سهام واگذاري طرح و بانكها
كنيم جايگزين را واژهها تدبير ، با
كرد مجاز بر عمل كه رهروي شرمنده
رجوع ارباب سرگرداني كاهش براي پيشنهادي
دادگاهها در
نكردند؟ هماهنگ چرا
سهام واگذاري طرح و بانكها
از %واگذاري 49 بر مبني اسلامي شوراي مجلس تصويب پي در
بر تاكيد آن طي كه خصوصي بخش به تجاري بانكهاي سهام
رزمندگان و بانكها كاركنان به سهام اين از بخشي واگذاري
مطرح ارتباط اين در را نكاتي گرديد ، اولويت قيد با
نيروي موثرترين و بالاترين نيست شك كه آن نخست.ميكنم
سختكوش و صديق پرسنل بانكي ، خدمات ارائه در كارآمد
پاسخگويي دشوار و سنگين تكاليف انجام در كه هستند بانكها
مردمي و ملي سرمايههاي از حراست و حفظ و مراجعان به
را خانوادهاي امروزه دارند ، و داشته نقش صادقانه
پرداخت براي بار يك ماه در حداقل كه كرد تصور نميتوان
ين وا باشد نداشته مراجعه بانكها به مختلف قبوض انواع
كيفيت و نوع.بانكهاست كاركنان وظايف از كوچكي بخش تنها
مجهز سيستمها كه گذشته در خصوص به كارمندان كار حجم و
بود ، توانفرسا و شاق واقعا بود ، نشده كامپيوتر به
استخدام ، دست اوليه سالهاي در كه دارم بخاطر اينجانب
ثانيه چند حتي براي ميزنهادن روي بر قلم و كار از كشيدن
!ميشد تلقي مربوطه روساي سوي از كمكاري اتهام با مترادف
بانكي كارمند كمتر كه است گونهاي به وضع حاضر حال در و
انواع به كار سال از 20 پس كه گرفت سراغ ميتوان را
وجود باشد ، نشده دچار مفرط خستگي از ناشي امراض و دردها
داشتن و چشمي بيماريهاي ديسك ، كمر ، دردهايگردن ،
كه من.است بانكها كاركنان بارز مشخصات از قطور عينكهاي
ساليان طول در هرگز هستم بانك بازنشسته كاركنان از خود
نو سال تحويل از قبل شبهاي و روزها ندارم ياد به گذشته
ايام آن كه چرا باشم ، كرده سپري خود خانواده كنار در را
براي و ميگذشت ارقام و اعداد انبوه در غرق اغلب ساعات و
ساعتها بوديم مجبور ساله يك عمليات از ترازنامهاي تهيه
نكته.كنيم رو و زير را دفاتر اختلاف ، ريال يك دنبال
ارشد اعضاي و امضا حق داراي مسئولان و متصديان آنكه ديگر
و صداقت از برجسته و اعلا نمونههاي ميتوان را بانك
دفاتر به آنان اشراف و احاطه با كه چرا.دانست پاكدامني
داشتن اختيار در و بانكها رمز
و تقوي جاده از انحراف صورت در سفيد ، چكهاي دسته
زماني مدت طي كه هستند و بوده قادر كدام هر امانتداري
دارائيهاي از ريال ميلياردها ساعت ، چند ظرف حتي كوتاه ،
چنين از كه كساني دهند ، قرار استفاده سوء مورد را بانك
بيرون منزه و پاك و سربلند ديگر متعدد امكانات و امتحان
درستكارند ، و صديق انسانهايي معني تمام به آمدهاند
افراد همين كه است گونهاي به وضع حاضر حال در متاسفانه
در و تصدي و مسئوليت با توام كار سال حدود 25 از پس
نموده اكتفا اندك ماهانهاي حقوق به بازنشستگي نهايت
تعيين در تاسف كمال با باز و كردهاند اختيار عزلت وگوشه
فراوان اختلاف و تبعيض بازنشستگان بين حقوق همين تخصيص و
.ميخورد چشم به
واگذاري تصميمگيري روند در تا ميرود انتظار اين بنابر
اوليا مدنظر زحمتكش گروه اين حال رعايت كاركنان به سهام
به آنان به سهام از بخشي اعطاي و گيرد قرار محترم ي
تلاش و پررنج عمر سالهاي واپسين در كه باشد گونهاي
التيام شاهد رهگذر اين در و بگذرانند فراغت به دمي خويش
.باشند خود روح و جسم خستگيهاي از پارهاي
كنزي حبيبالله
كنيم جايگزين را واژهها تدبير ، با
بهكارگيري در مقاومت" عنوان تحت نامهاي همشهري در
در نامه اين و بود شده درج "منطقينيست فارسي واژههاي
معادل جايگزيني روش از نويسنده كه بود ديگر نامهاي جواب
نويسنده به.بودند كرده انتقاد خارجي كلمات جاي به فارسي
كلمات جايگزيني مورد در ايشان نظر كه ميكنم عرض نامه
چگونه كه ديد بايد ولي است ارزش با خارجي جاي به فارسي
.ميگيرد صورت تبديلات اين
كلمه كامل درك بدون مواردي در جايگزينيها اين متاسفانه
كلمه مثلااست كلمه آن از ابزاري استفاده درك عدم و
به را اشخاص فقط آسانسور آيا !آسانسور جاي به بالابر
استفاده يا نيست؟ كار در آمدن پايين ديگر و ميبرد بالا
از يكي فقط واژه اين كه ترموكوپل جاي به بندآور كلمه از
كه كتابي شما نظر به حالا.است فيزيك در ترموكوپل كارهاي
از خواننده ذهن در تصوري چه ميگويد بندآور ترموكوپل ، به
خود كه بندآوردن معني همان جز ميشود؟ ايجاد دستگاه اين
اشعار در نميكنم فكر درضمن !دارد بحث جاي هم بندآور
شده هواپيمااستفاده يا فرودگاه كلمات از حافظ و فردوسي
!كند ايجاد ترديد مردم ذهن در آنها رواج كه باشد
نيست ، كامپيوتر و آسانسور مثل كلماتي بهكارگيري ما مشكل
به اضطراب) مثل ديگري خارجي كلمات بهكارگيري ما مشكل
دوانده فارسي در ريشه بيشتر كه هست نيز (..و نگراني جاي
اگر پسداريم نيز را آنها فارسي معادل ما اينكه با است
و انديشه و فكر با باشيم داشته جلو روبه حركتي است قرار
.بگوييم سخن فارسي تعصبات ، از دور به و گسترده نگاهي
سمنان -م.مهرنوش
كرد مجاز بر عمل كه رهروي شرمنده
درباره خوانندهاي نامه پيش چندماه همشهري روزنامه در
با نامه اين در كه نويسندهبود شده درج كاشان شهر
و احساس بابيان و گرفته سرچشمه ازواقعيت كه جملههايي
خسته مسافر يك انتظار و توقع با آنگاه و شده همراه تخيل
بياعتباري از نهايت در بود ، آميخته هم در رسيده راه از
است سردرآورده كاشان فرهنگي و تاريخي چهره جلوهدادن زشت
قضاوت شهر يك فرهنگي و اجتماعي وضعيت درباره دارد سعي و
.كند
نامه جاي يك در محترم نويسنده كه اينجاست توجه جالب نكته
كاشان آن در كه ميكند ياد شعبان نيمه مذهبي مناسبت از
مي ياد چراغاني و نذري آش و شيريني و نقل از سرشار را
ماه ارديبهشت در ايشان دوم سفر كه ندارد ياد به كنداما
ماه اين در و است بوده محرم ماه با مصادف كاشان به امسال
.است (ع) شهيدان سالار ماتم و سوك در غرق كاشان
كه است عمدهاي مشكلات آن توجيه سر را بنده اينكه نه
آن محرم ، ماه همان در اما كردهاند اشاره نامه نويسنده
سياهپوش هزاران عزاداري شاهد بازار ، امينالدوله تيمچه
كه تاريخي تكاياي و مساجد و است شبانهروز طول در كاشاني
سابقه با را عزاداري جلسات همگي شده برده نام آنها از
بازديد و ميكنند برگزار خود در سده يا دهه چند از بيش
خود بنده و نيست غيرممكن (سلطاني)خميني امام مدرسه از
اين در ژاپن از دانشگاه فارسيزبان دانشجويان ميزبان
.بودهام مدرسه
به خويش قبل سفر دوست آن نامه ، نگارنده ميرود گمان
آن پذيرايي با كاشان در كامشان تا نيافتهاند را كاشان
كه جا هر به تنها و غريب اينگونه و شود شاد و شيرين دوست
همه زيرا "است شده خار برشان در پرنيان"رفتهاند
قابل پيشرفت ويژه به اخير دهه در كاشان كه ميدانند
و كلي داوري اين و داشته زمينهها همه در ملاحظهاي
واهي ادعايي "نكرده پيشرفت اصلا كاشان" كه بيپشتوانه
.است
اينگونه كه نميكنند فكر نامه محترم نگارنده آيا طرفي از
وبر گفتن سخن فرهنگ با و قديمي شهر يك از بيپروا و تند
چيزي نهادن ، انتقاد انگشت ملاحظه بدون دقيق و ريز نكات
كه نيست ميهمانخانهاي دو همان ماندن خالي بيشتر جز
خوردهاند؟ تاسف كاشان در آنها ماندن خالي از ايشان
پديد شود حقيقت پيشگاه كه فردا
.كرد برمجاز عمل كه رهروي شرمنده
مدرسزاده عبدالرضا دكتر -كاشان
رجوع ارباب سرگرداني كاهش براي پيشنهادي
دادگاهها در
يا شهر دادگاه به حقي گرفتن براي خيال از پر سري با
.ميگذاريد عدالت خانه به پا.ميكنيد مراجعه شهرستاني
و هستند نوبت منتظر مردم مختلف گونههاي از رجوع ارباب
و ديدار قاضي با كه دارند دست در را خورده تمبر دادخواست
جوياي پرسنلي يا و اطلاعات از.سازند مطرح را دعوا
با ايشان.شوند روبهرو قاضي با تا ميشوند دادگاه
مورد اين در پرونده كه ميكنند زيرنويسي دادخواست خواندن
دادگاه به بايد ميشود معين كه تاريخي در و دهند تشكيل
تاريخ معمولا شود ، رسيدگي شما حقوقي امر به تا مراجعه
قاضي با موعود روز.بود خواهد ديگر ماه دو يا يكي مراجعه
وسيله به قبلا شما پرونده و داريد ديدار دادگاه محترم
خسته قاضي چهره.دارد قرار ميز جلوي آرشيو كاركنان
است ساعت 12ظهر كه تاكنون صبح ساعت 8 از ميآيد بهنظر
اين.است داده را اربابرجوع جواب و رسيدگي پروندهها به
خواهان كه مياندازد طنين شما گوش در كه است قاضي گفتار
حاضر ديگر نوبت دو يكي در اگر و نشده حاضر شما طرف و
از شما.شد خواهد صادر حكم غيابا و شده كارشناسي نشود
و گذاشتهايد پشتسر را چالوس جاده و آمدهايد تهران
جزيي حقوقي امر يككردهايد تحمل را راه سختي و مشكلات
متر يك را خانهاش ديوار شما همسايه كه بوده شما شكوائيه
خانه به رو حياطش پنجره يا آورده جلو شما خانه داخل
وبهداشت كرده نشت شما خانه به خانهاش فاضلاب يا و شماست
چون و قبيل اين از و است انداخته خطر به را خانه اهالي
تهران كوهستاني راه نوبت سه يا دو كه نداريد را اين توان
از است زمستان چله كه بعد نوبت در كنيد طي را چالوس و
متجاوز همسايه نزد و ميشويد منصرف دادگاه به رفتن
شكايتي شما از ميگوئيد روبوسي و يكسلام با و ميرويد
براي اگر و داشت گذشت بايد همسايگي عالم در و ندارم
دل در كينه ولي ميكنيد آشتي نكردهايد قانع را او اصلاح
حياط به رو پنجره و آمده جلو ديوار و آلوده آب و شما
.ميماند باقي كمافيالسابق
قوانين چهارچوب در دارد تقاضا قضائيه قوه محترم رياست از
و جزيي اشكالات اينگونه رفع براي عمومي مصالح و كشور
و متدين جوانان از دارد سريع دادرسي به احتياج كه حقوقي
و عادل و حقوقدان و باهوش و داشته تشخيص حس كه وارسته
اشتغال كار اين سود.شود استفاده باشند ، شرايط واجد
شدن سبك و مردم حقوقي و جزيي مشكلات رفع حقوقدان ، جوانان
.دادگاههاست كار
رضوي سيدحسين
نكردند؟ هماهنگ چرا
و كاري سفر يك براي بود قرار كه ماه تير پنجشنبه 30 روز
برخاستم ، خواب از وقتي بروم ، رشت شهر به ضروري بسيار
امكان و شده تخريب منزل گاراژ جلوي پل كه كردم مشاهده
متوجه كردم ، جو و پرسندارد وجود منزل از اتومبيل خروج
(سعادتآباد ناحيه) منطقه2 شهرداري محترم پيمانكار شدم
بلوار 24متري خيابان سراسر است ماه يك حدود الان كه
بدون ريخته ، هم به جدولگذاري براي را سعادتآباد
نيز را خانهها جلوي پلهاي منازل ساكنين با هماهنگي
هم جمعه و پنجشنبه روز اينكه جالب.است رفته و كرده خراب
آنها مسئول كه وقتي شنبه صبح امروز و نكردند كاري آقايان
.بودند داده را تخريب دستور ما كهبه گفت ديدم ، را
قاعده ما كشور قضايي رويههاي در كه ميدانم بنده
و ببرم شكايت جايي به بخواهم كه ندارد وجود "عدمالنفع"
كلي موجب و نشد انجام سفر كه چرا شوم ، وارده خسارت مدعي
را اين اما.گرديد خانواده و بنده برنامههاي در دگرگوني
سنگين جرمي شوارع بستن اسلام ، فقه قواعد در كه ميدانم
كسي كه انرژي و حوصله و وقت آن كجاست هم باز گرچه دارد ،
.باشد بيعدالتيها و بيبرنامگيها اين پي در بخواهد
نظير حوادثي روزه چند اين در كه خداوند از سپاس با حال ،
صدماتي كه نداد رخ اضطراري بيماريهاي و آتشسوزي
تهران شهر محترم شوراي از بگذارد ، جاي به جبرانناپذيرتر
مجوز بدون زندانيكردن اين به پاسخگويي و رسيدگي درخواست
در سعادتآباد بلوار 24متري خيابان اهالي از عدهاي
.دارم را منازلشان
كرد؟ دريافت هم پاسخي ميتوان آيا راستي به
ساعتنيا احمدعلي
|