!كرد خلق بايد را جنايي داستان
سينمايي نويسان فيلمنامه كانون در انتخابات
!كرد خلق بايد را جنايي داستان
جنايي آثار مترجم افراسيابي بهرام با گفتوگو
شيراز در شمسي سال 1320 در مترجم و مورخ افراسيابي بهرام
است انگلستان از زبانشناسي فارغالتحصيل او.آمد بهدنيا
مبادرت ادبيات عرصه در تلاش و كار به نوجواني دوران از و
شوكران ، همچون ارزشمندي آثار تاريخ زمينه در.است ورزيده
تاليف را..و سمرقند تلخ ثمر كلات ، عقاب پرتغال ، انقلاب
اغلب ترجمه علاوهبر نيز ادبي ترجمه رشته در و است كرده
را ديگري جنايي آثار فارسي ، به آگاتاكريستي برجسته آثار
كنان آرتور بلاتي ، پيتر ويليام همچون نويسندگاني از نيز
زبان فارسي مخاطبان به گريشام جان و سيمنون ژرژ دويل ،
مرداد عنوان با نيز او اثر جديدترين.است كرده ارائه
تاليف خاتمي سيدمحمد زندگي پيرامون خودجوش خرداد خاموش ،
.است يافته انتشار بهتازگي و شده
ادبي ديگر انواع همچون نيز جنايي ادبيات اصولا :اشاره
رآليستي ، ادبيات رمانتيك ، ادبيات سياسي ، ادبيات قبيل از
.است جهان ادبيات در ويژهاي جايگاه داراي...و نو رمان
-جنايي رمان اما دارد طولاني بسيار سابقهاي ادبي نوع اين
آلنپو كوتاه داستانهاي با امروزي مفهوم به كارآگاهي
سايرس ، دوروتي همچون ديگري نويسندگان و شد تثبيت
ادامه را آن سيمنون ژرژ و آگاتاكريستي دويل ، آرتوركنان
.دادند
نيز اخير سالهاي در جنايي ادبيات برجسته نويسندگان از
ترجمه كه كرد اشاره گريشام جان و شلدون سيدني به ميتوان
.شد روبهرو قابلتوجهي استقبال با ايران در نيز آثارشان
خانم و كبير پوارو هركول خالق آگاتاكريستي ميان اين در
بررسي مورد مصاحبه متن در كه خاصي شرايط دليل به مارپل
رمانهاي و است يافته دست ويژهاي جايگاه به گرفته قرار
قتل ماجراي هيچ ، ديگر آنگاه و همچون او پرطرفدار و متنوع
كرانه در قتل شرق ، سريعالسير قطار در قتل آكرويد ، راجر
بسيار مخاطبان...و قتل شاهد پرده ، سه در قتل نيل ،
آگاتاكريستي البته.كردهاند جلب خود به را گستردهاي
آن از كه است نوشته نيز تامل قابل غيرجنايي رمان چند
اثر و فرانكفورت مسافر جاسوسي رمان به ميتوان جمله
.كرد اشاره تودورم از بهاران در رمانتيك
كوتاه داستانهاي از طبيعي طور به !افراسيابي آقاي *
رمانهاي از و داستايفسكي مكافات و جنايت تا گرفته آلنپو
آثار همگي دورنمات قول رمان تا گرفته آگاتاكريستي جنايي
اين مورد در خاصي طبقهبندي آيا.ميآيند حساب به جنايي
با طبقه يك در را آنها همه اينكه يا هستيد قائل آثار
ميدهيد؟ جاي جنايي داستان عنوان
جنايي داستانهاي نفس به ابتدا در ما كه بفرماييد اجازه
و است برخوردار بالايي جذابيت از چرا اينكه و كنيم اشاره
نبرد فلسفه جنايي داستان.بخوانند دارند دوست همه چرا
با همواره شما.بدي و خوبي ميان است ، سياهي و سپيدي ميان
.زيبا و زشت خوب ، روي يك و بد روي يك ;هستيد مواجه رو دو
را جريان اين شما و شود چيره بدي بر ميخواهد خوبي
بدي بر خوبي اين موقع چه كه ببينيد تا ميكنيد پيگيري
استخوانبندي اصل اين.بشويد راحت شما و ميشود پيروز
دنبال به و ميشود قتلي مرتكب شخصي.است جنايي داستان
اين كه داريد دوست طبيعي بهطور شما اما ميرود خود كار
.برسانند عمل مكافات به و بگيرند را او برسد ، قصاص به شخص
خوب شخص آن طرف در ناخودآگاه بهطور همواره شما ببينيد
ناشي جا همين از جنايي داستان در زياد كشش اين.هستيد
سهيم داستان ماجراهاي در را خود همه زيرا ميشود
.ميدانند
بر را مضرابها خود آثار در يك هر شد ذكر كه نويسندگاني
خود براي خاصي الگوهاي بعضيها.زدهاند پرده و نت يك
داستان در را خاصي شخصيتهاي و كردهاند پيدا
مبارزه كه -را اصلي محور همگي حال هر به...برگزيدهاند
آن پيرامون و گرفتهاند -است بدي و خوبي ميان
در آگاتاكريستي منتهيدادهاند پرورش را داستانهايشان
زندگي جنايي نويسندگان بزرگترين كه آمد بهدنيا دوراني
بود مشكل خيلي موقعيت آن در آنها بين كردن گل و ميكردند
نميكرد فكر اصلا جواني سنين ابتداي در هم خودش و
ببينيد.بود آمده دنيا به نويسنده او.بشود رماننويس
به خواننده بايد خواننده.است خواننده مانند هم نويسنده
صدا ، است ذاتي بلكه نيست اكتسابي خوب صداي.بيايد دنيا
هنرمند بايد انسان.است ذاتي هنر بهطوركلي و نويسندگي
كه باشد داشته مناسب محيط آن از بعد.بيايد دنيا به
يا باشد نداشته هم مناسبي محيط است ممكنكند پيدا پرورش
جرقه ، يك با و باشد داشته مناسبي كاملا محيط اينكه
.شود شعلهور
داراي كه آگاتاكريستي و كناندويل آثار ميان شما يعني *
كه مكافات و جنايت و هستند كارآگاهي -جنايي مضموني
نيستيد؟ قائل تفاوتي دارد اجتماعي -جنايي پيرنگي
كارش شيوه و شگرد به را نويسندهاي هر طبيعي طور به
خدمت به كارش در را خاصي عوامل نويسنده هرميشناسند
كتابي يا ميبينيد را فيلم اينكه محض به شما كه ميگيرد
آگاتاكريستي.ميشويد نويسنده همان متوجه ميخوانيد را
حضور اول جهاني جنگ دوران در و بوده پرستار يك چون هم
ويژهاي دانش و گرفته قرار خاصي شرايط در داشته مستقيم
داستانهايش بنابراين.است فراگرفته سمشناسي در بخصوص
به فقط نويسنده يك زيرا دارد را او خود خاص ويژگيهاي
راز درواقع و ميشود وارد دارد تبحر كه محدودهاي همان
.است نهفته نكته همين در نيز موفقيتش
بهترين را آگاتاكريستي خانم منتقدان ، از بسياري *
و داريد نظري چه شما.ميدانند ادبيات تاريخ جنايينويس
انجيل از بعد كه -او آثار گسترده تيراژ دليل ميكنيد فكر
جنايينويسان زيرا چيست؟ -هستند كتابها پرفروشترين
آرتوركنان شلدون ، سيدني گريشام ، جان همچون ديگري معروف
(مگره كميسر خالق) سيمنون ژرژ و (هولمز شرلوك خالق) دويل
.هستند مطرح بسيار نويسنده اين دركنار نيز
.است جنايينويسها بهترين از يكي بگوييم است بهتر
پرخوانندهترين درضمن و پركارترين شك بدون او البته
دليل به نيز آثارش و است ادبيات تاريخ در جنايي نويسنده
شناخته ادبي آثار پرتيراژترين بهعنوان زياد بسيار فروش
يكي.است رسيده ثبت به "ترينها" كتاب در نيز نامش و شده
است آگاتاكريستي خود پركاري او ، آثار زياد فروش دلايل از
.است زده قلم دهه چندين و نوشته كتاب صد از متجاوز كه
كتابهايش و شده تهيه فيلم او آثار اغلب از اينكه ديگر
هم خودش و است شده ترجمه دنيا مختلف زبانهاي به نيز
هم شانس نويسندگي كار در كه ميكرده تاكيد همواره
و شانس هنر ، دنياي در گفتم كه همانطور.نيست بيتاثير
خوب خيلي است ممكن افرادي.است موثر خيلي محيط و موقعيت
اين در البتهنشوند مواجه خوبي استقبال با اما بنويسند
بهتر نه؟ يا است جنايينويس بهترين آگاتاكريستي كه مورد
ديگران.خوب.آوريم بهشمار بهترينها از يكي را او است
هم از همه.كردهاند كار خيلي خودشان مقطع در هم
خانم خودبودهاند تاثيرپذير هم از همگي.گرفتهاند
زيادي تاثيرات خودش ماقبل نويسندگان از هم آگاتاكريستي
.است پذيرفته
جنايي داستانهاي خواندن كه است اين بر عدهاي نظر *
مخالفند نيز آن ترجمه با حتي و است وقت تلفكردن اصولا
ادبيات از كتابخوانان عامه دوري سبب را آن زيرا
داريد؟ نظري چه شما.ميدانند انديشهاي
بعضيها.دارد را خودش خاص مخاطب كتابي هر اينكه اول
جنايي كتابهاي نفس اما بخوانند جنايي كتاب فقط است ممكن
كه ميكند احساس انسان مواقع بعضي كه است اين در
خودش براي فضايي و كند فرار اطرافش محيط از ميخواهد
افكار و مشقات و روزمره زندگي بار از كه كند فراهم
بعضي.ميكنند ورزش بعضيها خوب ، .يابد رهايي پريشان
اين خواندن از بعد خوانندگان.ميكنند فكري ورزش هم ديگر
مختلف دغدغههاي از مغزشان و ميشوند سبك داستانها نوع
.ميگردد تخليه
شدن پربار سبب هم مستقيم بهطور داستانها نوع اين آيا *
ميگردد؟ حافظه
گذاشتن زمين با داريد دست در باري كه زماني شما ببينيد
همينگونه هم مغز.شدهايد سبكتر كه ميكنيد احساس آن ،
اينكه از پس ميخوانيد جنايي داستان شما كه زماني.است
عملش مكافات به بدي و كرد غلبه بدي بر خوبي ميبينيد
به بستگي البته.ميكنيد آرامش احساس خودبهخود رسيد
در مرتبا خواننده اينكه.تبحر همچنين و دارد هم عادت
كجا به داستان پايان كه ميكند پيشبيني داستان جريان
.ميگردد ذهن شدن بارور باعث مساله همين خود ميرسد
دالر جاني داستانهاي مورد در برنامهاي راديو در زماني
.ميزدند حدس را آن پايان شنوندگان كه ميشد پخش
پرمخاطبترين از جنايي فيلمهاي و داستانها بهطوركلي
طبيعي بهطور انسان و دارد هيجان زيرا است هنري آثار
.دارد دوست را هيجان
دارند كه گستردهاي مخاطبان عليرغم جنايي آثار اصولا *
باعث تحقير همين و ميشوند مواجه جدي منتقدان تحقير با
فاصله و ميگردد ادبي نقد از جنايي ادبيات حيطه خاليشدن
كه علاقهمنداني و ادبيات جدي علاقهمندان بين زيادي
نقد با آيا.ميگردد ايجاد ميخوانند كتاب عام بهطور
سليقه سطح ميتوان جنايي آثار منصفانه و غيرمغرضانه
توجه با كرد؟ هدايت ادبي غني آثار سوي به را آن مخاطبان
چاپ به آگاتاكريستي آثار نقد در كتابي شما خود اينكه به
.رساندهايد
هيچ ما متاسفانه كه بدهم را توضيح اين بايستي اينجا من
مضمونهايي يعنينداريم خواننده و نويسنده ميان ارتباطي
حكم به يا است اجبار به يا ميكند انتخاب نويسنده كه
بايد كه آنگونه نوشتن ، در نويسنده كه چون.شخصي سليقه
از.است محدود امكانات يا نيست منابع يانيست باز دستش
به.ميكند نگاه كتاب فروش بازار به نويسنده طرفي
داشته خوبي فروش كتاب فلان كه ميانديشد مخاطبينش
به جامعه اينكه از اما ميكند عرضه آنرا مشابه بنابراين
نوع هيچ ايران در ما.نيست آگاه است ، نيازمند چيزي چه
مردم بگوييم قاطعيت با بتوانيم كه نداريم آمارگيري سيستم
شانس و حدس براساس فقط و دارند دوست بيشتر را كتابي چه
آن فاقد كشورمان در ما.ميزنيم تخمين را آمارهايي
از براي كشور ، پيشرفت حل راه تنها و هستيم لازم ارتباطات
.است فاصلهها بردن بين
نقد از مردم و است شده بيتوجهي نقد به ما كتابخواني در
در هماكنون كه كتابهايي.نميكنند چنداني استقبال ادبي
را زيادي حوصله كه دليل اين به ميشود منتشر نقد موضوع
كه حالي در.نميشود مواجه چنداني استقبال با ميطلبد ،
اينكه و ميشود مشخص نويسنده زحمت تازه اثر ، يك نقد با
يك مثلااست ديگران براي الگويي همين و كرده كار چگونه
جنايينويسي زمينه در ميخواهد كه ايراني جوان نويسنده
با ميخواند داستان يك درباره كه نقدي با كند فعاليت
آشنا داستان خلق در نويسنده مهارت و داستان شم مضمون ،
براي راهگشا يك و داستان كليد نقد ، واقع در.ميشود
دوست آنرا خوانندگان همه بنابراين.است ظريف خوانندگان
كه خوانندگاني براي يا نويسنده براي نقد معمولاندارند
.ميشود نوشته ميخوانند حساستر و ظريفتر
دهه اوايل در شما و است تاريخ زمينه در شما آثار اغلب *
انگيزهاي چه.رويآورديد جنايي رمانهاي ترجمه به 1370
شد؟ تحول اين سبب
نزديكتر كارم به ترجمه و است زبانشناسي واقع در من رشته
برايم ترجمهاي كار يك دليل همين بهتاريخ تا است
به تاريخي اثر يك نوشتنتاريخي كار يك تا است راحتتر
در كه حالي در است وابسته مختلف منابع تحقيق و بررسي
به را آدم هميشه كه چيزي ديگر طرف از.نيست چنين ترجمه
ميكند جذب را مخاطبان از وسيعي طيف و ميكند جلب خودش
كه وقتي.برميانگيزد ترجمه براي بيشتري اشتياق مسلما
همين و ميآيد خوشم ميبينم را موضوعات اين در فيلم يك
درجه در كس هر زيرا است ، آثار اين ترجمه براي كافي دليل
مردم كه كاري هر اصولا.ميكند ترجمه خودش براي اول
به من ولي ميشوند پيشقدم آن ترجمه براي همه شد پسند
به تصميم داشتم آگاتاكريستي آثار به كه خاصي علاقه دليل
شيوه هم كار سرعت علت و گرفتم آثار اين اغلب ترجمه
و ميكردم باز را كتاب يعني.گرفتم كار به كه بود مخصوصي
كه را فارسي ترجمه سپس ميگفتم نوار در آنرا فارسي ترجمه
جديد شيوه يك اين.ميكردم پياده كاغذ روي بود شده ضبط
مسئله همين آثار اين ترجمه زياد سرعت دليل و بود ترجمه
.بود كرده متعجب را همه كه بود
صادقي حاجي امير از گو و گفت
دارد ادامه
سينمايي نويسان فيلمنامه كانون در انتخابات
سينماي نويسان فيلمنامه كانون اصلي بازرسان :هنري گروه
.شدند انتخاب ايران
سينماي نويسان فيلمنامه كانون سالانه عمومي مجمع جلسه در
ميان از ملكي كامران و الوند سيروس آقايان ايران
كانون اصلي بازرسان عنوان به شده معرفي نامزدهاي
.شدند انتخاب ايران سينماي نويسان فيلمنامه
كانون كارشناس كميته همچنين جلسه اين در گزارش بنابراين
به را كانون اساسنامه بندهاي در تغييراتي بررسي وظيفه
.شود گذاشته راي به آينده عمومي مجمع در تا گرفت عهده
|