نفتي سلاطين نزاع
سياسي يادداشت
سياستمدار نگاه
صلح و جنگ پرتگاه لبه بر
مي‌تپد هنوز القاعده نبض
25_ گذار حال در جهان
7_ ابوعمار عاقبت
خاموش نوواكثريت چهره
نفتي سلاطين نزاع
مي‌آزمايد اوپك رادر خود شانس اردبيلي كاظم‌پور
يك تيتر
عربستان با را سختي رقابت ايران اسلامي جمهوري آينده تيرماه:امويي احمدي بهمن
و سخت رقابت يك اين ايرانيان نظر از.داشت خواهد اوپك كلي دبير پست كسب براي سعودي
رياست اعاده براي خاص موقعيت اين از دست شد نخواهند حاضر هرگز آنها و است تنگاتنگ
انقلاب از پس سال در 23 ايران دستاوردهاي و تجارب شواهد ، اما.بكشند اوپك بر خود
.است عرصه اين در ديگري تلخ تجربه از حاكي نفتي ، ديپلماسي و نفت صنعت در
رها را اوپك كلي دبير پست تا شد مجبور ناخواسته به‌طور رودريگز علي كه اين از پس
ايران باشد ، داشته ونزوئلا آشوبزده نفت صنعت به رسيدگي براي بيشتري فراغت تا كند
و سياست پشتوانه به عربستان.برداشتند خيز او خالي صندلي به رسيدن براي عربستان و
.گذشته دور بسي سال‌هاي در اوپك مديريت خوش روياي با ايران و تاثيرگذارش ديپلماسي
به آنها تبديل و فرصت‌ها دادن دست از عيني نمونه گذشته سال‌هاي تمام در ايران
صنعت زمينه در حداقل.است بوده هيچ براي كردن هزينه و سرمايه‌ها دادن هدر و تهديد
سياست سال 1358 ماه مهر در نفت وزارت تاسيس و انقلاب از پساست بوده چنين نفت
دو به بشكه ميليون شش روزانه توليد تا شد اعلام قرار اين از نفت وزارت نه و دولت
براي زيرزميني منابع حفظ اقدام اين از هدف روزها آن.يابد كاهش بشكه ميليون
.شد اعلام جهاني استكبار به آن فروش از جلوگيري و آينده نسل‌هاي
اوپك دبيركلي برسر رقابت در (النعيمي علي) عربستان و
(زنگنه بيژن) ايران
افشين‌سبوكي:كاريكاتور
و اوپك در درصدي سهم 5/12 ايران بشكه ، ميليون چهار ميزان به روزانه توليد كاهش با
از وضع سال 1360 در.كرد اكتفا آن درصد به 2/4 و داد دست از را جهاني بازارهاي در
كار روي با و سال 1360 در.رسيد بشكه ميليون يك به روزانه توليد و شد بدتر هم اين
براي را ايران نفت وزارت پست غرضي محمد نام به مهندس يك موسوي ميرحسين دولت آمدن
عربستان برخلاف ايران نفتي سياست شمسي دهه 60 تمام در.گرفت دست در سال چهار
است ، داشته اختيار در را سازمان اين توليد درصد تا 40 گاه كه اوپك پرقدرت عضو سعودي
.بود قيمت افزايش و توليد كاهش
و نفت وزارت سال‌ها تجربه كه يماني احمدزكي عربستان زيرك و دورانديش نفت وزير
بر داشت ، خود سر پشت را تحقيقاتي موسسات و انرژي بين‌المللي سازمان‌هاي با مراوده
نقاط ديگر در نفت توليد شدن اقتصادي به منجر نفت قيمت بودن بالا بود ، باور اين
اوپك كشورها ، ديگر توسط توليد افزايش از جلوگيري براي بنابراين.شد خواهد دنيا
همواره سياست اين.دهد قرار نظر مد را اندك قيمت‌هاي و بالا توليد سياست بايد
نقش در نيز ايران نفت وزارت.بود اسلامي جمهوري نظام و دولت هيات مخالفت مورد
.كرد ايفا خوبي به را خود نقش دهه اين در سياست اين خبررسان
اوپك عادي اجلاس هشت در حداقل بود ، ايران نفت وزير كه سالي چهار در غرضي سيدمحمد
به نفت وزارت از كه داد ترجيح سال 64 در موسوي ميرحسين دولت دومين در وي.كرد شركت
پس غرضي.برود داشت دانشگاهي‌اش تحصيلات با بيشتري همخواني كه تلفن و تلگراف و پست
و شد تهران شهر شوراي عضو هم ماهي چند بود ، تلفن و تلگراف و پست وزير كه سال از 12
آقازاده غلامرضا غرضي ، جانشيناست ايران ساختمان مهندسي نظام سازمان رئيس فعلا
كه بود همين براي.دارد نفت حوزه به بيشتري علاقه‌مندي خود سلف برخلاف كه داد نشان
سال هشت و موسوي دوم دولت در سال چهار زد تكيه ايران نفت وزارت صندلي بر سال او 12
.رفسنجاني هاشمي سازندگي دوران در
مي‌كند ترك كاراكاس مقصد به را وين چاوز به كمك رودريگزبراي علي
در اجرايي مقام يك سال 64 از پيش تا و است كامپيوتر رشته فارغ‌التحصيل آقازاده
.داشت اسلامي جمهوري روزنامه
دولت هيات و نظام توسط نفت وزارت شده تعيين سياست ادامه‌دهنده او اول سال چهار در
خام ، نفت صادرات و توليد ميزان تعيين دنبال به ايران سياست ، اين اساس بر.بود
و نفتي پالايشگاه‌هاي از بهره‌برداري حداكثر همچنين ، .بود ارزي نيازهاي با متناسب
بازار به بخشيدن تنوع و داخلي نيازهاي تامين براي پالايشگاهي توسعه طرح‌هاي اجراي
داخل در نفتي سوخت بهاي داشتن نگه پايين همينطوربود نفتي سياست اين اركان ديگر
سياست اين ويژگي‌هاي ديگر از بالا قيمت‌هاي پايين ، توليد سياست همان همراه به كشور
پشت را خود نفتي درآمدهاي تجارب تلخ‌ترين و بدترين ايران سال چهار آن در.بودند
.بود دلار ميليارد و 5/7 ترتيب 6 به درآمد اين و 67 سال 65 در.گذاشت سر
بشكه هزار و 200 ميليون به 3 را ايران نفت توليد ظرفيت سال 68 پايان در آقازاده
قبل سال‌هاي از مانده خالي ظرفيت‌هاي حداكثر از استفاده نيز آن علترساند روز در
.ماند باقي نخورده دست سازندگي دوران سال هشت از پس توليد ظرفيت اين.بود
و جمهوري رئيس معاونت پست به نفت وزارت در خود ماموريت اتمام از پس نيز آقازاده
كه بعدي نفر آقازاده ، غلامرضا از پس.شد منصوب اتمي انرژي بين‌المللي سازمان رئيس
بيژن باشد ، دولت نفتي سياست‌هاي مجري نيز او تا زد تكيه ايران نفت وزارت صندلي بر
در بودند ، كرده طي اسلافش كه آنچه با متفاوت‌تر مسيري ظاهرا وي.بود زنگنه نامدار
شدند نفتي سياست‌هاي و انرژي وادي وارد في‌البداهه آقازاده و غرضي اگر.گرفت پيش
آن اجرايي و مديريتي تجربيات به فقط و كشيدند كنار آنان از نيز راحتي همان به و
به را خود تدريج به زنگنه ديگر ، جايي در اجرايي كار ادامه براي شدند دل‌خوش دوران
.كشاند عرصه اين
جهادسازندگي وزارت قانون تصويب از پس كه بود جهادسازندگي مركزي شوراي اعضاي از او
آن در سال 68 تا زنگنهخورد سوگند جهاد ، وزير نخستين عنوان به ماه 1362 ، آذر در
اين.بود نيرو وزير رفسنجاني هاشمي دوران در و سال هشت مدت به وي.ماند باقي پست
را نفت وزارت سال 76 در خاتمي دولت كارآمدن روي از پس ساختمان و راه خوانده درس
توليد افزايش سياست سال‌ها اين در.نخورد تكان جايش از نيز دوم دور در و كرد قبضه
.رسيد بشكه ميليون چهار به روز در بشكه ميليون از 2/3 و شد دنبال جديت با نفت
و كرد نمايندگي اوپك در است پايين توليد و بالا قيمت كه را نظام استراتژي زنگنه
مخالفت كه گونه همان واقع در.شد عربستان با همگام انقلاب از پس بار نخستين براي
همگامي شد ، كشيده نفتي حوزه‌هاي در مخالفت به انقلاب ابتداي در عربستان با سياسي
در عربستان ايران ، تفاهم منجربه نيز عربستان با جهاني و منطقه‌اي عرصه در سياسي
به قادر گاه هيچ ايران نفت وزارت انقلاب از پس سال‌هاي تمام در.شد نفتي حوزه
آن اساس بر تا نبود قيمت‌ها و توليد بازار ، شرايط موقع به و درست تحليل ارائه
.كند متقاعد را دولت و نظام اركان ديگر تحليل
كارشناسي نيروهاي نتوانست بلكه نبود كار اين به قادر تنها نه ايران ، نفت وزارت
سازمان در نفوذي و حرفي آنها كارشناسي نظرات اتكا به كه كند تربيت را قبولي قابل
.آورد دست به بين‌المللي مجامع و اوپك
قرار بين‌المللي انرژي و نفتي محافل توجه مورد حدي تا انقلاب از پس كه فردي تنها
بود ، كرده باز حساب او روي بر اوپك كلي دبير كسب براي ايران نيز مواقعي در و داشت
وزارت سرپرست (رجايي شهيد دولت) بني‌صدر زمان در او.است اردبيلي كاظم‌پور
كلاس در كه بود تحصيل‌كرده‌هايي جمله از اردبيلي پور كاظمبود بازرگاني
شركت مي‌شد ، برگزار آن دانشجويي ساختمان در كه اسلامي جمهوري حزب ايدئولوژيك
.مي‌كرد
واحد مسئول زمان آن در است ، اسلامي آزاد دانشگاه رئيس اينك كه جاسبي عبدالله
آذري آيت‌الله به بعدها نيز دانشجويي ساختمان آن بود اسلامي جمهوري حزب دانشجويي
.شد واگذار رسالت روزنامه راه‌اندازي براي قمي
حزب مسئولين توجه مورد اردبيلي پور كاظم حسين استعداد كه بود ساختمان اين در
و رفت خارجه وزارت به وي.دادند قرار حمايت مورد را او و گرفت قرار اسلامي جمهوري
.رفت نفت وزارت به مامور عنوان به بود ، ژاپن در ايران سفير كه سال چند از پس
در وزير عنوان به كاظم‌پوراردبيلي آقازاده ، وزارت دوره آخر سال شش طول در تقريبا
.مي‌شد محسوب ايران نفت سايه
و نفت زمينه در دفاعي قابل مشخص ايده و تئوري نتوانست گاه هيچ نيز او چه اگر
و رفت با اما بود ، دولت هيات و نظام تصميمات تابع و دهد ارائه نفتي سياست‌هاي
براي بين‌المللي وجهه‌اي توانست كرد ، برقرار دنيا نفتي محافل با كه متعددي آمدهاي
دبيركلي پست كسب براي ايران كانديداي تا داشت را اين شانس دوبار وي.كند كسب خود
محافل در وي پي‌درپي شكست‌هاي واقع در.نشد آن به موفق هرگز شود ، اما اوپك
مناسبي چندان موقعيت اردبيلي پور كاظم مي‌شد فكر كه گونه آن داد نشان بين‌المللي ،
پرنفوذ كانديداي الحربيش سليمان با رقابت به بايد حالا او.ندارد سياست‌گذاري در
مسئول اينك گذشته ، سال‌هاي يافته تربيت نفتي كارشناس تنها اينبرخيزد عربستان
.نمي‌دهد رضايت نيز اين از بيش چيزي به مي‌رسد نظر به و است نفت وزارت لندن كالاي
اوپك كلي دبير كنترل براي ايران نفت وزارت كارشناسي و انساني نيروهاي موقعيت
اين در كارمند و كارگر هزار حدود 113 سال 79 دراست شكننده و ضعيف بسيار
نفر هزار و 104 كارگر نفر و 210 هزار نه ميان اين از كه مي‌كردند كار وزارتخانه
فوق‌ديپلم ، 28/25 درصد بالاتر ، 8/5 و ليسانس درصد تعداد 14 اين از.بودند كارمند
نفت وزارت نيروهاي درصد از 85 بيش واقع در.بودند ديپلم زير درصد و 54 ديپلم درصد
.مي‌دادند تشكيل ليسانس زير افراد را ايران
احمد.است كرده كسب را ويژه‌اي شرايط و موقعيت گذشته سال طول 23 در عربستان اما
خود يد در را عربستان نفت اداره سال بيست نزديك كه كشور آن نفت وزير زكي‌يماني
بزرگ‌ترين به را عربستان پايين ، قيمت‌هاي با توليد ظرفيت افزايش تئوري با داشت ،
معتبرترين از يكي هاروارد تحصيلكرده اين.است كرده تبديل جهان نفت توليدكننده
را انرژي معتبر بسيار سازمان يك اينك هم و است جهان در نفتي ديپلماسي تئوريسين‌هاي
در ايتاليايي معروف روزنامه‌نگار فالاچي اوريانا زماني.مي‌كند اداره لندن در
ما همه كه كند كاري مي‌تواند كند ، اراده اگر كه است كسي تنها او:گفت وي توصيف
نيز علي‌النعيمي وي جانشين.آوريم روي شترسواري ، به ماشين‌سواري از غربي‌ها
استراتژيست و مطالعاتي سازمان‌هاي از بسياري.ندارد خود پيشين رئيس از دست‌كمي
.كنند استخدام را وي تا هستند او بازنشستگي منتظر اينك هم از جهاني
حكم نفت وزارت بر دولت هيات نظرات اعمال مقام در غيرنفتي نفتي‌هاي ايران در
آنها.مي‌پذيرند مي‌شود ، پيشنهاد آنها به كه را شغلي هر وزارت از پس.مي‌رانند
.نيستند انرژي و نفتي حوزه‌هاي در خود نفتي تجارب از استفاده به حاضر
سياسي يادداشت
برسرفلسطينيان عرب سران بزرگ سازش
الحسيني محمدصادق سيد
وقايعي كه اردن رود باختري كرانه در فلسطينيان قتل‌عام و مستمر تجاوز سي‌روز پي در
و فلسطين آزاديبخش سازمان رهبر مقر كامل محاصره و جنين اردوگاه خونين فاجعه چون
محاصره از ابوعمار داشت ، ياسرعرفات همراه به را رام‌الله در خودگردان دولت رئيس
!مي‌شود آزاد
اما !مي‌كنند عقبنشيني بيت‌اللحم و رام‌الله و جنين از اسرائيلي متجاوز نيروهاي
!مي‌شود منحل ملل سازمان دبيركل دستور به جنين كشتار حقيقت‌ياب بين‌المللي كميته
بين بزرگ معامله اين گويا و مي‌رسد مشام به مشكوك معامله بوي مي‌گويند فلسطينيان
منعقد عرب سران از نيابت به اميرعبدالله و پسر بوش جورج دولت و تل‌آويو سردمداران
.مي‌شود
سهمي هيچ عرب سران كه اعتقادند اين بر خاورميانه پيچ‌وخم پر حوادث به آگاه ناظران
گويا اما.نداشتند را بازي اين به شدن وارد جز چاره‌اي اما ندارند معامله اين در
دولت‌هايشان حيات ادامه براي مناسب وضعيت تدارك باقيمانده ، آنها براي كه چيزي تنها
.است حسين صدام از بعد مرحله در
شرايط در خود حكومتي وضع به تا است شده داده اضافي فرصت فقط آنها به ديگر معني به
راه كه گيرد انجام بزرگي معامله تا بدهند سروساماني حسين صدام نظام به حمله شروع
.كند باز مناسب لحظه در آمريكايي‌ها دست به بغداد فتح براي را
حكومت آينده زمينه در به‌خصوص معامله اين سري بندهاي كه مي‌گويند آگاه ناظران
.شد نخواهد فاش زودي اين به حسين صدام از بعد عراق
سو يك از كه اسلامي و عربي كشورهاي سران و مي‌گذرد دوم انتفاضه عمر از ماه هجده
و يار نقش كردن بازي از ديگر سوي از و زده‌اند وحشت انتفاضه اين شعاع گسترش از
عاجز (آنها نظامي ياور و يار به رسد چه) فلسطيني‌ها ديپلماسي و سياسي ياور
آنها.گرفته‌اند قرار جهاني معادلات در شكننده‌اي و نامتعادل وضعيت در مانده‌اند ،
.مانده‌اند فشار زير خود ملت‌هاي سندان و آمريكا جهان ، ابرقدرت پتك بين عملا
سكوت و سكوت بزرگ معامله اين اعلام از بعد مسلمان و عرب سران عكس‌العمل تنها لذا
.هست و بوده
ديك‌چني دوره‌اي سفر شكست از بعد آمريكايي‌ها ديپلماسي پيروزي اولين ترتيب بدين
براي عرب سران نهايي موافقت گرفتن سفر اين از هدف گويا و گرفت شكل عربي كشورهاي به
و مصالحه ايجاد همچنين.بود شده روبه‌رو آنان مخالفت با كه است بوده بغداد به حمله
عرب سران كنگره در حسين صدام نماينده با كويت و عربستان رهبران بين ظاهري ولو آشتي
آنان رهبر اينكه از بعد مي‌گويند همچنين عرفات ياسر به نزديك فلسطينيان بيروت در
مبارزه ادامه براي ومسلمانان اعراب سوي از جدي امدادرساني و حمايت نوع هر از
است ، خواهان را دوم انتفاضه كامل نابودي كه تل‌آويو _ واشنگتن مشترك پروژه عليه
ناچيز نتايج از استفادهبود نمانده باقي برايش آلترناتيوي هيچ بود ، شده نااميد
پيامدهاي و نتايج به دادن تن و يارانش ، و او براي نسبي آزادي يعني بزرگ معامله اين
تحقيرآميز و ظالمانه بسيار گرچه كه حداقلي است معامله‌اي.است معامله اين منفي
.مي‌دارد محفوظ مناسب فرصت اولين در را آنها براي گفتن نه حق لااقل اما گرفت شكل
اين با هرگز آزاد و مستقل دولت تشكيل براي مبارزه كه مي‌دانند نيز فلسطينيان عموم
جنگ صهيونيست‌ها با آنها جنگ چون.شد نخواهد متوقف غيرپنهاني و پنهاني توافقات نوع
.است موجوديت و هويت سر بر
نيست فلسطيني‌ها ميل به يا نفع به بين‌المللي و منطقه‌اي معادلات امروز چه اگر
از گذشت و استقامت و صبر با و است گرفتني حقوق و حق كه مي‌دانند خوبي به آنها اما
متن در حضور و جهاني معادلات متن در خود بقاي بر اصرار و توفاني معادلات خم و پيچ
حق بالاخره استوار و مقاوم اما مبهم يا جريحه‌دار و ناقص صورت به حتي تاريخ حوادث
در عرب سران كوچك كنفرانس.گرفت خواهند باز دشمن چنگ از زور با را خود مسلم
معامله اين كه باشد مسئله اين پاسخگوي بايد مسلمان و عرب توده مقابل در شرم‌الشيخ
جز عرب سران و است گرفته صورت شارون آريل و پسر بوش جورج بين اصل در كه را مشكوك
به واقعا.كردند قبول قيمتي چه به نداشته‌اند نقشي معامله اين به بخشيدن مشروعيت
در عربي و فلسطيني شده اشغال سرزمين‌هاي از اسرائيلي متجاوز كامل عقبنشيني قيمت
نيرنگ شبيه جديدي نيرنگ يا !فلسطيني‌ها آزاد و مستقل دولت تشكيل و سال 1967
صورت عرب ، انقلاب وقت رهبر حسين ، شريف سر بر سال 1944 در كه انگليسي استعمارگران
است؟ وقوع حال در كنوني رهبران سر بر مجددا گرفت
سياستمدار نگاه
است بهتر صلح از جنگ
هند ملي امنيت شوراي مشورتي كميته عضو كريم افسر بازنشسته سرلشكر
جماليان شهرام:ترجمه
اخير حملات هند كه كرد اعلام مجلس صحن در [هند] نخست‌وزير [واجپايي بيهاري اتال]
.كرد خواهد تلافي را كشور اين مرزهاي به
واضح طور به واجپايي كه آنجايي از كنيم؟ تلافي مي‌توانيم چگونه كه اينجاست سوال
بيان را خود شخصي عقيده شود ، انجام بايد مورد اين در اقدامي چه است نكرده مشخص
.مي‌كنم
ادامه مرز سوي اين در استقلال‌طلب گروه‌هاي تحريك به پاكستان كه ندارد وجود شكي
از يكي و جديدترين جامو قتل‌عام.رساند خواهد ياري را آنان و داد خواهد
.است سياست اين نمود وحشيانه‌ترين
فرا كشور اين مجازات و پاكستان گردن شكستن زمان اكنون كه است اين من شخصي عقيده
ولي زده‌اند را "قاطع نبرد" حرف تنها آن نخست‌وزير و هند زمان ، اين تا.است رسيده
به را ما ندادن انجام عملي و زدن حرف تنها.نداده‌اند انجام مهمي كار عملي طور به
.رساند نخواهد جايي
اردوگاه‌هاي گرفتن آتش زير مي‌شود صحبت بسيار آن مورد در كه گزينه‌هايي از يكي
فكر اما.است جنگي هواپيماهاي و توپخانه با پاكستان كشمير در تروريست‌ها آموزش
چنين انتظار پاكستان اولا زيرا نيست شايسته هند براي گزينه‌اي چنين انتخاب مي‌كنم
مرز از دور و ديگري مكان به را اردوگاه‌ها اين تاكنون است ممكن و دارد را حمله‌اي
اين ديدن صدمه.نيست كافي اقدامي چنين مي‌كنم فكر
آنكه دومباشد كرده منتقل مشترك
.ندارد مهمي نظامي ارزش و نمي‌زند پاكستان به چنداني ضرر اردوگاه‌ها
به تنها نه دهلي‌نو.باشد داشته گوناگوني ابعاد بايد هند تلافي عقيده‌من ، به
معناي به كردن تلافي.كند "مجازات" نيز را پاكستان بايد بلكه دارد ، نياز
"تلافي"
معنا اين به "مجازات" اما.اردوگاه‌ها به زدن ضربه مانند است ، عملي با
كردن برخورد
عمل اينكند مواجه شديد خسارات با را پاكستان كه باشد حدي در بايد برخورد كه است
دولتي تروريسم و كشمير استقلال‌طلبان تحريك با پاكستان كه خساراتي هزينه‌و با بايد
.باشد داشته تناسب مي‌كند ، تحليل هند به
تشريح از ولي دهد ، آزار شدت به را پاكستان كه باشد گونه‌اي به بايد ما برخورد
هستند هند مسلح نيروهاي و دولت اينميكنم خودداري چندجانبه‌اي حمله چنين جزئيات
.بگيرند تصميم مورد اين در بايد كه
جنگي آغاز احتمال كه كرده امتناع يورشي چنين به زدن دست از دليل اين به هند
كاملا هسته‌اي سلاح‌هاي از پاكستان استفاده و است داشته وجود هميشه همه‌جانبه
برانگيخته هم مرا نگراني طولاني جنگي در شدن درگير يعني احتمال اين.نيست مردود
حال اين با.مي‌رسد نظر به عاقلانه تصميم‌گيري‌ها در خطري چنين گرفتن نظر در و است
پاكستان هسته‌اي پاسخ با لزوما هند سوي از شده كنترل و محدود عملياتي نمي‌كنم فكر
هسته‌اي جنگ دكمه فشاردادن سنگين هزينه‌هاي و عواقب از اسلام‌آباد زيرا شود مواجه
.است آگاه خوبي به
جنگ طول در پاكستان سابق نخست‌وزير نوازشريف آمريكا ، از دريافتي گزارش‌هاي طبق
چنين بودن موثق مورد در من.بود داده قرار هسته‌اي جنگ دكمه روي را دستش كارگيل
جنگ گزينه پاكستان در ديوانه‌اي مرد تئوري جنبه از اگر حتي.ندارم نظري گزارش‌هايي
شمالي بخش خوردن صدمه برابر در پاكستان همه نابودي آن نتيجه برگزيند ، را هسته‌اي
جنگ شروع طرفدار شخصا كه كنم تصريح را موضوع اين بايد البته.بود خواهد هند
از مي‌خواهم ولي كنم ، دور ذهنم از نيز را آن فكر مي‌كنم سعي حتي و نيستم هسته‌اي
.كنم بررسي را پاكستان احتمالي عكس‌العمل و هند گزينه‌هاي تئوري نظر
نسنجيده عكس‌العمل هرگونه با ولي كند ، عمل قاطعانه بايد هند معتقدم آنكه وجود با
و است برانگيخته را مجلس خشم جامو قتل‌عام كه مي‌دانم خوبي به.مخالفم دولت
.است گرفته سرچشمه آن از نيز نخست‌وزير تند اظهارات
عزم در اپوزيسيون و دولت آيا ببينيم و كنيم تامل قدري كه است آن بهتر من عقيده به
و پاييد نخواهد ديري خشم اين يا و است جدي خارجي تهديد اين با مقابله براي خود
را هند سياست اول شق كه اميدوارم.گرفت خواهد را آن جاي پاكستان با مصالحه و توافق
.كند تسخير
صلح و جنگ پرتگاه لبه بر
هند شبه‌قاره
از مملو روابطشان تاريخچه كه همسايه‌اي دو پاكستان ، و هند روابط كه حالي در درست
چهارشنبه حمله است رسيده سرنوشت‌سازي و حساس نقطه به بوده ، خونبار نشيبهاي و فراز
جاي بر كشته كشمير 33 در هند ارتش پادگان‌هاي از يكي به مسلح مردان گذشته هفته
.گذاشت
قرار تمام‌عيار جنگي آستانه در را كشور دو كه هند مجلس به مسلح مردان حمله از پس
همان ظاهرا اما يابد خاتمه موقتا بحران شد موجب طرف دو بين‌المللي فشار داد
كشمير در ديگر بار بود زده رقم را هند پادگان به مسلح مردان حمله كه انگيزه‌اي
.برافروخت ديگر بار را طرف دو مخاصمه خاكستر زير آتش و آفريد حادثه
جلوه بااهميت زماني هر از بيش را هندي نيروهاي به مسلح مردان اخير حمله آنچه
سر پشت حال در هندي مسلمانان و هندوها كه است زماني در درست حمله اين وقوع مي‌دهد
در رام معبد ساخت براي و هند افراطي گروه‌هاي تعليم با كه هستند مناقشه‌اي گذاشتن
.دارد ادامه كماكان هم هنوز و شده آغاز آيودا
به را ديگري كشور دو هر رهبران اخير ماه‌هاي طي كشور دو بين تنش افزايش با
تهديد خود استراتژيك منافع افتادن مخاطره به صورت در هسته‌اي تسليحات از استفاده
بين در پاكستان عليه تنبيهي ابزاري منزله به هسته‌اي سلاح از استفاده ايده و كرد
انتخابات كشور دو هراست شده برخوردار بسيار حاميان از هند ارتش رده‌بالاي افسران
به كشمير به مي‌سازد ناچار را دهلي‌نو و اسلام‌آباد رهبران كه دارند پيش در همگاني
مسلح مبارزان اخير حمله حدوث با.بنگرند بيشتر آراي جلب براي آزموني عرصه منزله
ريچارد سفر داشت اعلام آمريكا خارجه امور وزارت هندي سربازان پادگان به كشميري
آتي روزهاي طي است قرار كه هند قاره شبه به آمريكا خارجه امور وزير معاون آرميتاژ
روند كرد خواهد تلاش آن در آرميتاژ كه بود خواهد دشوار و سخت ماموريتي شود آغاز
كارگيل بحران زمان از كه طرف دو تنش‌هاي رفع براي آمريكا ميانجي‌گري موفقيت‌آميز
.كند پيگيري را است شده آغاز سال 1999 در
كه است جنگي باشد ارضي مناقشه‌اي آنكه از بيش كشمير سر بر پاكستان و هند درگيري
كه منطقه هسته‌اي پرجمعيت كشور دو.مي‌كنند احساس تداومش به شديد نياز طرف دو هر
حس به زدن دامن براي دستاويزي را كشور موضوع مواجهند داخلي بيشمار مشكلات با هريك
عمومي افكار حساسيت از زيادي حدود تا مي‌توانند كه مي‌پندارند اتباع‌شان ملي‌گرايي
.بكاهد داخلي بيشمار معضلات به نسبت
با مي‌پندارد ، اسلام‌آباد عروسك‌هاي را آنها هند كه پاكستاني افراطي گروه‌هاي
در توجهي قابل نقش كشميري گروه‌هاي به آموزش ارائه و تجهيزات مالي ، منابع تامين
نيست قادر كه دارد ادعا پاكستان.مي‌كنند ايفا كشمير سر بر پاكستان و هند مخاصمه
تنها نه گروه‌ها اين دارند ادعا هند مقامات كه حالي در كند كنترل را گروه‌ها اين
براي مناسب بستر و فضا آوردن فراهم با پاكستان دولت بلكه نيستند زيرزميني واحدهاي
.مي‌شود قلمداد آنها پرده پشت حامي گروه‌ها اين فعاليت
از ديگر پاكستان.دارد بسياري تفاوت‌هاي قبل دفعات با بار اين طرف دو مخاصمه
دليل به زماني كه هند اكنون و نيست برخوردار گذشته بسان آمريكا همه‌جانبه حمايت
آسيا در آمريكا ديپلماسي در اكنون داشت قرار آمريكا بي‌مهري مورد شرق به گرايش
هند براي روسيه و چين مهار براي آمريكا كه منحصربه‌فردي موقعيت.دارد ويژه جايي
اين اهميت گوياي نظامي زمينه‌هاي در خصوصا كشور دو مراودات افزايش و شده قايل
.است جديد جايگاه
فزاينده فشار به توجه با كه شده محروم آمريكا سنتي حمايت از تنها نه پاكستان
از داخلي ناآرام شرايط و يك‌سو از هند با تنش‌ها دامنه از كاستن براي واشنگتن
.مي‌بيند تنگنا در را خود دگرسو
با اكنون بودند مشغول فعاليت به آزادانه زماني كه پاكستان افراطي گروه‌هاي
شده موجب هرچند پاكستان امنيتي نيروهاي تلاش و شده‌اند مواجه بسياري محدوديت‌هاي
اما كند پيدا كاهش زيادي بسيار حدود تا يا شود متوقف گروه‌ها اين از بسياري فعاليت
دولت برنامه و خواست از پاكستان افراطيون همه متابعت و همراهمي معناي به اين
ميانه‌روي و مشرف از هم خوشي چندان دل كه گروه‌ها ، اين از بسياري.نيست اسلام‌آباد
آوردن وارد براي مناسب راهي را پاكستان و هند تنش به زدن دامن ندارند او سياسي
.يافته‌اند مشرف به فشار
امن ساحل به سلامت به منطقه در دشمني و جنگ گردباد از را پاكستان كه مردي مشرف ،
قابل حد تا را افراطي گروه‌هاي آيد ، فايق مدني تمرد و نافرماني بر شد موفق رساند ،
شود كشورش براي دشمن‌تراشي از مانع معتدل سياستي گرفتن پيش در با و كند مهار قبولي
دست‌آموز عروسك‌هاي.روبه‌روست پاكستان افراطي گروه‌هاي دردسرآفريني با اكنون
به اكنون بودند پاكستان جامعه بر حاكم شرايط مولود كه پاكستان اطلاعاتي سازمان
اين حاكمه هيات جان بلاي آنها خودسرانه اقدامات و شده‌اند بدل كشور اين براي آفتي
.است شده كشور
است خود خاص اقتصادي و اجتماعي مشكلات گريبان به دست كه نيز هند ماجرا ، آن‌سوي در
فرافكني و پاكستان با مخاصمه به زدن دامن را موجود شرايط از گريز براي مفر بهترين
با كه هندوها و مسلمانان بين مذهبي درگيري‌هاي هنوز.مي‌بيند خود داخلي مشكلات
هر افراطي ، هندوهاياست نرسيده پايان به شد آغاز هندو زايران حامل قطار به حمله
سكوت كه جاناتا ، بهاراتيا حزب رهبران حتي و مختلف سياسي گروه‌هاي فشار تحت چند
بود آنها عملكرد بر خاموش تاييدي مهر افراطي هندوهاي اقدامات برابر در معنادارشان
تا ماجرا اين اما برداشته‌اند دست مسلمانان تحريك و تنش‌آفريني از حدودي تا _
مسجد مخروبه‌هاي بر رام خداي معبد ساخت براي خود عزم از هندو جهاني مجمع كه زماني
فاجعه بروز و انفجار آستانه در هند جامعهاست باقي خود قوت به برنداشته دست بابري
را طلايي فرصتي كشمير در هند ارتش پادگان به اخير حمله گفت بتوان شايد و دارد قرار
.آورد فراهم دهلي‌نو رهبران براي
به مسلح مردان گذشته هفته چهارشنبه حمله سر بر پاكستان و هند لفظي جنگ ادامه در
نسبت دهلي‌نو حمايت تحت نظاميان شبه به را آن هند كه كشمير در هند ارتش پادگان
خصمانه سياست تداوم بر دليلي را هند ادعاهاي اتهام ، اين رد ضمن پاكستان و مي‌دهد
پاكستان سفير اخراج از هند خارجه امور وزارت جاري هفته شنبه روز مي‌كند قلمداد هند
.داد خبر كشور اين در
طرف دو بين ديگري لفظي مخاصمه مي‌رفت گمان مرحله اين تا كه پاكستان و هند بحران
مرحله وارد هند از پاكستان سفير اخراج با است نامحتمل آن در جنگ وقوع كه باشد
گردهم دفاع وزارت جنگ اطاق در اقدام اين از پيش هند كابينه ارشد اعضايشد جديدي
گزارش و بپردازند گفت‌وگو و بحث به پاكستان با رويارويي چگونگي مورد در تا آمدند
دوطرف نيروهاي تجمع و مرزها وضعيت مورد در هند ارتش مشترك ستاد رئيس بهان ، پادمانا
خبر سينگ جاسوانت كه بود جلسه اين برگزاري از پس.بشنوند را مرزي خط حاشيه در
كه است حالي در اين و داشت اعلام را پاكستان در هند سفير قاضي ، جهانگير اشرف اخراج
اسلام‌آباد در خود سفير دهلي‌نو كشور ، اين پارلمان به گذشته دسامبر حمله از پس هند
پادگان به حمله از بازتابي را قاضي اخراج اظهاراتش در سينگ.بود خوانده فرا را
.كرد خواهد متعادل نيز را كشور دو روابط سطح كه دانست كشمير در هندي نيروهاي
ممكن كه نظامي اقدام و ديپلماتيك روابط قطع چون گزينه‌هايي بين از هندي مقامات
ديپلماتيك روابط سطح كاهش به گرفتند تصميم باشد داشته پي در را همه‌جانبه جنگي بود
.باشد داشته پي در بسياري منفي تبعات مي‌تواند نيز اقدام اين البته كه كنند بسنده
يك‌سال طي بوده نشيب و فراز در هميشه گذشته دهه چهار طي كه هند قاره شبه بحران
طرف دو بين تمام‌عيار جنگي به است ممكن كه آنجا رسيده‌تا خود اوج نقطه به گذشته
دستيابي به عاقبت كش‌وقوس‌ها اين دارند اميد منطقه‌اي امور كارشناسان و شود منجر
.بيانجامد هند قاره شبه در صلح برقراري براي همه‌جانبه توافقي به
مي‌تپد هنوز القاعده نبض
پاياني بخش
فتاح‌زاده عباس
پاكستان القاعده‌در طرفداران
كه است موضوع اين القاعده با برخورد در غرب جاسوسي سازمان‌هاي اصلي مشكلات از يكي
است متعارفي مركزي ساختار فاقد شبكه اين
متفاوتي آمارهاي هستند ، فعال هنوز القاعده مبارزان از تعداد چه كه اين مورد در
شامل را جهان سطح در رابط هزاران تا نزديك عضو صدها از آمارها اين.دارد وجود
آنها كمك با معمولا كه سي‌دي و ديسكت كاغذ ، فروش افغانستان در اخيرا.مي‌شود
تاكنون حال اين بااست يافته افزايش مي‌شوند ، جا به جا سازمان اسرار مخفي‌ترين
در مستقر خارجي نيروهاياست نشده كشف امنيتي نيروهاي توسط چنداني مفيد اطلاعات
قادر اما نموده‌اند گردآوري مختلف نقاط از ديسكت و پرونده زيادي مقادير افغانستان
پرونده ، تن تنهايي 50 به خود بريتانيايي‌ها.نيستند آنها از مناسب بهره‌برداري به
منتقل انگلستان به را آن نظاير و شيميايي مواد احتمالي آزمايشگاه‌هاي از خاك نمونه
داشتيم انتظار ما":مي‌گويد افغانستان در مستقر آلماني نيروهاي از يكي.نموده‌اند
چشم به ليستي چنين از اثري هيچ اما.كنيم پيدا القاعده اعضاي از ليستي بتوانيم كه
".نمي‌خورد
برخورد در غرب جاسوسي سازمان‌هاي اصلي مشكلات از يكي.ندارد هم تعجبي موضوع اين
اين واقع در.است متعارفي مركزي ساختار فاقد شبكه اين كه است موضوع اين القاعده با
آن در ارتباطها و ائتلاف‌ها.نمي‌شود هدايت مركزي فرماندهي مقر يك سوي از شبكه
.دارند متغير حالتي
اين ميان مشترك مورد تنها":مي‌گويد (BND) آلمان اطلاعاتي سازمان در كارشناس يك
كه آزاد هواي در گاز يك مولكول‌هاي همانند درست.آمريكاست با جنگ و دشمني گروه‌ها
سلول‌هاي نمود ، پيش‌بيني را آنان حركت‌هاي نمي‌توان و مي‌روند سويي به كدام هر
".ندارند پيش‌بيني قابل ارتباطاتي و رفتار نيز القاعده
مي‌برند ، سر به گوانتانامو زندان در كه نفري حدود 300 از بازجويي‌ها نتايج ظاهرا
آنان اظهارات باشند گفته كه چه هر زندانيان اين اما.است نبوده ثمربخش چندان
سراسر در دائما آنها و است انداخته هراس به را متحده ايالات امنيتي دستگاه‌هاي
هواپيماي يك است قرار كه مي‌شود رانده طرحي از سخن حتي.مي‌كنند خطر اعلام جهان
.كند سقوط آمريكا هسته‌اي نيروگاه‌هاي از يكي روي بر مسافربري
صحبت القاعده آموزشي اردوگاه‌هاي در بارها و بارها طرحي چنين به راجع كه شده گفته
.نيست دست در جزئياتي كار اين انجام چگونگي و مكان زمان ، مورد در البتهاست شده
بود افرادي معدود جزو ابوزبيده.است ابوزبيده متوجه اميدشان تمام آمريكايي‌ها حالا
.مي‌شناخت شخصا را مبارزات از نفر صدها و داشت اطلاع بن‌لادن سري طرح‌هاي از كه
در كه هستند داوطلباني غرب امنيتي دستگاه‌هاي براي حاضر حال در مشكل مهم‌ترين
دهه دوم نيمه در بيشتر افراد اين.ديده‌اند آموزش افغانستان آموزشي اردوگاه‌هاي
آنها تعداد.ديده‌اند دوره درونتا و جلال‌آباد خالدن ، خوست ، اردوگاه‌هاي در نود
نظر در جداگانه اسكان‌هاي محل مليتي هر براي اردوگاهي هر در كه بود زياد حدي به
تونسي‌ها ، الجزايري‌ها ، بر علاوه جلال‌آباد اردوگاه در مثال عنوان به.مي‌شد گرفته
از يكي رسام ، احمد.داشتند جداگانه استقرار محل‌هاي هم ليبيايي‌ها و مراكشي‌ها ،
به وي كه گفت آمريكايي‌ها به دستگيري از پس سازمان ، اين در الجزايري فعالان
چچن و تركيه آلمان ، فرانسه ، سوئد ، يمن ، عربستان ، الجزاير ، اردن ، از داوطلباني
.است داده آموزش
همان در كنند كار هم با بعدا بود قرار كه آنهايي":افزود دادگاه در رسام
آموزش ديدن از پس مذكور داوطلبان ".مي‌شدند جمع هم كنار آموزشي اردوگاه‌هاي
كه مي‌دادند تشكيل جواني مردان را آنان اغلب.مي‌گشتند باز خود كشورهاي به معمولا
بمبهاي آنها ديگر عبارت بهنداشتند نيز فرزند و همسر و داشتند سن سال حدود 30
.داشت وجود آنان انفجار احتمال لحظه هر كه بودند سرگرداني
.پاشيد فرو عملا وي دستگيري با بود شده تشكيل رسام محور حول كه گروهي كانادا در
يك حدود كه داشت برعهده ابودوحه نام به فردي را گروه‌ها از يكي رهبر انگلستان در
به فردي آلمان در.شد دستگير انگلستان از خروج هنگام در رسام اعترافات با پيش سال
حمله از قبل اندكي دسامبر 2000 در كه داشت عهده بر گروهي‌را رهبري "ملياني" نام
يازده گروه يك پليس ماموران اسپانيا در.گرديد دستگير استراسبورگ شهر بازار به
.كردند كشف را ابودوحه رهبري به نفره
دستگاه‌هاي ماموران فرانسه در.شدند دستگير "وارزه" نام به گروهي نيز ايتاليا در
نمودند شناسايي بودند ، آمده گرد آكنوش ياسين نام به فردي گرد كه را جمعي امنيتي
در شده انجام بازداشت‌هاي.بودند ديده تدارك پاريس در را حملاتي نقشه آنها
هنوز القاعده جانب از موجود تهديدات كه هستند آن نشانه آلمان يا و اسپانيا فرانسه ،
امر در خارجه امور وزارت فعاليت‌هاي هماهنگ‌كننده تيلور ، فرانسيس.هستند جدي هم
ديل ".دارد فعاليت جهان كشور در 30 القاعده هم هنوز":مي‌گويد القاعده ، با مبارزه
ساختار كامل نابودي صورت در حتي مي‌كند ، نشان خاطر نيز ،FBI مقامات از يكي واتسون ،
خود جهان ديگر كشورهاي در آن مستقل بخش‌هاي هم باز افغانستان در القاعده فرماندهي
سوي از فلسطين در اخير تحولاتميكنند آماده آمريكا عليه حملاتي انجام براي را
براي را زمينه وضعيتي چنين و مي‌شود تلقي اسلام جهان تحقير مسلمانان از بسياري
.مي‌سازد مهيا موجود شرايط از القاعده اعضاي بهره‌برداري
:مي‌نمايد را وحشت سناريوي اجراي پيش‌بيني الحيات ، روزنامه كارشناس صالح ، محمد
هيچ به و ندارند مشتركي استراتژي هيچ كه عمان تا گرفته مراكش از محلي گروه ده‌ها
بذر غرب در كه بدانند موظف را خود يكباره به است ممكن نيستند ، وابسته خاصي سازمان
.بپراكنند ترس و وحشت
به بن‌لادن ابوظبي تلويزيون و الجزيره نظير شبكه‌هايي و عربي نشريات از برخي در
درماندگي.مي‌شود مطرح بست ، اميد مي‌توان وي به كه محوري شخصيت يك به دوباره تدريج
و روزنامه‌ها تحليل‌هاي در فلسطين موضوع و اسرائيل با مواجهه در عرب سياستمداران
:مي‌شود گفته ارتباط اين در و گرفته قرار انتقاد مورد روشنفكران نوشته‌هاي
آمريكايي‌ها ميان اين در".بدهد انجام كاري كرد جرات كه بود كسي حداقل بن‌لادن"
بن‌لادن دستگيري بدون.مي‌دانند خويش بزرگ روياي را بن‌لادن دستگيري همچنان ظاهرا
.رسيد نخواهد پايان به عملا "تروريسم عليه جنگ" مرحله اولين
ليستي مرتبا كارش دفتر ميز كشوي از بوش دبليو جورج بن‌لادن شكار عمليات آغاز در
محلي در.مي‌داد نشان ديگران به مي‌شدند ، ديده القاعده اعضاي مهم‌ترين آن در كه را
:مي‌گفت و بود زده ضربدر يك او داشت قرار القاعده ، شده كشته رهبر عاطف ، محمد نام كه
يك كه او ديگر عبارت به "كنم مشخص را بازي در خودم موقعيت مي‌خواهم كار اين با"
.نمايد مشخص را خود امتيازات كار اين با مي‌خواست است ، بال بيس سرسخت طرفدار
مرتبا بوش ديگر است ، نكرده تغيير هنوز بازي وضعيت است مدت‌ها كه جايي آن از اما
در نظامي دانشگاه يك در سخناني طي اخيرا او.نمي‌آورد زبان به را بن‌لادن نام
سخنراني آن در او "ديگري از پس يكي مي‌آوريم ، چنگ به را قاتلان ما":گفت ويرجينيا
يك به محدود تروريسم":گفت تنها و نياورد ميان به سخني آمريكا يك شماره دشمن از
چندان چون است ، كرده فراموش را خود امتيازات ذكر ديگر بوش ظاهرا ".نمي‌شود نفر
به هم مهمي امتياز اما نمي‌گيرد ، امتيازي چه اگر مقابل طرف.نيست نفعش به اوضاع
انتهاي در زماني اگر لذا دارد ، زيادي پرده پشت عوامل بازي اين البته.نمي‌دهد حريف
.كرد تعجب نبايد چندان مي‌كرده‌اند ، بازي جناح يك در حريف دو هر كه شود مشخص آن
كه است گريزي و تعقيب عمليات مي‌بينيم ما امروز چه آن باشد ، كه چه هر پرده پشت در
همراه هميشه مرد الظواهري ، ايمن.باشد نداشته سابقه تاريخ طول در آن گستردگي شايد
از نقل به بار يك دانست ، القاعده در دو شماره نفر مي‌توان را وي كه بن‌لادن
بردن ميان از امكان وجه هيچ به كه مي‌آوريم وجود به سازماني ما":است گفته بن‌لادن
".باشد نداشته وجود هم دنيا قدرت‌هاي بزرگ‌ترين براي حتي آن
.دارد وي آراي و لادن بن به زيادي علاقه كه است تحصيلكرده مصري يك الظواهري ايمن
مرگ صورت در معتقدند امنيتي كارشناسان برخي كه است بن‌لادن شيفته قدري به او
.كند رهبري و سازمان‌دهي را القاعده بن‌لادن خوبي به بود خواهد قادر وي بن‌لادن
خود از گذشته ساليان طي بن‌لادن نظرات و ايده‌ها گسترش در زيادي تلاش مصري مرد اين
يك تا شده موجب داده خرج به راه اين در وي كه جديتي و اشتياق.است داده نشان
ايده گسترش بانيان از يكي و هيتلر تبليغات وزير گوبلز ، با را او آلماني روزنامه
گفته دوستانش جمع در سخناني طي بار يك الظواهري كه است نقل.كند مقايسه نازيسم ،
هم فرقي.بروند دنيا از هم جنگ در و بيايند دنيا به جنگ در بايد ما فرزندان":است
در ما كه باشد طوري آن اوضاع اگر گفت مي‌توان ".باشيم سرزميني چه در كه نمي‌كند
زدن علامت و نيست روبه‌رو حريف يك با خويش بازي در بوش دبليو جورج مي‌بينيم ظاهر
تعداد به است مجبور ويباشد وي امتيازات بيانگر نمي‌تواند ليست يك روي بر تنها
آنها از كدام هر روي بر و كند تهيه ليست خود براي جهان سراسر در القاعده سلول‌هاي
چندان آن در موفقيت كه دشوار بسيار كاري نمايد ، يادداشت جداگانه را خود امتيازات
.نمي‌رسد نظر به محتمل
اشپيگل:منبع
25_ گذار حال در جهان
كيسينجر هنري نوشته
سادات رضا:ترجمه
روابط مجدد برقراري راه سر بر مانعي خود تهران به يكجانبه تهاجم اين اينكه يا
و تحريم‌ها ادامه آيا.نيست مناقشه اصل از جزيي في‌النفسه خود كه است دوجانبه
ايران با روابط بهبود به تهران سرسختانه مواضع عليرغم ايران به يكجانبه فشارهاي
.مي‌آورد فراهم را هدف اين تضعيف موجبات يا مي‌كند كمك
اروپايي متحدين اصرار ايران با برخورد چگونگي سر بر طرف دو نظر اختلاف بطن در
مي‌كنند ، ياد آن از "ايران با انتقادي گفت‌وگوي" عنوان تحت آنان چه آن بر آمريكا
يافتن بر ايران با آنها گفت‌وگوي كه مي‌دارند اذعان اروپايي‌ها.است گرفته قرار
سوي از بشر حقوق نقض موارد همچنين كه است شده متمركز ايران خطمشي تلطيف راهكارهاي
اين وجود نفس آنكه سخن كوتاه.برمي‌گيرد در نيز را تفاهم‌ها سوء ساير و ايران
قراردادهاي امضاي البته كه) مي‌كند كمك تهران با تنش‌ها كاهش به گفت‌وگوها
(.دارد خود جاي نيز گاز و نفت اغواكننده
مذاكرات ساير چه و انتقادي گفت‌وگوي چه _ تهران با اروپا گفت‌وگوهاي كه جا آن از
سوي به نگاه‌ها است داشته سازنده‌اي دستاوردهاي اندك - طرف دو بين گرفته صورت
با مي‌رود اميد كه شده معطوف "تمدن‌ها گفت‌وگوي" براي خاتمي محمد پرزيدنت پيشنهاد
انجام براي كلينتون دولت پيشنهاد.شود منجر اميدي روزنه گشايش به زمان گذر
حكومتي سوي از درخواست‌ها اين.نداشت دريافت پاسخي هيچ رودررو و رسمي گفت‌وگوهاي
و نيست واشنگتن با روابط سرگيري از مورد در تصميم‌گيري به قادر مي‌رسد نظر به كه
نيز ايران در آمريكا گذشته عملكرد جهت به آمريكا تحقيرآميز و رسمي عذرخواهي‌هاي
.گرفت قرار بي‌توجهي مورد نبوده ، تاثيرگذار سياست‌هايش بر چندان
آمريكا با ايران دشمني از نوعي به يكجانبه رويكردهاي كه گمان اين مجموع در
صائب نيز سياست حيطه در كه است روانشناختي تئوري‌اي عملي كاربرد نمايانگر مي‌كاهد
فشارهايي به‌واسطه نهايتا كه است جنايت قرباني خود جنايت يك عامل.مي‌شود شمرده
آمريكا با ايران خصومت به موضوع كه آنجا اما مي‌شود متحول اوست كنترل از خارج كه
.نمي‌خورد چشم به باشد داشته دلالت ديدگاه اين صحت بر كه نشاني هيچ مي‌گردد باز
موجب آنكه از بيش آن گستره و وسعت از صرف‌نظر آمريكا سوي از يكجانبه فشار اعمال
وجود ترديدي هرچندشد خواهد كشور اين بيشتر سرسختي موجب شود ايران موضع تلطيف
وجود عليرغم داخلي سياست‌هاي در بيشتري اصلاحات انجام خواهان خاتمي كه ندارد
تاثيرگذار مورد در ناچيزي شواهد اما است محافظه‌كاران سوي از توجهي قابل مقاومت
خصوصا و دارد وجود خارجي سياست حيطه در ايران مواضع تلطيف و اصلاحات اين بودن
در باطني‌اش ميل و تمايل صورت در حتي شود داده اجازه خاتمي به نمي‌رود گمان آنكه
به با خاتميآورد وجود به توجه قابل و آشكار موضعي تغيير ايران خارجي مواضع
براي ايران داخل در بين‌المللي عرصه در خود ايدئولوژيك نظرات نقطه گذاردن نمايش
حامي را خود آشكارا او كه كرد فراموش نبايد ليكن مي‌آورد وجود به مانور فضاي خود
.است كرده معرفي بيروت و دمشق در فعال فلسطيني اسلامي ، گروه‌هاي
7_ ابوعمار عاقبت
هفتم جانشين
دراز دندان‌هاي با جوان گرگ دهلان محمد
آراسته ظاهر.است قدرت راس در عرفات احتمالي وارث جوان‌ترين ساله ، دهلان ، 39 محمد
.ندارد غزه نوار در فلسطيني امنيت سازمان راس در او مسئوليت با تناسبي هيچ وي
پليس مسئول اين.بود غزه‌اي‌ها نزد فرد برانگيزترين ترس او پيش سال يك همين تا
خودگردان حكومت و اسرائيلي مخفي سرويس‌هاي همكاري اصلي عامل غزه ، در فلسطين سياسي
شين‌بت و سيا سازمان با همكاري به را عرفات بود شده موفق كه او.مي‌شد محسوب نيز
از و مي‌برد سيا اعطايي يارانه‌هاي و كمك‌ها از را بهره‌ها بيشترين كند ، متقاعد
برخوردار فلسطيني مبارزان استشهادي عمليات با مقابله براي سيا تجهيزاتي حمايت‌هاي
سختي ضربات اسلامي ، جهاد و حماس عليه دهلان نيروهاي سوي از شده انجام عمليات.بود
_ القدس و قسام عزالدين بريگاداي ترتيب به _ سازمان دو اين نظامي شاخه‌هاي به را
.آورد وارد
همان از.برمي‌گردد پاييز 1993 به اسرائيل نظامي دستگاه با دهلان تماس‌هاي اولين
كه او.شد تبديل اسرائيلي نظاميان اصلي مخاطب به دهلان فلسطين ، خودمختاري آغاز
نزديكان با تلفني تماس يك لطف به مي‌توانست مي‌كرد ، صحبت كامل تسلط با را عبري
جوانان كه است اين تماس‌ها اين نتيجه.كند فصل و حل را مشكلي اسرائيل ، نخست‌وزير
.مي‌دانند اسرائيل مامور و آمريكا به خودفروخته فردي را دهلان خيابان و كوچه
دهلان (ژوئيه 2000) ديويد كمپ در كلينتون _ باراك _ عرفات سه‌گانه ملاقات‌هاي طي
و حدود و بيت‌المقدس نهايي حقوقي وضعيت مورد در آمريكايي‌ها پيشنهاد از حمايت با
اين.بود كرده متمايز كاملا فلسطيني هيات در را خودش آينده ، فلسطين مرزي ثغور
ملت "حياتي و مشروع آمال" كردن حراج به را او كه شد همراه عرفات سرزنش با موضع
موضع‌اش در اندكي دهلان كه بود رئيس سرزنش‌هاي از بعد تنها.كرد محكوم فلسطين
...ساخت دگرگون كلي طور به را شرايط الاقصي انتفاضه آغاز اينكه تا كرد ، نظر تجديد
با را آنها فعالان و عناصر از بسياري كه اسلامي جهاد و حماس به ديگر دهلان امروز
يك پيش‌بيني براي را زمان و زمين ديگر و ندارد كاري بود ، كرده دستگير شين‌بت كمك
و ابزار تمام به‌كارگيري پس اين از":مي‌گويد او.نمي‌دوزد هم به استشهادي عمليات
".است مناسب اشغالگر برابر در مقاومت براي امكانات
خاموش نوواكثريت چهره
خاورميانه
كوهنورد نفيسه
"خاموش اكثريت"تز كردن عنوان با كه است تركيه سياست نودر بايارپديده‌اي محمدعلي
است كرده جلب خود كشوربه اين در را عمومي اذهان
سوي به را درها سويي از دميرل كه بود چگونه ؟ است رابرگزيده بايار دميرل چرا
گشود بايار محمدعلي سوي به را راه ديگر سوي از و كرد باز چيللر تانسو
به او ظهور و (DTP) تركيه دموكراتيك حزب دبيركلي براي بايار محمدعلي نام شدن مطرح
محافل در متفاوتي واكنش‌هاي تركيه سياست عرصه در اصلاح‌طلب و نو چهره‌اي عنوان
.است برانگيخته كشور اين سياسي
سودي هيچ وارد تازه رهبر اين اينكه اعلام با راست راه حزب سران از يكي سويلمز ،
تركيه سياست عرصه در نو پديده اين به نسبت را خود حزب موضع داشت نخواهد كشور براي
راه نو حزب با نه و نو رهبر با نه":است گفته بايار از انتقاد در ويكرد روشن
مطبوعات در كه خود اظهارات در او ".شد نخواهد باز دموكراسي به دستيابي براي تركيه
رهبر اينكه گفتن با و كرده توصيف "وارداتي رهبري" را بايار حتي شده ، منعكس تركيه
بايد همه":است گفته و پرداخته او ريشخند به شده روز مد زمانه اين در وارداتي
".نيست موز جمهوري تركيه جمهوري كه بدانند
مصنوعي پديده‌اي را بايار نيز ملي حركت حزب رهبري شوراي عضو كوناكمن ، ارجمند
جناح حركت بايد بايار كه است گفته خبرنگاران با خود گفت‌وگوهاي در و كرده ارزيابي
به نسبت او امااست جناح اين حزب بزرگ‌ترين ملي حزب و كند جلب خود به را راست
خود به را راست جناح نظر اصرارها و فشارها زير بتوانند دموكراتيك حزب و وي اينكه
.است كرده ترديد ابراز كنند جلب
اين‌گونه نيز تركيه مجلس در ميهن مام حزب عضو نمايندگان از يكي بولوت ، گوگ نهاد
گذر زود و تند آتش مانند بگيرد ، شكل باره يك بخواهد حزبي اگر كه است كرده اظهارنظر
خواهد نابود كوتاهي زمان در و كرد نخواهد پيدا راه‌حل مشكلي هيچ براي بود ، خواهد
خوبي دوست و تحصيلكرده جواني بايار محمدعلي كه است گفته حال عين در وي اما.شد
.يافت خواهد بيشتري ارزش و قدر برود ميهن مام حزب به اگر كه اوست براي
محمدعلي كه است گفته نيز تركيه چپ دموكراتيك برجسته اعضاي از يكي رضاگونري نعمان
به كه قال‌هايي و داد و بود نخواهد گذار تاثير تركيه سياسي شرايط بر چندان بايار
زيادي شانس جديد حركت‌هاي او نظر از.خوابيد خواهد زودي به خواسته پا به او خاطر
.داشت نخواهند تركيه سياسي عرصه در موفقيت براي
وبايار سزگين
بايار محمدعلي به خود جايگاه سپردن براي كه تركيه دموكراتيك حزب رهبر سزگين عصمت
او نظر از.است كرده اعلام آن براي افتخاري را حزب اين به بايار ورود مي‌شود آماده
تركيه براي كه اتفاقي است ، "اتفاق يك" تركيه براي دموكراتيك حزب به بايار ورود
.آورد خواهد بار به موفقيت و سعادت
تركيه دموكراتيك حزب رهبر عنوان به زودي به ساله بايار 42 محمدعلي حال ، هر به
از يكي بايار ، نوري پسر او.مي‌شود تركيه سياست صحنه وارد نقش‌آفريني براي
از آمريكا در تركيه سفارت در خود سمت از استعفا با و است تركيه قديمي سياستمداران
واقع در.بگذارد تركيه داخلي سياست عرصه به قدم تا مي‌شود خارج ديپلماتيك دنياي
به دادن ميدان با كه است بوده تركيه دموكراتيك حزب قبلي رهبر سزگين ، عصمت اين
موفقيت براي كمكي هيچ از و كرده باز بايار رشد براي را راه حزب اين در نو حركت‌هاي
.است نكرده دريغ عرصه اين در او
عنوان به اكنون و داده نشان لياقت خود از داشته تاكنون كه سمت‌هايي با بايار
او.است گرفته قرار تركيه سياسي صحنه جديد اسامي صدر در ناپذيز خستگي و موفق جواني
.شده‌اند شناخته تركيه در اصلاحات نماد عنوان به كه است كساني از اكنون
تحولات خود در هم حزب اين تركيه ، دموكراتيك حزب به بايار محمدعلي ورود موازات به
و جمعي حركتي آغاز تحولات اين تركيه ، مردم از بسياري ديد از.است داده صورت اساسي
در بايار گرفتن قرار بااست تركيه مشكلات براي معقول راه‌حل‌هاي يافتن براي منطقي
يكي به اروپا اتحاديه به تركيه پيوستن مي‌رود انتظار دموكراتيك ، حزب رهبري جايگاه
به‌عنوان همچنين دموكراتيك حزب.شود تبديل حزب اين اهداف اصلي‌ترين و قوي‌ترين از
كرده باز جوانان روي به واقع در و جوان رهبر يك روي به را خود درهاي كه حزبي اولين
.مي‌آورد دست به ويژه‌اي موقعيت و شخصيت است
بايار نوري دكتر پدرش.آمد دنيا به استانبول اهل خانواده‌اي در سال 1960 در بايار
دميرل ، سليمان به اشخاص نزديك‌ترين از و AP حزب موسسان از و تحصيلكرده مردي
مجلس در را ساكاريا مردم نمايندگي دوره پنج مدت به وي.بود تركيه پيشين رئيس‌جمهور
در نو پديده‌اي اكنون بايار محمدعلي.بود صنايع وزير نيز دوره يك و داشت تركيه
به كشور اين در را عمومي اذهان "خاموش اكثريت"تز كردن عنوان با كه است تركيه سياست
انتخابات نهايي نتيجه انتخاباتي ، دوره‌هاي تمام در او ، نگاه از.است كرده جلب خود
هيچ نمي‌كند ، بيان به‌وضوح را حرف‌هايش و عقايد چون كه مي‌كند تعيين اكثريتي را
كه بوده "خاموش اكثريت" همين نهايت در ولي نمي‌گيرد قرار توجه مورد و شده شمرده
.است كرده تعيين را نتيجه
خواهد موثر نيز بايار شخص انتخاب و بعدي انتخابات در مطمئنا خاموش اكثريت اين
از هستند؟ عهده‌دار كساني چه را بي‌صدا و خاموش اكثريت اين رهبري واقعا اما.بود
از برخي و صنعتگران و اصناف به متعلق خاموش اكثريت اين رهبري تركيه تحليلگران نگاه
افكار با و مي‌شوند محسوب پرده پشت سرمايه‌داران كه است صغير آسياي منطقه بازاريان
و داده قرار تاثير تحت را كشاورز و كارمند كارگر ، از اعم اقشار ، ساير عقايدشان و
حركت سازمان‌يافته شكل به هيچ‌گاه ليكن هستند ، سياسي تصميم‌گيري‌هاي اصلي مهره
.نمي‌كنند
چيست؟ گروه اين خصوصيت اما
معمولا و نمي‌كنند فعاليت همگان توجه معرض در و پرازدحام محل‌هاي در _1
.مي‌كنند اجرا نفر سه يا دو توسط را تصميم‌هايشان
پنج به آنكه از بيش ولي هستند ، ديندار و مذهبي قشر از جزيي ظاهر به اكثريت اين _2
.هستند مقيد جمعه نماز به باشند مقيد خواندن نماز روز در بار
با و مي‌آرايند مذهبي و ملي مفاهيم و شعارها با را طرح‌هايشان و نقشه‌ها _3
ناموس ، شرف ، چون اصلاحاتي كه آنان شعارهاي.مي‌دهند شكل محافظه‌كارانه معيارهاي
مردم ذهن در مفاهيم ساير از بيشتر مي‌شود گرفته كار به آنها در زياد پرچم و وطن
.مي‌كند نفوذ
فوتبال تيم‌هاي از طرفداري از حاصل محبوبيت از حتي اهدافشان به رسيدن براي آنها
.نيستند فروگذار نيز
توجهي خاموش اكثريت اين به حال به تا هيچ‌كس تركيه ، سياسي صاحبنظران عقيده به
اكثريت به توجه تز كردن عنوان با بايار محمدعلي مي‌رود انتظار اكنون و است نكرده
را واقعي اكثريتي و كند بررسي و بسنجد را خاموش اكثريت جوانب تمام بتواند خاموش
.سازد آن جايگزين
از يكي اكنون و است نزديك تركيه پيشين رئيس‌جمهور دميرل ، سليمان به شدت به بايار
چرا كه است اين كرده جلب خود به را تركيه سياسي صاحبنظران ذهن كه سوال‌هايي بهترين
چيللر تانسو سوي به را درها سويي از دميرل كه بود چگونه.بود برگزيده را او دميرل
گشود؟ بايار محمدعلي سوي به را راه ديگر سوي از و كرد باز
چندان نه گذشته‌اي در دميرل كه است اين شده داده سوال اين به كه پاسخ‌هايي از يكي
.نرسيد مي‌خواست كه نتيجه‌اي به اما كرد ياري خود نخست‌وزير ييلماز مسعود به دور
اجرا را او سياسي اهداف و كند رشد تركيه سياست عرصه در تا كرد كمك چيللر به سپس
از كاري توانست نخواهد هم چيللر كه يافت دست نتيجه اين به نيز بار اين اما.كند
جز كسي شخصيت اين و گشت جديدي شخصيت و نام دنبال به دليل همين به ببرد ، پيش
ايجاد هياهو و مي‌ريزد هم به را صحنه بايار كردن مطرح چه اگر.نبود بايار محمدعلي
اينكه از بعد و دارد دوست را هيجان و هياهو دميرل كه مي‌شود گفته اما مي‌كند ،
مي‌دانند طبيعي و عادي انتخاب را معقول انتخاب كه آنهايي براي او شود ، مناسب شرايط
.مي‌كند خاموش را قال‌ها و قيل تمام و مي‌دهد ارائه مناسبي فرمول
گفته.است آميخته ابهام با نيز تركيه در سياست صحنه به بايار يافتن راه چگونگي
عصمت با داشت عهده به را خارجه وزير مشاور سمت بايار كه گذشته سال تابستان مي‌شود
كه كرد اعلام او به سزگين ديدار اين در.كرد ديدار تركيه دموكراتيك حزب رهبر سزگين
براي و بود خواهد او پذيراي دموكراتيك حزب شود داخلي سياست عرصه وارد مي‌خواهد اگر
.داد مساعد قول او به حزب امكانات تمام گذاردن اختيار در و همكاري هرگونه
تعيين را دموكراتيك حزب اعضاي از گروهي سپس او.نشنيد بايار از پاسخي سزگين اما
صحنه به او ورود بودن موقع به مورد در بايار كردن قانع براي كامل هفته يك كه كرد
مثبت پاسخ سزگين دعوت به سرانجام او اينكه تا كردند را خود سعي تمام داخلي سياست
را خود جاي و برود كنار حزب رهبري از كه كرد فراوان اصرار سزگين اينكه عجيب.داد
.بدهد بايار محمدعلي به
جوان‌ها كه است رسيده آن زمان تركيه ، مسائل تحليلگران از بسياري ديد از اكنون
نمي‌شود محسوب برتر ويژگي و ملاك تنها جواني آنان ديد از اگرچه.شوند ميدان وارد
دارد جوانان از زيادي بسيار فاصله كه نسلي ساله چند و چندين حكومت اميدوارند ليكن
قرار سال پنجاه تا چهل سنين در كه بايار مانند افرادي براي راه و برسد پايان به
و تركيه مشكلات و روز مسائل با بيشتر افراد اين مطمئنا كه چرا.شود باز دارند
.دارند آشنايي آن جوان نسل به‌خصوص
در را كشور اين كه است دلار هزار دو تركيه در سرانه درآمد نرخ حاضر حال در
تركيه اگرميدهد قرار پايين به متوسط درآمد با كشورهاي رده در جهاني تقسيم‌بندي
اروپا اتحاديه به پيوستن از بايد مطمئنا ببرد بالاتر رده اين از را خود نتواند
.گيرد قرار روماني و بلغارستان از پايين‌تر حتي دارد امكان بسا چه.كند چشم‌پوشي
.مي‌سازد نمايان پيش از بيش سياسي شدن نو به را تركيه نياز اين‌ها تمام
روزبه‌روز زمان كنوني شرايط در كه معتقدند تركيه مسائل تحليلگران ديگر ، سوي از
.كرد عجله بايد و مي‌شود تنگ‌تر شوند سياست عرصه وارد تازه مي‌خواهند كه كساني براي
.است بايار محمدعلي داده ، تشخيص را فوريت اين كه كساني از يكي
بين‌الملل ماليه رشته در و كرده تحصيل نيويورك در اقتصاد رشته در بايار محمدعلي
از ديپلمات يك عنوان به دميرل سليمان جمهوري رياست دوره در وي.است گرفته تخصص
كه دارد اعتقاد معقول اكثريت به او.است بوده ارتباط در خارجي سياست مسائل با نزديك
براي بسياري اميدواري سياست صحنه به او ورود.است راست و چپ از متشكل اكثريتي
تركيه در سياست تكراري چهره‌هاي از كه است آورده ارمغان به كساني تمام و جوانان
.مي‌برند رنج آنها بودن ناكارآمد از و شده خسته
|
