افغاني زن وزير اولين با گفتوگو
ميگيرند كليدي پستهاي زنانافغاني
است راحتتر بودن مرد معتقدند زنان
كانادايي حنايي سعيد
نيست خطرناك ديگر سينه سرطان
ميدهند نجات را آفريقا زنان
زنان آگاهي
افغاني زن وزير اولين با گفتوگو
ميگيرند كليدي پستهاي افغاني زنان
عدد يك است ، من اختيار در كه ابزاري تنها:افغانستان زنان وزير سمار سيما
است كامپيوتر دستگاه يك و صندلي يك ميزتحرير ،
خالقي فاطمه
بارها و بارها را گرسنگي و جنگ تلخ طعم كه كشوري افغانستان ، در پس اين از شايد
كه است افغاني زن اولين "سمار سيما" خانم باشيم ، گستردهاي تحولات شاهد است ، چشيده
كرزاي ، حامد معاون پنج از يكي همچنين او است ، شده نائل افغانستان زنان وزارت سمت به
.است انتقالي دولت در افغانستان جمهور رئيس
سينهها در نفس شد ، فعاليت مشغول زنان وزير عنوان به "سمار سيما" كه هنگامي از
مدارج پزشكي رشته در كه سمار ، .شد دوخته او سوي به چشمها همه و شد صفر زمان و حبس
يك پاكستان در تبعيد زمان در اواست هزاره اقليت فرقه از است ، كرده طي را عالي
مدرسه ، اكنون 48 هم نهاد اين كرده ، تاسيس ،"شهدا" نام به كمكرساني و خيريه نهاد
داده قرار خود حمايت چتر در را پاكستان و افغانستان در بيمارستان و 5 كلينيك 12
در بشر حقوق منشور اجراي براي تلاش و زن حقوق از دفاع دليل به سمار سيما.است
.كرد دريافت را فريدوم - هامپري - ژان و پاولگرونيتگر جوايز كانادا و سوئيس
كه است ، داده ترتيب گفتوگويي وي با ديولت روزنامه خبرنگار ريزوري ، سيلويا
.ميخوانيد را آن برگردان
شركت حق مثل.دارند زيادي انتظارات شما از افغانستان مردم سمار خانم:ولت دي *
زمينهها همه در مرد و زن حقوق برابري شغلي ، فرصتهاي انتخاب حق انتخابات ، در زنان
و اجباري ازدواجهاي از جلوگيري و همسر انتخاب حق كار ، و تحصيل عرصه جمله از
سنگين خيلي شما مسئوليت ترتيب اين به خشونتآميز جنسي رابطه گونه هر اعمال ممنوعيت
.است
باشد ، توانم در كه آنجايي تا منگرفتهام عهده بر سنگيني مسئوليت من حقيقت در بله ،
مشكلات ميدانم كه وجودي با.ميكنم تلاش زن حقوق از دفاع و عدالت اجراي راه در
.نيست شدني حل آساني به افغانستان
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه ماه شش اين طي را خود عملكرد شما *
ساختمان يك كار شروع براي من.است شده ويران كاملا كابل شهر بهخصوص و افغانستان
و ساختمان اين اجاره.نيست من اختيار در امكاناتي هيچگونه كردم ، اجاره كوچك
شرايطي در اكنون افغانستان دولت زيرا.ميكنم پرداخت شخصا را مربوطه هزينههاي
نكردهايم ، استخدام كارمندي هيچ هنوز.بپردازد را آن اجارهبهاي بتواند كه نيست
كامپيوتر دستگاه يك و صندلي يك ميزتحرير ، عدد يك است ، من اختيار در كه ابزاري تنها
اختيار در بودجهاي هيچ.است متحد ملل سازمان دفتر در هنوز من فاكس دستگاه.است
با وابستهايم ، خارج كمكهاي به ما زيرا است ، نشده تعيين هنوز كشور بودجه.ندارم
.هستم راضي كنوني وضع از من اوصاف اين تمامي
در امنيت بايد افغاني ، زنان حقوق بازگرداندن از قبل بوديد ، گفته شما پيش ماه چند *
اشاره ضمن سياسي ناظران و ديپلماتها از برخي.گردد برقرار افغانستان مختلف شهرهاي
زنان حقوق زمينه در تحولات انتظار در ديگر است بهتر:ميگويند شما فرمايش اين به
.نميشود برقرار كشور اين در امنيت حالاها حالا چون نباشيم ، افغانستان در
روبهرو آن با ما كه است جدي معضل يك هم هنوز شهرها خيابانهاي در امنيت عدم
افغانستان بر امنيت سايه تا گرفته كار به را خود تلاش تمام افغانستان دولت هستيم ،
به ما.نيست ميسر صلح حافظ نيروهاي كمك بدون تلاشها و سعي اين اما.شود افكنده
.داريم نياز كشور مختلف مناطق در بيشتري كمكي نيروهاي
كردهايد؟ اقداماتي چه تاكنون زن حقوق با ارتباط در *
حقوق رشته در زن و مرد كارشناسان از قوي كادر يك خود وزارتخانه در هستم مايل من
به كاملي مشروعيت زن حق جامع بررسي ضمن داريم قصد ما كادر اين تشكيل با.دهم تشكيل
همهجانبه حمايت يك هم كار اين براي.كنيم تدوين را زن حقوق قوانين و ببخشيم آن
.است لازم
عنوان به برقع ، با زنان حقوق مدافعان و بشر حقوق فعالان از يكي عنوان به شما *
طالبان رژيم سرنگوني از مدتها كه حالي در بودهايد ، مخالف افغاني زنان براي پوشش
.ميكنند استفاده پوشش اين از افغاني زنان از بسياري همچنان ميگذرد ،
زنان زيرا.گذاشتهاند كنار را برقع افغاني زنان از اندكي بسيار شمار تاكنون بله
من امانيست حكمفرما خيابانها در امنيت هنوز كه ميكنند احساس افغانستان در
امكان افغانستان در وزارتخانهها كليه تشكيل هنگام خصوصا و تدريج به هستم مطمئن
شغلهاي به آنان فعاليت عرصه اينكه ضمن.ميشود فراهم زنان اجتماعي فعاليتهاي
توانست خواهند آينده در افغاني زنان.نميشود منحصر كارمندي و منشيگري مانند ساده
.باشند داشته كليدي پستهاي سياسي عرصههاي در حتي و مشاغل كليه در
با كه حالا تا اگرچه ميكنم ، تلاش است ، مسئوليتم حيطه در كه آنچه اجراي براي من
براي غرب دنياي كمكهاي به ما.ندارم حسابي و درست كار ميز يك ميكنم گفتوگو شما
به و باشند خود سرقول بايد غربيها.داريم نياز شدت به افغانستان بازسازي
.كنند كمك افغانستان
است راحتتر بودن مرد معتقدند زنان
نگاهي آمريكا بوستون در "زنان اطلاعات تيم" توسط شده انجام تحقيقات به اگر
در كه بودند موافق زنان درصد و 80 مردان درصد كه 70 ميكنيم مشاهده بيندازيم ،
(Barbara Reilly) بارباراريلي!است بودن زن از راحتتر بودن مرد امروزي جامعه
به زنان تا دارد وجود فرصتي زنانه ، احساسات به توجه با":ميگويد تيم اين رئيس
".دهند نشان را خود تواناييهاي تبليغاتي آگهيهاي سازندگان عنوان
موفق تبليغاتي آگهيهاي در مردان همانند نميتواند زنان كه است جا اين مشكل اما
.كنند عمل
درك را آنان تبليغاتي آگهيهاي سازندگان كه ميكنند فكر زنان درصد زيرا 91
(درصد مقابل 42 در درصد 58) مردان از بيشتري تعداد به زنان اين از غير و نميكنند
و زن هزار ، از تحقيق اين در.ميشوند آزرده جنسيتي تبليغات از استفاده خاطر به
غير و آيند در تصوير به تبليغاتي آگهيهاي در چگونه دارند دوست كه شد پرسيده مرد
.است شده توجه نيز جنس دو ميان تفاوتهاي به اين از
كانادايي حنايي سعيد
(Robert Pickton) پيكتون روبرت ميدهد ، رخ دنيا تمامي در هم به شبيه اتفاقات گويي
از زن هفت حداقل قتل به متهم وي.نيست ايراني "حنايي سعيد" به بيشباهت كانادايي
.شدهاند ناپديد نشانهاي هيچ بدون بعد ، به دهه 1980 از كه است زني 50
شده اعلام پيكتون عليه كه قبلي قتل فقره به 6 جديد اتهام اين دادگاه مدارك طبق
بازرسان.شد دستگير (ونكوور حومه در) مزرعهاش در پليس توسط او.شد اضافه بود ،
ادامه انسان جسد بقاياي يافتن براي پيكتون هكتاري مزرعه 10 در تحقيقاتشان به پليس
.ماند خواهند محل آن در ديگر سال يك براي حداقل آنها كه ميشود گفته و ميدهند
است نشده حاضر دادگاه در اتهاماتش به پاسخگويي براي رسمي طور به هنوز پيكتون اما
.شدهاند قتلها اين با رابطه گونه هر منكر خبري رسانههاي به پاسخ در خانوادهاش و
زنان تمامي كه است جا اين در ميكند شبيه هم به را حنايي و پيكتون كه نكتهاي
نكوور و شرق نزديكي در شهري فقيرنشين محله در كه بودند روسپي يا و معتاد گمشده
.ميكردند زندگي
.شدهاند ناپديد مارس 1995 از زنان اكثر اما شد ، ناپديد سال 1983 در زن اولين
نيست خطرناك ديگر سينه سرطان
از يكي برداشتن جاي به دارند سينه سرطان كه زناني است آمده پزشكي خبرهاي در
.كنند استفاده (Mammosite) "ماموسايت" روش از ميتوانند آن تخليه يا و سينههايشان
منطقه به باريك لوله يك فرستادن با و پرتوافكني از استفاده با پزشكان روش ، اين در
.كنند ريشهكن را سرطاني سلولهاي ميكنند سعي سرطاني
پرتوافكني هفته هفت جاي به درماني اشعه روز پنج استفاده ،"ماموسايت" مزاياي از
زماني شده ، ارائه روش اين.نيست آن كل تخليه يا و سينه برداشتن به لازم ديگر و است
ساله ، زن 47 يك.ميگيرد قرار استفاده مورد ميكند سپري را اوليه مراحل سرطان كه
در ويميكند استفاده سينهاش سرطان درمان براي روش اين از كه است بيماري اولين
هيچ و كنم كمك ديگران به كار اين با بتوانم تا شدم داوطلب":ميگويد تجربهاش خصوص
".ندادم راه خود به ترديدي
"پروستات" درمان در زنان ، براي مفيدش كاركرد بر علاوه درمان روش اين ديگر ، سوي از
آنان زيرا است ، مهم نيز روش اين در پزشكان نگراني تنها اما.است موثر نيز مردان
سلولهاي بلكه نباشد ، سرطاني سلولهاي روي تنها روش اين اثر است ممكن كه معتقدند
.دهد قرار تحتتاثير رانيز سالم
ميدهند نجات را آفريقا زنان
باقي كسي عموره و سدوم در آيا پرسيد لوط حضرت از خداوند كه است آمده انجيل در
الهي عذاب از شهر دو اين مردم او شفاعت به و باشد پاك گناه از دامانش كه است مانده
و كوبيد درهم را عموره و سدوم الهي عذاب و بود منفي پيامبر پاسخبمانند امان در
آفريقا درباره سوال همين حالا و نماند باقي شهر دو اين مردم از نشاني هيچ ديگر
خود حال به بايد كه است چنان آن آورده خود سر بر آفريقا كه مصيبتي آيا.است مطرح
است؟ صحيح "نااميد قاره" معروف عنوان آيا برسد؟ كامل نابودي به تا شود رها
چنگال از يافتن نجات حق كه مردم از عدهاي ميان در اميد از نشانههايي هنوز نه ،
گرفتار آن در كه فلاكتي از نيز را ديگران تا مصمماند و است محفوظ برايشان مصيبت
.هستند زنان عده اين از بسياري و ميشود ديده دهند ، نجات آمدهاند
يك در همگي استعمار دوران از پس آفريقاي مردم بر حاكم فاميلي و فاسد حكومتهاي
اجتماعي ، و اقتصادي عرصههاي در موجود لغزشهاي مسئولان اينكه آن و مشتركاند نكته
به هم آن و - ليبريا - آفريقايي كشور يك در تنها تاريخ اين تا.بودهاند مرد همه
كه آن از پس و سال 1996 در ،"روتبري".است بوده زن يك دست به امور زمام موقت طور
برگزاري زمان تا را ليبريا جنگطلب زمامداران توانستند آفريقا غرب دولتهاي
اما.رسيد حكومت به كنند ، بيطرف شخص يك پذيرفتن به وادار كشور اين در انتخابات
كه گرفتهاند ياد ديگر آفريقايي زنان كه چرا است ، تغيير حال در وضعيت اين اكنون
دختران ، ختنه همچون ظلمهايي برابر در و داخلي جنگهاي و فقر فشار زير در چگونه
پايدار اما آهسته پيشرفت.كنند دفاع خود از خانواده ، در خشونت و اجباري ازدواج
سياه قاره گريبانگير مسائل ساير به پرداختن شوق تا شده باعث زمينهها اين در آنها
روي سياست به بيشتري عده روز هر كه است اينگونهبگيرد جاي آنها دل در نيز
.ميآورند
پلكان از كه هستند بسياري زنان موجود ، فشارهاي و مخالفتها وجود با كنيا ، كشور در
دولتي عاليرتبه مقام و سفير چندين و قاضي پنج كنيا در اكنون.رفتهاند بالا ترقي
زنان بين از نيز پارلمان نماينده از 224 نفر و 9 هستند كار به مشغول زنان جمع از
باشيد داشته خاطر به اما است ، اندك بسيار هم هنوز تعداد اين البته.شدهاند انتخاب
كانديداها تحقير و كنندگان برگزار آشكار فساد با معمولا كنيا در انتخابات كه
به خود پايبندي اثبات براي ميكنند وادار را زن كانديداهاي از بسياري.است همراه
و اذيت و آزار خطر بايد آنها.دهند ارائه را شوهرانشان رضايتنامه اخلاقي ، ضوابط
گرفت قرار اذيتها و آزار اين مورد كه كسي آخرين.بخرند جان به هم را خوردن كتك
انتخابات در ،"ولي ريف" منطقه از نمايندگي به كه بود حاكم حزب كانديداي ادناسانگ ،
لباسهايش و زدند كتك جمعيت ميان در را او مقابل ، گروه از افرادي.بود كرده شركت
منصرف سانگ.كنند منصرف انتخاباتي رقابت از را او شايد تا آوردند بيرون تنش از را
.داد دست از را مردم راي اما نشد
در.رسيدهاند پارلمان نمايندگي مقام به كه بودهاند هم ديگري شجاع زنان البته
خود دموكرات ، سوسيال حزب اعضاي از گيلو ، ان چريتي كنيا كشور عمومي انتخابات آخرين
رياست انتخابات در نتوانست او اگرچه كرد ، معرفي جمهوري رياست انتخابات براي را
مدت اين در او.شود پارلمان وارد توانست اما درآيد ، به پيروز ميدان اين از جمهوري
.است بوده خود انتخابيه حوزه براي مفيدي طرحهاي پايهگذار
پيش چندي او.است برخوردار درخشاني سابقه از كه است ديگري نماينده نيز موگو ، بت
پارلمان كرسيهاي از مشخصي حداقل آن تصويب صورت در كه داد ارائه مجلس به را طرحي
اين جالب.يافت خواهد اختصاص معلولان مانند جامعه ، از ديگري گروههاي و زنان به
گرفته قرار حمايت مورد پارلمان مرد نمايندگان از بسياري سوي از شده ياد طرح كه است
زنان سياسي جمع" جمله از زنان ، ويژه سازمانهاي مهارت و توانايي دهنده نشان اين و
و گروهها ساير با ارتباط ايجاد در - "بينالمللي حقوقدان زنان فدراسيون" و "كنيا
و سخنراني بر علاوه موگو.است مشترك خواستههاي اعلام منظور به كامل همبستگي ايجاد
يكي اجتماعي ناهنجاريهاي ديگر و خانواده در خشونت همچون مسائلي درباره اظهارنظر
طرح.درآورد عمل مرحله به را خود نظريه توانسته كه است سياستمداراني معدود از
پايتخت نايروبي ، در او انتخابيه حوزه در نيازمند دانشآموزان تحصيلي هزينه پرداخت
موفقيت با او بيوقفه تلاشهاي و صحيح مديريت با كه بوده طرحهايي جمله از كنيا ،
.است درآمده اجرا به
اوگاندا درجلوترند كنيا از كه هستند هم آفريقايي كشورهاي از ديگر بسياري البته
در.هستند زن وزيران ، هيات نفري جمع 53 از نفر است ، 16 واقع كنيا همسايگي در كه
آفريقاي در كه حالي در.هستند كار به مشغول زن وزير دو و نماينده نيز 15 رواندا
وزارت سمت به هم زن نفر هفت و هستند زن نفر پارلمان 128 نماينده جمع 400 از جنوبي
آن در كه سوئد همچون كشورهايي سطح به رسيدن تا حال ، اين با ولي.شدهاند منصوب
با هم وزيران هيات و دادهاند اختصاص خود به را پارلمان كرسيهاي از درصد زنان 44
.است پيش در درازي راه هنوز ميشود ، تشكيل مرد و 9 زن حضور 11
ملتي به بياموزيد چيزي زن يك به اگر":ميگويد كه است معروفي مثل كنيا در
زنان مجتمع مانند ميشوند اداره زنان توسط كه سازمانهايي از بسياري "آموختهايد
و دانشآموز دختران شمار افزايش هدف با را زيادي فعاليتهاي پرورش و آموزش كارشناس
با مبارزه سردمدار اكنون ، هم.رساندهاند انجام به زودرس و اجباري ازدواجهاي كاهش
ناهنجاريهاي ديگر و خانواده در خشونت عنف ، به تجاوز دختران ، ختنه همچون مسائلي
پارلمان.است نبوده بيثمر تاكنون تلاشهايشان كه هستند نفوذي با زنان اجتماعي ،
كار دستور در را دختران و زنان حرمت هتك و تجاوز موضوع با طرحي بررسي همچنين كنيا
.است داده قرار خود
مسئوليت حس بالاتر ، تحصيلات با آفريقايي كشورهاي ديگر و كنيا در زنان زودي به
تبديل فعال سياسي نيروي يك به ديگران با صحيح گفتوگوي انجام در مهارت و جمعي
زنان.باشد نهفته نكته همين در قاره اين آتي آرمانهاي هم شايد و شد خواهند
ندرت به اينكه آن و بهرهمندند بزرگ امتياز يك از راه اين در هست ، چه هر آفريقايي
.آورند بار به بزرگ افتضاحات مردها مثل است ممكن
زنان آگاهي
زن درخواست به طلاق
(دوم قسمت)
طباطبايي فائزه
و زن آيا كه است مطرح درستي به پرسش اين _ شوهر صعبالعلاج و واگير بيماري _ (3)
گرفتاريهاي هنگام به دارند حق ميبندند مشترك زندگي پيمان عمر يك براي كه مردي
و سخت بيماري به دو آن از يكي شدن دچار صورت در مثلا و كنند رها را يكديگر سخت
يكسان حقوقي و اخلاقي ديدگاه از پرسش اين پاسخ شود؟ جدا او از ديگري درمانناپذير ،
.ميباشد متفاوت هم مختلف كشورهاي حقوق در و نيست
شريك شادي و غم در بايد شوهر و زن كه ميشود عنوان چنين غالبا اخلاقي ، لحاظ از
اگر پسبرند سر به يكديگر كنار در بوده شكيبا زندگي ناراحتيهاي در و باشند هم
چه جسمي يا باشد رواني بيماري اين خواه شود دچار سختي بيماري به همسر دو از يكي
آنكه آيد گرفتار درمانناپذيري و سخت بيماري به ديگر ، آن چه و شود ديوانه همسر اين
و سازد رها را او آنكه نه كند ، پرستاري خود بيمار همسر از دارد وظيفه است سالم
رو اين از و است گذارده مستقيم اثر كشورها برخي حقوق در فكر طرز اين.گويد طلاق
در طلاق كه برآنند و نميدانند طلاق مجوز را همسر دو از يكي ديوانگي و جنون مثلا
.است زناشويي و ازدواج فلسفه برخلاف موارد قبيل اين
و صعبالعلاج بيماري كه كند طلاق درخواست ميتواند زن زماني حقيقت در ليكن
عسر جنبه وضع اين كه هنگامي جز سخن ديگر به.باشد داشته خطر زن براي شوهر واگيردار
.نميشود پذيرفته آساني به طلاق درخواست نكند پيدا حرج و
از مدتي و شود غايب سببي به شوهر هرگاه _ او طولاني غيبت و شوهر شدن گم _ (4)
بايد مدت چه تا چيست؟ زن تكليف نرسد او بودن مرده يا زنده از خبري و بگذرد او غيبت
چه درخواست اين و كند طلاق درخواست ميتواند آيا و دهد ادامه زناشويي زندگي به
و گذشته طولاني زماني غيبتش از يعني شود غايب ترتيب اين به كه شخصي دارد؟ تشريفاتي
ناميده "مفقودالاثر غايب" ايران مدني قانون اصطلاح در نشود خبري وجه هيچ به او از
اداره چگونگي به مربوط مفصلي مقررات قانون در.نيست اثري او از كه كسي يعني ميشود
گرفته نظر در آن مانند و ميشود محسوب مرده شخص اين كه مواردي غايبي ، چنين اموال
.است شخصي چنين زن تكليف است مطرح اينجا در آنچهاست خارج ما بحث از كه است شده
زن زندگي هزينه بايد ميشود تعيين غايبي چنين اموال اداره براي كه كسي نيست ترديد
ناچار زن باشد نمانده باقي غايب شوهر از مالي كه صورتي در طبعا و بپردازد را او
شخصي هرگاه مدني قانون برابر حال هر در.نمايد تامين را خويش زندگي هزينه خود بايد
مدت.كند طلاق تقاضاي ميتواند زنش نرسد خبري او از و باشد غايب تمام سال چهار
زن اگر كه آنند بر فقيهان از برخي چند هر است شده گرفته شيعه فقه از سال چهار
"حرج و عسر" موجب او براي طولاني انتظار و كند صبر سال چهار مدت دلايلي به نتواند
مدني قانون اما كند اقدام طلاق به نسبت سال چهار از قبل ميتواند شرع حاكم باشد
.است پذيرفته را اكثريت عقيده
مرتبه سه بايد دادگاه است غايب شوهرش كه زني طرف از طلاق درخواست از پس حال هر به
اولين تاريخ از يكسال گذشت از پس و كند آگهي را شوهر بودن غايب روزنامهها در
زن يك مانند بايد ميشود داده طلاق ترتيب بدين كه زني.ميشود داده طلاق حكم آگهي
هر.ورزد خودداري كردن ازدواج از و نگهدارد عده روز ده و چهارماه مدت به مرده شوهر
كاملا غايب بودن زنده و مرده چون اما است وفات عده همانند مورد اين در عده مدت چند
بدون ميتواند كند مراجعت عده دوران در بوده غايب كه شوهري چنانچه نيست مشخص
اعتراض حق زن و دهند ادامه را زناشويي زندگي و كرده رجوع خود زن به مجدد ازدواج
سابق ازدواج به حقي ديگر برگردد عده مدت پايان از پس شوهر هرگاهداشت نخواهد
.است گرديده قطع زنش و او بين زناشويي رابطه و ندارد
زن طلاق براي شوهر از وكالت
ميتواند زن آيا كه است داشته قرار اسلامي فقيهان توجه مورد نكته اين ديرزمان از
در ميتوان را پرسش اين پاسخ گردد؟ وكيل او از گرفتن طلاق براي خود شوهر سوي از
.نمود دقت آن به و يافت عقدنامهها در مندرج شرايط
|