افغان شده گم كتابهاي و لندن جك
شرق در سلامتي جستوجوي در
افغان شده گم كتابهاي و لندن جك
هاشمي اكبر
اما ميديديم لازم تفنگي پيكار كنار در را فرهنگي كار افغانستان جنگ ابتداي
دليل همين به نداشت افغانستانوجود در آنها چاپ و تحقيقي و مطالعاتي كار شرايط
كنيم منتقل ايران به چاپ و نگهداري براي را كتابها گرفتيم تصميم
و سرمهاي يكدست لباسي با ناآشنا و غريب سايهاي.ميگذرد كنارم از سايه يك مثل
پارچهاي دستي ساك و ميگذارند سر بر بازاريها حاجي كه همانهايي از مخملي كلاهي
اين:ميپرسد آرام نفر يك.يافت را نمونهاش نميتوان سادگي به كه رنگ سرمهاي
جنگ زمان در را نفيسي كتابهاي گويا.است افغاني:ميگويد ديگري كيست؟ ديگر
و ميكند نگهداري سرچشمه در خانهاي در و آورده ايران به خود با شوروي و افغانستان
برميگردم.كتابهاست ريختن بيرون درصدد كرايه پرداخت عدم دليل به صاحبخانه گويا
آنكه تا ميبرم سر به انگاشتنش ناديده حسرت در را هفتهاي يكنيست خبري ازمرد
دستياش ساك خسته و سنگين كه ديدم پلهها همان روي را او دوباره روز يك ناباورانه
.بزنيم گپي هم با روزنامه دفتر در دارد تمايل اگر ميخواهم او از.ميكشد خود با را
ضبط كه بود اين خواستهاش تنها اما.باشد افغان لهجه با گفتههايش داشتم دوست
ياد به بياختيار.نيايد ميان به او از اسمي حتي.نشود گرفته عكس و باشد خاموش صوت
.تصوير بدون مردمان سرزمين ميافتم مخملباف جمله
همعقيدهايد؟ طالبان با عكس مورد در هم شما*
چهرهاش به وقتي كه بود كساني جمله از سارتر پل ژان (:ميگويد و ميزند لبخند)
.بود لوچ چشمش كه چرا داشت علت البته.ميشد ناراحت و ميآمد بدش ميكردي نگاه
شما؟ و ميپرسم*
گرفتن عكس براي:ميگويد و ميكند ظاهرياش وضعيت به نگاهي مهاجرم ، يك...من
.مناسب لباسي و داشت آراسته چهرهاي بايد
هستي؟ كجا اهل اينكه و بگويي را نامت نميخواهي*
نام به جايي افغانستان شمال پشتونهاي از هستم افغان مهاجري (نميگويد را نامش)
.شدهام متولد پاكستان و افعانستان كناره در ،"مرز" يعني شما زبان به كه كناره
.بريزند بيرون را كتابهايتان ميخواهند كه دارد واقعيت.چيست كتابها ماجراي*
ولي.بوديم كرده انبار خانهاش در را كتابها و كرايه را نفر يك خانه كه بود مدتي
همين براي.شود تخليه خانهاش ميخواست هم او.بدهيم كرايه بابت تا نداشتيم پولي
.داشت نگه كرايه عوض را كتابها
بود؟ چقدر كرايه مقدار*
.تومان هزار پنجاه و هفتصد و ميليون يك
كرديد؟ چه بالاخره*
خواندن سواد كه بود آدمي اينكه با صاحبخانه.نداريم پول گفتيم صداقت با و رفتيم
را كتابها داد اجازه پيش ماه يك و كرد قبول.بود روشنفكري آدم ولي نداشت نوشتن و
.بياوريم بيرون
چيست؟ كتاب موضوع اصلا*
عاميانه لغت هزار و 12 افغانستان فولكلوريك داستانهاي و شعر ادبيات ، تاريخ ،
.است گنجينهاي خود كه افغانستان فارسي
كرديد؟ ايران وارد چطوري و كي را كتابها*
جنگ ابتداي از بودم ايران به تردد حال در شوروي و افغانستان جنگ دوران از
كار شرايط اما ميديديم لازم تفنگي پيكار كنار در را فرهنگي كار افغانستان
حال كتابهادر از برخي و نداشت وجود افغانستان در آنها چاپ و تحقيقي و مطالعاتي
به چاپ و نگهداري براي را كتابها گرفتيم تصميم دليل همين به.بودند شدن نابود
.كنيم منتقل ايران
آورديد؟ را كتابها چطوري*
كه بودند قديمي و خطي نسخ كه كتابها از بخشي.آورديم مرحله چند در را كتابها
ديگر بخش و(ديگر كتاب چند و ايران جنگ وزارت اساسنامه) بود ايران خود به متعلق
از بود شده بازخواني يا ترجمه تاليف ، افغانستان در تهران از ما مالي حمايت با كه
كه ديگر بخشي.شد ايران وارد ميآمدند ايران به كه مهاجريني توسط ايران مرز طريق
به ايران و پاكستان مرز از بود شده ترجمه و تاليف پاكستان در افغان نويسندگان توسط
.شد منتقل تهران
شديد؟ كتابها چاپ به موفق ايران در*
.نه
چرا؟*
.شد گم كتابها همه چون
شد؟ گم (ميپرسم تعجب با)*
.بله (ميشنوم هم باز)
چطوري؟ و چرا*
مهاجر ما چون ميگويد ميشوم جويا را علتش وقتي بزند حرفي ندارد تمايلي ميگويد
برميگردد خارجه وزارت به موضوع چون و است خارجه وزارت با كارمان و سر و هستيم
كه ميكند قبول آدمها نام حذف و زياد اصرار با.بيايد پيش مشكلي برايش نميخواهد
امور ستاد با مذاكره به توجه با.بگويد برايم را افغان كتابهاي شدن گم ماجراي
نسخه پنج و پنجاه سال 671366 در آنها مساعد قول و خارجه امور وزارت در افغانستان
ميليون چند ارزش كه بود باارزش گفتم كه ايران به متعلق خطي نسخ جلد چند كه كتاب
مورد در كتابهايي و ترجمهها و تاليفات دستنويس بقيه و داشت دلاري
امور ستاد تحويل كه بود افغاني فارسي عاميانه لغت هزار و 12 افغانستانشناسي
خبري اما كشيد طول سالي چند.شود چاپ مرور به كتابها شد قرار و داديم افغانستان
را كتابها گرفتيم تصميم شديم نااميد وقتي كردن فردا و امروز مدتها از بعد نشد
رفتيم كتابها تحويل براي كه روزي.شويم مذاكره وارد خصوصي ناشر با و بگيريم تحويل
.است شده گم كتابها گفتند روز يك نهايت در و كردند فردا و امروز اول
كرديد؟ هم اعتراض !راحتي همين به*
نشان و ميآورد بيرون را نامهاي ساكش داخل از) نوشتيم نامه هم رئيسجمهور به
.نگرفتيم نتيجهاي اما (ميدهد
آمد؟ كتابها سر بر چه بالاخره*
شده تاسيس...نام به انتشاراتي و تحقيقاتي موسسه ايران در كه شنيديم بعد مدتي
دو چاپ حال در موسسه اين كه دريافتيم ناباوري و تعجب با شديم موسسه اين پيگير وقتي
عبدالله تاليف افغانستان فارسي عاميانه لغات كتاب.ماست كتابهاي از نسخه
تاريخي كتاب و است بيبديل و منحصربهفرد كه است لغت هزار شامل 12 كه افغانينويس
شديم متوجه اما نيافتيم را ناشر هزاره كاتب محمد ملافيض تاليف سراجالتواريخ
كتابها چاپ كرديم ، مراجعه چاپخانه به وقتي.است چاپ حال در چاپخانه در كتابها
متواري ارشاد وزارت از دولتي كاغذهاي دريافت از پس سفارشدهنده اما بود شده تمام
حالا كه كرديم سوال بود عصباني و ناراحت بسيار كه چاپخانه صاحب از وقتي.بود شده
خمير را همهاش يا ميگيرم را پولش يا":گفت كنيد كار چه كتابها اين با ميخواهيد
."ميكنم
كرديد؟ چه شما*
.بدهيم نجات را كتاب دو اين حداقل تاميكرديم فراهم را پول بايد
كرديد؟ فراهم چگونه را پول*
ايران در افغاني ساختماني كارگران از گرفتن كمك پول جمعآوري براي ما راه تنها
به شديم موفق كارگران كمك با و كرديم مراجعه نيمهكاره ساختمانهاي تكتك به.بود
.كنيم عمل تعهدمان
بود؟ چگونه فرهنگي حركت يك به دادن پول براي كارگران واكنش*
ميآورد دست به كه را چيزي چون دارند بخشندگي و جوانمردي ديگران از بيش كارگران
.ميكنند پسانداز سرمايهدارند كه آنها.نيست سرمايهاش
رفتيد؟ ساختماني كارگرهاي سراغ به چرا حالا*
طبقات ديگر همكاري دارند زيادي اقتصادي همكاريهاي امكانات افغاني كارگرهاي
.بود كمتر افغانها اقتصادي
كرد؟ كمك چقدر كارگر هر*
.تومان هزار تا 50 پنج از
قرض؟ يا بود بلاعوض كمكها*
.برميگردانيم گفتيم و گرفتيم قرض
كرديد؟ را كار اين*
.نشدهايم موفق هنوز
كرديد؟ چه را كتابها *
.كرد گلآلود و خيس را كتابها سيل و آمد باران كرديم ، كرايه خاوران در را جايي
تخليه به مجبور مدتي از بعد كه كرديم كرايه خراسان ميدان در را ديگري جاي اجبار به
كرايهاي ما از اتفاقا كه كرديم منتقل ديگري خانه به را كتابها باز و شديم
بايد و بدهد افطاري رمضان ماه در ميخواهد گفت صاحبخانه مدتي از بعد نميگرفت
قبول بدهيم را پولش ما و كنند كرايه را رستوراني كرديم پيشنهادببريم را كتابها
كرايه نتوانستيم گفتم كه هم آخر بار.بدهد افطاري خانهاش در كرده نذر گفت و نكرد
.دادهايم انتقال دولتي سازمان يك انبار به را كتابها و بدهيم را صاحبخانه
كردهايد؟ اقدامي هم كتابها فروش براي*
.نداده نتيجهاي ولي بله
بود؟ سازمان يا تشكل يك قالب در فعاليتها اين*
.كنيم درست سازمان نميتوانستيم هستيم مهاجر ما چون نه
است؟ شده حل ماليتان مشكل حاضر حال در *
بودند كتابهايي بقيه بودند خطي نسخ تعدادي ايران آورديم ما كه كتابي نسخه از 55
افغانستان ، در افغان نويسندگان به ما بود متون بازخواني و ترجمه _ تاليف كه
كردهايم هزينه تومان ميليون امروز 28 به تا و بوديم داده سفارش ايران و پاكستان
زمان آنقدر طرفي از.كنيم پر را ايراني دوستان چكهاي نتوانستهايم امروز تا كه
گريبانگير خانوادههايشان و كردند فوت نويسندگان از برخي و شدند پير برخي كه گذشت
بيمارستان به را آنها بايد باشند مريض اگر ميآيند تهران وقتي حالا حتي.شدند ما
.بپردازم را درمانشان هزينه و ببرم
افتاد؟ خواهد اتفاقي چه حالا*
.زندان ميرويم ندهند فرصت اگر
.بگيري قرض ايرانيان از پول همه اين توانستي چگونه*
نشانم را نامههايي داشتيم ايراني نويسندگان از كه معرفينامههايي واسطه به
زائري محمدرضا جعفريان ، محمدحسين قزوه ، عليرضا چون نامههايي آن در كه ميدهد
.ميشود ديده...و كمرهاي عليرضا
كرديد؟ هزينه را پول همه اين اعتباري چه به*
طول سال بفروشيم200 را زمين شد قرار و داشتيم زمين و دكان ما افغانستان شمال در
و آمد پيش سپتامبر ماجراي 11 ناگهان شدند خريد به حاضر پشتونها آنكه تا كشيد
افغانستان شمال در وضع گفتند و زدند زنگ دوستان و گشتند متواري فشار تحت پشتونهاي
.است كرده تغيير
بودي؟ مشغول كاري چه به افغانستان در*
.بودم كشاورز
شدي؟ فرهنگي كار گير در كه شد چطور*
.ميدادم انجام هم مطالعاتي و فرهنگي كار كشاورزي با همزمان
بدهي؟ ادامه را وضع اين ميتواني كي تا*
.نه يا خواندهاي را لندن جك ايون مارتين داستان نميدانم (ميگويد و ميكشد آهي)
يك در ساعت روزي 18 لندن جك.است لندن جك اتوبيوگرافي حقيقت در داستان اين
و مينوشته داستان و ميكرده مطالعه را باقيمانده ساعت شش و ميكرده كار خشكشويي
به را داستانهايش و ميخريد تمبر ميآورد دست به خشكشويي از كه را پولي
لندن جك سرانجام لندن جك آنكه تا.نميكردند چاپ هم آنها و ميفرستاد روزنامهها
مسخ كرد احساس مدتي از پس.ميكرد دريافت دلار يك مصاحبه كلمه هر براي و شد معروف
بعد مدتي و "داشتم آرمان كه بودم خشكشو زمان همان مثل كاش اي":ميگويد و شده
.ميكند خودكشي
ميكنيد؟ چه شما حالا و *
اما.ميمانيم باقي حال همين به يا بيآرمان و ميشويم پيروز لندن جك مانند يا
:ميگويد لاهوري اقبال
است من ايجاد منزل خيالي ميدانم گرچه
نيست مردانه همت نشستن پا از طلب در
آخر حرف و *
گفت ميرفت باميان سمت به افغانستان به سفرش در وقتي طباطبايي محيط ميگويند
و بشنوم سرزمين اين كودكان زبان از را اصيل فارسي ميخواهم داريد نگه را ماشين
سخن كه وقتي افغانستان بداخشان مردم:ميگويد افغانستان اديب و عارف خسته مولانا
.دولت دو با ملتند يك ايران و افغانستان.ميخوانند بيهقي تاريخ انگاري ميگويند
و ايران مشترك فرهنگ روي بر بتوانيم تا كنند كمك ما به ايران ملت اميدوارم
معروف نويسندگان از نفر دو به مرا كه است اين من خواهش تنها و كنيم كار افغانستان
.كنيد معرفي كشورتان
بود آمده كه آرامي همان به خسته و سنگين مرد باز و است خراب آسانسور ميگويم
.ميرود
شرق در سلامتي جستوجوي در
رامورد چين سنتي طب كشور از 140 بيش در طبيب و پزشك هزار حدودسيصد حاضر حال در
ميدهند قرار استفاده
به دسته دسته صنعتي كشورهاي ساكنان پزشكي مدرن عالم بزرگ موفقيتهاي وجود با
در مطبوع روشهاي آيا.ميكنند مراجعه جهان سراسر در سنتي درماني روشهاي پيروان
باشند؟ غرب در پزشكي عالم مكمل موثر شكل به ميتوانند شرق
جهان مركز غربي ثروتمند و صنعتي كشورهاي در:است شده وارونه دنيا ميرسد نظر به
هجوم ميكنند ، استفاده سوزني طب روش از كه پزشكاني مطب به مردم مدرن ، پزشكي
را ديگران و خود ادرار آلمانياش مريد و هندو روحاني يك توصيه به ميآورند ،
اعتماد گرمسيري مناطق گياهان معجونهاي و كريستالها درمان نيروي به يا مينوشند
.ميكنند
روياي جهانسوم كشورهاي در زمين كره ساكنان از نفر ميلياردها حاضر حال در البته
بيش و دستنيافتني آنان اغلب براي كه را غربي پزشكان درماني شيوههاي از استفاده
عبارتي به نوين ، پزشكي بنيانگذاران زمان از.ميپرورانند سر در است ، گران حد از
از كمتر ظرف زملوايس ايگناتس و ويرشوف رودلف كوخ ، روبرت پاستور ، لويي زمان از ديگر
شده برابر سه تقريبا آمريكا يا آلمان مانند كشورهايي در عمر ميانگين نيم و قرن يك
آن متعاقب و علمي روشهاي بر مبتني پزشكي موفقيتهاي تنها تقريبا كه افزايشي.است
.دانست ميتوان آن دليل را بهداشت وضعيت بهبود
گسترش.است شده ريشهكن عملا آبله و اطفال فلج طاعون ، وبا ، صنعتي كشورهاي در
تحت زيادي حدود تا ايدز حتي و عفوني سرماخوردگيهاي سل ، مانند مسري بيماريهاي
.است شده بدل معمولي اموري به نيز كليه يا كبد قلب ، پيوند و درآمده كنترل
روشهاي به آمريكاييها اكثريت و آلمان در بزرگسالان دوسوم تقريبا وجود اين با
چشم به نظرسنجيها در تنها امر اين.ميشوند متوسل "جايگزين" و "مطبوع" درمان
ريشه با سنتي روشهاي مانند روشهايي.است اينگونه نيز عمل در بلكه نميخورد ،
.است محبوب بسيار آنان ميان در...و قديم اروپايي و هند اقوام تبتي ، چيني هندي ،
امور محقق يك شايدر فولكر ميگيرد قرار زيادي توجه مورد چين سنتي طب روش خصوص به
طب شدن جهاني" نوعي از سخن "لانت" تخصصي نشريه در بررسي يك نتايج بيان طي سنتي ، طب
بيش در طبيب و پزشك هزار سيصد حدود حاضر حال در وي گفته به.ميآورد ميان به "چيني
خدمات بيمه صندوقهاي.ميدهند قرار استفاده مورد را چين سنتي طب كشور از 140
طب آموزشي دورههاي.ميپردازند نيز را سوزني طب با درمان هزينههاي بعضا درماني
قديميترين تانگ ، رن تانگ و دارد وجود انگلستان دانشگاههاي برخي در چين سنتي
شهر مركز در شعبه يك سال 1995 در است ، شده تاسيس هفدهم قرن در كه پكن ، داروخانه
.كرد تاسيس لندن
دانشگاه يك همراه به چين سنتي طب تخصصي مركز بزرگترين پيرمونت ، باد منطقه در
وجود معمول ، روشهاي جاي به شدن جايگزين قابل چيني درمان روشهاي آموزش ويژه خصوصي
دانشگاهي كلينيكهاي و بيمارستانها از بسياري در چين سنتي طب متخصص پزشكان.دارد
در پزشك هزار بيست از بيش و دارند وجود بوخوم در برگمنزهايم كلينيك مانند آلمان
بيماران ديدهاند ، كوتاهمدت دورههاي در كه آموختههايي از استفاده با آلمان غرب
چين و هند سنتي طب به زيادي توجه نيز آمريكا درميكنند مداوا سوزني طب با را خود
را روشها اينگونه كه پزشكاني مطب به نيويورك پولدار ساكنان از بسياري و ميشود
.ميكنند مراجعه ميدهند ، قرار استفاده مورد
آمريكا در پزشكان آموزش ويژه موسسات و پزشكي مدارس نيز استقبال اين به توجه با
.كردهاند افتتاح چين سنتي طب آموزش براي را دورههايي
و اعلام غيرقانوني زمان آن جمهوري دولت توسط چين كشور در سال 1929 در چين سنتي طب
علم يك بهعنوان و شناخته رسميت به را آن كمونيستها پنجاه دهه در اما شد ، ممنوع
.ساختند مطرح جديد علوم ساير مانند
برپايه چين كشور خود در درماني مركز توسط شده ارائه خدمات ميزان درصد از 60 بيش
با درمان ويژه نيز بيمارستان ميشوند30000 ارائه غربي سبك به نوين درماني روشهاي
روشهايي با كه كلينيكهايي درصد حتي 95 البته.دارد وجود چين سنتي طب شيوههاي
طب يا مداوا به را بخشهايي نيز ميكنند ، كار غربيها درمان شيوههاي به مشابه
به چينيها اغلب" ميگويد ، چين ، مسائل محقق فولكر.دادهاند اختصاص چين سنتي
.هستند مطمئن غربي درمان شيوههاي مثبت تاثير
بيماريهاي مورد در را چين سنتي طب در درمان روشهاي آنها هم هنوز حال اين با اما
جانبي تاثيرات كه ميترسند ، اغلب آنها زيرا ميدهند ، ترجيح غربي روشهاي به مزمن
.باشد آنها مفيد تاثيرات از بيش نوين درمان شيوههاي
درآمد توانستهاند غربيها روشهاي از استفاده با چيني پزشكان برخي ديگر سويي از
.كنند خود نصيب را كلاني
مجرميني اعضاي گوانگژو منطقه جنوب در سن _ يات _ سان بيمارستان پزشكان مثال براي
.ميزنند پيوند هستند ، عضو نيازمند كه پولداري اشخاص بدن به ميشوند ، اعدام كه را
آنها بدن اعضاي و دارند قرار جواني سنين در اغلب شده مجازات افراد كه دليل اين به
معادل 50 اعدامي فرد يك كبد قيمت بيمارستان اين درمناسبند كاملا پيوند براي
.است آلمان مارك هزار
|