نوين افغانستان سوي به
سرويسهاي خدمت در انگليس روزنامههاي
اطلاعاتي
نيندازيد راه جنجال و جار
نوين افغانستان سوي به
روزنامه قطع با مجلهاي است كابل هفتهنامه مستقل نشريات ازموفقترين يكي
دارد نسخه پانصد و هزار سه حدود در تيراژي ميشودو چاپ صفحه شانزده كهدر
سادات رضا
صحبت شود ، پنهان و كند كز خود روزنامهفروشي كوچك كيوسك در داشت عادت عبدالبصير
ترسناك دست به چماق پليسهاي كه بود وهمآور اندازه همان به ماجرا مورد در درگوشي
رديف فروش براي كه متفاوت روزنامه بيست با بصير پيشخوان امروزميرسيدند نظر به
و فشار تحت ديرزماني براي كه است جامعهاي در گشايش از نشاني كه شده مزين شدهاند
.است بوده سركوب
بفروشد اسلامي محتواي با كتابهايي داشت اجازه تنها گذشته در كه ساله بصير 40
ميپرداختيد موجود شرايط از انتقاد به چنانكه طالبان حاكميت سال پنج طي":ميگويد
كسي اكنون اما ميگرفتيد ، قرار شتم و ضرب هدف يا ميداديد دست از را خود جان يا
".باشيم هراسان وجودش از ما كه نيست
زير به قدرت اريكه از را طالبان آمريكا تحتالحمايه نيروهاي اينكه از پس ماه شش
بصير مثل فروشهايي روزنامه.ميرسد نظر به تغييريافته شهري كابل اكنون كشيدند
آزادي نور و فكرنو چون عناويني كه هستند محلي روزنامه دوجين چند فروش دستاندركار
خانه به را ويديويي فيلمهاي و تلويزيوني برنامههاي خرسندي با خانوادهها.دارند
اجراي به ميخورد چشم به بيان آزادي تعميق از جديدي نشانه روز هر گذشت باميبرند
با زنها كه لژدار كفشهاي شيوع حتي و نويسندگان اتحاديه تشكيل كنسرت ، برنامه
و كفش از نداشتند حق آنها طالبان دوران در آنكه حال ميآورند ، روي آنها به خوشحالي
.كنند استفاده ميكند صدا ايجاد كه زيورآلاتي
و بزدايد كابل از را خرابي و فقر كريه چهره نتوانسته مردم به شده اعطا آزاديهاي
تداوم تا نشسته انتظار در تزلزل و ترديد با افغانستان نقاط ساير بسان نيز شهر اين
ماه اواخر در جرگه لويي اعضاي برگزيدن زمان شدن نزديك با همگام را جديد دوران اين
.چشمببيند به ميلادي جاري
آسان و شمرده كلمات بردن كار به با كابل جديد هفتهنامه سردبير دشتي ، فهيم محمد
حال در تنها ما":ميگويد دارند عادت كابل تحصيلكرده ساكنان كه گونه آن انگليسي
ما اما دارد وجود مشكلاتي هنوز البته هستيم ، نوين افغانستاني خلق سوي به رفتن پيش
دوران در.هستند مطبوعات جديد بيان آزاديهاي نشانه پوياترين ".هستيم خوشبين
طي.ميشدند كنترل دولت توسط همگي كه داشت وجود روزنامه انگشتشماري تعداد طالبان
نشريه و روزنامه صد حدود براي تاكنون و شدهاند شكوفا خصوصي مطبوعات اخير ماههاي
اين در فرهنگ و اطلاعات وزير معاون مبرز عبدالحميد.است شده مجوز صدور درخواست
دست آزاد مطبوعات به مردم گذشته سال طي 23 بار اولين براي":ميگويد رابطه
".است خود علايق حوزه در چيزي چاپ خواهان كسي هر و يافتهاند
چاپ.كرد مقايسه اول جهان رسانههاي با ميتوان سختي به اينجا در را مطبوعات
چطور كه است واقعيت اين از انعكاسي شدهكه محدود كابل به عمدتا روزنامهها
.ساختهاند بدل افغانستان ثبات جزيره به را پايتخت صلح حافظ بينالمللي نيروهاي
را اوضاع كنترل جنگسالاران كه آنجا كوچك ، شهرهاي و استانها مراكز در آزادي چنين
.ندارد خارجي وجود عملا دارند دست در
نيافته رشد بگنجد ما تصور در آنچه از بيش افغانستان مطبوعات ديگر سوي از
نشريات اين در متوازن گزارشات و تحقيقي كارهاي از اثري بهندرت و است باقيمانده
عكسهاي با كه هستند محدود صفحه چند از متشكل روزنامهها بيشتر.ميخورد چشم به
هر از تقريبا كه جايي فقير كشوري در.شدهاند مزين مخدوش و سياهوسفيد معمولا
سه بتواند روزنامه يك چنانكه است نوشتن و خواندن به قادر نفر يك تنها نفر چهار
.است بوده برخوردار شانس ياري از واقعا كند فروش نسخه هزار
بود خواهد شگفتآور ليكن آورد نخواهند دوام احتمالا ها روزنامه اين از بسياري
.دهد ادامه خود حيات به بتواند فضايي چنين در روزنامه چاپ و روزنامهنگاري اگر
هدف آنها است نبوده درآمد كسب روزنامه نظر مورد موضوع لحظه اين تا":ميگويد مبرز
".دادهاند قرار افكار اشاعه را خود
خاص هفتهنامههاي او.است افغانستان در رسانهاي تنوع از نمادي بصير كوچك غرفه
كه طنز مجله يك و اقتصادي نشريه يك فرهنگي ، روزنامههاي ميرساند ، فروش به را زنان
اسلامي گرايشات كه روزنامهها از يكي.كردهاند كار به آغاز اخير ماه چند طي همگي
كه ديگري و ميكند ترغيب بلند مانتوهاي پوشيدن به را زنان دارد محافظهكارانه
و ميكند گلايه آمدوشد براي زنان دشواريهاي از ميكند دنبال را سكولار انديشههاي
يا و بپردازند رانندگي به نميتوانند آنها محلي ، باورهاي و رسوم دليل به اينكه از
كاملا اگر روزنامهنگاران از بسياريميكند نارضايتي ابراز كنند دوچرخهسواري
در مبرز.نميرسد نظر به جدي مشكل اين.دارند اندكي بسيار اطلاعات نباشند بيتجربه
.ميدادند گوش آمريكا صداي و بيبيسي به مردم جنگ سال طي 23":ميگويد رابطه اين
سياست به خاصي علاقه اما هستند بيسواد مردم.است سياستمداران سرزمين افغانستان
".ميشناسند خوبي به را سياست و ميدهند نشان
در كه روزنامه قطع با مجلهاي.است كابل هفتهنامه مستقل نشريات موفقترين از يكي
اين.دارد نسخه پانصد و هزار سه حدود در تيراژي و ميشود چاپ صفحه شانزده
تامين دارد سال كه 30 ريشويي و لاغراندام مرد دشتي ، توسط ژانويه ماه در هفتهنامه
او قبلي نشريهدارد آگاهي افغانستان در روزنامهنگاري مخاطرات از خوبي به اوشد
دليل به سال 1996 در ميشد منتشر هفتهنامه صورت به و دولت مالي منابع با كه
.شد تعطيل رئيسجمهور بستگان از يكي عملكرد از انتقاد
افغانستان بازسازي سياسي ، نظرات مورد در مبسوطي مقالات و گزارشها كابل هفتهنامه
هفتهنامه اين بخشهاي مشهورترين از يكي.ميرساند چاپ به كشور اين هنرمندان و
مردم بين در غيررسمي و شايعه شكل به آنچه از مجموعهاياست "ميگويند چه مردم"
بر در را القاعده تروريستهاي تا كابل رستورانهاي از متنوعي موضوعات كه دارد رواج
.ميگيرد
انتشار ادامه براي مالي منابع تامين او مشكل بزرگترين دشتي اعتقاد به
.ندارد وجود آگهي چاپ نام به چيزي كه كشوري در هم آن است ، هفتهنامهاش
اروپا مطبوعات از حمايت نهادهاي و يونسكو كمكهاي به مالي لحاظ به كابل هفتهنامه
.برآيد هزينههايش عهده از بتواند تا دارد اتكا
سرويسهاي خدمت در انگليس روزنامههاي
اطلاعاتي
گرينزليد روي
گيل اسكار آرتور
اينگرام مايك
جماليان شهرام:ترجمه
از يكي "گرينزليد روي" قلم به ماجرايي خود خرداد ششم شماره در گاردين روزنامه
.برانگيخت را بسياري شگفتي كه رساند چاپ به ديليميرور روزنامه سابق نويسندگان
كه نقشي خاطر به گرينزليد است ، شده شروع "متاسفم آرتور ، " تيتر با كه نوشته اين در
.ميكند عذرخواهي داشته مطبوعات در انگليس معدنچيان ملي اتحاديه متهمكردن در
كه رساند چاپ به را مقالاتي سلسله 1984_ سالهاي 85 ملي اعتصابات از پس گرينزليد
و ليبي كشور از پول دريافت به را مذكور اتحاديه رئيس اسكارگيل آرتور وي آنها طي
كرده ادعا روزنامه اين.بود كرده متهم خود منزل اقساط پرداخت براي آن از استفاده
اعتصابي كارگران بين را ليبي از دريافتي پول از پوند هزار اسكارگيل 70 كه بود
وي 25 روزنامه ، اين گفته طبق.دهند ادامه خود اعتصاب به آنان تا بود كرده تقسيم
"هيثفيلد پيتر".بود پرداخته خود منزل وام بازپرداخت براي نيز را ديگر پوند هزار
شده متهم مشابه جرايمي ارتكاب به نيز اتحاديه اجرايي رئيس "ويندسور راجر" و دبيركل
.بودند
سعي اسكارگيل سابق راننده پاركر جيم همراه به ويندسور كه بود كرده ادعا گرينزليد
روزنامه اين تا بدهند حقالسكوت ديليميرور مسئولان به پوند هزار تا 50 بودند كرده
.بردارد معدنچيان اتحاديه عليه اتهامات كردن وارد از دست
انجام زمينه اين در را تحقيقاتي انگليس قضايي سيستم كه شد باعث گرينزليد اتهامات
كارگران سركوب براي زمينه شدن آماده و اتحاديه بياعتباري آن نتيجه كه دهد
و فساد به سو يك از معدنچيان ملي اتحاديه مركزي كادر سرانجام.بود اعتصابگر
زمان آن در كه ليبي با ارتباط به ديگر سوي از و خود اعضاي احتياجات به بياعتنايي
به را لازم بهانه موضوعي چنين.شد متهم ميشد ، شناخته تروريست كشور يك عنوان به
و بخواند "داخلي دشمنان" را معدنچيان تا داد انگليس وقت وزير نخست تاچر مارگارت
.كند دريغ آنان از را سياسي حمايت هرگونه
ديليميرور روزنامه حمله وي.است گرفته پس را خويش ادعاهاي اكثر اكنون گرينزليد
سالها خود كه مداركي بودن موثق مورد در و خوانده "نادرست" را معدنچيان اتحاديه به
:نوشت گاردين روزنامه در وي.است كرده ترديد ابراز بود ، كرده استناد آنها به قبل
به طبيعي بود ، شده ضبط دادگاه سوي از اتحاديه داراييهاي تمام كه اين به توجه با"
".ميدادند انجام كاري ميبايست خود مشكلات حل براي اتحاديه مسئولان كه ميرسد نظر
پرداخت اتهام مورد در كه كرد تقاضا سال چند گذشت از پس انگليس معدنچيان اتحاديه
اتهام اين كه كرد ثابت آن نتيجه كه آيد عمل به تحقيقاتي اسكارگيل منزل قسطهاي
منشاء مورد در گرينزليد تحقيقات مدت طول تمام در.است بوده ناروا تهمت يك تنها
چند تنها ديليميرور نويسنده معذرتخواهيبود كرده پيشه سكوت اتهام اين ايجاد
از دادگاه اين.شد ظاهر گاردين روزنامه در فرانسه در دادگاهي راي اعلان از پس روز
را پوند هزاروپانصد مبلغ 29 كه بود خواسته _ مالي فساد به متهمان از يكي _ ويندسور
نشان راي اين.بپردازد بود ، بدهكار معدنچيان اتحاديه به خود منزل اقساط بابت كه
اتحاديه مقامات ديون پرداخت براي آن از استفاده و ليبي از پول دريافت اتهام كه داد
.است نبوده بيش دروغي خود منازل اقساط براي
سرويس _ M5I شايد كه ميكند مطرح را احتمال اين گاردين در خود مقاله در گرينزليد
را اتهاماتي چنين تا بود داده فريب را ديليميرور مسئولان _ انگليس داخلي اطلاعات
از پولي هيچ اسكارگيل كه شدهام قانع اكنون":مينويسد وي.كند وارد اسكارگيل بر
چنين اين سپس وي ".است نداده هدر نيز را اتحاديه مالي منابع و نكرده دريافت ليبي
اسكارگيل و هيثفيلد تقديم را خود عذرخواهي صادقانهترين من":ميكند عذرخواهي
".است حقيقت صادقانهترين اين و پشيمانم اتهامات آن انتشار از من.ميكنم
سركوب سپس و متهم كه ميشود آشكار حقيقت اين عذرخواهيها ، اين گذاشتن كنار با
سوي از شده حساب برنامهريزي يك از ميتواند تنها معدنچيان اتحاديه رهبران كردن
.باشد گرفته نشات انگليس مخفي سرويسهاي
تجربهاي با روزنامهنگاران و تلويزيوني شبكههاي كثيرالانتشار ، روزنامههاي چرا
كه ميكنند وارد افراد به را اتهاماتي و ميشوند مسحور راحتي اين به گرينزليد نظير
سال براي 12 همه مدارك ، بودن مغشوش برخلاف چرا و ندارد؟ دنبال به چيزي پشيماني جز
ميكنند؟ اختيار سكوت
نيندازيد راه جنجال و جار
ديلمقاني آرزو:مترجم
راه بيهوده جنجال و جار جديد يافتههاي مورد در كه هستند متهم پزشكي مجلههاي
پايه بر اغلب آنها اساس كه داستانهايي نوشتن براي خبرنگاران همچنين.مياندازند
نشان زايدالوصف اشتياقي نكند ، پيدا عينيتي هيچ هرگز است ممكن كه است تحقيقاتي
.ببرند بالا را خود پزشكي گزارشهاي كيفيت بايد مجلات.ميدهند
اخباري كپي و اطلاعات كيفيت آمريكا نيوهمپشاير در دورتموند پزشكي دانشكده محققان
شدند متوجه آنها.كردند بررسي را شده ارائه خبرنگاران توسط پزشكي همايشهاي در كه
جلوه هست كه آنچه از بااهميتتر بسيار را بدوي يافتههاي پزشكي رسانههاي كه
روي بر بررسيها اين.نميكنند اشارهاي كمبودها و محدوديتها به اغلب و ميدهند
.بود شده متمركز پزشكي صاحبنام رسانههاي از بسياري
واقعيات تا دارند سعي پزشكي رسانههاي اينكه وجود با كه شدند متوجه همچنين آنها
اينها از هيچكدام ولي هستند مطلع نيز كاستيها و محدوديتها از و آورند دست به را
مجله در 6 كه گزارش روي 127 بر بررسيها ايننميدهند انعكاس خود نوشتههاي در را
.شد انجام بود رسيده چاپ به معروف
امريكن ژورنالآف سيركوليشن ، ژورنال ، مديكال بريتيش مديسن ، اينترنال آف آنالز
كه پزشكي مجله (JNCI) انيستيتو كنسر نشنال يواس آف ژورنال ،(JAMA) اسوسييشن مديكال
.پدياتريكس و دلنست است ، سرطانيها انجمن به وابسته
كامل آماري اطلاعات ارائه به يافتهها از بسياري كه رسيدند استنتاج اين به محققان
تنها 23.نميشود منجر كرد استفاده تحقيقات نهايي نوشتههاي در آن از بتوان كه
از درصد در 22 تنها و داشته اشاره تحقيقاتي محدوديتهاي به گزارشها اين از درصد
كرده اشاره صنعتي منابع به ميشد تامين صنايع از آنها مالي منابع كه گزارشها
.بودند
از نويسندگان از تعدادي":كه بود شده نوشته محققان سرگروه قول از JAMA مجله در
".كردهاند انتقاد پزشكي علم گزارشهاي در پزشكي اخبار تعادل و صحت
خودمان مورد در خودمان كه است ما وظيفه اين":ميگويد JAMA مجله سردبير انجليس دي
مجله يك به تا كنيم برخورد روراست مطالب با و كنيم بازجويي خودمان از.كنيم قضاوت
داروسازي شركتهاي به مربوط مشكل بيشتر":ميگويد ادامه در او ".شويم تبديل خوب
نشان خوب را خودشان محصولات كه ميدهند ارائه گونهاي به را خود تحقيقات كه است
رسانهاي گزارشهاي رسانهها ، و پزشكي مجلههاي ارتباطي پلي بهعنوان ".دهند
.كنند تبديل خبر به را گزارشها بتوانند تا كردند فراهم مجلهها براي را فرصتي
اخبار طريق از پزشكي تازه يافتههاي از پزشكان و مردم عموما":ميگويند آنها
با ميتوانند مجلهها كه ميكنيم فكر ما.پزشكي مجلههاي تا مييابند آگاهي پزشكي
".ببرند بالا را خود مجلههاي كيفيت پزشكي گزارشهاي كيفيت بردن بالا
انجام بيفايده و خطرناك تستهاي و شوند اميدوار بيهوده بيماران اينكه احتمال
.دارد وجود دهند
كه ميگويند آنها.كردند انتقاد پزشكي نشستهاي گزارشهاي از همچنين محققان همين
ميدهند انعكاس گونهاي به را پزشكان اوليه تحقيقات خبرنگاران موارد از بسياري در
.شد خواهند بهرهمند نتايج اين آثار از همه و رسيده نتيجه به تحقيقات اين گويي كه
چاپ به سال 1998 در معروف مجله در 5 تحقيق از 147 كه داستاني روي 252 بر محققان
.دادند انجام را بررسيها اين بود رسيده
نشريه يك در هيچگاه تحقيقات محتواي كل از درصد كه 25 رسيدند نتيجه اين به آنها
.است نرسيده چاپ به علمي
به جديد مطالعات و يافتهها ارائه علمي نشستهاي اصلي علت":ميگويند آنها
همان در و نميگيرند پا تحقيقات اين از بسياري معمولا.ميباشد خود پزشك همكاران
.ميشود درج رسانهها در مردم اطلاعات متاسفانه اما.ميمانند باقي اوليه مرحله
مردم شود ، كم اطلاعات به نسبت مردم اعتماد تا ميشود باعث رسانهها خبري پوشش اين
.نمييابند قبول قابل را يافتهها انتها در و شوند مشكوك موجود روشهاي به نسبت
|