بيبرنامه مسير ناتوان ، مديريت بيمار ، سازمان
كلاس به را ما خارجي سرمايههاي
برد نخواهد جهاني
شريف صنعتي دانشگاه اقتصاد و مديريت دانشكده سپهرياستاد مهران دكتر
انتظارات و معقول كاملا تقاضاي مقابل در اكثرا كه است جوابي (است ايران اينجا)
(است ايران اينجا)ميشنويد سازمانها از بعضي كارمندان و مسوولان از خود ساده
و است پايين كيفيت كه بدانيد يعني باشيد ، نداشته را كار موقع به انجام توقع يعني
بهانه (است ايران اينجا).نشويد مربوطه مسوول مزاحم هم اداري ساعت حتي اينكه يعني
كشور ، در كيفيت و بهرهوري تدريجي كاهش تلخ يادآور كه است شدهاي پذيرفته ظاهرا
درجهت فعاليتها مراتب زنجيره گسستگي و سازمان به كاركنان تعلق حس عدم و دلسردي
به تسليم و مسووليت رفع براي محترمانه جواب (است ايران اينجا).است مشتري نياز
بهرغم كه هستيد گرفتاري و پركار شخص كه كنيد تصوراست كار در كاستي عمومي فضاي
.متعجبيد خود كار تنشهاي از ولي ميكوشيد روزمره مسووليت انجام در خستگي و فرسودگي
اثر روزانه كار ادامه و بيماريد كه ميگيريد خود پزشك از ناگواري خبر ناگهان
شناخته و شلوغ سازماني كه كنيد تصور حال.داشت خواهد شما حيات ادامه بر شديدي
ميكوشيد خود فعاليتهاي انجام در داخلي و خارجي فشارهاي بهرغم و داريد شدهاي
متخصص از ناگواري خبر ناگهان.متعجبيد پيدرپي بحرانهاي و منفي برآورد از ولي
تدريجي مرگ به موجود روال ادامه و است بيمار كاملا شما سازمان كه ميشنويد مديريت
.انجاميد خواهد آن
هرگز يافته ، رشد پايين عملكرد با و ناسالم محيط در و نموده عادت فرسودگي به كه كسي
نيز شرايط ارزيابي و مقايسه به حتي و نميپردازد خود سلامتي بهبود و بررسي به
در سالها و كرده عادت عملياتي و فكري ركود به كه هم سازمانينميكند مبادرت
حركت خود مرمت و بهبودي روش شناخت در ندرت به است ، مانده باقي اتلاف و ضعف مرداب
عفونت و سيستمي عوارض مشاهده با رهگذر يك حتي و مديريت متخصص يك ولي.كرد خواهد
كه سازماني ناهنجاري.ميبرد پي سازمان بيماري و ناتواني عمق به راحتي به ساختاري
.است مسلم و آشكار كارشناسان بر مينمايد ، پوشيده شركت مديران و كارمندان از كاملا
محصول ارزاني و پايين كيفيت نشانگر (ژاپن ساخت) دوم ، جهاني جنگ از بعد سالهاي در
سرعت به توانست ژاپن مواداوليه ، معادن نداشتن و جنگ در قطعي شكست بهرغم ولي.بود
.شود مرغوبيت و كيفيت سرآمد
خود ساختار دوباره اختراع با توانستند ورشكستگي شرف در غربي شركتهاي از بسياري
و سنگاپور مالزي ، چون سومي جهان كشورهاي.بپيوندند موفق صنايع رده به ديگر بار
در كاري روشهاي و تكنولوژي انتقال با توانستند دور نهچندان گذشته در مكزيك
به بازگشت عطف نقطه به دستيابي مختلف ، بهدلايل ولي.شوند خاصكارآمد رشتههاي
.است افتاده تاخير به ما كشور در سازماني و اقتصادي سلامت
عارضهها تشخيص و تسكين
در كه ميروند ، شمار به (متحرك مرده) كه يافت ميتوان را بيشماري سازمانهاي
كالبد از است مدتها مشاركت و همكاري روح كه نيست ، اثري تحرك و تحول ضربان از آنها
شركت جسد شدن متلاشي كلان ، مخارج و بيهوده تلاش با ولي است ، شده خارج سازمانشان
كه يافت حيات اميد با را شركتهايي ميتوان هنوز ولي.انداختهاند تاخير به كمي را
بيماريها با نبرد روحيه و بنيه ولي دادهاند دست از را بالندگي و حركت توان گرچه
.يافت خواهند سلامت تجديد مناسب تجويز و تقويت با و دارند را
تقاضاي شركتكنندگان داشتم ، گذشته چندماه در كه متعددي كلاسهاي و سمينارها در
درست تشخيص و شناخت بر من تاكيد صورتيكه دردارند را سريع بهبود و عملكرد نسخه
بيهوده راهكاري متعدد مسكنهاي و سريع جراحياست دردها اصلي ريشههاي و بيماري
.كند ريشهكن دقيقا نتواند را بيماري اگر است
موجود عارضههاي.كرد خواهد جلوگيري اتلاف و دوبارهكاريها از ريشهها صحيح شناخت
و سرپوش تنها آنها تسكين ولي كنند كمك شناخت اين به ميتوانند سرنخ بهعنوان
.بود خواهد موقت راهحل
در استو عارضهها احساس عدم و دردها شدن عادي كشورمان صنايع در مساله اساسيترين
ادراك و احساس توانايي كه بيماري.است علاج قابل بيماريهاي برابر در تسليم نهايت
و سرپوشي به كه متخصصي و داشت برنخواهد معالجهآنها در قدمي هرگز ندارد را مشكلات
و موانع).است كرده خيانت بيمار سازمان درازمدت سلامت به بكوشد ، نشانهها رفع
.ميشود منجر مسائل كردن تلقي عادي و رايجشدن به كه است عنوانهايي (پيشامدها
تلقي واقعيت بهعنوان بلكه مياله بهعنوان نه تجهيزات طمينان ا عدم مثال بهطور
.ميشود
مشكلات ، اي ريشه علل پيشنيازشناخت
راستا اين در.است دردها اوليه علائم كشف در تلاشآنها و سازمانها شدن توانمند
راهكارهاي.بود نخواهند قابلقبول ديگر شده تلقي عادي زمان مرور به كه مزمني شرايط
انبارداري.است شده طراحي عوامل اين پذيرش در بلكه هميشگي ، ريشهكردن در نه موجود
.نميكند رفع هرگز ولي ميكند تحمل قابل را كيفيت مشكل كاري دوباره يا و اضافه
ولي كند جبران كوتاهمدت در را پايين وري بهره و تورم مشكل است ممكن خارجي سرمايه
.برد نخواهد بين از درازمدت در
.برنامههااست اداره نحوه و مديريت خود در بيماريها اكثر ريشه متاسفانه
در مديريت ضعف.ميشود ضروري و اصلي اشكالات از غفلت موجب مديريت بلندپروازيهاي
تشديد باعث انحرافي و تفنني راهكارهاي ابداع و بنيادي مسائل رفع و شناسايي
از كه سازماني به پيچيده سيستمهاي ترويج و خارجي سرمايههاي جلبميشود عارضهها
و خارجي سرمايههاي تزريق با كه سازماني.بخشيد نخواهد جواني نيروي است بيمار درون
.ماند خواهد لنگان جهاني واقعي رقابت در شود توانمند ظاهر به ايزو مشاوران كمك يا
به سيستمي بينش و استراتژيك تفكر وبا ندارد را مساله حل مهارت و توانايي كه مديري
تدافعي حالت در و است ناتوان عارضهها تعقيب و تشخيص در نميرود دشواريها مقابله
را روشها بهبود توانمندي كه كارمنديداد خواهد ارائه ناموثر عكسالعملهاي
را تسكيني راهكارهاي است ، شده تضعيف خارجي و داخلي فشارهاي با مقابله در و نيافته
.داد خواهد ترجيح بنيادي رهنمودهاي به
جهاني كلاس
افزايشاند ، به رو دائم رقابتي عملكرد استانداردهاي كنوني ، جهاني پيوسته دهكده در
كارگر متوسط بهرهوري و دادهاند دست از را خود مفهوم وفادار مشتري و محلي بازار
رفته بالا شديدا مديريت نوين روشهاي از استفاده و تكنولوژي پيشرفت علت به هوشمند
و ارتباطات الگوهاي و شده تبديل پيچيده علمي به سازمان مديريت و طراحي. است
جهاني رقابت.دارد نياز متبحر متخصصان به آن هدايت كه است يافته تكامل سازماندهي
.بود نخواهد تعهدات تاخير و كيفيت نابساماني عارضههاي پذيراي ديگر امروز
صنايع از حمايت براي كشور مرزهاي و نپيوندد جهاني تجارت سازمان به ايران اگر حتي
خارجي غيرمستقيم تاثير و رقابت از نميتوانند داخلي سازمانهاي بماند بسته داخلي
خود نرمافزار و قطعات تجهيزات ، تامين براي نهايت در سازمانها اكثر.باشند مصون
صنايع از موقت حمايت.وابستهاند آنان استانداردهاي و مرزي برون سازمانهاي به
مشتري براي گزاف قيمتي تنها نه بينالمللي رقابت از مصنوعي جلوگيري درجهت داخلي
.بود خواهد صنايع اين آسيبپذيري باعث و مانعرشد كيفيتجواستبلكه
بدون است ، فراگير نيز ايران در ايزو بينالمللي گواهينامه داشتن كه زمان اين در
.است بايگاني براي مدركي تنها اين سازمان ، درون فرهنگ و ساختار در اساسي تغييرات
مرتفع و مشخص كمبودها و شوند مستند فرآيندها كه باشد ميتواند طلايي فرصتي اين
و نظم به اتكا با نيز سوم جهان سازمانهاي از بسياري كنوني ، جهاني كلاس درگردند
تصور غيرقابل سكو اين به ايران رسيدن.ايستادهاند بالندگي سكوي بر خود موثر تلاش
.نيست
در بالندگي يعني جهاني كلاس.بهترينها بهترين با رقابت قابليت يعني جهاني كلاس
بهبود يادگيرنده ، سازمان يعني جهاني كلاس.فروش از پس خدمات و سرعت و هزينه كيفيت ،
از گذشتن يعني جهاني كلاس.مديريت و كارمندان كامل مشاركت و يكپارچه سيستم مستمر ،
بيماريهاي از رهايي اختياريو و سليقهاي كارهاي از اجتناب كار ، ابتدايي روشهاي
و متعادل رشد كسب درجهت مداوم تمرينهاي يعني جهاني كلاس.سازماني پنهان و مزمن
حتي همكاري و مشتري بيشتر هرچه رضايت اكتساب يعني جهاني كلاس.سازمان كامل سلامت
.قابليت و كيفيت استانداردهاي افزايش درجهت رقبا با
به مالكيت و تعلق احساس كارمندان و مديريت.است يكپارچه و پيوسته جهاني سازمان
و ميشناسد را خود وقوتهاي كليدي شايستگيهاي جهاني سازمان.دارند را سازمان
خود قوتهاي براساس و ميآفريند و مييابد را فرصتها جهاني سازمان.ميكند تقويت
زنجيرههاي.ميكند برنامهريزي را آيندهاش مسير فرصتها از استفاده حداكثر در
.نميشود انجام سليقهاي و اختياري كارها و است جاري مشتري بهسوي و مرتبط كار
فاصلهها و ضعفها كه است آيينهاي مانند به بهترينها با ترازيابي يا و محكزني
وضع به باشد ، راهكارها و الگوها مقايسه و جستوجو در كه سازماني.ميكند آشكار را
جهاني استانداردهاي از گذشتن و يافتن درجهت را خود بينش و شد نخواهد قانع موجود
را برتر بهرهوري قابليت و دريابد را بهتر كاري زندگي كه كارمندي.داد خواهد قرار
يا و صنعتي جاسوسي ترازيابي ، .بود خواهد تحرك و تحول پيشقدم حتي و پذيرا كند ، باور
.است ارزيابي خود براي جهاني معيارهاي بالاترين جستوجوي بلكه نيست كردن كپي
بيبرنامه مسير
جلو به بدونتوجه و عقب آيينه بر تكيه با تنها خم و پرپيچ مسيري در كه كنيد تصور
خاطرات و جانبي اطلاعات براساس فقط و بسته چشمان با حتي اينكه يا و كنيد رانندگي
پرپيچ مسير در سازمانتان كه كنيد تصور حال.بپردازيد سرعت خطرناك مسابقه به ذهني
يا و برود پيش به بازار تحقيقات و استراتژيك برنامهريزي بدون جهاني رقابت خم و
.كند شركت جهاني رقابت خطرناك مسابقه در آينده بينش و رسالت تدوين بدون
اطلاعات و تاريخي فرضيات براساس و شود غافل تكنيكي و زماني تغييرات از كه سازماني
به سرانجام بيبرنامه مسير.نميرسد مطلوب مقصد به هرگز بپردازد كار و كسب به محلي
.انجاميد خواهد پرتگاه
تاكيد عمودي نظارت و كنترل براساس دستورالعملها و قوانين اجراي به سنتي مديريت
مديريت صورتيكه در است بيتغيير و ثابت مشيها خط و وظيفهها نتيجه در و دارد
از استفاده و آيندهنگري براساس سازمان واحد تفاهم و قوانين انعطاف به نوين
.است منطبق مشتري نياز بر كار روش نتيجه در.است متكي فرصتها
تحول درقالب آنها ترجمه سپس و داخلي و محيطي عوامل دورانديشي بايد مدير اوليه نقش
جايگاههاي و راهبردي حركتهاي براساس رقابت نوين ، جهاني دهكده در.باشد اداري
و آن آينده مناسب مسير تعيين در سازمان بقاي شرط.ميگيرد شكل بازاري حساس
.است مسير آن در برنامهريزي
بدون دولت حمايت پناه در يا و كرده عادت بيبرنامگي و بيبندوباري به كه سازماني
انضباط چارچوب در را خود ميتواند بهندرت است گرفته نقش كليدي شايستگيهاي كسب
حفظ داخلي ، مشكلات با مقابله در را توانشان تمام كه مديراني.دهد قرار برنامهريزي
را ريشهاي بازنگري و بازانديشي فرصت ميدهند ، هدر مرزها اداره و كنترلها
و اختياري را كارها و گرفتهاند خو اداري مرج و هرج به كه كارمنداني.داشت نخواهند
زماني.كرد نخواهند تلقي جدي و نجاتبخش را جديد برنامههاي يافتهاند ، سليقهاي
.رفت خواهد بيراهه به كار جريان باشد نشده انجام اصولي بسترسازيهاي كه
غافل خود حال و آينده از و ميكنند زندگي گذشته در هنوز بيمار سازمانهاي
در و دارند كوتاهمدتتوجه منافع به فقط آنها مديران و سازمانها اينماندهاند
صورتي در گذشته عملكرد ارزيابي.ناتوانند بلندمدت برنامهريزي و تصميمگيري
به برگشت در سعي ولي.كند كمك آينده در عمليات بهبود به كه باشد مفيد ميتواند
قصور تعيين يا و باشد متفاوت كاملا آينده مسير كه زماني گذشته ، طلايي هرچند شرايط
تدوين در غفلت باشد گذشته مشابه سازمان آينده اگر حتي.است بيهوده تمريني مقصر ، و
بيماري.است آن رشد توقف و سازمان ركود باعث فرصتها از استفاده و برنامه
.شد خواهد سازمان مزمن سردردهاي باعث نزديكبيني
استفاده فرصتها از دلخواه درجهت و ميكنند پيشبيني را آينده موفق سازمانهاي
خود را مطلوب فرصتهاي ميكنندو ترسيم را آينده موفقتر سازمانهاي.ميكنند
براي و ميكنند سرمايهگذاري خود آينده در پيشگام سازمانهاي.ميآورند بهوجود
در جهاني كلاس سازمانهايميدهند تخصيص زمان و منابع درازمدت ، برنامهريزي
از استفاده در خود ضعف و قوت نقاط شناخت با و هستند محيطي تغييرات مداوم تكاپوي
و پيشنگري در پيشرفت اساس.ميكنند برنامهريزي تهديدها با مقابله و فرصتها
.است حركت مسير در واحد تفاهم به رسيدن و راهكارها شفاف بينش كسب مديريت ، دورانديشي
آلوده فرهنگ
واردات با يا و نمود حل بتوان راحتي به شايد را فني مسائل و تكنيكي كمبودهاي
مسائل ولي پرداخت ، سيستمها و ابزار جايگزيني به مشاورهاي خدمات و تكنولوژي
را گروهي كار و اعتماد.نيست قابلتغيير سرعت و راحتي به اجتماعي و انساني
نقش زمان طي در كه را سازمان غيررسمي رابطههاي.نمود كپي يا و ابلاغ نميتوان
متعدد عوامل از متاثر كار محيط بر حاكم فضاي.كرد ديكته و جايگزين نميتوان گرفته
با ارشد مديران اكثر كه دارد ، لازم مداوم كار و تلاش سالها و است محيطي و دروني
.بيارتباطند و بيگانه آن
گرفته خو غيرسالم فرهنگي روابط با و كرده تنفس را آلوده فرهنگ سالها كه كارمندي
جبهه مديريت مقابل در مدتها كه كارگري.بود نخواهد اساسي تغييرات نسيم پذيراي
با سالها كه متخصصي.كرد نخواهد باور فرهنگي عوامل بهبود در را مديريت تلاش گرفته
و تيمي ساختار درقالب نموده زندگي انفرادي كار و محافظهكاري بياعتمادي ، احساس
و روشها و پذيرفته را غلط فرهنگ كه مديرينمود خواهد ترديد تجربه از استقبال
.گردد سازمان اجتماعي تحول پيشرو خود نميتواند ساخته منطبق آن با را خود سازمان
با كارمندان كه زماني است ، كننده كر سازماني ترافيك در اعتراضها بوق كه زماني
وضوابط روابط كلافسردرگم در افراد تلاش كه زماني و بيگانهاند مشتريان و سازمان
دروني فرهنگ به نهايت در و سازمان ساختار و مديريت به بايد ابتدا ميرود ، هدر به
كيفيت تضمين مميزي مجموعه يا و اطلاعاتي يكپارچه سيستم كه سازماني در.پرداخت آن
عدم و مقاومت در بايد را مساله بياورد ، بهوجود عملكرد در مثبتي تاثير نتوانسته
فرهنگ در ميتوان را سازماني بيماريهاي اكثر ريشه.كرد جستوجو كارمندان همكاري
.است كارمندان رضايت و عملكرد تعيينكننده مهمترين سازمان يك فرهنگ.يافت آن
رشد را مثبت روابط و كرده غلبه منفي فرهنگي عوامل بر كه موفقترند سازمانهايي
آن با نميتواند ولي است ، جامعه فرهنگ از متاثر سازمان يك درون فرهنگ.دادهاند
، خاص جامعه يك در.است تغيير قابل زمان طي در قطع بهطور و باشد متفاوت
روابط يك هر در كه يافت ميتوان مختلف كاملا فرهنگهاي با را متفاوتي سازمانهاي
رهبري و مديريت شيوه و الگوها و سازمان ، انگيزشها و ساختار نوع اساس و اجتماعي
.است گرفته شكل
سازمان درون ناسالم فرهنگ در ميتوان را سازمان بيماريهاي از بسياري ريشههاي
سازمان عملكرد و رشد زمان ، طي در موريانه مانند كه نامتعادلي روابط.كرد جستوجو
به كه كليدي نيروهاي شده ، ضعيف مرور به كه باورهايي و ارزشها كرده ، نابود را
كاهش را مديريت ديد و سازمان انرژي بهتدريج كه نامرئي مسموم دودهاي و رفته بيراهه
سادگي و سرعت به ناهنجاريها اين.هستند سازمان آلوده فرهنگ گواه همه است ، داده
.دارند بستگي جدي برنامهريزي و مديريتي تدابير به و نيست اصلاح قابل
نميتوانند خارجي سرمايههاي و فني سيستمهاي بهترين كه بدانند بايد ارشد مديران
عناصر ورودي ابتدا بايستي راستا اين در.يابند استقرار دروني فرهنگ سست برپايههاي
.گماشت همت روابط عميق پالايش به سپس و نموده مسدود را مسمومكننده و آلوده
و انگيزشها ايجاد ارشد ، مديران واقعي حمايت با تنها سازمان اجتماعي تغييرات
.است ميسر آگاهي و آموزش مهمتر همه از و الگوها
است دير فردا
انجماد دچار داخلي ، موجه شايد و متعدد دلايل به سال ، بيست از بيش كه سازمانهايي
نميتوانند منطقهاي مستمر بهبود حتي و سطحي گردگيري با بودهاند عمليات و مديريت
كردن جابهجا پي در هنوز ارشد مديران كه زمانيبكاهند خود عملكردجهاني فاصله از
و عقبافتادگيها جبران مرحلهاياند ، محتاط حمايتهاي تزريق و مهرهها
هزينه را آموزش و تحقيق هنوز سازمانها كه زماني.كشيد خواهد درازا به نارضايتيها
.بيگانهاند نوين مديريت روشهاي با و دارند هراس تحول و مشاركت از ميبينند ،
لحظهاي تنها كوير ، در قطرهاي مانند به انفرادي ، تلاشهاي و وارد نو سرمايههاي
.پاييد خواهد
ولي قابلتوجه پيشرفتهاي و تلاشها انكار منفيگرايي ، و انتقاد قصد وجه هيچ به من
.ندارم را ايراني پيشگام و شايسته مديران به اهانت احيانا و سازمانها پراكنده
توسعه و تحول فرآيند خود سنتي ساختار حفظ در استكه سازمانهايي عموم به من هشدار
.دادهاند تن خود چابكي و بهرهوري در منفي رشد به و سپرده فراموشي به را
دادهاند دست از را جهاني كلاس به صعود و تجربه جرا7ت كه است مديراني از من نگراني
به هنوز كه است موسساتي با من سخن روي.ميكوشند مصرانه موجود وضع حفظ در و
نيافتهاند را آيندهشان پيشرفت راه كه يا و ميكنند فكر گذشته اشتباهات و فرصتها
از قابليت و خلاقيت علاقه ، استعداد ، لحاظ از ايراني كارمندميروند بيراهه به و
.ندارد كم هيچ خود خارجي همتاي
وجه هيچ به خارجي مدير از نوآوري تلاش ، انرژي ، دلسوزي ، نظر از نيز ايراني مدير
استعدادها اين از موثر استفاده امكان موجود فضاي و فرهنگ متاسفانه.نيست پايينتر
تفهيم بدون.است كرده محدود را نوآوري و خلاقيت رشد و نموده مشكل را علاقهها و
كليدي شاخصهاي در انفرادي تلاش و انرژي مناسب ، پشتيباني ساختار و واحد رسالت
از نميتواند كه است مديريتي بينش و سازماني ساختار عمق در مشكل.ندارد انعكاسي
كاركنان تلاش با كه است ناهنجار فرهنگ سداصلي.كند استفاده دلسوزيها و قابليتها
.نيست جبرانناپذير خارجي سرمايههاي يا و
به و شود انجام دروني توجهات و تغييرات با ميتواند موردنياز بهبودهاي از بسياري
جهت فرهنگي محيط و روابط شكوفايي.ندارد احتياج خارجي شراكت و سرمايهگذاري
كردن سرازير.ندارد بستگي گرانقيمت تجهيزات به نوآوريها و پيشنهادها از استفاده
بالا را بهرهوري تنها نه ناتوان عمليات مرداب به سرگردان سرمايههاي و جديد منابع
تشديد را مساله نهايت در و گذاشته سرپوش موقت بهطور را عارضهها بلكه.نميبرد
امكانسنجي براي توقف يا و خارجي سرمايههاي به وابستگي راستا اين در.نمود خواهد
.نيست جايز فلسفي بحث و
صحبت دولت همهجانبه حمايت و ملي عزم به نياز از عملكرد افزايش و كيفيت بهبود در
طولاني مسير اين و شود شروع مدير يك يا و كارمند يك با ميتواند ملي عزم.ميشود
بقيه از اينكه از قبل كنيم شروع خود از بايد ما از يك هر.گردد آغاز قدم يك با
ديگران آگاهي و آموزش در پيشگام و الگو بهعنوان ميتوانيم ما.باشيم داشته توقع
سازماني نااميدي كمال در حتي.كنيم پافشاري صحيح روشهاي اجراي در و شويم سهيم
شروع اينباشيم ديگر نقطههاي تكتك راهنماي كه شويم روشني نقطه ميتوانيم
.بود نخواهد نيازي پيچيده مجوز و طولاني انتظار به و شود آغاز هماكنون از ميتواند
|