اداري نظام دروني اجزاي تعامل
بخش - سيستمي روش به اداري موجودنظام وضع تحليل و شناخت
پاياني
اداري نظام بر اقتصادي نظام تاثير -2
جاي بر اداري درنظام را زير اثرات اقتصادي بخش نابساماني
:ميگذارد
.غيراداري بخشهاي در اشتغال زمينههاي كاهش -12
.اداري نظام كاركنان به كافي پرداخت امكان عدم -22
ساير و درماني بازنشستگي ، بيمههاي شدن بيتاثير -32
.تاميني تمهيدات
غيراداري بخشهاي در اشتغال زمينههاي كاهش -12
خارجي ارز به وابستگي سبب به توليد بخش در تحرك فقدان
و توليدي بخشهاي در اشتغال نرخ كاهش سبب نفت درآمد وكاهش
بويژه جوانان توجه گرديده ، وابسته بخشهاي ديگر
اداري نظام بخش معطوف را كار جوياي فارغالتحصيلان
پيوستن توجيه با طريقي به نيز نظام مسئولين و ميكند
.ميدهند ياري آن توسعه به اداري نظام به آنان از برخي
اداري نظام كاركنان به كافي پرداخت امكان عدم -22
سوي از و كاركنان كثرت به سو يك از كه وضعيتي چنين اين
عمده عامل ميگردد مربوط مالي منابع محدوديت به ديگر
پرداخت.است انساني نيروي بهرهوري و انگيزش كاهش
قدرت سال هر تورم ، نرخ افزايش با ناهماهنگ و غيركافي
نياز از بخشي ودرواقع ميدهد كاهش را دولت كاركنان خريد
نيروي.ميگذارد باقي نشده ارضاء را آنان فيزيولوژيك
راجهت بيشتري مبلغ سال هر اداري نظام در شاغل انساني
كه حالي در دارد نياز غيره و پوشاك خوراك ، مسكن ، هزينه
چنددرصدي ، افزايشهاي عليرغم ثابت قيمت به او دريافتي
در حل راه چند خود كسري تامين براي او.است يافته كاهش
:دارد رو پيش
اداري نظام از بريدن و خصوصي بخش به پيوستن -الف
كار توانايي از كه است ميسر كساني براي تنها اقدام اين
نحو به خصوصي بخش در كار تقاضاي و برخوردارند مناسبي
اكثريت بويژه همگان عهده از داردو وجود آنان براي مطلوبي
.نيست ساخته تخصص فاقد
دوم شغل به اشتغال -ب
برميآيد اداري كاركنان از تعدادي عهده از نيز كار اين
بدين.ميسازد متاثر شدت به را آنان بهرهوري متاسفانه و
فرصت كه زمان هر ميكند سعي اداري نظام شاغل كه ترتيب
از مختلف بهانههاي به بريده خود اصلي شغل از آورد بدست
ياانرژي.كند ترك را سازمان مرخصي يا ساعتي ماموريت قبيل
خودتلقي استراحت محل را اداره كرده دوم كار صرف را خود
.نمايد
فساد به گرايش -ج
اداري شاغلين جانب از تصميمي هر با كه نظام مشتريان
به خود نفع به موارد بسياري در ميآورند ، دست به منافعي
پيشنهاد.برسند خود اهداف به تا ميپردازند آنان وسوسه
آن از ديگر پيشنهادات و دعوتها اداري ، وقت از بعد اشتغال
.است جمله
كار انگيزه دادن دست از -د
از هيچيك عهده از اداري نظام شاغل كه صورتي در سرانجام
و ميدهد دست از را كار انگيزه برنيايد ، فوق فعاليتهاي
.است افسردگي حالت در هميشه
ساير و درماني بازنشستگي ، بيمههاي شدن بيتاثير -32
تاميني تمهيدات
كارآيي تورم نرخ سريع رشد و درآمدها نسبي بودن ثابت
و بيمه نظام فلسفه.ميسازد مخدوش كلي به را تاميني نظام
مواقع و آينده براي خاطر امنيت نوعي ايجاد بازنشستگي
با را انسان امنيت ، احساس.است اداري نظام شاغل اضطرار
ديگر تجلي به منجر و واميدارد فعاليت به بيشتري انگيزه
بياثر.ميگردد خوديابياش نياز جمله از او نيازهاي
ميكند فراهم شاغلين براي خاطري دغدغه بيمهدرماني بودن
پرداخت.ندارد مامني بيماري يا حادثه بروز صورت در كه
عهده از ميپردازد ، بيمه كه آنچه با درمان ، هزينه تفاوت
مشغول را او خاطر نگراني اين ترتيب بدين.است خارج او
.ميگيرد او از را كارآيي و نشاط و ميدارد
است داده دست از را خود بازنشستگيتاثير بيمه ايران در
شاغل آئينه بازنشسته"رهبري معظم مقام گفته به كه درحالي
از بازنشستگي از پس او ، پيشكسوت ميكند مشاهده شاغل "است
نميسازد برطرف را او نيازهاي كه دارد ناچيزي درآمد خدمت
.است محتاج و نيازمند بيمار ، فرسوده ، پيري ، حال در و
آينده در شاغل از را مطلوبي چهره آئينه اين كه است طبيعي
به را او و كند فراهم انگيزه او براي كه نميدهد نشان
دامن او نگراني به پيوسته بلكهوادارد تلاش و شوق
قرار تاثير تحت را او تحرك و انگيزه نگراني و ميزند
.ميدهد
اجتماعي -فرهنگي نظام -3
ذيل موارد در ميتوان را اجتماعي -فرهنگي نظام تاثير
:نمود مشاهده
اداري نظام و مردم غيردوستانه رابطه -13
اداري نظام كاركنان عليه ناخودآگاه تبليغ -23
وظايف نبودن شفاف)مردم و اداري نظام يكسويه رابطه -33
(يكديگر به نسبت
اداري نظام و مردم غيردوستانه رابطه -13
ماليات اخذ عامل عنوان به اداري نظام ديرباز از ايران در
مختلف دورههاي در.است شده شناخته مردم به وزورگويي
مردم به دولت زورگويي وسيله اداري نظام ايران سلطنتي
مسائل ديگر و سربازگيري مالياتي ، درآمدهاي اخذاست بوده
ميشده انجام اداري نظام كاركنان بوسيله اغلب چنيني اين
مجريه قوه به تنها را اداري نظام اگر اينجا در.است
داشته نظر در هم را ديگر قواي اداري نظام و نكنيم منحصر
مقننه و قضائيه قوه گرفته بيشتر وسعت اداري نظام باشيم
كاركرد يا منفي و مثبت تعاملهاي همه و برميگيرد در را
.ميسازد متاثر را همه و ميكند پيدا عام شمول يك هر
منفي آثار همواره بوروكراسي يا اداري نظام ترتيب بدين
ارائه خدمت آنان به كه مردمي سوي از را سنتي ديدگاه همان
گرفته صورت اقدامي كمتر تاكنون.مينمايد تحمل ميكند ،
اداري نظام كشيده بطلان خط نادرست انديشه اين به تا است
نارسائيها همه با كه كند معرفي خدمتگزاري بهعنوان را
.ميدارد عرضه جامعه به را خدمات انواع
اداري نظام كاركنان عليه ناخودآگاه تبليغ -23
نيروي روحيه تنزل در نحوي به يك هر تبليغي رسانههاي
از است سمبلي "كارمنديان آقاي".موءثرند نظام انساني
اداره به قادر حتي كه واماندهاي و فقير ناتوان ، موجود
.دهد انجام ديگران براي كاري اينكه به برسد تا نيست خويش
نظام كاركنان روحيه تضعيف بهاي به دولتي سيماي و صدا
ميكند فراهم خنده و نشاط ديگران براي اداري
منفي تاثير انديشه در يك هيچ برنامهها وتهيهكنندگان
عامل موءثرترين يا انساني عامل روحيه با برخوردها نوع اين
.نيستند اداري نظام
و طعنه به زبان چندگاهي از هر نيز گويندگان و خطبا
توصيههاي ضمن و ميگشايند اداري نظام كاركنان نصيحت
با و خوش روي با موقع ، به را مردم كار اينكه به فراوان
ميكنند القا چنين مشتريان به دهند ، انجام هزينه كمترين
عادت بازي كاغذ و مشكلتراشي كاري ، كم به موجودات اين كه
.است آنها تنبلي و كمكاري از مردم مشكلات تمامي و دارند
بخش خادمين اين توصيف و تعريف به زبان خطيبي هرگز اما
نكرده بازگو مردم با را آنها مشكلات و است نگشوده عمومي
نياز آنها به اداري نظام شاغلين كه هم ديگراني به و
احترام به آنان با "مثلا كه است نكرده توصيهاي دارند
.بنمايند كمتري دستمزد طلب يا كنند رفتار
مردم اداري نظام بين يكسويه رابطه 33
(يكديگر به نسبت طرفين وظايف نبودن شفاف)
.است يكسويه رابطهاي جامعه مردم و اداري نظام بين رابطه
را مردم به مربوط تصميمهاي همه است كرده عادت اداري نظام
تصميمگيريها در عادت حسب مردماجرانمايد و اتخاذ خود
بيگانگي موجبات دخالت عدم همين و داشتهاند كمتري دخالت
اداري نظام.است ساخته فراهم را متعامل نيروي دو بين
ستاندن براي ميكند ، مراجعه مردم به نياز هنگام تنها
نوع هر از آماري واطلاعات ارقام دريافت براي ماليات ،
موردي كمتر.آخر الي و انتخاباتي نوع هر در راي واخذ
دلچسبي و مطلوب نحو به را حاصل نتايج كه ميافتد اتفاق
مشاركت مشاركت ، درخواست هنگام به.بگذارد مردم اختيار در
روستا ، مردم بويژه مردم ، از اداري نظام خواست در مورد
انتظاري كمتر نظارت و تصميمگيري در و است مالي خودياري
برعهده اداري خودنظام را كارها بقيه.ميرود آنها از
.دارد
وحتي بيگانگي نوعي موجود اجتماعي فرهنگي شرايط مجموعه
.است نموده ايجاد طرف دو هر در را بودن طلبكار و انتظار
را وكارها امور همه (اداري نظام) دولت دارند انتظار مردم
و متقابل درك انتظار مردم از نيز اداري نظام و دهد انجام
منابع به را سنگيني خسارات بيگانگي اين.دارد مشاركت
احداث تاسيسات نگهداري تنها اگر و ساخته وارد كشور مالي
بابت كه هزينهاي دهيم قرار توجه مورد را روستاها در شده
دست از فرصت هزينه ميشود داده آنها بناي تجديد يا تعمير
.بود خواهد ملاحظهاي قابل رفته
اداري نظام دروني اجزاي تعامل -ب
انساني نظام -1
شكل ويژهاي نظام درچارچوب اداري نظام انساني نيروي
تحت افراد ، كه شد گفته ، استخدام مورد در.است گرفته
برگزيده دارد ، كمتري دخالت آن در ضابطه كه خاصي شرايط
و انگيزش با رابطه در كه مشكلاتي از برخي.ميشوند
يا بيروني عوامل تاثير از ناشي دارد وجود شاغلين فعاليت
شكل درون در ديگر برخي و است اداري نظام از خارج نظامهاي
عنوان به كه افرادي از بسياري كلي بهطور.ميگيرند
زير شرايط در است آن عضويت در اداري نظام انساني نيروي
:دارند قرار
ادامه از ميكندوهمواره ناامني احساس اداري درمحيط -11
.است خودبيمناك عضويت
مالي نياز از قسمتي و است كافي دريافت و درآمد فاقد -21
.نميشود حل او
خويش براي مطمئني پاي جاي پيشرفت مراتب سلسله در -31
.نميبيند
"قلبا را او و نيست قائل مرجعيت مديريت براي -41
.است نپذيرفته
اعمال او بر متعدد منابع از فشردهاي بسيار نظارت -51
.ميشود
از قسمتي و دارد قرار منفي رقابت از شرايطي در -61
.ميكند آن صرف را خود انرژي
.است وابستگي بلكه كار نه او واقعي ارزشيابي معيار -71
بيمناك بازنشستگي دوران در فرزندانش و خود ازآينده -81
.است
مامني بيماري و حادثه قبيل از اضطراري شرايط در -91
.نميشناسد خود براي
و درآمد كمبود سبب به را خود اجتماعي احترام -101
.است داده دست از منفي تبليغات
كارش نهايي نتايج از و است شغلي برنامه فاقد -111
.است بيخبر
.نميگردد مبذول توجهي كار محيط در نيازهايش به -121
به اداري نظام بيهدفي و است كرده گم را خود وجدان -131
.است شده منجر نيز او بيهدفي
خود تخصصي كار در "معمولا متعددي عوامل تاثير تحت -141
.نميكند خدمت باشد تحصيلياش رشته با متناسب كه
سازمان و ميكند غربت احساس نوعي كار محيط در -1-15
.نميداند خود دوم خانه را اداري
مديريت -2
ما ، اداري نظام در است نظامي هر ركن عمدهترين كه مديريت
:است زير شرايط در بيروني ، عوامل از متاثر
.است تجربي و علمي تخصص فاقد -12
.دارد قرار سياسي محيط بهويژه محيط تاثير تحت -22
.ميپسندد را سنتي مديريت روش -32
.ميدهد ترجيح را تنبيه شيوه -42
.ميكند تكيه رسمي اختيارات بر -52
.نيست آشنا كاركنان انگيزش شيوههاي با -62
گزينش عامل زيرا ندارد ، خود شغلي آينده از اطمينان -72
تغيير با و شخصياش شايستگي نه بوده سياسي رابطه او
.است زياد تغييرش احتمال بالا سطوح سياسي مديران
شيوههاي و روشها به و است دچار فكري جمود نوعي به -82
.نميانديشد كار انجام متنوع
براي مناسب ارزشيابي نظام يك از استفاده به قادر -92
.نيست كاركنان
مقررات و قوانين نظام -3
تنظيم طرف يك از كه اداري نظام بر حاكم مقررات و قوانين
ديگر طرف از و نظام دهنده تشكيل عوامل دروني روابط كننده
است ، مردم و نظامها ديگر با آن روابط كننده تعيين
:دارد را خود ويژگيهاي
.است كهنه -13
.است انسجام و سيستمي ويژگي فاقد -23
پيدا اجزاء ديگر تحولات با متناسب را ضروري تحولات -33
.است نكرده
و شده افزوده آن حجم بر ضرورت حسب زمان طول در -43
.است كرده پيدا بسيار پيچيدگي
و اداري نظام واقعي نيازهاي و انتظارات پاسخگوي -53
.نيست مردم
مالي نظام -4
داده دست از را خود كارآيي زمان ، تاثير تحت هم مالي نظام
در قسمي به ميتواند كه نوع هر از پرسنلي پرداختهاياست
تحصيلي ملاك مبناي بر كند ، انگيزه ايجاد سازمان كاركنان
و افراد توانايي و كيفيت و گرديده استوار كار سوابق و
.است نداده قرار خود پرداختهاي ملاك را آنها كارآيي
ابزاري منزله به ميتواند كه هم مستمر غير پرداختهاي
بودن ناچيز دليل به باشد مدير دست در انگيزه ايجاد براي
فاقد ديگر سوي از كاري غير عوامل دخالت و طرف يك از
بيشتر تحرك به اينكه بر علاوه اوقات غالب و است كارآيي
كاركنان بين نارضايتي و تبعيض احساس سبب نميانجامد
.ميشود
گيري نتيجه و خلاصه
سلول منزله به واقع در و محور و مركز كه انسان مجموع در
خاصي شرايط تحت ما اداري نظام در است ، سازماني هر فعاليت
كهبر است متعددي نيروهاي تاثير تحت و گرفته قرار
درون در سو ، يك از.ميگذارند منفي اثر بهرهورياش
:متعد موارد در سازمان در صف نيروي يك عنوان به سازمان ،
به يا نپذيرفته را او "قلبا كه است مديريتي گرفتار -
.ندارد قبول را او مرجعيت ديگر ، عبارت
قسمتي كه است ، رسمي غير و رسمي سازمانهاي انواع گرفتار -
.ميگيرد را او انرژي از
مرور به كه است اداري پيچيده مقررات و قوانين گرفتار -
.ميگردد افزوده پيچيدگياش بر زمان
مواردي در را او كار كه است ، نامانوس تكنولوژي گرفتار -
.ميسازد دشوارتر
كهنهاي روشهاي و سيستمها كارياش ، روشهاي و سيستمها -
.ميگيرد قرار تحليل و تجزيه مورد كمتر كه است
از دريافتياش زيرا است مالي مشكلات و مسائل دچار -
سوي از نيست ، نيازش و خرج با متناسب و هماهنگ سازمان
يا محيطي عناصر مستقيم غير يا مستقيم تاثير تحت ديگر
يك عنوان به خود آن بر علاوه و است سازمان از خارج عناصر
اقتصادي -سياسي اجتماعي -فرهنگي نظام از انساني واحد
او مثبت انگيزش جهت در عوامل از بسياري و ميپذيرد تاثير
.نميكند عمل
كه مدير روبهروست ، مسايلي با مدير عنوان به ديگر سوي از
كه است مهمي عامل سازماني هر و ما اداري سازمان در
منابع و سرمايه تكنولوژي ، انساني ، نيروي بالقوه توانايي
تواناييهاي سلسله يك نيازمند درميآورد ، فعل به را ديگر
رهبري و هدايت سازماندهي ، برنامهريزي ، قبيل از مديريتي
تخصصي غير ملاحظات تحت مديران از برخي اما است ، نظارت و
تصميمهاي "قطعا و شده برگزيده جناحي يا سياسي "عمدتا و
نميكنند اتخاذ سازماني هدف صرف تحقق پايه بر نيز را خود
بر لزوم ، صورت در را ، سياسي ملاحظات بيترديد بلكه
.ميدهند ترجيح اداري ملاحظات
اصلاني رشيد
|