است كلاردشت جا اين
زندگي رنگ و نقش نغمه
سلطاني كاكا مهرشاد
از گوشه اين در ازل دوران از شده رها گويي كه بهشت از قطعه يك زيباست ، چه من شهر
نغمه ميدهد سر هستي واژهها سبز و خوشيها خوبيها ، همه با همنوا من شهر.سرزمين
با روز هر من شهر آفتاباست شده تابانده و خورده پاش آن جاي جاي در كه را عشق
شادباش دمن و دشت به را بهاري روزي نويد البرز سترگ كوههاي پشت از اميد هزار
را طبيعتي باشيد كرده سفر كشور شمال به اگر شما و است زيبا من شهر.ميبرد
كوششي هيچ از و گماشته همت بسيار آن تزيين در هستي نقاش كه بود خواهيد نظارهگر
كه كشيده فلك سربه كوههاي چشمهسارها ، مراتع ، انبوه ، جنگلهاياست نورزيده دريغ
و نقش نغمه همه و همه سرشار ، و جاري رودخانههاي كشيدهاند ، زير به را دنيا گويي
.ميدهند سر زندگي رنگ
چم هزار و چالوس جاده مسير مازندران و شمال به رفتن براي اگر.ميگويم را كلاردشت
ارتفاعات از گذران مسيري در و جاده فراز و شيب از گذر از پس باشيد ، كرده انتخاب را
در سربالايي است راهي باريكه "سياهبيشه" از پس جاده دست پايين كوه ، آزاد
.است كلاردشت ورود دروازه كه مرزنآباد
خوشيوخرمي با هم كنار در بسيار فرهنگي تنوع وجود با سال سالهاي مردمانش كه شهري
كرد به منطقه سنتي بوميان بر علاوه آنها فرهنگي ريشههاي كه مردميميكنند زندگي
و خواجوندها آوردهاند را جديدي بافت مجموع در كه برميخورد آذري اندكي و لر و
كه است سالها (ميشود اطلاق كلاردشت عمده قشر دو به كه عمومي است عنواني) گيلكها
نكنيد تعجب.است خودشان خاص كه هستند فرهنگي پاسدار امروزه و يافته امتزاج هم در
ساكنان كه فرهنگي نقطهنظر از چه است ايران نماي تمام آينه مازندران استان شهر اين
لحاظ از چه و كرده حفظ را پيشينيان و خود مادري تكلم هنوز قرنها گذشت از پس آن
نيز كلاردشت ميناميم ، چهارفصل كشوري را ايران اگر.است فرد به منحصر كه جغرافيايي
نقاط دلگشا ، و وسيع چمنزارهاي و انبوه جنگلي مناطق كنار دردارد گونه اين ساختاري
اما نيست خزر درياي همجوار چه اگر كه شهري.دارد وجود آن در نيز كويري شبه مناطق و
طبيعي درياچهاي.ميشود يافت جهان در چشماندازي كمتر ولشت ، درياچهاش ، زيبايي به
.ميشود تغذيه زيرزميني چشمههاي از كه
با ايران مرتفع قله دومين علمكوه ، قله ولشت ، آبشيرين درياچه مقابل نقطه در
طبيعي ، يخچالهاي داراي نقطه اين در البرز كوه رشته.دارد قرار متر ارتفاع 4850
آنها از يكي بربلنداي اگر كه است عظيم ديوارههاي آن از زيباتر و هولناك صخرههاي
.داد خواهد سلام شما به ابرها از فراتر و دست دور از دماوند بايستيد
كجاست؟ كلاردشت
مازندران استان غرب در است منطقهاي مربع كيلومتر حدود 1509 در وسعتي با كلاردشت
قله به جنوب از و چالوس به شرق و شمال از.ميشود محسوب چالوس شهرستان توابع از كه
با منطقه اين غربي مرزهاي.است محدود چالوس جاده در كندوان گردنه تا سليمان تخت
را كلاردشت نيز سرسبز و جنگلي تمام جادهاي.است متصل تنكابن به انبوه جنگلهايي
سربه قلههاي و كوهها حصار در منطقه اين.ميسازد مرتبط تنكابن و عباسآباد به
وزش است ، داشته منطقه وهواي آب و طبيعت بر شگرفي تاثير كه ميبرد سر به كشيده فلك
به را كلاردشت كه است خصلتي بسيار ، باران و برف ريزش و سال روزهاي گرمترين در باد
طول افزايش موجب خود نوبه به امر اين.است ساخته مبدل دوستداشتني و ديدني نقطهاي
.است گشته منطقه مردم در عمر
و 97 هزار منطقه 23 ساكن جمعيت سال 75 سرشماري براساس و دارد آبادي كلاردشت 140
گويشهاي.است شده افزوده تعداد اين بر اخير سالهاي طي قطعا كه است بوده نفر
گويش كه است خواجوندي و گيلكي منطقه مردم تعبير به يا مازندراني كلاردشت در رايج
كلاردشت در مناطقي مردم آن بر علاوه.لري و كردي گويشهاي از است تركيبي خواجوندي
كه عمدهاي دليل.ميكنند تكلم تركي زبان به نيز "بازارسر" و "پيشنبور" نظير
راههاي نبودن كرد ، ذكر سال همه اين طي از پس منطقه مردم تكيه حفظ براي ميتوان
طبيعت اگر شايد.است اطراف كوههاي لابهلاي در شهر ماندن محصور و گسترده ارتباطي
عاشق شايد و) زمين دلال و سوداگر عدهاي طريق از آن ديدني جلوههاي و منطقه بكر
در كه ميكرد خطور ايراني كمتر ذهن به شايد نميشد ، تبليغ وسيع طيفي در (!طبيعت؟
برخي و زيباييپرستي حس روي از بسياري كه باشد منطقهاي ايران كويري عمدتا سرزمين
.ميكنند قياس دنيا نقاط بهترين با را آن بيشتر درآمد و سود كسب هدف با
منطقه تاريخي پيشينه
كلار باستاني شهر.دارد درخشاني تاريخي پيشينه كشور نقاط از بسياري همچون كلاردشت
كه است ديده خود به معاش و تلاش صورت بشري تاريخ آغاز از (كلاردشت قديم عنوان)
شده ثبت باستاني آثار رديف در شماره 489 با كلارتپه نام با حاضر عصر در آن بقاياي
سه و پيكر با پايه بدون جامهاي زيبا ، تلاش با طلايي جامهاي طلا ، از خبري.است
قوزي شبيه نوكدار و دستهدار كوزههاي هخامنشي ، عهد به مربوط پخته گل جنس از گوزن
قرنها از نشان همه و همه كاشان ، سيلك تپه سفالين ظروف مشابه قرمز پخته گل از
داشته جريان رودخانه حاشيه و جنگل دامنه كوهپايهها ، در منطقه اين در كه است زندگي
.است
برداشت و كشت و كشاورزي محور بر تاكنون گذشته از كلاردشت مردم معاش امرار
قاليبافي و سنتي طور به طيور پرورش آن بر علاوه.ميچرخد جو و گندم نظير محصولاتي
از عظيمي خيل هجوم با اخير سالهاي طي البتهكلاردشتيهاست مشغوليتهاي ديگر از
به را خود جاي و بسته رخت منطقه اين از دامداري و كشاورزي رفته رفته گردشگران ،
زمين سودجويان و دلالان تا است شده موجب منطقه شدن توريستي.است داده كاذب مشاغلي
با و بستانند منطقه محروم و كشيده زجر مردم از ناچيز بهايي به را خدا بركت اين
به غيرمسئولانه بهتر تعبير به و بيرويه سازهاي و ساخت قالب در و گزاف قيمتهاي
.بفروشند هموطنان ديگر
كلاردشت در.كنيم يادي نيز كلاردشت محلي نانهاي و غذاها از اينجا در نيست بيربط
.ميباشد منطقه اين مردم به منحصر عمدتا كه ميشود پخت متنوعي و مختلف نانهاي
گندم ، آرد) قرصك نان پنجهكش ، ،(كلاردشت مذهبي نان) گرده ،(گندم آرد با) "تفتنك"
از (واقع و صحرا در چوپانان ويژه) كلوا نان و (كنجد و تخممرغ شير ، شكر ، روغن ،
سيرو ، آش ، و دو ،"آش گنم" آش ، گمرد آش ، ترش ،"وريكه" آش رشته ، آش و محلي نانهاي
تنقلات از) برشيا گنم يا تيكا هميش ،(پنير مشتقات از) لر ارهشه ، تره ، سيرابيج ،
.كلاردشتيهاست محلي غذاهاي از نيز...و "تپه گنم" ،(است سنتي
نگاه يك در كلاردشت
گردو درخت كه است بلوط و توسكا اوجا ، افرا ، سپيدار ، عمدتا كلاردشت جنگلي درختان
انگور ، زالزالك ، زرشك ، تمشك ، .ميشود يافت وفور به وسيع زمينهاي و باغات در نيز
.است منطقه رايج ميوههاي از نيز گلابي و گيلاس به ، سيب ،
دريا سطح از متر از 1000 بالاتر ارتفاع با كلاردشت كوهستاني سرزمين ندارد تعجبي
به ميتوان نيز كلاردشت سنگهاي از(نواحي برخي در جز به).ندارد را برنج كشت امكان
از بسياري در كه كرد اشاره مرمر و گرانيت چيني الوان ، تزئيني ، سنگهاي
.است داشته چشمگير و فعال حضوري دنيا سنگ نمايشگاههاي
كوههاي رود ، آب حدود رودخانه قالب در را كلاردشت ديدنيهاي ميتوان مجموع در
يخچالهاي متر ، هزار از 4 بالاتر ارتفاعاتي با فرسان و چالان و كوه علم تختسليمان
كلار ، تپه باستاني آثار عباسآباد ، به كلاردشت جنگلي تمام جاده كوه ، علم طبيعي
درياچه و حسنكيف بازار نيمهساخته هتل حقاني ، امامزاده يا امامزادههادي بقعه
.كرد دستهبندي "راش" زيباي جنگل و علفزارها وسيع ، دشتهاي همراه به ولشت
دارد تب من شهر
و بسته را سفر بنديل و بار كشور نقاط اقصي از هموطنان از كثيري جمع ساله همه
در روزي چند ميكنند انتخاب خود خوش روزهاي گذران براي مناسبي مقصد را كلاردشت
مناسبي دليل روزمره زندگي سختيهاي و مصائب كردن فراموش و بردن سر به طبيعت كنار
اقبال ديگر نقاط از بسياري برخلاف اما.است منطقه اين در روزه چند اقامتي براي
چندان هستند ، خليجفارس حاشيه كشورهاي از عمدتا كه خارجي گردشگران و مردم گسترده
ذكر ميتوان بسياري دلايل امر اين براي.نيست طبيعت دوستداران و دلسوزان خاطر پسند
سالهاي طي كلاردشت.كرد اشاره شهر اداره سيستم به ميتوان آنها جمله از و كرد
علاقهمندان پذيراي اكنون و است شده خارج بيتحرك و آرام شهرهاي زمره از اخير
.ميشود اداره دور سالهاي سنتي روش به كماكان شهر اين اما است بسياري
مردم از بسياري تا شده موجب اين و است سرشار معدني املاح از كلاردشت آشاميدني آب
متاسفانه و است فاضلابي سيستم هرگونه فاقد كلاردشت.بياورند خود همراه معدني آب
از است كافي.درميآورند رود آب سرد خروشان رودخانه از سر آلوده مخزن آبهاي تمامي
.باشيد مختلف آفات و زباله انباشت و تعفن بوي شاهد تا كنيد گذر رودخانه اين كنار
است ، گرفته قرار شماتت مورد خارجي ناظران ديد از بارها و بارها كه چندشآور امري
گفت ميتوان مجموع در.دارد پيش در را سختي روزگار اكنون كلاردشت زيباي طبيعت
درياچه نميشود مربوط رودخانه به تنها اين البتهندارد خوبي وضعيت منطقه بهداشت
آبرود سرد رودخانه مشابه وضعي در نيز كلاردشت ارتفاعات عبوري راههاي حتي و ولشت
چندان ابعاد همه در منطقه وضعيت بهبود براي گفت بايد صراحت با.دارند قرار
بدانيد است كافي فراداد ، گوش استان و منطقه مسئولان وعيدهاي وعده به نميتوان
و چندين ماهانه شهر اين در.است كرده عوض شهردار يا 4 اخير 3 سال ظرف 5 كلاردشت
ساخت براي منطقي توجيه گونه هيچ كه است بهرهبرداري آماده ويلايي ساختمان چند
در هفته يك از كمتر روزهايي سال در شايد كه است كساني استفاده مورد تنها و ندارند
در.ندارد وجود توجهي قابل مهمانسراي يا هتل شهر اين در كه آن حال كنند سپري آن
را علمكوه مسير دارد ، سنگلاخ از پر و ناهموار راهي ولشت درياچه مسير كه حالي
.است بوده كوه عاشقان و كوهنوردان اعتراض مورد سالهاست كه امري ميكنند هموار
|