بيمه رئيس همتي وزيران هيات تصميم با
ماند باقي مركزي
نابينايي ضربالمثلهاي
است مانده عقب او: مادر يك صداي
در ظرفيت بر مازاد زنداني هزار يكصد
ميشوند نگهداري كشور زندانهاي
تهران در گردشگري جشنواره نخستين فعاليت
شد آغاز
در سد ريختن فرو حادثه دليل به نفر 50
شدند بازداشت سوريه
نبود" بهدليل دانشجويان:قرائيمقدم دكتر
ميزنند خودكشي به دست "آينده به اميد
ميشود منتشر متخلف دفتران سر محكوميت
اجتماعي - فرهنگي كوتاه اخبار
بيمه رئيس همتي وزيران هيات تصميم با
ماند باقي مركزي
.شد ابقاء ايران مركزي بيمه كل رئيس سمت در همتي عبدالناصر دكتر
يكشنبه روز جلسه در وزيران هيات جمهوري ، رياست اخبار و اطلاعات كل اداره گزارش به
دوره پايان به توجه با شد ، تشكيل جمهوري رئيس خاتمي آقاي رياست به كه هفته اين
سمت در را كنوني كل رئيس همتي عبدالناصر ديگر بار مركزي ، بيمه كل رياست پنجساله
.كرد ابقاء خود
نابينايي ضربالمثلهاي
چاله قدم آن به قدم اين استيااز فرج ستون آن به ستون اين از
مدتها كه است نابينايان مخصوص پرتردد و بزرگ مراكز يكياز خزانه توانبخشي مركز
ايجاد را مشكلاتي نابينايان براي تاكنون كه است شده حفر چالهاي آن روبهروي است
.است كرده
خيابان ابتداي -قپان دوراهي:نشاني
.زاكاني عبيد
است مانده عقب او: مادر يك صداي
صرع مغزيو فلج عميق ، ذهني عقبماندگي به مبتلا كه است يازدهسالهاي كودك رضا
انجامآن به موفق هرگز احتمالا و ميرود راه نه و صحبتميكند نه او.است نيز
براي روشها حداقل از و ، دركنميكند ميشود صحبت او با كه هنگامي.شد نخواهد
در جز او.ميشود كوچك چندينحمله دچار روز طول در.است نيازهايشبهرهمند بيان
:كردم ، ميگفت صحبت او مادر بانميكند باشدگريه شديد درد دچار موارديكه
من.كنم تشريح عقبماندهمان كودك درمورد را خود احساسات تا بودم مشتاق مدتها
بيست پسر يك داراي.دارد سال پنجاه از بيشتر شوهرم و سالههستم پنجاه تقريبا
يك و ميكنند زندگي خودمان منزل در سالهايمكه هجده و شانزده دختر دو و ساله
.دارم هم ازدواجكرده دختر
شوهرم و من.بودند ساله هفت و نه مايازده ، آمدفرزندان دنيا به رضا كه هنگامي
كودك داشتن بدون را سالهايي كه آن از پس و كرديم ازدواج بوديم جوان كه هنگامي
كودك اولين آن از بعد.كرديم قبول خواندگي فرزند به را خود اول فرزند دو گذرانديم
فرزند شوهرم كوتاهي مدت از بعد.آمد دنيا به بود باهوش بسيار و سالم دختري كه ما
بدنيا رضا بودم ساله كه 37 هنگامي و قبولكرد خواندگي فرزند به را اقوام از يكي
.آمد
عقبماندگي از اطلاع از پس و بود زودرس زايمان نبودلكن مشكل حاملگيمن دوران
آورده وارد ضايعه او مركزي اعصاب سيستم به اكسيژن نبود احتمالا كه شديم مطلع او
براي توانايياش و بهشدتبيحال.نبود طبيعي تولد از پس رضا قيافه و رنگ.است
از طبيعي كودك يك بهعنوان ما نظر از رضا وجود ، اين با ضعيفبود بسيار مكيدن
.شد مرخص بيمارستان
غلتيدن ، براي را ناتوانياو كه شدم متوجه رضا زندگي سال اولين پايان با كه همچنان
درصدد بود ماهه چهارده كه هنگامي.كنم توجيه نميتوانم خزيدن يا نشستن راست
در من آزمايش هفته يك طول در.آوريم بهعمل او از كامل معاينهاي برآمديم
نتايج و ميآمد من نزد كودكان بعدازظهرها ، متخصص تمام.بودم او همراه بيمارستان
هنگام تجربهاينداشتم هيچگونه كه آنجا از و ميرساند اطلاع به را آزمايشها
هفته ، پايان در هنگاميكه تنها.ميشدم آزمايشهاخشنود منفي نتيجه از اطلاع
اين به داشت اظهار رضا پزشك.كردم درك را موجود وضع وحشت كرد ، تشريح را مساله دكتر
تمام نتايج هنگامي اما.است داده انجام را آزمايشها كند پيدا را چيزي كه اميد
.ندارد تيروئيدوجود غده در اشكالي كه دريافت او بودند ، منفي آزمايشها
با.كردم سپري وحشت و ترس در را زيادي ساعات من بيمارستان ، در هفته يك آن طول در
با من با كه كردم تقاضا دكتر ازاست عقبمانده رضا كه دريافتم واقعيت با مواجهه
منتظر بايد و داد انجام را كاري فعلانميتوان كه شد گفته من به.كند صحبت صداقت
.بردم خانواده اعضاي ساير خانهنزد به را رضا من.است چگونه او رشد كه ديد و بود
درموقعيت بودند روبهرو مشكل اين با كه جوان زوجهاي از بسياري با مقايسه در ما
واقعيك در كه بوديم ، كرده بزرگ را طبيعي كودك چيز 4 هر از قبل زيرابوديم بهتري
.بوديم برخوردار جوان زوج يك به بيشترينسبت تجربه از ما كه ، آن دوم.بود آرامشي
عواطف و نميكردم گريه من.داشت خواهم بهخاطر را نااميديام احساس هميشه ولي
تطبيق به قادر هرگز كه ميكردم احساس ليكن نميدادم بروز حد از بيش را خودم دروني
اين.نميشود ظاهر دفعتا كودكي چنين تولد شوك.بود نخواهم وضع اين با خود دادن
چنين كه درمييابد بهتدريج انسان زيرا كودكاست يك مرگ از بدتر مراتب به وضع
است سالها يا ماهها گذشت از بعد تنها.كرد نخواهد طبيعيزندگي بهطور هرگز كودكي
قبول.گرفت خواهند قرار تحتتاثير او خانواده چگونه كه شد خواهد متوجه انسان كه
.بود مشكل ما براي داشت نيز رواني و فيزيكي واقعجنبه در كه نخستينشوك
وكارهاي برداشته قدم ميتوانستيم سختي به و بوديم شده بيحسي حالت يك دچار ما
تصميم هنوز لحظه اين تا.كنيم صحبت مردم ساير با يا دهيم انجام را خود روزانه عادي
سال ، عضوي يك از بيش براي او بوديم ، رضا عاشق ما.بوديم نكرده اتخاذ را دردناكي
او مرگ به هيچكس وجودميداشت او مرگ امكان اگر حتي و بود ماشده خانواده از
رشد هرگز كه داريم ميدانستيمكودكي كه بود اين ما شوك.نميكرد اشارهاي
.نميكند
و بودن پدر چون بزرگسالي ، لذت هرگز لكن باشد داشته طولاني زندگي او كه بود ممكن
بدون هيچزوجي ، كه است اين من احساس.كرد نخواهد تجربه را طبيعي زندگي يك لذت نيز
سود به كه عاقلانهاي تصميم لحظهاي چنين در نيستند قادر تجاربشان يا سن به توجه
بهتعويق بايد تصميمگيري هرگونه كه ميكنم تصور من.بگيرند باشد خانواده و كودك
.باشد ضروري زندگي و مرگ دليل قطعابه كه آن مگر بيفتد
والدينبراي جانب از كودك داشتن دوست براي دروني غريزه نمودن عنوان كه است بديهي
بيماري از والدين كه درلحظهاي ميكنم تصور.ميباشد ضروري خانواده رواني بهداشت
تجربه آنان كه ناراحتي اثر غريزهدر اين كه است ممكن ميشوند مطلع خود كودك
دوست به را آنان و كرده كمك خانواده به فردي اگر ميدانم شود ، جريحهدار ميكنند
كمك آنان به جنبهها از بسياري در بپذيرند ، را كودك آنان و كند تشويق كودك داشتن
والدين به بدهيم را خودش دادن فرصتنشان داشتن دوست غريزه به اگر.شد خواهد
براي است ممكن امر اين.بگيرند موردكودك مناسبيدر تصميم تا داد خواهيم امكان
داده را داشتن طبيعيدوست غريزه رشد اجازه والدين اگر ولي بهتاخيرافتد مدتي
است پيش در كه را سالهايي است بهتر.رابگيرند مناسبي تصميم چنين ميتوانند باشند
اينكه دليل به نه و داديد انجام را كاري هر كودك به عشق دليل به كه آوريد بهخاطر
امر اين موسسهباشند در كودك دادن قرار به مجبور والدين اگر.بودهايد شهامت فاقد
تسكين را آنان كودك به عشق هستند كودك عاشق كه ميدانند چون ليكن است دردناك بسيار
.داد خواهد
براي بيشتري فرصت كنيم مسافرت مرتب بوديم مجبور شوهرم شغل خاطر به كه آنجايي از
آشكارتر فرزندم ناتواني و ميشد سپري زمان كه همچنان.داشتيم متعدد پزشكان ديدن
در مسئله اين كه آنجا از.است مانده عقب او كه ميكردند اظهار بازهم پزشكان ميشد ،
مردم كه بگيريم نتيجه چنين ميتوانستيم تنها است مشخص فردي هر براي اول نظر
اين مثل كودكي (!نگهداشتهايد؟ خود نزد را عقبمانده كودك اين هنوز چرا) ميگويند
نوبت ليست در آيا بگذاريد ، موسسه در را او بايد شما ميزند ، آسيب كودكان ساير به
كه ميكردم تعجب اغلب من.باشيد خودتان زندگي فكر به بايد شما !گرفتهايد؟ قرار
بود لازم فرزندم از شايسته مراقبت براي كه مناسب تصميم يك برابر در مرا پزشكان چرا
.نميكنند هدايت هستم آن انجام به قادر كه ميدانستم و
حق اين بنابر نيست ، جامعه براي سازندهاي عضو رضا كه گفت من به پزشكان از يكي
كه ديگر كودك چهار از را خود نيروي و پول يا كنيم او صرف را خانواده وقت كه نداريم
خانوادگي قوي احساس يك ما.دهيم اختصاص او به و كرده سلب هستند جامعه مفيد اعضاي
و پول وقت ، والدين كه دارد را حق اين طبيعي بطور كودكي هر آن مبناي بر كه داشتيم
پيدا ارتباط ما طبيعي فرزندان به موضوع كه آنجا تا.نمايند او صرف را خود انرژي
نظر بهاست زيانآور آنان براي رضا حضور كه باشيم داشته باور نميتوانستيم ميكرد
دوست را رضا شدت به آنان.ميدهند ادامه خود رشد به طبيعي بهطور آنان كه ميآمد
.ميدارند دوست را او هم هنوز و دارند
مورد در اينكه از و نميدادند راه خود به درنگي خانه به خود دوستان دعوت در آنان
در ما دختران از يكي كه هنگامي.نداشتند ناراحتي هيچگونه كنند صحبت آنان با رضا
اگر كه خواست من از او بود ذهني ماندگيهاي عقب مورد در كلاس بحث و بود چهارم كلاس
كودكان ساير براي امر اين كردم احساس منببرد كلاس به را برادرش دارد امكان
طبيعي كودكان از دور به ويژه كلاسهاي در معمولا عقبمانده كودكان.است سودمند
موجب امر اين كه بطوري ميكنند ، مخفي ديگران از دور را آنان و ميشوند محبوس
داده اجازه آنان به كه هنگامي و گيرند قرار ديگران كنجكاوي موضوع آنان كه ميشود
به آنان مشكل درك گردند طبيعي و اجتماعي زندگي وارد است ممكن كه آنجا تا كه ميشود
ميزنم حدس.نيست مشكل چندان رضا از روزانه مراقبت.بود خواهد بهتر مراتب
قادريم اكنون ما.باشد آنان آينده با رويارويي كودكان اين مورد در موضوع مشكلترين
زندگي دوران طول در تنها نبايد او.نميباشد كافي اين لكن نمائيم مواظبت او از كه
مراقبت خوب زندگياش دوران تمام براي بايد او از گيرد ، قرار مراقبت مورد خوب ما
مورد كه ميكنند دعا و هستند كودكان از مراقبت نحوه نگران خانوادهها اكثر.شود
مراقبت احساس بدون افراد بوسيله يا باشند نداشته سوءتغذيه نگيرند ، قرار بيتوجهي
هستند معلوليتي چند كه دانشآموزاني براي آموزشي موسسه يك در را رضا اخيرا.نشوند
در آموزش براي فرزندمان نياز كه برديم پي سال چندين طي در.كردهايم نام ثبت
(رضا آموزي مهارت معلم).ماست و شما جانب از تلاش مستلزم زندگي اساسي مهارتهاي
كمك به كه هنگامي خوشحالم ، خيلي شدم آشنا دلسوز و مهربان معلم شما با اينكه از من
چرخدار صندلي از آموخت كه وقتي و برد دهان به خودش را خود غذاي لقمه اولين رضا شما
و شما سلامتي براي همگي و لرزيدند بهخود هيجان شدت از خانواده اعضاي شود ، بلند
بيش آنان گشتهاند ، نائل عاطفي بلوغ به ما كودكان كه ميكنم فكر من.كردند دعا رضا
است شگفتآور سالم دهان يك چقدر است ، گرانبها طبيعي زندگي اينكه از خود همسالان از
.هستند مطلع ;هستند خوشبخت چقدر است سالم جسمشان اينكه از و
و گرم عاطفي احساس يك اثر ميتواند مانده عقب كودك يك داشتن تحمل و شكيبايي و صبر
با روز هر كه پزشكي براي حتي هستم مطمئن من.بگذارد باقي انسان براي را غرورآميز
قبل من خود.است مشكل كودكي چنين يك داشتن تصور ميكند كار من كودك نظير كودكاني
اكنون لكن باشم ، داشته را تصوري چنين نميتوانستم باشم داشته را رضا آنكه از
ما به او اينكه از لكن بود طبيعي كودك يك رضا كاش اي.ندارد وجود پشيماني هيچگونه
عقب كودك داراي كه مادري و پدر هر كه است اين من آرزوي.هستيم خوشحال دارد تعلق
.بورزند عشق خود كودك به كه بيابند را شانس اين هستند مانده
مقدم كريمي پريسا
استثنايي كودكان كارشناس
در ظرفيت بر مازاد زنداني هزار يكصد
ميشوند نگهداري كشور زندانهاي
در زنداني هزار گفت167 كشور زندانهاي سازمان رئيس:اجتماعي گروه
ظرفيت بر مازاد آنان از نفر هزار يكصد كه ميشوند نگهداري كشور ندامتگاههاي
.ندامتگاههاست
محكومان فراواني ايرنا ، خبرنگار با گفتوگو در دوشنبه روز بختياري مرتضي سيد
زندانهاي در زندانيان تراكم عمده دليل را چك محكومان و اعتياد مخدر ، مواد
.كرد عنوان كشور
درحالي است ، "محوري حبس" بر ما كشور در جزايي قوانين گرايش اكنون:گفت وي
.شود محسوب مجازات در راهحل آخرين بايد زندان كه
قضات دانشگاهها ، استادان مشاركت با اخيرا جزايي قوانين بازنگري:افزود وي
.است شده آغاز كشور باسابقه وكلاي و ارشد
با متهمان كه دارد تاكيد جدي صورت به شاهرودي هاشمي آيتالله:گفت وي
بازداشت قرار الزامي ، موارد در جز و نروند زندان به خفيف تامين قرارهاي
.است شده ارسال مراجعقضايي به بخشنامهاي اينباره در و نشود صادر موقت
و كرد تاسف ابراز مجلس در چك قانون اصلاحيه پيشنهاد نياوردن راي از وي
بسر زندان در مالي مسائل و چك خصوص در كشور در نفر هزار اكنون 23:گفت
.ميبرند
و زندانيان ساير از مخدر مواد محكومان جداسازي طرح خصوص در همچنين وي
استان در 12 طرح اين اجراي اول مرحله:گفت اردوگاهها به آنان انتقال
.است شده آغاز كشور
تهران در گردشگري جشنواره نخستين فعاليت
شد آغاز
براي تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان گردشگري جشنواره نخستين:اجتماعي گروه
.كرد آغاز را خود فعاليت آموزشي و تفريحي گردشگري ، تورهاي ساماندهي
امور مدير مختاري اكبر تهران ، شهرداري هنري فرهنگي سازمان عمومي روابط گزارش به
تاريخي ، آثار بازشناسي ضرورت و تهران در گردشگري اهداف تشريح با سازمان اين گردشگري
مطالعاتي فعاليتهاي امسال ابتداي از:افزود تهران شهر گردشگري و فرهنگي جاذبههاي
.است شده آغاز تهران شهر گردشگري جاذبههاي و تاريخي آثار شناسايي و
آغاز تير اول از گردشگري و تفريحي آموزشي ، كاروانهاي فعاليت كه اين به اشاره با وي
در دبيرستان و راهنمايي ابتدايي ، مقاطع دانشآموزان تورها اين در:گفت ميشود ،
مجرب و تخصصي فني ، گروههاي مديريت با و حوادث بيمه پوشش زير يكروزه ، علمي گردش
تهران شهر دوگانه و بيست مناطق محدوده گردشگري و فرهنگي تاريخي ، آثار از بازديد به
.ميروند
و تفريحي گردشگري ، تورهاي مديريت در غيردولتي تشكلهاي مشاركت به اشاره با مختاري
اهداف تحقق جهت در تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان:گفت تهران شهر گردشگري
جوانان ، ملي سازمان مساعدت و همكاري با را اردوها اين ميكند تلاش اجتماعي و فرهنگي
و دهد ادامه شهريور پايان تا فرهنگي ميراث سازمان و جهانگردي و ايرانگردي سازمان
فردي خلاقيتهاي و نقاشي خاطرهنويسي ، شامل گردشگران آثار شهريور پاياني روزهاي در
.دهند ارائه نمايشگاهي در را
.ميشود اهدا جوايزي جشنواره اين برترينهاي به است گفتني
در سد ريختن فرو حادثه دليل به نفر 50
شدند بازداشت سوريه
از تن پنجاه تاكنون:نوشت دوشنبه روز سوري نامه هفته "الدومري":اجتماعي گروه
سوريه بزرگ سد چهارمين "زيزون" سد ريختن فرو حادثه با رابطه در سوري مقامهاي
سوريه آبياري اسبق وزير "المدني عبدالرحمن" هفتهنامه ، اين نوشته به.شدند بازداشت
مطالعات كنوني و سابق مديران و سد مجري عنوان به ريما شركت كل مدير "ناصر بسام" و
رئيس "عماش حسين" مهندس رسمي غير اطلاعات براساس.هستند بازداشتشدگان جزو شركت اين
از گزارشي حادثه اين آمدن پيش از قبل هفته شش شده گفته كه العاصي حوضچه آبياري طرح
نداده ، اثر ترتيب و دريافت سد اين در فني اشكالات وجود خصوص در سوريه آبياري وزارت
.است متواري اكنون هم
نبود" بهدليل دانشجويان:قرائيمقدم دكتر
ميزنند خودكشي به دست "آينده به اميد
با گفتوگو در دانشگاه علمي هيات عضو قرائيمقدم ، امانالله دكتر:اجتماعي گروه
و بهتر را دردها آگاهي ، بهدليل دانشجو:گفت ايران دانشجويان خبرگزاري خبرنگار
امكان نتيجه ، در ;است بالاتر جامعه درون مسائل به نسبت حساسيتش و كرده درك بيشتر
.مييابد افزايش ناهنجاريها و گريز بدبيني ، سرخوردگي ، تعارض ، به دانشجويان شدن دچار
;است مستقيم رابطهاي داراي دانشگاه و جامعه در ناهنجاريها گسترش ميزان:افزود وي
اين و افتاده اتفاق خودكشي يك تنها سال طي 35 سوئد مانند كشوري در بهطوريكه
.است كشور اين جامعه بودن طبيعي نشانگر مسئله
دانشگاه در اجتماعي آسيبهاي ميزان براي طبيعي حد نميتوان:گفت قرائيمقدم دكتر
به باتوجه دانشگاه هر در دانشجو نفر تا 2 يك خودكشي به اقدام اما ;كرد تعيين
.باشد طبيعي نميتواند جامعه ، در اجتماعي آسيبهاي
و مختلف فيلترهاي از كه دانشجوياني:گفت دانشجويان خودكشي مورد در جامعهشناس اين
مشاهده خود روبهروي را تاريك و مبهم آيندهاي هماكنون و كردهاند عبور دشوار
داشتند خودكشي قصد دانشگاه به ورود از قبل اگر ;ميكنند خودكشي به اقدام ميكنند ،
شدند؟ (سنگين مراحل وجود با) دانشگاه وارد چرا
ميان در خودكشي احتمال:گفت و خواند سال تا 24 سنين 18 بين را خودكشي سن وي
;است بيشتر آنها ، تحريكپذيري و خامي جواني ، بهدليل دوم و اول سال دانشجويان
از تندتري و بيشتر واكنشهاي دانشجويان اين نيز تجمعات و اعتراضات در بهطوريكه
.ميدهند بروز خود
موفقيت ميزان اما پسران ، از بيشتر را دختران ميان در خودكشي ميزان قراييمقدم دكتر
به پسران 5 به دختران خودكشي نسبت:كرد تصريح و برشمرد بيشتر را امر اين در پسران
حلقآويز بهصورت پسران در و مسموميت و قرص از استفاده با بيشتر دختران خودكشي و 2
.است خويش كردن
دوري بهدليل غيربومي دانشجويان ميان در اجتماعي آسيبهاي و خودكشي ميزان:گفت وي
از ترس وجود عدم و فرهنگي و اجتماعي كنترل كاهش و فرهنگي فروريختگي و خانواده از
محوطه اطراف در ايران جمله از و دنيا تمام در بهطوريكه ;است بيشتر شدن شناخته
.است بالاتر جنايت و فحشا جرم ، آمار ترمينال ، و راهآهن
ميشود منتشر متخلف دفتران سر محكوميت
و سردفتران از مردم شناخت و آشنايي براي:گفت كشور املاك و اسناد ثبت سازمان رئيس
.ميشود منتشر جرائد در آنان دادنامه شرح و محكوميت متخلف دفترياران
ازدواج دفاتر و املاك و اسناد دفترياران و سردفتران متخلفان آمار ارائه با عليزاده
دفتريار ، املاك ، 11 و اسناد سردفتر گذشته 87 سال در:گفت طلاق و
قانون ماده 42 براساس طلاق و ازدواج سردفتر و 17 طلاق سردفتر ازدواج ، 2 سردفتر 53
.شدهاند منفصل موقت طور به سردفتران
را طلاق و ازدواج و املاك و اسناد ثبت دفترياران و سردفتران دائمي منفصلان آمار وي
املاك ، 3 و اسناد ثبت سردفتر تعداد 5 اين از:گفت و كرد اعلام نفر گذشته 15 سال در
منفصل خود سمت از دائم طور به دفتريار و 3 طلاق و ازدواج دفتردار ازدواج ، 4 سردفتر
.شدهاند
حقوق كميسيون و اسلامي شوراي مجلس در گرفته صورت اقدامات به توجه با:افزود وي
.شود كاسته موقت ازدواج ثبت تشريفات از برخي كه است قرار مجلس
موقت ازدواج صوري دفترچههاي صدور به مبادرت كه افرادي به هشدار با عليزاده آقاي
كسي چنانچه و ندارد وجود حاضر حال در موقت ازدواج دفترچه هيچگونه:گفت ميكنند
كند ارائه و تنظيم مزدوجين براي موقت ازدواج دفترچه عنوان به را دفترچهاي
.ندارد اعتباري هيچگونه
به وجه هرگونه پرداخت اينكه بيان با كشور املاك و اسناد ثبت سازمان رئيس
در وجهالثبت هرگونه:افزود است خلاف دفترخانه در دفترياران و دفترخانهها
.شود پرداخت بانك به و دفترخانه قبض با بايد دفترخانه
اجتماعي - فرهنگي كوتاه اخبار
اداره كشور بهزيستي سازمان توسط اين از پيش كه تهران ذهني معلولان توانبخشي مركز *
بخش به مردمي مشاركت جلب و دولتي هزينههاي كاهش هدف با مراسمي طي ديروز ميشد
.ميدهد خدمات كشور ذهني معلول به 507 مركز اين شد واگذار خصوصي
.ميكنند نگهداري معلولان از كشور در مركز هماكنون 700
است برخوردار والايي ارزش از تاريخي لحاظ به كه قزوين درشهر سعدالسلطنه مجموعه *
مركز به زودي به (تاريخي ابنيه كاربري تغيير طرح) پرديسان پروژه راستاي در
.ميشود تبديل خدماتي و فرهنگي اداري ، تجاري ، متنوع فعاليتهاي
پنج از بيش سالانه:است كرده اعلام بتازگي جهاني بهداشت سازمان*
.ميدهند ازدست را خود جان درجهان مجروحشدن دراثر ميليوننفر
اجتماعي اخبار به جهاني سازمان اين سوي از شده ارائه اطلاعات براساس
در ميشود نفر هزار و 250 ميليون يك بالغبر كه رقم اين از درصد ايرنا ، 25
.ميدهند ازدست را خود جان رانندگي سوانح از ناشي مصدوميت اثر
|