نخست فاز :اجتماعي تامين سازمان رئيس
پائيز خاورميانه بيمارستان بزرگترين
ميشود افتتاح تهران در امسال
واقعيت از فرار
تهران دانشگاه كوي حادثه مصدومان تقاضاي
كوي به حمله پرده پشت طراحان :دادگاه از
شوند مجازات و معرفي بايد دانشگاه
ششم مجلس نمايندگان از صفري لطيف خواست در
شد اجرا استان در 10 "سلامت هاي خانه" طرح
نخست فاز :اجتماعي تامين سازمان رئيس
پائيز خاورميانه بيمارستان بزرگترين
ميشود افتتاح تهران در امسال
سازمان بزرگترين اجتماعي تامين سازمان :اجتماعي گروه
از 32 نفر ميليون بر 26 بالغ جمعيتي كه است كشور بيمهاي
.هستند سازمان اين پوشش تحت كشور شده بيمه نفر ميليون
تامين و رفاه جامع نظام تا ديد موظف را خود سازمان لذا
.نمايد طرح را اجتماعي
عامل مدير و مديره هيات رياست فر ستاري دكتر را مطلب اين
مناسبت به كه مطبوعاتي كنفرانس در اجتماعي تامين سازمان
بيان شد برگزار سازمان اين در اجتماعي تامين هفته آغاز
.كرد
اجتماعي تامين جامع نظام قلمرو كه اين به اشاره با وي
:گفت است ، امدادي حمايتي ، بيمهاي ، نظام و محور سه حول
تامين از برخورداري اجتماعي تامين جامع نظام براساس
افتادگي ، كار بيكاري ، از بازنشستگي ، نظر از اجتماعي
و بهداشتي مراقبتهاي به نياز سوانح ، و حوادث بيسرپرستي ،
و همگاني است حقي غيربيمهاي و بيمهاي صورت به درماني
و عمومي درآمدهاي محل از قوانين طبق است موظف دولت
مالي حمايتهاي و خدمات مردم ، مشاركت از حاصل درآمدهاي
.كند تامين افراد يكايك براي را فوق
در:افزود ادامه در سازمان عامل مدير و مديره هيات رئيس
مراكز به بار ميليون سازمان 192 اين بيمهشدگان سال 78
است كرده تامين سازمان را سوم يك كه كردند مراجعه درماني
كه است شده استفاده خصوصي بخش در نيز نياز از سوم دو و
.است شده پرداخت نيز مراكز اين هزينه
در اجتماعي تامين سازمان عامل مدير و مديره هيات رياست
تامين سازمان از آنان طلب و قاليبافان قانون خصوص
به قانوني قبل سال حدود 5/2:گفت و كرد اشاره اجتماعي
اسلامي شوراي مجلس در وجاجيم زيلو و قاليبافان قانون نام
توليدكنندگان كه است آمده قانون اين دررسيد تصويب به
واريز دولت حساب به را فرش فروش ارزش از درصد فوق 5/1
اين اجراي تامين براي لازم مالي منابع چون ولي نمايند
.است نشده اجرا قانون اين است نشده فراهم قانون
بيمه را قاليبافان فقط بخواهد سازمان اگر:افزود وي
آنها خانواده اگر كه است تومان ميليارد به 65 نياز نمايد
تومان ميليارد به 312 رقم اين بگيريم نظر در نيز را
.كرد خواهد پيدا افزايش
سازمان در يارانهاي فعاليت اول فاز:كرد خاطرنشان وي
مكانيزاسيون با شاءالله وان است شده تمام
ملي حالت به محلي حالت از سازمان شعب كل فعاليت واحدها ،
.كرد خواهند پيدا ارتقاء
بزرگترين راديولوژي و MIR بخش افتتاح به ادامه در وي
بيمارستان 1000:گفت و كرد اشاره خاورميانه بيمارستان
بيمارستان بزرگترين تهران غرضي دكتر مرحوم تختخوابي
بخش اجتماعي تامين هفته در كه ميرود شمار به خاورميانه
تابستان اواخر در و شد خواهد افتتاح آن راديولوژي و MIR
مورد بيمارستان اين اول فاز نيز امسال پائيز يا
.گرفت خواهد قرار بهرهبرداري
الي 25 كه 17 اجتماعي تامين هفته در:است ذكر شايان
درماني و اداري پروژه حدود 14 ميشود ، برگزار تيرماه
.گرفت خواهد قرار بهرهبرداري مورد
واقعيت از فرار
بستهاند؟ دل آن به خرافات انكار عليرغم مردم چرا
كه دارد وجود اجتنابناپذيري واقعيتهاي انسان زندگي در
پذيرفتن ولي ندارد آنها پذيرفتن جز چارهاي انسان
شايد و سخت بسيار انسانها از بسياري براي واقعيتها
.باشد غيرممكن
سعادت و خوشبختي خواهان سخت انسانها همه كه آنجا از
براي را راه كوتاهترين و سريعترين ميخواهند و هستند
غلط باورهاي با برخورد در بسا چه كنند پيدا آن به رسيدن
.جويند ياري و مدد آنها از و بسته دل آنها به
از يكي به جانش نيمه شوهر با همراه زني شب نيمههاي در
تقاضاي زاري و گريه با زن كرده ، مراجعه تهران اورژانسهاي
شوهر بيهوشي علت پزشك اينكه از بعد دارد را شوهرش به كمك
است سال چند آنها كه ميدارد اظهار زن ميپرسد زن از را
دارو مقداري فالگير يك به مراجعه با نميشوند بچهدار كه
وي غذاي در همسرش اطلاع بدون هنگام شب و گرفته فالگير از
افتاده وضعف غش حالت به غذا خوردن از بعد همسرش و ريخته
فالگير به هرگز ديگر زن آن و گذشت خير به ماجرا اين.است
دارد ، سر در ديگري خرافات زن آن مطمئنا ولي نكرد مراجعه
خرافات يكسري به ما همه تقريبا كه گفت ميتوان جرات به
.ميشوند هم دردسرساز ما براي وقتها بعضي كه داريم اعتقاد
بد خواب باشد سرت بالاي جورابهايت شب اگر ميگويند -
.ميبيني
.ميافتد بدي اتفاق بگيري ناخن شب اگر -
.ميآيد مهمان بيافتد چاي توي قند اگر -
.برميگردد زود بريزي آب مسافر سر پشت اگر -
.بدهيد طلا آب او به ترسيد كسي اگر -
.ندارد شگون زدن هم به خالي قيچي -
آيا است؟ گرفته شكل مردم در هاچگونه باور اين راستي به
و استيصال سر از يا دارند باور مسائل اين به واقعا مردم
ميبرند؟ پناه آن به درماندگي
:محصل ساله هجده بهرامي ميثم
داريد؟ اعتقاد خرافات به شما *
.نه *
سيزده؟ يا بگيري دوازده نمره ميدهي ترجيح رياضي درس در *
.دوازده نمره *
دوازده؟ چرا *
.است نحس سيزده ميگويند همه چون *
:ساله كاظمي 29 حسين
است؟ نحس سيزده عدد آيا *
.است نحس ميگويند بله *
:دانشجو ساله عزيزي 22 زهرا
.ندارم اعتقاد خرافات به اصلا من
ميريزيد؟ آب مسافر سر پشت شما آيا *
.بله *
.نداريد اعتقاد خرافات به گفتيد كه شما *
درآمده عادت صورت به رسوم اين ندارم اعتقاد خرافات به *
.است
:ساله طالبي 57
ميگيريد؟ ناخن شب در شما آيا *
.خير *
چرا؟ *
.ندارد خوبيت چون *
يكي به حداقل و داريم سروكار خرافات با شكلي به ما همه
مسافر پشت ريختن آب همچون خرافاتي.داريم اعتقاد آنها از
ميتوانند خرافات از بسياري ولي داشت نخواهد زياني و ضرر
.نمايند وارد اجتماع و فرد به جبرانناپذيري لطمات
چيست؟ خرافه
خيالي و مرموز ناشناخته چيز يك از ترس يا غيرمنطقي وحشت"
جهل و ترس پايه كه آن امثال و عادت يا ترديد عقيده ، يك
ميكند جلب خود به را ما كه چيزي نخستين اينجا در ".است
اساسي ويژگيهاي از يكي اين است ، هيجاني عنصر يك به اشاره
معاصر جامعه در.ميناميم خرافات كه است چيزي آن هر
را مردم اكثريت قبول مورد عقايد خلاف عقايدي كه افرادي
كه كلمات از لفافي در را عقايد اين ميكنند سعي دارند ،
علوم قديم معرفت را آنها و پيچيده دارند مثبت معنايي بار
افراد اين.بنامند اينها جز و ماوراءطبيعي ومسائل غيبي
كسي اينكه از و ميدانند روشنبين اقليت يك را خود اغلب
.ميشوند خاطر رنجيده بنامد خرافي را آنها
خرافات انواع
شخصي خرافات
فرد يك كه است رسومي و باورها شامل خرافات از طبقه اين
آنها معمولا بيآنكه است كرده ابداع خويش براي و شخصا
خرافات با نبايد را اينها و بگذارد ميان در ديگران با را
ميآيد بوجود بخصوصي فرد مورد در كه اجتماعي مشترك
يا و اشيا روزها ، رنگها ، است ممكن افرادكرد اشتباه
است ممكن يا باشند داشته را خود ويژه سعدونحس مكانهاي
كاميابي وسيله اين به تا بزنند خاص شعائري اعمال به دست
.نمايند پيشگيري خطري از يا و كنند تضمين كارها در را خود
راسخ اعتقاد خود پيشگويي و شعائر بخشي اثر به بعضي
اين به ديگران پوزخند برابر در نباشند حاضر چه اگر دارند
بيهودگي از عقلا كه هستند هم كساني.نمايند اعتراف امر
كارها اين همه بر و آگاهند خوبي به خود اعمال و حركات
ميدهند ، ادامه همچنان را اعمال اين مصرانه ولي ميخندند
از يكي مثلا.دارند نوسان نگرش دو اين بين افراد اغلب
ميبايستي مطلبي نوشتن هنگام كه ميكرد اعتراف من دوستان
كه ميكرد احساس والا كند شروع خاصي قلم با را خود كار
كه را سنگي اگر يا و بود نخواهد بخش رضايت كار نتيجه
.شد خواهد برآورده آرزويم بخورد درخت به بار سه مياندازم
اجتماعي مشترك خرافات
گستردهتري نظام از بخشي گذشته در خرافهها اين از برخي
حاضر درحال اما ميدادند تشكيل را باورها و انديشهها از
ما به سنت راه از كه هستند منفردي و مجزا عناصر
قسمت.كردهاند حفظ را خود توان هم هنوز و رسيدهاند
شامل و بدشانسي و خوششانسي به ميشود مربوط آنها اعظم
مصون گزند از را فرد گويا كه است ديگري رسوم و زدنها فال
چاههاي اسب ، نعل پراكندن ، نمك شكستن ، آينه مثل ميدارند
.تعويذها و طلسمها تخته ، به زدن مراد ،
دارند را خود ويژه خرافات هم مشاغل از بسياري علاوه به
و گرفته فرا خرافات از انبوهي را بيماري به مربوط مسائل
شاغلان.است نشده ريشهكن وجه هيچ به عاميانه طب
كفبين كوليهاي اينكه از اعم فالگيري نظير حرفههايي
از حال هر در مقام صاحب و پرمدعا طالعبينان يا باشند
بهرهبرداري خرافات پذيرش به آدميان مستمر آمادگي همين
خرافات فروش و خريد با كه مشاغل اين از جدا.ميكنند
از گروههايي به آنها رديف در حدودي تا شايد دارند سروكار
مشتركي عقايد خاصي زمينههاي در كه برميخوريم افراد
ساكنان با تماس و پرنده بشقابهاي زمينه در مثلا دارند
سبك جادوگريبه از شدهاي بندي هم سر نسخه يا ديگر كرات
راه و گنج درباره رويايي تخيلات و نقشهها يا و قديم
خرافات از شده نماد صورتهاي ، اينها الهه آن به رسيدن
باورهاي تنها نه آنها طريق از مردم كه ميشوند محسوب
هم با اجتماعي روابط حال درعين بلكه ميكنند پيدا مشتركي
باورهاي به مربوط هدفهاي پيشبرد راه در و ميكنند برقرار
.ميكنند همكاري خويش
بيني جهان از بخشي عنوان به خرافات
پيوسته هم به
در خرافات نوع مخربترين از ميتوان را خرافات نوع اين
پيوند خرافات اين.برد نام انسان كشانيدن بهانحراف
اعتقاد مثلا دارند پرستي بت گوناگون شكلهاي با نزديكي
رودخانه ، همچون مختلفي چيزهاي در برتر روح يك كه دارند
.ميباشد چوب يا و گل از شده ساخته صورتي يا و صخره درخت ،
آنها به خرافات نسبت راستي به كه هستند باورهايي اينها
.است صادق
سنتي هاي باور مرزبين اساسا كه داشت توجه بايد
تزلزلي اندك به و است پيچيده و ظريف بسيار ، وخرافات
.دارد وجود خرافات دامان به گراها سنت غلطيدن امكان
كارشناسان نظر از خرافات
عاملي عنوان به خرافات صاحبنظران از برخي عقيده به
در است ممكن كه اثري ميزان و مينمايند عمل بازدارنده
به انسان پايبندي ميزان به بستگي بگذارد انسان زندگي
باشد قويتر و غنيتر فرهنگ چه هر و داشت خواهد خرافات
.است كمتر خرافي عقايد اين رسوخ ميزان
تحليل و تجزيه قدرت و دارد زودباور و ساده شخصيت كه فردي
عامل يك به خود ناموفق تجربه با همراه و است ضعيف او در
صورت به تدريج به و ميكند توجه توفيق عدم و شكست بيروني
به ناكام تجربه اين كه ميشود متمايل باور اين به شرطي
ناكام تجربه با همزمان كه بوده عاملي حضور يا وجود خاطر
حادثهاي اتفاق برحسب وقتي مثلا است افتاده اتفاق
را سياهي گربه آن از بعد و ميآيد پيش برايش ناگوار
.ميدهد نسبت سياه گربه به را بديمني و شومي ميبيند ،
شخصيت كه ديگران به را تفكر طرز اين ميتواند فرد اين
فرهنگ يك صورت به مرور به و نمايد منتقل دارند زودباور
حالي در اين.شود رايج افراد از زيادي تعداد بين شفاهي
انكار را خرافات به اعتقاد مردم از بسياري كه است
بودن خرافاتي و عقبماندگي زودباوري ، به چون ميكنند
خرافات به مردم از بسياري عمل در اما ميشوند متهم
.هستند پايبند
خرافات به گرايش زمينههاي
به بايد خرافات به گرايش رواني زمينههاي از بحث در
انسان زندگي در.نماييم اشاره واقعيت و حقيقت مقوله
جز چارهاي انسان كه دارد وجود اجتنابناپذيري واقعيتهاي
بسياري براي واقعيتها پذيرفتن ولي ، ندارد آنها پذيرفتن
.باشد غيرممكن شايد و سخت بسيار انسانها از
پيدا دست قبولي قابل وضع به اقتصادي نظر از كه افرادي
به رسيدن براي را خود تلاش و سعي همواره بايد نكردهاند
از گروه اين و برند كار به مالي مطلوب وضعيت يك و رفاه
كار و زحمت و تلاش راه از جز كه پذيرفتهاند افراد
، ندارند را خود خواستههاي به رسيدن امكان خستگيناپذير
سخت برايشان كه دارند وجود مردم از عدهاي عوض در ولي
بايد اقتصادي مطلوب وضعيت به رسيدن براي كنند قبول است
دچار گاهي افراد اين.نمايند تلاش و سعي و كشيده زحمت
پيدا همچون اعمالي به و ميروند بيراهه به و شده خرافات
.ميآورند روي فالگيرها به شدن متوصل يا گنج كردن
افراد نزد ميتوان را خرافات به افراد گرايش ديگر زمينه
راسخ اعتقاد و ايمان نداشتن علت به كه يافت درماندهاي
پناه خرافات و موهومات به مجيد و كريم خداوند به
آنها غالب كه افراد اين شد ذكر كه طور همان.آوردهاند
و حاجات اينكه جاي به ميدهند تشكيل درمانده افرادي را
به بخواهند كرده خلق را او كه كسي از را خود بيمار شفاي
مثال عنوان به.ميآورند روي زميني اشياء و موجودات برخي
مردم كشور شمالي مناطق از يكي در بودكه كوتاهي زمان مدت
و نذر به و شده جمع درختي پاي به خود بيماران شفاي براي
.ميپرداختند درخت با نياز
اين قبول عدم در ميتوان را خرافات به گرايش ديگر زمينه
كنند قبول نميخواهند كه دانست افراد برخي طرف از واقعيت
جامعه به سنتي جامعه از عبور به ناگزير جوامع تمامي كه
باورها و عقايد سري يك بايد روند اين در و هستند صنعتي
يا و گذاشته كنار ندارند كاربرد و پويايي ديگر كه را
باورهاي و سنن از دسته آن منظور.نمود توجه آنها به كمتر
از را خود كاركرد و اعتبار زمان گذشت با كه است انحرافي
زمينه كوركورانه تقليد و غلط عادات بر تكيه و داده دست
آورده بوجود را واقعيات از دوري و خرافات به انسان گرايش
.است
باشيم درامان خرافات خطر از چگونه
ماست خود در وجود تاز يكه و واحد قدرت كه است اين واقعيت
و ميدهد را مشكلات با مواجهه توانايي ما به كه هموست و
هماهنگي و اعتدال در را ما و ميدارد باز عقبنشيني از
تاثير تحت و باشيم هوش به بايد.ميدارد نگه كامل
را رسوبات اين و نگيريم قرار خرافات و موهومات القائات ،
و ايمان قانون زندگي قانون.بزدائيم خود ذهن اعماق از
هوش به خود كه بياوريم ايمان ملكوت نظم به.است اعتقاد
ماندهايم عاجز مشكلي حل در اگر و داد خواهد پاسخ بيكران
انتظار هرگز و برويم خدا سوي به نميبريم جايي به راه و
و ستارگان و ورق فال ارقام ، و اعداد كه باشيم نداشته
.بدهند نشان ما به حلي راه بتوانند ارواح
و بسيار شعارهاي دادن كه است اين واقعيت
را عصرما فرهنگي نيازهاي تكافوي غيرواقعينميتواند
صادقانه را خود پيشاروي واقعيتهاي بايد بلكه بنمايد
.بپذيريم
تلاش بايد سعادت و خوشبختي به رسيدن براي بپذيريم بايد
كشيد ، زحمت و كرد تجربه و آموخت بايد داشت ، پشتكار و كرد
بايد خوشبختي به رسيدن براي كه داشت اعتقاد باور اين به
اين همهداد گسترش را انسانيت مرزهاي و داشت دوست
كه آنجا از.ميبازد رنگ خرافاتي چنين رسوخ با باورها
و هستند سعادت و خوشبختي خواهان سخت انسانها همه
آن به رسيدن براي را راه كوتاهترين و سريعترين ميخواهند
دل آنها به غلط باورهاي با برخورد در بسا چه كنند پيدا
خرافات در اينكه براي.جويند ياري و مدد آنها از و بسته
و خرافات به آوردن روي از را جوان نسل و نشويم گرفتار
اساسي فكري است لازم دهيم نجات توهمزا و تخديري داروهاي
و نمائيم اتخاذ مسئله اين با برخورد براي جدي تصميمي و
رسانههاي در آزاد بحث صورت به مسائل اين طرح راه بهترين
ميان در درست اعتقاد و ترويجايمان همچنين و گروهي
قشر اين به اطمينان و اعتماد مهمتر همه از و جوانان
.است جامعه نوپاي
بختياري مجيد
تهران دانشگاه كوي حادثه مصدومان تقاضاي
كوي به حمله پرده پشت طراحان :دادگاه از
شوند مجازات و معرفي بايد دانشگاه
:چپ به راست از عكسها ترتيب
نژاد ابراهيم شهيد قاتل هنوز كوي حادثه از پس يكسال
است نشده معرفي
خواستند او از و گذاشتند اسلحه اش شقيقه بر مهاجمان
بيايد كمكش به خاتمي
شد پرتاب پائين به كوي سوم طبقه از كريمي رامين
شد محروم راست چشم از مشقي گلوله شليك با جمالي محسن
اوست كتف در هنوز مهاجمان گلوله كوي حادثه از پس يكسال
كوي تيرماه حادثه 18 از سال يك گذشت با :اجتماعي گروه
محاكمه و بازجويي متعدد جلسههاي از پس و تهران دانشگاه
عنوان به انتظامي نيروي سربازان و افسران از تعدادي
.است نشده اعلام دادگاه حكم هنوز حادثه عاملان
و حقوقي صاحبنظران از بعضي اعتقاد به كه است حالي در اين
نتوانست و نبود واقعه آن جبران حد در دادگاه اين سياسي ،
عدم همچنين ، .باشد مردم و دانشجويان مطالبات پاسخگوي
پرسشهاي دانشجويان ، خوابگاه به هجوم اصلي آمران معرفي
سياسي خبرنگار زمينه ، اين در.گذاشت پاسخ بدون را بسياري
آسيبديدگان از تن چند نظر ايران ، دانشجويان خبرگزاري
.است شده جويا را كوي حادثه
تهران پزشكي علوم دانشگاه دختر دانشجويان از يكي ع - ن
از بسياري هنوز كوي ، حادثه يكسالاز گذشت از پس:گفت
تاسفبار بسيار.است نشده روشن ماجرا اين پرونده جوانب
در آزادانه كردند ، خلق را فجايع همه آن كه افرادي است
شدند ، هم محاكمه كه آنهايي حتي !ميكنند زندگي جامعه
كه است شگفتانگيز بسيار همچنين.ندارند مشخصي تكليف
حادثه در را خود چيز همه كه مظلومي دانشجويان همان وكيل
.ميبرد بهسر زندان در است داده دست از كوي
اين ما انتظار:گفت نيز كارشناسي مقطع دانشجويان از يكي
به و شوند دستگير دانشگاه كوي قضيه اصلي عاملان كه بود
جسمي صدمه كوي ، حادثه در خود من.برسند لازم مجازات
يك و سرباز چند كردن محكوم كه معتقدم ولي ديدم ، فراواني
.نيست ماجرا همه پاسخگوي فرعي ، فرمانده
ظرف كه قضاييهاي قوه داشتيم انتظار:گفت ادامه در وي
را افراد بازداشت يا و روزنامه يك توقيف حكم ساعت ، چند
پرونده بيشتري عمل سرعت با نيز مورد اين در ميكند ، صادر
.ميكرد راضي را قضيه طرفين واقع ، در كه ميداد خاتمه را
حاضر متهمان براي هم مجازات شديدترين اعمال حاضر ، حال در
و معرفي پرده پشت اصلي طراحان بايد نيست ، كافي دادگاه در
.شوند مجازات
خبرنگار به نيز آموزشي مديريت رشته دانشجويان از يكي
چه با شخصيها لباس كه پرسش اين ميان دراين:گفت ايسنا
آنان از و ميدادند دستور انتظامي نيروهاي به مجوزي
دانشجوها ، از خيلي.است مانده پاسخ بدون بودند ، جلوتر
موضوع ولي ميدهند ، حق انتظامي نيروي به مواردي ، در حتي
.ماجراست در لباسشخصيها نقش هضم ، غيرقابل
ششم مجلس نمايندگان از صفري لطيف خواست در
توقيفشده نشريه مديرمسئول صفري ، لطيف :اجتماعي گروه
سپري اوين زندان در را خود محكوميت دوران كه نشاط ،
مجلس نمايندگان از خانوادهاش ، با تلفني تماس طي ميكند ،
پيگيري مطبوعات پرونده به نسبت است خواسته اسلامي شوراي
اميرحسين.شود روشن همه براي تكليف تا باشند داشته بيشتري
خبرگزاري با گو و گفت در صفري لطيف فرزند صفري ،
دو:افزود مطلب اين بيان با (ايسنا) ايران دانشجويان
امتحانات برگزاري براي روز مدت 5 به پدرم پيش ، هفته
كه زندان بند 325 به دوباره و آمد مرخصي به دانشجويانش
.شد منتقل است عمومي بند يك
شد اجرا استان در 10 "سلامت هاي خانه" طرح
لازم توانايي فراري ، دختران حدود 80درصد :اجتماعي گروه
را خود خانوادههاي كانون به بازگشت و محيط با سازش جهت
.دارند
سازمان اجتماعي آسيبديدگان مديركل طباطبايي ، كاظم دكتر
سازمان جايگزيني و تشخيص مركز تاسيس از هدف:گفت بهزيستي
حمايت منظور به:افزود و دانست فراري دختران بازتواني را
سوي از سلامت ، خانههاي عنوان با مراكزي فراري دختران از
حداكثر 6 خانهها اين در است ، شده داير بهزيستي سازمان
است ، خانواده شبيه كاملا كه محيطي در هم با نفر يا 7
دارند كه نفسي عزت به توجه با دختران اين.ميكنند زندگي
جهت لازم آمادگي و شرايط ماه تا 6 حداكثر ميتوانند
.آورند دست به را خود حقيقي زندگي به بازگشت
فراري دختران تفكيك بحث سال 77 اوايل و سال 76 از قبل تا
تنها 5 كشور سطح در و نبوده مطرح يكديگر از ديده آسيب و
زماني از اما داشت ، وجود افراد اين از نگهداري جهت مركز
بحث شده ، افراد اين از نگهداري متولي بهزيستي سازمان كه
مورد شدت به فراري دختران و آسيبديده گروههاي تفكيك
.است گرفته قرار توجه
اين به توجه با بهزيستي سازمان:كرد تاكيد طباطبايي دكتر
مسائل با آسيب معرض در يا فراري دختران مشكلات ريشه كه
استان در 10 را سلامت خانههاي طرح است ، مرتبط خانوادگي
و تشخيص محور بر مراكز اين فعاليت عمده و است كرده اجرا
.است شده بنا جايگزيني
از فرار پديده:كرد تصريح اجتماعي آسيبديدگان مديركل
فرار چون طرفي از يعني.دارد ويژهاي حساسيتهاي منزل
خواهد اجتماعي آسيبهاي از بسياري ظهور زمينهساز دختران ،
در نميتوانند اجتماعي مسائل با مرتبط سازمانهاي بود ،
اگر ديگر طرف از و باشند بيتفاوت پديده اين برابر
اين تشديد زمينه خود به خود گردد ، مهيا ايدهآلي موقعيت
.شد خواهد فراهم معضل
جمله از را اقتصادي مسائل و رواني و جسماني آزارهاي وي
.برشمرد خانه از دختران فرار علل
|