لينچ3 زبان از لينچ
تنش حضور در آرامش
منتقد نگاه
لينچ3 زبان از لينچ
تاريكي در گمگشتگي
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير: ترجمه
مولف مقدمه
وقتي.آمد پديد بزرگ شهرهاي ظهور نتيجه در همچنين غرابت
نوعي بريدهاند ، گذشته و طبيعت از كه كردند حس مردم
و بيماري با كه گرفت شكل مدرن دوره خاص نگراني
ترس) مكان به مربوط ترسهاي ويژه به و رواني اختلالهاي
خود وحشت.بود همراه (بسته فضاي از ترس يا باز فضاي از
طبيعت به دلبستگياش و كودكي دوران در شهري فضاي از لينچ
مكان به مربوط ترسهاي در رويايي ، روستايي گذشته نوعي و
كار كاربرد در بيشتر و است آشكار چنين او سينماي در كه
.دارد تاثير ميدهد ، نشان را خود اسكوپ سينما در
احاطه در گمشده بزرگراه در مديسون فرد مثل شخصيتهايي
زندگيشان نامعلوم جفرافياي در خالياند ، فضاهاي
هر از بايد كلهپاككني مرد در هنري مثل يا.سرگرداناند
.كنند عبور كامل احتياط و دقت با خارجي ، يا داخلي محيط
لينچ ، دنياي در تعادل و جهتيابي نبود و بيگانگي ناامني ،
:ميآورد پديد را محوري سوال اين كه است شديد چنان گاه
و كند احساس "خانه در" را خودش آدم است ممكن اصلا آيا
پالمر لورا و هنري به فقط آرامش و راحتي اين باشد؟ راحت
هم آن شده ، اعطا (ميشود كشته كه پيكز تويين فيلم شخصيت)
.هستند "ديگر دنياي" در كه زماني
مقولهاي عنوان به را غرابت مدرنيسم ، پيشگامان
براي ابزاري همچون را آن و كردند احيا زيباشناسانه
غرابت سوررئاليستها ، براي.بردند كار به "آشناييزدايي"
اصليشان علاقه كه بيداري و رويا بين حالت در ماندن به
را لينچ ميتوان كه اين دليل.ميشد منجر بود ، سينما در
فرآيند به لينچ علاقه آورد ، حساب به سوررئاليست
استفاده نه است ، خواب و بيداري بين حالت و آشناييزاديي
انگار حقيقت ، درناهمگن و انتزاعي عناصر از او اخير
را سينما بخشهاي از بسياري بزرگ ، استوديوهاي كه حالا
و ناچيز سهمي فقط جهات ، برخي از مستقلها و كردهاند رها
حق آن وارث لينچ ميدهند ، اختصاص خود به را بيمعني
.است شده رويابيني در آمريكا سينماي انحصاري
روشنفكرانه تحليل كه بوده روياپردازي آن هميشه لينچ
روياپردازي اساسا.ميداند ناكافي تنهايي به را رويا
فقط را رويا ميدهد ترجيح او.است حسي تجربهاي او براي
شدت به تنها نه هنري آفرينش به او رويكرد.دهد نشانمان
و سرنوشت شانس ، دخالت براي را جا حتي بلكه است ، شهودي
فيلمسازي كار جهت ، اين از.ميگذارد باز كارش در اتفاقات
توازني ايجاد است ، ايمان از ناشي عملي تقريبا او نزد در
و كردن خطر نوعي اسرارآميز ، نيروهاي بين زودگذر چند هر
ميبرد فرو "راديو" قالب در را خودش او.زدن دريا به دل
.كند عوض را خود موج تصويرها ، و ايدهها بين ميكوشد و
و تامل نوعي حاصل كه فيلمهايش در او "پيشگويي" فرآيند
.است داشته دنبال به را تكاندهنده نتايج گاه است ، تعمق
قصه آبي مخمل فيلم در ناخودآگاه و شهودي فرآيند اين
ادعا لينچ.كشيد بيرون خاك دل از را كلاسيكي فرويدي
اين و نميداند چيزي روانكاوي نظريههاي از كه ميكند
كه اينميكنند تاييد را آن نزديكانش كه است ادعايي
رنج سندروم نوعي از احتمالا فيلم ، اين در والنز دوروتي
گمشده بزرگراه در مديسون فرد است ممكن كه اين يا ميبرد
به كه چيزهايي) باشد درگير ذهني فراموشي از خاصي نوع با
.داشت تازگي كاملا لينچ براي ،(بازميگردد رواني شرايط
جالب برايش كه پديدهاي علمي توصيف و شرح از تنها نه او
تعاريف ، به آن شدن محدود از بلكه ندارد ، اطلاع بوده
.است بيزار كلي به شده پذيرفته اصول و نظريهها
دقيق منفي تحليل ارايه در لينچ ناتواني از اغلب منتقدان
خود هميشه ، از بيش حالا.ميشوند سرخورده فيلمهايش
قدر همان درست ميدانند ، قطعي ضرورتي را كارگردان آگاهي
ضرورت منتقد يك براي نظريهها ، و آموختهها اثبات كه
به او نميكند ، تصوير را نظريهها لينچ حال ، هر به.دارد
درگير احساسها و تصويرها ايدهها ، با مستقيم روشي
چاپي حروف روش با متفاوت شيوههايي به هم آنها و ميشود
.ميشناسانند او به را خود
حالات به دسترسي در لينچ خارقالعاده موقعيت اتفاقا
تحقيقات براي تلاش يا نياز نوع هيچ بدون گوناگون احساسي
آمريكا سينماي دل در باارزش سرپناهي به را آثارش مرسوم ،
آبي مخمل نمونه محض.پنهان معاني با آثاري:است كرده بدل
تا.ندارد ابايي واقعياش چهره نمايش از كه است فيلمي
تحت و كردن شوكه توانايي كه است دليل همين به اندازهاي ،
عملكرد كه ميرسد نظر به اگر.دارد را دادن قرار تاثير
كمتري شفافيت گمشده بزرگراه و كلهپاككني مرد فيلم دو
به را ايدهها معمولا لينچ كه است اين فقط دليلش دارد ،
نميكند ، پنهان را خودش ايده.ميكند بازگو انتزاعي شكلي
با.بازشناسيم را آن نميتوانيم اول نگاه در ما فقط
اين صريح و آشكار ماهيت گوشهايمان ، و چشمها به اعتماد
.ميشود عيان انتزاعي امور
من با آتش:پيكز تويين" فيلم عمومي نمايش از بعد كه اين
دريافت جوان دختران از زيادي نامههاي لينچ ،"بردار گام
هيچ بودند ، كرده تجربه را پدر خشونت و آزار كه كرد
ممكن چطور كه بودند شده گيج اين از آنها.ندارد اهميتي
.بكشد تصوير به و بداند دقيقا را آنها شرايط لينچ است
دو هر فرزندكشي ، و محارم با زنا ارتكاب كه اين از فارغ
نوعي ميتوان است ، نمايان قاتل باب انتزاعي شكل همان در
.داد تشخيص آن در هم را شخصي تجربه به وفاداري
تنش حضور در آرامش
سال 81 در ايران سينماي كلان سياستگذاريهاي بررسي
ايران سينماي
ميناسيان معصوم
خوشباوري درنهايت برنامه اين اجراي با كه اميدواريم
بزند ايران سينماي در را اول حرف مخاطب جذب مخاطبو
معني به وجه هيچ به دولت پول با مجاني فيلم ساختن وگرنه
كساد سينماي استاز ديگري تعريف بلكه نيست رونق
ويژگيهاي براساس هميشه تهيهكنندگان فعلي شرايط در
.ميزنند جديد آثار توليد به دست موفق آثار
انجام مخاطبان استقبال ميزان براساس گمانهزنيهايي
مشاهده قابل خوبي به بعدي آثار در آن نتيجه و ميگيرد
هستند
به مربوط حمايتي برنامههاي و اجرايي روشهاي و ضوابط
سوي از سال 1381 ، در سينمايي فيلمهاي نمايش و توليد
.شد اعلام اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سينمايي معاونت
به مربوط اجرايي روشهاي ماده و 30 فصل در 5 برنامه اين
بليت و حمايتي برنامههاي اكران ، نمايش ، توليد ، مراحل
برنامه اين طبق برميشود شامل را جاري سال در سينماها
از مرسوم حمايتهاي بر علاوه سال 81 در ايران سينماي
اين.شد خواهد برخوردار نمايش زمينه در جديدي حمايتهاي
فارابي سينمايي بنياد در كارشناسي شورايي توسط حمايتها
درجه همان كه خوب و مطلوب كيفيت داراي كه فيلمهاي به
قيمت مابهالتفاوت دريافت.ميگيرد تعلق هستند ب و الف
در با ارز شدن تكنرخي سياست به توجه با مصرفي خام مواد
مطلوب فيلمهاي براي كه يارانهاي ارز نرخ گرفتن نظر
مجموع بردن بالا درصد ، 70(ب) فيلمهاي و 100(الف)
پيشبيني با سينمايي فيلمهاي توليد براي حمايتي تسهيلات
و 40 سقف 60 تا (فارابي كارشناسي شوراي توسط) كيفي درجه
قيمت به نمايش كپي سهميه افزايش هزينهها ، مجموع درصد
خوب فيلمهاي و سقف 30 تا مطلوب فيلمهاي بر يارانهاي
تهيه جهت رايگان مصرفي خام مواد تامين كپي ، سقف 20 تا
ارائه كپي ، و 3 سقف 5 تا خاص سالهاي فهرست در نمايش كپي
يارانه ارائه اطلاعرساني ، و تبليغات جهت در تسهيلات
ساير همكاري با جوان و كمدرآمد اقشار براي بليت بهاي
غيرسينمايي حقوق تضميني خريد همچنين و موسسات و نهادها
داخل فرهنگي و فيلمخانهاي ويدئويي ، تلويزيوني ، از اعم
اعلام و نمايش مجوز اخذ از پس بلافاصله كشور از خارج و
براي سقف 520 تا مطلوب فيلمهاي براي مربوطه شوراي نظر
جمله از ريال ميليون سقف 35 تا و خوب فيلمهاي
در ايران سينمايي سياستهاي در مندرج حمايتي برنامههاي
حمايت جهت برنامه اين در همچنين.ميشوند محسوب سال 1381
وام و تسهيلاتي حمايتهاي نمايش كيفيت بردن بالا از
نظر در درصد سقف 60 تا سينماها براي كمبهره و بلاعوض
يا و جغرافيايي موقعيت علت به كه سينماهايي و شده گرفته
نيستند مناسب زمان در فيلم كپي تهيه به قادر ديگر دلايل
استفاده رايگان كپيهاي از دارند مطلوبي نسبي فضا اما
.ميكنند
كننده پخش مكتوب توافق اساس بر سال 81 در نيز بليت بهاي
.ميشود تامين نظارت كل اداره نظارت با سينما مديريت و
قبل سالهاي روشهاي مانند به برنامه اين مفاد بقيه
تفاوت شد ذكر كه حمايتهايي وجود تنها و است شده تنظيم
سالهاي در سينمايي سياستهاي و برنامهها با برنامه اين
.است پيشين
نظارت برابر در حمايت
به فيلمهاي از نمايش و توليد در دولت حمايتهاي افزايش
است اقتصادي خاص شرايط خاطر به اول وهله در مطلوب اصطلاح
بزرگترين كه خاص شرايط ايناست آن تجربه حال در كشور كه
حضور بدون و عادي شرايط در است ، ارز شدن تكنرخي آن جلوه
كسادي و توليد تعطيلي باعث سينما از دولت پشتيباني و
.شد خواهد اكران
در دولت پيشروي روش دو وضعيتي چنين از جلوگيري براي
بيشتر چه هر را سينما اينكه اول.دارد وجود سينما قبال
تا و كرده ترغيب خصوصي بخش سرمايههاي از استفاده به
اين در.كند كمرنگتر را خود حضور دارد امكان كه آنجا
آزاديهاي نيازمند توليدكنندگان و تهيهكنندگان شرايط
تضمينهاي بتوانند تا هستند تازهاي رويكردهاي و بيشتر
در سرمايهگذاري خسارت درصد تا آورند دست به را ديگري
وجود به شرايط به توجه با روش اين.دهند كاهش را سينما
دولت براي گذشته سالهاي طي در ايران سينماي براي آمده ،
سال چند تجربه كه چرا.ميآيد نظر به مخاطرهآميز شدت به
دستاندركاران همه هنوز كه ميدهد نشان ايران سينماي
از استفاده فكري بلوغ از اندازه يك به ايران سينماي
عنوان به سينما ديگر سوي از.نميبرند سود بازتر شرايط
سالها اين طول در هميشه كشور فرهنگي ويترين
بوده نيز كشور فرهنگي مقوله پردردسرترين و بحثانگيزترين
و شرايط اين به توجه با ندارد را آن قصد دولت و.است
ساخت براي فضا شدن بازتر خاص اجتماعي و سياسي ملاحظات
تجربه رها و دستآويز بدون را متنوع مضامين اساس بر فيلم
و كنترل با و آهسته بسيار اتفاق اين ميخواهد دولت.كند
در را ظرفيتها هم تا گيرد انجام بالا اطمينان ضريب با
را خطرتر كم راههاي سينماگران هم و ببرد بالا اجتماع
.كنند تجربه
جمله اين با را آن ميتوان كه است روشي اما دوم روش
ديگر عبارت به ،"نظارت مقابل در حمايت":كرد توصيف
فارابي سينمايي بنياد آن اجرايي بازوي و سينمايي معاونت
را خود نظارت سهم خوب و مطلوب توليدات از حمايت قيمت به
.ميدهند افزايش آثار در
به گلوگاهي شده تنظيم دوم روش اساس بر كه برنامه اين در
توليد راه ميانه در فارابي بنياد كارشناسي شوراي عنوان
پروژههاي و فيلمنامهها گلوگاه اين.است گرفته قرار
زمينه در تسهيلات دريافت جهت از را ساخت پروانه داراي
عبارت به.ميكند ارزشيابي اكران هنگام در حمايت و توليد
آن از عبور از پس كه ميآيد وجود به ديگري سرعت ديگر
سينمايي پروژه هر مانور قدرت و سرعت ميزان سرعتگير ،
را خود پروژههاي بتوانند كه تهيهكنندگاني.ميشود مشخص
عبارت به كنند توليد مرحله وارد خوب و مطلوب عنوان با
از را فيلم سرمايه از توجهي قابل ميزان توانستهاند ديگر
باشند اميدوار نيز اكران زمان در سپس و كنند دريافت دولت
ارزان كپي كه چرا گذاشت ، نخواهد تنها را آنها دولت كه
سوي از.آنهاست انتظار در تبليغات براي تسهيلات قيمت ،
قابل تعداد كه است مطمئن سينمايي معاونت و دولت ديگر
تا شد خواهد توليد كيفيت داراي و مطلوب فيلم توجهي
و دردسرها ميزان.نماند خالي سينما فرهنگي ويترين
به مسئولان براي سالها اين طول در سينما كه نگرانيهايي
.يابد كاهش هم است آورده وجود
دوران يك از سلامت عبور
برنامه كه نكته اين درك ندارد سرشاري هوش به نياز
.است مقطعي سال 81 براي سينما سياستگذاريهاي و اجرايي
حجم اين و حمايتي روش اين بخواهيم اگر است هم غيرواقعي
.شود اجرا ايران سينماي در طولاني شكل به تسهيلات ارائه
و اقتصادي تنشهاي كاهش خاطر به فقط سياست اين كه چرا
و سينما از حمايت در نه سينماست پيرامون فرهنگي چالشهاي
.سينما رشد
كمبود از شدت به ايران سينماي كه است اين داستان
فضاي هنوز.ميبرد رنج تجهيزات فرسودگي و سينما سالنهاي
توليد از حمايت.ندارد وجود نمايش براي لازم و كافي
.باشد داشته وجود مناسب نمايشي فضاي كه دارد معنا هنگامي
.است تماشاگر جذب و مخاطب ماجراها اين همه پايان كه چرا
توليدات از حمايت با و سينما سالنهاي فعلي شرايط با
مخاطب.كنيم تضمين را مخاطب حمايت ميتوانيم چگونه مطلوب
نامطلوب سالن و فضا در چگونه را مطلوب اثر ايران سينماي
به توجه مقابل در توليد به توجه ميزان اينكهكند تحمل
از هنوز اينكه.دارد مشخصي دليل است كمتر نمايش فضاي
تمامي نداريم خود شهرهاي از مناسبي شناخت جمعيتي لحاظ
قرار شهر از مناطقي در هماكنون تهران سينماهاي
در پسافتادهاند دور مسكوني مناطق از كه گرفتهاند
زمينه در حمايتي هرگونه از بيش ايران سينماي اول وهله
برنامه اين كه دارد كساني از حمايت به نياز توليد
با اگر.است داده اختصاص آنها به را خود حجم كمترين
مقابل در بپذيريم را توليد كاهش تنش بيشتري آيندهنگري
تجهيز و ساخت معطوف بيشتر را يارانهها و تسهيلات حجم
سالن ساخت.داشت خواهيم بهتري وضعيت بكنيم سالنها
به نسبت عميقتري تكريم و است دورانديشي نشاندهنده
دهيم تشخيص مطلوب را آن كه آثاري توليد به توجه تا مخاطب
از حمايت.بگذاريم نمايش به ناكافي و نامطلوب فضايي در و
حمايت اما است سينماگران و تهيهكنندگان از حمايت توليد
مخاطبان از حمايت كشور در سينمايي فضاي افزايش از
.هستند آنها سينما واقعي سرمايه كه است بيشماري
ميآفريند؟ را مطلوب اثر كسي چه
دنبال به مدت كوتاه برنامههاي همه مانند برنامه اين
اصولا نشود نوشته مطلوبي فيلمنامه اگر.است آماده لقمه
حمايتها همه برنامه اين در.بود نخواهد كار در حمايتي
.شود نوشته مطلوب فيلمنامهاي كه است زماني به معطوف
كار نوشتن محكم و خوب فيلمنامه كه ندارد تكرار به نيازي
از ميزان چه.دارد ممارست و تحقيق به نياز.نيست سادهاي
فيلمنامههاي نگارش متوجه مطلوب آثار توليد حمايتهاي
بالنده است قرار اگر حمايت ديگر عبارت بهاست شده مطلوب
يعني توليد بخش مهمترين متوجه بايد باشد جهتدار و
مطلوب فيلمنامههاي نويسندگان.باشد فيلمنامهنويسي
رابطه شوند؟ برخوردار حمايتها اين از ميتوانند چگونه
نيازمند كنوني شرايط در تهيهكنندگان و فيلمنامهنويسان
.است مجدد تعريف
تهيهكنندگان با ارتباط در فقط فيلمنامهنويسان اگر
سقف از بالاتر توانست ، نخواهند وجه هيچ به باشند
برنامه اين در شده منظور حمايتهاي از رايج دستمزدهاي
بداند اطمينان با فيلمنامهنويس اينكه مگر.كنند استفاده
بر و گرفت خواهد مطلوب درجه حتما ميكند خلق كه اثري
در) بالاتري دستمزد تهيهكننده از اطمينان اين اساس
.كند درخواست (مطلوب آثار از شده اعلام حمايتهاي راستاي
از حمايت راستاي در برنامه اين به بندهايي كردن اضافه
رونق باعث اينكه بر علاوه فيلمنامهنويسان
آثار افزايش نهايي ضمانت همچنين ميشود ، فيلمنامهنويسي
.داشت خواهد همراه به نيز را آينده سالهاي در مطلوب
كسادي يعني مضموني همگرايي
شورايي كارشناسي مسئله كرد فراموش نبايد كه نكتهاي اما
.كند درجهبندي توليد از قبل را آثار است قرار كه است
.كرد خواهد را كار اين ملاحظاتي و مسايل براساس شورا اين
باشند داشته كه تعريفي هر و باشند كه هرچه ملاحظات اين
نتيجه كه ميكنند هدايت سويي و سمت به را ايران سينماي
شرايط دربود نخواهد مخاطب تكثر و آثار تنوع صورت هر در
دست موفق آثار ويژگيهاي براساس هميشه تهيهكنندگان فعلي
براساس گمانهزنيهايي.ميزنند جديد آثار توليد به
آثار در آن نتيجه و ميگيرد انجام مخاطبان استقبال ميزان
برنامه كه شرايطي در.هستند مشاهده قابل خوبي به بعدي
حدودي تا فروش و مخاطب اهميت ميزان ميآورد وجود به جديد
شوراي از مطلوب درجه آوردن دست به اهميت مقابل در و كاهش
آوردن دست به ديگر عبارت به.مييابد افزايش كارشناسي
مخاطب جذب براي را تهيهكنندگان دغدغههاي ميزان تسهيلات
ثمرات هفتاد دهه اوايل و دهه 60 در روش اين.ميدهد كاهش
بازگشت كه ميدانند همگان و است داده را خود نتايج و
.داشت نخواهد زيان و خسارت جز حاصلي زمان آن به دوباره
درنهايت برنامه اين اجراي با كه اميدواريم مجموع در
ايران سينماي در را اول حرف مخاطب جذب و مخاطب خوشباوري
به وجه هيچ به دولت پول با مجاني فيلم ساختن وگرنه بزند
.كساد سينماي از است ديگري تعريف بلكه نيست رونق معني
منتقد نگاه
ديگران نام به هويتي
خرم يزداني مهدي
كه اوست سبك شاخصه مهمترين كارگردان هر سينمايي روايت
نهفته داستان و جهان ، با را خود برخورد نوع وسيله بدين
.ميكند آشكار جهان اين دل در
و اروپا سينماي در نو موج نام به موجي دهه 50 اواسط در
با برتري عموما سبك اين در.شد پديدار فرانسه بالاخص
كلاسيك برخورد و كلاسيك قصههاي شكستن و فردي تكنيكهاي
خاص نگاه اين بنيانگذاران از گدار لوك ژان.بود سينما با
و روايت فرضي خط محو آن و زد مهم كاري به دست كه است
به تعليق همچنين و داستاني موقعيتهاي كردن جايگزين
وجود با سينمايي كار دهه چهار در گداربود موسيقي واسطه
روايت كردن نابود به همواره ديدش نوع در مختلف تغييرات
وجود به باعث سبك اين كه طوري به داد ادامه بيانگر و خطي
منطق اين در گرديد ، سينمايي منطق از جديدي نوع آمدن
را خود آشناي تعاريف پيشين گزارههاي و نهادها سينمايي
.ميشوند دروني دگرديسي يك دچار و ميدهند دست از
از استفاده با اواست روايت مجموعه اين نهاد مهمترين
آنها زدايي آشنا و هجو نوعي به پرحركت گاه قصههايي
و قصهگويي گدار ، سينماي كلام يك در.پرداخت
بيشتر و كرد حذف خود روايي ساختار از را داستانپردازي
بالاخص و صدا نور ، رنگ ، آن در كه شد نزديك سينما نوعي به
زيادي تمايل گدار سينماي..ميزنند را نخست حرف موسيقي
.دارد خود تصاوير كردن نقاشي به
او.داشت را خود خاص تاثير كارگردان اين هم ما كشور در
شده واقع مغضوب يا و مقبول يا جهان سينمايي جوامع در كه
با كيارستمي عباس.شد دچار كنش همين به نيز ايران در بود
آغاز را خود سينماي گدار فكري بنمايههاي از استفاده
به روايت تغيير با دارد سعي گدار مانند به او ميكند
شايد كه يابد دست شاعرانه حدودي تا و زبانآوايي نوعي
بوده راستا اين در فيلمساز اين تلاش مهمترين گيلاس طعم
و.هستند تغزلي بسيار و گريز روايت او فيلمهاي.باشد
مخاطبپسند پارادايمهاي و موسيقي از عاري معمولا
و ارزشگذاري گونه هر از دور به كيارستمي عباس.ميباشند
صاحب و كرده دروني را خود بنيادهاي توانسته سليقه اعمال
او است درست.شود ويژه ويژگيهاي با و منحصر سينمايي
ولي دارد علاقه موجنو دستمايههاي از بعضي به مستقيم
مقتضيات و ديد با را دستمايهها اين كه است اين مهم نكته
آن در تقليد بوي و رنگ بنابراين است كرده بنا خويش اثر
.نميشود ديده
معدود جزو را كيارستمي سينمايي ، منتقدان از برخي
.است خود خاص سينمايي صاحب كه ميدانند ايراني هنرمندان
ساختار توانسته بعد به دهه 60 از بالاخص خود اثر هر در و
دور سبكي پراكندگي از و كند نهادينهتر را علاقهاش مورد
دستيافته علاقهاش مورد زبان به كه اوست ويژگي اين شود
را آن و گنجانده خود متن در را زبان اين ميتواند و است
جدي حضور از بعد متاسفانه.دارد وا پويايي و حركت به
ايراني فيلمسازان از بسياري جهان ، سينماي در كيارستمي
بيان با و پرداختند او سبك از (خوانش نه و) تقليد به نيز
كردند سعي است ، سينما فرانسوي نوع عين او سينماي اينكه
.كنند (تجربه نه و) تقليد خود آثار در را گدار و او ديد
درهم براي تلاش و روايت نوع تقليد اين شاخصه مهمترين
بهدور و موهوم فضاهايي ساختن.بود تصوير خطروايي شكستن
.است افراد اين ويژگي تصوير رخوت همچنين و سنتي اصالت از
هضم علت به يعني.است داشته بر در معكوس نتيجه كنش اين
"فرانسوي" ديد دوستان زعم به يا و كيارستمي ديد نوع نشدن
سينماي نوعي كه شد اين بر سعي روايت دگرگوني با فقط
.شود ساخته انديشهاي مثلا
بسيار فاصله در ايتاليا در دوم جنگ از بعد دوره در
زماني نزديكي عين در كه آمدند وجود به فيلمسازاني كوتاهي
روسليني ، .داشتند را خويش مستقل سبك يك هر هم به مكاني و
اين از..و ديسكا آنتونيوني ، فليني ، ويسكونتي ،
خود ويژگيهاي يك هر سينماگران اين كه طوري بهدستهاند
.هستند دور هم از بودن نزديك عين در و دارند را
از دليل دو به ولي باشد گونه اين ميتواند هم ما سينماي
فيلمسازان اينكه اول.است عقبافتاده شاخصه اين به رسيدن
زاويه از ميخواهند اكثرا كيارستمي از بعد يا و دوره هم
خود كه نميدهند جرات خود به و ببينند را جهان او ديد
يك فاقد اغلب فيلمسازان پس دهند انجام را عمل اين
دوم ، .هستند خود به مخصوص فكري حتي و تصويري جهانبيني
به) سينمايي آثار ساختار !وارداتي جهانبيني اين علت به
كيارستمي سينماي از تقليد دچار نيز ما (روشنفكري اصطلاح
ساختاري اصالت حتي بنابراين.هستند او مانند افراد يا و
پارهاي و عمده دليل دو اين.ندارد وجود نيز مشخص فرمي و
فراگير آنچنان كيارستمي از تقليد موج شده موجب ديگر علل
.است انتظارمان در فاجعه يك ميكنيم فكر گاه كه شود
.است ايران سينماي بيهويتي نامش كه فاجعهاي
|