ايران به نگاه
بيگانه صداي
آمريكا برابر در چين و ايران محور
ندارم را آمريكا به بازگشت آرزوي
مستوفي خان حسنعلي خاطرات
ايران به نگاه
نجف در مرجعيت بقاي بهاي
حكيم محسن سيد
و (قده) خويي ابوالقاسم حاجي آيتالله مشكوك درگذشت سالگشت دهمين شاهد گذشته روزهاي در
خلخالي امين سيد و خويي محمدتقي سيد برومندشان فرزند مظلومانه شهادت سالگرد هشتمين نيز
.بوديم (رض)
پشتيباني با و نكرد بسنده علمي فعاليتهاي به تنها خود پربار زندگاني طول در معظماله
در بيشماري خيريه موسسات و بنيادها نهادها ، اجتماعي و ارشادي تربيتي ، خدمات از كامل
مركز كه است خويي امام خيريه موسسه آنها مهمترين از كه كردند تاسيس جهان سرتاسر
فرانسه ، پاكستان ، تايلند ، آمريكا ، كانادا ، در شعباتي و است لندن در آن فعاليتهاي
.دارد عهده بر خويي عبدالمجيد سيد فرزندشان را آن فعلي مديريت و دارد...و هند انگليس ،
و بود پيشقدم همواره آسيبديدگان و مستمندان به كمك و خيريه كارهاي در خويي آيتالله
خود مقدور حد در كمكهاي ميشد مواجه جدي آسيبهاي با مناطق از برخي كه مواردي به نسبت
زلزلهزده مناطق به ايشان دلاري ميليون يك كمك به ميتوان جمله از كه نميورزيد دريغ را
با مقابله و كشمير در كارگيل ديده خسارت مناطق به فوري كمكهاي نيز و ايران ، شمال
.كرد اشاره هند در خشكسالي
بعث دولت فشار تحت همواره تشيع جهان در خود تاثيرگذار و علمي وزين جايگاه به نظر ايشان
اما داشت ايشان موقعيت از سوءاستفاده در سعي لطايفالحيل با رژيم اين و داشت قرار عراق
ايشان بر بعثي دولت فزاينده فشارهاي عليرغمشد مواجه ثمربخشي عدم با فعاليتها اين
اندازه به حتي وقت هيچ اسلامي ، جمهوري كريمه دولت عليه ظالمانه جنگ به بخشي مشروعيت جهت
و تجاوزكارانه اعمال از و نراند سخن عراق مستبد و ديكتاتور رژيم از حمايت در كلمه يك
بيشتر چه هر كينهتوزي شرافتمندانه موضع اين بازخورد كه نكرد حمايت صدام توسعهطلبانه
تجاوز به ميتوان خصمانه اقدامات اين جمله از.بود ايشان عليه عراق بعث حكومت
خروج به منجر كه كرد اشاره (ره) خويي جمال سيد ايشان بزرگ فرزند منزل به جنايتكارانه
شخصي خودروي سال 1980 در همچنينكرد رحلت ايران در سال 1984 در و شد عراق از ايشان
كه گرديد منفجر بود حركت در خضراء مسجد سمت به نماز اداي براي كه حالي در خويي آيتالله
دامادهاي اينكه بر مضافا.يافت نجات تروريستي اقدام اين از معجزهآسايي شكل به ايشان
دژخيمان دست به سال 1985 در مستنبط نصرالله سيد و سال 1982 در جلالي تقي محمد سيد ايشان
.رسيدند شهادت به بعثي
منجمله عراق سال 1991 انتفاضه طول در ايشان شجاعانه موضع ايشان مهم سياسي مواضع از
.داشت بحران مديريت در مهمي و بهينه نقش كه كارگشاست و انقلابي فتاوي صدور
با برخورد در شرعي ضوابط رعايت و عمومي منافع از محافظت به ايشان اهتمام مقدار وضوح به
فتواي اين در نيست ، آن بر دقيق نظارت امكان كه مردمي انتفاضه در عراق بعث رژيم عناصر
.ميشود ملاحظه مهم
اوضاع بهينه و صحيح مديريت و امور كردن كنترل بهتر چه هر جهت ديگري بيانيه در ايشان
هدف رسيدن ثمر به در مهمي نقش كه داد تشكيل اجتماعي - سياسي نخبگان از متشكل كميتهاي
.داشت پيشين
هرگونه از كاستن و تقليل در معظمله خردمندانه بسيار ابتكار اين كه ميشود ملاحظه
بود مهمي موارد از امنيتسازي و نظم فرآيند تحقق و مردم اوليه نيازهاي رفع و منفي پيامد
.ميگرديد ناشي ايشان واقعگرايي و سياسي هوش از حقيقتا كه
نجف وحشيانه بمباران و مردمي انتفاضه شكست از پس انقلابي ، و ارزشي مواضع اين به نظر
اماكن دادن قرار هدف و (ع)علي حضرت شيعيان همام امام اولين مطهر مرقد تخريب و اشرف
و نزديكان تمامي چندشآور رفتاري با بعثي رژيم ،Bاسكاد زمين به زمين موشكهاي با مسكوني
جانگداز حادثه آن از سال يازده گذشت با تاكنون و افكند زندان به را ايشان شاگردان
مكرم خاندانهاي به ميتوان عزيزان اين جمله از كه نيست دست در آنان از خبري هيچگونه
فرزند همچنين.كرد اشاره...و سيدان انصاري ، جواهري ، حكيم ، بحرالعلوم ، خلخالي ، خويي ،
به خلخالي سيدامين با همراه ساختگي رانندگي حادثه در سال 1994 در خويي سيدمحمدتقي ايشان
پيشبرد در حياتي نقش خويي سيدمحمدتقي كه است ذكر به لازم.شدند ترور عراق بعثي رژيم دست
ايشان كه است كويتيها اموال با رابطه در ايشان ديگر مهم موضع.داشت خود پدر فعاليتهاي
سوار اجازه از حتي و كردند اعلام حرام را اموال اين از استفاده هرگونه فتوايي اساس بر
ايشان.كردند امتناع بود شده سرقت كويت از بعثي رژيم بهوسيله كه اتوبوسهايي بر شدن
مثبتي بسيار بازتاب داراي كه داشت كويتي اسراي از تن آزادسازي 673 در مهمي نقش همچنين
در ايشان.است توجه جالب نيز فلسطين مورد در ايشان مواضعبود كويت مسلمان ملت بين در
رژيم به كمك هرگونه خود بيپرده و صريح موضع اعلام با و 1967 سال 1948 در يعني مورد دو
بلكه كرده تاكيد شريف قدس آزادسازي و فلسطين از دفاع لزوم به و كرده تحريم را صهيونيستي
استقلالطلبانه مبارزات از سال 1962 در همچنين ايشان.كردند جهاد اعلان مورد اين در
.كردهاند حمايت فرانسه نامشروع هژموني از خود كشور آزادسازي در الجزاير مردم
در خستگيناپذير تلاش و كار با توام مشقت پر زندگاني و سرشار عمري از پس خويي آيتالله
وفات از پس عراق بعثي رژيم.گفتند وداع اشرف نجف شهر در غريبانه را فاني دار 8/8/1992
خاك به شبانه مظلومانه ، ايشان پيكر و كرد جلوگيري ايشان پيكر تشييع از ايشان مشكوك
هرگونه از عراق رژيم شد منتشر عراق سرتاسر در ايشان درگذشت خبر كه زماني در.شد سپرده
پادگان به اشرف نجف مقدس شهر تبديل با و كرد جلوگيري ترحيم يا عزاداري مراسم برگزاري
تجمع هرگونه و شد و آمد منع و كرد مستقر مهم اماكن در را خود ويژه نيروهاي نظامي ، بسته
بهتر خود زعم به شكل بدين تا كرد قطع را ايشان دفاتر ارتباطي خطوط تمامي و كرد اعلام را
هماكنون كه شكلي همان به دقيقا گذارد ، سرپوش خود تروريستي و وحشيانه جنايات بر بتواند
.هستيم آن شاهد فلسطين در صهيونيستي غاصب رژيم بهوسيله
بيگانه صداي
ميكند تقويت را يورو ايران
طولاني قاسم
يورو ، نفع به جهان در سياسي بحران يك است ممكن روزي كه نميكرد هم را تصورش كس هيچ شايد
بزرگترين از يكي ايران و شده چنين اكنون هم حال هر به.شود تمام اروپاييها مشترك پول
دلار دريافت قبال در تنها را خود نفت آينده در است ، گرفته تصميم جهان نفت توليدكنندگان
آن خريداران تحويل يورو دريافت ازاي در را خود نفت صادرات از عمدهاي بخش بلكه نفروشد ،
.دهد
خارجي سياست كميسيون رئيس بروك المار با ديدار در ايران خارجه امور وزير خرازي كمال
رسيدهاند نتيجه اين به ايراني كارشناسان گويا.آورد زبان بر را مطلب اين اروپا اتحاديه
آقاي دولت انگيزه شايد.نميدهد دست از را خود ارزش دلار مقابل در ديگر يورو كه
خود وابستگي از دارد ، قصد كه است اين يورو به بيشتر توجه از ايران جمهور رئيس محمدخاتمي
سياسي بحرانهاي تاثير تحت شدت به آمريكا دلار كه است آن واقعيت بكاهد ، آمريكا دلار به
بحران نيز اكنون هم.است هميشگي نوسانهاي دچار ترتيب بدين و ميگيرد قرار جهاني
دلار حوزه براي جدي تهديدي ميگيرد ، خود به خطرناكتري ابعاد روز به روز كه خاورميانه
.كنند كمتر دلار حوزه به را خود وابستگي هستند ، مايل ايرانيها اينرو از.ميشود محسوب
از دلار ميليارد حدود 4/16 سال 2002 در ايران اسلامي جمهوري كارشناسان ، برآورد اساس بر
ايرانيها اگر ايران ارزي درآمد ميزان اين به توجه با.داشت خواهد درآمد نفت صادرات محل
موفقيت صورت آن در درآورند ، اجرا مرحله به يورو به خود نفت فروش خصوص در را خود طرح
حدود كه يورو ترتيب بدين.شد خواهد يورو يعني آنها مشترك پول و اروپاييها نصيب درخشاني
اين از پيش كه ميشود حوزهاي وارد بار اولين براي ميگذرد ، آن عمر از نيم و سال سه
نيز چين خلق جمهوري دولت كه است حالي در اين.است بوده آمريكا دلار سيطره تحت همواره
.بگيرد نظر در يورو براي بيشتري جاي خود "ارزي سبد" در دارد ، قصد كه است كرده اعلام
وجود احتمال اين صورت آن در سازند ، عملي خصوص اين در را خود طرحهاي نيز چينيها چنانچه
.يابد كاهش چشمگيري طور به يورو مقابل در دلار برابري ارزش كه دارد
اشپيگل از نقل به
آمريكا برابر در چين و ايران محور
ديدار نبايد حال اين با.كردند تاكيد چين و ايران كشور دو ميان اشتراكات بر تهران و پكن
جريان در.كرد تلقي ضدآمريكايي ائتلاف يك شكلگيري منزله به را تهران از زمين جيانگ
اقتصادي و سياسي روابط گسترش براي خود تمايل بر طرف دو ايران از چين رئيسجمهور ديدار
رويدادي عنوان به كشورشان به زمين جيانگ سفر از ايرانيها.كردند تاكيد كشور دو ميان
جيانگ كه ميكردند تاكيد نكته اين بر ويژه به ايرانيها.كردند استقبال "مهم بسيار"
ايران قبال در آمريكا مواضع از چين خلق جمهوري كه داد نشان تهران به خود سفر با زمين
از بخشي عنوان به ايران از متحده ايالات پيش چندي است گفتني.است گرفته فاصله
.بود برده نام "محورشرارت"
از نفره هيات 180 يك راس در او.انجاميد طول به روز چهار ايران به زمين جيانگ سفر
با ايران به را خود سفر زمين جيانگ.بود كرده سفر ايران به چين اقتصادي و سياسي مقامات
دو چين و ايران مقامات ميان گفتوگوهاي جريان در.كرد آغاز شيراز تاريخي شهر از ديدار
.پرداختند نظر تبادل به بينالملل مختلف مسائل درباره طرف
درباره ايران و چين كه ساخت نشان خاطر تهران در خبرنگاران با وگو گفت در زمين جيانگ
است ، گفتنيدارند مشابهي ديدگاه منطقهاي و بينالمللي موضوعات و مسايل از بسياري
عالي رهبر جمله از كشور اين عاليرتبه مقامات با ايران به خود سفر جريان در زمين جيانگ
گفت و ديدار ايران اصلاحطلب رئيسجمهور خاتمي محمد و آيتاللهخامنهاي اسلامي جمهوري
.كرد وگو
با كشور دو هر انتقادي برخورد به ميتوان چين و ايران ميان مشترك ديدگاههاي جمله از
ايالات روزافزون حضور قبال در كشور دو هر نگراني نيز و خاورميانه در آمريكا سياستهاي
.نمود اشاره افغانستان در بينالمللي نظامي عمليات آغاز از پس ميانه آسياي در متحده
در كردهاند ، اعلام قطبي يك جهان شكلگيري با را خود مخالفت بارها چين و ايران همچنين
آن خواستار كشور دو هر.هستند جهان در نظمي چنين شكلگيري طرفدار آمريكاييها كه حالي
.گيرد صورت متحد ملل سازمان نظارت تحت تنها بينالمللي تروريسم با مبارزه كه شدهاند
.كردهاند مطرح عراق به ضدتروريستي جنگ گسترش با را خود مخالفت بارها چين و ايران همچنين
همواره كشور دو اين در بشر حقوق نقض سبب به چين و ايران از آمريكا هميشگي انتقادهاي
برداشت كه كردهاند اعلام چين و ايران.است بوده ناخوشايند پكن و تهران مقامات براي
.نيست پذيرفتني جهانيان تمام براي لزوما بشر حقوق مقوله از آمريكايي
آلگماينهسايتونگ فرانكفورتر از نقل به
ندارم را آمريكا به بازگشت آرزوي
پاياني بخش- تاجزاده مصطفي با الحيات عربي روزنامه گفتوگوي
دموكراتيكتركردن و مناسبات كردن شفافتر شهروندي حقوق از دفاع زمينه در كه جا هر
ما خطاي جا همان ندادهايم انجام شايسته و بايسته تلاش روابط
است بوده
با وي دولت خارجي سياست اولويت ميكنيد تصور خاتمي ، نزديكان از يكي عنوان به شما &
ملي؟ منافع يا است مذهبي مصالح
ديگري گذاشتن كنار مستلزم يكي ، انتخاب كه نيست جدا هم از مقوله دو اين خاتمي نظر از
فرقهاي حكومتي اما كرده ، انقلاب دين نام به ايران ملت كه است باور اين بر وي.باشد
انسانها همه اسلام دين مبناي بر وي ، نظر از.دارد پيام بشريت براي و است نداده تشكيل
بر است ، ملت - دولت معاصر ، جهان سياسي واقعيت بزرگترين كه آنجا از.هستند احترام مورد
به ميدانند ملي منافع تامين به متعهد را خود اصلاحطلبان ديني ، آموزههاي و عقل اساس
.كشورهاست ديگر با گسترده تعامل و ارتباط از ناگريز كشوري هر امروز ، دنياي در آنكه ويژه
كنند احساس دوست صلح دولتهاي و ملتها كه رسيد وضعيتي به بايد و ميتوان ميكنم گمان
و صلحآميز روابط از حال ، عين در ميشود ، برآورده نسبي صورت به مليشان منافع
و دوست صلح اسلام از خاتمي دفاع نحوه ضمنا.بود خواهند برخوردار مشاركتجويانه
افتخار نمايندهاي چنين داشتن به جهان مسلمانان كه است شده باعث آزاديخواه و عدالتگستر
تبليغ هستند ، مدافعش كه را اسلامي بتوانند بايد اصلاحطلبان و خاتمي اساس اين بر.كنند
توفيقات زمينه اين در ميكنم تصور.شود تبديل اسلام جهان سطح در غالب گفتمان به تا كنند
.داشتهاند خوبي
شهري حاشيه گروههاي ايران ، اسلامي جمهوري رياست به خاتمي انتخاب از پيش &
رياست اول دوره در.ميشدند مواجه شديد سركوب با كه ميكردند ايجاد ناآراميهاييرا
و مدافع نيروهاي نزاع شاهد بار يك هفته هرچند تهران ، شهر مهم خيابانهاي وي ، جمهوري
به دست كارمندان ، و معلمان مانند شهري متوسط طبقه سال 2002 در اما.بود آزادي مخالف
جمهوري شما نظر به.بدهد را امتيازاتي آنها به شد مجبور دولت كه زدهاند اعتراضاتي
كند؟ عبور هم بحران اين از ميتواند اسلامي
كه شدهاند مواجه گوناگوني بحرانهاي با گذشته سال سه و بيست در ايران مردم و دولت
گذر سلامت بحرانهابه اين همه از اين وجود با.بود اخير ماه چند معضلات از بزرگتر برخي
اعتماد و راي و برخواست اسلامي جمهوري نظام تكيه كه زماني تا ميكنم گمان و كردهاند
به دولت كه زماني تا واقع در.است شده تضمين كشور پيشرفت و سياسي ثبات باشد ، مردم
انتخابات كه مادام زيرا.شد نخواهد آن نگراني موجب بحراني هيچ باشد ، پايبند دموكراسي
و هستند آنان خدمتگزار ميكنند فكر كه را كساني ساله هر مردم ميشود ، برگزار آزاد
بنابراين كنند ، انتخاب آزادانه ميتوانند دارند ، ملي امور پيشبرد براي بهتري برنامه
.سازند محقق را خود خواستههاي راي اخذ صندوقهاي جز به مسيري از بخواهند كه ندارد دليلي
توافق و گفتوگو با بار هر ولي بوده ، اعتصابهايي چنين تشكيل شاهد همواره ما كشور
.است شده ختم مسئله
حقوق افزايش براي شهروندان از قشرهايي هرازگاهي نيز دموكراتيك نظامهاي در كه است روشن
كه ميكنند تجمع و راهپيمايي به اقدام خود رفاهي خواستههاي طرح حال هر در و دستمزد و
اين.شاهديم اروپايي كشورهاي در مثلا را اعتراضها و اعتصابات اين به مربوط اخبار
كه زيرا نميكشد ، چالش به را سياسي رژيم كليت و نميشوند خوانده بحران اجتماعات ،
ناراضي وقت دولت از هرگاه و هستند مردم خود سالار ، مردم نظامهاي مشروعيت اصلي استوانه
.كنند انتخاب را ديگري افراد ميتوانند باشند ،
به سياسي نظام سقوط شود ، بياعتنا مردم راي به حكومت و نشود طي مسير اين اگر البته
.بزرگبينجامد بحراني به ميتواند كوچكي ، مسئله هر و ندارد نياز جدي بحرانهاي
رژيم سياسي ساختار كه اين به باتوجه چيست؟ ايران در دموكراسي آينده از شما ارزيابي &
نهادها اين از يك كدام آينده در است ، انتصابي و انتخابي نهادهاي شامل شما ، كشور بر حاكم
كرد؟ خواهد پيدا تفوق ديگري بر
سالهاي در ويژه به و اخير دهه دو همچون مردم اگر.داشت خواهد بستگي ملت رفتار به
مشاركت به و كنند دنبال حساسيت با را مسائل و باشند فعال سرنوشت تعيين عرصه در گذشته ،
شاخصههاي و رفت خواهيم پيش دموكراسي تعميق سمت به ترديد بدون دهند ، ادامه سياسي فعال
از بسياري كه اكنون ويژه به.يافت خواهد عمق نيز كيفي لحاظ به و افزايش سالاري مردم كمي
رياست انتخابات در كه داريد ياد به.پذيرفتهاند را اصلاحات منطق هم اصلاحات مخالفان
بودند ، خاتمي آقاي رقيب آنها نفر نه عملا كه انتخاباتي نامزد هر 10 گذشته ، جمهوري
و بيش احزاب همه.كردند پيدا حضور انتخاباتي رقابت عرصه در اصلاحطلبان ، گفتمان براساس
در و باشند بيتوجه آنان مطالبات به نميتوانند و شدهاند پاسخگو مردم برابر در كم
.كنند عمل مردم با هماهنگ مجبورند نهايت
انتخابات سياسي ، نظام يك در اگر.است انقلاباسلامي و امامخميني ميراث آزاد ، انتخابات
سياسي ثبات و نظم استقرار گيرد ، قرار احترام مورد آن نتايج و مقدمات و شود برگزار آزاد
بازيگران و فعالان همه آزاد ، انتخابات وجود با كه زيرا.بود خواهد قطعي جامعه آن در
.كرد خواهند هماهنگ مردم نظر و راي با را خود ناچار به سياست عرصه
بدعت نوعي شعار اين ميكرد ، صحبت مخالفان حقوق از دفاع ضرورت از خاتمي كه پيش سال پنج
.افتاد خواهد خطر به نظاماسلامي كيان آن تحقق با ميكردند تصور عدهاي و ميآمد شمار به
در است ممكن البته.ميكنند صحبت مخالف حقوق رعايت ضرورت و آزادي ، از همه امروز ولي
دموكراتيك آرمانهاي گذشته دهه دو در حال هر در.باشد داشته وجود اختلافنظر مصداقها ،
شعارهاي از بسياري امروز.است رفته پيش كشورها برخي در قرن دو اندازه به ايران ملت
بودن پاسخگو كه گونهاي به است شده كشور تبليغاتي و رسمي نهادهاي رايج ادبيات جزو خاتمي
رايج گفتمان آنان مطالبات به توجه و شهروندان انتخاب و راي به احترام مردم ، مقابل در
همه رغم به و مردم اكثريت قاطع حمايت دليل به كه دارد قرار مسيري در اسلامي جمهوري.است
در كشور يك در كه باشيم داشته خاطر به ولي.ميرود پيش شدن دموكراتيكتر سمت به مشكلات ،
دموكراسي استقرار باشد ، داشته استبداد سال و 500 هزار دو سابقه اگر ويژه به توسعه ، حال
مانند حوزههايي بلكه سياسي نظام فقط نه.دارد نياز طولاني زمان به آن نهادينهشدن و
در برابر ، و گروهي همكاري آنان و بود زده استبداد هم ايرانيان آموزشي و خانوادگي نظام
عرصهها همه در دموكراسي تا ميكشد طول نسل دو كم دست بنابراين.نداشتند عرصهها بسياري
دينيبودن از ناشي ايران ، در دموكراسي راه سر موانع كه كنم اضافه است لازم.شود مستقر
از مستقل دموكراسي بود بنا اگر.نيست مردمسالاري با اساسي قانون تعارض يا دموكراسي ،
بسياري حاضر حال در كه ميشد مواجه بيشتري مراتب به موانع با شود ، مستقر ايران در اسلام
استفاده براي اندكي هزينههاي دليل ، همين بهشدهاند برطرف اسلام نام به آنها از
حرف در لااقل جناحها همه اكنون و داشتهايم هم خوبي دستاوردهاي و پرداختهايم دموكراسي
غيردموكراتيك رفتار بعضا آنها از بخشي عمل در چند هر ميگذارند ، احترام دموكراسي به
.دارند
و پوپر كارل كه ليبرال دموكراسي با ميكنيد ، دفاع آن از شما و خاتمي كه ديني دموكراسي &
دارد؟ تفاوتهايي چه هستند ، آن مدافع آيزيابرلين
اساسي قانون تصريح به را سرنوشت تعين حق خدا ولي خداست آن از چيز همه بر مطلق مالكيت
اسلامي موازين مايلند مسلمانند ، ايران مردم اكثريت كه جا آن از.است نهاده ملت برعهده
ارزشهاي حفظ ضمن ميتوانند كه است آن شهروندان ، اكثر تصور.شود رعايت جامعه اداره در
و ديدگاهها براساس سياسي نظام و بگيرند را نهايي تصميم كشورشان سرنوشت تعيين در ديني ،
حاكم وضعيت ;رسيده ارث به قديم رژيم از كه اداري ساختار دليل بهشود اداره آنها منافع
سياسي نظام دولت ، نقش از ايرانيان تلقي و است ايران اقتصاد اساس نفت اينكه و منطقه در
نقش كه دموكراسي متاخر نظريههاي با نظر اين و دارد تفاوت ليبرال "حداقل دولت" با فعلي
دخالت عدم معناي به را سكولاريسم ما ملت.است نزديكتر قائلاند دولت براي مهمي
ويژهاي امتياز و انحصار كه همچنان است ، نپذيرفته سياست در روحانيون جمله از دينداران
شهروندان ، ساير مانند ميتوانند نيز روحانيوننيست قائل سياست قلمرو در آنان دخالت براي
با نبايد نظام جهتگيريهاي ديگر سوي از.شوند نقد و كنند مشاركت خود سرنوشت تعيين در
پديدهاي هم اين.باشد داشته مغايرت پذيرفتهاند ، را آن مردم كه اسلامي آرمانهاي
عملا خود اخير اظهارات در آمريكا رئيسجمهوري.است غربي دولتهاي در حتي شده پذيرفته
ترتيب اين به.كرد استفاده ديني ادبيات از بعضا و گفت سخن مسيحي سياستمدار يك عنوان به
اين بر علاوه.نيست غيردموكراتيك و بيمعني سكولار جوامع در حتي دينداران رضايت كسب
بهكارگيري.برد نام "صليبي جنگ" از بار يك حتي و "شيطان محور" ،"مقدس جنگ" از بوش آقاي
نظام در قرن دو كم دست كه است مردمي در ديني ادبيات نفوذ دهنده نشان فوق واژههاي
كه دادهاند نشان گذشته سال بيستوسه در لااقل ايران مردم.كردهاند زندگي سكولار
.دهند پيوند اسلامي مباني با ميشوند ، تلقي غيرديني ظاهر حسب كه را پديدههايي ميتوانند
نيز امروز زدند ، پيوند دين با را جمهوريت و اسلام با را انقلاب گذشته در كه همانطور
رشد به دو ، اين از كدام هر كه ببينند سكه يك روي دو را دينداري و سالاري مردم ميتوانند
جامعه مناسبات كه صورتي در اصلاحطلبان ، نظر به اين ، بر علاوه.ميكند كمك ديگري
دموكراسي استقرار به ميتواند نيز اسلام و مييابد بهتري رواج دينداري باشد ، دموكراتيك
كمك دارند ، عميق اعتقاد "معاد و نبوت توحيد ، " به آن مردم كه ايران مانند جامعهاي در
دانشگاهيان ، درصد حدود 95 و مردم اتفاق به قريب اكثر نظرسنجيها آخرين طبق.كند زيادي
كه مفهومي يا پديده هر و است ديندار عميقا ايران جامعه.دارند باور مذكور موضوع سه به
باز مردم بين در را خود جاي عميق و سريع ميتواند كند ، روشن دين با را خود نسبت بتواند
همين بر مردم ، قاطع اكثريت توسط خاتمي آقاي اصلاحي گفتمان گسترده و سريع پذيرش.كند
جهاني صلح گسترش و قدرت تلطيف براي سياست عرصه در دين حضور ضمنا.است توجيه قابل مبنا
پاشيدن براي عمدتا ميشود ، متوسل مذهبي واژههاي به زمان هر كه بوش آقاي مانند نه است
.است بوده خشونت و جنگ بذر
كساني چه" از مهمتر وي ، آراي بنابر كه است اين پوپر ، دموكراسي مدل از شما منظور اگر
،"كرد عزل را حاكمان ميتوان چگونه" و "كرد حكومت بايد چگونه" كه است اين "ميكنند حكومت
چرخش بزرگترين و پاسخگوست كاملا زمينه دو هر در ديني سالاري مردم بگويم بايد
تكرار است ممكن انتخابات هر با و ميدهد رخ ايران در همسايگان بين در قدرت مسالمتآميز
هم ايران در دموكراسي بودن ديني كه كنم اضافه را نكته اين دهيد اجازه اينجا درشود
از.است كرده معنوي و اخلاقي حدودي تا را سياست حوزه هم و شده مردم مشاركت افزايش باعث
اقتصادي ، زباني ، قومي ، گوناگون شكافهاي با استبدادي كشوري در دموكراسي استقرار كه آنجا
ميتواند سالاري مردم بودن اسلامي شود ، جامعه تشتت موجب ميتواند...و فرهنگي سياسي ،
سياسي ، ) بيروني آزادي با را (عرفاني وجداني ، ) دروني آزادي و كند حفظ را مردم انسجام
.كند جلوگيري سياسي هرجومرج و فرهنگي بيبندوباري از و سازد توام (اجتماعي
بسياري كه است معتقد هاروارد ، دانشگاه ايراني استاد و دينپژوه سروش عبدالكريم دكتر &
نقض گزارش ارائه شاهد نيز آينده سالهاي در بايد آيا.ندارند قبول را بشر حقوق فقها ، از
باشيم؟ ايران در بشر حقوق
مرتضي شهيدان آنان از پيش و جناتي و بجنوردي موسوي صانعي ، آقايان مانند فقها از بعضي
حقوق مخالف تنها نه اسلام كه باورند اين بر خميني امام همه راس در و بهشتي محمد و مطهري
ديه خواندن برابر با صانعي آيتالله اخيرااست آن اصولي و سرسخت مدافع بلكه نيست ، بشر
است جالب.گشود بشر حقوق علاقهمندان و محققان روي فقه در را جديدي درهاي مرد ، و زن
و حقوق به معتقد شدت به نيز اقتصادي عرصه در علميه ، حوزههاي در سنتي جريان كه بدانيد
غيرممكن آنها براي موارد بسياري در دولتي مالكيت اثبات كه گونهاي به است ، فردي مالكيت
در صددرصد مالكيت حق يعني شهروندي ، حقوق از دفاع تحقق زمينه عينيترين بنابراين.است
بعضي سوي از اجتهادهايي هم اساسي حقوق و سياسي عرصه در.است شده پذيرفته ما سنتي فقه
و كنند اثبات بشر حقوق با را اسلام سازگاري موارد ، بسياري در تا است گرفته صورت فقها
همه در متعارف بشر حقوق تعارض عدم چند هر.بشناسند رسميت به كاملا را حقوق اين
بعضي جهتگيري ولي نشده ، تبديل علميه حوزههاي غالب پارادايم به اسلام با زمينهها
.است اسلام مبناي بر شهروندان مدني حقوق توجيه سمت به اول درجه فقهاي
نمايندگان ماموريت كه است بوده آن نيز اصلاحطلب و خاتمي تلاش از بخشي آن از گذشته
اقدامات برخي اگر.كنند بلاموضوع ايران ، در بشر حقوق رعايت زمينه در را ملل سازمان ويژه
شده شروع خاتمي جمهوري رياست اول سال دو در كه روندي همان و نميگرفت صورت غيرقانوني
حذف بشر حقوق ناقض كشورهاي ليست از ايران اسلامي جمهوري نام تاكنون مييافت ، ادامه بود ،
جدي فرهنگي موانع نه و است روبهرو مشكل با اساسي قانون لحاظ به نه دولت زيرا.بود شده
جمهوري اساسي قانون سوم فصل.دارد وجود ايراني جامعه در بشر حقوق رعايت و پذيرش براي
همپاي و شد تدوين پيش سال سه و بيست دارد ، اختصاص شهروندي حقوق به كه ايران اسلامي
خلاف را اساسي قانون فصل اين فقيهي هيچ تاكنون.كشورهاست ديگر اساسي قوانين مترقيترين
آغاز در هم ، عملكرد لحاظ به.ندارد وجود مشكلي حقوقي لحاظ به بنابراين.است نخوانده شرع
چند قتل با.ميرفت پيش بشر حقوق كامل رعايت سمت به كشور كلي شرايط خاتمي جمهوري رياست
بخش در هستهاي شد اعلام رسما پيشرفت حال در كشور يك در بار اولين براي نويسنده ،
پايان رفتارها اين به هميشه براي آن افشاي با و است بوده جنايت اين مسئول دولت امنيتي
فعالان بعضي مذهبي ، - ملي نيروهاي مطبوعات ، با كه برخوردهايي اگر بنابراين.شد داده
.بود شده حل تاكنون مشكل اين بود ، نگرفته صورت..و دانشجويي جنبش
نظامهاي مشروعترين و مردميترين از يكي با ميكرد احساس زيرا داشت پذيرش هم جهان
.ميشود برگزار آن در آزاد انتخابات يك سال ، هر كه است مواجه منطقه سياسي
است؟ آمده پديد شما سياسي نگرش در تغييراتي چه ميگذرد ، انقلاب 1979 از كه سالي در 23 &
گمان وليدهيد پاسخ پرسش اين به بتوانيد بهتر ميكنيد ، نگاه بيرون از كه شما شايد
و داخلي شرايط تغيير دليل به عمدتا گذشته ، با قياس در ما حساسيتهاي برخي ميكنم
دولت و انقلاب نظام ، كيان حفظ فكر در بيشتر انقلاب اوايل در.است شده متحول بينالمللي ،
فكر.بود شهروندي حقوق بر ما تاكيد بيشترين دوم دهه در ولي.بوديم آن از برآمده
از بسياري مانند كه آن براي ميشود ، تثبيت انقلاب از برآمده سياسي نظام وقتي ميكرديم
.نداريم شهروندي حقوق بر تاكيد جز چارهاي نشود ، منجر ديكتاتوري به ديگر انقلابهاي
را اصلاحطلبان شعارهاي عدهاي ، كه شد كشور داخل در شبهات برخي ايجاد باعث تاكيد همين
اين همه ولي.كنند ارزيابي انقلاب اصول از انحراف و بدعت يا آنان ليبرال گرايش از ناشي
و مستقر دولت كه اين به توجه با.است بوده انقلاب اوليه شعارهاي تحقق جهت در تاكيدها
چارهاي باشيم ، داشته مطلوبي و ثبات با سياسي نظام و جامعه بخواهيم اگر است ، شده تثبيت
استقرار و هاNGO مانند مدني نهادهاي تقويت و شهروندان حقوق از قاطعانه كه آن جز نداريم
.كنيم دفاع دموكراسي
و "هابز" دوران در كه است تفاوتي مانند گذشته ، دهه دو شعارهاي و انقلاب با ما نسبت
.بود مقتدر دولت تاسيس بر هابز اصلي تاكيد.ميشود ديده انگلستان در هجدهم قرن در "لاك"
ولي.كند حاكم را قانون و دفاع نظم از تا شود ايجاد (لوياتان) ميرا خداي بايد ميگفت وي
نهنگ اين كه بود آن لاك مانند متفكران از بسياري اصلي دغدغه شد ، تاسيس دولت كه آن از پس
فضاي و نگيرد ناديده را شهروندي حقوق هرجومرج ، با مقابله و نظم از دفاع نام به دريايي ،
آنان تاكيدات ولي است يكي لاك و هابز فكري ريشه.نكند حاكم جامعه بر را اختناقآلودي
بپذيرند كامل طور به را لاك و هابز انديشههاي كه آن بدون اصلاحطلبان.دارد تفاوت
به هم و ميدانند كشور و مردم نفع به هم اسلام ، نام به هم آن را ، شهروندي حقوق بر تاكيد
چه اگر بود انقلاب تثبيت دليل به شعارها ، و استراتژي تغيير حال هر در.جهان و اسلام نفع
شوروي ، فروپاشي.نبود بيتاثير اصلاحطلبان ادبيات و لحن تغيير در هم بينالمللي مسائل
فراهم را امكان اين است ، دنيا در شدن مستقر حال در كه جديدي نظم و سرد جنگ يافتن پايان
.بگيرد خود به ويژهاي شكل جهانيان با كشور ارتباط تا كرد
پادشاهي نظام سرنگوني براي كه داشتيد عضويت هفتگانهاي نظامي گروههاي از يكي در شما &
"اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان" نام با انقلاب از پس و ميكردند تلاش ايران در مشروطه
در كه اسلامي جمهوري و آزادي استقلال ، شعارهاي به حد چه تا ميكنيد گمان.شدند شناخته
هستيد؟ راضي انقلاب 1979 در مشاركت از آيا يافتهايد؟ دست ميداديد ، سالها آن
تداوم در هم را اخير اصلاحطلبانه جنبش و بودهاند درست من نظر به انقلاب شعارهاي !بلي
ملت ميدهد نشان كه بود استقلال انقلاب ، شعارهاي از يكي.ميكنم ارزيابي شعارها آن
با جنگ سر چند هر.نيست موافق خود داخلي امور در بيگانگان دخالت با وجه هيچ به ايران
نادر جزو ايران.ميدهد نشان واكنش خارجي دخالت و سلطه به نسبت شدت به ولي ندارد كشورها
دولت هيچ مستعمره قرن 20 ، اوايل و قرن 19 در قديم استعمار اوج در كه است منطقه كشورهاي
دشمن و دوست و است شده تامين كاملا ما استقلال امروز حال هر در.نشد غربي قدرتمند
در كه گذشته مانند نه است ، مرزها داخل در ملي تصميمگيريهاي ثقل مركز كه معترفند
دموكراتترين كه گونهاي به است شده تامين نسبي صورت به نيز آزادي.بود لندن و واشنگتن
شهروندان فردي آزادي و حقوق كامل تامين زمينه در مشكلاتي هنوز هرچند.هستيم منطقه كشور
مقابله...و دانشگاهها احزاب ، مطبوعات ، آزادي با كه است كساني از ما گلايه.داريم
آرمان اساسي ، قانون انقلاب ، شعار مردم ، خواست با متناسب كه اقداماتي با هم آن ميكنند
.نيست بينالمللي اوضاع و راحل امام
دولت.روبهروست مشكلات و موانع با هنوز اگرچه شده ، محقق تقريبا هم نظام جمهوريت
ميتواند دليل ، همين به و است مردم جمهور حمايت مورد و منطقه دولت سالارترين مردم ايران
به چند هر مردم قاطع اكثريت هم هنوز ديگر ، سخن به.گذارد پشتسر را بزرگ بحرانهاي
هم هنوز يعني.ميكنند حمايت انقلاب و اصلي شعارهاي تحقق از دارند انتقاد مقامات عملكرد
اجتماعي ، عدالت آن درون در كه است جمهوريخواهي و آزاديطلبي ، استقلالجويي غالب ، گفتمان
.است نهفته اسلام وحاكميت كشور پيشرفت تبعيض ، نفي
آن اهداف و انقلاب به ايران در تا كرديد رها تمام نيمه را آمريكا در خود تحصيلات شما &
بوديد؟ مانده آمريكا در كه نداريد آرزو اكنون.كنيد كمك
همه رغم به كه است اين اصلاحطلبان تصور.ميگشتم بر آمريكا به داشتم ، آرزويي چنين اگر
شكوفا و تجربيات كسب همينطور و مردم به خدمت براي مساعدي فضاي از تنگناها ، و مشكلات
سر پشت كه متعددي بحرانهاي با مواجهه دليل به.بودهايم برخوردار استعدادهايمان شدن
تجربه.است بوده گستردهاي تجربيات چنين داراي ما اندازه به نسلي كمتر گذاشتهايم ،
و است كلاسيك تحصيلات دوران آموزههاي از مفيدتر مراتب به بحراني شرايط در سياسي فعاليت
.است زندگي نوع شيرينترين مردم به خدمتگزاري
دوم از پس و انقلاب اوايل در كه ميرسيم وضعي به يابد ، ادامه دموكراتيزاسيون مسير اگر
بسياري تمايل اظهار يا كشورشان به ايرانيان از بسيار بازگشت يعني بوديم ، شاهد خرداد
پيشرفت منظور به هموطنانشان به امكاناتشان و تجربه و علم ارائه براي عزيزان اين از ديگر
برخوردارند ، بالايي استعداد و هوش از ايرانيها كه جا آن از.اسلامي ايران جانبه همه
و مرفه و كرده تحصيل اقليت يك به كردهاند ، هجرت كه آمريكا جمله از خارجي كشور هر به
يا برگردند يا آنان از بسياري كه شود فراهم زمينهاي اميدوارم.شدهاند تبديل برجسته
معنوي ، و مادي دستاوردهاي از را خود هموطنان آمريكا ، و اروپا در اقامت عين در كم دست
.سازند بهرهمند خود فرهنگي و هنري حتي و علمي
ميدانيد؟ چه را خود اجتماعي و سياسي فعاليت دوران اشتباه مهمترين &
و انسان شرافت آزادي ، از دين نام به كه ميدانم اين را انقلاب و اصلاحات قوت نقطه
اين اندازه به چيزي هيچ است كم كنيم ، تلاش زمينه اين در قدر هركردهايم دفاع دموكراسي
كه مردمسالاري و اجتماعي عدالت و آزادي و صلح و اخلاق و معنويت به نميتواند پيوند
شهروندي ، حقوق از دفاع زمينه در كه جا هر.كند خدمت است ، معاصر بشر مهم خواستههاي
ندادهايم ، انجام شايسته و بايسته تلاش روابط كردن دموكراتيكتر و مناسبات كردن شفافتر
به ، ميهن به كردهايم ، تاكيد حقوق اين رعايت به كه وقت هر و است بوده ما خطاي جا همان
.كردهايم خدمت بشريت به و اسلام
مستوفي خان حسنعلي خاطرات
نصرآباد زرويي ابوالفضل
:پيشدرآمد
قلبي ، ميل عليرغم.نميديدم خود از برتر را كسي سياست ، در يالتا ، كنفرانس از پيش تا"
حسنعلي مقابل در كنفرانس طول تمامي در.موافقم ملكه علياحضرت با كه كنم اعتراف ناچارم
".ميديدم دبستاني طفل يك را خود مستوفي ، خان
"چرچيل وينستون"
استادم نزد كه است مكاشفاتي و آموزهها مرهون هرمنوتيك باب در من دانستههاي"
".است ناممكن امري حسنعليخان ، ديدگاههاي درك بدون معاصر ، فلسفه شناخت.آموختهام
"هايدگر مارتين"
اثبات براي پافشارياش و ظريف فرضيههاي طرح در او جسارت.است بزرگي مرد اينشتاين"
".مياندازد مستوفي حسنعليخان ياد به مرا اوقات گاهي كه است زياد قدر آن آنها ،
"پلانك ماكس"
نيست ويران كه دلي نديدم زمانه اين در"
...نيست ايران فكر به حقيقت روي ز كسي
كند كار كه آدمي آن مملكت براي
"نيست حسنعليخان از غير به ميانه اين در
"قزويني عارف"
مرگ از بعد.ميكند شگفتزده را انسان [مستوفي خان حسنعلي] مرد اين متانت و وقار"
".نكرد خوشحال مرا او اندازه به مردي هيچ ديدن ،"پير"
"كوري ماري"
معلومات گستره.نيست ناشناخته نامي سياست ، و فرهنگ تاريخ ، اهل براي مستوفي خان حسنعلي
مردمان كه چهرهاي ;است ساخته جهاني چهرهاي او از بشري ، عالم به بزرگ مرد اين خدمات و
.آشنايند او با ما از بيش مرزها ، سوي آن
تحقيق ، به سكوت ، نهايت در و متانت با است داده ترجيح هميشه سايهنشين ، آفتاب اين
.بپردازد هنري و فرهنگي سياسي ، فعاليتهاي
است ، رسيده چاپ به ايران در بزرگمرد ، اين فعاليتهاي شرح و شخصيت درباره كه كتابي تنها
به پخش ، از قبل ولي رسيد چاپ به "يونسكو" توسط سال 1354 در كه است جلدي سه مجموعهاي
حدي به "مستوفي خان حسنعلي پروفسور سر" تواضع و فروتني.نشد منتشر ايشان ، خود سفارش
.برنميتابد را تمجيدي و تعريف هيچ كه است
نوشتهاند ، و گفتهاند او درباره آنچه گواهي به معاصر ، تاريخ بزرگمرد اين
.است گذشته سده جهاني چهره تاثيرگذارترين
***
بعدها شايد و نوشتهام چيزهايي استاد ، حضرت با خود آشنايي مقدمات درباره اين از پيش
(نوشت خود زندگينامه) اتوبيوگرافي خواند ، خواهيد چه آن.كنم ياد آن از مناسبتي به نيز
.است مستوفي خان حسنعلي استاد حضرت
تقرير به يادداشتها اين.ميبرند قلم به دست كمتر سن ، كهولت واسطه به استاد
خاطراتشان انتشار به ميلي استاد.است آمده فراهم پيشكار حسين ميرزا تحرير و حسنعليخان
ارادتشان و خيرخواهي به استاد حضرت كه بزرگان برخي ابرام و اصرار نبود اگر و نداشتند
.نمييافت نشر مجال هيچگاه يادداشتها اين شايد دارد ، اعتقاد
حس اين شايسته اميدوارم.است شده واگذار كمترين اين به مجموعه اين نهايي ويرايش افتخار
.باشم اعتماد
حضرت مباشر) پيشكار حسينخان ميرزا توسط كه ماموريتنامه متن امر ، اين اهميت به نظر
:ميشود درج است ، شده ابلاغ بنده اين به (استاد
نصرآباد زرويي ابوالفضل آقاي جناب
مستوفي ، حسنعليخان پروفسور سر استادي ، حضرت التفات به عنايت با و سابقه حسن به نظر
جوانب تمامي رعايت ضمن كه است آن انتظار.ميشود سپرده شما به ايشان خاطرات متن ويرايش
بر شكر و خدمتگزاري مراتب استادي ، حضرت تقريرات پيراسته درج بر اهتمام با امانتداري ،
پيشكار حسينخان ميرزا توسط كه ماموريتنامه متن امر ، اين اهميت به نظر توفيق اين
:ميشود درج است ، شده ابلاغ بنده اين به (استاد حضرت مباشر)
نصرآباد ، زرويي ابوالفضل آقاي جناب"
مستوفي ، حسنعليخان پروفسور سر استادي ، حضرت التفات به عنايت با و سابقه حسن به نظر
جوانب تمامي رعايت ضمن كه است آن انتظار.ميشود سپرده شما به ايشان خاطرات متن ويرايش
بر شكر و خدمتگزاري مراتب استادي ، حضرت تقريرات پيراسته درج بر اهتمام با امانتداري ،
.كنيد عرض را توفيق اين
.نشود اخلال عبارات تركيب در ابدا نرفته ، فراتر پانكچواسيون القاي از تغييرات ، كه اميد
".باشيد موفق نوكري ، مراتب عرض و مهم اين اجراي در
آپريل دويم
"پيشكار حسين ميرزا" بيمقدار ، بنده
|