است مردم حق شاد سينماي
...آمد تابستان
فرصتهاي ايجاد در ايران بخشكشاورزي سهم
شغلي
كنيم عادت نوشتن به
است مردم حق شاد سينماي
:مقدمه
سال هفتادمين آغاز مناسبت به كه مراسمي در سينما نامدار هنرمند "چارليچاپلين"
شاديهايي بازآفريني و كشف به تنها من":گفت فروتنانه بود ، شده پا بر زندگياش
تقسيم در من شادي رو اين واز دارد وجود مردم در بيكران صورت به كه يافتهام توفيق
نقشآفريني و صحنه روي به رفتن براي بيشتري نيروي بار هر و ميشود دوچندان مردم با
مينشينند جاودانهاي آثار تماشاي به علاقه با هم هنوز جهان مردم و."ميكنم پيدا
واقعيت اين گوياي ما طولاني تاريخبود آورده بهوجود عاشقانه چارليچاپلين ، كه
عرصههاي در چرا اما داشتهاند ، توانا دستي طنزآفريني و طنز در ايرانيان كه است
و شاد تئاتر شاد ، سينماي كه حالي در ميشود ، ديده كمتر خلاقيتها اين ما ، نمايش
.است مردم حق شاد فيلمهاي كلي طور به
ضرورت يك صورت به را فراغت اوقات از بهينه استفاده و تفريح شهرنشيني ، و شهر گسترش
اصطلاح به و آپارتماننشيني هنوز كه دور نهچندان گذشتهاي در.است كرده مطرح مبرم
صله و بازديدها و ديد بود ، نكرده تنگ مردم مناسبات بر را عرصه ارتفاع در زندگي
براي خاطر رضايت نوعي خود اين و ميشد انجام گاه چند از هر و معمول طريق به ارحام
محفل كه كوچههايي در ديوار به ديوار همسايگان زمان آن درميآورد همراه به مردم
ديدار به شب يا روز از ساعتي هر در مييافت هويت محله عنوان به و بود الفت و انس
يك ساكنان در جمعي حميت و همدردي حس و ميشدند مطلع هم شادي و غم از ميرفتند ، هم
در زندگي و آپارتماننشيني رواج نتيجه در و جمعيت افزايشبود نيرومند بسيار محله
سنگيني تهران ، چون بزرگي شهر ويژه به شهرها بيرويه گسترش طرف ، يك از ارتفاع ،
براي را گذشته طلايي فرصتهاي ميدهد ، هدر را مردم مفيد وقت اعظم بخش كه ترافيك
و رفت مشكلاتاست گرفته شهروندان از يكديگر احوال و حال از آگاهي و بازديد و ديد
شغله چند يا دو ناچارند افراد آن تبع به كه اقتصادي مشكلات تهران ، شهر در آمد
همان به مناسبات اين.است نگذاشته باقي بازديدها و ديد براي را مستقلي وقت باشند ،
و شادي تامين در هم مهم سهم بود ، موثر جامعه در رواني تعادل ايجاد در كه اندازه
عامل به نياز كه آن بدون يكديگر با صميمانه مناسبات در مردم.داشت جامعه نشاط
مفر ، اين و ميكنند دور خود از را فعاليت و كار از ناشي خستگي آساني به باشد ديگري
اما.ميكند بسياري كمك كار بازدهي و نشاط و شور افزايش رواني ، انرژي پايداري به
فراغت اوقات امكانات بايد گفته ، پيش دلايل به بنا مناسباتي چنين كمبود يا نبود در
.كرد جستوجو ديگري درجاي را شهروندان شادي و
نقش سينما همه ، از مهمتر و جمعي ارتباط وسايل جهان ، كشورهاي از خيلي در امروزه
سريالهاي و فيلمها از مردم اقبال.دارند جامعه در نشاط ايجاد در مهمي بسيار
ديگر ، سوي از و نمايشهاست اين به جامعه عطش و نياز نشاندهنده سو يك از كمدي ،
و سينما هنوز ما ، كشور درميدهد نشان را برنامهريزان وتدبير كار درستي
بيشتر ما سخن روي جا اين در.ميشوند محسوب رسانهها پرمخاطبترين از يكي تلويزيون
جامعه نشاط و شور تامين در آن ارزنده نقش و طنزآميز سينماي خصوص به و سينما متوجه
استقبال با شده ساخته طنز محتواي با فيلمي ندرت به اگر حتي اخير ، سالها در.است
و جوانان چشمگير حضور و كشور جمعيت بودن جوان ظاهرا اما.است بوده روبهرو مردم
تامين سوي به بيشتر را سينما دستاندركاران فيلمها ، تماشاگران ميان در نوجوانان
حدودي تا و دارند دراماتيك بار بيشتر كه فيلمهايي.است داده سوق قشر اين نيازهاي
سينماي صنعت در كمدي سينماي شدن كمرنگ.ميگيرند الهام جامعه موجود واقعيتهاي از
اقبال با فيلمها اين كه ، نيست علت اين به تنها اخير سال چند در ويژه به ما كشور
نوجوانان و جوانان يعني سينما مخاطبان بيشترين ذائقه بلكه نيستند ، روبهرو جامعه
اين ريشه.است كرده خو درام ، و عاطفي غليظ محتواي با اجتماعي فيلمهاي به نوعي به
به جامعه اما ، است ، ديگري فرصت نيازمند كه است جداگانهاي بحث موضوع خود گرايش
به مردم عطش اين به بايد نيز سيما و صدا و دارد نياز طنز سينماي يا كمدي سينماي
حتي و بدهد پاسخ عصبي ، فشارهاي و صدا و سر از آكنده و پرجمعيت شهرهاي در ويژه
مبرم نياز اين به كه فيلمهايي براي اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت اين ، از فراتر
پشتوانههاي ايجاد با و بگيرد نظر در ويژهاي امتيازات ميتواند دهد ، پاسخ جامعه
قابليت كه داشت دور نظر از نبايد البته.دهد آشتي كمدي سينماي با را مردم لازم ،
صورتي در و است نشده سنجيده هنوز طنزآميز ، و كمدي فيلمهاي ساخت براي ما سينماي
و نويسندگان از كه ، يافت دست مناسب سازوكارهاي به زمينه اين در ميتوان
فيلمهاي براي اعتبار تامين بخش در و شود همكاري به دعوت نيز مطرح فيلمنامهنويسان
بردن بالا براي فرهنگي كار اقدامات ، اين كنار در.آيد عمل به لازم حمايتهاي كمدي ،
آيد عمل به نيز اقوام و گوناگون ، مشاغل صاحبان و اصناف خصوص به جامعه تحمل آستانه
كه است ذكر شايان.نشود تعبير قوم ، يا صنف يا حرفه يك به اهانت سالمي ، شوخي هر تا
ميشود ، سوءتفاهمها گونه اين بروز باعث معمولا سريال يا فيلم ساخت در ناپختگي
از كار اين و شود استفاده هنگام به و درست طنز مضامين از بايد اول وهله در لذا
سينماي جاي حال ، هر به.نينجامد نگراني رنجشو به كه باشد برخوردار ظرافتهايي
طنز عنصر كه حالي در است ، خالي ما تلويزيوني سريالهاي و سينما در طنز آثار و كمدي
به نيز عمل در.باشد داشته ارزنده نقش مردم نشاط و شادي در ميتواند مطلوب نحو به
شاهد ميشود توجه طنزآميز تلويزيوني مجموعههاي و فيلمها به اندازهكه همان
و مطالعه.رسيدهاند شهرت به نيز خوبي هنرمندان و هستيم جامعه در چشمگيري بازتاب
ديگر تلويزيون و سينما در طنز فيلمهاي و برنامهها ميزان و جايگاه درباره پژوهش
آشكار بيشتر ما تلويزيوني مجموعههاي و سينما در را بخش اين شديد خلا كشورها ،
.نيست دشوار چندان آن انجام كه كاري.ميكند
البرزي. ب
...آمد تابستان
براي دريا آب از گردشگران گذشته ، تابستانهاي همچون و است رسيده راه از تابستان
با دريا اما ميگيرد رونق شمالي شهرهاي به مسافرت وبازار ميكنند استفاده شنا
هزار صدها جان فريبا ، تاكنون سحر اين و است خطرناك خيلي وجذابيتش زيباييها وجود
.است عقل شرط شنا هنگام ايمني نكات رعايت و پيشبيني و احتياط.است گرفته را نفر
در دريا حاشيه مسكوني مناطق وتخريب دريا آب پيشروي اثر بر گذشته سالهاي در
چالهها و فاضلاب چاههاي وجود علت به ساحلي مكانهاي ومازندران گيلان استانهاي
شناگران جان رفتن دست از شاهد ساحلي شهرهاي ساكنان همهساله متاسفانه و شده ناامن
.است كرده نفوذ جانشان اعماق تا حادثه وتلخي بودهاند خزر درياي ساحل پهنه
آن ، توريستيدر جذابيتهاي گردشگريو و جغرافيايي خاص موقعيت علت به ساحلي شهرهاي
.است تابستان ايام در خارجي و ايراني گردشگران و مسافران انبوه ميزبان ساله همه
مسئولان بويژه مردم ، و مسئولان همكاري با است احتماليلازم خطرات از پيشگيري براي
در شنا مكانهاي.شود فراهم وگردشگران مسافران جان حفظ براي امكاناتمطلوب محلي
دقيق زمانبندي و برنامهريزي و رفاهي و ايمني حمايتهاي با و يابد توسعه دريا
نجات ايستگاههاي گرفتن نظر در.گردد مهيا علاقهمندان براي دريا از استفاده امكان
و موتوريسريعالسير و آبي خودروهاي و اطلاعرساني سيستمهاي به مجهز غريق
ايمني ، امكانات و لوازم ساير و نجات جليقههاي و ديدهباني دكلهاي از استفاده
لازم انساني فاجعه وقوع و احتمالي حوادث از جلوگيري و شناگران سلامتي تامين براي
.است
نحو به خصوصي بخش مساعدت و سرمايهگذاري از ميتوان حتي تجهيزاتي ، چنين تدارك براي
و توانمند پيمانكاران ميان از طرحها مجريان كه ، آن بر مشروط.كرد استفاده احسن
.شوند انتخاب صلاحيت صاحب
انزلي بندر -درساوه حسين
فرصتهاي ايجاد در ايران بخشكشاورزي سهم
شغلي
ميتواند بخش اين.است كشاورزي بخش كنوني ، وضعيت در اشتغالزايي راهكارهاي از يكي
به جامعه و مردم توجه ضمن در و كند ايجاد اشتغال بخشها ديگر از كمتر هزينهاي با
در و يافته توسعه كشورهاي درميدهد افزايش را طبيعي منابع و زيست محيط
اصل يك اين و سپسصنعتاست داشته قرار اولويت در كشاورزي بخش توسعه ، برنامههاي
گوناگون اقليم داشتن دليل به اسلامي ايران و است درتوسعه علمي و نشدني فراموش
مردم درصد بالاي 25 هماكنون.دارد كشاورزي محصولات توليد زمينه در خوبي توان
داخلي توليدات راه از نيز مردم غذاي %از 75 بيش و ميكنند كار بخش اين در جامعه
.ميشود تامين
از و ميشود كشاورزي محصولات كيفيت رفتن بالا باعث كه مسائلي از ديگر يكي
تضميني خريد و توليد كردن ، اقتصادي ميكاهد غذايي مواد در احتمالي آلودگيهاي
. است كشاورزي محصولات
سنگيني زيانهاي كه ميشوند صادر مناسب بستهبندي بدون ما محصولات از بسياري البته
.ماست كشاورزي بخش و كشور اقتصاد سود به بستهبندي صنعت به اساسي توجه.دربردارد
شهركرد -الهياري جانمحمد
كنيم عادت نوشتن به
نگارش به تمايل عدم يا و نگارش توانايي عدم ايران ، علمي جامعه عمده ضعفهاي از يكي
دانشپژوه يا و استاد دانشجو ، دانشآموز ، هر.يافتههاست و دانستهها مشاهدات ،
قابل و جالب بسيار پديدههاي خود ، پيرامون انساني و جغرافيايي طبيعت در ايراني
ناشناختههايي شايد و ميكند برخورد تازهاي موارد به يا و ميكند مشاهده را توجهي
و عادي زندگي در و بود خواهد آموزنده ديگران براي آن دانستن كه مينمايد ، كشف را
نقطه از بود نخواهند مجبور سايرين و ميگردد واقع مفيد آنها پژوهشي و علمي امور يا
از ملاحظهاي قابل قسمت البتهكنند تكرار را اشتباهات يا و كنند آغاز صفر
تكنولوژي و اينترنت به (سنگي ابزار)سنگ تراشيدن از تا گرديد موجب كه تجربياتي
سنتي جوامع در نيز حاضر حال در.است شده منتقل شفاهي صورت به برسيم ، امروزي پيچيده
پيچيده به توجه با اما و است معمول شفاهي طور به تجربيات انتقال توسعه ، حال در و
نخواهد كارآيي چندان دانستهها و تجربيات انتقال شيوه اين تكنولوژي ، و علوم شدن
.داشت
خارجي و داخلي ماموريتهاي به دانشگاهها استادان و ادارات كارشناسان از زيادي شمار
ديگران استفاده جهت را خود يافتههاي و مشاهدات آنها درصد چند ولي ميشوند ، اعزام
از يكي قول به.ميدهند قرار خود موسسه يا و سازمان اختيار در مكتوب صورت به
از و ميرود تفريحي هفتهاي يك سفر به آنها جامعه از فرد خارجييك پژوهشگران
ماهه يك علمي سفر با ايراني يك [ متاسفانه]ولي ميكند ، تاليف كتابي خود مشاهدات
.نمينويسد يادداشتي حتي
چه ما ، جامعه در امروز كه است مسالهاي (خردمندان) بازنشستگان تجربيات از استفاده
و بازنشستگي كردن اجباري با بهخصوص ;است مطرح ديگران سوي از چه و آنها خود سوي از
به پيرامون جرايد در زيادي مطالب بازنشستگي ، از پس آنها كار ادامه از جلوگيري
بازنشستگان نيز ، واقع بهشد نگاشته آنان ازتجارب استفاده و بازنشستگان كارگيري
سي طول در كه ارزشي با تجربيات ;هستند ارزشمندي تجربيات گنجينههاي ،(خردمندان)
بازنشستگان ، درصد چند ولي است ، شده انباشته آنها فكر و ذهن در بيشتر يا و سال
عرضه مكتوب صورت به بيتجربه ، و جوان كارمندان استفاده جهت را خود تجربيات
و آموزش خدمت در خود ساله سي خدمات از پس سال حدود 20 كه فردي آيا.كردهاند
آموزش با قرن نيم" عنوان تحت مقالهاي يا كتاب در را تجربياتش اگر است ، بوده پرورش
نيست بهتر آيا.نبود گرانبهايي سند پرورش و آموزش براي مينمود ، ارائه "پرورش و
بهخصوص كارمندان ، توسط مكتوب صورت به را تجربيات ارائه سازمانها ، و ادارات كليه
موظف هركارمندي و نمايند اجباري بازنشستگي هنگام به بالاتر ، و كارشناسي سطوح در
ديگران اختيار در را خود تجربيات صفحه ، سي در حداقل خدمت ، سيسال ازاي به باشد
.بگذارد
آموزش دانشآموزان به مدرسه دوره از بايد يافتهها و مشاهدات نوشتن به عادت البته
توصيف تكراري مقوله از انشا و گيرد صورت انشا درس در اساسي تجديدنظري و شود داده
ضمن در.شود آموخته دانشآموزان به ديدن علمي و دقيق و آيد بيرون آن مثل و فصول
از خارج زندگي حتي و دروس كليه بايد بلكه باشد ، انشا درس به محدود نبايد نوشتن
.برگيرد در را دانشآموز مدرسه
موظف و متعهد را خود و ضروري را يافتهها و مشاهدات نوشتن سطحي ، هر در فردي هر اگر
خوب تمرين نگارش ، تمرين نتيجه ، در.شد خواهد دقيقتر مشاهداتش كند ، آنها نگارش به
.است كردن تفكر و ديدن
مردمشناسي ارشد كارشناس -فرامرزي كاظمي نعمتالله
|