نبودند ناشناس ها شخصي لباس
مطبوعات به نظري سردار شديد حمله
نبودند ناشناس ها شخصي لباس
همشهري با گفتوگو در دانشجويان وكيل رهامي دكتر
متهم نظري سردار برادر) نظري رامين ميگويند حادثه شهود
انتظامي نيروهاي از بخشي رهبري و هدايت (رديف 1
شتم و ضرب و كوي به حمله در هارا شخصي لباس و
است داشته عهده بر دانشجويان
جلسه پايان در دانشجويان وكيل رهامي دكتر :حوادث گروه
به متهمان اظهارات و دادگاه روند چگونگي مورد در دادگاه
تحقيقات و ناجا بازرسي در متهمين اكثر:گفت ما خبرنگار
اما كردهاند اعتراف خود اعمال به "صريحا نظامي دادسراي
را اعترافاتشان كه داشتند سعي ماه چند گذشت از پس امروز
كنند تبرئه را خودشان بتوانند اينكه براي و كنند تكذيب
را نظامي دادسراي و ناجا بازرسي مثل كشور رسمي ارگانهاي
.بردند سئوال زير
جو در اقرارها كه كردند اظهار دادگاه جلسه اين در متهمان
جاي خودمان نجات براي ما يعني است شده گرفته ارعاب و رعب
.كنيم متهم را آنان و كنيم خراب را مهمتري
قابل اقرار از پس انكار وقت هيچ حقوقي قوانين طبق البته
موضوع گرفتن پس كرد اعتراف كسي وقتي يعني نيست ، پذيرش
.نيست پذيرش قابل
به ورود در را خود فرماندهان نقش متهمين بيشتر همچنين
دادسرا و ناجا بازرسي در دانشجويان شتم و ضرب و كوي
گرفتهاند قرار فشار در كه اكنون ولي كردند اعتراف
دچار خاطر همين به و بگيرند پس را اعترافاتشان ميخواهند
.شدهاند تناقضگويي
در ولي شدند ، دانشگاه كوي وارد خودسر كه ميگفتند متهمين
و ميآوردند را فرمانده اسم اول قاضي سئوال به پاسخ
.ميكردند تناقضگويي
و شد مشخص جلسه اين در آنچه افزود همچنين رهامي دكتر
گروگان بودند مدعي كه سربازاني اينكه بود مهم بسيار
دانشجويان كار گروگانگيري كه گفتند "صريحا شدهاند گرفته
دانشجويان و كردند را كار اين شخصيها لباس بلكه نبوده
.كنند آزاد ها شخصي لباس دست از را آنان داشتند سعي
گروگانها كردن آزاد براي كوهي آقاي كوي مدير وقتي حتي
قرار كوهي گلوي زير به چاقويي گروگانگيران بود رفته
ميكشند ، را او بيايند جلو دانشجويان اگر گفتند و دادند
برخلاف بنابراين.نميشناختند را كوهي آنان يعني
افتاده راه به صداوسيما در دانشجويان عليه كه تبليغاتي
.است نبوده دانشجويان كار گروگانگيري شد مشخص بود
با شخصيها لباس همكاري با ارتباط در:گفت رهامي دكتر
ميشد قضايي دقت متهمين اظهارات در اگر انتظامي نيروي
ميگفتند متهمين كه آنجا "خصوصا بود روشن بخوبي نكته اين
ما به و ميكردند دستگير را دانشجويان شخصيها لباس
.ميدادند تحويل (انتظامي نيروي)
با و نبودند ناشناس شخصيها لباس شد مشخص بنابراين
ميكردند همكاري داشتند حضور منطقه در كه رسمي نيروهاي
كما.بودند نيرويانتظامي از آنان از زيادي بخش كه چرا
محل در شخصي لباس با كه گفته نيز نظري رامين سروان اينكه
.است داشته حضور
غريبه شخصي لباس كه ندارد معني باشد اين غير اگر
دستگيرشدگان انتظامي نيروهاي و كند دستگير را دانشجويان
.ببرند بازداشتگاه به و بگيرند تحويل غريبهها از را
پرونده در كه اقراري و متهمين صريح اعترافات من ، نظر به
بر مبني وارده اتهامات اثبات با ارتباط در است موجود
لغو و كوي تخريب دانشجويان ، شتم و ضرب و كوي به ورود
محل كويدانشگاه به ورود عدم مورد در كشور وزير دستور
.نيست شبهه و شك و بحث
او:گفت نظري رامين سروان اظهارات مورد در رهامي دكتر
را خود بر تسلط وقدرت هستم نخاعي قطع جانباز من ميگويد
نداشته را خودش بر تسلط قدرت كه كسي اينست سئوال.ندارم
فرا ملي آشوب خودش قول به خاموشي براي مجوزي چه به است
.است شده خوانده
هيچ و هستم نيرو آموزشي مربي من:ميگويد نظري رامين
به مجهز ايشان چگونه پس نداشتهام كوي حادثه در مسئوليتي
است؟ بوده دستبند و اسلحه
را دانشجو نفر يك فقط من:گفت جلسه اين در خودش وي
نام ارشد نظري كه دانشجويان از يكي اما زدهام ، دستبند
مورد و شده دستگير نظري رامين همين توسط ميگويند دارد
كنار را اسلحه نظري رامين همين و گرفته قرار شتم و ضرب
رامين ميگويند كه هستند ديگري شهود است ، گذاشته او گوش
نيروهاي از بخشي رهبري و هدايت (نظري سردار برادر) نظري
اينكه و است داشته برعهده نيز را شخصيها لباس و انتظامي
چيزي تنها نه نداشتم جانشيني براي رسمي حكم من ميگويد
سنگينتر را وي مسئوليت بلكه نميكند كم او مسئوليت از
عمليات در رسمي حكم و ابلاغ بدون ميدهد نشان و ميكند
عذر اين و داشته شركت دانشجويان شتم و ضرب و كوي به حمله
در نظري رامين سروان ميكرديد دقت اگر.است گناه از بدتر
ميكرد صحبت پرخاشگري با و عصبانيت با توام دادگاه جلسه
وي.بود فرياد با توام و پرخاشگرانه دادگاه به او خطاب و
كنترل را خودش دقيقه چند نميتوانست دادگاه رسمي جلسه در
را او چگونه بدهد آرامي به را دادگاه رئيس پاسخ و كند
ماموريت مردم مال و جان و حفظ و اغتشاش كنترل براي
.دادهاند
اعلام اوليه جلسه در من كه اشكالي:افزود رهامي دكتر
ميليون با 12 پايتختي آرامش حفظ براي كه بود اين كردم
حساس مراكز و خارجي اتباع و سفارتخانهها جمعيت ، نفر
و كمتجربه و سال و سن كم جوانان چرا سياسي ، و اقتصادي
كردهاند؟ مامور را عصبي "بعضا و جسمي معلوليت با "نوعا
به سياسي و اجتماعي بحرانهاي حل و پايتخت امنيت اگر
گذشته آنان از سالي و سن كه مديراني و باتجربه افراد
.نميآمد پيش بحراني چنين اين "قطعا ميشد سپرده
مطبوعات به نظري سردار شديد حمله
تحت ، سرباز عنوان به من :انتظامي نيروي وظيفه سرباز
مافوق دستور اساس بر و امرفرماندهخودهستم
دانشگاهشدم كوي وارد
دانشجويان از يكي تراش ريش سرقت به متهم
عاملان اتهامات به رسيدگي جلسه دوازدهمين :حوادث گروه
دادگاه هفتم شعبه در ديروز صبح ساعت 9 دانشگاه كوي حادثه
.شد آغاز تهران نظامي
خواسته پرونده نخست رديف متهم نظري سردار از جلسه اين در
كند دفاع "ناجا عليه بدبيني جو ايجاد" اتهام پيرامون شد
متوجه را حمله بيشترين اتهامات از دفاع اثناي در نظري
.كرد مطبوعات
رسانههاي با طلب ، همراه فرصت داخلي مطبوعات:افزود وي
روي بالا از چانهزني و پايين از سياستفشار به خارجي
.گرفتند پيش در جوسازي و شانتاژ روند و آوردند
مهيا را زيرخاكستري آتش قبل از مطبوعات:گفت وي
به منطقي ، هدايت جاي به آشوب درروزهاي و كردهبودند
.داشتند مخربي ونقش پرداختند جامعه پرالتهاب جو تشديد
رواني ، جنگ ايجاد را زمينه دراين مطبوعات اهداف اهم وي
نبود القاي محبوب ، دولت از جديد نسل سرخوردگي القاي
.كرد عنوان "ناجا" از خشن چهرهاي ترسيم بيان ، آزادي
اين در خواست تهران نظامي دادستان معاون اقبال از قاضي
.كند اعلام را كيفرخواست در شده سئوالمطرح زمينه
مقام محضر به دانشجويان از جمعي كه موقعي:گفت اقبال
حادثه اين كهدر فرمودند ايشان بودند ، رهبريرفته معظم
سخنان اين از لذا راآزرد ، من قلب و داد رخ جنايتي
بهعملكرد نسبت ايشان نظر كه ميشود استنباط اينگونه
نبوده خوب حادثه اين در انتظامي نيروي عملكننده يگان
.است
كوي حادثه در را رهبري معظم مقام ديدگاه:گفت نظري
به نياز بلكه كرد خلاصه جمله يك نميتوانبه دانشگاه
تفهيم با طباطبايي قاضي جلسه ، ادامه در.دارد تفسير
ديگر يكي "بدرزاده عروجعلي" از"تخريب و شتم و ضرب" اتهام
.دهد ارائه را دفاعياتخود كه خواست پرونده اين متهمان از
اين من:گفت تراش ريش دستگاه يك سرقت اتهام درمورد وي
ادعا سرباز آن كه هنگامي و ديدم سرباز يك دردست را وسيله
و گرفتم او از را آن است ، پيداكرده را تراش ريش كه كرد
.دادم سربازها ارشد تحويل موقتا
ده و شده مجروح حادثه روز در اينكه دليل به:افزود وي
كميته تحقيقاتي مراحل در "ضمنا و درمانداشتم طول روز
را وقتي داشتم ، نيزمشاركت ملي امنيت عالي شوراي تحقيق
.نداشتم تراش ريش آن دادن تحويل براي
قاضي خواست به "دالوند جمشيد" پرونده ديگر متهم
دفاع "تخريب و شتم و ضرب" بر مبني خود اتهام از طباطبايي
در و شديم اعزام بيمارستانشريعتي به ما:گفت و كرد
كويشدهاند وارد وانتظامي شخصي نيروهاي كه ديدم بازگشت
.شدم وارد نيز من و
فشار تحت به ناجا بازرسي متهمكردن با اظهاراتش در وي
شتم و ضرب مورد را كس هيچ من:گفت متهمان اين گذاشتن
.نكردم تخريب را جايي و ندادم قرار
كوي داخل افراد تمام رسيدم من كه زماني:كرد تاكيد وي
مانده تنها خودم و داشتم نظامي لباس نيزچون من و بودند
.بودند كوي داخل بود ، هرچهنيرو زيرا شدم كوي وارد بودم ،
ايراد در مشاركت اتهام رد ضمن نيز "احمدي سيدحسين" متهم
ويژه يگان كنترل مركز متصدي:گفت تخريب ، و شتم و ضرب
نداشته امر دراين مشاركتي هيچگونه شغلش بنابر و بودهاست
.است
ديگر متهمان بهعنوان وظيفه سربازان جلسه ، اين ادامه در
و جرح و ضرب ايراد" اتهام از ترتيب به پرونده اين
.كردند دفاع"دانشجويان به خسارت واردكردن
نظامي دادگاه هفتم شعبه رئيس طباطبايي حجتالاسلام
شنبه روز به را بعدي جلسه جلسه ، اين ختم اعلام با تهران
.كرد موكول ماه ارديبهشت 31
|