است ميانه خاور در بحران همه
آسيا به نگاه
سياستمدار نگاه
سلاح؟ خلع پايان
10_ گذار حال در جهان
روزنامهنگار نگاه
هشيارانه انتظار و صبر
است ميانه خاور در بحران همه
يك تيتر
لوپن ميگويند يافتهاندآنها مناسب دستاويزي را سياه چشمبند داستان او دشمنان
از را چشمش يك ودبرانگيخت كه خطرناك منازعهاي در است درگيري عاشق است حامينژادپرستي
داد دست
از دلانگيزي منظره سنكلود اعياننشين محله در منزلاش بالكن فراز از لوپن ماري ژان
فرارويش را شهر جامع كليساي و پاراناس مون ايفل ، برج كه دارد خود چشمان پيش را پاريس
.است شده احاطه سبزرنگي فلزي حصار با مسكونياش منزل سهطبقه بزرگ ساختمان _ ميدهد قرار
در از كسي ;برانگيزد را بيننده كنجكاوي حس كه ندارد وجود خانه اين مورد در هيچچيز
شده گذاشته كار ساختمان اطراف در نيز امنيتي دوربينهاي چنانكه و نميكند محافظت ورودي
ارتباط تجهيزات امنيتي ، سيستم تنهانميآيند نظر به كه شدهاند استتار آنچنان باشند
.است شده نصب ورودي در آستانه در كه است دوطرفه
موازات به او همراه به ما و ميكند باز را ورودي در پوشيده سياه سراپا لباسي كه مردي
رسمي پوشش به ملبس مرد پيشخدمت دو مجسمه.ميرويم ساختمان بهسوي وسيعي چمن محوطه
دو آنها بين در و برافراشته قد ورودي در دوسوي دارند ، دست در شمعدانيهايي كه سياهرنگ
زميني روي ميشود استفاده دستآموز حيوانات نگهداري براي كه نوعي از بزرگ ، حصيري سبد
مسئوليت كه جواني مرد كرد ، جلب خود به مرا توجه آنها نامعمول اندازهاست گرفته قرار
لوپن دوبرمن سگهاي نگهداري محل اينها":ميدهد توضيح بود ، گرفته برعهده را ما هدايت
."هستند حياط سبز محوطه داخل اكنون كه است
بهچشم لوپن اقامتگاه گوشهگوشه در آنها كرده ، پر را خانه تمامي ژاندارك مجسمههاي
.مرمر و نقره طلا ، جنس از اسب ، بر سوار تعدادي ميخورند ،
قرار استفاده مورد لوپن مطالعه اتاق عنوان به و دارد قرار اول طبقه در كه اتاقي در
جلب خود به را بيننده نظر دارد قرار براقي چوبي قاب داخل در كه روغني رنگ نقاشي ميگيرد
احتمالا بوده ، حالا از جوانتر بسيار كه زماني البته است لوپن خود تصوير نقاشي ، .ميكند
رنگي سياه چشمبنداست ايستاده رنگ سياه پسزمينهاي برابر در كه قبل چهاردهه _ سه
يك طي.ميگردد باز پيش سال چهل به ماجرا":ميگويد خودش.است پوشانيده را او چپ چشم
به ضرباتي.ديدم آسيب شدت به.كردند حمله من به سياسي رقباي طرفداران انتخاباتي رقابت
."دادم دست از را خود چشم يك نتيجه در كه شد زده صورتم
لوپن ميگويند آنها.يافتهاند مناسب دستاويزي را سياه چشمبند داستان او دشمنان
از را چشمش يك خودبرانگيخت كه خطرناك منازعهاي در است درگيري عاشق است ، حامينژادپرستي
.داد دست
بار يك":اوست باشخصيت متناسب كاملا برميگزيند ماجراها توضيح براي او كه عباراتي حتي
البته ، :گفتم پاسخ در.زدهام زل او به كه كرد ادعا بود ، خانم قضا از كه سياسي رقيب يك
.ميخندد قهقهه با هم بعد و "است شيشهاي چشمم اين كنم چه اما مادام ،
به خداوند كه مواهبي جمله از.ميكند ايجاد شوك لوپن با برخورد اولين فرهنگي لحاظ از
در يهودي سياسي فعالان از يكي كه نيست بيدليل.اوست كمنظير و جذاب نگاه كرده ، عطا او
".باشد لوپن نهايي برنده نداشت ردخور نبود ، ضديهودش لحن خاطر به اگر" ميگويد ، پاريس
و لطيفتر دارد ، ميبينيم او از كه تصاويري با چشمگيري تفاوت نزديك ، از چهرهاش
با مشكي شلوار و كت.ميدرخشند (است مصنوعي كه آن حتي) چشمانش.است دوستداشتنيتر
كراواتش رنگ با ميگذارد كتش جيب در كه دستمالي رنگ دارد ، تن به خاكستري و آبي كراوات
اتاق در كه كساني همه به و است مسري بلندش خندههاي.ميخندد سرهم پشت.دارد همخواني
از پر گذشته و حال بين انداختن فاصله براي روزها اين.ميكند سرايت دارند حضور
قسمخورده دشمنان از هنوزدارد معتدل و ميانهرو تصويري ارائه در سعي رسوايياش
تنفر و هراسي اروپا افراطي ، مليگرايي:جمله از سابق ديدگاههاي همان هنوزاست مهاجران
گيرد قرار مستمسك كه جملهاي هر راندن زبان به از اما.است كرده حفظ را آمريكاييها از
به را ضديهودي رويدادهاي همه.ميكند پرهيز بزند دامن شده آغاز فرانسه در كه موجي بر و
:ميگويد.است خاورميانه بحران نتيجه حس اين كه است باور اين بر و ميكند دنبال دقت
و نفرين و لعن است ، يافته افزايش يهوديان با ضديت گذشته نيم و طييكسال قطعا"
نشات خاورميانه رويدادهاي از اينها همه.است داده شورش و حمله به را خود جاي شعارنويسي
رسيدن براي طرفين آمادگي و بحران ادامه روند به بستگي آتش اين شدن شعلهور اوج.ميگيرد
براي":ميدهد توضيح آبزرواتور لونوول هفتهنامه سردبير دانيل ژان ".دارد مصالحه به
ندارد لزومي.برود طفره ضديهود رويدادهاي مورد در اظهارنظر از كه نيست سختي كار لوپن
اعراب.ميدهند انجام بهخوبي برايش را وظيفه اين اعراب دهد ، جلوه بد انظار در را خودش
لوپن.ميزنند دامن يهوديها از عمومي افكار تنفر بر عينحال در و اصلياند يهوديان ضد
واقع در يا جدي معضل مهاجر مسلمانان است معتقد سويي از ميزند ، نشان دو تير يك با
گروههايي كه است اين عمده مشكل":ميگويد لوپن.هستند قرن 21 در فرانسه مشكل بزرگترين
اعمالشان توجيه براي خاورميانه رويدادهاي از كه ميكنند زندگي بزرگ شهرهاي حومه در
اگر هستند ، آفريقا شمال كشورهاي از بيشترشان فرانسه در مسلمان جمعيت."ميكنند استفاده
كه است اهميت حائز نكته اين شوند شناخته فرانسه مقيم عنوان به شدهاند موفق عدهاي
.است متفاوت اكثريت با آنها منطق.ندارند فرانسوي اجتماعي ساختار يا فرهنگي زمينه
روي به كه زماني از زيادي چيز هنوزدارد اختلاف يهوديت و مسيحيت دنياي با ارزشهايشان
فوتبال بازيهاي در فرانسه ملي سرود كه هنگامي.است نگذشته انداختهاند تف رئيسجمهور
بر اينها همه.ميكردند هو [الجزاير و فرانسه ملي تيم ميان بازي پاريس در] ميشد زمزمه
مهاجرت با چه و مثل توليد با چه جمعيتشناختي لحاظ از.ميگذارد منفي تاثير عمومي امنيت
مغرور اقليت عنوان به خود حقوق بر تدريج به و ميشود بيشتر فرانسه در نفوذشان و جمعيت
شده مرتكب جنايات مسئول فرانسه:كرد اعلام شيراك ژاك سال 1995 در ".ميكنند پافشاري
يا است موافق شيراك ژاك عقيده با آيا كه پرسش اين به پاسخ در لوپناست ويشي دولت توسط
بود ، اشغال تحت فرانسه.نيست جنايتكارانه سياستهاي آن مسئول فرانسه.خير":ميگويد خير
كه گفت نميتوان باشيم ، منصف اگر بنابراين نداشت ، انتخاب حق و بود شده محاصره كه كشوري
نظر از كه] نازيها لوپن حزب در گذشته ، در ".است پذيرفته را سياست اين مشتاقانه فرانسه
سر بر چه كه سوال اين به پاسخ در.داشتند همكاري [ميشدند محسوب وطنفروش فرانسويها
درست نميكنم فكر":ميگويد لوپن خير ، يا بوده تعمدي حزب در تغيير آيا است آمده آنان
در من نفوذ اول ، وهله دركردهاند اداره يا تاسيس نازيها را جنبش اين بگوييم اگر باشد
.ندادهام تن چيزهايي چنين به هرگز و است ، بوده توام قاطعيت با همواره حزب
همواره سخنرانيهايم در.است نشده برده ملي سوسياليسم و فاشيسم از اسمي هرگز جنبش در
نهضتهاي را آنها همه من كل در.كردهام محكوم را فاشيسم و ملي سوسياليسم كمونيسم ،
جنبش بر ميشود باعث كه دليلي تنها شدهاند ، مشتق فرانسه انقلاب از كه ميدانم چپگرا
نهاد بنا "دوگل" آنچه به و وفاداريم خود اصول بر ما كه است آن بزنند افراطي برچسب ما
ما به ندارد وجود دليلي هيچمخالفيم بهكلي الجزاير از فرانسه جدايي با و پايبنديم
حتي خصومتي كه ندارم سراغ ملي جبهه در را هيچكس من.دليلي هيچ.بزنند ضديهود برچسب
با ضديت به بارها كه است درست بگويم ، بايد خودم مورد در.باشد داشته يهوديها با ناچيز
حين مرا هرگز و است نشنيده من از ضديهودي جمله هيچكس هرگز اما شدهام متهم يهوديها
و رقيب ميخواهند كه هستند سازمانهايي يا مردم.نديدهاند يهوديان عليه اقدام ، ارتكاب
".است خطرناك رقيب اين كنند باور مردم ميخواهند و بتراشند مخالف
از.ندارد وجود پرسش اين به متفقالقولي پاسخ كه اينجاست شگفت است؟ يهود ضد لوپن آيا
اما.است خارجيان از متنفر و مليگرا لوپن آبزرواتور ، لونوول سردبير دانيل ، ژان نظر
.نيست ضديهود محققا
درجه در لوپن":كه است باور اين بر ظاهرا فرانسه ، يهودي جامعه رهبران از يكي تئوكلين ،
".است بيگانههراس اول
سوال به پاسخ در.نميگذارد باقي شكي ساخته جاري زبان از درگذشته كه جملاتي گرچه
:بود گفته "داريد؟ ضديت يهوديها با شما آيا":بودند پرسيده وي از كه خبرنگاران مستقيم
وصف اين با.هستم واگنر موسيقيهاي عاشق اما نميآيد شاگالخوشم موسيقيهاي از
يونيفورم در جوان لوپن تصوير منزلش ديوارهاي از يكي روي "نه يا هستم يهود ضد نميدانم
خالق.كردهاند تزيين مدالها از انواعي را پيراهنش روي كه دارد قرار آراستهاي سفيد
."است وفادار فرانسه به كه لوپن ماري ژان به تقديم":است نوشته تصوير اين پاي اثر
.است "وطن به وفاداري" ميكند ياد آن از كتابش در لوپن كه فضيلتي مهمترين
از لوپن:نوشت [شده بسته زنجير به اردك] آنشنه لوكانار طنز هفتهنامه سال 1987 در
در خبر اين انتشار از بعد ليبراسيون روزنامه.است بوده الجزاير در فعال شكنجهگران
توصيف را لوپن رفتار جزء به جزء كه الجزاير در شكنجه اين قربانيان از گزارشي هفتهنامه ،
شلاق زدن ، كتك:شكنجه انواع از لوپن كه است آمده گزارش اين دررساند چاپ به بودند كرده
مدعي كه لوپن.است كرده استفاده الكتريكي شوك و آب در بردن فرو ريسمان و زنجير با كوبي
افترا به را آنها و كرد شكايت نشريه دو هر از است آمده وارد لطمه اعتبارش و شهرت به بود
پيش از لوپن ميرسد نظر به اما خورد شكست طنز هفتهنامه شكايت اين در گرچه ساخت متهم
.ندارد حسخوشايندي آن رويدادهاي يادآوري و آن جزئيات كشيدن
موضوعهاي تمامي در و دادگاه جلسات همه در من؟":ميگويد زمينه اين در سوال به پاسخ در
".شدند محكوم كردند مطرح را ادعاها اين كه كساني همه.بودم ميدان پيروز آن
:ميگويد است بوده دروغ آنها ادعاي كه كند ثابت است توانسته آيا كه پرسش اين به پاسخ در
.ميگويند دروغ آنها كه ميكردم ثابت نميبايست من _ نه حقيقتا گرچه.البته بله ، "
"ميرساندند اثبات به را خود ادعاهاي بايد بودند شده مدعي كه آنها فرانسه ، قوانين براساس
"فرهنگها جنگ" و ايتاليا نخستوزير برلوسكوني سيلويو اظهارات و افغانستان جنگ درباره.
مورد در نگرانكننده نكته مهمترين.است شده مد عبارت اين روزها اين":ميگويد لوپن
.نيست كشور يك تسخير براي نظامي فتوحات به نياز ديگر.است جمعيتشناختي اطلاعات مسلمانان
وارد نظامي لباس با آنها.است شده افزوده فرانسه جمعيت به اخيرا مسلمان ميليون شش
ميليون شش اين اگر است معلوم.ميكنند فتح را فرانسه جين لباس با آنها نشدهاند ،
جين لباس كه آدمي اما.نميداديم راهشان شوند مرزهايمان وارد اسلحه با ميخواستند
دست به را فرانسه تابعيت كه مسلمانان اين.دارد را سرباز به شدن تبديل قابليت ميپوشد
به فرانسويها ديگر كه است طبيعي كنند حس خود در خارجي هويتي به دلبستگي اگر آوردهاند
".بگيرند قرار آنان رودرروي شوند مجبور روزي حتي و كنند نگاه ترديد ديده به آنان
سرباز ميليون شش عنوان به را فرانسه مسلمانان ميتوان آيا كه سوال اين به پاسخ در لوپن
اين در بالقوه شورشهاي بيشتر جامعهشناسان ، عقيده به كه داشت اظهار گرفت نظر در خطرناك
احتمالا و فرقهاي خشونتهاي مخدر ، مواد قاچاق كه كرد ادعا وي.شدهاند متمركز مناطق
.ميگيرند نشات مناطق اين از نيز مذهبي ايدئولوژيهاي
ايران ، تركيه ، مانند كشورهايي جمعيت آينده سال بيست ظرف":ميگويد مورد اين در لوپن
تعليمات تحت كه جمعيتي.رسيد خواهد نفر ميليون يكصد به ميليون شصت حدود از مراكش و مصر
مورد اين در ولي درنيايند آب از جنگطلبي افراد كه اميدوارم و دارند قرار ابرقدرتي ضد
برهمين.است همين نيز كنيم دفاع خود منافع از بايد ما كه اين علت.ندارد وجود اطميناني
.ميدهم ترجيح آلسعود رژيم به را صدامحسين رژيم مانند رژيمي اصولا من كه است اساس
من عقيده به.ميكند برخورد تساهل با مذاهب ساير به نسبت حتي و است غيرديني بعث رژيم
".است خطرناكتر عراق رژيم از رژيمي چنين
را اتحاديه اين به تركيه پيوستن و ميگويد سخن اروپا اتحاديه گسترش مورد در سپس لوپن
اروپا اتحاديه سوي از آن شدن پذيرفته و ميداند آسيايي كشوري را تركيه ويميكند نكوهش
منافع بلكه نيست اروپا نفع به اروپا اتحاديه به تركيه پيوستن" ميگويد او.اشتباه را
".ميكند تامين را آمريكا
:است كرده اعلام را خود ديدگاههاي ذيل مختلف مسائل مورد در لوپن
:شدند زاده هيولا دو رويداد اين از.فرانسه مردم براي خونبار فاجعهاي:فرانسه انقلاب
.كمونيسم و نازيسم
احزاب مواضع همانند مواضعشان كه هستند بورژوا احزابي فعلي سوسياليست احزاب:سوسياليسم
آن با مخالفتي باشد ، اين سوسياليسم اگر.داشتهاند وجود گذشته در كه است ميانهرويي
.نيستم سوسياليست خودم ولي ندارم
را هميننظر قطعا من مورد در هم مرحومم مادر نميروم ، كليسا به كافي اندازه به:كليسا
.دارد
ولي نميكنم درك را نژادها برتري تئوري بههيچوجه.نيستم نژادپرست من:نژادپرستي
بدان ايننيست ژاپني يك سفيد ، يك و نيست سفيد سياه ، يك.دارند تفاوت يكديگر با نژادها
.شود داده برتري بايد نژاد يك به كه نيست معنا
.فرانسهام دوستدار فقط.نيستم بيگانههراس:بيگانههراسي
را بينظيري فرهنگي نقش ميتواند فرانسه كه معتقدم.دارم اعتقاد آن به:فرانسوي فرهنگ
.است كرده متبلور چشمگير شكلي به را جهان فرهنگ فرانسه زبان و كند ايفا دنيا در
.هستم آن طرفدار:مرگ مجازات
.است يهوديان كشتار از نمادي كه اجباري كار اردوگاه:آشويتس
.كشتارهاست آن از نمادي كه قمع و قلع براي روشي:گاز اتاقهاي
اجدادي سرزمين دارند سعي كه مردمي مورد در جهان تاريخ در فوقالعاده پيكاري:اسرائيل
.گيرند بازپس را خود
است ممكن بحث اين البتهدارد آن نفوذ تحت جوامع پيشرفت در مثبتي اثر:مستعمرات ايجاد
يا خوشبختترند تنيس كفشهاي و جين شلوارهاي پوشيدن در جوامع اين آيا كه شود ايجاد
.ندارم پاسخي آن براي من.وحش دنياي در بودن پابرهنه
.دارم دوستش شخصا.بزرگ بازيكني و دوستداشتني جوان:زيدان زينالدين
در ركيكي الفاظ بردن كار به خاطر به را لوپن كه تلويزيون يهودي هنرپيشه) سينكلر آن
شكايت من دست از چرا نفهميدم هرگز [خنده با]:(كرد محكوم و كشانيد دادگاه به خود مورد
استفاده با كه ميكرد فكر هميشه.بود گرفته اشتباه ديگر كسي با را من ميكنم فكر.كرد
.بود ديگري كس نبودم ، من شخص آن ولي ميكنم ، شوخي او با واژهها از
روحي را اتريش در مليگرايي خود هوش از استفاده با كه نابغه موقعيتسنج يك:هايدر يورگ
.آورد دست به مستقيم منافع كسب بدون را بزرگي سياسي موفقيتهاي و بخشيد تازه
هيتلر با گروه دو.بود شده اشغال كشوري فرانسه:كردند همراهي هيتلر با كه فرانسوياني
هيتلر كه كساني ديگر و كنند همراهي نازيها با شدند مجبور كه آنهايي:ميكردند همكاري
.بودند چپگرا اكثرا دوم گروه.بود كمونيسم با مبارزه مظهر آنان چشم در
.علاقهمن مورد سياستمدار:ژاندارك
.گلداماير مانند واقعي انسان يك.ميكنم تحسين خيلي را او:تاچر
آرتض:منبع
آسيا به نگاه
ميداند را ماندن بازي كه خاني
اسماعيلخان و رامسفلد ديدار حاشيه در
صدري محمود
تجدد و سنت دورههاي به نميتوان هنوز كشورها از بسياري برخلاف را افغانستان تاريخ - 1
قرن اوايل) اماناللهخان عهد در كه افغانستان تجدد نطفههاي نخستين زيرا.كرد تقسيم
نادر كوششهاي حتي و شد نعمتالله امير همان يا "سقا بچه" توطئه قرباني گرفت شكل (بيستم
اين در.نياورد بار به ملموسي نتيجه متوسط طبقه تشكيل براي نيز ظاهرشاه پسرش و شاه
نتوانستند هرگز اما باليدند بسياري دانشوران و روشنفكران افغانستان در ساله دوران 100
دياري راهي يك هر و بگذارند تعيينكنندهاي تاثير كشورشان سياسي و اجتماعي سرنوشت بر
رعيتي - ارباب نظام ابقاي وضع ، اين نتيجه.بخرند شايسته بهاي به را آنان گوهر كه شدند
اين.شد افغانها سياسي سرنوشت بر نظام همان با همساز سياستمداران سيطره و (فئودالي نه)
"خان" اساسا است افغانستان آنان زيستگاه و خاستگاه تنها امروز كه سياستمداران نوع
نه را خود قدرت خانها.باشند داشته ديگر نامي چه و شوند شناخته نام اين به چه - هستند
بين طبيعي تعامل محصول آنها قدرت بلكه.هستند زورگو لزوما نه و ميگيرند ايدئولوژي از
.عشيرههاست
خود همتايان با است ناگزير ديگران تعرض از ماندن مصون براي طايفه يا عشيره هر
ائتلاف هرم قله بر - مرد لزوما - را مردي و باشد امنيتش ضامن كه ببندد قراردادهايي
اسماعيلخان.كند دفاع ائتلافها ساير برابر در طوايف بزرگ گروه منافع از كه بنشاند
.خانهاست اين از يكي هرات والي
پيشرفتهترين دارنده را آن ليبراليسم نظريهپردازان كه است كشوري متحده ايالات - 2
.ميدانند اجتماعي - سياسي نظام
.ميكند پيگيري بهره بيشترين باهدفگيري و هزينه كمترين با را منافعش نظام اين
اقتصادي فشار زير را حريف گاه ميجنگند ، گاه خود هدفهاي به رسيدن براي واشنگتن رهبران
دست تبليغات و ديپلماتيك تحركات به دشمن يا رقيب حريف ، عليه گاه و ميدهند ، قرار
دفاع وزير رامسفلد دونالد.نميمانند غافل نيز مذاكره از حال همه در اما ;ميزنند
.رفت هرات در خان اسماعيل ديدار به ماموريتي چنين انجام براي پيش روز سه آمريكا
و فرهنگ حوزه در گفتوگويي آنكه از بيش ،"افغاني سنت" با "آمريكايي تجدد" گفتوگوي - 3
.است افغان خانهاي و آمريكا جانبه دو منافع پيگيري براي سياسي مواجههاي باشد تمدن
از خان اسماعيل.است مساعي تشريك نوع اين از عالي نمونهاي اسماعيلخان و رامسفلد ديدار
كمابيش گرفت ، شكل افغانستان در طالبان حكومت سقوط از پس كه نظمي ميخواهد؟ چه آمريكا
يا بودند حاشيه در كه خانهايي با رفتند كه خانهايي جاي زيرا.است پيشين نظمهاي مانند
و نبود سال چند كه است خانهايي جمله از خان اسماعيلشد پر بودند ، شده خارج صحنه از
.ندارد چنداني مشكل افغانستان غرب و غربي جنوب طوايف كردن متحد براي او.است آمده اكنون
و كند صادر نافذ فرمانهاي نتواند او اگر.است مشكل دچار قبيلهاي نظم اين حفظ براي اما
شماره حامي و كرزاي حامد حكومت منافع خلاف اقدامهايي به يازيدن دست از را خردهخانها
از يكي زيرا ;آورد نخواهد دوام محلياش حكومت دارد ، باز - متحده ايالات - جهان در آن يك
قرمز خط اين و باشد القاعده و طالبان گروههاي بقاياي با همكاري ميتواند محلي تمردهاي
مجوز اسماعيلخان ببرند گمان آمريكاييها اگر و است جهانيان با رابطه تنظيم براي آمريكا
با كه نظمي.است قطعي حكومتش سرنگوني است ، كرده صادر را طالبان و القاعده با همكاري
طايفهها و تيره ساير محكمتر وعدههاي با باشد گرفته شكل طايفهها و تيره توافق
است كاري خان اسماعيل معارض نيروهاي تراشيدن كرزاي حامد و آمريكاييها براي و ميگسلد
و است آمده وجود به خان اسماعيل درباره گماني چنين پيش مدتي اززحمت پر چند هر ;شدني
جدي دلخوري تهران با نزديكش روابط علت به افغان خان اين از نيز گذشته از كه آمريكاييها
آمريكاييها و كرزاي از خان اسماعيل بنابراين.هستند وي عليه اقدام مستعد دارند
ب.نميكنم همكاري طالبان و القاعده با من - الف:كنند باور را وي ادعاي دو كه ميخواهد
يا جمله دو اين خان اسماعيل كه نيست بعيد.است محدود و شده تنظيم تهران با روابطم -
:بگويد مسرت با هرات خان با ديدارش از پس او كه باشد گفته رامسفلد به را آن مشابه جملات
.دارد انتظار خان اسماعيل از را سكه همين ديگر روي نيز رامسفلديافتم خوبي مرد را او
هست حدي در انسان ، و مخدر مواد قاچاقچيان حتي ايران ، مجاور افغانهاي بر هرات حاكم نفوذ
ايران تجاري و فرهنگي مراوده دروازه هرات كند ، ايجاد دردسر ايران براي بخواهد هرگاه كه
زيربنايي سرمايهگذاريهاي ايران رباني برهانالدين حاكميت سالهاي در.است افغانستان و
تاثيري چنان حال هر به اما نرسيد فرجام به چه اگر كه كرد آغاز را مراوده اين با منطبق
هرات و نيمروز هلمند ، ايران ، مرزنشينان از بسياري امروزه كه گذاشت مرز سوي دو روابط بر
هرات خان از رامسفلد كه نيست بعيد.ميشناسند تبريز و شيراز اصفهان ، از بهتر و بيشتر را
كه خاني براي.كند كمك متحده ايالات به ايران ، محاصره حلقه تكميل براي باشد خواسته
گرفته شكل قبيلهاي كهن ساختار ضرورت به بنا بلكه انتخاب و ايدئولوژي براساس نه حكومتش
پرسودي معامله احتمالا خان اسماعيل براينيست دشوار چندان پيشنهادي چنين پذيرش است ،
سوي و است متحده ايالات آن سوي يك كه بزرگ معركهاي ميان در شدن واقع جاي به كه است
حد اما دهد ادامه تهران با احترام و تعارف با آميخته و معمول مراوده به ايران ، ديگرش
نظم در كه خاني.دهد قرار كرزاي حامد دولت استراتژي و متحده ايالات نگراني را رابطه اين
آرمانش كه است توانايي بازيگر باشد ، مانده باقي طالبان گروه و رباني برهانالدين از پس
.است ماندن فقط
سياستمدار نگاه
كنيم مبارزه گري افراطي با چگونه
(اندونزي سابق جمهور رئيس) وحيد عبدالرحمن
عبادتي عليرضا:ترجمه
پاسخ بخواهد اسلامي جامعه اگر دارند ، وجود آموزش زمينه در اصلاحات براي عظيم چالش دو
اعمال با مسلمانان اكثر.بپردازد چالش دو اين به بايد بدهد تروريسم تهديد به معنيداري
اين و باشد گرفته صورت مذهب نام تحت اگر خصوصا مخالفند قويا شكلي هر در خشونتآميز
و آزردگي مايه ميدهند ارتباط بينالمللي تروريسم به را ،"صلح دين" اسلام ، نام كه موضوع
اين به ما اگرشويم روبهرو حقيقت با بايد ما مسلمان ، عنوان به شكل ، هر به.است رنجش
- ميشويم متهم تروريستها پناهدهنده عنوان به همواره ندهيم مناسبي پاسخ چالشها
خودمان ما اگر اما.است منصفانه حد چه تا يافته عموميت اتهامات اين كه اين از بگذريم
به بنلادن اسامه چون مردمي كنيم ، آماده چالش دو اين به پرداختن براي جدي نحو به را
.داد خواهند دست از مسلمان جامعه ميان در را خود پشتيباني و پايگاه تدريج
با را خشونت كه دارند وجود گروههايي جهان مسلمانان ميان در حاضر حال در متاسفانه ،
كه است آن به نياز امروز.ميكنند توجيه نامتمدن غرب بيدادگري برابر در اسلام از دفاع
عنوان به خشونت توجيه براي را سادهلوحانه ديدگاههاي اين كه شويم بلند كساني دست روي
پيدا پناه ما جوامع ميان در تروريسم حاميان وسيله اين به تا ميكنند ، ارائه فكر طرز
حال در.است اسلامي قوانين درك به نوين رويكرد يك بسط به فوري نياز چالش ، اولين.نكنند
باقي لاينحل را غامض موضوعات از بسياري اسلامي ، قوانين به متعارف و رسمي رويكرد حاضر
.است مسئلهساز گفت ميتوان كم دست اسلام از دركي چنين مورد در.است گذاشته
در مسلمان ملتهاي كه ميكنيم ملاحظه وقتي ويژه به.است اشتباه كار جاي يك كه است واضح
آن عناصر اساسيترين از رساندهاند تصويب به را بشر حقوق جهاني اعلاميه جهان ، سرتاسر
اسرعوقت در بايد ما كه نيست يادآوري به لازم.است آگاهي آزادي و عقيده آزادي حق رعايت
پاسخ بينالمللي ارزشهاي و اسلامي مفاهيم از دركمان ميان آشكار تناقضآميز نكته اين به
قرار ايمانمان قلب در ميكنيم ادعا بلكه كردهايم پافشاري آن بر تنها نه تاكنون بدهيم
زماني نشود ، پرداخته عالي موسسات در اسلامي معارف مباحث در موضوع اين به اگردارد
به و كرد ، خواهيم مواخذه را خود زدهايم درجا توسعه جنيني دوران در كه اين از ميرسد
است مطرح ايمانمان مركزي اصل عنوان به كه بلوغي به دستيابي از مسلمان عنوان
.بازماندهايم
از كه مردمي و سنتگرا اسلامي رهبران ميان شكاف شدن عميقتر باعث زمينه اين در مسامحه
آن زمان ميافكند ، سايه جامعه سلامت به اساس در تنشي چنين.شد خواهد ميكنند پيروي آنان
آموزش حوزه در چالش دومين.شود پرداخته قضيه اين به صداقت و صراحت با كه است رسيده
.هستيم روبهرو جوانانمان آموزش در خطرناك بسيار و اسكيزوفرنيك رويكرد با ما است ، عمومي
حال در و شده داشته نگه فقير كشورهاي از بيشتر مسلمان ، دانشجوي هزاران حاضر حال در
لحاظ از كه غربي كشورهاي به _ ميدهند تشكيل را جهان مسلمانان اصلي جمعيت كه - توسعه
آموختهاند مدرن فناوري و دانش از چه آن خود با تا ميشوند فرستاده پيشرفتهترند فناوري
حال در كشورهاي از جوان ، مسلمان هزاران سال هر كه است همين براي.بياورند خود جوامع به
آموزش.ميپردازند تحصيل به غريب كشورهاي در ميرسند بلوغ سن به وقتي اندونزي مثل توسعه
براي آنها اما ميشود فناوري و دانش از مدرن دركي موجب غربي كشورهاي در آنان تحصيلات و
اصلي بخش عنوان به ايمانشان ميشوند مشكل دچار ايمانشان با خود كرده كسب دانش آشتيدادن
.ميشود تضاد دچار دانشها اين با شخصيتشان
طرز بازتاب آنها ، گرايش دليل همين به نيافتهاند ، تربيت اسلامي دانش غني اصول با چون
دوران از را تفكر طرز اين كه خصوص به است ساده الگوسازيهاي و متعارف و سنتي تفكر
عموما هنر دانشجويان.كردهاند كسب علومپايه و مهندسي دانشجوي يك عنوان به دانشجويي
تعداد اما.ميآيند كنار بهتر مدرن جهان در اسلام مسايل با و ميدهند وفق بهتر را خود
ميشوند برخوردار غربي دانشگاههاي در هنر رشتههاي در ادامه شانس از كه دانشجوياني
خواهد وسيعي دامنه آن عواقب اما نيايد نظر به مهمي موضوع است ممكن.است ناچيز بسيار
روشنفكرانهاي اصول همان شوند رها خود حال به مسلمان جوامع آينده رهبران اين اگر.داشت
به آموختهاند غربي دانشگاههاي كلاسهاي در مدرن دنياي در اسلام جايگاه مورد در كه را
و قشري رويكرد آن و شد خواهند منتهي آشنا راه يك به آنها از بسياري.بست خواهند كار
رويكرد اين.است حديث و پيامبر سنت قرآن ، جمله از اسلام متون و منابع نثر به متكي
همان از پاسخ گرفتن براي تلاش و احاديث و قرآني متون از آيه چند از ناقص فهم برگرفتن
انجام براي كلي نقشههاي از الگوگرفتن.است اسلامي مدرن جوامع چالشهاي از آيه چند
يا و پل يك ساختن يا ساده ، فرمول يك نوشتن براي ظاهري و قشري روشهاي و جزئيتر كارهاي
مدرن مسلمان جامعه ساختن براي قطعا اما باشد ، داشته كاربرد است ممكن آسمانخراش حتي
در را جوانانمان باشيم ، داشته را آن قصد كه آن بدون متاسفانه.است ناكافي و نامناسب
تا باشند ، هويت جستجوي در تنها و غريب ديار در مجبورند كه ميكنيم مشغول تحصيل به جايي
كه روشنفكري چالشهاي طبيعت با و نشويم قايل ارزش جوانانمان جامع آموزش به ما كه زماني
با ابدي تقلاي يك به محكوم ناخواسته نشويم ، روبهرو هستند ، روبهرو آن با جوانانمان
.است تضاد در آن با دينمان اصل كه هستيم خشونتطلبي و راديكاليسم
ايج:منبع
نيست روزنامه ديدگاه بيانگر ستون اين مقالات *
سلاح؟ خلع پايان
*بونيفاس پاسكال
علياكبرپور رضا:ترجمه
ديگران با هماهنگي بدون كشوري ، هستيمهر بيوقفه تلاش سال چهل شدن محو شاهد اكنون
ميآورد در اجرا به را خود دفاعي سياست
ميان 1- استارت توافق سال 1991 ، در.بود چندجانبه و دوجانبه سلاحهاي خلع دهه نود ، دهه
خلع روند شوروي اتحادجماهير فروپاشي.رسيد امضا به آمريكا متحده ايالات و سابق شوروي
ايالات و روسيه ميان نيز 2 استارت پيمان سال 1993 ، در كه طوري به نكرد ، مختل را سلاح
اين.درآمد اجرا به شيميايي سلاحهاي كامل ممنوعيت كنوانسيون سال ، همان.شد منعقد متحده
ايجاد احتمال جمله از ميكرد ، پيشبيني را سختگيرانهاي بازرسي روشهاي كنوانسيون
فاش از پس.هستند كنوانسيون الزامات از عدول به مظنون كه كشورهايي خاك در كنترل سيستم
انتشار خطر از ترس كه شوروي جماهير اتحاد فروپاشي و عراق مخفيانه هستهاي برنامه شدن
.شد تقويت سلاحها گونه اين توسعه عدم روند پيداشت ، در را هستهاي سلاحهاي سريع
به سال 1990 در عضو از 138 بودند پيوسته هستهاي توسعه عدم پيمان به كه كشورهايي تعداد
آن دامنه و گرفت قرار بازنگري مورد پيمان متن سال ، همين در رسيد ، سال 1995 در عضو 178
.پيوستند آن به بار اين بودند ، پيمان از خارج قبلا كه چين و فرانسه.شد گستردهتر
شش كه نمود اعلام و كرد متوقف را خود هستهاي سلاحهاي پنهاني برنامه جنوبي آفريقاي
هستهاي ماجراجويي وسوسه كه آرژانتين و برزيل مانند كشورهايي.دارد اختيار در اتمي سلاح
.كردند چشمپوشي خود برنامههاي از داشتند ، سر در
امضا به سال 1996 در هستهاي آزمايشهاي كامل ممنوعيت پيمان سال 1995 ، موفقيت پي در
.ميرفت پيش به مطلوبي جو در هستهاي مواد ساخت محدودسازي درباره مذاكرات و رسيد
پيرامون كنوانسيوني مدني ، جامعه و غيردولتي سازمانهاي تلاش و سعي با ديگر ، سوي از
از جلوگيري جهت در مشابهي تلاشهاي كم كم.درآمد اجرا به نفر ضد مينهاي توليد ممنوعيت
بلكه هستهاي سلاحهاي فقط نه ترتيب بدين.ميگرفت انجام كوچك كاليبر سلاحهاي ساخت
توجهات كانون در ميشدند ، انسانها روزمره كشتار موجب مناقشات در سلاحهاييكه تمامي
.گرفت قرار
در ميكروبي سلاحهاي ممنوعيت پيمان در بازنگري براي كنوانسيوني گذشته ، تابستان
.شد تهيه ژنوسوئيس
باد بر را برآمده اميدهاي كه ضربهاي بود ، تلاشها اين انتظار در مهلك ضربهاي اما
پيمان تصويب از جمهوري ، رياست به بوش جورج شدن انتخاب از پيش حتي آمريكا ، سناي.ميداد
سوي از نيز ضدنفر مينهاي ممنوعيت پيمانبود كرده خودداري هستهاي آزمايشهاي منع
.ميشد رد آمريكا
ديگري كشور هر از بيش خود امنيت تضمين براي آمريكا ابرقدرت كه داد توضيح ميتوان چگونه
منع كنوانسيون آمريكاييها دارد؟ نياز هستهاي آزمايشهاي يا و نفر ضد مينهاي به
آمريكا صنايع عليه جاسوسي براي ابزاري ميتواند كه بهانه اين به را ميكروبي سلاحهاي
به واشنگتن و مسكو ميان در 1972 كه ضدموشكي تسليحات پيرامون ABM پيمان.كردند رد باشد ،
پيمان اين البته.شد اعلام ملغي متحده ايالات توسط جانبه يك طور به بود ، رسيده امضا
اما.است آمريكا و روسيه كشور دو صلاحيت در فقط پيمان مفاد اجراي بررسي و بود دوجانبه
.داشت تعلق سلاح خلع عرصه در بشري ميراث به و بود سلاح خلع بناي سنگ و سمبل پيمان اين
كه شمالي كره حتي.ميشود اعلام ملغي تسليحات كنترل پيمان يك كه است بار اولين اين
به بود كرده تهديد كه اين با نيست ، بينالمللي همانديشي و همكاري براي مناسبي الگوي
.كرد صرفنظر خود تهديد از اما پيوست نخواهد هستهاي سلاحهاي توسعه منع پيمان
كه حالي در ميدهد ، افزايش توجهي قابل طور به را خود نظامي بودجه متحده ايالات اكنون
.ميدهد اختصاص خود به را جهان سراسر در نظامي هزينههاي از درصد تنهايي 37 به كشور اين
نظامي توان افزايش براي كشور اين نياز احساس و سپتامبر حوادث 11 از متحده ايالات برداشت
آينده 15 سال در آمريكا نظامي بودجه كه است شده باعث خارجي ، و داخلي امنيت تامين جهت
توليد معادل بودجه اين برسد ، دلار ميليارد سرسامآور 380 رقم به و بيابد افزايش درصد
آن خواهان عدهاي:ميرسد گوش به اعتراض صداهاي برخي كمكم !است روسيه كشور ملي ناخالص
.كند پيروي آمريكا اقدامات از خودكار طور به نيز اروپا كه هستند
جهان در جدي مباحثهاي كه آن بدون است ، شدن محو حال در سلاح خلع ساله چهل تاريخ گويا
هستهاي جنگ آستانه در را جهان كه كوبا بحران شصت ، دهه در.بگيرد انجام موضوع اين سر بر
كردن قانونمند كه داد نشان و كرد معطوف هستهاي مسابقات خطر به را همه اذهان داد ، قرار
.است اجتنابناپذير امري واشنگتن و مسكو ميان هستهاي روابط
جماهير اتحاد فروپاشي از پس.بودند پيبرده تسليحات كاهش لزوم به دوران آن ابرقدرتهاي
به ورود انتظار در همه و بود آمده وجود به تسليحات بيشتر كاهش براي اميدهايي شوروي ،
.بودند سلاح خلع روند در جديد مرحلهاي
ديگران با هماهنگي بدون كشوري ، هر.هستيم بيوقفه تلاش سال چهل شدن محو شاهد اكنون اما
خودداري پيماني به پيوستن از متحده ايالات وقتي.ميآورد در اجرا به را خود دفاعي سياست
متحده ايالات كرد؟ امضا را آن يا و پرداخت بحث به پيمان آن سر بر بايد چرا ميكند ،
باشند مختلف پيمانهاي پايبند كشورها تمامي آن در كه ميپروراند سر در را جهاني روياي
خلع.باشد نداشته خود ملي سياستهاي اجراي در بندي و قيد و مهار هيچ كشور اين خود اما
كشور اين توسط يا و شدهاند آمريكا مغلوب يا كه شد خواهد تحميل كشورهايي به فقط سلاح
ميپذيرند؟ را ديدگاهي چنين جهان دولتهاي تمامي آيا اما.ميشوند معرفي و مشخص
تلاش اختلافنظرها عليرغم بينالمللي جامعه اعضاي تمامي كه است شده سپري دوران آن ديگر
حقوق از رويگرداني شاهد اكنون اما.بقبولانند كشورها همه به را غربي مقررات ميكردند
جامعه براي دهشتناكي پسرفت امر ، اين.هستيم قانونستيزي به آوردن روي و بينالمللي
.نكند نگراني احساس وضعي چنين از كسي كه است آن حالت بدترين و.ميشود محسوب بينالمللي
ليبراسيون:منبع
:پينوشتها
مشورتي كميته عضو و (Iris) واستراتژيك بينالمللي روابط موسسه مدير بونيفاس پاسكال *
.است متحد ملل سازمان سلاح خلع مسائل
10_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
.انجاميد دوم ديويد كمپ در "ناشنوايان گفتوگوي" شكلگيري به كه بود شرايطي چنين وجود
همان عرفات ميپنداشتند ، عمده امتيازاتي اعطاي درستي به باراك و كلينتون چه آن
چشمگير موفقيتي عنوان تحت ميتوانست او كه ديد چيزي حداقل شرايط بهترين در را پيشنهادات
تحت قلمرو از بخشي واگذاري كه خصوصا - دهد ارايه خود فلسطيني مخاطبان به قبول قابل و
.بود شده مطرح يهودينشين شهركهاي حفظ شرط به باختري كرانه در اسرائيل حاكميت
توافقات اين به است قرار كه نبود معنا بدين ميپذيرفت را پيشنهادات اين عرفات كه چنان
تحقق روند در ديگر مرحلهاي ديده به آن به بلكه بنگرد مخاصمه پايان نقطه مثابه به جديد
معطوف را خود تلاش تمامي عرفات كه خواستههايي مينگريست ، فلسطينيان خواستههاي نهايي
متمادي سالهاي طي توانسته او كه اين.است كرده غربيها براي آنها ساختن عيان و آشكار
كه زماني در.است بوده فلسطينيان جامعه خواستههاي همين درك بماند باقي قدرت براريكه
اسرائيل عليه كه مقدسي جنگ:جهاد واژه از هيچگاه ميدهد قرار خطاب مورد را آنها عرفات
.نميكند تخطي است ، جريان در اشغالگر
چشمپوشي رسمي اعلام براي اسرائيل پافشاري با عرفات مخالفت دليل كه است جا اين در
فلسطيني آوارگان بازگشت مسئله و آينده در ديگري ادعاهاي طرح از فلسطين آزاديبخش سازمان
برخوردار اجرايي ضمانت از شروط اين نداند كه بود آن از هوشمندتر باراك.ميشود معلوم
و بود كرده درك درستي به را اسرائيل مردم آشفته رواني وضعيت تسكين ضرورت او اما نيستند
.كند رد را شده طرح پيشنهادات بود ناچار دليل همين به دقيقا نيز عرفات
به آوارگان اردوگاههاي در سخت شرايطي تحت كه فلسطيني ميليون سه از بيش باوجود
از وسيعي بخش حمايت كه بيآن بدهد اسرائيل به تضمينهايي چنين نميتوانست او سرميبردند
و خواستهها تحقق است قادر عرفات واقعيات عالم در.باشد داده دست از را فلسطين مردم
چنين كه ندارد قرار موقعيتي در اما كند موكول نامعلوم زماني به را فلسطين مردم مطالبات
.كند حفظ را مردمش حمايت بتواند همزمان و بپذيرد رسمي طور به را شروطي
شد ، مشروط مقدس اماكن سر بر فلسطينيان مصالحه به اسرائيل ارضي امتيازات اعطاي كه هنگامي
مناقشات به مقدس اماكن دادن ربط.شد هدايت جديد انفجاري شكلگيري جهت در موجود بنبست
و شود تبديل اسلامي عربي ، موضوعي به و شده خارج فلسطيني شكل از مذاكرات كه شد موجب ارضي
محدوديتهاي با را او انعطافپذيري عرفات ، اقتدار و نفوذ افزايش بر علاوه ضمن همين در
عرب رهبران ميشد ، مربوط ارضي مسائل به مذاكرات كه آنجا تا.سازد مواجه بيشتري
هر بخواهند فلسطيني طرف از حتي و كرده ياد فلسطينيان مشكل عنوان به آن از ميتوانستند
مسايل طرح با اما بيابد بنبست از خروج براي راهي مصالحه و سازش به دادن تن با زودتر چه
بنيادگرايي جانب از كه تهديدي نميتوانست رهبران اين از يك هيچ مذاكره ميز سر بر مذهبي
كه بود معنا بدان اين.انگارد ناديده را بود مشروعيتاش و حاكميت متوجه رشد حال در
طرف ساختن وادار و مداخله براي سعودي عربستان و مصر رهبران از كلينتون درخواستهاي
.بود شكست به محكوم ابتدا همان از مصالحه به فلسطيني
تا خاورميانه مناقشه سر به توافقي به دستيابي به كلينتون وافر اشتياق كه آن عجيبتر
هنگامي.بيافزايد خود كارشكني بر عرفات تا شد موجب وي جمهوري رياست دوره پايان از قبل
و شده تبديل مذاكره از طرفي به عملا دارد را موفقيت كسب دغدغه حد اين تا ميانجي كه
قواعد و فرمولها تبيين و تعيين براي چانهزني عامل به و ميدهد دست از را خود بيطرفي
و آمريكا موضعگيريهاي همگرايي.است بسته استراتژيك ژرفنگري روي بر چشم كه ميشود بدل
و سرسختي كه چنان بود كرده متقاعد را عرفات مذاكرات ، بر حاكم فضاي و اسرائيل
- صلح به دستيابي براي اسرائيل بيتابي و آمريكا فشار كند ، حفظ را خود انعطافناپذيري
به بيشتري امتيازات اعطاي موجب - بود كرده تفسير اضطرار و وحشت به را آن احتمالا او كه
.شد خواهد فلسطينيان
روزنامهنگار نگاه
اعتراض راي
ريچبرگ كيس
جماليان شهرام: ترجمه
هميشه كمونيستها ميرفتند ، راي صندوقهاي پاي كاله مردم كه بار هر متمادي سالهاي براي
سال 1973 از.داشتند فاصله جدول صدر از اندكي يا و ميكردند دريافت را راي بيشترين يا
ميان از را خود شهرداران هميشه دارد ، جمعيت نفر هزار كه 78 فرانسه ساحلي شهر اين
كرده تصاحب را "فرانسه شهر كمونيستترين" عنوان ترتيب بدين و است برگزيده كمونيستها
شهر اين مردم است ، شده آفريقايي و عرب پناهجويان از مملو شهر اين كه زماني از امااست
استفاده با خارجي پناهجويان از زيادي عده.دادهاند تغيير نيز را مسئولان انتخاب روند
انگليس به مانش درياي تونل طريق از را خود ميكنند سعي آن اطراف شهركهاي و كاله از
دارند اعتقاد آنان زيرا است برانگيخته را كاله مردم اعتراض خارجيها اين حضوربرسانند
يافته افزايش جنايت و جرم آمار شهر اين نزديكي در پناهجويان اردوگاه برپايي زمان از كه
.است
كه شدند متوجه فرانسه مردم شد ، اعلام جمهوري رياست انتخابات دور اولين نتايج كه هنگامي
درصد با 48/18 را لوپن ماري ژان افراطي ، راست به افراطي چپ از ناگهاني چرخشي با كاله
طرفداران از لوپن.است داده ترجيح (درصد با 92/16) فعلي رئيسجمهور شيراك ژاك به آرا
درصد تنها 6/8 با كمونيست حزب رسمي نامزد "هيو روبر" است ، جرايم و مهاجرت شديد كنترل
نتيجهاي چنين اصلي علت كه داشت اظهار كاله در كافهاي صاحب.گرفت قرار پنجم مكان در آرا
راي كمونيستها به سال براي 30 ما":گفت شود ذكر نامش نخواست كه فرد اين.است ناامني
همه گوش به را خود نارضايتي تا داديم راي افراطي راست يك به اول دور در ولي داديم ،
به لوپن نداشتند انتظار آنها كه گفتند بودند ، كافه اين در كه كساني از بسياري."برسانيم
اين اكثر اينكه با.گيرد قرار شيراك مقابل در دوم دور انتخابات براي و برسد پيروزي
عنوان به را لوپن نميخواهند كه داشتند تاكيد ولي بودند داده راي لوپن به افراد
توجه كه است بوده اين براي تنها لوپن به آنان دادن راي زيرا ببينند كشورشان رئيسجمهور
را شيراك دوم دور در و كنند جلب مهاجرت و جرايم مانند مسائلي به را فرانسه سياستمداران
وجود است شده كاله مردم نگراني باعث كه آنچه.داد خواهند ترجيح افراطي راست اين به
و سودان افغانستان ، ايران ، عراق ، از پناهجو كه 1500 است شهر اين نزديكي در اردوگاهي
حصارهاي از هنگام شب پناهجويان اين.است داده جاي خود در را مركزي آفريقاي كشورهاي
از عبور حال در قطار كه زماني ميكنند سعي و ميروند بالا مانش تونل دهانه اطراف امنيتي
از افراد اين بيشتر.برسانند انگليس به را خود بتوانند شايد تا بپرند آن روي آنجاست ،
نيز ديگر شبهاي روند همين ولي ميشوند بازگردانده اردوگاه به و دستگير فرانسه پليس سوي
مسافران نارضايتي و ميشود قطارها طولاني تاخيرهاي باعث مهاجران عمل اينميشود تكرار
در پناهجويان از زيادي عده رفتوآمد از كاله مردم.است داشته دنبال به نيز را
كه زماني از.ميدانند جنايت و جرم گسترش عامل را آنان و ناخرسندند شهر اين خيابانهاي
حفظ طرفداران و دانشجويان از عمدتا كه چپگرا فعالان است ، شده اعلام انتخابات نتايج
فاشيست ، دادهاند راي لوپن به كه را كساني و ريخته خيابانها به شدهاند تشكيل زيست محيط
.كردهاند رد را اتهامات اين لوپن طرفداران اما.خواندهاند بيگانههراس و نژادپرست
از برخي.هستند فرانسه شهرهاي در امنيت خواستار كه ميدانند معمولي افرادي را خود آنان
آنان به دولت كه مستمري با نميتوانند دارند عقيده كه هستند بازنشستگاني افراد اين
كه هستند سربازاني كهنه لوپن طرفداران از ديگر عدهاي.بچرخانند را خود زندگي ميپردازد
.جنگيدهاند الجزاير جنگ در وي مانند
غير در زيرا شوند شناخته لوپن طرفدار عنوان به كه ندارند دوست فرانسه مردم از بسياري
- ساله كاسانوواي 60 ميشل ژان.ميگيرند قرار سرزنش و تحقير مورد ديگران سوي از صورت اين
وي.نميكند مخفي را لوپن از خود حمايت كه است كساني معدود از - الجزاير جنگ سرباز كهنه
دهد انجام كاري نميتواند زمينه اين در هم پليس و است مهم خيلي امنيت موضوع":ميگويد
اين با ".نميخورد چشم به چيزي نيز لازم سياسي اراده از و ندارد زيادي اختيارات چون
وي.داد خواهد تغيير شيراك نفع به را خود راي دوم دور در كه ميدارد اظهار كاسانووا حال
به را او كه ندارند دوست دادهاند راي لوپن به كه كساني درصد هشتاد" ميدهد ، ادامه
خود مواضع در شيراك آقاي ببينيم كه داريم دوست فقط ما.ببينند خود رئيسجمهور عنوان
."است كرده تجديدنظر
سوم جهان كشورهاي از پناهجويان اين اگر ويژه به است مخالف پناهجويان ورود با كاسانووا
به لهستان و اسپانيا ايتاليا ، مانند كشورهايي از اروپايي پناهجويان":ميگويد وي.باشند
وارد سوم جهان كشورهاي از كه كساني آن ولي بپيوندند فرانسوي جامعه به توانستهاند راحتي
براي" داد ، ادامه او."است مشكل آنان با آمدن كنار و متفاوتند كاملا شدهاند ما كشور
سختي كار خودروها دزديدن و مخدر مواد فروش دارند ، ناچيز بسيار درآمدي كه جواني مهاجران
دست به را آرا ، درصد لوپن 5/30 دارد ، قرار سوئيس مرز نزديكي در كه "كلوس" شهر در".نيست
درصد تنها 4/11 فرانسه نخستوزير ژوسپن لئونل.بود شيراك راي برابر دو تقريبا كه آورد
راي لوپن به ژوسپن سابق طرفداران اكثر تقريبا تحليلگران نظر طبق.كرد كسب را آرا
.دادند
را لوپن سوي از شده كسب راي است داده راي لوپن به كه ساله آتشنشان 26 "وارني يان"
:نداشت را نتيجهاي چنين انتظار وجه هيچ به كه داد توضيح وي.ميداند "اعتراض راي"
هم كمي حتي شدم ، حيرتزده بسيار فهميدم را نتايج تلويزيون طريق از يكشنبه روز وقتي"
كه بگويم و بترسانم را همه كه كردم انتخاب را راي اين من بخواهيد را راستش كردم وحشت
روز هر كه است اتومبيلهايي مشاهده است كرده خسته را وارني كه آنچه..شدهام خسته ديگر
.ميشوند كشيده آتش به جوانان سوي از
نام افشاي از كه است بزرگ شركت يك مدير است ، داده راي لوپن به كه كساني از ديگر يكي
اداره سيستم تمام":ميدهد توضيح چنين را لوپن از طرفداري علت وي.كرد امتناع خود
و شيراك مانند خواندهاند درس مدرسه يك در همگي كه است افرادي معدود دستان در فرانسه
درباره كس هيچ...مهاجرت مشكل بيكاري ، مشكل اقتصاد ، مشكل" داد ، ادامه وي."ژوسپن
چيزها اين مورد در و داد خرج به شجاعت كه بود كسي تنها لوپن.نميزند حرفي واقعي مشكلات
."گفت سخن
چنين نميكنم فكر" گفت ، وي شد ، سوال رسيدن قدرت به براي لوپن شانس مورد در كه هنگامي
".باشد مطلوب يا امكانپذير چيزي
پست واشنگتن:منبع
هشيارانه انتظار و صبر
خاورميانه تحولات قبال در جنوبي آفريقاي موضع به نگاهي
آفريقا
مهام محمود
تا گرفته متعدد موضعگيريهاي از خاورميانه تحولات با ارتباط در جنوبي آفريقاي
ميانه" صفت ماهيت ، لحاظ به ميتوان مجموع در كه است آورده بهعمل اقداماتي ميانجيگري
و متعادل مواضعي با تا كردهاند سعي كشور اين دولتمردانكرد ذكر آن براي را "رو
اولين برگزاري با.نمايند اقدام منطقه اين در صلح برقراري به نسبت غيرجانبدارانه
و شد لغو كشور اين عليه تحريمها كليه سال 1994 در جنوبي آفريقاي در نژادي غير انتخابات
كه است طبيعي لذا.بازگشت بينالمللي صحنه به ديگر بار انزوا سال دهها از بعد كشور اين
سال در كه اكنون و باشد برخوردار كشور اين در بالايي قوت از نژادپرستانه ضد احساسات
فروخفته عقدههاي حاصل كه هستيم احساسات اين تبلور شاهد همچنان ميبريم سر به 2002
شهرهاي يهوديان و مسلمانان راستا همين در.است آپارتايد رژيم تحمل رنج دراز ساليان
كيپتاون ، شهر و هستند جنوبي آفريقاي شهرهاي پرجمعيتترين از كه) كيپتاون و ژوهانسبورگ
با مخالفت نشانه به (ميآيد حساب به جنوبي آفريقاي پايتخت سه از يكي و پارلمان مقر
كاسيريلز ، كردند داري زنده شب دسامبر 2001 جمعه 28 روز سحرگاه در خاورميانه خشونتهاي
سرزمين در آرامش و صلح برقراري راه ، تنها كه كرد تاكيد نيز جنگلداري و آب امور وزير
.است مقدس
حركتها اينگونه جنوبي آفريقاي در آپارتايد رژيم سلطه طولاني دوره بهعلت است گفتني
آخرين همچنانكه نيست ، زودگذر اعتراضات قبيل اين بيان و برخوردارند تداوم و استقرار از
عليه اسرائيل اقدامات تداوم آنكه ضمن.ميكند امر اين از حكايت نيز كشور اين از خبرها
بهعنوان.ميآورد فراهم را تظاهرات برپايي براي كافي انگيزه ياسرعرفات و فلسطينيان
جنوبي آفريقاي كارگري اتحاديههاي كنگره و جنوبي آفريقاي فلسطينيان وحدت گروه مثال
واردات كردن تحريم براي فلسطين حامي گروههاي گذشته هفته فراخوان به پاسخ در (كوساتو)
مشترك آنها شعار اما ;كردند برپا مجزا راهپيمايي دو كيپتاون در گذشته روز اسرائيلي ،
دويست حدود ماجرا اين در."كند متوقف را فلسطيني سرزمينهاي اشغال بايد اسرائيل":بود
مداوم مالي حمايتهاي از را خود اعتراض آمريكا سفارت جلوي تجمع با فلسطين حاميان از نفر
اين مناطق از ديگر يكي در.كردند اعلام فلسطين سرزمينهاي اشغال براي اسرائيل از آمريكا
توقف خواستار و دادند قرار خطاب را مردم از نفر سياستمداران 250 و مذهبي رهبران شهر ،
اسرائيل كه شدند ملل سازمان امنيت شوراي و 1403 قطعنامههاي 1402 اجراي و وحشيانه اعمال
.ميكند مجاب اشغالي سرزمينهاي از خود نيروهاي عقبنشيني به را
بودن حساس و بود دچارش متمادي ساليان كه انزوايي از خروج نژادپرست ، رژيم يوغ از رهايي
بينالملل نظام در كشور اين تلاشهاي مناسب ، جايگاه كسب به جنوبي آفريقاي سياستمداران
سطح در خود نوپاي حضور حفظ براي آفريقايي دولتمردان تلاش بنابراين.داشت پي در را
نيز بينالمللي مسايل در جنوبي آفريقاي نوپاي نقش تقويت پشتوانه.شد آغاز بينالملل
را پروتستانها و كاتوليكها ميان مذاكرات اولين ميزباني سابقه كشور اين كه بود اين
رئيس نلسونماندلا ، ضمن درشد منجر شمالي ايرلند صلح توافق به نهايت در كه گرفت برعهده
اسرائيل و فلسطين ميان صلح احتمالي برقراركننده نيز را جنوبي آفريقاي پيشين جمهور
پرستيژ و اعتبار حفظ براي كوشش.نشد محقق مهم اين وي زمان در كه چند هر ميدانستند
ميان مشتركي غيررسمي نشست كشور اين كه شد سبب اختلافات فصل و حل جهت بينالمللي
نمايندگان هيات استقبال مورد كه امر اين.كند برگزار اسرائيلي و فلسطيني نمايندگان
در ژانويه 2002 جمعه 11 روز در بود گرفته قرار (SAJBO) جنوبي آفريقاي در يهودي
اين.شد واقع اسرائيل و فلسطين رتبه عالي مقامات توجه مورد و شد برگزار اسپيرواين
از شد ، برگزار هفته يك مدت به جنوبي آفريقاي جمهوري رئيس تابوامبكي رياست به كه مذاكرات
مذاكرات اين در.بود اسرائيل و فلسطين عاليرتبه مقامات براي عقبنشيني شيپور وي نظر
قدرت از مسالمتآميز تغيير در جنوبي آفريقاي تجربيات از استفاده بر تاكيد با تا شد تلاش
اسرائيل دولت از كه است ذكر قابل.كنند برقرار مجددا را صلح مذاكرات دموكراسي سوي به
دادگستري وزير و مجلس سخنگوي يوسيبيلين اسرائيلي ، هيات راس در و بود نكرده شركت كسي
درهاي پشت مذاكرات.بود نيز سال 1993 در اسلو صلح توافق طراح كه داشت قرار باراك دوران
داده نشست در حضور اجازه جنوبي آفريقاي خبرگزاريهاي به و شد انجام كيپتاون در بسته
امبكي به آگوست 2001 در بيلين را آن برگزاري ايده كه ميشود يادآوري ضمنا.نشد
:بود زير شرح به جمعه ، روز غيررسمي نشست اين نتايج.بود داده پيشنهاد
حلوفصل نظامي عملياتهاي و خشونتآميز راهحلهاي طريق از خاورميانه درگيريهاي &
.نميشود
.است منطقه امنيت و ثبات براي تضمين تنها صلح &
.است ضروري شرايطي هر تحت همواره مذاكرات مجراهاي حفظ &
.است ضروري آنها به پرداختن و مقابل طرف نگرانيهاي به توجه &
.كرد نگاه مذاكرات روند به بازنده و برنده ديدگاه از نبايد &
.شود واگذار آنها عوامل و افراطيون به مرحلهاي هيچ در نبايد صلح روند &
عملي درخواست اين اما يافت پايان صلح درخواست با نيز غيررسمي مذاكرات اين كلي نتيجه
از را خود عميق نگراني تا داشت برآن را جنوبي آفريقاي دولت و گرفت شدت خشونتها و نشد
خارجه وزير معاون عزيزپاهاد.كند اعلام اسرائيل و فلسطين درگيريهاي در مردم كشتار
يكپارچه حركت راستاي در عمومي بسيج كه معتقدند جنوبي آفريقاي مردم":گفت جنوبي آفريقاي
پاي از تروريسم و افراطيگري نظاميگري ، را خوشبختي و سعادت و ثبات دوران سوي به
.آورد درخواهد
اعلام جنوبي آفريقاي آب وزير رونالكاسيريلز را موضعگيري همين مشابه بعد هفته يك
سلطه دوران در حتي ما گفت وي.داد هشدار خاورميانه منطقه در خشونت سطح درباره و داشت
درباره اسرائيل اشغالگر دولت كه نبوديم سركوبگريهايي چنين شاهد نيز آپارتايد رژيم گري
ملي كنگره مبارزات در كه است آفريقاييتباري يهودي كاسيريلز.ميدهد انجام فلسطين مردم
را جنوبي آفريقاي يهوديان خشم وي اظهارات.است كرده ايفا مهمي نقش پرستي نژاد با آفريقا
نژادپرستي با مبارزه در تعهداتش راستاي در رفتار اين كه ميكند تاكيد وي اما برانگيخته
مقررات اجراي جز راهي ، هيچ خاورميانه خشونتهاي توقف براي و...است جنوبي آفريقاي در
چهل كه جنوبي آفريقاي در يهودي هزار كه 85 است ذكر به لازم.ندارد وجود امنيت شوراي
درگير ، طرف دو از حمايت و ملل سازمان قراردادن محور.ميكنند زندگي دارد جمعيت ميليون
ميآورد در صورتي به را اسرائيل و فلسطين مسئله قبال در جنوبي آفريقاي خارجي سياست نماي
از بهرهگيري براي هشياري.نهاد نام "هشيارانه انتظار و صبر سياست" را آن ميتوان كه
مورد در هم و داخلي مسايل مورد در هم جنوبي آفريقاي سياستمداران كه است عاملي فرصتها
تقويت بر علاوه بايد جنوبي آفريقاي كه است معتقد امبكي.ميگيرند بهكار خارجي مسايل
يافته توسعه و توسعه حال در كشورهاي با را رابطهاش قاره ، اين ديگر كشورهاي با روابط
كمي تعداد به اين خلاف راه.است ضروري بسيار جهانيشدن راستاي در اين.كند تقويت جهان
.بمانند باز اقتصادي - اجتماعي توسعه از كشورها از بسياري است شده موجب و رسانده سود
كرده معنا اينطور را كشورش "سكوت سياست" نيز جنوبي آفريقاي خارجه امور وزير زوما خانم
وزير معاون ".مسئله حل براي او ، كردن محكوم نه و طرف درگيركردن براي سكوت سياست":است
بدون بايد طرف دو هر جنوبي آفريقاي دولت بهنظر ميگويد ايشان از پيروي به نيز خارجه
به را موجود صلح طرحهاي آتشبس ، تحقق براي تا كنند تلاش دوباره شرطي و قيد گونه هيچ
داشته كنترل تحت را منطقه اوضاع بايد مستقلي نيروي كه ميكند خاطرنشان وي.درآورند اجرا
و ايدئولوژيك حالت صلح برقراري براي جنوبي آفريقاي تلاش كه ميشود ملاحظه.باشد
حوادث جهانيشدن ، مسايل تراكم كشور ، اين دولتمردان عمدهنگراني و ندارد مداخلهجويانه
هم بر را جهاني ثبات و صلح كه است خاورميانه بحران يافتن شدت همراه به سپتامبر 11
ملي منافع محدوده از هرگز مخالفت اين اما مخالفند نژادپرستي با چند هر آنها.ميزند
اين از ميتوانند كه است منافعي متوجه ايشان پافشاري و رفت نخواهد فراتر جنوبي آفريقاي
وضعيت حفظ خطمشي ميبينيم نيز موضعگيريها آخرين در همچنان.كنند كسب درگيريها
اشغال كردن محكوم دنبال به جنوبي آفريقاي جمهور رئيس تابوامبكي.ميشود دنبال بيطرفي
سوي از اضطراري خواست در كه كرد اعلام آوريل 2002 دوم سهشنبه روز در ياسرعرفات مقر
خارجه وزير معاون پاهاد عزيز.است كرده دريافت را خاورميانه بحران در دخالت براي عرفات
موضعگيري بر جنوبي آفريقاي مجلس نمايندگان يهودي هيات انتقاد به واكنش در همانطور نيز
شاخه با ملاقات در وي.كرد تاكيد خاورميانه موضوع قبال در جنوبي آفريقاي بيطرفانه
محكوم يكسان طور به را فلسطينيها انتحاري عمليات و اسرائيل نظامي حملات عرب ، ديپلماتيك
تلافيجويانه عمليات محكوميت عين در گفتهايم آشكارا قبلا كه طور همان ما":گفت و كرد
پاهاد ".هستيم شهروندان عليه انتحاري عمليات كليه مخالف همچنان اسرائيل ، دفاعي نيروهاي
شهروندان از حمايت براي قانوني و بينالمللي نظام حرمت حفظ به دعوت را طرف دو هر همچنين
جنوبي آفريقاي حساسشدن سبب ميرسد نظر به كه ديگري عامل.كرد درگيريها بروز هنگام در
از جنوبي آفريقاي.آفريقاست در وحدت و انسجام براي تلاش ميشود خاورميانه مسئله به نسبت
مشهور كشور چهار جزو و (نپاد) آفريقا توسعه براي نوين مشاركت طرح مبتكر كشور پنج جمله
سطح در و قاره سطح در ابتكار اين ساختن نهادمند براي فراواني تلاش كه ترويكاست به
داخلي مشكلات فرافكني براي خوبي دستاويز همواره خارجي مسائلدادهاند انجام بينالملل
با آفريقايي كشورهاي كه وضعيتي در است طبيعي.ميروند بهشمار عمومي افكار جهت تغيير و
وحدت و اتحاد به كردن كمك واقع در مسئلهاي هر در نظر اتفاق درگيرند بسياري مشكلات
كرد افراط زمينه اين در نبايد البته.كند نزديك يكديگر به را آنها ميتواند و آفريقاست
حزب رهبري و سرپرستي دفتر سودان در مثال عنوان به.گرفت ناديده را موجود اختلافات و
پشتيباني و حمايت تمامتر چه هر قدرت و صلابت با انتفاضه از خواسته جهانيان از حاكم
در شركت براي سوداني داوطلب افراد نظامي آموزش به اقدام سودان راستا اين دركنند
به نسبت موضعگيريها مجموع به توجه با هرچند.است كرده (انتفاضه) فلسطين مردم مبارزات
و داشته نمادين حالت سودان دولت اقدام اين كه شد نتيجهگيري چنين اشغالي فلسطين وقايع
.است بوده فلسطين مردم مورد در حماسي نطقي حد در عمرالبشير سخنراني
بندي جمع
هدفهاي و اميدها و شده خارج سياسي انزواي از تازگي به كه است كشوري جنوبي آفريقاي
در انعطاف با مواضعي اتخاذ راستا اين دردارد مدنظر بينالمللي نظام در را فراواني
صنعتياي رشد جهت به و دارد آفريقا قاره در كه خاصي موقعيت به باتوجه خارجي مسايل قبال
هر بتواند كه است درآورده بازيگري بهتر عبارت به و خنثي حالتي در را كشور اين داراست كه
سياست تصميمگيرندگان زيركي و بينالمللي شرايط درك.كند اقدام مناقشه حل براي زمان
و است درآورده منازعه حل براي محلي عنوان به را كشور اين همچنان جنوبي آفريقاي خارجي
مسئله حل براي اضطراري درخواست امبكي از وي عرفات ، مقر اشغال از بعد حتي كه ميبينيم
گرفتن درنظر با و آورده عمل به جنوبي آفريقاي كه تلاشهايي به باتوجه البته.ميكند
آفريقاي اقدامات نميرسد نظر به اسرائيليها و فلسطينيها درگيريهاي بر حاكم وضعيت
يازدهم جمعه روز كه نشستي در آنكه مثال شاهد.باشد داشته پي در مثبتي نتيجه جنوبي
پافشاري جنگ ادامه بر مصرا كه بود شده دعوت اسرائيل دولت از نه شد برگزار ژانويه 2002
اعتراف آنها كه چرا بودند فلسطين مردم نمايندگان حقيقتا فلسطيني نمايندگان نه و ميكند
را فلسطيني مبارز گروههاي مقابل ، در ولي شدهاند خسته موجود وضعيت از ميكردند
.ميورزند اصرار انتفاضه ادامه بر كه ميبينيم
قابل زير موارد در جنوبي آفريقاي موضعگيريهاي اتخاذ در موثر متغيرهاي پايان ، در
:توجهند
بينالملل روابط عرصه در جنوبي آفريقاي نوپاي حضور تقويت براي تلاش _1
جنوبي آفريقاي بر حاكم نژادپرست رژيم ستم و ظلم با مبارزه سابقه _2
آفريقايي كشورهاي اتحاد و روابط تقويت به علاقهمندي _3
|