مشاركت نظري مباني ترسيم در هنوز
...داريم مشكل
پرورش و آموزش در مشاركت مختلف جنبههاي به نگاهي
و آشكار تبيين مشاركت ، مفهوم پيرامون ميرسد نظر به *
"اساسا و ندارد وجود ما جامعه در مانعي بدون
كنيم درك را واژه اين صحيح مفهوم نتوانستهايم
آراني ، سركار محمدرضا دكتر با گفتوگو
علامهطباطبايي دانشگاه علمي هيات عضو
;اشاره
واژه بيستم ، قرن آخر دهههاي در بخصوص و امروز دنياي در
مفاهيم با توسعه حال در و يافته توسعه كشورهاي در مشاركت
در و است گرفته قرار وبحث استفاده مورد بسياري تعاريف و
گوناگون صور به واژه اين اخير سالهاي طي بويژه ما كشور
طرح پرورش و آموزش جمله آن از و جامعه مختلف بخشهاي در
كجانديشيهايي و بدفهميها دستخوش وادي اين در و شده
تمايلات رغم به را ما پرورش و آموزش نظام و است گشته نيز
رويكرد از خود بطن در آن متوليان و گردانندگان ظاهري
.است داشته نگاه دور آرماني مشاركتي
تعريفي ارائه پرورش ، و آموزش در مشاركت مختلف مباحث
مشاركتجو ، شهروند ويژگيهاي باب ، اين در دقيق و علمي
و مشاركتجو شهروند تربيتكننده مدارس خصوصيات
عناصر از يك هر نقش و مشاركت اصلي موانع و پيشنيازها
ميدهند تشكيل را مهمي موضوعات آنها ، در پرورش و آموزش
سركارآراني محمدرضا دكتر با گفتوگو در كردهايم تلاش كه
و بپردازيم بدانها طباطبايي علامه دانشگاه علمي هيات عضو
.دهيم ارائه آن از درست تصويري
مشاركت موضوع از چشماندازي ارائه ضمن مقدمه عنوان به *
شما نظر به كه بفرماييد جهاني ، سطح در پرورش و آموزش در
چه در بيستم قرن آخر سالهاي در بويژه مشاركت بحث
ميان ، اين در است؟ گرفته قرار توجه مورد بيشتر موضوعهايي
چگونه مدرسه و پرورش و آموزش مختلف عناصر از يك هر نقش
است؟ شده تعريف
موضوعاتي جمله از مشاركت مفهوم بيستم ، قرن آخر دهه در *
از بلكه سياسي ، و اجتماعي بعد در تنها نه كه است بوده
خود به را بسياري مباحث نيز علمي و نظري مباني ترسيم حيث
هم پرورش و آموزش زمينه در مشاركت.است داده اختصاص
آن براي مدلهايي گرفتهو قرار توجه مورد و مطرح بسيار
و آموزشي اصلاحات از صحبت وقتي خصوص به است ، شده طراحي
را بحثهايي چه كه اين و ميآيد ميان به آن شروع چگونگي
آموزشي نظام تغييرات براي بايد را مباني چه يا كنيم مطرح
چه موانع رفع براي كنيم؟ پيشبيني را موانعي چه بپذيريم؟
چگونه پرورش و آموزش بحرانهاي با و...دهيم انجام كاري
هاي داده درون به مربوط بحرانهاي از اعم) كنيم؟ برخورد
...و منابع ميزان جمعيت ، افزايش مانند آموزشي سيستم
آن هاي داده برون به مربوط بحرانهاي يا و مدير كاركرد
نيازهاي با تربيت و تعليم محصول كيفيت تناسب اينكه مانند
اين همه در تفكر براي پرورش و آموزش (است؟ چقدر جامعه
و باشد داشته جدي توجه مشاركت مقوله به است ناگزير موارد
آن براي محكمي نظري مباني ترسيم دنبال به همه از بيش
.برآيد
در بينالمللي ، تجربههاي و علمي تحقيقات به مروري با
مورد مختلفي مقولههاي در مشاركت بحث پرورش ، و آموزش
:است گرفته قرار توجه
زمينههاي از يكي عنوان به مشاركت به است مربوط اول بحث
از ما واقع در كه معني اين به.معلمان حرفهاي پرورشي
حرفهاي شايستگيهاي تا ميكنيم استفاده مشاركتي روش
مختلفي روشهاي امروز ، دنياي در.ببريم بالا را معلمان
از استفاده ،"مثلادارد وجود معلمان حرفهاي پرورش براي
به مدرسه ، در فعال روش يك عنوان به مشاركتي پژوهش روش
تبادلنظر خود معلمان مدرسهاي هر در كه معني اين
تصميم و ميكنند منتقل يكديگر به را تجربيات ميكنند ،
اگر بخصوص.باشند داشته بحث مختلف موضوعات روي ميگيرند
و است مهمي نقش داراي مدرسه در كه كسي عنوان به را معلم
راهحلهاي و مساله در تفكر فرايند كننده فراهم واقع در
.كنيم تعريف است ، دانشآموزان براي آن
اجتماعي واحد يك را مدرسه ما اگر كه است اين بعدي زمينه
ديگر با متناسب و همگام بخواهد اگر واحد اين بدانيم ،
اختيار و امكان از بايد "قطعا كند ، حركت اجتماعي تحولات
و اختيارات ميتوانيم چگونه حالاباشد برخوردار بيشتري
ميتوانيم چگونه و كنيم واگذار آن به را بيشتري امكانات
مدرسه سازمان با ارتباط در كه اعضايي از يك هر براي
براي را فرصتي يا جايي (...و والدين معلم ، مدير ، ) هستند
مسئوليتها پذيرش و تصميمگيريها در دخالت اظهارنظر ،
اجتماعي واحد اين به مشاركتي رويكرد با اگر كنيم؟ فراهم
با متقابل تعامل در را برنامهها از خيلي "مسلما بنگريم ،
كيفيت با و كمتر تنشهاي با كمتر ، هزينه با و آن اعضاي
يك در بود ، خواهيم قادر و كنيم اجرا ميتوانيم بهتري ،
منعكس بالعكس و جامعه به را مدرسه مسائل تعاملي مكانيزم
-ياددهي فرايند كيفي بهبود به بدينوسيله تا كنيم ،
تواناييهاي و انرژيها رهاسازي باعث و كرده كمك يادگيري
.باشيم مدرسه انساني نيروي در بالقوه
موءثر اعضاي عنوان به مدرسه اعضاي شرايطي ، چنين در "قطعا
اشتياق با تا ميكنند تلاش يادگيري ، -ياددهي فرايند در
ميتوان و بپردازند ديگران با خود ارتباط حفظ به بيشتر
مدرسه اعضاي از يك هر شرايط ، اين در كه كرد پيشبيني
امكان و ميكنند پيدا را يكديگر با متقابل تعامل امكان
انتظارات از و مييابند را خود باورهاي و ارزشها انتقال
افزايش را عمومي تفاهم ميزان و ميشوند مطلع يكديگر
خواهد بهتري كاركرد مدرسه شرايطي چنين در "قطعاميدهند
.داشت
پرورش و آموزش مشاركتدر بحث جدي زمينههاي از ديگر يكي
و درسي برنامههاي تهيه در دانشآموزان و معلمان مشاركت
و خبرگان توسط فقط حاضر حال در كه است آموزشي محتواي
.ميگيرد صورت كارشناسان
هم مدرسه در دانشآموز و معلم كه كنيم باز را فضايي بايد
فرصتهاي و درسي و آموزشي برنامههاي تهيه در بتوانند
نظر به كارشناسان حداقل و باشند داشته دخالت يادگيري
مدرسه ، والدين ، شرايطي چنين در.باشند داشته توجه آنها
و درسي برنامه تهيه در جامعه و مدير دانشآموز ، معلم ،
مصرفكننده تنها و دارند فعاليت آموزشي محتواي تدوين
.نيستند
نهاد اين تعامل با ارتباط در پرورش و آموزش در مشاركت *
ميكند؟ پيدا معنا چگونه اجتماعي نهادهاي ساير با
توجه مورد را پرورش و آموزش در مشاركت كه ديگري زمينه *
آموزش تعامل مثل موضوعاتي.است مساله همين ميدهد ، قرار
تهيه تربيتي ، تحقيقات جمله از.عالي آموزش و پرورش و
...و درسي برنامههاي معلم ، تربيت آموزشي ، محتواي و منابع
برخوردار لازم اثربخشي از زمينهها اين اينكه براي
ارتباطي عالي آموزش با پرورش و آموزش است لازم باشند ،
و ارتباط به ميتواند مشاركت البته.باشند داشته تنگاتنگ
و شود داده تعميم نيز فرهنگي امور و پرورش و آموزش تعامل
.شود شامل نيز را فرهنگي مسائل و پرورش و آموزش ارتباط
مربوط مدرسه و خانه ارتباط به مشاركت نوع اين ديگر زمينه
برنامههاي آموزشي ، سياستهاي چگونه ما يعني ميشود ،
مطرح مدرسه در را نو طرحهاي و ساختار تغيير كيفيت ، بهبود
.باشيم داشته هم را خانوادهها حمايت بتوانيم تا كنيم ،
به كمتر خانه در كه ميكنيم القاء را چيزي مدرسه در اگر
مدرسه بايد.ميآيد بوجود تقابل "قطعا ميشود ، توجه آن
داراي مدرسه در هم خانه و باشد داشته جا و حرمت خانه در
.باشد حرمت و جايگاه
نهاد يك عنوان به پرورش و آموزش معرفي بعدي مهم نكته
رويكرد يعني است ، اجتماعي نهادهاي ساير كنار در اجتماعي
كه اجتماعي نهاد يك عنوان به پرورش ، و آموزش به مشاركتي
هم...و سياست دين ، اقتصاد ، چون اجتماعي نهادهاي ساير با
.دارد ارتباط
مختلف ابعاد و پرورش و آموزش به مشاركتي رويكرد از شما *
مفهوم پيرامون بحث در آيا شما نظر به.گفتيد سخن آن
دارد وجود ما جامعه در مانعي بدون و آشكار ، تبيين مشاركت
و كردهايم درك را واژه اين صحيح مفهوم "اساسا ما آيا و
داريم؟ آن از درستي تعريف
از بسياري شود ، روشن مشاركت تعريف اگر ميكنم فكر *
.شد خواهد روشن هم بعدي مباحث
شده منتشر سال 1993 در كتابي در كه خود پژوهش در "فولان"
است مفاهيمي مهمترين از يكي مشاركت":ميدارد بيان است
او ".است شده بدفهمي دچار پرورش و آموزش در بخصوص كه
متعامل ، گروههاي در افراد كه ميداند فرايندي را مشاركت
آوردن ميدان به با ميكنند ، تلاش اثربخش ارتباط با
خود هدف يا و مساله براي خود روحي و ذهني تواناييهاي
فرايند ، اين در.كنند پيدا را مناسبي راهبردهاي يا راهحل
است ، عاطفي و شناختي امري است ، روحي و ذهني امري مشاركت
گروهي ، بازتاب هم است شرط آن در خودانديشي هم كه امري
و است شده لحاظ آن در (Self-reflection) "اصطلاحا يعني
سهيم و بخش اثر تعامل و ارتباط و (Group -reflection) هم
هم ميزان همان به و مسئوليت پذيرش و تصميمگيري در شدن
توجه مورد ارزشيابي و اجرا برنامهريزي ، در شدن سهيم
.است گرفته قرار
به جامعتري نحو به سال 1991 در "گري" و "وود" البته
ميدهد رخ هنگامي مشاركت معتقدند و كردهاند نگاه موضوع
متعامل فرايند يك در را انسانها از گروه يك مسالهاي كه
درگير آن ، حل براي لازم نقشهاي در شدن سهيم با و
زير هفتگانه عوامل شامل را مشاركت آنها.ميسازد
:ميدانند
.باشد داشته وجود اصلي مساله و موضوع -1
.باشد داشته مشخصي ساختار مساله -2
.باشد (واكنش و كنش) تعاملي فرايند -3
از اعم فعاليتها مراحل تمام در افراد تمام شدن سهيم -4
.باشد داشته وجود ارزشيابي و اجرا برنامهريزي ،
.باشند داشته مشخصي تعريف ساختارها و هنجارها -5
.باشد مشخص عمل و تصميمگيري فرايند -6
و بازبيني امكان و مساله حل راه از بهرهگيري توانايي-7
.باشد داشته وجود آن بازخورد
و مشاركت به مربوط عوامل تمامي تعاريف اين در آيا *
شده ارائه تعاريف جديدترين ؟ است شده لحاظ آن جامع تبيين
تاكيد نكاتي چه به بيشتر امروز دنياي در مشاركت مفهوم از
دارد؟
.است "شرون" و "ولچ" از تعريف جديدترين اما حدودي ، تا *
براي پويا فعاليتهاي چارچوب از عبارت را مشاركت آنها
بهترين كه ميدانند نفر دو حداقل متقابل تعامل و تلاش
.ميدهد دست به را هدف حصول براي تصميم
:است اهميت حائز نكته چند تعريف اين در
حرف درست مانند تعامل ، توانايي و تجربه تبادل تعامل ، -1
.بشنويم درست بزنيم ،
.تصميمگيري فرايند با آشنايي -2
.مساله حل -3
.مدير دانستن پاسخگو يعني مدير طلبيدن چالش به -4
.انساني گسترده ارتباطات -5
در انسانها انتظارات و باورها منظور فرهنگي ، تاثيرات -6
.مشاركت با ارتباط
ساختار و مديريت اجتماعي ، سيستم تاثيرات به توجه -7
.جامعه سياسي
بايد مشاركت براي پيداست ، موجود تعاريف از كه طور آن *
را مشاركت نقش شما.گرفت نظر در را متفاوتي كاركردهاي
.ميكنيد ارزيابي چطور
يا بكند؟ چه ميكوشد مشاركت كه ببينيم.است خوبي سوءال *
ميكند؟ چه مشاركت
دهد ، گوش مختلف قرائتهاي به ميكوشد مشاركت
شركتكنندگان در را موضوع به تعلق احساس ميكوشد مشاركت
آورد ، بوجود
و مساوي اصلي ، اعتبار اعضا همه به تا ميكوشد مشاركت
اوج به را ديگري فردي و حاشيه به را كسي و بدهد يك درجه
نراند ،
شكست براي لازم ضمانت و نظر اظهار امنيت ميكوشد مشاركت
به بلكه واكنش ، به تنها نه را همه و كند فراهم را سكوت
وادارد ، نيز كنش
تشويق را آن و بگذارد احترام فعاليت به ميكوشد مشاركت
مشاركت.نميدهد نمره را نانوشته ديكته مشاركت ;كند
عدم و پوچي و ناتواني احساس.ميشمارد محترم را فعاليت
نيرومند و تاثيرگذاري و فعاليت واحساس ميگيرد را تاثير
انگيزه لازمه اينها.بازميگرداند انسانها به را بودن
براي ما كه است تاثيراتي اصلي رمز انگيزه و است قوي
.نيازمنديم آن به سخت مشاركت
آن مختلف ابعاد و موضوعها در مشاركت موانع مهمترين *
كدامند؟
.است گرفته صورت زيادي بحثهاي مشاركت موانع به راجع *
و نظري وفاق وجود عدم به ميتوان مشاركت موانع جمله از
بويژه و اعم طور به مشاركت مفهوم تبيين در اشتراك نوعي
مانند ساختاري يا عملي موانع پرورش ، و آموزش در مشاركت
در تمركز اختيار ، و قدرت اعمال فرهنگ يا مديريت شرايط
مانند نگرشي موانع ،... و غيرفعال تشكيلات تصميمگيري ،
و مسائل به مشاركتي رويكرد از انتظارات دقيق تبيين عدم
زبان وجود عدم و كاري گروه يك در ومهارتها تخصصها تنوع
.كرد اشاره مباحث در مشترك
مستلزم "قطعا جامعه يك در واقعي و درست مشاركت تحقق *
پيش اين مهمترين.است خاصي نيازهاي ، پيش آمدن فراهم
كدامند؟ نيازها
بهرههاي از كه است تصويري مشاركت نيازها ، پيش از يكي *
تصويري.ميشود ارائه آن ضررهاي به نسبت مشاركت
احتمالي زيانهاي يا احتمالي بهرههاي از واقعبينانه
ميخواهيم اگر "مثلا.است مشاركت اصلي نياز پيش مشاركت ،
ببينيم بايد كنيم ، جلب را مشاركتي و بدهيم اختياراتي
جلب و اختيار تفويض به نسبت خود انتظارات از روشني تصوير
.نه يا داريم مشاركت
، براي است مشاركت براي بسنده زمان داشتن ديگر مهم عامل
و تعامل فرصت نيازمند مشاركتي رويكرد از بهرهگيري
نبايد كه است اساسي عنصر زمان.هستيم گروهي بازتاب
.شود فراموش
سازمان ، افراد دلنگرانيهاي و مشغولي دل به دادن بها
اعضاي ميان در يكديگر با تعامل امكان و مهارت توانايي ،
خطر احساس وجود عدم نظر ، مورد موضوع با ارتباط در و گروه
مناسب محيطي شرايط بودن فراهم و اعضاء براي بدبيني و
پيش اين مهمترين جمله از كردن ريسك توان و مشاركت براي
.هستند نيازها
صحرايي فريبا:از گو و گفت
دارد ادامه
|