امپراتوري در بلبشو ساعت
منتقد نگاه
نميچشيم كه طعمي:ترس
37-لينچ زبان از لينچ

امپراتوري در بلبشو ساعت
ايران در تصويري رسانههاي موسسه عملكرد
شهرستانها در تصويري رسانههاي فيلم پرفروشترين از يكي " آلوده دستهاي"
سياه بازار در آن پرده روي كپي كه فيلمهايي از يكي "سگكشي"
داشته بسياري طرفداران
سنگ و پاتر هري" فيلم كه است حدي به فارسي زيرنويس سيديهاي تكثير و توزيع سرعت
به ميگذشت آمريكا سينماهاي در آن اكران از هفته از 3 كمتر كه حالي در "جادوگر
كرد پيدا راه ايران بازارهاي به و شده زيرنويس سرعت
تاجيك محمد
تصويري رسانه
از استفاده كه سالهايي.ميكند خودنمايي تهران شهر ديوارهاي از بعضي برروي هنوز
استفاده طرفداران و است ممنوع ماهواره از استفاده اكنون كه همچنان بود ممنوع ويدئو
ممنوعيت سياست تبديل آيا اما.ميكنند اشاره ويدئو ابتدايي ممنوعيت به ماهواره از
فيلمهاي بازار با مبارزه و فرهنگي تهاجم با مقابله براي كه ويدئو از استفاده
موسسه ايجاد و ويدئو از استفاده آزادسازي سياست به بود شده ايجاد ويدئويي قاچاق
از توانستند موسسه اين مسئولان آيا و است بوده موفقي سياست تصويري رسانههاي
به منفي جوابي بعد سالهاي در موسسه اين عملكرد كنند؟ جلوگيري اتم بمب اين انفجار
فروشگاه و 2000 شد تاسيس سال 1372 در كه تصويري رسانههاي موسسه.ميدهد بالا سوال
گاه هيچ اوليه انتظارات برخلاف آورد وجود به كشور سطح در فرهنگي محصولات عرضه
رسانههاي موسسه.برآيد ويدئويي فيلمهاي قاچاق بازار با رقابت پس از نتوانست
براي درست برنامهريزي فقدان و تكراري جذاب ، چندان نه فيلمهاي پخش با تصويري
خود دستهاي عملا مناسب تبليغات نبود و ويدئويي فيلمهاي توزيع و تكثير انتخاب ،
كه قدرتمندي قاچاق بازار.برد بالا ويدئو قاچاق بازار برابر در تسليم علامت به را
قرار آمريكا سينماهاي پرده بر هنوز كه حالي در را جهان روز فيلمهاي جديدترين
خارجي فيلمهاي و ايراني فيلمهاي بر علاوه ميكرد توزيع و تكثير سرعت به داشتند
.بودند آورده وجود به بازار اين در بسياري تنوع انقلاب از قبل به متعلق شده دوبله
شبكه دو تنها وجود دهه 70 ، ابتدايي سالهاي در تصويري رسانههاي امپراتوري سقوط
دادن جولان براي خوبي فضاي اينترنت ، و ماهواره از استفاده گسترش عدم تلويزيوني ،
رسانههاي موسسه ميان اين در و بود آورده وجود به ويدئويي فيلمهاي قاچاق شبكه
اين تعداد خود ضعيف عملكرد با بود كرده آغاز فروشگاه با 2000 را خود كار كه تصويري
به را تصويري رسانههاي موسسه عظيم امپراتوري و رساند عدد به 900 را فروشگاهها
سالها ، آن سينمايي هفتهنامه تنها انتقاد مورد كه بود حدي به سقوط اين.كشاند سقوط
شديدي انتقادات.گرفت قرار ميداد اختصاص "ويدئو" به را خود صفحه 11 هفته هر كه
به را موسسه اين در مناسب مديريت فقدان از عرصه اين علاقهمندان افسوس تنها كه
كشور رسمي ويدئويي شبكه در رونق فقدان علت به بعدها هفتهنامه اين.داشت همراه
الي 5 تا 76 ، 4 سالهاي 72 فاصله در.كرد تعطيل هميشه براي را خود ويدئو صفحه
موفق كدام هيچ كه دهند انجام موسسه دراين تغييراتي بتوانند تا شدند عوض مدير
شغل تغيير ويدئويي محصولات عرضه فروشگاههاي از بسياري سالها اين در.نبودند
يا و تصويري و صوتي لوازم فروش و خريد زمينه در كارهايي همزمان صورت به يا داده
.دادند انجام آن تعمير حتي
هيچ ديگر و خرداد دوم
زيرمجموعه حوزههاي خرداد ، دوم تحولات از پس سياسي فرهنگي باز فضاي ايجاد با
چشمگيري رشد از...و موسيقي تئاتر ، سينما ، همانند اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
كيفي وضعيت از قبل ، سالهاي به نسبت سالها ، اين در توليدي آثار و شدند برخوردار
وزارت زيرمجموعه نهاد تنها تصويري رسانههاي موسسه شايد ولي.شدند برخوردار بهتري
.كند استفاده درستي به فرهنگي باز فضاي اين از نتوانست كه بود مهاجراني فرهنگ
همان به گذشته به نسبت تحول و تغيير گونه هيچ بدون كشور رسمي ويدئويي شبكه تنها
تا 1380 سال 1376 از كه برزگر مصطفي.بودند رفته آن قبلي مديران پيشتر كه رفت راهي
موسسه اين وضعيت به رونقي نتوانست گاه هيچ بود نشسته موسسه اين مديريت كرسي بر
سينمايي فيلمهاي خاطر به تنها شد موسسه اين نصيب نسبي رونقي اگر و ببخشد ورشكسته
.شد توليد از 1376 پس كه بود متفاوتي
حداقل سلايق همه داشتن نگه راضي براي كه شد معترف اظهاراتي در گذشته سال برزگر
امكانات به توجه با كه شوند توزيع و تكثير انتخاب ، ماه در فيلم الي 60 بايد 50
ماهانه اكنون هم موسسه اين كه است حالي در اين.نيست امكانپذير چيزي چنين موسسه ،
خوب فيلم الي 3 ندرت 2 به كه ميكند كشور ويدئويي شبكه وارد فيلم متوسط 15 طور به
از بارها كه هستند فيلمهايي موسسه اين فيلمهاي از بسياري.ميشود مشاهده آن در
يكي مدير.نشدند برخوردار مناسب استقبال از سينماها اكران در يا شده پخش تلويزيون
به خود محصولات عرضه در موسسه اين كه است معتقد نيز رسانهها موسسه فروشگاههاي از
نشود برده فروشگاهش و او از نامي دارد اصرار كه وي.ميكند عمل "فروشي درهم" صورت
گونه هيچ ميگذرد تصويري رسانههاي موسسه عمر از سال ده كه حالي در":ميگويد
الي تنها 10 ماهانه.است نيامده وجود به موسسه اين فيلمهاي تنوع در تحولي و تغيير
ديده آن در توجه قابل فيلم يك حتي گهگاه كه ميشود ويدئويي شبكه وارد فيلم 15
ايران دولتي تلويزيون فيلمهاي سطح از حتي فيلمها اين از بسياري كيفيت.نميشود
با فقط ميدهد ارائه موسسه اين كه فيلمهايي":ميدهد ادامه وي ".است پايينتر
".مطابقتدارد آن مسئولان سليقه
ميشوند وارد خصوصي موسسات
و مناسب برنامههاي ارائه در تصويري رسانههاي موسسه ضعف و ناكارآمدي شدن روشن با
و توزيع زمينه در خصوصي موسسات ايجاد بر مبني زمزمههايي پيش سال دو از متنوع
پرده هنري ، حوزه تصويري هنرهاي موسسه تاكنون كه آمد وجود به ويدئويي نوارهاي تكثير
.شدهاند ويدئويي فيلمهاي ارائه عرصه وارد رسمي طور به هنر دنياي تصوير و نقرهاي
كه معتقدند باره اين در ويدئويي محصولات عرضه فروشگاههاي مديران از تن چند
است شده آنها راكد وضعيت در نسبي رونق باعث اگرچه خصوصي ، موسسات اين راهاندازي
تصويري رسانههاي موسسه ناكارآمدي و ضعف نتوانستهاند خوبي به نيز موسسات اين ولي
حوزه تصويري هنرهاي موسسه مدير فرد اميريان حميد هاي گفته اساس بر.بپوشانند را
كه است شده موسسه اين ويدئويي شبكه وارد سينمايي فيلم عنوان گذشته 38 سال در هنري
آمار كه كرده عرضه فيلم موسسه 3 اين ماهيانه متوسط طور به ميدهد نشان موضوع اين
.نيست ويدئويي برنامههاي مخاطبان داشتن نگه راضي جهت اميدواركنندهاي
بلبشو ساعت
شبكههاي عرصه در "بلبشويي" به همشهري خبرنگار با گفتوگويي در اميريانفرد حميد
شبكههاي به شد بنا كه زماني باشد يادتان اگر:ميگويد و ميكند اشاره ويدئويي
به يعني.شود كوچك تصويري رسانههاي موسسه كه شد اين بر قرار دهند مجوز ويدئويي
رسانههاي موسسه دستگاههاي از دستگاه ميشود ، 250 تاسيس كه ويدئويي شبكه هر ازاي
موضوع اين تنها نه "پزشك" آمدن و "داد" رفتن با:ميدهد ادامه وي.شود كم تصويري
صحبت حال در ما منتهيكرد حمايت تصويري رسانههاي موسسه از پزشك بلكه نشد محقق
تنها حاضر حال در:ميكند اضافه اميريانفرد.شد خواهد چه نتيجه بالاخره كه هستيم
رسانههاي موسسه دستگاههاي چهارم يك اندازه به فقط كه داريم تكثير دستگاه ما 700
سه دو تا كه گفتند ايشان كردم صحبت صانعيمقدم با من كه طور آن البته.است تصويري
موقع آن تا ما و ميشود ارائه سينمايي معاونت ويدئويي سياستهاي دفترچه ديگر هفته
اين محصولات عرصه در ميرسد نظر به كه سوالي به پاسخ در وي.بمانيم منتظر بايد
فيلمهاي توليد در كه ميآيد وجود به وقتي تنوع":ميگويد ندارد وجود تنوع شبكه
مديران ديدگاه به موسسه در خارجي فيلمهاي پخش ثانيا باشد داشته وجود تنوع ايراني
خريداري را خارجي فيلمهاي ما وگرنه كند تغيير است ممكن كه برميگردد ارشاد
پخش را آنها نميتوانيم ندهد مجوز آنها به ارشاد وزارت كه زماني تا ولي ميكنيم
.كنيم
آسانتر رايگان صورت به را آثارش كه تلويزيون همچون رسانهاي در كه ميرسد نظر به
.است بيشتر ايراني و خارجي فيلمهاي تنوع ميكند ارائه مخاطب به
رسمي شبكه عليه فارسي زيرنويس سيديهاي
روز فيلمهاي از بسياري ويدئو ، قاچاق بازار رونق اوج در دهه 70 مياني سالهاي در
ايران به را خود سرعت به داشتند قرار آمريكا سينماهاي پرده بر كه حالي در جهان
كه ميشدند روبهرو استقبال با فيلمهايي تنها فيلمها ، اين ميان از.ميرساندند
صحنههاي و ويژه جلوههاي حادثه ، مبتنيبر بيشتر و بوده برخوردار كمتر ديالوگ از
دوبار از پس كه قاچاق و غيرقانوني فيلمهاي فروشنده يكباشد رزمي حركات از مملو
سالهاي در":ميگويد ميپردازد فيلمها گونه اين كرايه و فروش به دوباره دستگيري ،
سيديهاي وجود با اكنون هم كه ميشد فيلمها اين از خوبي استقبال دهه 70 ، مياني
فيلمها گونه اين از استقبال ماهواره و تلويزيوني برنامههاي وجود فارسي زيرنويس
".است يافته كاهش
بازار وارد فارسي به زيرنويس صورت به "ماتريكس" فيلم بار اولين كه ميرسد نظر به
فيلمها ، اين از يكي انتهاي در.شدند بازار وارد زيادي بسيار فيلمهاي بعدها كه شد
زيرنويس شبكه آن توسط فيلمها اين كه كرده اعلام كشور ، از خارج زبان فارسي شبكه يك
هري" فيلم كه است حدي به فارسي زيرنويس سيديهاي تكثير و توزيع سرعت.است شده
آمريكا سينماهاي در آن اكران از هفته از 3 كمتر كه حالي در "جادوگر سنگ و پاتر
از يكي واكنش حتي و كرد پيدا راه ايران بازارهاي به و شده زيرنويس سرعت به ميگذشت
رعايت عدم موضوع به گزارشي در كه دربرداشت را تهران در خارجي معتبر خبرگزاريهاي
فيلمهاي و فارسي زيرنويس سيديهاي اكنون هم.ميكرد اشاره فيلم اين رايت كپي
موسسه چند و تصويري رسانههاي موسسه فيلمهاي همراه به بسياري خارجي شده دوبله
.ميشود ديده شهرستانها و تهران شهر سطح فروشگاههاي در وفور به ديگر ، خصوصي
اختيار در اماني طور به فيلمها ، اين":ميگويد فروشگاهها اين از يكي فروشنده
".ميشود برگردانده صاحبانشان به آنها پول فيلمها فروش از پس كه ميشود گذاشته
از فيلمبرداري بود ، شده آن گريبانگير ايران سينماي اخير سال چند طي كه معضلي اما
وارد ويدئو قاچاق بازار به سرعت به كه بود ايران سينماي اكران حال در فيلمهاي
با اكنون هم":ميگويد تصويري رسانههاي فروشگاههاي از يكي مدير.ميشد
ديگر شده ، انجام كه كدگذاريهايي و گرفته صورت باره اين در كه شديدي سختگيريهاي
اين عمر ميرسد نظر به ولي ".نميشود فيلمبرداري سينما پرده روي از فيلمي هيچ
راحتي نفس مدتها از پس ميتواند ايران سينماي و رسيده پايان به فيلمها از گونه
نسخه حتي و هستند روبهرو مشكلي چنين با هنوز آمريكايي سينماگران چه اگر.بكشد
روي اكران از قبل روز 6"كلونها حمله" مثل فيلمي پرده روي از شده فيلمبرداري
موسسات جديد عامل مدير با مصاحبه براي همشهري خبرنگار تلاشهاي.شد ديده اينترنت
عمومي روابط.است مانده بينتيجه تاكنون - نجفي قائني سعيد محمد - تصويري رسانهاي
ايشان است شدن عوض حال در ايشان باحضور موسسه سياستهاي ميكند اعلام موسسه اين
مصاحبهاي گونه هيچ و نشده ترسيم هنوز كه كند ترسيم را موسسه اين كلي اهداف بايد
.دهند انجام نميتوانند
درباره همشهري خبرنگار درخواست برابر در حتي موسسه اين عمومي روابط البته
هرگونه ارائه از و كرد عامل مدير با مصاحبه به منوط را موسسه اين از اطلاعاتي
!كرد خودداري موسسه اين گذشته عاملان مدير اسامي مثل اطلاعات
منتقد نگاه
ايران و جهان سينماي در اقتصادي بحرانهاي
خونساري نادر
برنامهسازيهاي تكوين و ماهواره ويديو ، مثل جديد تصويري رسانههاي پيدايش با
آن ، فرآوردههاي تماشاي و فيلمسازي صنعت هزينههاي روزافزون شدن گرانتر و تلويزيون
و تكنولوژي سريع پيشرفت با و شده كمتر سينما سالنهاي در فيلم تماشاي به علاقه
اين Rea Time و M4PEG سيستم تكوين نظير مديا مولتي جديد فناوريهاي و تكنيك پيدايش
.شد خواهد نيز فزونتر تقاضا نقصان
.ميكند افول نيز اروپا در سينما و كرده پيدا معضل جهان سراسر سينماي در توليد
و جلب در همچنان سينماگري خاص شگردهاي با و فيلمسازي غولآساي صنعت با آمريكا فقط
تصويري ، و صوتي ويژه جلوههاي عظيم ، تبليغات.است بوده موفق سينما مخاطبان جذب
را جهاني بازارهاي تمام تقريبا آمريكا تا شده باعث...و روياپردازي ستارهسازي ،
ستارگان تماشاي به كه هم آمريكايي تماشاگران همين البته.باشد داشته خود انحصار در
با قياس در نيز ميروند سينما به رويا و تخيل دنياي در غوطهوري براي و تكنولوژي و
بزرگان.معدودند و اندك بسيار سينما همين طلايي دوران پرفروش فيلمهاي بينندگان
درآمدهاي طريق از بيشتر را خود خيرهكننده درآمدهاي نيز لوكاس جورج چون صنعتي ،
تيشرتها و اسباببازيها فروش به) گيشهها فروش طريق از تا ميبينند تدارك جانبي
(.كنيد توجه "ستارگان جنگ"...و..و
تاريك سالنهاي در آئيني شكل به ديدن فيلم دوران كه پذيرفت بايد حال هر به...
كابلي شبكههاي و VCD,DVD ماهوارهها ، طريق از فيلمها بيشتر امروزه و رسيده سر به
بخش) سينما هنر ميان اين در.ميشوند ديده تلويزيوني و (انقراضند حال در خود كه)
خاص مخاطبان براي و فرهنگي و نخبه هنري به روز به روز (هزينهبر و سرمايه كمتر
.رفت تئاتر بر بيستم قرن آغاز در كه ميرود همان سينما بر روايتي بهميشود تبديل
كه سينما ظهور از پس ولي !بود همگاني هنري تقريبا تئاتر قبلتر دوران در
عام و وسيع را نمايش و تكثير مكانيزگي و ماشينيزم واسطه به را نمايش هنر ميتوانست
.شد بدل نخبه هنري به استثنايي موارد در جز و داد دست از را خود عمومي نفوذ كند
دور چندان نه آيندهاي در نيز (شد اشاره بدان بالا در كه آيينياي مفهوم به) سينما
نخواهد استفادهاي خاص علاقهمندان براي محدود كاربردي جز و پيوست خواهد تاريخ به
خانگي صفحات در نمايش براي تفنني و داستاني فيلمهاي ساخت وضعيت اين در.داشت
و ماند خواهد "سينما".برد خواهد خود با را عام تماشاگران طيف و يافته گسترش
."دوستان سينما"
انقلاب از بعد چه و قبل دوران در چه سينما جهاني شرايط از متاثر نيز ايران سينماي
سياستهاي) اجتماعي _ سياسي جهتدهيهاي:است بوده مواجه اساسي مشكل دو با همواره
شاخهاي خود كه) داستان گزينش از ناشي محتوايي _ ساختاري ضعف و ،(حاكميت سينمايي
افزودن با حال.ايراني فيلمسازان پرداخت و ساخت و (هست نيز سينما جهاني مشكلات از
در سينما اقتصادي اوضاع وخامت به ميتوان سهولت به سينما جهاني بحران به موارد اين
است ، برخوردار چناني آن بالاي تكنيكهاي از نه ميپذيرد ، را ستارهسازي نه كه ايران
وجه كنوني داستانهاي با نه ميبرد ، بهره جهاني نمايشي تكنيكهاي حداقل از نه
.برد پي دارد ، را مفاهيم كاربرد در آزادي نه و داشته ، روياپردازي
مواجهه براي اميدهايي فعلا هاليوود سينماي يا ديجيتال ، سينماي نظير مقولاتي شايد
از كه فكري.كرد فكري بايد ايران سينماي براي ولي.باشند جهان سينماي بحران با
بتواند و باشد بري (مشيگراست خط و وابستگيزا خود كه) دولتي كمكهاي به اميدواري
باشد هرچه تفكر اين.باشد نيز عام سليقه جوابگوي تجريدي - هنري سينماي از جدا
.كرد خواهد تضمين نسبي طور به هم را ايران سينماي نسبي استقلال
نميچشيم كه طعمي:ترس
ايران در وحشت سينماي به نگاهي
مانند اجتماعي بحرانهاي برخي دليل به وحشتزا فيلمهاي شدن ساخته براي شرايط
است مهيا بودهايم آن شاهد اخير سال چند در كه زنجيرهاي قتلهاي
رجوي حامد
خود به جهان مختلف كشورهاي سينماي در را خاصي جايگاه ديرباز از وحشتزا فيلمهاي
به علاقهمندان بين در فيلمها پرطرفدارترين از امروزه ، خصوصا و دادهاند اختصاص
.ميشود احساس شدت به فيلمها ، اينگونه خالي جاي ايران ، سينماي در امااست سينما
فيلمهاي از سينما دوستداران كه گستردهاي استقبال به توجه با چرا راستي به
آنها جاي _ ميبرد رنج هم مخاطب بحران از كه _ ايران سينماي در ميكنند ، وحشتزا
است؟ خالي
ايران سينماي در ژانر وجود عدم كرد ، اشاره بايد كه نكتهاي اولين به زمينه اين در
دسترس در موجود عوامل تمام از استفاده دليل به معمولا ايراني فيلمهاي زيرا.است
قابل واحد فيلم يك در...و معمايي جنايي ، رمانتيك ، كمدي ، صحنههاي مانند
مخاطب بين رابطه به را مهمي ضربه موضوع ، همين و نميباشند ژانر قالب در طبقهبندي
به مخاطبين علاقه نوع تعيينكننده ژانرها ، زيرا.است كرده وارد ايران در سينما و
اين تشخيص ندارد ، وجود ژانر آن در كه سينمايي در و ميباشند سينما مختلف گونههاي
.نيست ممكن علاقه
دستيابي سينما ، نوع اين به نياز احساس دليل تنها آيا وحشت؟ سينماي چرا اصلا اما
ترسهاي افشاي چيز ، هر از قبل وحشتزا فيلمهاي است؟ گيشه در آن مناسب فروش به
اولين در چه.ميدهند قرار خود كار دستور در را انسان ناخودآگاه ضمير در پنهان
زمان در چه و ميشدند محسوب سينما اين اصلي عنصر هيولاها ، كه سينما رشد سالهاي
اين دوره هر در هرحال ، به اما.يافتهاند پيچيدهتر كاركردي فيلمها اين كه حال
داشته خود مخاطبان هم و سازندگان براي هم را رواني مكانيسم نوعي نقش بيشتر سينما
امروزه ميگرفت ، الهام شخصي كابوسهاي از بيشتر ابتدا در اگر كه مكانيسمي.است
وحشتزا ، سينماي درواقع.ميدهد قرار خود دستمايه را فلسفي و اجتماعي عميق ترسهاي
همين به و است جامعه افراد رواني و عصبي فشارهاي اين تخليه براي مجال بهترين
وحشتزا فيلمهاي سينما نوع اين مورد در سطحي و همگاني نظر عليرغم خاطر ،
.باشند داشته جامعه رواني آرامش در مثبتي بسيار تاثير ميتوانند
ساير در كه سينما ، در نهتنها را ، هنر نوع اين كمبود فوق ، موارد به توجه با اما
در ديگر كشورهاي در وحشتزا هنر به توجه وجود با.هستيم شاهد هم ايراني هنرهاي
توجهي وحشتزا هنر به هيچگاه ايراني هنرهاي در...و نقاشي نمايش ، ادبيات ، قالب
ايراني هنر آسماني و عرفاني خصلت در بتوان هم را موضوع اين علت شايد.است نشده
فروخورده ترسهاي و وحشتزا سويههاي به بروز مجال كمتر كه خصلتي.كرد جستوجو
ملموستري حالت سينما بهخصوص و ايراني هنر كه امروزه اما.است داده هنرمندان
است؟ خالي ايران سينماي در فيلمها نوع اين جاي هم باز چرا يافته ،
ويژه جلوههاي به ايران سينماي دسترسي عدم پاسخ ، دسترسترين در و اولين شايد
درگذشته ، وحشتزا فيلمهاي اگرچه كه داشت توجه بايد اماباشد توجه درخور و مناسب
و هيولاها ترسيم براي _ بودهاند ويژه جلوههاي به وابسته انكارناپذيري بهطور
را قوي ذهني مراتب به ترسهاي فيلمها ، نوع اين امروزه اما _ بيگانه موجودات
.نميباشند ويژه جلوههاي به وابسته هم چندان كه ميدهند قرار خود كار دستمايه
بتوان احتمالا ايراني ، فيلمسازان نزد مناسب بصري ديد وجود صورت در كه بهطوري
بيشتر كه ايرانيها ما فرهنگ به توجه با اما.كرد ارائه توجهي درخور وحشتزاي آثار
نمونههاي اولين ايراني كودك كه همانطور _ تصويري تا دارد روايي جنبه
مصور داستانهاي با آمريكايي كودك يك ميداند ، شاهنامه نقاليهاي را داستانپردازي
ايراني فيلمسازان از زيادي درصد طرد مناسب ، بصري ديد وجود عدم _.ميشود بزرگ
وجود عدم بايد را سينما نوع اين نكردن رشد براي ديگر مهم دليل.ميشود مشاهده
اين غيرحرفهاي ساختار دليل به زيرا.دانست ايران سينماي در تقاضا و عرضه نظام
وامهاي به بيشتر فيلمها است شده باعث كه _ آن بر حاكم دولتي مديريت و سينما
در نميتواند ايران سينماي _ فيلمسازان آزاد خلاقيت به تا باشند وابسته دولتي
مورد اگر كه خواستههايي.دهد نشان مثبتي واكنش خود ، مخاطبان خواستههاي برابر
گسترده استقبال خاطر به وحشتزا سينماي شد خواهند باعث بيشك گيرند ، قرار توجه
قرار توجه مورد ازاين بيش ،...و ماهواره و ويدئو در فيلمها اين از سينمادوستان
ايران سينماي بر حاكم سانسور باشد ، هم دليل مهمترين شايد كه ديگر دليل اما.گيرد
سينماي شد ، اشاره آن به هم قبلا كه سطحي ديد همان خاطر به كه سانسوري.است
باز سر آن ، حمايت از و ميپندارد جامعه براي مفيد نهچندان گونهاي را وحشتزا
خردتر ، سطح در سانسور نوعي آمدن وجود به موجب كلان ، سطح در سانسور همين.ميزند
ايراني هنرمندان طرد در خودسانسوري آن ، نمونه بارزترين كه است شده هم مخربتر اما
به.ميزند دامن آن به هم ايران سينماي محافظهكار ساختار كه خودسانسوري.است
موفق فروش وحشتزا سينماي سكه روي يك ايراني ، فيلمسازان ذهن در اگرچه هرحال ،
ساخته شب ، رنگ هم سكه اين ديگر روي اما است ، فرهنگ داريوش ساخته تهران شبهاي
.ميبرد سر به ابهام از هالهاي در است چندي آن پخش كه است سجادي محمدعلي
است ، دشوار اگرچه ايران سينماي در وحشتزا فيلمهاي يافتن فوق ، موارد تمام وجود با
اين در خاچيكيان ساموئل مرحوم پيش ساليان تجربه چند بر علاوه نيست غيرممكن اما
رنگ فيلم با سجادي محمدعلي و تهران شبهاي و طلسم فيلم دو با فرهنگ داريوش زمينه ،
و بوده مقطعي حركتها ، اين تمام اما.دادهاند انجام زمينه اين در تلاشهايي هم شب
هيچوقت هم مقطعي حركتهاي همين در ضمنا.نشدهاند جريان يك به تبديل هيچگاه
از استفاده به تنها فيلم ، هر در و نشده گرفته كار به وحشت ژانر عوامل تمام
در ترس ، طعم كتاب مولف حسيني سيدحسن.است شده بسنده سينما ، نوع اين از الگوهايي
فيلمهاي فرعي ژانر دو در وحشتزا فيلمهاي شدن ساخته براي را شرايط حاضر حال
و...و ديوها افسانههاي با ايرانيان اذهان آشنايي خاطر به _ فانتزي وحشتزاي
قتلهاي مانند اجتماعي بحرانهاي برخي دليل به _ واقعگرا وحشتزاي فيلمهاي
حال عين در او اما.ميداند مهيا _ بودهايم آن شاهد اخير سال چند در كه زنجيرهاي
دسترسي عدم وحشتزا فانتزي فيلمهاي براي را زمينهها اين در تجربه عدم دليل
ايراني كارگردانان طرد لازم بصري ديد نبود و مناسب ويژه جلوههاي به ايران سينماي
در.ميداند ايران سينماي در سانسور وجود واقعگرا ، وحشتزاي فيلمهاي براي و
ايران سينماي در جوانان به توجه و جوانگرايي از صحبت وقتي كه گفت بايد پايان
و جوان هنرپيشه چند از استفاده با تنها مهم ، اين كه كرد فكر نبايد ميشود ،
توجه سينما ، از جوانان مطالبات به بايد بلكه.ميشود برآورده ديگر ، سطحي چندعامل
سينماي دوستداران مهمترين و بيشترين تشكيلدهنده بدونشك ، كه جوانان.شود بيشتري
.ميباشند وحشت
37-لينچ زبان از لينچ
لينچ ديويد با زندگي دشواريهاي
رادلي كريس:گردآوري
پوريا امير:ترجمه
آگاه آثارش از مشخصي فصول شخصي و دقيق معناي از لينچ كه ميرسد نظر به وقتي حتي
طفره سوالات به پاسخ از "نميگويم نميدانم ، " حالت دو از تلفيقي با اغلب است
كه فيلمي ;نيست آشكار كلهپاككني مرد اندازه به موردي هيچ در موضوع اين:ميرود
مشخص تعابيري تعيين به لينچ.آورد شمار به رمزآميزترين و شخصيترين را آن ميتوان
علاقهاي آنها ، توجيه و توضيح منظور به فقط هم آن فيلمش ، فصول و تصاوير قبال در
;ميكند تلقي كار خلاقه فرآيند از غيرضروري و بيربط بخشي را اين آشكارا او.ندارد
نزديكان كه است چيزي اين.ميداند كار نزول موجب را آن حتي اين ، از بدتر شايد يا
بار يك":ميگويد باره اين در تابيكيلر.بپذيرند را آن بايد دريافتهاند ديگر او ،
يك حدودا":داد جواب هم او "بود؟ چي "وحشي قلبا" قضيه اصل ديويد ، پرسيدم او از
اضافه حرف معناي و نقش با كلامي بازي نتيجه جواب ، و سوال اين) "بود و 45 ساعت
سوال در:ميآيد چشم به نشدني ترجمه عملا فارسي ، در كه است جمله دو در about
چند) about ديگر معناي عمدا لينچ ولي است ، فيلم موضوع What is it about از منظور
Peggy) ريوي پگي(م _ ميگويد را فيلم زمان و ميگيرد نظر در را (مدت؟ چه دقيقه؟
بگويد آدم به را فيلمهايش موضوع بتواند خودش بود قرار اگر":است معتقد هم (Reevey
".نبودند فيلمهايش موضوع آنها ديگر كه
اقرار يا "كني پاك كله مرد" قبال در مشخصي قرائت هر تاييد از لينچ پرهيز حتي
مربوط تفسيرهاي و تعبير مسئله از فيلم ، انتزاعي وجوه پس در خودش افكار به او نكردن
اين.فيلم در "نوزاد" كاركردهاي مورد در خصوص به ;ميرود فراتر توليد ، جزئيات به
فيلم سرصحنه كه محرمي كاملا و كوچك گروه فقط شايد كه است مهري به سر و نهان راز
به را معروفش عبارت همان نيز نوزاد اين درباره لينچ.باخبرند آن از ميكردند ، كار
به اول وهله در "كرديم پيدا جا همان شايد" يا "شد متولد دوروبرها همان" ميبرد كار
سر شيطنتآميز ، شكلي به را فيلم راز ميخواهد فقط حرف ، اين با لينچ كه ميرسد نظر
فيلم اصلي شخصيت) اسپنسر هنري دنياي كه كرد تصور ميتوان همچنين.دارد نگه مهر به
در ديگري توضيح به نميتواند حتي كه است واقعي چنان لينچ نزد (م "كني كلهپاك مرد"
.كند فكر آن خصوص
(Cardwell) كاردول هربرت از بودند عبارت "پاككني كله مرد" سازندگان اصلي گروه
صدابردار ، اسپلت آلن ،(داد Elmes المز فردريك به را جايش بعدها كه) فيلمبرداري مدير
دست و صحنه مدير و توليد مدير اسمال دورين ،(مختلف مسئوليت چند با) كولسون كاترين
آن ، به مختلف افراد علاقه از بخشي فيلم ، اين به لينچ دلبستگي.بازيگر نانس جك آخر ،
سينمايي آفرينش از خاصي شيوه عنوان به شدنش شناخته و زمان مسير در ماندگارياش
موجب چيز ، هر از بيش دلبستگي اين شايد.است پيآورده در را آرام و كند شيوه يعني
.بماند مهر به سر همچنان فيلم راز كه شده
عاشقانه" معروف اصطلاح آن به توليدش ، شده پيشبيني زمان شدن طولاني خاطر به فيلم
پنج ساختش مراحل كه پاككني كله مرد.بخشيد تازهاي مفهوم فيلم ، روي بر "كردن كار
موانع برابر در فيلمساز محض اراده نمونههاي چشمگيرترين از يكي كشيد ، طول سال
خلق.بياورد پرده روي داشته ، خود ذهن در كه را آنچه سرانجام تا ;است احتمالي
بودجهاي با و سال چند فاصله به آنهم نقص ، و بيعيب و خللناپذير چنين دنيايي
.است تاملبرانگيز اندك ،
را خودش او كه طوريبود فعال نكردني ، باور شكلي به هميشه او":ميگويد ريوي پگي
لينچ با ريوي كاري تجربههاي ".باشد طاقتفرسا ميتوانست واقعا ميكرد ، كار وقف
چندان ريوي براي پاككني كله مرد فيلم تجربه كه بود معنا اين به كوتاه فيلمهاي در
كه دارد خاطر به فيلادلفيا در سختشان دوران طول در را خاصي شب او.نداشت تازگي
پرت و خرت چندين و پرده يك دوش ، سر يك قبيل از چيزهايي نما ، يك گرفتن براي لينچ
ولي.بود شب نصف":بود گذشته هم شب نيمه از 2 ساعت كه حالي در ميخواست ، خاص خيلي
تكتك با و كرد زيرورو يكييكي را اطراف آن زباله سطلهاي همه و بيرون رفت او
از را كار بايد كه بود اين معنايش چون گرفت ، غمم من.برگشت داشت ، لازم كه چيزهايي
خلاقه انرژي نوعي و است بااراده و پيگير نكردني باور طرزي به او !سربگيريم
هميشه.ميكنند پيدا كارآيي كه طوري دارد ، چيزها گذاشتن هم كنار براي حيرتانگيز
منابع آن با كه حالي در او تماشاي.است امكانپذير كاري هر كه داشته را احساس اين
".است فوقالعاده خيلي ميكند ، كار محدود
كله مرد به مربوط گسترده فعاليتهاي جريان در كه بود آنها ازدواج اين همه ، اين با
كار لينچ ، ديويد با زندگي":كه ميكند اذعان ريوي.رفت شكست طرف به پاككني ،
من.كرد پيدا ادامه ما رفاقت.دارد وقت تمام همكاران گروه يك او حالا.بود دشواري
جا بر داشتني دوست خاطرهاي همچون تجربه ، كل اما ".كردم كنارهگيري شغلم از فقط
ياد به پاككني كله مرد تداركات دوره اوايل در را كريسمسي روز ريوي.است مانده
اميدوار ديويد":بود روزنامهرسان پيك عنوان به لينچ كار با همزمان كه ميآورد
رفتم من همين براي.بدهند او به انعام كمي ميبرد ، روزنامه برايشان كه كساني بود
تا گرفتم كريسمس تبريك كارت چند و (نگهدار و بردار) Pick And Save فروشگاه به
.بفرستد مشتريانش براي را كارتها اين اضافهتر ، پول مقداري دريافت اميد به ديويد
حالا":است چنين او نتيجهگيري ".بود سخت خيلي.نداد اضافهاي پول كس هيچ نظرم به
نظر به هميشهشده برعكس كاملا اوضاع ميبيند ميكند ، فكر ديويد زندگي به آدم وقتي
داشت را توانش او چون ميافتد ، اتفاق ديويد براي حتما وضعيت تغيير اين كه ميرسيد
پيدا دارد ، لازم كه را چيزي هر زباله ، سطل از حتي و بيرون برود لزوم ، موقع در كه
".بردارد و كند
|