نمايش كارگردان عليرفيعي دكتر با گفتوگو
!عاشقانه نمايشي بستر در خشونت ، ;رومئووژوليت
مهربان فريدي منيژه :از گفتوگو
با و پيشكسوت كارگردانان از "رفيعي علي" دكتر ;اشاره
يادگار" نمايشهاي.ميرود شمار به تئاترايران سابقه
،"وو بزرگ دانشمند از خاطرهانگيز روز يك" ،"شن سالهاي
انقلاب از پس كارهاي از "ژوليت و رومئو" و "خون عروسي"
خود را نمايشها اين همه صحنه طراحي كه ميرود شمار به او
گارسيا فدريكو نوشته "خون عروسي" نمايش.است داده انجام
زمستان 77 و گذشته سال در شاملو احمد ترجمه با و لوركا
استقبال با كه درآمد اجرا به وحدت صحنهتالار در دوبار
"ژوليت و رومئو" نمايش اكنون او.شد روبهرو تماشاگران
كارگرداني را شكسپير ويليام جهان بزرگ نويس درام نوشته
اين به.است درآورده اجرا به وحدت تالار در و كرده
شما نظر از كه دادهايم انجام گفتوگويي او با انگيزه
.ميگذرد
كرديد ، استفاده هم چرمشير آقاي از كه اثر بازنويسي در *
معتقد ديدند ، را ژوليت و رومئو نمايش كه كساني از بسياري
را آن شما كه "وژوليت رومئو" نمايشنامه متن كه بودند
اين براي توضيحي چه شما نيست ، يكدست كرديد ، كارگرداني
داريد؟ افراد
زبان سه ژوليت ، و رومئو يعني شكسپير نمايشنامه متن در -
در مثلا.هستند متمايز همديگر از كاملا كه ميشود ديده
زبان سه اين دارم ، آشنايي آن با من كه فرانسه زبان
اين فارسي زبان ترجمه در اما.متمايزند همديگر از كاملا
اين ندرت به قسمتها بعضي در.نشدهاند متمايز زبان سه
به كه شده سعي اثر بازنويسي در لذا.ميشود ديده تمايز
اصل با كه كساني كه اين برايشود رجوع نمايشنامه اصل
اثر يكدستي فقدان مثابه به را آن نيستند ، آشنا قضيه
.دارد وجود زبان سه شكسپير نمايشنامه درميكنند تعبير
حتي و خشونت شكسپير متن در كه روزمره و محاوره زبان يكي
بيشرمي اين البته.ميشود ديده ادبي بيشرمي و وقاحت
زبان ديگر زبان است ، زيبايي و ترفند با همراه ادبي
و رومئو" شاعرانه زبان همانند شخصيتهاست ، فاخر كمابيش
ديگر شخصيتهاي برخي حتي و "ژوليت" بهخصوص و "ژوليت
.نمايشنامه
تغييرات اينميشود ديده تغييراتي نمايشنامه اجراي در *
گرفت؟ صورت چگونه
انجام صحنهها كردن پررنگ و شدن كمرنگ جهت در تغييرات -
پايان در جز.آنها كردن دگرگون جهت در نه است ، شده
امروز زندگي شرايط دليل به را آشتي نوعي كه نمايشنامه ،
رايگان و كمارزش آشتي را آشتي اين من.آوردم وجود به
به را ژوليت و رومئو نمايشنامه پايان دادم ترجيح و ديدم
روحيه ، به ماندن وفادار در سعي ولي.دهم نشان ديگري شكل
نيست آن مفهوم به وفاداري اين داشتهام ، اثر ذات و جوهره
آنچه بلكه باشد ، بايد دارد ، وجود متن در كه آنچه عين كه
.است شود ، رعايت آن در امروز شرايط و باشد ميتواند كه
در و وجوددارد خشونتي عاشقانه ، نمايشنامه اين بستر در
نمايشنامه در.ميبخشد تعين چيز همه به خشونت اين واقع
هم كمي البته است ، شده تاكيد خشونت اين روي بر فعلي
.است شده انجام نمايشنامه صحنههاي در جابهجايي
چرا؟ *
تقدم كه ميداند جايز جهان در كارگرداني هر امروزه چون -
و بياورد وجود به كلاسيك نمايشنامه درصحنههاي تاخر و
بر را جابهجايي اين البته و كند اجرا پيش و پس را آنها
.ميدهد انجام خود صحنهاي تحليل اساس
شرايط اساس بر را نمايشنامه اين كرديد سعي چقدر شما *
دهيد؟ نشان معاصر امروز ،
براي را نمايشنامه اين نميشد ، انجام كاري چنين اگر -
اين كه شدم متوجه اوليه قرائت در.نميكردم انتخاب اجرا
به و دارد قرابت خودمان جامعه فضاي با شديدا نمايشنامه
از پسكردم انتخاب اجرا براي را نمايشنامه اين دليل اين
در بالوركا كه را مسيري همان كردم كوشش انتخاب ، اين
لوركا اثر در.كنم طي بودم ، كرده طي "خون عروسي" نمايش
اطرافش كه جامعهاي در عشق ضرورت "خون عروسي" نمايش يعني
خشونتها نمايشنامه آن درميشد داده نشان بود ، بسته
مسير همان هم اثر اين در.ميگيرند را عشق جاي آرام آرام
عشق مضمون كردن دنبال هدفم حقيقت در.گذاشتم سر پشت را
پيدا اجرا توفيق اگر كه بعدي اثر در و بود اثر اين در
صحنه در را مضمون همين گردد ، فراهم آن امكانات و شود
.ميدهم نشان
است؟ "زليخا و يوسف" نمايش منظورتان *
كه هستم آن از خستهتر خيلي فعلا اما.زياد احتمال به -
كه اين براي.كنم صحبت آيندهام كارهاي به راجع بخواهم
ما كه شرايطي در كردن كار ميكنم فكر و كردهام فكر
طاقتفرسايي اين.فرساست طاقت خيلي ميكنيم ، كار داريم
اندك گروه براي طاقتفرسا.نيست محسوس بيرون از كار ،
و ميدهند تشكيل را گروهم مركزي هسته كه است بازيگرانم
گرفتهام تصميم.ميبرند رنج متشنجي و نابسامان زندگي از
و نكند پيدا را خود درست تشكل و انسجام گروه كه زماني تا
.نكنم كار باشيم ، نداشته مستمر تمرين جاي و نباشد تامين
را جنون حكم شرايطي ، چنين در كاري هر به زدن دست اصلا
كار به نسبت ترديد با دليل همين به و ميكند پيدا
.ميكنم صحبت آيندهام
ميبينيد؟ لحاظ اين از فقط را طاقتفرسايي *
و است رضايتبخش برايم كار خود.لحاظ اين از فقط بله ، -
با بار هر ولي است ، شيرين هم خيلي كار از ناشي خستگيهاي
به را خود نگاه و وزيباييشناسي بگيري انس كه بازيگر چند
وقتي باشيد ، برخوردار مشترك نقد يك از و كنيد منتقل آنها
وارد تازه بازيگران با مجبوريد ميدهيد ، دست از را آنها
و كنيد كار كردهاند ، كار ديگري شيوههاي و افقها با كه
جريان در را آنها تا كنيد صرف وقت زيادي زمان بايد البته
موانست و همفكري و همدلي يك به و بدهيد قرار خود كار
دليل همين به.كنيد پيدا دست زيباييشناسانهاي
كه است گروه كردن حفظ آن دلايل از ديگر يكي.طاقتفرساست
.است سخت هم خيلي
متن چند از "ژوليت و رومئو" نمايشنامه بازنويسي در *
از كداميك از و كرديد استفاده شده غيرترجمه و شده ترجمه
كرديد؟ استفاده پايه و اصلي متن عنوان به متون اين
اما دادم ، قرار كارم محور را "گادي پازا" ترجمه در من -
در.كردم استفاده هم فرانسوي و فارسي ديگر ترجمههاي از
چرمشير آقاي با دراماتورژي كار بازنويسي از پس اول مرحله
و شيرين تجربهاي همكاري ، اين من ، براي كه داديم انجام
ادامه هم آينده در همكاري اين اميدوارم و بود دلپذير
.كند پيدا
چقدر و داشتيد نمايشنامه اين به نسبت ديدگاهي چه شما *
گرفت؟ قرار توجه مورد ديدگاه اين تمرينات طول در
انجام كارگردان من ديدگاه با تمرينات طول در كارها همه -
و بود گروه همراه تمرين جلسات طول در چرمشير آقاي.شد
بيان را شده بازنويسي متن ضعفهاي و قوت من.داشت حضور
در.ميكرد بيان متن از را خود دريافتهاي هم او ميكردم ،
دليل همين به.كرديم كار همديگر شانه به شانه ما واقع
.بود خوبي بسيار تجربه تجربه ، اين ميگويم
كرديد؟ برجسته را متن از چيزي چه كارگردان عنوان به شما *
در عشق جوانيهاي شكوفايي و بروز مانع كه را آنچه من -
صحنههاي يعنيخشونت يعني كردم ، برجسته ميشود جامعه
ديده نمايشنامه گروه در قدرت كسب براي كه رقابتي و خشونت
.بود توجهم مورد بيشتر ميشود
ثابت بازيگران جزو نمايش دراين شما بازيگران از تعدادي *
شما گروه از خارج به متعلق ديگر تعدادي و هستند گروهتان
شدند؟ انتخاب اساسي چه بر بازيگران اينهستند
چيز همه كه نميكنيم زندگي شرايطي در ما امروزه -
هم خود گروه از خارج بازيگررا چند من.باشد ايدهآل
فتحي مهدي آقاي.نداشتم سراغ بهتر آنها از و كردم دعوت
نقش در اسكندري محمد.دارد نمايش اين در درخشاني حضور
نقش اين در ميخواستم كه خشونتي آنهمينطور هم كاپولت
فروتن محمدرضا هم رومئو نقش براي.وجودداشت او در باشد ،
تصوير هيچ و نميشناختم را او مطلقا من.كردم انتخاب را
او با هم نزديك آشنايي.بودم نديده او از هم سينمايي
نقش بتواند كه بودم بازيگري دنبال به همين براي.نداشتم
و صدا از رومئو نقش بازيگر ميخواستم.كند بازي را رومئو
داشته را آن استعداد لااقل و باشد برخوردار بدني امكانات
نقش است قرار وقتي هميشه هم جهان كشورهاي ديگر در.باشد
بازيگران سراغ به كارگردان كند ، بازي بازيگري را جواني
ميرود ميآيند ، ديگر افقهاي از كه بازيگراني يا ناشناس
با ملاقات از بعدميكند استفاده بازيگراني چنين از و
هيجان و علاقه و شور از او شدم متوجه محمدرضافروتن
دلش واقعا كه شدم متوجه و است شده برخوردار خاصي
خواستن اينكند بازي نمايش اين در را نقش اين ميخواهد
مطلقا كه ميديدم من و بود ارزشمند خيلي برايم علاقه و
.نداشت وجود سينما سوپراستاري روحيه آن روحش ، و ذهن در
و ميكرد پيدا حضور بسيار شيفتگي با تمرين جلسات در او
دكور كارگاه در شرايط سختترين در بقيه مثل ميخواست
هميشه.كند كار سياهيبود ، و دود از پر كه وحدت تالار
نقش كه منباشند گروه در جواني بازيگران بود اين آرزويم
آن به هنوز چون اما.كنند همبازي را پير شخصيت يك
گروه از خارج مجرب بازيگران از مجبورم نرسيدهايم مرحله
.هستم راضي بسيار بازيگران اين حضور از من.كنم استفاده
نگراني نداشت ، تئاتر در تجربهاي فروتن آقاي اينكه از *
نداشتيد؟
تصميم حتي ميشد ، غالب حس اين تمرينات طول در اگر نه -
پس او دارد ، فروتن محمدرضا كه قراري طبق.ميگرفتم ديگري
و دارد قرارداد فيلمي در بازي براي ماه مرداد پايان از
ندارم سراغ را ديگري بازيگر هم من ميرود ، بيرون گروه از
من به داريد سراغ شما اگر.كند بازي را "رومئو" نقش كه
.كنيد معرفي
تئاتر بازيگران ميان در ديگري شخص شما نظر به واقعا *
اين مناسب "ش" آقاي مثلا كند؟ بازي را نقش اين كه نيست
نيست؟ نقش
لحاظ از ولي نه ، يا ديدهايد را او تازگي به نميدانم ، -
.است درخشاني بسيار بازيگر او كرده ، تغيير خيلي فيزيكي
بازي را "مركچيو" نقش تا كردم دعوت هم او از كه اين ضمن
كار نميخواست داشت ، خودش براي كه مشخصي دليل به ولي كند
.دهد انجام تئاتر
نمايش هر مثل صحنه زيباييشناسي به نمايش اين در شما *
طرفدار خيلي كه آن ضمن.دادهايد اهميت بسيار خود ديگر
و كريگ گوردون يعني دنيا مهم كارگردان و دونظريهپرداز
شما صحنه زيباشناسي ميكنيد سعي چقدر هستيد ، آپيا آدلف
باشد؟ متن خود براساس
مگر.است متن خود براساس صددرصد صحنه زيباييشناسي -
ممكن مگر باشد؟ متن تحليل براساس صحنه طراحي است ممكن
هميشه دكور مفهومنگيرد صورت انتزاعي كار يك است
من وبراي است شده منسوخ و نوزدهمي قرن مفهومي كه گفتهام
صحنه در چه آن "آپيا" قول به و است شده منسوخ طبيعتا هم
را فضا آن كه است بازيگر بازي آن و فضاست ايجاد است ، مهم
كريگ گوردن نظريه فقط نظريه اين و ميكند مكان به تبديل
علاقهمندم ، آن به سخت كه معماري امروزهنيست "آپيا" و
بهطور كه تئاتر تحول تجسمي ، هنرهاي بصري ، هنرهاي تحول
داريم ، آشنايي و هستيم مانوس آن با كمتر غرب جهان در كلي
كنيم پرهيز ناتوراليستي صحنههاي بازسازي از تا ميطلبد
علاوه ولي.بپردازيم نمايش اجراي براي مناسب فضاهاي به و
نيست ، شنيدن براي تئاتر كه دارد وجود مسالهاي اين بر
هم شنيدن و ديدن براي فقط تئاتر.است هم ديدن براي بلكه
قرار مخاطب مورد را بشري حواس مجموعه تئاتر بلكه نيست ،
.ميزند را اول حرف "آرتو آنتونن" باره اين در و ميدهد
آنقدر او.ميدهد اهميت صحنه به اينها از بيش البته او
چنداني وقع متن به حتي كه است قايل ارزش صحنه عوامل براي
از ديده را خون عروسي كه تماشاگري هر است كافي.نمينهد
حتي است ممكن تماشاگرانكند استفاده خود حافظه و خاطره
ولي نباشد ، يادشان در خون عروسي نمايش متن از كلمه يك
به را آنها بازيهاي و بازيگران حركات از عمدهاي بخش
بيست حركات اين ميدهم قول شما به من و باشند داشته ياد
تماشاگران همچنانكه.بماند باقي يادشان در هم ديگر سال
هم باره اين در من ، با من نمايشهاي انقلاب از قبل
.نيست زياد چندان صحنه زيباييشناسي به توجه.عقيدهاند
كه است مهم برايم مساله اين.است امروز تئاتر ويژگي اين
چيزي خودش با ميشود ، خارج نمايش سالن از تماشاگر وقتي
.ببرد بيرون سالن از را
است ، انتخابي كه حال عين در شما نمايش اجراي موسيقي *
حسهاي به و هماهنگي اجرا با خيلي و ميرسد نظر به زنده
از چرا و شد انتخاب چگونه موسيقي اين.كرده كمك نمايشي
نكرديد؟ استفاده زنده موسيقي
در زندهاي اركستر من اجرا ، از قبل شب سه تا بود قرار -
فرزاد آقاي توسط هم آن موسيقي.باشم داشته اختيار
مبلغ اركستر اين نوازندگان اما بود شده نوشته دانشمند
نتوانستم من و خواستند من از دستمزد عنوان به را گزافي
اولين شروع از قبل شب سه در باشم آنها دستمزد جوابگوي
دي سي موسيقي نوار چند چمنآرا بابك نام به دوستي اجرا ،
براساس و بودم گفته او به آنچه براساس و آورد برايم را
نوارهاي اين بود ، ديده اجرا از قبل را نمايش يكبار كه آن
انتخاب را نمايش موسيقي طريق ، اين به و آورد را موسيقي
از بعضي حتي كردهاند ، رضايت اظهار همه خوشبختانه.كردم
ساخته موسيقي نمايش اين براي كه كردهاند فكر تماشاگران
.ميخواستند را نمايش اين دي سي موسيقي نوار من از و شده
كرديد؟ استفاده موسيقي نوع چند از *
چمنآرا آقاي را آنها همه كه بود دي سي نوار نه حدود -
.بود دنيا بزرگ آهنگسازان آثار از نوارها اين.آورد برايم
.سپاسگزارم شما از *
|