دعا
شناسنامه
جهان از خواندني و كوتاه
شد آغاز مهيب انفجاري با جهان خلقت
جهان خرافاتي مردمان
سينكيانگ استان مردم عمر طول راز
بگيرم ياد چيز تا نميدهم امتحان
دعا
آفريد نور از را نور كه خدايي نام به
(نور دعاي از)
رويانيدي خدمت بذر معونتها به و دادي هدايت عنايت به الهي
(انصاري خواجهعبدالله)
شناسنامه
جهان از خواندني و كوتاه
كانادا *
مرگ از را خود توانست شدهاش واژگون ماشين در روز گذراندن 4 از پس كانادايي مرد يك
او و بود معلق كانادا ونكوور در پرتگاهي لبه در روز چهار او ماشين.دهد نجات حتمي
ميان از را خود توانست بود زحمتي هر به اما.گرفتار خود ايمني كمربند ميان در نيز
صورت به بود شده هم خراب كه خود همراه تلفن گوشي با و بخشد رهايي ايمني كمربند
.دهد اطلاع پليس به را موضوع شكسته پا و دست كاملا
را خود كنترل ناگهان بود رانندگي حال در ونكوور شهر حومهاي مناطق در كه مرد اين
شد پرتاب جاده كنار دره سمت به جاده اطراف درختان با برخورد از پس و داد دست از
پليس گفته به بود افتاده او كه جايي.ايستاد آن متري از 1 كمتر فاصلهاي در اما
.نداشت رفتن راه ناي كه بود مجروح حدي به راننده.بود پنهان عموم ديد از كلي طور به
نيوزلند *
كشور اين نخستوزير كلاهبرداري بر مبني خبري اعلام با سهشنبه روز نيوزلند پليس
زدن گول با كلارك هلن نخستوزير پليس گزارش به.برد فرو حيرت و بهت در را همگان
امضا خود نام با را است بوده ديگري كس براي كه نقاشي تابلو خيريه موسسه يك مسئول
.است رسانده فروش به خود نام به و كرده
دلار تا 2500 بعدي دادوستدهاي در و شده معامله دلار ناچيز 450 قيمت با تابلو اين
كلاهبرداري اين افشاي از را پليس تابلو قيمت بودن ناچيز امااست رفته بالا نيز
رهبر كه زماني سال 1999 در ميافزايد مطلب اين به اعتراف با كلارك.نداشت باز
براي را آن و كرده امضا خود نام به را ديگري شخص تابلو است بوده مخالف گروههاي
.است فرستاده بود كرده نقاشي تابلو درخواست او از كه خيريهاي موسسه
كلارك.است مظنون كرده امضا را ديگري تابلو كه نيز نخستوزير معاون ماجرا اين در
با فقط كند اظهارنظر اينباره در نميتواند و ميبرد سر به اندونزي در هماكنون كه
از سفرش از بعد به را بيشتر توضيحات و كرده تاييد را مسئله اين ساده عذرخواهي يك
بياطلاعي اظهار موضوع اين از وي دفتر كه است حالي در اين.است وانهاده اندونزي
كلارك اما است زندان سال ده كاري چنين مجازات نيوزلند قوانين بنابر.است كرده
بند از تا است نداده انجام خود شخصي منافع براي را كار اين كه كند ادعا ميتواند
.برهد مجازات
استراليا *
كه مرد دو اين.شدند آزاد زندان از نهايت در بودند آدمخواري به متهم كه مرد دو
علت به كنند راضي را دادگاه توانستند ميخوردند شراب با را انسان مردار بدن اعضاي
را آنها نميتوان قانون به استناد با لذا است ساكت مردارخواري مورد در قانون اينكه
پايي و دست انگشتان خوردن مشغول كه كرد دستگير زماني را آنها پليس.كرد مجازات
تلفني گفتوگويي در پرونده قاضي.بود رفتهاي دست از تازه مردار به متعلق كه بودند
اين درباره قانون چون است كرده صادر را آنها آزادي دستور كرد اعلام خبرنگاران با
.است نداده حكمي خود از مسئله
روستاييان توسط مرد دو اين داشت اذعان اينباره در استراليا منطقهاي پليس رئيس
سپرده آنها به سوزاندن براي كه را مردارهايي بدن گوشت آنها و شدند معرفي پليس به
براي مرداري اگر گفتند وضعيت اين از نگراني اعلام با روستاييان.ميخوردند ميشدند
.بخورند و بكشند را خود فرزندان است ممكن آنها نشود تحويل آنها به سوزاندن
بنگلادش *
آنها به مار دو گرفتن براي تا كرد درخواست مارگير يك از پليس كه زماني بنگلادش در
مانتوكاسايي.ميشود مارها لانه كشف به منجر مارگير اقدام كه نداشت خبر كند كمك
مار دو اين از بيش چيزي ميكرد احساس گويي رفت مار دو گرفتن براي كه زماني مارگير
مار از 3500 بيش آن در كه كرد برخورد حفرهاي به زمين كندن با لذا.ميشود نصيبش
و برانگيخت اهالي دل در بسياري وحشت او عمل اين داشتند لانه خطرناك بسيار كبري
.شد منطقه اين همسايگان فرار به منجر
شد آغاز مهيب انفجاري با جهان خلقت
شد باعث و نمود دگرگون را جهان سهمگين بسيار انفجاري پيش سال ميليارد حدود 15
انفجار اين به شود بازتر و بازتر هم از و شده انبساط دچار پيوسته ما پيرامون جهان
دادند لقب بزرگ انفجار يا بانگ بيگ عظيم
درباره سوال باشد كرده خطور انساني هر ذهن به كه سوالاتي متداولترين از يكي شايد
جذابترين و اولين از آمده وجود به زماني چه جهان اين اينكه.است جهان خلقت
را جهان معتقدند بسياري.مينشيند خردمندي انسان هر ذهن در كه است سوالهايي
توسط بزرگ انفجار نظريه كه زماني اما.نيست متصور آن بر هم انتهايي و نيست ابتدايي
كرد ايجاد فضايي فيزيك عرصه در انقلابي انيشتين نسبيت نظريه و شد مطرح اخترشناسان
حدي جهان انتهاي و جهان ابتداي براي ميتوان كه برد سوي بدين را اذهان از بسياري
.شد نوشته سرگذشتي و تاريخي و ابتدايي جهان براي لذا.شد متصور
شد باعث و نمود دگرگون را جهان سهمگين بسيار انفجاري پيش سال ميليارد حدود 15
انفجار اين به.شود بازتر و بازتر هم از و شده انبساط دچار پيوسته ما پيرامون جهان
اتفاق چنين بود قرار كه لحظهاي در درست.دادند لقب بزرگ انفجار يا بانگ بيگ عظيم
اينكه.بود شده متمركز نقطه يك در جهان در موجود انرژي و مواد تمام دهد روي عظيمي
كس هيچ بر است ميافتاده اتفاقاتي چه و بوده جهان در چيزي چه حادثهاي چنين از قبل
اتفاق عظمت اين به انفجاري البته.است مانده باقي مرموز و مبهم كاملا و نيست معلوم
موج كه طوري به پوشاند را جهان سطح تمام و نبود شدهاي تعيين پيش از و قراردادي
اين.شوند دور يكديگر از سرسامآوري سرعت با كائنات نطفه شد باعث آن از حاصل
آن محتويات و مواد شود باعث كه نبود بمب انفجار مانند و داد روي فضا دل در انفجار
.شود دور يكديگر از و كرده حركت است موجود آنچه تا شد باعث بلكه شود پرتاب بيرون به
و داشتهاند وجود صورت همين به كهكشانها كه كرد تصور اينگونه نبايد البته
از را جهان بناي سنگ انفجار اين اساس بلكه است كرده دور هم از را آنها بزرگ انفجار
.است نهاده ابتدا
او.ساخت مطرح هابل ادوارد نام به فيزيكداني را بزرگ انفجار نظريه بار اولين
همچنين او.دارد منطقي رابطهاي آنها مساحت با كهكشانها حركت سرعت كه بود معتقد
او مشاهدات اين.ميگيرد صورت جهات تمام در مركز از گريز و انبساط اين كه كرد مطرح
معين نقطه يك از و معين زمان يك در كهكشانها اين تمام كه رساند نتيجه اين به را
اولين براي لذا.رسيدهاند دارند قرار هماكنون كه جايگاهي به و كرده حركت به شروع
در باشد كرده فراهم را حركتي چنين محركه نيروي كه عظيم انفجاري وقوع انديشه بار
.گرفت قوت "بزرگ انفجار" نام به نظريهاي
و ميشوند دور هم از كهكشانها و كائنات كل تاكنون انفجار اين وقوع زمان از لذا
انتقال نام به علم جهان در را پديده اينميشود زيادتر لحظه به لحظه فاصله اين
از كه نور پرتو يك كه زماني مدت كه ميگيرد قوت زماني نظريه اين.ميشناسند سرخ
.ميشود بيشتر لحظه هر ميرسد زمين به ديگر كهكشانهاي
بيشتر سرعت اثبات به نور سرعت از استفاده با و شد ذكر كه دليلي بر علاوه
سوي از نيز ديگري دلايل ميپرداخت زمين از آنها لحظه به لحظه شدن دور و كهكشانها
هنگامي در تصادفي كاملا طور به فضانورد دو سال 1964 در.شد مطرح فيزيكدانها ديگر
نامعلوم منبعي از را صدايي بودند فضا در مايكروويو امواج مطالعه و بررسي حال در كه
با بعدها ولي نشد معلوم گاه هيچ صدا اين توليد منبعكردند دريافت فضا سوي آن از
از صدا اين شد مشخص ميكردند فضا علم به كه شاياني كمك و راديواكتيو امواج كمك
كه است نقطهاي همان اين.است رسيده ما به جهان در نقطهاي دورترين و بيرونيترين
است پيدا ناگفته البته و باشد فرستاده آنجا به را مادهاي است توانسته بزرگ انفجار
.است ما زمين از شدن دور و حركت حال در صدا توليد منبع آن هم هنوز كه
شد صوتي امواج دريافت به موفق آمريكا ناساي فضايي سازمان كوبه فضاپيماي اخيرا حتي
بودند همگون و يكسان هم با قدري به امواج اين.بود رسيده آن به جهان فراسوي از كه
اين البته.ميرسانند اثبات به را جهان اوليه خلقت هماهنگي و بودن هارمونيك كه
ارتباط جهان لحظه به لحظه شدن سرد با آن و رساند ثبت به نيز را ديگري نكات فضاپيما
لحظه به لحظه است شدن منبسط و گسترش حال در كه حالي در جهان نكته اين طبق.داشت
اين در نيز اختلافهايي بروز باعث مختلف نقاط در دما تفاوت البته.ميشود هم سردتر
نسبت ميان رابطه يافتن و پيچيده بسيار محاسبات با دانشمندان البته.ميشود راستا
درباره را نظرياتي آنها سرعت و يكديگر از كهكشانها فاصله و موجود دماي و شدن سرد
قالب در را آن از بعد ثانيه به ثانيه و ميدهند ارائه بزرگ انفجار وقوع لحظه
.مينمايند بيان متفاوت تئوريهاي
كه است اين كند خطور شما مثل زيركي خواننده ذهن به است ممكن كه منطقي سوال اولين
انفجار از بعد ثانيهاي ميليونيوم در.داد روي اتفاقي چه بزرگ انفجار آن از بعد خب
تمام لحظه آن در ميشناسيم جهان نام به را آن ما امروزه كه آمد وجود به خلايي فضاي
اين مطالعه از جهانشناسي دانش تمام و بود گونه پلاسما مادهاي داشت وجود آنچه
.ميشود آغاز ماده
دو و چهل مميز صفر ، يعني) ثانيه سه و چهل منفي توان به ده اندكي به فاصلهاي در
سرسامآوري بسيار سرعت با ضدمادهها و ماده و نمود شدن سرد به شروع جهان (يك و صفر
هر و شدند متولد هم با ضدماده و ماده كه آنجا از.كردند يكديگر از شدن دور به شروع
.كردند توليد بالايي بسيار انرژي ميشدند هم نابودي باعث يكديگر با تعامل در دو
منجر نهايت در و نبود قرينه هم با ضدماده و ماده نسبت و بود يار ما با شانس البته
ماده نهايت در كه ميماند باقي ذره يك ذره ميليارد يك هر از و.ميشد ماده بقاي به
تركيبات توانستند يكديگر با تعامل در شده توليد مواد اين و.گرفت شكل جهان در
سه به لحظه اين در جهان دمايآمدند وجود به تركيبي مواد و دهند دست به را تازهاي
پس ثانيه سه.بود شده سردتر بسيار اول لحظه از اين و بود رسيده كلوين درجه ميليارد
.آوردند پديد را هيدروژن از ايزوتوپي يكديگر با برخورد در پروتونها انفجار از
دقيقه سه اين فاصله در و آمد پديد نيز هليوم اتم تنها هيدروژن خلقت از پس بلافاصله
كه بود مرحله اين از پس.داشت وجود نيز هليوم پروتون يك هيدروژن پروتون ده هر از
را هليوم و هيدروژن مولكول توانستند يكديگر با برخورد در پروتونها و الكترونها
است گرفته صورت كه پيچيدهاي بسيار محاسبات براساس تاكنون زمان آن از.كنند خلق
.ميگذرد سال ميليارد حدود 15
بتواند ميپروراند ذهن در آنچه و علمي مباحث ميان انسان كه است دشوار بسيار البته
اصلا و هستيم اينجا چرا ما باشد پرسيده خود از است ممكن كسي وهر نمايد ايجاد جدايي
سوالات اين جواب يافتن براي بسياري است؟ آمده وجود به چگونه است اينگونه چرا جهان
.ميروند فرو مذهبي و قومي باورهاي در گروهي و ميكنند دستاندازي علم به
و مياني دوره است ، داشته ابتدايي جهان اين آموخته ما به علم اينكه است مسلم آنچه
از بعد هزارههاي انسانهاي نيست معلوم هيچ.داشت خواهد آيندهاي و دارد حاضري حال
مركز زمين ميكردند گمان كه را پيش سال هزار انسانهاي ما كه ببينند طور همان ما
!نيست چيزي آن وراي و است جهان
جهان خرافاتي مردمان
كنيد ازدواج
وطنپرست شادي
مراسم از برخي به ميخواهيم هفته اين اما نوشتيم ازدواج ماه درباره پيش هفته دو
!آمدهاند كجا از و چرا كه كنيم اشاره ازدواج
عروس سفيد لباس*
از برخي در نيز هماكنون و بوده شاد رنگهاي از معمولا عروس سفيد لباس ايران در
.است چنين اين روستاها و شهرها
كرد تن به را آن بريتانيا پرنسس ميلادي سال 1499 در بار اولين اروپاييان ، گفته به
او با سرسبز دشتهاي در و كرده ازدواج هفتم لوئيس با خانم عروس اين كه آنجايي از و
به زمان آن از ميآمدند ، چشم به بيشتر سفيد لباس با خانم عروس گويا و ميزدند قدم
رسميت به مهمانان ، بقيه با بودن متفاوت و بهتر جلوه دليل به سپيد عروس لباس بعد
! شد شناخته
!بوده زرد يا و قرمز رنگ به معمولا عروس لباس اين از قبل كه نماند ناگفته البته
ژاپن و چين در البته !شده نيز عروس لباس براي آبي رنگ به اشاراتي مقدس كتاب در و
براي كه است رنگي و است مقدسي رنگ سپيد رنگ كه چرا بوده سپيد هميشه عروس لباس
و است شوهرش خانه به ورود و پدري خانه ترك حال در عروس كه معناست بدين و !مردهاست
باره اين در نيز ما.ميرود ديگر دنياي به دنيايي از انسان كه است مرگ همانند اين
جمله اين البته !برميگردي كفن با و بخت خانه ميروي سفيد لباس با داريم ، اصطلاحي
تا بسازي زندگي بد و خوب با بايد كه معناست اين به حال هر به خوب !است دستوري كمي
!بروي دنيا از وقتي
داماد سينه روي گل *
از رسم اين.ديدهايد دامادها لباس روي را رنگي دستمال يا سفيد گل گاهي حتما
معشوقش كه گلي باشد ، عشقش ياد به هميشه اينكه براي شواليهاي كه شد آغاز زماني
نشان او به را عشقش اينگونه و بود يادش به هميشه و ميگذاشت سينه به را داشت دوست
.ميداد
ميزنند زانو داماد و عروس وقتي *
مراسم از قسمتي در كه شديد متوجه حتما مسيحي دامادهاي و عروس ازدواج مراسم در
او كه ميبندد عهدي داماد كه معناست بدين اين !بزند زانو عروس اطراف در بايد داماد
.كرد نخواهد ترك را خانم عروس هيچگاه و اوست مواظب و دارد نگاه خود راه در را
عروسي كيك *
ميخورند يكديگر با داماد و عروس را عروسي كيك اول تكه كه است مرسوم نيز ايران در
ميهمانان بقيه اگر.ميكنند آغاز لحظه همان از را زندگي در بودن شريك نوعي به و
ناخنك داماد و عروس كيك تكه همان از است بهتر باشند ، خوششانس كه ميخواهند نيز
!بزنند
پيشنهاد او به ببيند ، خواب در را آيندهاش همسر كه بخواهد بختي دم دختر اگر و
بود ، مانده باقي آن از چيزي اگر البته داماد ، و عروس كيك تكه همان از كه ميكنم
!بگذارد بالشش زير و بردارد تكهاي
سينكيانگ استان مردم عمر طول راز
بسيار كه نكتهاي اين:ميافزايد آدمي عمر طول به و است مفيد تندرستي براي سير
چين سينكيانگ استان سالدر از 80 مسنتر كهنسال هزار حضور 12 اما است زبانزد
استان در:مطلبنوشت اين درج با تايمز هندوستان.ميرساند اثبات به را سير اهميت
.دارد مهمي نقش مردم روزانه غذاي در سير دارد ، جمعيت نفر هزار كه 600 سينكيانگ
لقب سيرستان يا سير سرزمين آن به كه است زياد حدي به استان اين در سير مصرف
كردند تحقيق سير مختلف گونههاي روي بر چين علوم فرهنگستان پيش سال چند.دادهاند
سينكيانگ استان سيرهاييافتند سينكيانگ استان در را آن كشت مكان مناسبترين و
ديگر نقاط از كمتر سرطان به مبتلايان تعداد سينكيانگ استان در.هستند بو كم و درشت
.است بيشتر چين نقاط ساير از سال پنج مردم عمر طول ميانگين و است چين
بگيرم ياد چيز تا نميدهم امتحان
و ندارد وجود گروهي كارهاي و فردي خلاقيت درسي فعاليت هيچ براي جا ما مدارس در
كنيم برگزار چگونه را امتحانات كه باشيم اين فكر در بايد مدام
دبيرستانها ششم و چهارم مقطع دانشآموزان نيويورك شهر در گذشته سهشنبه روز
نوع به نسبت دانشآموزان اين.نشدند حاضر سرجلسه و كردند تحريم را امتحان جلسات
نيز الف درجه دانشآموزان حتي تجمع اين در.داشتند اعتراض آن سختي درجه و امتحان
دانشآموزان اين از يكي.بودند گلهمند امتحاناتي چنين برگزاري از و داشتند حضور
من":گفت تايمز نيويورك خبرنگار به بود از 95 بيشتر نمراتش تحصيل طول تمام در كه
سر به اضطراب حالت در امتحانات برگزاري از دايم اما ميخوانم درس كامپيوتر رشته در
.ميبرم
امتحان سرجلسه ميدانم كه جا آن از و است غيرطبيعي حد از بيش امتحانات اين
".هستم عصبي نه و ميكنم پشيماني احساس نه نميروم
آمده خيابان به كه امتحان به اعتراض در نيز معترض دانشآموزان ديگر از ديويس جان
شركت امتحان در نفر تنها 4 بودند ما كلاس در كه دانشآموزي نفر تمام 30 از گفت بود
خلاقيتشان و كلاسي فعاليتهاي حد از بيش امتحانات برگزاري كه معتقدند آنها.كردند
و مدرسه اندازه از بيش سرمايه و انرژي رفتن هدر باعث علاوه به ميكند مختل را
.ميشود دانشآموز
نيويورك در دانشآموزان تحصيلي سال از درصد ارتباط 23 اين در منتشره آمار بنابر
معني به اين نيويورك دبيرستاني دانشآموز براي 72000 و.ميگذرد امتحان گذراندن به
آموزشي مسائل صرف و ميرود بين از كه است هزينهاي دلار ميليون رفتن 104 دست از
تكثير و چاپ آزمونها ، تهيه صرف نيز دلار زيادتري بسيار مقدار علاوه به.نميشود
در بهعلاوه.كنند تهيه استاندارد تستهاي بتوانند تا ميشود آزمونسازان و آنها
بازار به و چاپ آزمون براي آمادگي كتابهاي از زيادي بسيار مقدار اينها حاشيه
آموزشي مسايل صرف كه آن جاي به و است بيفايده هزينههايي اينها همه كه ميآيد
.ميشود هزينه امتحان راه در شود
آموزش بچهها به كه ميگيريم پول ما":گفت خبرنگار به مدارس اين دبيران از يكي
.باشد مهم بايد مدارس اين در چه آن بگيريم امتحان آنها از مرتب كه اين نه دهيم
.نيست برخوردار اهميت درجه از امتحان گرفتن و است آموزشي مطالب كيفيت و آموزش نحوه
به كنيم خلاق كه آن جاي به را كودك حد از بيش امتحانات برگزاري با ترتيب اين به
كارش چه به مطالب آن نميداند و است كرده حفظ فقط كه ميكنيم تبديل سيدي يك
".چيست آنها كه نميداند اصلا و ميآيد
قابل نحو به آمريكا سراسر در استاندارد آزمونهاي برگزاري گذشته سال ده طول در
.است داشته افزايش توجهي
در دانشآموزانشان كه نمراتي به توجه با ميدهند درس مدارس اين در كه معلمهايي
ده نيز ساله دانشآموزان 7 كاليفرنيا درميشوند رتبهبندي آورند دست به امتحانات
نيويوركي 7 دانشآموزان.ميكنند سپري جوابي چهار امتحانات در شركت به را سال روز
از بيش سال در آمريكايي دانشآموزان رفته هم روي.ميدهند امتحان مرتب را سال روز
را دانشآموزان صداي و است بالا بسيار رقم اين كه ميشوند امتحان بار ميليون 600
.است درآورده
عليه كه داغي سخنان در امتحانات برگزاري با مخالف دانشآموزان از يكي
در.آموزش محل يا است قصابي مدارس نيست معلوم:گفت ميكرد ايراد برگزاركنندهها
مدام و ندارد وجود گروهي كارهاي و فردي خلاقيت درسي ، فعاليت هيچ براي جا ما مدارس
به فقط نيز معلمها حتي.كنيم برگزار چگونه را امتحانات كه باشيم اين فكر در بايد
آموزش آنها به و كنند آماده امتحان براي را دانشآموزان چگونه كه هستند فكر اين
آموزاني دانش فقط آموزش نظام اين.بگيرند بالاتري رتبه دارند دوست چون.نميدهند
.كنند پر امتحان ورقه در را ديگران خاليهاي جا بلدند كه ميآورد بار را
با الان است معتقد ميكند تحقيق اينباره در است سالها كه آموزش محققين از يكي
از هم معلمها حتي.دارد نفرت امتحانات اين از كنيد صحبت آمريكايي دانشآموز هر
اين كه ميكني گمان ميكني نگاه كه بيرون از اما.دارند واهمه امتحانات اين
براي را جالبي راهحل اواخر اين جانسونديويس.است مفيد دانشآموزان براي امتحانات
آن روي را خود نام ميگرفت ، را امتحان ورقه او.بود كرده اتخاذ امتحانات با برخورد
.ميكرد داستان خواندن به شروع و ميگرداند باز معلم به را آن بلافاصله و مينوشت
ميخواهم چون":ميگفت نميدهي امتحان چرا ميپرسيد او از كه معلمش به پاسخ در او
"!بگيرم ياد چيز
درخت و دار
Quercus castaneifolia :گونه
Fagaceae :خانواده
مازو سياه
گسترده معمولا:رويشي شكل
.ميشود دربرگرفته بلند الياف با جام يك توسط نيمه تا c5/2 ، m طول به فندقه ، :ميوه
تيز و سهگوش دندانههاي با باريك ، شكل تخممرغي تا مستطيلي خزانپذير ، :برگ
خاكستري صاف ، :درخت پوست
ايران شمال و قفقاز جنگلهاي:بومي زيستگاه
رشد حاصلخيز خاكهاي در.آهك از غني خاكهاي و سايه نيم با سازگار:رشد شرايط
ميكنند
پاييز در دانه توسط:تكثير
-15c:تحمل قابل دماي حداقل
متر 25 ارتفاع
متر 18 گستردگي
|
شرعي ساعات
|
دقيقه ساعت 13و01 :ظهر اذان
دقيقه و 20 ساعت 19 :مغرب اذان
دقيقه و16 ساعت 4 :فردا صبح اذان
دقيقه و 03 ساعت 6 :فردا آفتاب طلوع
|
|