مطالعه دوربين با نوشتن
است تماشاگر با گفتوگو يك اين
برد خواهد خود با را ما كيارستمي
فيلمساز نگاه
7- لينج زبان از لينچ
مطالعه دوربين با نوشتن
كن مسابقه دربخش ايراني فيلم تنها "ده" درباره سينما در
2002
جملاتي و متفاوت لايههاي كيارستميبه فيلم اين در
است زن احساسات و حساسيتهاظرافتها بيانگر كه ساده
ميپردازد عميق مفهومي و قالب در
پيش از ديالوگهاي حفظ جاي به را كيارستميبازيگرش
.ميكند هدايت دروني مكاشفه و تحولات سمت به شده تعيين
اكبري مينا
بررسي در زيادي اهميت كيارستمي ، عباس ساخته آخرين "ده"
.دارد فيلمساز اين كار سبك و كارنامه
در اثرش دومين و بيست در ما ساله دو و شصت فيلمساز
عناصر شكلگيري و روايت در كارگردان كامل قدرت حذف ادامه
.است زده تازهاي ابتكار به دست فيلم ، يك شده تثبيت
آخرين "ده" فيلم در كيارستمي تازه كار و حركت اين
نشده اكران ايران در هنوز كه اين به توجه با _ ساختهاش
_ است كن 2002 جشنواره مسابقه بخش در آن نمايش اولين و
.كرد تشريح او مخاطبان براي ميتوان شكل چند به
است عدد يك فقط 10
عدد اين.است "ده" فيلم نام.ميكنيم شروع فيلم نام از
براساس فيلم.ندارد تاكيد مفهومي و معنا هيچ بر
چنين اين ;است قسمت شامل 10 كه آن بخشهاي تقسيمبندي
.است شده نامگذاري
نمايش از پيش كه عددي با بخش هر فيلم ، در ديگر سوي از
ريتم همان با ميگيرد شكل معكوس صورت به پرده بر فيلمها
با از 10 معكوس شمارهگذاري اين.است شده شمارهگذاري
به و شروع رانندگي حال در امين پسرش با فيلم زن گفتوگوي
قسمت اين 10 كه ميشود ختم آنها مجدد ديدار با يك شماره
.دارند منطقي ارتباط هم با قالب و فرم لحاظ از شده تشكيل
فيلمهاي اغلب كه ميرسد پايان به جايي در "ده" فيلم
.ميشوند آغاز شماره آن با ديگر
قلم يك مثابه به دوربين
دوربين يك با "ده".است آن ساخت نوع فيلم ديگر مسئله
ساخته اتومبيل يك درون در تابستان ماه طول 3 در ديجيتال
از است صحنه ناظر آنها از دوربين كه زوايايي كل.است شده
.نميكنند تجاوز زاويه دو
در متفاوتي فيلم ساخت ، و توليد در "ده" اساس اين بر
كه آفريقا ث.ب.آ از پس او.بود خواهد كيارستمي كارنامه
تواناييهاي براساس را چيز همه "ده" در است سفارشي اثري
اثر يك ساخت سمت به (ديجيتالي دوربين رهاورد) دوباره ضبط
يك يادداشتهاي جمعآوري به حدودي تا كه شخصي كاملا
.است رفته پيش است خاص موضوع يك درباره نويسنده
ميتوان كه قلمي.است قلم يك بيشتر دوربين ديگر اينجا
كلمه و كشيد خط نوشتن هنگام آن اضافي كلمه هر روي
.افزود آن به تازهاي
زنان نگاه از مردان
از بيش سكانسها شلوغترين در كيارستمي ساخته آخرين در
در كارگردان اين.نبودهاند حاضر فيلم توليد در نفر سه
را بازيگرش كه است جديدي ساختار بيانگر ضدساختاري ، حركتي
تحولات سمت به شده تعيين پيش از ديالوگهايي حفظ جاي به
كه نگاه اين به توجه با و هدايتميكند دروني مكاشفه و
و لحظات با خود بودن همراه و خلوت به داشته فيلم طول در
با و است داده بها سينمايي متفاوت عوامل حضور عدم
بحث و گفتوگو حين بازيگر دو تصاوير بين بسته كادرهاي
واقعيت سمت به را جديدي پنجرههاي مسائلشان ، پيرامون
.ميگشايد
است تاليف بيشتر":ميگويد فيلم داستان درباره كيارستمي
دورو آدمهاي مجموعه از جمعآوري يك.نوشتن و تصنيف تا
".خودم بر
فيلم.بود خواهد قابلتوجهي اثر نيز مضمون لحاظ از "ده"
محور اما ندارد ، نقشي فيلم در مردي هيچ.است زنان درباره
خود مشكلات و مسائل و مردان فيلم اين در زنان گفتوگوي
ميگويند سخن مردان درباره زنان كه وقتي و است آنان با
كيارستمي فيلم اين درآنهاست اول موضوع عاطفه بالطبع
حساسيتها ، بيانگر كه ساده جملاتي و متفاوت لايههاي به
عميق مفهومي و قالب در است زن احساسات و ظرافتها
.ميپردازد
"ده" دقيقهاي فيلم 96 ويژگيها اين به توجه با
و طرفداران.داشت خواهد را خود مخالفان و طرفداران
و فيلم رد يا تاكيد در خود مواضع بر شدت به كه مخالفاني
.نشست خواهند بحث به ساختارش
بازيگر نابازيگران
جواني نقاش را فيلم اصلي شخصيت كه اين پاياني نكته اما
مهمي بسيار نكته اين.دارد عهده بر اكبري مانيا نام به
افرادي چه ;ديدهاند را فيلم كه كساني اندك تعداد كه است
چه و كردهاند تلقي استثنايي شاهكار يك را "ده" كه
تجربهگراي ذهن از معمولي اثر يك را فيلم كه آنهايي
بازي كه دارند اذعان نكته اين بر همگي ميدانند كيارستمي
كه بازيگري.است مبهوتكننده و عجيب فيلم اين اول بازيگر
در مانور براي و ميشود ديده رانندگي هنگام فقط "ده" در
.است نداشته زيادي جاي خود احساس
كيارستمي سينماي سختگير مخاطبان بر شگرفي تاثير چنين
يك باشد نداشته هم چيز هيچ اگر "ده" كه دارد آن از نشان
نابازيگران فهرست به را نابازيگري شده تثبيت چهره
جعفريان حسين.است افزوده ايران سينماي مبهوتكننده
مانيا اينك و (زيتون درختان زير) رضايي حسن ،(كلوزآپ)
به ميليمتري نسخه 35 به تبديل براي "ده" فيلم.اكبري
"كارميتز مارين" آن تهيهكننده و است شده ارسال فرانسه
در بار اولين براي فيلم اين.است فرانسوي"M2K" شركت مدير
از بعد كيارستمي.ميآيد در نمايش به كن 2002 جشنواره
با ديگر كه كرد اعلام ونيز طلايي شير جايزه دريافت
كرد نخواهد شركت جشنوارهاي هيچ مسابقه بخش در فيلمهايش
كيارستمي كه بود بخشي كن ، مسابقه از خارج بخش بنابراين
درجه منتقدين اما بگذارد نمايش به را فيلمش داشت تمايل
داشتند اصرار "ده" فيلم پخشكننده همچنين و فرانسوي يك
عباس.كند شركت مسابقه يعني اصلي بخش در فيلم كه
به را فيلم همهجانبه فشار اين برابر در نيز كيارستمي
سنتشكني يك شاهد او سينماي طرفداران تا برد مسابقه بخش
.باشند خود كارگردان جانب از
است تماشاگر با گفتوگو يك اين
دريك كريس
سال 1997 كن جشنواره طلاي نخل گيلاس طعم اينكه از بعد
ويدئويي فيلم يك ساختن با كيارستمي عباس ربود ، را
.بازگشت مستند فيلمسازي در گذشتهاش به ديجيتال
:ميگويد فيلم اين شدن ساخته چگونگي مورد در كيارستمي
قدم چند هميشه دوربين.ميرفت پيش خود به خود چيز همه"
تدارك را صحنهاي قبل از وقتي حتي.بود جلوتر ما از
در.ميشد پيروز ما داستان بر واقعيت هميشه ميديديم ،
طرز يا و دوربين به مردم زياد علاقه فيلمبرداري نوع اين
ولي.ميآورد وجود به مشكلاتي معمولا آنها كردن نگاه
احتياج آن به كه بود چيزي همان دقيقا اين ما براي
با فيلم دراين او دستاوردهاي كه است چگونه ولي ".داشتيم
اثر يك خلق" ميگويد او است؟ متفاوت كاملا خبري فيلم يك
تماشاگر با گفتوگو يك اين.دارد تداوم به احتياج هنري
خبرهاي اساس بر است حرفهاي خبرنگاري ديگر ، بيان به.است
بسيار است ممكن تماشاگران عكسالعمل.شگفتآور و مهيج
خبرنگاري و هنر.ندارد زيادي دوام معمولا ولي باشد شديد
".متفاوتند كاملا حيطه دو
روش به فيلمبرداري انتخاب دليل درباره كيارستمي
من پيش سال هشت يا هفت حدود":ميگويد ديجيتال ويدئويي
استفاده قلم يك مثل دقيقا ميليمتري دوربين 8 يك از
كيفيت بالارفتن با ميساختم ، "تصوير - نوشته" و ميكردم
در.است شده راحتتر بسيار كار اين ديجيتال سيستمهاي
.اوگاندا از بازديد براي بود دعوتي فقط طرح اين آغاز ،
"!داشتيم همراه به را هايمان"قلم" ما ولي
است كرده عوض را او كار روش فيلمبرداري نوع اين آيا
كه نميكرديم فكر آغاز ، در":ميگويد كيارستمي
فكر هميشه.كند كفايت فيلم يك ساختن براي تصويرهايمان
نهايي محصول از بيشتر بايد اوليه طرح تصاوير كه ميكردم
در فيلمساز يك براي دوربينها اين از استفادهباشد
و فيلمبرداري در چه:است شگفتي از سرشار مراحل تمام
راه آغاز در هنوز منكار اتمام از بعد چه و پرداخت
دوربين.كنم شناسايي را موجود امكانات ميخواهم و هستم
به.دارد من كار سبك با عجيبي سازگاري ديجيتال ويدئويي
غيرحرفهاي بازيگران از فيلمهايم در اغلب من مثال عنوان
كوچك دوربين يك برابر در آنها طبيعتا و ميكنم استفاده
لوكشين در تكنسينها تعداد روش اين با همچنينراحتترند
ارتباط بازيگران با راحتتر كارگردان و مييابد كاهش
.داريم بيشتري عمل آزادي ترتيب اين بهميكند برقرار
متري ميلي دوربينهاي 35 سراغ به باز كه نيستم مطمئن
".بروم
ديجيتالي دوربينهاي با كار موفق تجربه از بعد كيارستمي
از نوع اين سراغ به ديگر بار "ده" ساختهاش تازهترين در
.است رفته فيلمسازي
برد خواهد خود با را ما كيارستمي
گاوين مك پاتريك:نويسنده
طلايي شاه عدنان:ترجمه
و مهارتآميز تصاوير ثبت كيارستمي كار مهمترين
است درآورده تصوير به شاعرانه پيشتر كه است صحنههايي
.است آنان ديدگاه بزرگ فيلمساز يك و نابغه يك ميان تفاوت
عرصه در كه است بزرگ فيلمسازان معدود از يكي كيارستمي
يك الهامپذيري و ژرفنگري كه هنگامي.دارد فعاليت سينما
سينما ، به اعتقاد ميگيرند قرار يكديگر رودرروي فيلمساز
.ميآورد وجود به حيطه اين در مقتدرانهاي فكري خط
به اميد و انديشيدن رويايي مجال ميكند ثابت كيارستمي
حائز نكته.دارد وجود هنوز رسانه ، اين لذتبخش امكانات
كيارستمي آثار ايران ، انقلاب از پيش سينماي مهم و اهميت
كه است زيباشناختي و نئورئاليستي ويژگيهاي واجد كه است
ويژه به غيرحرفهاي بازيگران با كاركردن ارادي طبيعت از
چون آثاري واقعگراي شدت به فضاهاي و لوكيشناست كودكان
دو هر بودند شده ساخته (1989) سال در كه كلوزآپ شب ، مشق
خلاقيت ، و هويت و وجودي طبيعت به كيارستمي تمركز بازتاب
دوست خانه كيارستمي سهگانه.بودند شخصي تاثيرات و آزادي
درختان زير ،(1992) دارد ادامه زندگي و ،(1987) كجاست
.بودند بصري تاثيرات اوليه هنري دورنماي (1993) زيتون
تصوير "كن" جهاني جشنواره جايزه برنده (1997) گيلاس طعم
و زيرك را كيارستمي باره يك كه بود مجازي سياسي تند
اساسي پرسشهاي كردن مطرح از و ميداد نشان مخالف
طبقه مرد خصوصي و اخلاقي فساد كشف در شخصيتپردازي
خودداري رساند ، هلاكت به را خويشتن ميخواهد كه متوسطي
بردكيارستمي خواهد را ما باد استثنايي فيلم در.كرد
ميكند ، اسرارآميز كاري تجربه به دعوت را خود تماشاچيان
.گرفت سراغ ميتوان هم فيلم خود در كه چيزي
آدمها از امتحان يك و طبيعت از فلسفي پژوهشي فيلم اين
نام به فردي ماجراي.است بشري تمدن و هستي از نيز و
ديده هم هرگز كه او همكار دو و دوراني بهزاد مهندس
اصلا دليلي به هم آن كه ايران كردستان عشاير و نميشوند
.نميشوند آشكار تصوير در
كه است آدمهايي زندگي تلاقي نقطه فيلم قهرمان داستان
ميشود ، راهنمايش كه نوجواني:ميشوند سبز او راه سر
زن ميزند ، حرف زنها بازدارنده نقش از كه كارگري
معلمي يا دهكده پيرمرد ميدهد ، پناه را آنها كه حاملهاي
ساختار و مقصود اما.دارد سوءظن ده به سفرشان به كه
قابل كاملا ميشناسند ، را كيارستمي كه آنان فيلمبرداري
يك وارد كه است غربيهاي درباره فيلم.است باور و هضم
و آداب اعتقادات ، شاهد او.است شده بيگانه فرهنگ يا حيطه
دهكده.است خود حضور به نسبت آنجا محليهاي واكنش و سنن
براي مكاني كوهستان ، در راهها كوره غارها ، توي هزار
تنها نه كيارستمي.ميشود آن با ارتباط و ماجرا بيان
بلكه ميدهد ، نمايش را جامعه اين انساندوستانه ديدگاه
اين.ميكند آشنا غريبه آن فرهنگي شرايط با را آنان
.است شده نوشته ويژهاي فنآوري با درهمآميزي و سراسيمگي
و مهارتآميز تصاوير ثبت كيارستمي كار مهمترين
.است درآورده تصوير به شاعرانه پيشتر كه است صحنههايي
جهان از قسمتي جذاب و اسرارآميز رازهاي تصويرگر او
.ميكند روشن و شفاف را موضوعي آخر سر كه ميشود
فيلمساز نگاه
ديجيتالي سينماي و جوان نسل تفاهم
شيردل كامران
.نيست كيارستمي عباس مختص فقط ديجيتالي روش به فيلمسازي
در تازهاي تجربههاي دنبال به كه ايراني جوان فيلمسازان
را فيلمسازي روش اين نيز هستند ، تجربي و مستند سينماي
و مستندساز شيردل ، كامران نوشته اين دربرگزيدهاند
اين به تازهاي زاويه از مستند فيلم جشنواره سومين دبير
.است كرده نگاه موضوع
سينماي جشنواره از ايراني مستندسازان چشمگير استقبال
توليدات از فيلم چهل و دويست از بيش حضور و كيش مستند
بخش در شركت براي اول 1380 نيمه پايان تا سال 1379
فرهنگي ، حركتي از نشان جشنواره اين دوره سومين مسابقه
از گرفته نشات شك بدون كه ميدهد اجتماعي و سياسي
موضوعهايي سمت به خرداد 76 دوم از پس فرهنگي گشايشهاي
شده ظاهر سياسي تنشهاي همين معلول و قرمز خط محدوده در
- جوان نسل ويژه به - سينماگران جذب عوامل از يكياست
ديجيتالي تجهيزات و وسايل حضور مستند سينماي سوي به
به را مستند فيلمهاي ساخت كه است ويدئويي تصويربرداري
جهان كل در مستند سينماي بر امر اين و كرده آسانتر واقع
حدود تا البته.است گذاشته فراواني و مثبت تاثير نيز
در مستند فيلمسازي كوچك چندان نه جهان شامل بسياري
ذكر فيلم چهل و دويست تعداد از كه طوري به شده نيز ايران
بقيه و شده تهيه ميليمتري شيوه 16 به فيلم دو تنها شده
ويدئويي گوناگون شيوههاي به فيلم هشت و سي و دويست
گذشته را ما نيز دليل همين به و شدهاند ساخته ديجيتال
شده دگرگون چهرهاي با آثار موضوعي تنوع و بالا كميت از
كه ميسازد مواجه ايران مستند سينماي از شونده دگرگون و
و خلاقيت جهت در طراوت و شكوفايي آن مشخصه وجه نخستين
است فيلمها محتواي و فرم زمينه در تازه آزمونهاي بعد
ديجيتال ويدئويي امكانات با فيلمسازي رواج مطمئنا كه
.است ساخته ميسر و آسان ديگري زمان هر از بيش را امر اين
مستند فيلم تعداد اين نه ديجيتال تجهيزات اين بدون
اندازه اين تا ميتوانستند فيلمسازان نه و ميشد توليد
متنوع فرمي آزمونهاي به يا بكشند سرك اجتماع اعماق به
مستندسازان - من باور به - مهمتر همه ازبزنند دست
سينماي در را دموكراسي تا يافتهاند را اين توفيق ايراني
را خود فيلم بتواند كسي هر كه اين معناي به - كشور مستند
و مالك صاحب ، يعني تهيهكننده گوناگون اشكال به و بسازد
مسلط حضور ترديد بدون.تعريفكند را باشد خود اثر مسئول
كم دست غيرممكن ، نه اگر را امر اين تهيهكننده و سرمايه
نيز ديجيتال تجهيزات و دوربين اماميساخت دشوار بسيار
دست در است ابزاري نهايت در تكنولوژيكي نوآوري هر مانند
هيچ انديشمند و هنرمند فيلمساز حضور بدون و فيلمساز
در كه فيلمهايي در.نميشود خلق ارزشمندي هنري اثر
اين قبال در شيفتگي نوعي شد توليد اغلب اخير سالهاي
هجوم جمله از:ميخورد چشم به نو تكنولوژيكي امكانات
در كه زندگيهايي ثبت و اجتماعي مسائل به شتابزده
ماندهاند دور فيلمسازان ، دوربين ديد از اخير سالهاي
فيلمهايي پيدايش يا كافي ، انديشه و تامل بدون اغلب اما
خبر كه شده گرفته خام ماده بالاي حجم يا مصاحبه ، سرتاسر
بيميلي ديگر و دارد سردرگمي و ابهام ترديد ، نوعي از
نبودشان كه صحنههايي از بسياري حذف به فيلمسازان
كم همچنين و كند فيلم انسجام به بسياري كمك ميتوانست
سينمايي بيان سنتي عناصر برخي از درست استفاده به توجهي
...و مستند شكار شيوههاي برخي و تدوين ميزانسن ، مانند
شد ارسال اسفند 80 كيش مستند جشنواره براي كه فيلمهايي
چگونگي زمينه در پردامنه آزمايش كه دارد آن از حكايت
سوي از عمدتا هم آن و است جريان در امكانات از استفاده
پويايي شكوفايي نويد كه مستندسازان از جديدي جوان نسل
با كه است اين مهم.ميدهد آتي سالهاي در را افزونتري
مستند سينماي دامنگير اقتصادي ديدگاه از كه بحراني وجود
و توليد اقتصادي پايههاي بودن نامشخص وجود با ماست ،
روبهرو خلاقيت بحران با تنها نه مستند فيلمهاي توزيع
خلاقه طراوت و شكوفايي از ميتوان آسودگي به كه نيستيم
جزيي بيترديد خلاقيت اين و گفت سخن مستند فيلم عرصه در
و كشورمان در سينمايي فرهنگ عموميتر شكوفايي از است
تحركي و طراوت همه با فيلمسازي عرصه به جوان نسل ورود
.ميآورد همراه به خود با كه
7- لينج زبان از لينچ
غريبهوار حالتي
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير: ترجمه
شما سينمايي كار روي بر پنجاه دهه در شدن بزرگ انگار&
مثل فيلمهايي گفت ميشود البته.گذاشته زيادي تاثير
معاصرند ، و مدرن شدت به "گمشده بزرگراه" و "آبي مخمل"
دهه تاثير تحت حسي ، لحاظ به هم و ظاهري نظر از هم ولي
وابستهايد؟ دهه آن به قدر اين چرا.ميآيند نظر به پنجاه
ماشينهايي برويد ، كناري و گوشه هر به امروز همين اگر
كنيد ، روشن را راديو اگر است پنجاه دهه مال كه ميبينيد
يكي ميكند ، پخش وسترن و كانتري موسيقي دارد شبكه يك
يكي آن و ميكند استفاده مدرن موسيقي از دارد ديگر
خب ، ميگذارد داشتني دوست ولي قديمي آهنگهاي
تا كه نيست مهم اصلا.است دوران همان مال الويسپريسلي
كه است اين مهم شد ، ساخته موسيقي چقدر آن از قبل
هنوز پنجاه دهه.آمد وجود به دوره آن در راكاندرول
.بود نرفته جايي وقت هيچ.ماست دوروبر.اينجاست
را ماشينها.بود فوقالعادهاي دهه جهات ، خيلي از
و فلزات و ابزار با طرحها.ميساختند درستي آدمهاي
براي بخار اسب.بودند آماده و حاضر حسابي ، واقعا چيزهاي
همه بچهها و بود ، محشر ماشينها قدرت اندازهگيري
سال تا ميماندند منتظر و ميشناختند را جديد مدلهاي
همه از.بيايد بيرون كارخانه از تازهاي چيز بعد ،
ميدانيد ، .بودند باخبر چيزها جور اين و ماشين خصوصيات
حالا.ميكردند حركت كه بودند تنديسهايي مثل ماشينها
آيروديناميك روش به را ماشينها كه هست كامپيوتر چون
كمتري سوخت و ميزند كنار بهتر را هوا ماشين كند ، طراحي
ميرود ، سرعت ساعت در كيلومتر آدم 160 وقتي.ميكند مصرف
بالا را ماشين كاپوت و بايستد نيست مجبور موقعها آن مثل
به سالم جان تصادف يك از بود ممكن قديمي ماشينهايبزند
اما !ميشدند عليل و ناقص آنها سرنشينان ولي ببرند ، در
.رفته بين از ديگر هيجان و شور ميگويم ، شما به دارم
امروزه كه آشغالهايي اين به راجع كينگ.بي.بي شايد
كينگ.بي.بي) !باشد خوانده ترانهاي ميشويم ، سوارشان
اشعار از برخي در كه است "بلوز" مشهور خواننده
هجو را معاصر جامعه مشكلات و موضوعات ترانههايش ،
ديگر حالا كه داشت وجود حالي و حس موقع آن (م - ميكند
خاطر اين به نه بود ، فوقالعادهاي حسهاي.نيست اصلا
چيز همه و بود خوشي دوران واقعا.بودم بچه موقع آن كه
كاري هر ميكرد حس آدم.نزولي نه ميرفت ، پيش صعودي
پيش كم خيلي.بود روشن آينده.بكند ميتواند بخواهد ،
ناموفقش آينده نگران كار ، اول همان از كسي كه ميآمد
از ميشد ولي.بود هم موقع آن حالا ، مشكلات همهباشد
مشكل و ميشد ، خراب يا ميشكست سدش ديگر بعد.گذشت كنارش
.ميرفت هوا به و ميشد دود كلي به
چيزهايي چه بود ، هم موقع آن مشكلات ، همه گفتيد وقتي&
گذشت؟ ذهنتان از
.بود شده شروع تازه بود ، هم موقع آن واقعا آلودگي خب ،
و عجيب تحقيقات ميرسيد ، راه از داشت پلاستيكها زباله
آزمايشي كارهاي كلي و پيچيده پليمرهاي شيميايي ، غريب
دنيا ميآمد نظر به.مختلف تستهاي كلي و اتم بمب پزشكي ،
دور را وسايل از دستهاي ميتوانيد كه است بزرگ قدر آن
فقط ميگويم؟ درست ;نميافتد هم اتفاقي هيچ و بيندازيد
.ميشد خارج كنترل از جورهايي يك داشت دنيا
،"وحشي قلبا" فيلم تبليغاتي بروشور در سال 1990 در&
گروه عضو":داديد تقليل كلمه چند به را بيوگرافيتان
."مونتانا ايالت ميسولا ، شهر متولد اسكات ، ايگل پيشاهنگي
چرا؟
پسر ;دارند مختلفي ردههاي پيشاهنگي ، گروههاي خب ،
در وقتها بعضي ولي خوبياند ، تشكيلات پاتوقها ، بچهها ،
جالب ديگر كه ميشوند خارج آرامش از قدر آن كار جريان
پيشاهنگي گروه عضو من كه سالهايي آن و.نيستند
و دردسر مايه جوري يك !نبود آرام اصلا بودم ، پسربچهها
ايگل عضو يك.نداشت شعفي و شور بود ، هرچهبود توهين
ديگر و شدم اول من ! است صدر در جهات اين همه از اسكات ،
:ميگفت پدرمشوم خلاص دستش از و بيايم بيرون ميتوانستم
اين همين ، براي."ميكني افتخار سوابقت اين به روزي يه"
!گذاشتم بيوگرافيام خلاصه در هم را سابقه
كاري دوره افتتاح مراسم در اسكات ، ايگل عضو عنوان به &
نبوديد؟ حاضر كندياف.جان
اسكات ، ايگل پيشاهنگي گروه بود شده قرار.بودم چرا ،
.كند مستقر سفيد كاخ بيرون صندليهاي در را مهم شخصيتهاي
كه ژانويه 1961 روز 20 بود ، تاريخ افتتاح مراسم سردترين
توي من كه بگيريد نظر در.بود هم من تولد سالروز ضمن در
سفيد كاخ ورودي دروازههاي از يكي كنار يخبندان ، و برف
پنج از يكي از ليموزينها كه بودند گفته ما بههستم
به بوديم مجبور ما بنابراين.ميآيند بيرون كاخ دروازه
چشم ديوار پشت به و برويم صندليها انتهاي تا سرعت
كه ديدم من.نه يا ميآيند دارند كه ببينيم و بيندازيم
جلويش من كه بيايند دروازهاي طرف به تا ميپيچند دارند
ولي.دروازه جلو به برگشتن و دويدن به كردم شروع:بودم
.عقب بروند كه ميگفتند همه به داشتند ويژه امنيت ماموران
امنيتي مامور يك.رفتم دروازه طرف به و شدم رد من ولي
"من؟":گفتم ميكرد ، اشاره من به داشت برگشتم ، "!تو":گفت
بين و كشاند خودش طرف به مرا"اينجا بيا آره ، ":گفت.
دو ويژه ، ماموران اين صف.داد قرار ديگر ماموري و خودش
به من روي.بود گرفته را دروازه جلوي باريك مسير طرف
.بود مسير ديگر طرف ماموران از زيادي تعداد
|