لطمهاي ما فرهنگي استقلال به كه بطوري گيريم كار
.نشود
جامعه پوياي سنن و حسنه اخلاق و آداب ضوابط ، از تبعيت
مردسالاري ، نفي با و دهيم قرار خود همت وجهه را خودمان
اشتراك با و هم كنار در همگي فرزندسالاري ، و سالاري زن
احترام و خانوادگي وابستگي محبت ، عاطفه ، خويش عمل و فكر
وحفظ برقرار اجتماع و خانواده محيط در كماكان را متقابل
.داشت نخواهد وجود مقصري ديگر صورت اين در.نمائيم
انشاءالله
اردكاني واحدي مهدي سيد
وسواس ديگر عوامل
(پاياني بخش)داريم؟ وسواس چرا
افراطي توجه از بيمار.است وسواس ديگر عوامل از ذات حب
خدا فراموشي و ميگردد ناراحتيها اين دچار گاه خود به
رهيابي و پروردگار تعاليم با سرسري برخورداست آن اصل
.وسوسهها طريق از آدمي دل به شياطين
:واما
يك در او دادن اقامت و خانواده محيط از بيمار ساختن دور
و آب خوش منطقه يك در زندگي به او واداشتن و آسايشگاه
آرامشبخش اثري بيماري درمان و اضطراب تخفيف بر هوا
ميكند وادار را بيمار سرگرمي و اشتغال ايجاد.داشت خواهد
فرد.گردد بياعتماد افراطي امور از برخي به نسبت كه
و كشيد بيرون تنهايي و اعتزال دنياي از بايد را وسواسي
بيمار براي بايد را وقت.كشاند جمعي حيات سوي به را او
.باشد نداشته بيهوده تكرارهاي براي فرصتي تا كرد تنگ
و بزند آخر سيم به تا كرد وادار را بيمار بايد درواقع
.نميافتد اتفاقي هيچ كه ببيند
يكسان مرد و زن در وسواس صفات و حالات علمي بررسيهاي در
آن مردان در كه اين ولي ميشود داده نشان اندازه يك به و
كاري مشغوليت "اولا كه است خاطر بدان مييابيم كمتر را
حالات به نمود اجازه خانه از خارج محيط در مردان
است گونهاي به كارشان نوع "ثانيا.نميدهد وسواسيشان
وسوسهانگيز امور و نجاست باطهارت ، كمتري ارتباط كه
دهنده تخفيف عاملي خود جمع با آنان ارتباط "ثالثا.دارند
خانه با اغلب زنان آنان خلاف بر.است درمانكننده حتي و
در گاه يا و داشته انس محدود معاشرت "نهايتا و تنهايي و
زننده دامن عوامل از خود همين و ميبرند سر به انزوا
بيشتر را وسواسي افكار هجوم بارداري دوران.است وسواس
امر اين بر عاطفي رقت و حساسيتها كه بهويژه ميكند
.ميزند دامن
ويروس نوع يك از ناشي وسواس *
حيوانات" انگليس در آمده عمل به تحقيقات آخرين اساس بر
.شوند رواني افسردگي باعث ميتوانند نيز "خانگي
تحقيق درصدد كه ميگويند انگليسي دانشمندان از گروه يك
بورنا به موسوم بيماري ويروس كه هستند فرضيه اين مورد در
افسردگي بروز علل از يكي ميشود يافت حيوانات در كه
ميزان بودن بالا عوامل جمله از نيز و انسانها رواني
.است روستايي مناطق در خودكشي
ديگري نشانههاي آن براي كه بيماري اين گاردين نوشته به
شش از بيش دست كشيدن آب نظير) حد از بيش وسواس جمله از
آلمان در بار نخستين برشمردهاند ، نيز (نوبت هر در بار
به محققان هنگام آن در.شد شناسايي پيش قرن يك حدود در
در بيماري به مبتلا حيوانات كه كردند توجه نكته اين
خود تعادل نميتوانند و ميخورند تلوتلو رفتن راه هنگام
.كنند حفظ خوبي به را
سلولهاي به بيماري اين حامل ويروس محققان اعتقاد به
اختلال آنها كار در و ميشوند حملهور مغز در معيني
نيز و حركات كنترل مسئول سلولها اين.ميكنند ايجاد
.ميآيند شمار به احساسات و عواطف تنظيم
غيرعادي و غيرمعمول حركتي.ميشود آغاز عادت با وسواس
طول در تدريجي زهري تزريق چون آن تكرار و ميشود تكرار
بيماري كه آنجا تا ميكند بيمار را انسان سالها و ماهها
غيرقابل حقيقتي صورت به و گشته عجين فرد جسم و روح با
.درميآيد انسان وجودي ساختار با تفكيك
"مثلا.نيست وحشتناكي چيز آغاز در هرگز حساسيتها اين
از ميتواند
به را جديد صفحه كودك كه وقتي.شود آغاز مشق دفتر كشي خط
.ميكند پاره بار ده صاف "كاملا خط يك كشيدن اميد
است بيماري اين به ابتلا از جلوگيري عامل بزرگترين آگاهي
شايد.فرد در مبارزه قاطعيت آوردن وجود به آن از بعد و
اول گام از نخست وسواس كه كرد تعبير چنين بتوان
واطرافيان خود سرنوشت به نسبت بودن بيخيال و بيتفاوتي
.وجودميآيد به
فرد به نسبت اطرافيان جانب از ميتواند بيتفاوتي اين
.كند لاعلاج و ادامهدار را بيماري نيز وسواسي
نوراللهيان فديا
زنان پيري ضد اكسير ;روي پياده
ميتوانيد بكشد ميلتان هرچه سالگي بيست سالهاي در
.كنيد مقاومت بيماريها مقابل در سترگ كوهي چون و بخوريد
اين" قانون ميشود آغاز شما سالگي سي دوران كه زماني اما
با چنانچه.ميشود لازمالاجرا "نخور را اين بخور ، را
تا و داده ادامه خود سالگي بيست دوران روند به بيتفاوتي
بدخلق و عبوس موجودي به تبديل رويد ، پيش سالگي سن 40 ، 50
كه افتاد خواهد عصبي بيماريهاي با سركارتان و شد خواهيد
.است مهلك بيماريهاي از بسياري زمينهساز
آن و دارد وجود ماندن سالم جهت راه يك خوشبختانه
در واگير بيماريهاي بخش از پريرا دكتر.است پيادهروي
به ميتوان و است عملي روش اين ميگويد ، هاروارد دانشگاه
چه اگرگنجانيد خود روزانه برنامه در را آن سادگي
سي دوران براي ولي است مفيد سني دوره هر در پيادهروي
برخوردار ويژهاي اهميت از انسان زندگي در بالا به سال
دادن قرار.است آن ادامه و شروع سادگي آن اول دليل است
براي آن بر علاوه روزانه برنامه در پيادهروي برنامه يك
استاد برنان ، ديويد دكتر.نميكند دشواري ايجاد مفصلها
با مقايسه در:ميگويد زمينه اين در بيلور طبي كالج
.ميشود وارد مفصلها بر كمتري فشار پيادهروي در دويدن ،
حادي بيماريهاي مقابل در خانمها از پيادهروي كلي بطور
حفاظت ميشوند ، مبتلا آن به زندگي ساليان طول در كه
مختلف دورههاي در پيادهروي از چند فوايدي به.ميكند
.داريم كوتاهي اشاره زندگي
سيسالگي
را خود زندگي كامل مسئوليت زنان اغلب سيسالگي آغاز با
كردنشان ، بزرگ مسئوليت و بچهها تولد با ميگيرند ، برعهده
.ميشوند روبهرو وزن افزايش با خانمها
طبي مركز در بانوان ورزشي تمرينات برنامه مسئول ميلر
فعاليت كاهش:ميگويد زمينه اين در واشنگتن جورج دانشگاه
آنها در وزن افزايش و چاقي موجب سالهاي 30 ، در خانمها
در پيادهروي شروع براي زمان بهترين دليل اين به ميشود
كاهش موجب تحرك عدم همچنين.است سالگي سي آغاز زنان
موجود كالري مصرف كاهش نتيجه در و بدن سوختوساز ميزان
مصرف باعث تنها نه تند پيادهروي بدينسان ميشود ، بدن
پس ساز و سوخت شدن منظم بلكه پيادهروي حين كالريها شدن
راست و خم با:ميگويد ميلر.ميشود پيادهروي پايان از
افزايش ساز و سوخت ميزان منظم ورزش در عضلات كردن
و درست غذايي رژيم يك با كنيد سعي اگر بخصوص.مييابد
وي.دهيد كاهش نيز را وزنتان همزمان كمتر كالري جذب
مدت به بار هر و بار چهار يا سه هفتهاي:ميكند توصيه
سي مدت به هفته در بار نرمش 2.كنيد پيادهروي ساعت يك
به ميلر موءكد توصيههاي جمله از نيز دقيقه چهل تا
.خانمهاست
;است روز طول در انرژي و نيرو كسب پيادهروي ديگر امتياز
اكسيژنگيري ظرفيت از اندام تناسب داراي افراد بدن
طول در انسان كه ميشود موجب اين و است برخوردار بالايي
بيشتري انرژي و نيرو از روزانه كارهاي انجام حين و روز
.شود برخوردار
دانشگاه در ورزشي علوم و تغذيه بخش رئيس موفات ، جي روبرت
كه مادامي اندام تناسب داشتن با:ميگويد فلوريدا ايالتي
مصرف و دريافت بيشتري اكسيژن شما بدن ميكنيد ورزش
در بيشتر انرژي و نيرو احساس سبب امر اين كه ميكند
.ميشود روز طي در بدنتان
سالگي چهل
در گستردهتر مشاركت زندگي ، در بيشتر مسئوليت احراز
فشارهاي تحت سالگي دوران 40 در را زنان زندگي ، تصميمات
با مصادف اين بر افزون چهل دهه.ميدهد قرار بيشتري عصبي
پيشگيري به نسبت جديتر بهطور بايد زنان كه است زماني
كه روست اين ازبينديشند خود وزن كاهش و بيماريها از
.ميكشد رخ به را خود مضاعف اهميت دوران اين در پيادهروي
تنش رفع
دپارتمان در گستردهتر آموزش بخش رئيس جانسون خانم
انسان به تنش وقتي:ميگويد دالاس در كوپر موءسسه آئروبيك
و ميشود تند قلب ضربان ميرود ، بالا فشارخون ميدهد دست
و ميگردد سرازير خون ناوگان به مغز هورمونهاي از مقداري
و فرسوده چنان را بدن دفاعي سيستم حاد ، روحي فشار لذا
مرز به تا ساده سرماخوردگي يك از را آدمي كه ميكند ضعيف
نيز جا اين در.ميبرد پيش نيز سرطان به ابتلاي
دستگاه روي نهادن تاثير با و ميشود كارساز پيادهروي
از اضطراب و افسردگي بازگشته بدن به نيرو و نشاط مغز
.ميگريزند انسان
بيماريها از پيشگيري
مرگ خطر ورزش موجود آمارهاي براساس:ميگويد جانسون خانم
توسط شده انجام مطالعات.ميدهد كاهش نيز را زودرس
سرطان به ابتلا خطر كه ميدهد نشان كوپر موءسسه كارشناسان
انجام را پيادهروي چون سبكي تمرينات كه زناني در
دكتر.است كمتر مراتب به بيتحرك زنان به نسبت ميدهند
به را قلبي بيماريهاي جسماني فعاليتهاي:ميگويد پريرا
پي هاروارد موءسسه سال 1998 در.ميدهد كاهش %ميزان 50
تقليل نصف به را قلبي بيماريهاي خطر سبك تمرينات كه برد
مطرح ماراتن دوي به پرداختن ميگويد جانسون خانم.ميدهد
كه است روزانه زدن قدم همچون سبكي ورزش مقصود بلكه نيست
.ميآورد ارمغان به را نيرومندي اين فينفسه
عضلات شدن شل
موازات به فلوريدا ، ايالتي دانشگاه از مونت دكتر گفته به
كاهش رفتهرفته عضلات استحكام و سفتي سن ، رفتن بالا
كندتر را عضلات شدن پير روند ورزش به پرداختن و مييابد
در بار چند مدت به ونرمش ورزش به پرداختن با.ميسازد
تقويت به كه ميكنيد مهار را عضلاني شدن شل تنها نه هفته
.كرد خواهيد كمك نيز عضلات بازسازي و
سالگي پنجاه
كه بهطوري است يائسهگي با زنان رويارويي دوره سالگي 50
با زنان مييابد كاهش بدن در استروژن توليد كه زماني از
پس.ميشوند مواجه پيشگيرانه مقررات و نكات از وسيعي طيف
اما.ميگيرد خود به بيشتري شتاب سن افزايش سالگي از 50
خانمهاي به نسبت ميكنند پيادهروي كه فعالي زنان
.ميگيرند قرار يائسهگي بحران تاثير تحت كمتر بيتحرك
به و سالمندي دوران دشواريهاي از ماندن مصون منظور به
ورزش مجدد ، جواني اكسير آوردن دست به براي دانشمندان قول
.بگيريد جدي را
يائسهگي
.ميكند كمك يائسه زنان به بيشماري دلايل به پيادهروي
افزايش سبب قلب نياز مورد استروژن ميزان كاهش جمله ، از
پيادهروي با.ميشود عروقي و قلبي بيماريهاي خطر
ميزان و داد افزايش را خوب كلسترول ميزان ميتوان
مشكل آن ، از مهمتر و.آورد پايين را مضر و بد كلسترول
ورزش اثر در ما مغز كه آنزيمهايي.كرد برطرف را فشارخون
تغيير از ناشي رنج و افسردگي كاهش منجربه ميكند آزاد
سبب استروژن فقدان طرفي از.ميشود يائسهگي در حالت
و ميزان ميتوان كردن ورزش با.ميشود افراد در بيخوابي
اكثر كه آنجائي از.رساند مطلوب حد به را خواب كيفيت
صورت در حتي ميشود رفع ورزش با يائسهگي سنين مشكلات
به پيادهروي هورموني داروهاي از استفاده عدم يا استفاده
.كرد خواهد ايجاد ما در خوبي احساس تقدير هر
مفصل و استخوان التهاب
رنج بيماري اين از امريكايي ميليون ارزيابي ، 20 يك طبق
كه است دردناكي بيماري مفصل و استخوان التهاب.ميبرند
اين %از 50 بيش.ميرود بين از مفصلها غضروف آن در
تاثير لگنخاصره و زانوان پاها ، دستها ، روي بيماري
پاها مختص را بيماري اين پزشكان درگذشته.ميگذارد
موءسسه توسط شده انجام مطالعات سال 1997 در ميدانستند
هستند زانو مفاصل التهاب دچار كه افرادي ميدهد نشان ملي
افراد به نسبت را دردشان ميتوانند سبك تمرينات با
.دهند تسكين بيتحرك
استخوان پوكي
تشكيل زنان را آنان %كه 80 امريكايي ميليون از 28 بيش
كه استخواني ضايعه.هستند استخوان پوكي دچار ميدهند
سنين از پيش تا ما استخوانهاي.ميشود آن شكنندگي منجربه
كه موادي) هستند حمايت تحت استروژنها طريق از يائسهگي
ولي (ميكند حفظ استخوان در را معدني مواد ساير و كلسيم
محروم مواد اين وجود از يائسهگي دوران در آن از پس
شكنندگي و پوكي دچار استخوانها نتيجه در.ميگردند
.ميشوند
چون سبكي و آور نشاط تمرينات كه ميدهد نشان مطالعات
استخوانها استحكام ميزان افزايش به قادر پيادهروي
.ميشود
به پيادهروي نگرانكننده بيماريهاي كليه رفع از صرفنظر
را ورزش اين كه افرادي.ميدهد نشاط و كيفيت انسان زندگي
فزونتري نفس به اتكاء و اعتماد مرور به ميدهند انجام
.كرد خواهند پيدا خود زندگي به مثبتي نگاه و يافته
بدني استقامت:ميكند بيان طور اين مجموع در جانسون خانم
چنان داراي ميشود عايدمان سبك و منظم ورزشهاي از كه
كنار با حتي سادگي به ميتوانيد كه است اهميتي و ارزش
آن به علاقهتان مورد تلويزيوني برنامه يك گذاشتن
.بپردازيد
دايجست ريدرز:منبع
رشيدي.س:مترجم
"بهار" مسئول مدير و توقيف "همميهن"
شد احضار
به "همميهن" روزنامه موقت توقيف دستور :اجتماعي گروه
دادگاه شعبه 1410 سوي از كرباسچي غلامحسين مسئولي مدير
.شد صادر تهران عمومي
پي در تهران استان كل دادگستري عمومي روابط گزارش به
مديرمسئول كرباسچي غلامحسين عليه اخيرمدعيالعموم شكايت
از تخلف بر 17مورد "همميهن" روزنامه
مدير اصرار و سال 1364 مصوب مطبوعات قانون ماده 6 مقررات
توقيف دستور مذكور ، جرائم ارتكاب در روزنامه آن مسئول
.است شده صادر روزنامه اين موقت
جمله از شكايت در شده ياد جرايم گزارش ، اين براساس
انقلاب پاسداران سپاه عليه نشراكاذيب و شبههافكني
شوراي مجلس قوهقضائيه ، انتظامي ، نيروي اسلامي ، بسيج ،
مسئولان بين افكني واختلاف اطلاعات وزارت اسلامي
شعبه دادگاه آن طبق كه بوده اسلامي ، جمهوري نظاممقدس
صادر را روزنامه اين موقت دستورتوقيف تهران عمومي 1410
.كرد
به:حاكيست تهران استان دادگستري عمومي روابط گزارش
به بهار روزنامه مديرمسئول عليه العموم شكايتمدعي دنبال
دادگاه شعبه 1408 اهانت ، توهينو و اكاذيب نشر اتهام
جهت پورعزيزيرا سعيد آقاي احضار دستور تهران عمومي
.است كرده صادر تحقيقات انجام
در نيز ميهن هم روزنامه مديرمسئول كرباسچي غلامحسين
توقيف:گفت اسلامي ، جمهوري خبرگزاري تلفنيبا گفتوگوي
.شدهاست ابلاغ ما به روزنامه موقت
شكايتي هيچگونه روزنامه اين تاسيس بدو از:كرد تصريح وي
.است نشده ابلاغ وي به آن عليهمديرمسئول
طور به ميهن هم روزنامه چهارشنبه از:گفت كرباسچي
.شد نخواهد موقتمنتشر
گفت ما خبرنگار به همميهن روزنامه دستاندركاران از يكي
نيز تذكر يك حتي همميهن روزنامه منتشره شماره طول 64 در
بر حكم تاكيد و مطرحشده شكايات و است نكرده دريافت
.است تعجبانگيز جرم بر اصرار
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير
براي شكايات به استناد روزنامهنگاران
ندارد قانوني وجاهت نشريات توقيف
نحوه بر كه حقوقي انتقادات و ايرادات :اجتماعي گروه
همميهن روزنامه مورد در بود وارد روزنامهها ساير توقيف
.است صادق نيز
صنفي انجمن حقوقي كميته دبير نوروزي كامبيز
ايران دانشجويان خبرگزاري با گفتوگو در روزنامهنگاران
حقوقي مواد به اشاره با و مطلب اين بيان با ،(ايسنا)
توقيف براي تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 استنادي
از كردهايم تكرار بارها كه دلايلي به اين:گفت همميهن
اقدامات قانون ماده 13 و اساسي قانون اصل 156 بند 5
.نميشود مستفاد نشريات توقيف اجازه تاميني
قبيل اين به تاكنون قضائيه قوه متاسفانه:افزود وي
مورد دراست نداده پاسخي هيچ ما حقوقي علمي اقدامات
استناد هم سال 1377 الحاقي واحده ماده به دادگاه همميهن
تبصره اين و است موضوع از منصرف اينجا در كه است كرده
ماده اين طبق.نميكند صادر توقيف براي مجوزي هيچ
مصوب قانون ماده 6 تخلفات مرتكب دفعات به كه نشريهاي
كه ميشود ، لغو امتيازش و تشديد مجازاتش شود سال 1364
در محاكمه از پس بايد كه مجازاتهاست شمار در هم مورد اين
اين به توقيف مورد در اجازهاي هيچ و شود مشخص دادگاه
همميهن اتهامي موارد از يكي درباره نوروزي.نميدهد شكل
اين:داشت اظهار نظام مسئولان بين اختلافافكني بر مبني
فقط حقوقي نظر از آن ارزش و است شكايات زمره در هم مورد
مادامي و است نشريه به اتهام ايراد موجب و شكايت حد در
اتهام جز چيزي باشد نشده برگزار عادي شرايط در محاكمه كه
اصل 37 موجب به شكايات اين تمام وجود با سويي از نيست
خلاف آنكه مگر ميداند برائت بر را اصل كه اساسي قانون
روزنامه و مسئول مدير شود ، ثابت صالح دادگاه در آن
اصل 37 از صراحتا كه است چيزي همان ايناست بيگناه
توقيف براي شكايت به استنادميشود برداشت اساسي قانون
.ندارد را لازم قانوني وجاهت نشريات
|