جهاني روز ماه ، ارديبهشت مناسبت 28 به
;فرهنگي ميراث هفته وآغاز گنجينه
... است گنجينه جهاني روز امروز ،
فرهنگ در آن ارزشمند جايگاه و ايران ملي گنجينه به نگاهي
كشور هنر و
كلمه از آن ، جاي به بعد به اين از است قرار كه موزه
زمان در كه است واژهاي كنيم ، استفاده گنجينه زيباي
وارد ما زبان به اروپا به او سفر از پس و ناصرالدينشاه
دوران به برميگردد و است قديمي خيلي واژه ، اين.شد
نام موزه."موزها" پرستش جايگاه:معني به يونان باستان
در هنر يعني9خداوند موزها كه آتن در است بوده تپهاي
هنرهاي و گذشته باشكوه رويدادهاي و داشتند قرار آن
به هماهنگسازي و موسيقي شادماني ، شعر ، مانند عاميانه
موزه.ميرفتند ديدنشان به مردم و ميشد داده نسبت آنان
در كه است محلي و باستاني آثار مجموعه معناي به لاتين در
به يا نگهداري جهت اقوام علمي و هنري تاريخي ، اشياء آن
زبان به موزه تعريف اولين.باشند آمده گرد گذاشتن نمايش
سال جماديالثاني در كه است اعتمادالسلطنه از ايراني يك
:شد بيان شرف روزنامه در قمري 1300
محلي و مكان از است عبارت فرنگ ، اهالي اصطلاح به موزه"
دنيا مستظرف و نفيس و بديعه اشياء و قديمه آثار مخزن كه
است ، موضوع و محزون آن در كه يادگاري و تحفه هر از و است
از و مينمايند سري كشف و فايدتي كسب اطلاع ، و علم اهل
آداب و رسوم آن حرف و صنايع و زمان هر اوضاع و احوال
و ميگردند باخبر انام طوايف عادات و ايام آن معموله
درجه و عقول ميزان و شعور مقياس موزه كه گفت ميتوان
".است سلاسل ادراك مرآت و اصناف افهام
در موزه يكي:كنيم نگاه ديد دو با ميتوانيم موزه ، به
و ويژه ديد با موزه ديگري و آن غيرتخصصي و عام معناي
است ، سال هزار چند اندازه به موزه سن اول نگاه از تخصصي ،
پيش ششم قرن اول نيمه در.باستانشناسي از قديميتر حتي
آثار از مجموعهاي بابل پادشاه نبونيد ، ميلاد ، از
.ميكند گردآوري بابل برج در مجموعهاي در را گذشتگان
آن به تاريخ مسير مرور در كه است موزهاي اولين اين
اسكندريه مسيح ، ميلاد از قبل سال حدود 280 در.ميرسيم
يك آنجا در اول ، بطلميوس و است يونان علوم همه مركز مصر
بنياد ، اين در.مياندازد راه پژوهشي بنياد و پايگاه
جراحي ، و نجومي دستگاههاي دانشمندان ، تنديس زيادي تعداد
و چرم فيل ، عاج:مثل طبيعت از كميابي و مختلف نمونههاي
و نذري هداياي از بسياري تعداد همچنين و جانوران پوست
قرن هفت حدود تا بنياد همينميشوند نگهداري شده وقف
تا ميآييم پيش به ديدگاه همين با.است اسكندريه موزه
ندارد ، وجود موزه دوران ، اين در.وسطي قرون اروپاي حوالي
در را مجسمهها و تقاشيها علاقهمند ، مردم ولي
در.ميكنند تماشا گذرگاهها و نمازخانهها پرستشگاهها ،
شانزدهم و پانزدهم قرون در "خصوصا اروپا رنسانس دوره
و اشراف گنجينه و درباري و كليسايي مجموعههاي ميلادي
آن تخصصي معناي به موزه پيدايش مقدمه اروپايي كنتهاي
واقع در و مهمترين كه امروزي شكل به موزه اولين.هستند
كه است پاريس لوور معروف موزه دنياست ، موزههاي سمبل
به سال 1793 در فرانسه انقلابكبير از بعد سال چهار
ملي موزه يك عنوان به لوور قصر در و شانزدهم لويي دستور
.گرفت شكل
حفاري اولين انگليسي ، لفتون شمسي سال 1229 به ايران در
خاك دل از آثاري و داده انجام شوش در را باستانشناسي
منجربه نهايت در كه است حركتي شروع اين ، و ميآورد بيرون
سال در يعني بعد سال چندين.ميشود ايران در موزه ايجاد
اروپا به كه سفري سه از پس ناصرالدينشاه شمسي ، 1249
فرانسه ، روسيه ، كشورهاي در را بسياري موزههاي و ميرود
ميبيند ، اتريش و آلمان هلند ، ايتاليا ، سوئيس ، انگليس ،
كاخ از گوشههايي تا ميدهد دستور آنها ، از تقليد به
كه است معلوم البته و كنند درست موزه شكل به را گلستان
.هستند اطرافيانش و مهمانان و شاه مختص كوچك موزههاي اين
مرتضي توسط امروزي ، صورت به ايران در موزه اولين
آن دوستان ازفرهنگ جمعي و ممتازالملك قليخان
در معارف وزارت قديم عمارت بزرگ اتاقهاي از يكي در سالها
و باستاني شيء قلم با 270 دارالفنون مدرسه شمالي بخش
يا ملي موزه ميگذارند را آن نام كه ميگيرد شكل قديمي
اروپائيان باستانشناسي فعاليت سالها اين در.معارف موزه
همان در وقت دولت سال 1297 در و ميشود بيشتر ايران در
اداره نام به ادارهاي معارف وزارت قديم عمارت محل
سال در كارها ، اين ادامه در.ميكند تاسيس را عتيقات
و معارف وزارت و بسازد موزهاي تا ميشود مصمم دولت 1306
فرانسوي معمار مهندس گدار ، آندره آقاي از مستظرفه صنايع
مامور را او و دعوت پاريس هنرهاي دانشكده فارغالتحصيل و
باستانشناسي كل اداره اوضاع ساماندهي ضمن تا ميكند
.برساند انجام به را مهم اين (عتيقات)
ميآيد ايران به شمسي هجري سال 1307 در گدار آندره موسيو
سيرو ماكسيم همكاري با را موزه ساخت كار و
به زميني در سال 1314 در همكارش ، (M.Siroux )
غربي بخش در و گلستان باغ محوطه در مترمربع مساحت 2744
آييني طي سال 1316 در ساختمان و شروع "مشق ميدان" اراضي
غني كتابخانهاي همراه به باستان ايران موزه نام با
تحقيق و زندگي ايران در سال گدار 32 آقاي.ميشود افتتاح
مديريت:ازجمله ميكند كار دولتي مختلف پستهاي در و
دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكده رياست و عتيقات كل اداره
از است كتاب جلد چهار همكارانش و او تحقيقات حاصل.تهران
.ايران آثار:بهنام ايران تاريخي و باستاني بناهاي
فراواني و قدمت و علمي اعتبار نظر از ايران ، ملي موزه
كه دارد ويژگي يك و دنياست برتر موزه شش جزو اشياء
كه ، اين آن و ندارند آن از چنداني بهره ديگر موزههاي
و هستند كامل شناسنامه داراي ايران ملي موزه اشياء تمام
براي سال چند موزه ايناست معلوم شيء هر دقيق مشخصات
بازگشايي از پس سال 1366 در و بود تعطيل كلي بازسازي
"ايران ملي موزه" به "باستان ايران موزه" از آن نام مجدد
.يافت تغيير
ورودي ، ايوان از عبور از پس و موزه ساختمان به ورود هنگام
بر كوفي خط با كه ميبينيم گردي كتيبه سردر پيشاني در
.بود دانا كه هر بود توانا:شده نوشته آن روي
كه است مستطيل شكل به پلاني با طبقه دو در موزه ساختمان
اضلاع.ميكند وصل هم به را آن بلند ضلع دو وسط خط ، يك
به ورود بدو در.هستند موزه سالنهاي مستطيل اين عريض
سفالها ميبينيم ، كه اشيايي از دسته اولين موزه ، سالن
انديشه سير مطالعه براي گويا منبع بهترين سفالها.هستند
.ميروند بهشمار زندگي سيرت و صورت در تفكر نقش و انسان
و شكلها با سفالها از كاملي مجموعه ويترين ، چندين در ما
از كشور مختلف نقاط مردم كه ميبينيم را گوناگون نقشهاي
آثار اين به دقيق نگاه با.ساختهاند بعد به ششم هزاره
آغاز در سفالها.ميشود ديده آنها در خاصي تكاملي سير يك
زندگي اطراف طبيعت از گرفته الهام و ساده هندسي نقوش با
مرحله از پس و آرامي به و شده تزئين و طراحي انسانها
سفالها فرم سپس و نقش ابتدا انسان ، دهنشيني و استقرار
.ميشوند دگرگون
نقوش با است شوش معروف ليوان قسمت ، اين مهم آثار از يكي
قسمت در سپس.پيام و معنا از پر و سمبوليك زيبا ، بسيار
پخته گل و عاج سنگ ، جنس از گوناگوني مهرههاي ما ديگري
و خصوصي مالكيت شروع زمان به مربوط كه ميبينيم را
از استفاده با بالا توليد كه دوراني.است زنسالاري
اين زمان آن مردمان.مييابد رواج بيشتر انساني نيروي
چه آن صاحب شود معلوم كه ميكردند حك چيزي بر را مهرها
.است كسي
اول سلسله پادشاه ششمين حامورابي ، سنگي لوح يا استيل
اولين و ما باستان دوران از ديگري مهم بسيار اثر ;بابل
مالكيت ، قبيل از مختلفي قوانين كه است بشر قانوننامه
حقوق والدين ، و فرزندان متقابل حقوق طلاق ، و ازدواج ارث ،
با انسانها زندگي از ماده در 282 ديگري قوانين و همسايگي
.است بسته نقش آن طرف دو بر آكادي ميخي خط
و شوش تمدن از مهم بسيار اثر سه ، ما اول سالن اواسط در
آنها فرانسوي گيرشمن پروفسور كه داريم چغازنبيل زيگورات
كه است پنجرهاي اولي:كرد پيدا شوش در حفاريهايش در را
گرفته قرار هم كنار حلقهاي صورت به شيشه خمير آن ، در
و ميكردهاند را امروزي شيشههاي كار حلقهها اين.است
.ميرود بهشمار پنجره شيشه از بشر سرآغازاستفاده اين
استفاده با بشر ساخت چرخ اولين است ، ارابه چرخ يك دومي
از استفاده پيش قرن دهها ميدهد نشان كه فلز و چوب از
گوساله سومي و است بوده معمول زمان آن زندگي در چرخ
در است بشر حماسي داستان اولين گيلگمش ، افسانه معروف
.واقعي گوساله يك اندازه از كوچكتر كمي اندازهاي
عصر آغاز و ميلاد از قبل اول و دوم هزاره به ميرسيم بعد
:مانند هست فلزي متنوع بسيار اشياء قسمت اين در.فلز
فلزي ، آينههاي دروازهها ، روي روكش درها ، دستگيره
قبيل از زينتآلاتي و حيوان شكل دستههاي با قاشقهايي
.غيره و دستبندها گوشوارهها ، سنجاقسرها ،
لرستان برنزي اشياء از متنوعي مجموعه ما ديگري قسمت در
دهنه ، :مانند است نظامي مختلف ابزار شامل كه ميبينيم را
و تبرزين و تبر مانند اسلحههايي و اسب برگ و زين و ركاب
اول هزاره از سرپيكان و سرتير سرنيزه ، سرخنجر ، و خنجر
آلياژ تهيه در كار ابزار اين سازندگان ميلاد ، از قبل
از آمده دست به آلياژكردهاند اعجاز حد در كاري برنزي
برخوردار دقتي چنان از روي و قلع سرب ، چدن ، مس ، تركيب
.ماندهاند سالم بسيار آثار اين سال گذشت 3000 با كه است
ديوارهاي از قسمتي شرقي شمال گوشه اول سالن انتهاي در
داريوش از تصويري نگاره سنگ اين.است گرفته جا جمشيد تخت
سرباز يك او پشت در ميدهد ، نشان سلطنت تخت بر نشسته را
با مادي سرباز يك مقابلش در و سيلندري كلاه با پارسي
ديده گرفته دهانش جلوي را دستش كه حالي در گرد كلاه
خيلي نمونه موزه ، شمالي ضلع اواسط از قسمتي درميشوند
نشان كه بسته نقش ديوار بر جاويدان سرباز نقش از خوبي
استفاده مرحله به دوباره وقفه سال از 500 بعد ما ميدهد
نماي تزئين در كاشي عبارتي به و رنگي آجر و لعاب از
در.ميكند پيشرفت بسيار بعدها كه هنري ميرسيم ، ديوارها
معروف نقش هخامنشي جاويدان سرباز مقابل در و مسير همين
طراح كه است اهورامزدا نشان شكل ، اين.دارد قرار فروهر
يال و شير بدن با انسان سر تلفيقي نقش از استفاده با آن
.است كشيده تصوير به را قدرت مظهر نمادين طور به حيوان
و سر بدون داريوش ، از بزرگي تنديس اثر دو اين ميان در
در مصر كه است زماني به مربوط اثر اين.است ايستاده گردن
ساتراپي عبارتي به و داشته قرار ايران امپراتوري قلمرو
به هديه براي مصر شاهان طرف از و بوده هخامنشي شاهان
حفر فرمان داريوش كه زماني همان.است شده ساخته داريوش
در اثر ، اين تنه بالا قسمت.كرد صادر را سوئز كانال
با نوشتههايي تنديس ، اين روي بر.است نشده پيدا حفاريها
.ميشود ديده هيروگليف خط و ايرانباستان ميخي خط
و هخامنشيها از زينتآلاتي به ميرسيم ما اينها از بعد
"كاملا هنري هخامنشي ، هنر كه درمييابيم آنها در دقت با
براي هم آهن از دوره ، اين در.است بوده تشريفاتي و رسمي
فسادپذيري دليل به كه شده استفاده ابزار و وسايل ساخت
يك ولي است ، نرسيده ما دست به زيادي چيزهاي آهن سريع
كه مانده جا به دوره آن از جالبي طرز به آهني بزرگ خنجر
در.ميشود ديده فراوان تختجمشيد سنگنگارهاي در آن نقش
جمشيد تخت سنگي پلههاي از قسمتي سالن ، همين آخر گوشه
پلكان اين ديوارههاي روي بر.است شده داده قرار
تحت مختلف كشورهاي نمايندگان كه ميبينيم سنگنگارههايي
نشان مخصوصشان لباسهاي با را هخامنشي امپراتوري كنترل
.هستند داريوش براي مخصوصشان هداياي حمل حال در كه ميدهد
از نمونه يك ميتوانيم ما اين از بعد
در ستونها اين.ببينيم را تختجمشيد ستونهاي سر
و شدهاند گرفته كار به تختجمشيد كاخهاي در زياد تعداد
.هستند حيرتانگيز بسيار حجاري كار نظر از
.ميرسيم كشورمان تاريخ از جديدي مرحله به اينجا ، در
اسكندر حمله با هخامنشي عظيم امپراتوري كه مرحلهاي
.ميكنند اشغال را ما كشور يونانيها و ميشود نابود
تراش و فلزي پيكرههاي مانند داريم اين از بعد كه آثاري
هنر و ميدهند نشان خوبي به را دوران آن هواي و حال سنگ ،
.است نمايان "كاملا آنها همه در هلني
اشكانيان كشور ، بر يونانيها سيطره سال حدود 150 از بعد
جنگ در را وقتشان بيشتر آنهاميرسند ظهور به
داريم آنها از كه آثاري همين ، خاطر به و ميگذرانند
نماي آرايش و زينتآلات.است جنگ به مربوط و فلزي بيشتر
استفاده با بيشتر هخامنشيها برخلاف دوره اين در بناها
آثار اين از خوبي نمونههاي ما و است گچبري هنر و گچ از
شيشهگري اشكانيان نوآوري مهمترين.ميبينيم موزه در را
دوره اين شيشههاي.است ظروف ساخت در شيشه از استفاده و
سبك وزني با شيشه خمير صورت به نشده تلخيص شيشه واقع در
تهيه قالب در دميده و آزاد دميده طريق از كه است نازك و
احيا دوباره سفال دوره اين در اينها ، از غير.ميشوند
از كه رنگي سبز لعاب از استفاده با بار اين ولي ميشود ،
همچنين و سربازها براي انفرادي قمقمه نوع يك ساخت در آن
تابوتهاي اشكانيان.كردهاند استفاده هم تابوتهايشان
.فيروزهاي سبز لعاب با درپوشدار تابوتهاي:دارند مخصوصي
از عادي مردم براي و است مهم آدمهاي مخصوص تابوتها اين
.ميكنند استفاده شكل تخممرغي پايه بدون خمرههاي نوع يك
نشات خاك نكردن آلوده به اعتقاد از هم تابوت از استفاده
.ميگيرد
.ميشويم ساسانيان طولاني دوره وارد اشكانيان از بعد
در.است معماري در تحول و جهش دوره اين ويژگي مهمترين
پيدا رواج زيادي ميزان به لعاب با سفالگري كار دوره اين
متوجه دوره اين جديد آثار از تعدادي به نگاهي با.ميكند
يكي:آوردند بوجود جديد هنر دو ساسانيان كه ميشويم
براي رنگي سنگهاي ريز قطعات از استفاده با كاري موزائيك
از استفاده با ظروف ساخت ديگري و بناها ديوار و كف تزئين
.پوست و طلااندود و نقرهكاري هنر
در ديگري ساختمان در كشورمان تاريخ اسلامي دوران آثار
.دارند قرار ساختمان همين مجاورت
لوشاني فتحي حسين *
|