سكه يك روي دو
اروپا به نگاه
تحريريه با ديدار
دراروپا اسرائيلي ضد موج
سياستمدار نگاه
14_ گذار حال در جهان
راست به انحراف
ها ترك براي فرانسه درس
نگار روزنامه نگاه
اروپا به نگاه
سكه يك روي دو
افراطي؟ راست يا سنتي راست: فرانسه در انتخاب روز
بدون و آرام تظاهرات شكلگيري شاهد فرانسه شهرهاي اكثر گذشته هفته چهارشنبه روز
دوم دور در است قرار كه بود لوپن ماري ژان عليه فرانسه مردم ميليوني درگيري
جمهوري رياست پست احراز براي ميشود برگزار امروز كه فرانسه جمهوري رياست انتخابات
رقابت به فرانسه فعلي رئيسجمهور شيراك ، ژاك با اليزه كاخ به يافتن راه و كشور اين
جمهوري رياست انتخابات اول دور نتايج اعلام از پس و اخير روزهاي طي.بپردازد
جبهه حزب و لوپن با مخالفت در مردم تظاهرات صحنه فرانسه بزرگ شهرهاي اكثر فرانسه
روز تظاهرات در مردم حضور ميزان كشور وزارت گزارش براساس و است بوده او ملي
.گذشت تن ميليون يك مرز از گذشته هفته چهارشنبه
جبهه حزب سوي از كه كوچكي همايش به واكنش در فرانسه مختلف شهرهاي در اخير تظاهرات
در حاضران جمع در خود سخنراني در لوپن.گرفت شكل شد برگزار پاريس در لوپن ملي
درحالي اين و داد را انتخابات نهايي دور در انتخاباتي زلزلهاي وجود مذكور همايش
ميكنند گمان همه كه برود محافظهكار شيراك ژاك رويارويي به بايد او كه است
".لرزيد خواهد آنان زيرپاي زمين":گفت لوپن.دارد پيش در شيرين و سهل پيروزياي
را ملي جبهه حزب همايش در شركتكنندگان تعداد فرانسه پايتخت پليس و سياسي ناظران
بالغ را شركتكنندگان تعداد لوپن حزب كه هرچند كردند قيد تن هزار دوازده تا ده بين
.داشت عنوان نفر هزار يكصد بر
شدت به لوپن ماري ژان عليه فرانسوي رسانههاي همهجانبه هجمه اخير روزهاي طي در
ديدگاههاي با فرانسوي ميانه و چپگرا احزاب نگراني و دغدغه همگرايي و يافت افزايش
لوپن رسيدن قدرت به كه شود تداعي اينگونه شده موجب اروپا سياسي احزاب اكثر
تايمز فايننشال انگليسي روزنامه و بود خواهد كشور اين وجهه و فرانسه براي فاجعهاي
بازنده را او لوپن ديدگاه مذمت ضمن مقالهاي انتشار با گذشته هفته چهارشنبه روز
خواند قطعي را دوم دور در شيراك پيروزي و دانست شيراك با انتخاباتي رقابت ميدان
دست لوپن برابر در چشمگير پيروزياي به دوم دور در شيراك هرچند":كرد تاكيد ليكن
نتايج از آنكه مگر داشت خواهد مشروعيت خود پيشينيان همه از كمتر او يافت ، خواهد
".كند كسب را لازم درسهاي اول ، دور فاجعهبار
لوپن ديدگاههاي و شخصيت تخطئه ضمن كه نبود خارجي روزنامه تنها تايمز فايننشال
آنان آنچه بر تاكيد.است رقابت اين قطعي بازنده لوپن كند وانمود اينگونه داشت سعي
و فاشيسم به گرايش لوپن ، به اوباشگري دادن نسبت مينامند ، لوپن شخصيتي ضعفهاي
لوپن انتخاب از ناشي تاثيرات بزرگنمايي كنار در شخصيتي و مالي فساد يهود ، با ضديت
برابر در و ميكردند دنبال حساسيت با غربي اروپاي نشريات همه كه بود كلياي تم
شناخته و صاحبنام انتخاباتي رقباي شكست دادن جلوه بياهميت بر علاوه داشتند تلاش
شيراك ژاك به خصوصا و آنها به كه اتهاماتي ژوسپن ، ليونل چون اول دور در لوپن شده
.دهند جلوه بياهميت امكان حد تا را ميآيد وارد
از شيراك احتراز ((6ارديبهشتماه آوريل تاريخ 26 به مقالهاي انتشار با آبزرور
واسطه به شيراك كه انتقاداتي دليل به را لوپن با رودررو تلويزيوني مناظره در حضور
مواجه آنها با بيكاري گسترش و حزبش و او مالي اتهامات فرانسه ، قضايي سيستم نارسايي
فرصتي او كه چرا خواند بزرگ خطايي را شيراك تصميم اين ليكن دانست درك قابل است
كه بيگانهستيز افراطياي":داد دست از است كرده لوپن را لوپن آنچه طرح براي مناسب
".ندارد دست در فرانسه آينده براي مشخصي و منسجم برنامه هيچ
جز چارهاي شيراك از پس حاكميت كه روبهروست بسياري خلاهاي با فرانسه جامعه
دليل به نه لوپن از فرانسه مردم استقبال.داشت نخواهد رو پيش خلاها اين با مواجهه
كه بود معضلاتي برابر در محكماش و قاطع لحن علت به كه او نژادپرستانه گرايشهاي
فزاينده ، بيكاري اجتماعي ، و اداري فساد.است گريبان به دست آنها با فرانسه جامعه
فرانسوي سنن و ارزشها به مردم گرايش ميزان كاهش همچنين و اخلاقي ارزشهاي افول
جامعه مختلف لايههاي پنهان دغدغه به كه كرده تحميل جامعه به را سردرگمي حس نوعي
.است شده بدل
بر حاكم ديوانسالاري در موجود فساد به تند و سخت حمله كنار در سخنانش در لوپن
جنايت ، و جرم افزايش و بيكاري چون موضوعاتي قبال در دولت فرانسه ، عملكرد جامعه
اصلي علل از را آسياييتبارها و آفريقاييها خصوصا و خارجيان مهاجرت روند ادامه
است دانسته شغلي فرصتهاي انتقال و جامعه ناهمگوني و بيثباتي جنايت ، و جرم افزايش
مردم براي است اين واقعيت اما دانست نژادپرستي ميتوان را سخنان اين هرچند و
ممكن اظهارات اين هستند ، گريبان به دست سختي اجتماعي اقتصادي ، شرايط با كه فرانسه
هماهنگ صفبندي كه است دليل همين به شايد.نژادپرستي جز كند تداعي را چيزي هر است
دست از را نظر مورد اثربخشي آن لوپن خارجي مخالفان و داخلي ميانهروي و چپ احزاب
.است داده
نتوانسته نيز او شخصيت تخطئه حتي و است روئينتن آنان حملات برابر در لوپن گويي
.بكاهد وي از فرانسه مردم مختلف اقشار استقبال ميزان از
فرانسه جامعه دروني نداي برگزيده خود انتخاباتي شعار عنوان به لوپن آنچه واقع به
گرفته قرار بيمهري و بيتوجهي مورد گذشته سالهاي طي چنان آن مطالبات اين و است
فرانسه مردم در اثري هم لوپن شخصيت تخريب براي همهجانبه و شديد تبليغات حتي كه
مهم اين عهده از طاغي لوپن اميدوارند و هستند خود مطالبات تحقق خواهان آنها.ندارد
.برآيد
همان فرانسه.است راه در نو انقلابي و بازگشته سال 1968 به ديگر بار فرانسه گويي
آن از ديگر چپها كه تفاوت اين با دارد را پنجم جمهوري شكلگيري روزهاي هواي و حال
هر از بيش راستيها پرحرارت و تند شعارهاي و نيستند برخوردار سابق نفوذ و فروغ
ناظران از بسياري.كند جلب خود به را فرانسه مردم از وسيعي طيف توجه توانسته زماني
آبستن را فرانسه در موجود شرايط فرانسه از خارج اروپايي تحليلگران و
شيراك بلامنازع پيروزي از كه ادعاهايي برخلاف و ميدانند جديد شگفتيآفرينيهاي
و كهن قاره زمامداران دغدغه از اروپايي پايتختهاي در موجود تاب و تب ميدهد خبر
.دارد حكايت لوپن پيروزي احتمال
مسلمانان از توجهي قابل تعداد كه فرانسه مذهبي اقليتهاي تپنده قلب مارسي ، در حتي
در او و بود چشمگير لوپن آراي ميزان داده جاي خود در را كشور اين ساكن يهوديان و
مارسي.داد اختصاص خود به را شهر اين در ماخوذه آراي كل درصد انتخابات 17 اول دور
تنگ به جامعه بر حاكم بيعدالتي و فقر از مردماش كه است فقير نسبتا شهري
مناسب مفري را افراطي ديدگاههاي جامعه بر حاكم ناامني احساس دليل به و آمدهاند
را سياه قاره مهاجران هجوم شهر اين مردم.ميپندارند موجود شرايط از گريز براي
خارجيهاي اخراج از صراحت با كه بود لوپن اين و ميدانند فحشا و فقر بيكاري ، دليل
كالبد بر تازه روحي او "پدري سرزمين و خانواده كار ، " شعار.كرد صحبت غيراروپايي
اشاعه از جلوگيري و اخلاقي ارزشهاي حفظ بر او پافشاري و دميد فرانسه مردم خسته
مردم سردرگمي احساس كه است عاملي سختگيرانه قضايي قوانين وضع با جنايت و فساد
.ميدهد تسكين حدودي تا را فرانسه
از بيش تاكنون راست افراطي احزاب است ، آورده روي راستها به كه نيست فرانسه تنها
و پرتغال دانمارك ، در راستها هماكنون و كردهاند فتح را اروپايي كشورهاي از نيمي
همه اخراج خواهان آشكارا كه ولامسبلاك حزب بلژيك در.هستند قدرت شريك نروژ
بروكسل در حاكم ائتلاف حزب بزرگترين به است كشور اين از غيراروپايي خارجيهاي
بودن نئونازي به كه بوسي اومبرتو و فرانكوفيني جيان ايتاليا ، در.است شده تبديل
كليدي سمتهاي دارند برعهده را شمال اتحاد خارجيستيز حزب رهبري و دارند شهرت
رسانهاي غول سيلويوبرلوسكوني ، و دادهاند اختصاص خود به را ايتاليا كابينه
.است گرفته دست به را ايتاليا حاكميت سكان هدايت راستگرا
پايان از پس بار اولين براي اسنار ماريا خوزه حزب اسپانيا سال 2000 انتخابات در
و آمد فائق كشور اين پارلمان محافظهكار اكثريت بر سال 1975 در فرانكو ديكتاتوري
افراطي راستهاي بازگشت از نشانهاي و ماند باقي اسپانيا قدرت هرم راس در ديگر بار
.ميخورد چشم به نيز هلند و سوئد آلمان ، در
به اروپا تا شده موجب اروپايي دولتهاي موفق نهچندان اجتماعي اقتصادي ، سياستهاي
بايد را راستي گرايشات اين ريشه و شود بدل افراطيگري مجدد ظهور براي مناسب بستري
در موجود دغدغههاي به راستيها مطالبات طرح نوع ليكن جست اروپايي جامعه اعماق در
.است زده دامن اروپا آينده مورد
اروپا به نگاه
فرانسه در دموكراسي بالندگي
دهشيار حسين دكتر
اما ناكارآمد را دموكراسي كه هنگامي بريتانيا پير استعمار رهبر چرچيل وينستون
از بيش كرد مطرح سياسي و اخلاقي كليتهاي نفي و آزادي تبلور براي گزينه مطلوبترين
.بود جهاني صحنه در غربي دموكراتيك كشورهاي قدرتمندي دروني غايي علت بيانگر چيز هر
عدم و فرانسه جمهوري رياست انتخابات دوم دور به صعود در لوپن ماري ژان پيروزي
چهار از بيش در كه كشور اين سوسياليست رهبر اولين عنوان به ژوسپن ليونل توانايي
درك قابل بلكه پيشبيني قابل تنها نه يابد راه دوم دور به است نتوانسته گذشته دهه
بوسيله راي ميليون پنج از بيش كسب بلكه نپيوست وقوع به زلزلهايبود هم
آرا صدم هفتادوچهار از است توانسته گذشته سال سي طي كه ساله سه و هفتاد سياستمداري
قواميافتن نشانگر يابد ، دست سال 2002 در آرا درصد از 6/17 بيش به سال 1974 در
.است فرانسه در حاكم فرهنگي و اقتصادي سياسي ، ساختارهاي عملكرد به منفي نگرش
حاكميت تقسيمپذيري است دموكراسي مختصات از كه اخلاقي فردگرايي و سياسي فردگرايي
تقدم حكومت بر حقوقي و زماني لحاظ از انساني فرد كه اين جهت به ميكنند ، تضمين را
چالش به را او و بنشيند خود و حقوق ارزيابي به كه است برخوردار حق اين از دارد ،
جنگ پايان دنبال به آلماني و ايتاليايي فرانسوي ، بالاخص اروپايي ، نخبگان.بگيرد
حيطههاي در اروپايي كشورهاي وسيعتر نزديكي كه بودند نظريه اين بيانگر دوم جهاني
بر مبتني و واحد اروپايي ايجاد به منجر بلندمدت در اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي
انساني رفاه و اقتصادي رفاه شاهد اتحاديه اين بطن در كه ميگردد واحد اساسي قانون
.بود خواهيم گستردهتر
از بيش آمريكا قدرت متوازنكردن بالاخص گوناگون دلايل به كشورها اين در چپ جناح
در چه آن اما.كرد پافشاري فراملي ساختارهاي ايجاد و حاكميتها تفويض اصل بر همه
شديدتر فشار و طبقاتي فاصله وسيعتر افزايش بودهايم شاهد اروپا در گذشته دهه پنج
مداوم تضعيف اين كنار در.است اقتصادي توسعه بطن در ضعيف اقتصادي گروههاي بر
و مطلوب توزيع براي اقتصادي ساختارهاي كارآيي عدم از برخاسته كه اقتصادي پايگاه
.بودهاند سياسي نخبگان بين گسترده مالي فساد شاهد مردم است جامعه دو منابع عادلانه
با ليكن است گشته پاريس شهرداري دوران در مالي استفاده سوء به متهم شيراك ژاك
اتهامات به پاسخگويي از است توانسته جمهور رئيس مقام قانوني مصونيت به استناد
جرم به فرانسه قضايي مهم مقامات از يكي محاكمه گذشته ماههاي در.كند خودداري
مطبوعات در گسترده گونهاي به معشوقهاش مالي تامين براي خود موقعيت از استفاده
.يافت انعكاس فرانسه
حل براي قبولي قابل عملكرد چپ گروههاي گذشته دهه چند طول در كه اين به باتوجه
در مطلوب حركت براي آنان مشهود ضعف و نكردهاند ارائه اقتصادي و سياسي معضلهاي
گروههاي مداوم وليكن تدريجي گسترش شاهد آمريكا با اقتصادي و سياسي برابري جهت
.بودهايم اروپا در تندرو راست
در اومبرتوبوسي بلژيك ، در ولانزبلاك قبيل از تندرو راستگراي رهبران محبوبيت
سنتي نخبگان شكست بازتاب نيكي به هلند در فورتي بيم و اتريش در هايدر ايتاليا ،
حضور عدم.است مردم اقتصادي سياسي ، خواستهاي به پاسخگويي براي چپ جناح در مخصوصا
يعني ديگر درصد سي به نزديك راي و انتخابات در دادن راي واجدان درصد سي از بيش
ساختار او مانند افرادي كه است جهت بدين لوپن ماري ژان به راي ميليون پنج حدود
.بردهاند سوال زير نيستند كنوني مشكلات جوابگوي كه را حاكم رويههاي و حاكم
ضعيف اقتصادي پايگاه جهت به دادند راي لوپن به كه درصدي اتفاق 6/17 به قريب اكثر
فاقد اغلب نيز كه را غيراروپايي خارجيهاي هستند ، پائين طبقات جزو كه اين و خود
محدودي مشاغل به دستيابي براي خود رقيب ضعيفند اقتصادي توان داراي و فني تخصص
داشته قومي جنبه كه آن از بيش آنها منفي نگرش هستند ، آن حفظ صدد در كه مييابند
رقابت اين از استفاده با لوپن مانند رهبراني.است اقتصادي نيازهاي از برخاسته باشد
لوپن.شوند نزديك قدرت به توانستهاند كه است اقتصادي منابع به دستيابي براي
چپ طبيعي متحدان كه كارگران:آورد دست به قشر سه ميان از را راي ميزان بيشترين
.آيندهاند بيمناك كه جوانها و هستند گليستها طبيعي متحدان كه كشاورزان هستند ،
عملكرد از را صدمه بيشترين كه اقتصادي ضعيف اقشار براي را فرصت اين دموكراسي
خود اعتراض صداي دادن راي طريق از تا ميآورد فراهم شدهاند متحمل حاكم ساختارهاي
به پاريس اهالي و نخبگان روشنفكران ، بين را راي ميزان كمترين لوپن.كنند بيان را
او قبيل از افرادي و لوپن پيروزي.برخوردارند مطلوب اقتصادي رفاه از كه آورد دست
نگرفته صورت جامعه در منابع بهينهسازي و منافع عادلانه توزيع كه است مفهوم اين به
.است
سازنده نهايت در اما ميآيد نظر به تخريبگر او ارزشهاي جهت به چند هر لوپن صعود
پاسخگويي و خود سياستهاي مجدد ارزيابي به ميكند مجبور را حاكم نخبگان كه چرا است
.بپردازند مردم نيازهاي به مطلوبتر
و ايتاليا بلژيك ، هلند ، اتريش ، كشورهاي در لوپن امثال كه اين براي مردم راي
نشانه بكشند چالش به را حاكم اقتصادي و سياسي ناكارآمد ساختارهاي بتواند دانمارك
است دموكراسي پيروزي نشانه مردم راي.است فرد سياسي حاكميت و دموكراسي بالندگي
حقوق تحقق در سياسي رهبران كه ميشود بلند هنگامي "فاشيسم پاي صداي" چراكه
.شوند مواجه شكست با است انساني آزادي و اقتصادي رفاه همان كه مردم دموكراتيك
راي نيز دموكراسي بقاي تضمين حال عين در اما است مردم راي دموكراسي آشيل پاشنه
.است مردم
در همشهري ضمايم تحريريه با ديدار
مطبوعات نمايشگاه
ماه همشهري ، همشهريديپلماتيك ، جمعه همشهري همشهريتهران ، |
مهدوي اميرحسين :اقتصاد
گروه
ابك حميدرضا :انديشه
گروه |
ارديبهشت جمعه13 |
غلامي احمد :هنر و ادب
گروه
فرهمند
مهرداد :بينالملل گروه |
ارديبهشت شنبه 14 |
فيضاللهي كاوه :دانش گروه |
ارديبهشت يكشنبه 15 |
راهبر آرش :ورزش گروه |
ارديبهشت دوشنبه 16 |
خوشنويس حسين :گروهسياسي |
ارديبهشت سهشنبه 17 |
(تهران همشهري) رهبر محمد :اجتماعي گروه |
ارديبهشت 18
چهاشنبه
|
كرمي مهران قوچاني ، محمد |
ارديبهشت پنجشنبه 19 |
رسائل حسين
هنرامير و ادب گروه
(تهران
همشهري) |
ارديبهشت جمعه 20 |
اروپا در اسرائيلي ضد موج
گرفت قرار افراطي مليگرايان هجوم مورد انگليس در كه كنيسهاي
اسرائيل از را خود حمايت آمريكا كه ندارد ياد به را زماني هيچگاه جهاني جامعه
اردوگاههاي و شهرها به اسرائيل اخير سركوبگرانه حملات حتي.باشد كرده متوقف
چنين حال اين باكند وارد خللي همهجانبه حمايت اين در است نتوانسته نيز فلسطيني
برخي.ميشود ديده كمتر حداقل يا نميكند صدق اروپايي كشورهاي بيشتر مورد در حالتي
آنان رويه همانند اسرائيل برابر در اروپاييان موضع فعلي شرايط در كه دارند عقيده
از اروپا اتحاديه نمايندگان پيش چندي.است آپارتايد زمان جنوبي آفريقاي مقابل در
مينامد ، خود استقلال روز اسرائيل كه آنچه مناسبت به لندن در اسرائيل سفارت در حضور
.برانگيخت را اسرائيليها خشم موضوع اين و كردند خودداري
بر اسرائيلي مقامات اصرار است ، آمده آن مردم و غزه نوار سر بر كه آنچه مشاهده
در فلسطينيها رهبر عرفات ياسر كردن محبوس نيز و فلسطيني مناطق در شهركسازي ادامه
.گيرد قوت اروپا نقاط بيشتر در يهودي ضد احساسات كه است شده باعث خود كار دفتر
(اسرائيل) بزرگ قدرت يك آن در كه است محلي درگيري يك انتفاضه اروپا ، ديدگاه از
ميتوان را ديدگاهي چنين.است داده قرار خود نيرومند چنگال در را ضعيف فلسطينيهاي
لابي خود شماره چند در "استيستن نيو" نشريه.يافت قاره اين مطبوعات سطور ميان در
بيدريغ حمايت عامل را آن و است داده قرار انتقاد مورد را آمريكا در اسرائيل
.ميداند تلآويو از واشنگتن
سوي از دموكراتها به مالي هداياي و كمكها درصد كه 60 ميشود متذكر نشريه اين
را اسرائيل از آمريكا حمايت حدودي تا ميتواند موضوع اين و ميشود تامين اسرائيل
.كند توجيه
گاهي بلكه نميشود ديده كشورها اين مطبوعات در تنها اروپا در اسرائيلي ضد احساسات
مناطق اسرائيلي نيروهاي كه آن از پس.ميگيرد خود به نيز عملي جنبههاي اوقات
تظاهرات و حملات دادند ، قرار هجوم مورد را باختري كرانه و غزه نوار فلسطينينشين
يهوديان كنيسههاي و مدارسرسيد خود اوج به اروپايي شهرهاي در يهودي و ضداسرائيلي
هجوم مورد يهوديان لندن شمال در گرفت ، قرار حمله مورد آتشزا بمبهاي با فرانسه در
پيراهن به ملبس داشتند شركت ضداسرائيلي تظاهرات در كه افرادي رم در و گرفتند قرار
.بودند انتحاري بمبگذاران
مشكلات با فزاينده شكلي به اروپايي يهوديان خاورميانه ، در بحران گرفتن بالا با
اروپايي كشورهاي بيشتر در ضداسرائيلي حملات و احساسات.ميشوند مواجه گوناگوني
سوي از شده منتشر گزارشهاي طبق.است حادتر فرانسه در موضوع ولي ميشود ديده
حمله مورد تاكنون 360 فلسطين شهرهاي و اسرائيل هجوم آغاز زمان از فرانسوي ، مقامات
تاكنون دوم جهاني جنگ زمان از كه است گرفته صورت آنان موسسات و يهوديان به
پيوست وقوع به (فروردين 11) مارس حملات 31 اين شديدترين از يكي.است بوده بيسابقه
.گرفت قرار حمله مورد آتشزا بمبهاي با مارسي بندر در "اورآويو" كنيسه آن طي كه
به گلوله شليك به ميتوان گرفته صورت يهوديان عليه فرانسه در كه حملاتي ديگر از
اشاره بودند يهودي همگي كه فوتبال بازيكنان شتم و ضرب و يهوديان فروشگاههاي سوي
.كرد
خويشتنداري با تا خواست كشور اين مردم از سخناني طي فرانسه جمهور رئيس شيراك ژاك
فرانسه كشور وزير.كنند ياري خشونتها به دادن پايان براي را پليس نيروهاي صبر و
.هستند آفريقا شمال و عربي كشورهاي از شده دستگير افراد بيشتر كه است كرده اعلام هم
رهبر لوپن ماري ژان ظهور است كرده مضطرب را فرانسه يهوديان پيش از بيش كه آنچه
بودن يهودي ضد به لوپن.است كشور اين جمهوري رياست انتخابات در افراطي راستگراي
"دوم جهاني جنگ تاريخ جزئيات از يكي" را نازيها گاز اتاقهاي هم يكبار و دارد شهرت
.است خوانده
يك سوزاندن كه است شده گزارش يهودي موسسات به حمله از متعددي موارد نيز بلژيك در
جامعه اقداماتي چنين.است موارد اين جمله از كنيسه يك سوي به شليك و كتابفروشي
دلهره با توام مذهبي مراسم اجراي كه شكلي به است كرده نگران بسيار را بلژيك يهودي
.است شده هراس و
كشور اين در يهود ضد احساسات كه شود باعث انگليس در يهوديان با پليس نزديك همكاري
عدهاي حمله مورد لندن شمال در كنيسهاي پيش هفته چند حال اين با.شود ديده كمتر
از يكي روي شكسته صليب علامت و شد شكسته پنجرهها آن طي كه گرفت قرار ناشناس
معبد داخل در انگليس پرچم درآمدن اهتزاز به.شد نقاشي كنيسه داخلي ديوارهاي
طبق.داشتهاند دست حمله اين در راستگرا مليگرايان كه باشد اين نشانگر ميتواند
ضديهودي حملات قرباني انگليسي يهودي پانزده آوريل ، ماه اول هفته سه طي پليس گفته
.است گرفته صورت لندن در آنها بيشتر كه شدند
بمب پرتاب.است شده ديده يهودي ضد حملات آن در كه است كشورهايي جمله از نيز آلمان
ايستگاههاي از يكي در يهود زن دو به حمله و يهوديان كنيسههاي از يكي به آتشزا
است خواسته يهوديان از آلماني مقامات از يكي.است موارد اين جمله از برلين متروي
آسيبي آنان به تا كنند پنهان را خود مذهبي نشانههاي منزل ، از شدن خارج هنگام كه
.نرسد
سياستمدار نگاه
متعهدند اجتماعي عدالت به هنوز چپها
كوك رابين
عبادتي عليرضا:ترجمه
اتحاديه رئيس عوام ، مجلس در كارگر حزب فراكسيون رئيس مقاله اين نويسنده
انگليس سابق خارجه وزير و اروپا سوسياليستهاي
نگرانكننده قطعا فرانسه جمهوري رياست انتخابات نخست دور در لوپن ژانماري پيروزي
گذشته سال چند طي را اروپا در انتخابات گرايشهاي كه آنان براي متاسفانه اما است
پيشرفت سال ، چند اين در دائمي و ويژه رويداد.نداشت تعجب آن كردهاند دنبال
اروپا در چشمگير و مطرح اقليت موقعيت به حاشيهاي وضعيت از سياست ، در راستگرايان
.است بوده
اتفاق حال به تا.شد تكرار پاريس در حالا و روتردام كپنهاك ، وين ، در الگو اين
.برود فراتر نامزدها ميان در پنجم رتبه از افراطي راستگراي يك كه بود نيافتاده
.بگذارد پشتسر دانمارك و اتريش دولتهاي در را ميانهرو چپ كه است شده موفق گرچه
پيدرپي و دافعهدار پاسخي كه است اين شده برخوردار اساسي اهميت از امروز چه آن
.شود گرفته نظر در آنان سياسي مرزهاي گسترش و تازها و تاخت از جلوگيري براي
.است كرده پيدا اروپايي كشورهاي كل سطح در ابعادي ملي ابعاد بر علاوه كه وظيفهاي
مشاركتجويي و همكاري مقابل نقطه راستگرايان در كوتهبين شوونيسم و هراسي بيگانه
اروپاي معماري به كه نيرويياست شده نهاده بنا آن براساس اروپا اتحاديه كه است
و خاص قومي هويت از جانبداري و تعصب و نژادي برتري سياست از انزجار داد ، حركت مدرن
.ميشود ناشي تعصب و سياست اين از كه بود خشونتي و ويرانگري از تنفر همچنين
اروپا دل در كه حالي در داد ادامه مردم ميان مرزها برداشتن به بتوان نيست ممكن
دليل همين به.هستند مردمشان ميان مرز ايجاد مشغول خود داخلي سياست در سياستمداران
براي و كنند ابراز را خود دغدغه اروپا دموكراتهاي سوسيال كه است واجب و لازم
.شوند متحد اروپا از بخشهايي در افراطيگري گسترش و ظهور برابر در واكنش
ناشي تهديد و راستگرايان پرده پشت جريانات افشاي و رسوايي بايد ما واكنش نخستين
و مهاجران آن در كه "بلا رفع براي قرباني" سياست.باشد آنها گرفتن قدرت از
شدن عميقتر به فقط شوند ، قرباني بايد و ملتند مصيبتهاي و بلاها باني اقليتها
حل نيز را مشكلي هيچ و انجاميد خواهد جامعه درون بحرانهاي و تنشها شكافها ،
.كرد نخواهد
و مخالفند جهانيسازي با ميكنند ادعا راستگرايان ميشنوم است روزي چند
اتفاق به قريب اكثريت.است اشتباه بنيان از اين.است چپگرايان نظير شعارهايشان
تجارت بينالمللي ، سرمايهگذاري جهانيسازي ، با مخالف چپگرا تظاهركنندگان
محيطي زيست مسايل زمينه در محكمتر مليتي چند توافقنامههاي و منصفانهتر
همچون جهاني تحقق با راستگرايان مقابل نقطه در درست كه حالي در ميكنند ، پشتيباني
روز به روز مليتي چند جابهجايي و تحرك آن در كه وابسته هم به و پيچيده هم در كلاف
ايجاد توهم رايدهندگان در راستگرايان ادعاي اين.مخالفند شدت به مييابد ، افزايش
گذاشت ، سرپوش مدرن دنياي واقعيت بر نميتوان ملي شوونيسم با كه حالي در.كرد خواهد
.نيست سازگار مدرن دنياي با و دارد ريشه ملت اين گذشته در آن ايدئولوژي
جوامع براي نئوفاشيسم بيفايدگي و راستگرايان تهديد درباره افشاگري و رسوايي حتي
را دوباره تلاشي سياسي نيروي بازسازي براي بايد ميانهرو چپ.نيست كافي امروزي
افكار نگرانيهاي به درخور و مثبت پاسخهاي يافتن با بايد را كار اين و كند آغاز
از.پذيرد صورت است شده راستگرايان سمت به مردم آراء سوقدادن باعث كه عمومي
و نظم اروپا ، در موارد ، اغلب در.است جنايت رشد عمومي افكار نگرانيهاي مهمترين
اين ، وجود با.است بوده راستيها براي برگبرندهاي آن به پرداختن و قانون
موجب جنايت گسترش و شيوع از مردم دغدغه كه است معتقد انگليس نخستوزير تونيبلر
به ميتواند حتي چپ سياستمداران صحيح برخورد با نميشود چپگرايان موقعيت تضعيف
كه تعهدي دهند نشان كه بيابند خوبي فرصت چپ احزاب اگر.شود تبديل مثبت جنبهاي
و جور با مبارزه براي اساس و پايه بهترين دارند اجتماعي همبستگي و انسجام به نسبت
آن راس در كارگر حزب كه دولتي دوره طول در جنايت كاهش مثال عنوان به.است جنايت
همين با مشابهاست جوانان ميان در بيكاري كاهش در چشمگير پيشرفت مديون بوده ،
نقاط نشاندادن حس اين شكست راه تنها كه است راستگرايان مسموم نژادپرستي مقوله
امروز اگر ما كشورهاي.ميكنند ايجاد جامعه در فرهنگ چند از مجموعهاي كه است قوتي
است شوربخشي موجهاي و متنوع فرهنگهاي انواع وجود خاطر به است بشاشتر و شكوفاتر
كرده تلاش گزيده سكني كشورها اين در كس هر كه آمده وجود به واقعيت اين اثر در كه
پيشرفتمان ترتيب اين به.ببيند خود وطن مانند كرده انتخاب زندگي براي كه را محلي
نه خارجي كشورهاي با ارتباط وضعيت ، اين در چون است شده امكانپذير مدرن دنياي در
نژادپرستي.داد خواهد قرار پيشرفت جاده در را ما بلكه نميشود محسوب تهديد تنها
ايجاد موذيانه جاذبهاي ميدهد پيچيدگيها از مردم وحشت به كه سادهاي پاسخ با
خود اجتماعي و شغلي امنيت كه مردمي نگراني و دغدغه با مقابله براي اگراست كرده
جاذبه شود ، انديشيده چارهاي ميبينند خطر در اقتصادي سريع تغييرات دليل به را
ارمغان به شكوفايي كساني براي فقط جهانيسازي.ميبازد رنگ نژادپرستي به كاذب
كساني عوض در.دهند افزايش خود در را بينالمللي بازاريابي مهارتهاي كه ميآورد
آسيب معرض در بينالمللي ، بيرحم رقابت در نميكنند پيدا دست مهارتها اين به كه
.ميگيرند قرار جديتري
روي ميكنند طلب كمتري دستمزد كه فقيرتر كشورهاي به مشاغل كه است اين هم آن نتيجه
دچار كه صورتي در بود چپگرايان از هميشگيشان پشتيباني كه كساني.ميآورد
به نگرانيها و دغدغهها به كه صورتي در و بشوند تغييرات اين از ناشي دغدغههاي
نژادپرست و افراطي راستگرايان شعارهاي سمت به نشود داده صحيحي پاسخ آنها جاي
گرايش جلوي تا است باقينمانده اروپاييان براي ديگري اقدام هيچ.ميشوند متمايل
نخواهد آساني كار.بگيرد را سوم جهان كشورهاي به انبوه توليد انتقال براي جهاني
تمامي بايد ما اما.دهيم گسترش هم فقيرتر كشورهاي به را پيشرفت و توسعه كه بود
داخلي نابرابريهاي و جهاني اقتصاد ميان ارتباط جلوي تا دهيم خرج به را خويش مساعي
رقابت گسترش و بسط امكان كه كردهاند ثابت دموكرات سوسيال دولتهايبگيريم را
داخلي اقتصاد در غني و فقير ميان شكاف ايجاد از جلوگيري حال عين در و بينالمللي
حزب عهده بر كه انگليس دولت اخير دوره دو حين ميدهد نشان اخير آمارهاي.دارد وجود
آخر از پنجم كه انگليس مردم درآمد اروپايي كشورهاي ساير با مقايسه در بوده ، كارگر
نشان حال به تا تاچر دولت زمان از موضوع اين و است رسيده اول از پنجم به حالا بود
به هنوز كه كنند ثابت هميشگي حاميان به بايد چپگرايان.دارد چشمگير دگرديسي از
با بايد باشد موفق بخواهد ميانه به متمايل چپ جنبش اگر.متعهدند اجتماعي عدالت
اخير رشد.دهد تشكيل ائتلاف - گراترند آرمان كه - متوسط قشر و ديرينه حاميان
به بايد كنند حفظ را خود اتحاد چپها باشد قرار اگر كه ميدهد هشدار راستگرايان
.كنند نگاه چشم يك به ائتلاف اعضاي همه
تريبون هرالد: منبع
14_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا ترجمه
تزايدي روبه شكل به آمريكا متحده ايالات نقش كه بود شده موجب شرايطي چنين وجود
عرضه به قادر اسرائيل چه آن تمامي باراك ميكرد گمان عرفات كه جا آن تا شود تضعيف
تسهيل شد قائل ميتوان آمريكا براي كه كاركردي تنها و است داده ارائه را بود كردنش
چشمپوشي غيرقابل مطالبات و خواستهها از حمايت و موافقتنامهها پيشنويس تهيه
.است اسرائيل
داشت باور عرفات كه - يگانهاي تاثيرگذار عامل و بيبديل قدرتي جايگاه از آمريكا
عمل جامه فلسطينيان نظر مورد برنامه به تالمآور و طولاني مذاكرات بدون است قادر
گفته چه آن.كرد سقوط ميشد قلمداد حاشيهاي آمريكا نقش كه نقطهاي به - بپوشاند
با مستقيما دوطرف ديپلماتهاي مذاكرات ، نهايي بخش در چرا كه ميسازد عيان شد
سازمان غيرمنصفانه اظهارات بر است توضيحي همچنين و پرداخته گفتوگو به يكديگر
در او نقش مورد در كلينتون جمهوري رياست دوره پايان از پس كه فلسطين آزاديبخش
.ميشد عنوان خاورميانه صلح مذاكرات
دلال به منطقه استراتژيك و سياسي فضاي به شكلدهنده عنصري موقعيت از آمريكا افول
شد نتايجي حصول موجب مصالحه قانونمند و شده شناخته فرمولهاي قالب در ميانجياي و
گمان مذاكره طرف دو وقتي كه چرابود آمريكا اوليه اهداف مقابل نقطه در درست كه
تبيين و تعريف طرف دو بينابين موضعي يافتن با را خود نقش ميانجي كه باشند داشته
حد تا كه ببرند بالا اندازهاي به را خود مطالبات سطح كرد خواهند تلاش ميكند ،
ميگيرد قرار آنان فراروي كه ديگري راه.باشد نزديك آنان نهايي مطالبات به امكان
ارائه را مطلوبتري پيشنهاد بنبست ، از خروج براي شود وادار ميانجي تا است كارشكني
.دهد
تبع به و ديويد كمپ مذاكرات ضمن در كه بود وضعيتي همان آمريكا براي شرايط بدترين
مذاكره طرف دو از بيش حتي آمريكا كه آنگاه:آمد حاصل ديويد كمپ توافقنامه انعقاد
.ميرسيد نظر به آنها مشكلات فصل و حل براي راهكاري به دستيابي مشتاق
موقعيت در را خود يك هر كه داد سوق سويي به را مذاكره طرفين شرايطي چنين حدوث
طرف به كه بود گرفته قرار وضعيتي در عمل در آمريكا و ميديد آمريكا از باجخواهي
.بود شده بدل گفتوگوها ثالث
كه چرا يابد عينيت بايد كه چيزي - شود احيا را مجددا صلح ، ديپلماسي كه گاه آن
جديد دوره در آمريكا سهم - نميبيند خود فراروي ديگري عملي گزينه طرفين ، از يك هيچ
سياسي و استراتژيك فضاسازي نقش بر آمريكا ابرام و پافشاري به منوط صلح ديپلماسي
را مشخصي مقصد ميانجي كه بيآن طرف دو مواضع بين ميانجيگري.دارد متحده ايالات
.انجاميد نخواهد شد ، حادث ديويد كمپ در چه آن مشابه شكستي جز چيزي به كند دنبال
قرار توجه مورد آتي اقدامات راهنماي چراغ عنوان به بايد ميآيد پي در كه اصولي
در خصوصا ندارد ، را نهايي توافقي پذيرش آمادگي طرفين از يك هيچ كه آن اول.گيرد
كه است اين كرد ادعا ميتوان كه چيزي حداقل شده ارائه طرحهاي پياپي شكستهاي سايه
به دستيابي در تعجيل.بپوشد چشم خود اصلي مطالبات از نيست حاضر طرف دو از يك هيچ
بيشتري زمان به موضوع اينبيانجامد ديگري انفجار حدوث به است ممكن نهايي نتيجهاي
.است نيازمند تحول و تكامل براي
و مياني توافقهاي از يكسري بر ميبايست ديپلماتيك تلاشهاي مرحله ، اين در
باشد نهايي و جاودانه صلحي به دستيابي نبايد ديگر طرفين هدف.شود متمركز انتقالي
كه باشند همزيستي از طولاني دورهاي برقراري خواهان بايد طرفها همه بلكه
كه ايناست كرده تحميل طرفين به حاضر شرايط كه باشد واقعياتي انعكاسدهنده
و كنند استفاده ميشمارندش مقدس دو هر كه محدودهاي از مشترك صورت به ميتوانند
قوه بهكارگيري و صبر با بتواند كه ندارد قرار موقعيتي در طرفين از يك هيچ كه اين
.كند تحميل ديگر طرف به را خود خواست قهريه
تشكيل با خود مخالفت به بايد اسرائيل انتقالي ، توافقنامه از بخشي عنوان به دوم
توافقنامه از قالببندي در را خواسته اين يافتن تحقق و دهد پايان فلسطيني كشور
را فلسطيني كشور تشكيل موضوع بايد اسرائيل مقابل در و كند دنبال طرف دو نهايي
.كند دنبال جديت با و كرده تلقي جامعه دو همزيستي شرايط تبيين براي مناسب فرصتي
و اهداف با ليكن است درك قابل چند هر فلسطين دولت تشكيل مورد در اسرائيل ترديد
ميشود ، مترتب مذاكرات براي كه بنياديني عناصر از صرفنظر مذاكرات چشمانداز
محو چانهزني براي فاكتوري عنوان به گزينه اين اعتبار و ارزش.است انطباقناپذير
.است شده
نشست در فلسطينيان به خودمختاري اعطاي تكميلي گزينه عنوان به فلسطين دولت تشكيل
در آن نمود اوج نقطه كه شد مطرح بگين مناخن سوي از سال 1978 در اول ديويد كمپ
شده برخورد دولت رئيس يك چون سفرهايش در عرفات با امروز ، به تا و بود اسلو معاهده
رسميت به كشورها از بسياري سوي از فلسطيني كشور و دولت كه پاييد نخواهد ديرياست
تا فلسطين كشور موجوديت پذيرش از متحده ايالات است ممكن هرچند و شد خواهد شناخته
رسميت به را فلسطين كشور موجوديت نيز اروپايي كشورهاي حتي اما زند سرباز مدتي
.شناخت خواهند
.است كرده عمل عرفات دائمي فشار ابزار منزله به مورد اين در اسرائيل دودلي و ترديد
ماند خواهد باقي خود قوت به كماكان كه چالشي شود تاسيس فلسطين كشور كه چنان
عنوان به دست اين از قيامهايي و انتفاضه كه بود خواهد اسرائيل با همزيستي
باقي ورزند ، اجتناب آن از مطلق طور به نميتوانند طرفين از يك هيچ كه گزينهاي
.ماند خواهند
زماني گستره ايجاد و نهايي توافق به دستيابي بر پافشاري از اجتناب براي كه آن سوم
سال به دوم سيناي قرارداد در كه فرمولي همان ميتوان انتقالي دوره براي مناسبي
و قوت به ديگر توافقي با جايگزيني زمان تا كه معاهدهاي - شد گرفته كار به 1975
تلفيق هدف كه مناسب راهكاري عنوان به ميتواند - ماند خواهد باقي خود اوليه قوام
را موضوعات برخي فصل و حل براي بيشتر گفتوگوي ضرورت با انتقالي نامحدود دوره
.گيرد قرار استناد و استفاده مورد ميكند ، دنبال
ارضي مسائل بر ميبايست انتقالي توافقي به دستيابي براي مذاكرات كه آن چهارم
و مقدسه اماكن فلسطيني آوارگان بازگشت چون موضوعاتي طرح از بايد و يابد تمركز
بازگشت موضوع كه آن مهمتر.شود احتراز فلسطينيان بعدي ادعاهاي طرح ممنوعيت
.ميكند پيدا مستقيم ارتباط طرف دو قدرت موازنه با آوارگان
راست به انحراف
قنواتي زارعي اردشير
واقعيت شرق بلوك نام به هيولايي ديگر كه گذشته دهه در اروپايي سوسياليستهاي
خلا پوشش سوي به كه اين جاي به گردد اروپا مردم توهم و ترس موجب تا نداشت وجودي
و گشت متمايل راست طرف به بيشتر چه هر عكس به كند حركت رويداد اين از ناشي اجتماعي
يا داد دست از نيز را راست رويكرد مقابل در خويش گذشته مرزبنديهاي حداقل حتي
گزينه دو بين را چندان تفاوتي اروپايي شهروندان ديگر كه گونه آن.نمود مخدوش
.كنند مشاهده نميتوانستند راست و سوسياليست
چپهاي استقبال عدم موجب اروپايي سوسياليستهاي توسط راست طرف به گرايش اين
را چپ ائتلاف سوسياليستها همراه به بايد سنتي قالب در كه كمونيست احزاب و كلاسيك
چه چنان ميباشد مشاهده قابل عينه به سالها اين در ميدادند ، شكل راست مقابل در
راست استراتژي از دنبالهروي بواسطه كه را اروپايي سوسياليسم ديگر كلاسيك چپهاي
براي اطمينان قابل شريكي را ميغلتد فرو محافظهكاري دامن به بيشتر روزه هر جهاني ،
خنثي ، گزينهاي براي خواستهايشان و اعتبار هزينهكردن به حاضر و نميدانند خويش
از گرفتن فاصله با اروپايي سوسياليسم.بود نخواهند غيراكتيو و غيرتاثيرگذار
را انتخابي گزينه يك پتانسيل نئوليبراليستي نظم در ايزولهشدن و اوليه آرمانهاي
آنان دوزنده ، يك به تا است شبيه رفوگر يك به بيشتر و داده دست از راست مقابل در
چه چنان مردم كه ندادهاند تشخيص هنوز و نيستند هم خوبي تاجر كه گفت ميشود حتي
ابتياع اصلي دوزنده از را آن ميدهند ترجيح بپوشند را گذشته مدل لباس بخواهند
دوزندهاي از را آن داد خواهند ترجيح بازهم بپوشند نو لباسي بخواهند هم اگر و كنند
.باشد داشته اصل مارك كه كنند تهيه
تشخيص قدرت ديگر كه شدهاند نزديك راست به قدر آن سالها اين طي در سوسياليستها
ميان در راست گرايش همين و نمودهاند سلب اروپايي شهروندان از را مرزبندي و
و اكتيو قدرت يك از را آنان سالها اين طي در كه است بوده اروپايي سوسياليستهاي
يك پتانسيل و داده سوق دنبالهرو و توجيهگر قدرت يك به اجتماعي مطالبات به پاسخگو
ادعا اين چه چنان.است نموده سلب آنان از را كننده اقناع و متفاوت گزينه
شكست راست از اروپايي سوسياليسم بپذيريم كه بود خواهد واقعبينانه و قابلباور
اخير انتخابات همين طي در حتي كه همانگونه گشته درون از شكست يك دچار بلكه نخورده
آرا درصد توانستند 11 نمودند عمل سوسياليسم حزب از مستقل كه چپها ديگر نيز فرانسه
نيز بالاتري رشد يك از خود گذشته راي ميزان با مقايسه در و دهند اختصاص خود به را
عمل انتظار مورد ائتلافي چارچوب در فرانسه چپهاي چنانچه و بودهاند برخوردار
.باشند مطرح نيز اول گزينه عنوان به بودند قادر مينمودند
طبقه) جامعه بالاي لايههاي بيشتر تسلط و كنوني جهان كمي و كيفي آرايش به باتوجه
حقوق نقض تبع به كه (ميباشد راست كارانه محافظه رويكرد پشتوانه كه اجتماعي
لايههاي و شهروندان ميتواند اين كه داشت خواهد همراه به را جامعه پائين لايههاي
براي را مستعدي فضاي و دهد سوق راست رقيب گزينه سوي به را جامعه پائين و متوسط
درون از سوسياليستها.نمايد فراهم نئوليبرال مخالف و چپ نيروهاي طرف از آنان جذب
خواستهاي و منافع تامين در خويش ادعاهاي به نتوانستهاند چراكه خوردهاند شكست
كه بپوشانند عمل جامه بود خواهند آنان بالقوه پشتوانه كه اجتماعي لايههاي اين
. است زده رقم آنان براي را اتكا قابل اجتماعي پايگاه دادن دست از موجب همين
ها ترك براي فرانسه درس
كوهنورد نفيسه
ولي بود فرانسه كرد ، مطرح را بشر حقوق و آزادي دموكراسي ، كه كشوري اولين شايد
اتحاديه معيارهاي تمام مقابل در كه دادند راي فاشيست لوپن به فرانسويها امسال
ميكند ايستادگي اروپا
اتحاديه به پيوستن براي تركيه دولتمردان و جامعه آرزوي و اروپا به تركها نگاه
كشور هر از بيش تركيه سياسي محافل خاورميانهاي كشورهاي ميان از تا شد سبب اروپا
ژان پيروزي به و افتاد فرانسه جمهوري رياست انتخابات در كه اتفاقي به نسبت ديگري
نخستوزير ژوسپن ، ليونل مقابل در فرانسه افراطي راست جناح كانديداي لوپن ، ماري
تركيه سياسي صاحبنظران و تحليلگران.دهند نشان حساسيت انجاميد ، كشور اين چپگراي
در گوناگون نظرهاي اظهار به فرانسه انتخابات اول دور نتايج اعلام از پس روزهاي طي
.پرداختند خود كشور بر حاكم شرايط با فرانسه رخداد مقايسه و زمينه اين
قلب انتخابات":نوشت تركيه در صباح روزنامه فرانسه انتخابات نتايج اعلام پي در
مانند _ نكردهاند تبيين درست را خود انتخاباتي سيستم كه جوامعي.است دموكراسي
ملت.غريد فرانسه آسمان بر آذرخشي پيش هفته.ميبرند رنج قلبي نارسايي از _ تركيه
انتخابات دور اولين در داد نخواهند ميدان جريان يك به اينكه دادن نشان براي فرانسه
".كردند مجازات را سوسياليست ژوسپن ليونل
به چپها براي را خطر زنگ انتخابات اول دور در فرانسويها روزنامه ، اين ديدگاه از
به افراطي راست جناح كانديداي لوپن ، كردن تصفيه با نيز دوم دور در و درآوردند صدا
امتيازي انتخابات بودن مرحلهاي دو ترتيب بدينداد نخواهند عبور اجازه نيز فاشيسم
حاكم رژيم آنكه بدون مردم آن ، در كه ميشود محسوب فرانسه انتخاباتي نظام براي مهم
يا حزب به هم و دهند نشان را خود منفي عكسالعمل هم ميتوانند كنند خطر دچار را
.ندهند را حاكم نظام به ورود اجازه باشد مخاطرهانگيز حكومت براي ميتواند كه شخصي
حزب سوي از شيراك به دادن راي براي همگاني دعوت دوم دور در":داد ادامه صباح
اين نفع به مطمئنا و است حزب اين سوي از دموكراتيك حركت منطقيترين سوسياليست ،
اما.ميشود محسوب دموكراسي براي بيمهاي همگاني ، دعوت اين.شد خواهد تمام نيز حزب
".ندارد وجود تركيه در چيزي چنين
دست به مورد در اميدواركنندهاي خبرهاي گذشته هفتههاي طي كه است حالي در اين
تركيه مجلس قوانين كميسيون در.است شده منتشر تركيه در دموكراتيك پيشرفتهاي آمدن
به تصويب و طرح انتظار در احزاب و انتخابات اصلاح براي تبصره و ماده با 21 قانون
.است احزاب رهبران اشاره مستلزم آن تصويب و طرح اين شدن مطرح البته.ميبرد سر
تركيه مجلس در انتخابات قانون اصلاح مدافعان از كه تركيه مجلس نماينده چلبي ايشين
ديدار ملي حركت حزب رهبر باغچهلي دولت و ميهن مام حزب رهبر ييلماز مسعود با است
گفته به.دارند موضوع به مثبتي كاملا رويداد رهبر دو اين كه است كرده اعلام و كرده
نديدن و نكردن درك براي انتخابات غول موجود ، انتخابات سيستم با تركيه ، تحليلگران
يك بايد ميآيد ، پديد مردم در شده انباشته واكنشهاي از كه اجتنابناپذير ضررهاي
حزب ميورزد مخالفت تركيه در انتخابات قانون اصلاح با كه حزبي تنها.باشد كور غول
دوران در است معتقد كه است (تركيه نخستوزير اجويت بلند رهبري به) چپ دموكراتيك
.بيايد ميان به انتخابات واژه از نبايد سختي هيچ كنوني
و احزاب قانون اصلاح از استقبال براي همگاني شدن همسو كه زماني":مينويسد صباح
برگزاري براي فشاري و يافت خواهد نشاط و اميد حركت اين شود ، آشكار انتخابات
انتخابات سيستم تغيير خواهان كه خشمگين مردم.شد خواهد ايجاد نيز زودرس انتخابات
مخالفت آن با كه را احزابي تا يافت نخواهند جديد مجلسي تشكيل جز چارهاي هستند
".كنند مجازات دارند
ماه پنج تا چهار تركيه در انتخاباتي جديد سيستم شكلگيري موجود ، اطلاعات بنابر
.داشت خواهد نياز مدت همان به نيز سيستم اين با حكومتي نظام دادن وفق ميبرد زمان
و باغچهلي مدت اين طي.ميكشد طول سال يك درواقع انتخاباتي نظام تغيير ترتيب بدين
شدن نواخته از بعد كه چرا دهند انجام كاري هر اجويت ساختن متقاعد براي بايد ييلماز
شدن عملي از قبل معتقدند سياسي ناظران.نيست شدني انجام اصلاحات اين انتخابات ، طبل
.بود خواهد خودكشي منزله به انتخابات به موجود ائتلاف شريك سه اين ورود اصلاحات ،
نظر كه فرانسه انتخابات ماجراي در ديگري موضوع انتخاباتي ، سيستم علاوهبر
با ميتواند كه اروپاست در چپگرايان افول كرده ، جلب خود به را تركيه تحليلگران
.كند پيدا انطباق قابليت نيز تركيه داخلي اوضاع
مشابهي وضع نيز آلمان سراسري انتخابات در.شد بازنده كلاسيك چپ جناح فرانسه در
و آلمان صدراعظم شرودر گرهارد.نيست دلگرمكننده چپ جناح وضعيت و ميشود پيشبيني
.است شده مواجه شكست با محلي انتخابات در تاكنون كشور ، اين دموكرات سوسيال حزب رهبر
دور در شيراك گرچه.شد خارج فرانسه انتخابات دور از ژوسپن ليونل سوسياليست حزب
لوپن از بيشتر درصد فقط 98/2 او آراي ولي ايستاد انتخابات نخست سكوي در اول
زندگي آن در عرب مهاجر ميليون هشت تا پنج كه فرانسهاي در.است افراطي راستگراي
درصد شده ، 56 منتشر آمار طبق.شد پيروز امنيت مفهوم بر تكيه با لوپن ميكنند
از كه بودهاند كساني آنها اكثريت و بوده بالاتر يا سنين 45 از وي به رايدهندگان
واهمه پناهندگان و مهاجران حضور خاطر به خانوادههايشان براي ناامني و بيكاري
ده فقط لوپن براي سال تا 24 هيجده سني گروه آراي ميزان ديگر سوي از.داشتهاند
روزنامه.ندارد فرانسوي جوانان به گفتن براي حرفي لوپن اينكه يعني.است بوده درصد
روز":است نوشته خود سرمقاله در فوق موارد به اشارهاي با تركيه در مليت راستگراي
از پس و ميآورد بيرون خاك زير از را سرش فرانسه جمهوري رياست انتخابات غول يكشنبه
.برد خواهد فرو خاك زير را سرش دوباره مياندازد نگاهي اوضاع اين تمام به كه آن
نظاره لوپن پيروزي به دريچه اين از وقتي.بود خواهد دنيا كل براي بيدارباشي اين
دنيا خام عكسالعمل شايد اين.است واجب شكرش كه بوده موقع به آنقدر گفت بايد شود
دارا را مطلق اكثريت لوپن كه است باقي شكرش جاي باز.بود فرانسه اول درجه در و
نظر به البتهرسيد قدرت به ميتوان نيز مطلق اكثريت بدون تركيه در گرچه نيست
ميتواند كه آرايي از بيش لوپن براي انتخابات دوم دور در آرا افزايش ميزان ميرسد
ديگر بار يك اين ، .بود نخواهد شود افزوده تركيه در او همقطاران و همفكران آراي به
."اروپا اتحاديه براي بود هشداري
به دادن پاسخ بازكردند ، فرانسه انتخابات قضاياي به ترك تحليلگران كه ديگري زاويه
و ميسازد مطرح تركيه عليه بشر حقوق نقض خاطر به اروپا اتحاديه كه بود انتقاداتي
در مليت روزنامه.نميداند خود اعضاي جمع به پيوستن لايق را كشور اين دليل همين به
حقوق و آزادي دموكراسي ، كه كشوري اولين شايد":است نوشته خصوص اين در خود سرمقاله
ژوسپن كردن خاموش با رايدهندگان امسال ولي بود فرانسه كرد ، مطرح را بشر
اروپا اتحاديه معيارهاي تمام مقابل در كه دادند فاشيست لوپن به را رايهايشان
و لوپن سياسي ديد كدامين راستي به.ميخواند مبارزه به را آنها و ميكند ايستادگي
انتخابات در كه است احزابي براي تجديدخاطرهاي اين.شد او پيروزي باعث سخنش كدام
شايد.يافتند دست موفقيت به شكل همين به دانمارك و نروژ اتريش ، استراليا ، ايتاليا ،
كمي و بردارد تركيه روي از را خود ذرهبينهاي اروپا اتحاديه كه است رسيده آن زمان
را كار اين نميخواهد اروپا اتحاديه اگر.كند متمركز اروپايي كشورهاي ساير روي هم
حقوق احقاق براي تركيه درواقع.كند كار اين به وادار را آن بايد تركيه ملت بكند
يا است ، اين ما معيارهاي كه اين گفتن.است كرده پيدا فوقالعاده فرصتي خود
است آسان پذيرفت نخواهيم اتحاديه در را شما يا دهيد وفق آن با را خود ميتوانيد
معيارها اين گفتن ، "زندهباد" با باشد ، درست و حق به گفته اين كه هم هرقدر ولي
است جدي بسيار كپنهاگ معاهده معيارهاي به كردن عملي براي تركيهنمييابند حيات
حركت و بايستد خود دوپاي روي بتواند اينكه براي و ميرود جلو سينهخيز هنوز اما
و بشر حقوق مدعي كشورهاي از خيلي كه است درحالي اين اما.دارد نياز زمان به كند
".هستند خوردن سكندري حال در هنوز اروپا اتحاديه در دموكراسي
با نيز را تركيه به اروپا اتحاديه ديدگاه تركيه ، تحليلگران از دسته اين
مورد در او موضعگيريهاي بهخصوص دانستهاند ، مشابه او امثال و لوپن ديدگاههاي
و نويسنده ترنج ، توفانكشور اين ساكن مسلمان ميليون و 5/4 فرانسه مقيم مهاجران
در رفاه اسلامگراي حزب پيروزي با را فرانسه انتخابات در لوپن پيروزي ترك ، تحليلگر
تركيه نخستوزير عنوان به اربكان نجمالدين آمدن كار روي و سال 1995 انتخابات
تجربه نيز سال 1995 در ما را بهتزدگي و دهشت همين":است نوشته و كرده مقايسه
كرده خود مختص را مردم راي كه را حزبي مشروعيت بايد شما ميگفتند موقع آن.كرديم
دموكراسي به دهيد انجام را اين خلاف اگر.است دموكراسي لازمه اين.بپذيريد است
كه شديم تهديد وضوح به بعد.پذيرفت نخواهد را اين اروپا.كردهايد بياحترامي
و كرديم تجربه را رفاه حزب كابوس ما.برنميداريم چشم شما از باشد جمع حواستان
اربكان و شدند پختهتر همه كه زماني تا كرديم تحمل را متحجر اربكان مثل شخصي
به مجبور كند ايستادگي دموكرات يكپارچه نيروهاي فشار مقابل در نتوانست كه درحالي
.شد استعفا
بسياري روزها آن در آنكه جالب.يافت خاتمه تركيه براي رفاه حزب كابوس صورت اين به
متضاد را آن و نكرده قبول را دموكراتيك حركت اين فرانسه آنها راس در و كشورها از
براي ما مثل درست.ميكنند تجربه را كابوس همان خودشان حالا.ميدانستند دموكراسي
.آوردند هجوم خيابان به ببرد بين از و بكشد را دموكراسي ميخواهد كه كسي كردن نابود
فرانسه ، در راستافراطي جناح پيروزي دلايل از يكي او ، همفكران و ترنج توفان ديد از
نيز تركيه در اتفاق همين مشابه و است كشور اين چپ جناح در دوگانگي و انشعاب بروز
اربكان نميداد ، رخ انشعاب تركيه ، چپ جناح در اگر اينان ، نگاه از.است داده رخ
راستگرايان ديگر و اردوغان طيب رجب و نميديد هم خواب در را شدن نخستوزير روياي
".بياورند دست به كرسي مجلس در نميتوانستند
نگار روزنامه نگاه
طاعون
ديپلماتيك لوموند سردبير رامونه اينياتسيو
فخرطاولي كوروش:ترجمه
انتخابات اول دور جريان در گذشته ، آوريل تاريخ 21 در فرانسوي ميليون چرا 5/5
راي مليگرا بهشدت و يهودستيز بيگانهستيز ، افراطي راست حزب دو به رياستجمهوري ،
به الزاما شده ، ياد رايدهندگان انديشه و نگاه تحليل به كردن بسنده دادهاند؟
سياسي ، طبقه متن در ناسزاگويي است لازم.نيست انتخاب اين توجيهات و دلايل درك معناي
.بدهد اجتنابناپذير و عميق فوري ، "خودانتقادي" يك به را خود جاي
برپايي و احزاب رهبران چشمان شدن باز جامعه ، بيداري باعث رويهاي چنين اگر
نيك فال به را آوريل شوك 21 صورت آن در بايد شود ، بهتر و همبستهتر فرانسهاي
آن براساس كه قطعيت اين:بود ملموس قطعيت يك پاشيد ، فرو روز اين در آنچهبگيريم
فرانسه سياسي فضاي در نبايد هيچچيز جهان ، در تغييرات همه عليرغم ميشد گفته
گذشته سيسال همه مثل بايد سوسياليست ، و گليست قديمي حزب دو اينكه و ;كند تغيير
نتيجه اين به همگان كه است اين مسئله.كنند تقسيم خودشان بين را قدرت راحتي به
به قبل مدتها از تاريخيشان ماموريت و شدهاند فرسوده حزب دو اين كه بودند رسيده
ايجاد آدم در را احساس اين خودش شيوه به حزب دو اين از هريكاست رسيده پايان
برنامه و سازمان فقدان واسطه به منفعلشان ، و مشوش ساختار واسطه به كه ميكرد
.هستند مشكل دچار هويت ، و رهبر دكترين ، بدون و واقعي
اين به نتوانستهاند حزب ، دو اين از كدام هيچ كه بود داده نشان نيز قبلي انتخابات
فروپاشي دل از برآمده پساصنعتي جهان نوين واقعيات از ترسان فرانسوي ميليونها
اين به شده ياد حزب دو از هيچكدام ;نمايند توجه سرد ، جنگ پايان و برلين ديوار
حاشيهنشينهاي مزمن ، بيكاران حاشيهنشينها ، رهاشدگان كممقدار ، كارگران لشگر
محروم خانوادههاي و بيثبات جوانان زندگي ، نيروي از سرشار بازنشستگان جامعه ،
دوره تهديدهاي و ترس از هراسان مردمان اين تمام به ;نپرداختند فقر ، زيرخط
...بيهويتي
ديده آن در جامعه پايين لايههاي از برآمده مسئولي ديگر كه سوسياليست حزب ويژه به
اجتماعي كره يك در گويي ميشوند ، ثروت بر ماليات مشمول آن رهبران بيشتر و نميشود
نسبت را خودش حزب اين.ميكنند زندگي عامي ، مردم با نوري سال چندين فاصله با ديگر
مورد درداد نشان كر و كور فرانسوي راندهشدگان حاشيه به و محرومان رنج و آلام به
راستافراطي با نشر و حشر از راست رهبران برخي اگرچه كه گفت بايد نيز راستگرايان
ميشل مگردارند آنها با تفاهماتي كه ديگري مسئولان نيستند كم اما ميگيرند ، كناره
صداي پذيرش" كرد اعلام [سال 1998 در] كه نبود ليبرال راست رهبر پونياتووسكي ،
از غيراخلاقيتر رساندهاند ، قتل به اروپا در را نفر ميليونها كه كمونيستها
حزب مسيحي _ دموكرات رهبران مفسدهانگيز استدلال اين "است؟ ملي جبهه صداي پذيرش
سوق ملي جبهه با ائتلاف سوي به را (فرانسوي دموكراسي براي اتحاد) UDF ميانه راست
...برسد راستها به رياست منطقه ، پنج انتخابات در تا داد
كشور خوشخيالانه فرانسه ، سياسي نهادهاي ميشد ، فراگير اينگونه طاعون كه درحالي
را همسايه كشور سياسي زندگي روزگاري كه بليهاي ;ميانگاشتند مصون بليه اين از را
.كرد دگرگون كاملا
انواع هجمه مورد اروپا ، ديگر كشورهاي مثل فرانسه كه حالي در داشتيم حق آيا
ميبستيم؟ دل "فرانسوي استثناي" به بود ، گرفته قرار _ مدرنيته نام به _ زلزلهها
كنار ملي ، حاكميت كاهش اروپا ، اتحاد فرايند ليبرال ، جهانيسازي مثل زلزلههايي
بيهويتي ، فرهنگگرايي ، چند متحده ، ايالات هژموني مرزها ، شدن پاك فرانك ، گذاشتن
...رفاه دولت بحران
داد روي تكنولوژيك بزرگ خيلي جهشهاي و صنعتي دوره پايان فضاي در اتفاقات اين همه
تحمل غيرقابل اجتماعي بحرانهاي ايجاد و عمومي اقتصادي ناامني ظهور جز نتيجهاي كه
است شده تبديل طبيعي الزام يك به رقابتجويي منطق آن در كه بستري ;است نداشته درپي
برابر دردارد انتظاري قابل روزافزون رشد مختلف انواع از بزهكاري و خشونتورزي و
تيره چشمانداز مييابد ، افزايش نگرانيها تغييرات ، اين همه ناگهاني وقوع و شدت
.است منطقيگريزان و كنترل هرگونه از تاريخ گويي و ميرسد نظر به كدر جهان ميشود ،
شدهاند ، رها دولتهايشان سوي از كه كردند احساس فضايي چنين در شهروندان از بسياري
تاجرماب ، عناوين با رسانهها سوي از كه دولتهايي ;چپ دولتهاي چه راست دولتهاي چه
به بحران ، اين در شده گم شهروندان از بسياري.شدهاند توصيف فاسد و دروغگو متقلب ،
در روان و روح و نميكند روشن را آينده راه گذشته" كه ميكنند احساس توكوويل تعبير
اجتماعي بستر اين در و جديد كورانديشي اين لطف به..."ميزند گام تاريكي
كه كساني.شدهاند ظاهر دوباره پير جادوگران بينظمي ، و كينه و ترس با لعابخورده
جهان به بازگشت مدعي نژادپرستانه ، و اقتدارگرايانه عوامفريبانه ، استدلالات برپايه
را جامعه ناامنيهاي و مشكلات تمام كه [عوامفريباني] هستند "ميهن خانواده ، كار ، "
اهداف ثابتترين و سادهترين مهاجران ;ميدهند نسبت يهودي يا مغربي خارجي ، به
داراي فرانسويان ديد در و هستند اجتماعي تغييرات نماد زيرا ميشوند ، محسوب
.ميشوند ظاهر غيرقابل رقيبي همچون اندك ، توانمنديهاي
قبل سالها از كه است جنايتكارانه و نفرتبرانگيز پوچ ، گفتماني ملي ، جبهه گفتمان
خود به را "نفر يك از بيش فرانسوي ، چهار هر از" تحقيقي گزارشهاي برخي براساس و
بيكاران ، درصد كردند30 تاييد را آن نفر ميليونها آوريل در 21 و است ميكرده جذب
.دادهاند راي FN به شركتها روساي درصد و 17 جوانان درصد كارگران ، 20 درصد 24
گذشته روزهاي در فرانسه خيابانهاي كه جمهوريخواهي ، بلند گام كه است واضح كاملا
ژوئن ، در 16 نئوفاشيسم.ميشود نمودار مه راي 5 صندوقهاي در دادند ، شهادت آن به
قدرت متن در حاضر هميشه احزاب اگر امارفت نخواهد فراتر نيز مجلس ، انتخابات زمان
دهند ، ادامه عمومي خدمات كردن نابود به دهند ، ادامه خصوصيسازيشان ليبرال سياست به
دهند ادامه ما مالي بازارهاي طبع موافق نيروي تعديل و مستمري صندوقهاي ايجاد به
و برادرانهتر عادلانهتر ، جامعهاي برقراري بر مبني مردم خواست به همچنان اگر و
هميشگياش ، همكاران با اتحاد در نئوفاشيسم ، كه نيست بعيد نكنند ، توجهي همبستهتر ،
.برسد پيروزي به بعد انتخابات در
اروپا به نگاه
فاشيسم كمدي
شراقي ا عليرضا
از پس كابوسهاي و خوابها كه زني مياندازد ، پانزدهم لويي معشوقه ياد مرا "اروپا"
يك.نيفتاد اتفاق هرگز كه وقايعي ميدانست ، آينده وقايع تمامنماي آينه را خود سحر
سرگردان ، قاره فراز بر "سوسياليسم شبح" كه بود آن اروپاييان لسان لقلقه پيش دهه
و بودند ساخته رها را خود چپ احزاب چنبره در "ملت - دولت" سيزده باره يك به.است
آفتابي سواحل كناره در كه بود آسنار ماريا خوزه اسپانياي ناشده ، تسخير دژ تنها
آشفته خوابهاي فرانسوي معشوقه دوباره اكنونميزد لبخند شبح اين به جنوب ،
"شيراك ژاك" رقيب فرانسه جمهوري رياست انتخابات شگفتيساز "لوپن ماري ژان".ميبيند
مركز "انا" فارغالتحصيل شيراك.خاستگاه دو ميان رقابت دو ، اين ميان رقابت و است
آهسته ، كند ، پيشرفت روند ابتدا همان از و است كشور سياسي مديران و نخبگان تربيت
فارغالتحصيل لوپن و كرده دنبال را اروپا در حاكم نخبگرايانه اما محافظهكارانه
تا كرده هيجان وقف بيشتر را خود زندگي كه معروف چندان نه دانشگاهي از حقوق پرآشوب
خاكستر كند ثابت است آمده لوپن اكنون.سياست سپهر نخبگرايانه ارزشهاي پذيرش
است ، "موراس شارل" خويش ، سلف صالح خلف او نگوييم اگر.است زاينده و گرم هنوز فاشيسم
شباهتهاي ،(است خورده پيوند "عمل" حزب و فرانسه فاشيستي جنبش با نامش كه مردي)
گونه آن هستند ، "فروم اريش" فرضيه گوياي نمونه دو هر.دارد هيتلر آدولف با بسياري
مازوخيستي و ساديستي گرايشهاي از تركيبي:ميدهد شرح "آزادي از گريز" كتاب در كه
درگيريهاي در را خود چشم يك كه پرشرارت شهروندي:هست مكتوم نيز لوپن روان در
همسرش با بارزي ساديستي تمايالات و نامطلوب خصوصي زندگي و داده دست از خياباني
جنگهاي نوستالژي و رويا در و است نازي آلمان زمان آهنگهاي شيفته لوپن.است داشته
زندگياش از مهمي بخش.است بوده الجزاير و چين هندو ويتنام ، در فرانسه خشونتبار
و اذيت شكنجه ، خشونت ، اعمال به متهم بارها همچنين.است گذشته فوق كذايي نبردهاي در
يهوديان گورستان لوپن دارودسته.است شده جنگها خلال در غيرنظاميان و اسيران آزار
آشوب رنگينپوستان و سوريها تونسيها ، الجزايريها ، محله در و ميكنند تخريب را
و مسلمانان بيتالمقدس ، از دورتر كيلومتر هزاران كه نيست بيهوده.ميكنند پا به
.ميكنند تظاهرات و ميدهند سر شعار لوپن عليه هم كنار در مارسي يهوديان
از يكي كه كند پرواز فرانسه برآسمان گونه آن فاشيسم دروغين شبح بايد چرا اما
مجروح و تحقير" از سومي ،"اروپا در بادها جهت شدن عوض" از ديگري ،"گويد سخن زلزله"
حادثه و زمان بدترين اين" كند اضافه آخري و "روشنفكري ضد پيروزي" از چهارمي ،"شدن
اقتصادي ريشههاي "فاشيسم شبه" اين بيشك ".است بوده فرانسويان براي سال 1939 از
راه موفقيت با را "يورو" ژوسپن ليونل كه حالي در هم آن باشد ، داشته نميتواند
به 4/1 رقم 9 از را بيكاري نرخ كرده ، اجرا را هفته در كار ساعت قانون 35 انداخته ،
انواع و جديد اجتماعي قوانين برقراري اقتصادي ، رشد با همراه و رسانيده درصد
انتظارات "لمان ژاك" قول به كه آن گو.است داشته نظر در را اجتماعي بيمههاي
بتواند تا بدزدد را فرانسه كل كه ميخواهد دلش لوپن" همين براي و است باقي همچنان
مطابق فرانسه ملت درصد هفده دستكم آيا "!كند هديه ملت همه به دوباره را آن
واكنشي لوپن از آنان حمايت كه آن يا شدهاند؟ دلتنگ اجتماعي روانشناسي تئوريهاي
نام به فرآيندي در ادغام و تحول روزافزون شتاب از ناشي فشارهاي به نسبت منفي ، است
رگ و شده تحريك مهاجران برعليه احساساتشان كه فرانسه بورژواهاي خرده شدن جهاني
غيريت نفي با را هويت خونبار مرزهاي كه جوشيده چنان آنان "فرانسوي" غيرت
محتوم سرنوشت كه دلنگرانند و هراسان ناشناخته جهاني در ادغام روند از آميختهاند ،
چنان آن فرديت مرزهاي كه هنگامي.طبيعي است واكنشي درصد هفده آن واكنشآنهاست
جنبشهاي منتظر بايد همواره ميكند ، خانه ما در آساني به "ديگري" كه ميشوند شفاف
.بود واگشتي
همواره هويت":ميكنند يادآوري را او ذهني ساختار انسان به كه جنبشهايي
درصد هفده كه است گونه اين ".مييابد تحقق غيريت نفي با چون است ، خشونتبار
و نميپذيرند را واحد پول ميگريزند ، فدراليستي اروپاي در ادغام از فرانسوي
"جهاننو" از اضطراب و ترس.ميكنند رد را (شنگن) مرز بدون اروپاي موافقتنامه
راديكالترين" بورژوازي خرده و است قوي محركي و كافي انگيزهاي آنان براي
كه است اين اروپاييان مشكل.ميرود شمار به اجتماعي طبقات ميان در "محافظهكار
تبليغات تنبيهات ، تهديدات ، كه كنند قبول و بپذيرند نميتوانند.نشدهاند بالغ هنوز
بر چه و) فرانسه در درصد هفده آن بر كه تمسخري هرگونه و طعنهها هجوها ، رسانهاي ،
تنها ميكنند ، وارد (آلمان و پرتغال ايتاليا ، دانمارك ، هلند ، اتريش ، در ديگران
پلاريزه و قطبي را فضا ميخواهند اروپاييان.ميشود مضطربين آن بيشتر سرسختي موجب
ديگر ، طرف در درصد هفده آن و طرف يك در فاشيسم مخالفان و دموكراسي حاميان:كنند
رمه كسيميرماند و ميترساند را درصد هفده همان بيشتر كه است چيزي همان اين
همه كرد تصور نبايد !ميتاراند را او كه هيچ ، نميدهد ، پناه را ترسان و سرگردان
و چپ كه بيتمايزي جهان در.هستند فاشيست دادهاند ، راي لوپن ماري ژان به كه كساني
و.ميشود سخت انتخابها دارند ، اندكتري تمايزات و ميشوند ادغام هم در راست
و ميكند تهديد را آن يكسو از تروريسم كه بيتمايزي جهان در.كمرنگتر هويتها
همچنان كه بيتمايزي جهان در.ميشود دغدغه تنوع اين از گريز غوغا ، فرهنگي تنوع
در.مييابد كاهش اعتماد است ، نيرو پر آن در اقتصادي و اجتماعي مدرنسازي به ميل
و عام ارزشهايي اكنون و تبديل ارزش خرده به ديروز ضدارزشهاي كه بيتمايزي جهان
چندان اعدام مجازات مجدد برقراري و جنين سقط ممنوعيت به اعتقاد ميشوند ، جهانشمول
معروف نكنند ، غوغا حد از بيش و نباشند نگران اروپاييان حال هر در.نيست شگفتآور
دور در و ميدهند گوش خود احساسات صداي به انتخابات اول دور در فرانسويها كه است
سنتي راستهاي و كمونيستها راديكالترين چپها ، چپترين اكنون.عقل نداي به دوم
ژاك.نميديد هم را خوابش ماركس كارل كه بود چيزي اين و ميكنند حمايت را گليست يك
اما.وزيد خواهند همچنان بادها و ماند خواهد ساكن اليزه كاخ در همچنان شيراك
همچنان و برده ارث به را "مدهايش" تنها فاشيسم از لوپنشوند بالغ بايد اروپاييان
ميشوند ، ظاهر دوبار تاريخ شخصيتهاي و حوادث كه ميزند اثبات مهر هگل جمله اين بر
.كمدي صورت به ديگر بار و تراژدي قامت در بار يك
|