اروپا در دموكراسي سوسيال
فلسفي پرسش يك و صد
مدرن پست كشكول
12_ زندگي يك بسط و قبض
فيلسوفان زندگينامه

اروپا در دموكراسي سوسيال
بازسازي و ميكند مرزبندي كلاسيك چپ با هم و ليبرال راست با هم "راهسوم" كتاب در گيدنز
دموكراتيك دولت جامعهمدني ، ميانه ، راديكال از دفاع بر تاكيد گرو در را دموكراسي سوسيال
بخشهاي همه در اجتماعي مسئوليت تشديد و مختلط اقتصاد از نوين دركي به دستيابي نوين ،
و ديدگاهها از "..ايتاليا فرانسه ، " اروپا دموكراسي سوسيال چپ گرچه.ميداند جامعه
آلمان ، در جمله از اروپا ، ديگر كشورهاي در ليكن نكردهاند ، چنداني استقبال گيدنز طرحهاي
غيرمستقيم يا و مستقيم دموكراتها سوسيال انگلستان ، يعني گيدنز كشور در ويژه به و هلند
كه است مصاحبهاي برگردان ميآيد پي در كه آنچه.پذيرفتهاند تاثير وي نظرات از
مورد در بحث ضمن آن در و داده انجام گيدنز آنتوني با (فوريه 22) سايت آلماني هفتهنامه
را خود ديدگاههاي اخير ، سالهاي در اروپا دموكرات سوسيال احزاب سياستهاي قوت و ضعف
طور به را اروپا در ميانه - چپ اصلاحطلب حكومتهاي اخير تجربه جوانب از برخي درباره
.ميكند بيان خلاصه
از كدام هيچ راست نه و ميكنند معرفي چپ نه را خود دهندگان راي از 50درصد بيش اروپا در
چشماندازي و شانس از دهندگاني راي چنين ميان در آنها جزميات و ايدئولوژيكي طرحهاي
نيستند برخوردار
قليپور بهنام:تنظيم و ترجمه
در حاكم ، دموكراتهاي سوسيال غربي ، اروپاي دموكراسيهاي از بسياري در گيدنز ، آقاي *
لحاظ به را اروپا قاره در جديد ميانه احزاب "راهسوم" آيا.گرفتهاند قرار دشواري وضعيت
است؟ كشانده بنبست به انتخاباتي سياستهاي
دموكراتها سوسيال رسيدن قدرت به نميكنم ، مشاهده عمدهاي سياسي روند عرصه اين در من
اهالي درواقع نبود ، فاحشي ايدئولوژيك چرخش بر مبتني پيش دهه در اروپايي كشورهاي اغلب در
از اول وهله در بلكه نبودند ، اصلاحطلب چپهاي شيفته و مجذوب هم چندان كشورها اين
.بودند شده دلزده محافظهكاران
در ضمني جهتگيري يك از نشانهاي اتريش يا و ايتاليا در راستها پيروزي ترتيب ، اين به
*
نيست؟ اروپا
و دلايل باختهاند را عمومي انتخابات ميانه - چپ دولتهاي اواخر اين در كه كشورهايي در
همين و است بوده آن اهم از چپها ميان تفرقه كه داشته وجود ويژهاي و مشخص زمينههاي
همين به وضع اساسا هم آمريكا در كرد تسهيل را ايتاليا در راستها پيروزي كه بود علت
آنها به پيروزي براي گور كه را آرايي از بخشي سبزها نامزد اگر هم آنجا دربود گونه
.بود نشسته الگور بوش ، واكر جورج جاي به حالا نميكرد خود آن از داشت نياز
از و اروپا دموكراسي چند در جاري انتخابات در كه ميكنند پيشبيني بسياري همه اين با
*
يابند؟ دست بيشتري موفقيتهاي به راست احزاب آلمان ، در جمله
مسئله از صرفنظر نيست ، محافظهكاران ايدئولوژي نوين برآمد و احيا معناي به اين اما
تبليغات در را مهمي نقش دانمارك در اخيرا جمله از و اروپا انتخابات در كه مهاجران ورود
محورهاي و مواضع اروپا محافظهكاران مجموع در است ، كرده بازي انتخاباتي سياستهاي و
سوي از كه اروپاست براي مشكلي درواقع مهاجرت.نميكنند دنبال انتخابات در را مشتركي
ايدئولوژي هيچ من ولي ميگيرد قرار استفاده سوء مورد عوامپسندانه نحوي به راست احزاب
.نميكنم مشاهده را جامعي و جديد راستگرايانه
آغاز را متحد اروپاي به نسبت بدبيني ابراز جديد ميانه راست احزاب از بخشي البته
.هستند متحد اروپاي هوادار همچنان ميانه راست احزاب اغلب ليكن كردهاند ،
آنها تفاوتهاي محو به ميانه طيف در خود دادن جا براي سياسي احزاب همه تلاش اما *
.ميآورد بار به را جديدي مشكلات خود اين كه ميانجامد
همان ميزند ، دامن را مشخص سياسي و اقتصادي محورهاي راست و چپ ميان فشرده گفتوگوي
به اينداشت رواج گفتههايي مسيحيها دموكرات و دموكراتها سوسيال ميان زماني كه گونه
خود صحبت طرف عنوان به مسئوليتشناس و عاقل ميانه راست يك از كه هست هم ميانه چپ سود
.اپوزيسيون در يا و باشد قدرت در چپ اين كه نميكند فرق حال ;باشد برخوردار
.ايتاليا يا و اتريش دانمارك ، مثل *
كه محافظهكاري از كشورها اين در قطعااست كننده نگران و مشكل كشورها اين روندهاي
باشد خانوادگي و اجتماعي سنتي ، مناسبات و ارزشها با احساسمند و مسئولانه برخورد مدافع
سوسيال برنامه مبناي.نيست خبري راست ، نيروهاي نوين و سوم راه از ديگر عبارت به يا و
گونهاي به دارد جريان آن مورد در كه جدالهايي و بحث همه با شده نوسازي دموكراسي
مهاجرت ، مسئله همچون مواردي در.است موجود محافظهكارانه گزينه از منسجمتر قياس غيرقابل
محافظهكاري يك با اغلب راستها ميان در ما متاسفانه اروپا اتحاد و بيكاري پناهندگي ،
چنين.است نامساعد و ناپايدار وضعيت چندين درآميزي حاصل عمدتا كه مواجهيم عوامفريبانه
.بياورد دوام درازي زمان نبايد طبعا اتحادهايي
از برخي نگراني اين آيا است؟ نهفته چيزي چه در راستگرايانه "راهسوم" جذابيت و كشش *
چون هم چپ اصلاحگراي دولتهاي كه جاهايي در كه دارد پايهاي دموكراتها سوسيال
شدهاند ، ظاهر اقتصاد عرصه در كارآمد صرفا و ماب ، تكنوكرات و خشك عملگرايان
و خشك جوامع در اجتماعي گرماي ضامن و انسان به معطوف احزاب همچون را خود محافظهكاران
از كهنه و قديمي تصورات همان آنها چهره اين پس در كه چند هر كنند ، معرفي برودتزده
باشد؟ نهفته اجتماعي مناسبات
.راست نه و ميكنند معرفي چپ نه را خود دهندگان راي از 50درصد بيش اروپا در
و شانس از دهندگاني راي چنين ميان در آنها جزميات و ايدئولوژيكي طرحهاي از كدام هيچ
.كنند دمساز واقعيت اين با را خود بايد احزاب همه و نيستند برخوردار چشماندازي
را سختي آسيب و هزينه ليكن باشد ، كننده راضي رواني لحاظ به شايد سنتي مواضعي به بازگشت
در كلاسيك ، مولفههاي و سيما با دموكرات سوسيال احزاب از حمايتداشت خواهد دنبال
.است دامنه كم و محدود اروپا سرتاسر
چپها ايننيست كننده مسرور چندان نيز كلاسيك غير و اصلاحطلب چپهاي از حمايت اما *
دارند ، مخاطرهآميزي موقعيت نيز داد لقب "تحول قهرمان" را آنها تونيبلر زماني كه
و موفقيتآميز اقتصادي تعديل برنامه يك از پس پيش ، چهارسال سوئد دموكراتهاي سوسيال
.كردند سقوط خود تاريخ در اجتماعي محبوبيت سطح پايينترين به مجدانه
اما دارد را كاركرد بهترين سياسي مدل آن اروپا در است ، نادرستي پاسخ هم بيعملي اما
حقوق و قرارداد فسخ مقررات كاري ، قراردادهاي زمان كاري ، ساعت لحاظ به) منعطف بازار بايد
براي كمك به را (بيكاري هنگام به) اجتماعي كمكهاي و تامينات كند ، ايجاد (كاري مزاياي و
را اشتغال از بالايي سطح سازد ، جايگزين كاري تجربه و دانش كيفيت ارتقاء و كارآموزي
مخارج جهت دولت خزانه براي را بيشتري مالي منافع و امكانات رهگذر اين از و نمايد تامين
موفقي نمونههاي انگلستان و اسپانيا هلند ، دانمارك ، زمينه اين در.آورد فراهم عمومي
يك حتي داشتن با دموكراتها سوسيال داد نشان هم دانمارك تجربه كه طور همان البته هستند
سياستهاي اصلاح كه هم قدر چه هر اما.نميمانند قدرت در خود به خود هم درست سياست
صورت اين غير در كه چرا ورزيد اقدام آن انجام به بايد باشد پرخطر كار بازار به مربوط
پاداش و تحسين مورد انتخابات در هم آن كه آورد خواهد بار به بالاتري ساختار بيكاري
.گرفت نخواهد قرار
چگونه را است آمده گرفتار آن در آلمان صدراعظم شرودر ، گرهارد كه گونهاي بنبست وضعيت
*
ميكنيد؟ توصيف
در.بود انگلستان وضعيت از متفاوت كلي به شرودر صدارت آغاز هنگام به آلمان وضعيت
به را خود طرحهاي تاچر دوران اصلاحات بستر بر كه داشت را بخت اين كارگر حزب انگلستان
اين ولي نميكرد عملي درآورد ، اجرا به تاچر را آنچه گاه هيچ تونيبلر حزب.درآورد اجرا
اتحاديههاي به مربوط مقررات و قوانين در اصلاحات جمله از و اقدامات اين از بسياري حزب
در شايد اقتصادي لحاظ به بريتانيا حاضر حال در.نزد دست آنها به و پذيرفت را كارگري
چپهاي براي كه چند هر ميبرد بيسر دوم جهاني جنگ از پس دوران در خود وضعيت بهترين
سياستمداراني خطير وضعيت من اينكهنيست آسان و ساده واقعيت اين به اذعان هم هنوز قديمي
و بحث هيچ جاي اما چيز يك.است بديهي امري ميكنم درك را كنند تصميم اتخاذ بايد كه
شده آغاز قبلا آلمان در اجتماعي - سياسي و اقتصادي اصلاحات اگر اينكه آن و ندارد جدالي
اقتصادي شكوفايي زماني كه مدلي آن ميداشت ، قرار بهتري وضعيت در اينك شما كشور بود
از آمده پديد وضعيت قبال در كه است آن از عاجز و ناتوان اينك آورد ارمغان به را آلمان
.دهد نشان واكنش شده جهاني اقتصاد
پي در كه اروپايي دولتهاي رهبر به 13 آيا.داريد تاكيد استمرار و پيگيري بر شما *
ميكنيد؟ توصيه را همين نيز هستند آينده براي مشتركي استراتژي
هم آن و است واضح و روشن زيادي اندازه تا ميانه - چپ دولتهاي موضع ايدئولوژيك لحاظ به
نيازمند پردامنهاي دگرگونيهاي و تغييرات به است تحول معرض در شتابان كه جهاني است اين
در بلكه برنامه ، و طرح كمبود درد نه مشكل دارد ، متفاوتي سيماي و چهره كشور هر در كه است
.است كننده تعيين نوين دموكراسي سوسيال موفقيت براي آن رفع كه مشكلي است آنها نشدن اجرا
راستا همين در و دارد تاكيد جامعه قبال در فرد مسئوليت سر بر ميانه - چپ اصلاحي
سياست *
آيا.مييابد بيشتري اهميت آلمان درون بحثهاي در كه است مفاهيمي از يكي مسئوليت و حقوق
و بيماران مسئوليت بر زيادي اندازه به احتمالا اصلاحطلب چپ كه است آن معناي به اين
اجتماعي نيروهاي جمعي مسئوليت به كم بسيار و شده متمركز اجتماعي تامين كنندگان دريافت
دارد؟ اعتنا و توجه اقتصاد بخش مسئوليت جمله آن از و مختلف
و ميكنم تلقي اجتماعي اساسي اصول از يكي من را جامعه افراد مسئوليت و حقوق ميان تعادل
سرمايهداران ، و كارفرمايان بلكه ندارد ، مصداق بيكاران مورد در تنها البته اين
.شوند پذيرا وجود تمام با را اصل اين بايد نيز روزنامهنگاران و سياستمداران
آن را بلر دولت غفلتهاي از يكي(Where now for new labour) خود كتاب در شما *
كار ، بازار به مربوط سياستهاي (تغيير) در جسورانهاش دخالت رغم به دولت اين كه ميدانيد
مسئوليت قبول سرمايه صاحبان و كارفرمايان تعقيب و تشويق يعني شعارهايش از ديگر يكي
.است نكرده پيگيري را اجتماعيشان
مقررات و مانع بدون فعاليت به نسبت غيرمنتقدانه نسبتا موضعي عمل در انگلستان دولت
يك آگاهي كه نميشود فكر مسئله اين درباره هم چندان و گرفته سرمايه صاحب و كارفرمايان
.دارد معنايي چه اجتماعياش مسئوليت به آزاد كارفرماي
جاهاي و آنروم شركت ورشكستگي پيامدهاي و آمريكا در حاضر حال در ما كه را افتضاحاتي
نظر اين بر هميشه من.ميشود منتهي كجا به غفلتي چنين كه ميدهد نشان هستيم شاهدش ديگر
شك است ، داشته (انگلستان) اقتصادي رهبران با نزديكي روابط جديد كارگر حزب كه بودهام
.گرفت نخواهد شكل بارونقي اقتصاد وگرنه داد قرار حمايت مورد را خصوصي بخش بايد كه نيست
زمينه اين در.موفق خصوصي شركتهاي از غيرمنتقدانه ستايش و تحسين با ميكند فرق اما اين
و دخالت حد و آنروم آمريكايي شركت ورشكستگي به مربوط افتضاح دارد ، وجود مرزهايي و حد
فرا مرزها و حد اين تعيين براي زمان كه است آن نشانگر ماجرا اين در بوش دولت آلودگي
...است رسيده
و بسته دل فناوري و پژوهشي عرصههاي در پيشرفت به اروپا سراسر در حاكم چپ دولتهاي *
اساس بر اما.آنهاست برنامه بر مبتني نوسازي نتيجه خود هم اين كه دارند تاكيد آن براي
آيا.ميدانند تند بسيار را فناورانه تحولات شتاب اروپاييها نظرسنجيها 62درصد آخرين
باشد؟ رايدهندگان ميان در چپ اصلاحگرايان محبوبيت كاهش براي دليلي ميتواند اين
هوايي پرواز تكنيكهاي مثل بخشها از پايهاي در.است متغير فناورانه تحولات شتاب
ساخته پيش سال كه 30 است هماني ميشود ساخته امروز كه جتي است نشده عوض چيز هيچ تقريبا
جنبشهاي و ميكنيم تجربه را شتاباني تحولات ما ارتباطي فناوريهاي عرصه در.ميشد
...هستند اجتناب غيرقابل نوين فناوري مخالف
استقبال آن از و بپذيريم انتقادي نگاه بدون را فناورانه تحولات كه نيست عاقلانه اين
حفظ و نوآوري ميان كه است لازم مخاطرهآميز وضعيتهاي موفق مديريت براي.كنيم
.باشد برقرار تعادل فعلي دستاوردهاي
نگاه فاقد اندازه از بيش چپ ، اصلاحطلبان باشگاه عضو سياستمداران ساير و بلر آيا *
بودهاند؟ پديدهها و روندها به انتقادآميز
لحاظ به بذرهاي با كشاورزي به نسبت بلر اوليه موضع مثال ، برايبله مشخصي ميزان به
سلامت و محيطزيست براي كشاورزي نوع اين خطرهاي به كافي اندازه به شده اصلاح ژنتيك
.نداشت عنايت و اعتنا انسان
جمله از بسياري است ، تكوين شرف در همراه تلفنهاي زمينه در كه تحولاتي مورد در *
.ميرسند نظر به بياطلاع و نادان نيز اقتصادي محافل و شركتها
به افتاد ، اتفاق ديروز كه آنچه.مييابد جريان خطي صورت به تاريخ كه كنيم فكر نبايد
درميآيد ، حركت به ديالكتيكي فرايندي در تاريخ.كرد نخواهد تكرار را خود افراد اجبار
.نوين فناوريهاي پذيرش مورد در هم و دارد مصداق سياست مورد در امر اين
فلسفي پرسش يك و صد
كوهن مارتين
صالحي آرش:تدوين و ترجمه
:بيستم مسئله يادآوري
شاخ دو يا دارد شاخ يك شاخدار اسب -

:بيستم مسئله توضيح
از خيلي محاورات ، يا داستانها در ما كه دارند وجود كلمات از بسياري لغت كتب ميان در
به...شاخدار اسب اژدها ، شاهپريان ، ققنوس ، سيمرغ ، قبيل از ميكنيم ، استفاده آنها
،".دارد شاخ يك شاخدار ، اسب" ،"ميشود زاده خود خاكستر از ققنوس":كنيد توجه جملات اين
خارجي دلالت مذكور ، عبارتهاي جملات اين همه در ".است كچل فرانسه كنوني پادشاه"
.يافت مصداق واقعي دنياي در آنها براي نميتوان يعني ندارند ،
گزارهها اين كذب و صدق ملاك نادرست؟ يا درستاند جملات اين آيا كه است اين سوال حال
كله) دوم شماره مسئله در باشد؟ خصوصيتي داراي ميتواند ندارد ، وجود كه چيزي آيا چيست؟
مسئله اين حل به ،"توصيفات تئوري" ارائه با چگونه راسل كه شديم يادآور (فرانسه پادشاه
.ورزيد مبادرت
تمايز چيزها از دوگونه ميان (1853- 1920) ماينونگ وان الكسيس نوزدهمي ، قرن روانشناس
حاوي ذهني ، كنش هر و روانشناختي حالت هر نظر اين طبق بر ماينونگ ، اشياي نظريه.شد قايل
دلالت چيزي به حال هر به فرانسه كنوني پادشاه يا شاخدار اسب يعني.است التفاتي شيء يك
.ميكنند
زمان يا /و فضا در كه چيزهايي.ميشود قائل تمايز (being) بودن نوع دو ميان ماينونگ
اشياي همين ميتوان اول دسته از.نيستند واقع مكان و زمان در كه چيزهايي و دارند قرار
اشاره اعداد يا و اشيا بين روابط به ميتوان دوم دسته از و برد نام را متعارف و عادي
.نميگيرند قرار مقوله دو اين از كدام هيچ در كه ميآيد چيزهايي انسان ذهن به اما.كرد
اسب.نمايد آرزو طلا كوه يا و كند فكر كمندش ابروي و پريان شاه به كسي كه اين مانند
گرچه طلا كوه دارد ، عقيده ماينونگزمرهاند اين در هم فرانسه كنوني پادشاه و شاخدار
مينشود ، يافت گرچه پريان شاه.طلا از هم و است كوه هم اين ، وجود با اما ندارد ، وجود
هم و است اسب هم ، شاخدار اسبسياه زلفش هم و كمند ابرويش هم و است پريان شاه هم اما
در ما كه است چگونه پس ندارند وجود نحوي هيچ به اينها اگر ماينونگ نظر به.دارد شاخ يك
ماينونگ.كنيم نظريهپردازي آنها درباره ميتوانيم چطور و داريم؟ معرفت آنها به ذهنمان
داشته معرفت آنها به ميتوانيم ما كه هستند خصوصيتي و ويژگي داراي اينها همه است معتقد
.باشيم
را ماينونگ نظر اگر ميگويد راسل.است مخالف ماينونگ نظر با انگليسي ، فيلسوف راسل ،
براساس ميدارد اظهار راسل.گذاشتهايم پا زير را تناقض عدم اصل صورت آن در بپذيريم
.را مربع ويژگي هم و دارد را دايره ويژگي هم ،"مربع دايره" گفت ميتوان ماينونگ ، نظريه
.ميشود گذاشته پا زير تناقض عدم اصل كه اينجاست در
كنيم ، اضافه هم بودن خصلت مربع ، دايره به اگر" ميگويد او.ميآورد هم ديگر دليلي راسل
شيء اين صورت اين در ،(كنيم فرض را "موجود مربع دايره" خود ذهن در ديگر عبارت به)
.است محال امري البته كه كند ، پيدا تحقق خارج در بايد غيرممكن
اصل به ماينونگ كه است اين نظريه اين خاستگاه رسيد؟ نظريه اين به ماينونگ چرا اما
مصداق كند ، خطور ذهن به كه چيزي هر ديگر عبارت به.دارد اعتقاد تصورات در نامحدود آزادي
دلالت چيزي به حال هر به..و مربع دايره فرفري ، مو كچل حتي يعني.دارد ازاء به ما و
!ميكنند
مدرن پست كشكول
يوسفي حامد:ترجمه
:ميگفت بود كرده سفر ايران به اخيرا كه اروپايي روزنامهنگاران از يكي
دانشگاهي درون حوزههاي به صرفا كه هستند مباحث بعضي اروپا در.است عجيبي كشور ايران"
همه بقال و نانوا و تاكسي رانندهداريد متفاوتي وضعيت شما ايران در اما مربوطند
"!است مدرن پست:گفت ندارد؟ برچسب كنسرو اين چرا:گفتم مغازهدار يك به من.فيلسوفند
عجيبي وضع ايران.ميگويد درست باز باشد ، كرده شوخي اگر حتي روزنامهنگار اين ;بله
كه كساني همه تقريبا كه است همين وضع اين نشانههاي از يكي !دارد مدرني پست وضع دارد ،
چيست؟ مدرنيسم پست":بدانند ميخواهد دلشان روزها اين علاقهمندند ، انساني علوم مباحث به
"است؟ مدرن پست چيز چه" يا و "
مطالبي مجموعه شد خواهد منتشر "پسامدرنيسم كشكول" عنوان با ستوني در پس اين از آنچه
شما اختيار در اجتماعي ، علوم بر تاكيد با پستمدرن ، مباحث درباره اطلاعاتي كه است
www.) "اينترنت روي جامعهشناسي" عنوان با اينترنتي سايت يك از مطالب اين.گذاشت خواهد
اما نيست مشخص سايت اين در آنها نويسنده.شدهاند برگرفته (Sociologyonline.co.uk
توني يعني اجتماعي علوم حوزههاي اينترنتي نويسندگان معروفترين از يكي آن سردبير
.است نوشته او خود هم را مطالب اين احتمالا استكه فيتزجرالد
اطلاعاتي بقيه از مستقل آنها هركدام كه شده تشكيل گوناگوني مداخل از نوشتهها اين گرچه
فارسي ترجمه در.ميشوند مربوط بههم مداخل از بعضي كه است طبيعي اما ميدهند ارائه
هركجا ضرورت به فارسي مترجم ديگر طرف از.بگيرند قرار سرهم پشت مربوط مداخل شده كوشش
اصل از افزودهها اين كه است كرده اضافه فارسيزبان خواننده براي اطلاعاتي ديده لازم
.نشدهاند تفكيك متن
.است فارسي در Post پيشوند ترجمه مينمايد ، ضروري آن توضيح مقدمه اين در كه نكتهاي
توسط و نداشته وجود قبلا كه ساختهاند را "پسا" پيشوند فارسي در پيشوند اين معادل
"پست" واژه خود كه اين به توجه با امااست پسنديدهاي امر.است شده ابداع مترجمين
دوي هر از نوشته اين در است ، گرفته فارسي شناسنامه اصطلاح به و جاافتاده فارسي در ديگر
استفاده فارسي در كه نيست زماندرازي واژه دو هر صورت هر در چون ;گرفتهايم بهره آنها
.ميشوند
ماني يا احمدي بابك چون ديگراني و ماست جامعه امروز ضرورت پسامدرنيسم شناخت هرحال به
حتي (.گفتهاند سخن آن ضرورت درباره "نشانهها سرگشتگي" ارزنده كتاب مقدمه در) حقيقي
نكردهايم ، تجربه را مدرنيته هنوز كه ما":باشند معتقد بزرگوار حكماي و علما برخي اگر
هر از فارغ جويا و جوان اذهان باز "است فضلفروشي و ادا حكم در برايمان فقط مدرنيته پست
است؟ مدرن پست چيز چه:بدانند ميخواهند فضلفروشي
است؟ فضلفروشي مدرنيسم ، پست از پرسش راستي به آيا اما
.ميپردازيم مطلب اين به آينده دفعه
12_ زندگي يك بسط و قبض
سروش عبدالكريم با صدري محمود گوي و گفت
معيشت و حكمت
تيموري اميرحسين:ترجمه
شد آشكارتر برايم انقلاب از پس اجتماعي زندگي روي بر آن تاثير قدرت و دين ، جمعي ويژگي
بيشتر دين كردن ايدئولوژيك درباره شريعتي مرحوم تفكر درباره كه شد اين به منجر اين و
بود بسط و قبض تز نتايج و لوازم از يكي كه پلوراليسم با را موضوع اين و كنم تحقيق
.كردم مقايسه
منحصر واحد قرائت يك به را آن دين كردن ايدئولوژيك كه رسيدم نتيجه اين به نهايتا
هم زيانبار پيامد يك اين و ميآورد وجود به را دين از رسمي مفسران طبقه يك و ميكند
از فربهتر كتاب در را موضوع اين.بود من بسط و قبض تز براي هم و شريعتي دكتر هدف براي
به بدهيد اجازه ابتدا اما.گشت بازخواهم بعدا موضوع اين به.كردهام بيان ايدئولوژي
درباره مطالعاتم.بپردازم دادهام بسط را آنها گذشته سال چند در كه پراكنده افكار برخي
مربوط هيوم ضمني اشاره مبناي بر است مبحثي كه ارزش و دانش كتاب به شد منتهي اخلاق فلسفه
و معتزله نخستين فلسفههاي به مراجعه با را مطلب اين سپس"است" از "بايد" استخراج به
باقي نشده چاپ مطالب ايندادم بسط طباطبايي مرحوم همچون معاصرين از برخي و اشاعره
.ماندهاند
و عليت چون مهمي موضوع درباره دوره چند بود ، اصليام علايق از يكي كه محض متافيزيك در
مبناي و معنا" عنوان تحت مقالهاي در موضوع اين باب در تفكراتم نمونه و كردم تدريس كليت
سكولاريسم گفتهام آن در كه شد پديدار [آمده "مديريت و مدارا" كتاب در] "سكولاريسم
را كليات وجود كه فلسفهاي يعني دارد ، [كليات نفي] (Nominalism) نوميناليسم با پيوندي
.ميشود منكر
دولت و كليسا جدايي اصل در تنها نميتواند كه ظريف تفكر يك عنوان به را سكولاريسم
ميان تضاد كه دريافتم حتي دارد عميقتري فلسفي تاثيرات سكولاريسم.دارم قبول شود خلاصه
سرچشمه بحث اين از بودهاند يونان فلسفه از متاثر اسلام جهان در كه مشايي فلاسفه و عرفا
كه جهاني" و "نقابدار دگماتيسم" كتابهاي ايران به بازگشتم نخست سالهاي دراست گرفته
طولاني مقاله يك شامل است مقالهاي مجموعه كه كردم منتشر را "ميكنيم زندگي آن در ما
كتب از يكي.كردم كامل را ترجمههايم از مجموعهاي همچنين اجتماعي علوم جايگاه درباره
آرش آرتور نوشته "نوين علوم مابعدالطبيعه مباني" كتاب ترجمه زمينه اين در علاقهام مورد
فلسفه در زيادي اهميت هم هنوز شده نوشته دهه 1930 در كه نئوكلاسيك كتاب اين.بود برت
نظر مورد موضوعات از خواندني و شيوا ژرف ، بررسيهاي شامل كتاب اين.دارد علم و تاريخ
.كردم روز به را آن داشت امكان كه آنجايي تا و افزودم آن به جامع مقدمه يك.است
كه اجتماعي علوم فلسفه درباره كتاب دو و طبيعي علوم فلسفه درباره را ديگري مجموعه
علوم فلسفه" ترتيب به].كردم منتشر و ترجمه بودند ليتل دانيل و راين آلن نويسندگانشان
كه ديگري مقالات مجموعه كارها اين طول در ["اجتماعي علوم در تبيين" و "اجتماعي
.كردم منتشر را بودند شريعت تئوريك بسط و تزقبض در من اصلي نوشتههاي
يك طي مساجد از تعدادي در را هفتگي سخنراني يكسري كه داشتم مناسبي موقعيت اواخر اين در
طول در.ميكنم شكر را خدا آن خاطر به و بود خجسته فرصت يك اينكنم ايراد ساله دوره 6
بحث مورد نخست ، اولويت در را مذهبي مسائل بودند دانشجويان آن اصلي مخاطبين كه جلسات اين
كه نهجالبلاغه در علي امام متقين خطبه تفسير و پيامبران موفقيت اسرار مثلا.دادم قرار
درباره سخنراني سلسله يك همچنين "پارسايان اوصاف" كتاب).است شده چاپ تجديد مرتبه چندين
چاپ زودي به موضوع اينكردم ايراد (ع)حسن امام فرزندش به (ع)اميرالمومنين وصاياي آخرين
"معيشت و حكمت" كتاب يعني).است شده منتشر اكنون آن از جلد شد20 خواهد منتشر جلد در 4 و
تولد يا (ص)پيامبراكرم تولد نظير مذهبي مناسبتهاي به مربوط موضوعات درباره گهگاهي
عنوان تحت كتاب يك در سخنرانيها اين از برخي.ميكردم سخنراني شيعه امامان از يكي
هم هنوز مديريت و مدارا سياسي ، فلسفه در من كتاب آخرين.شد چاپ "دلبردگي و بندگي حديث"
نياز مورد توافقات و چاپي تغييرات از پس كتاب اين اميدوارم.است ارشاد وزارت بررسي تحت
(.است شده چاپ سال 76 در كتاب است مربوط سال 75 به گفتوگو اين)شود بازار روانه روزي
مشكلات با بود ، داده قرار خطاب مورد كه موضوعاتي ماهيت خاطر به كتاب اين متاسفانه
كتاب اين مقالات از بعضي ما اينكه بر تنها نه اداره.شد مواجه مميزي اداره در فراواني
دهيم تن آنها ممتاز منتقد يك نقد به ميبايستي ما همچنين بلكه ورزيد اصرار كنيم حذف را
تحملناپذير و اهانتآميز ناگوار ، شرط يك اين كند كتاب ضميمه را خودش انتقادي مطالب تا
.بوديم آن به دادن تن به مجبور اما بود ،
براي كتاب اين صلاحيت.باشند شده چاپ كتاب اين در ميكنم گمان روحانيت درباره مقالاتم
عنوان به كه مشهور مخالفان از گروهي نقد از پس تنها اسلامي ارشاد وزارت وسيله به انتشار
قيل اين مقاله دو ميدانيد شما كه همانطورشد تصويب بود ، شده تحميل ناشر به كتاب ضميمه
.شدند منتشر كيان ماهنامه در بار نخستين براي مقاله دو اين كردند بهپا را قال و
دانشگاه توقع عنوانش آيا ميآورم ياد به شد منتشر كيان در كه را مقالات اين از يكي*
نبود؟ حوزه از
و حريت" كردند پا به را جنجال آن حقيقت در كه مقالاتي.است ديگري مقاله اين خير ،
از فربهتر] كتاب از بخشي شما مدنظر مقاله.بودند "شريعت ستون بر معيشت سقف" و "روحانيت
اين.بود مقاله دو اين از قبل شده منتشر و شده ايراد سخنراني يك متن كه [است ايدئولوژي
اين.قبلي مقاله دو اندازه به نه اما برانگيخت را عصبانيتي و نقد اختلاف ، نيز مقاله
نقش با رابطه در نوشتههايم در خلائي ميكردم فكر كه نوشتم خاطر اين به را مقالات
.دارد وجود (روحانيت) دين صاحبان و حاملان
فيلسوفان زندگينامه
1_ فوكوياما سرگذشت
نعيمي وحيدرضا:مترجم
پس فوكوياما انديشه چالشهاي به كه را گاردين مقاله ترجمه از بخشي پيش شمارههاي در
را مقاله اين دنباله قسمت چند در شماره اين از.خوانديم ميپرداخت سپتامبر يازدهم از
.خواند خواهيم ميپردازد او زندگي به كه
****
دانشگاهي خانوادهاي در سال 1952 در فوكوياما خود.آمد دنيا به آمريكا در فوكوياما پدر
جزو و كيوتو دانشگاه اقتصاد گروه بنيانگذار پدرياش پدربزرگ.آمد دنيا به شيكاگو در
نتيجه در رفتند ، آلمان به تحصيل براي اول جهاني جنگ از پيش كه بود ژاپنيها از نسلي
به فوكوياما به ماركس "كاپيتال" كتاب اول چاپ از نسخهاي كه بود محيطي چنين در زندگي
- بود برخاسته شده غربي نخبگان اين ميان از كه مادري وجود با ميگويد فوكوياما.رسيد ارث
فوكوياما بود ، پروتستان كشيش و جامعهشناس پدرش و - شد بزرگ بتهوون به كردن گوش با او
.نديد را زيادي ژاپنيهاي ميشد ، بزرگ كه زماني حتي يا نياموخت را ژاپني زبان
فروشياش آهن مغازه شد ناچار پدرياش بزرگ پدر هاربر ، پرل ماجراي از پس و سال 1941 در
در را ژاپني مهاجران كه كلرادو بازداشتگاه به لسآنجلس از و بفروشد "بخس ثمن" به را
بورس آوردن دست به با توانست فوكوياما پدر.كند مكان نقل ميداشتند نگاه آن در جنگ زمان
شيكاگو دانشگاه براي بعدا وي.شود معاف بازداشتگاه به رفتن از بزاسكا دانشگاه از
و است آنان بچه تنها فرانسيس.شد آشنا فوكوياما مادر با كه بود آنجا در و گرفت انتقالي
آنجا در فرانسيس و كردند مكان نقل منهتن به آنها وي ، آمدن دنيا به از پس كوتاهي مدت
.شد بزرگ
- چپگرا بسيار پروتستان ، قديمي فرقه يك - مستقل كليساي در پدرش كار ميگويد ، فوكوياما
با و نيست دين اصلا پروتستان مذهب از شاخه آن":ميگويد او.بود آنان بين اصطكاك مايه
.نگذاشت محل بنيادگرايان به عمرش بيشتر در بود ، مذهبي نظرها برخي از آشكارا وي كه وجودي
و فوكوياما پيش سال چند ".بود سياست و عملگرايي برگيرنده در زيادي حد تا برايش دين
و نيست فعال كليسا در" ميگويد وي اما درآمدند ، پرسبيتري كليساي عضويت به لورا همسرش
".بدانم مومن را خودم كه است سخت بسيار برايم باشد لاادري يك شايد
دانشگاه وارد باستان ادبيات رشته در تحصيل براي سال 1970 در وي كه زماني تا فرانسيس
يوناني ، رشته اين به ورود براي دليل اين به بود شده محافظهكار سياسي نظر از شد كرنل
خواندن قدر او به را لاتين و روسي و است بلد فرانسوي هم اكنون و گرفت ياد را آتني
ذهن شدن بسته" كتاب بعدا كه درآمد بلوم آلن پروفسور ياران جرگه در كرنل ، در.ميداند
در بود ، اخلاقي نسبيتگرايي به محافظهكاران تهاجم كه كتاب اين كه نوشت را "آمريكايي
به بلو سائول رمان نامگذاري الگوي وي شخصيت بلوم ، مرگ از پسبود پرفروش سالهاي 1980
.گرفت قرار "ستين راول" نام
به را دانشگاه عمده دانشجويي اعتراضهاي كه شد كرنل وارد آن از پس كوتاهي مدت فوكوياما
مجله روي بودند ، بسته فشنگ قطار كه حالي در آنها عكس":ميگويد وي.بود كشانده تعطيلي
اذعان آنها بود شده آنان تسليم دانشگاه مديريت كل چون بود وحشتناكي منظره.بود تايم
گروهي عضو بلوم.ندارد وجود دانشگاهي آزادي و است نژادپرست نهادي دانشگاه اين ميكردند
نيم يك بايد آن از پيش اما رفت كرنل از و بود آمده خشم به وضعيت از كه بود استادان از
او ميدهد نشان خوبي به بلوم رمان اول نيمه.كردم شركت آن در من كه ميداد درس ديگر سال
.ميگيرد نشات زمان همان از واقعا انسان طبيعت به من علاقه.بود جذبهاي با استاد چه
از پس و كرد ترجمه انگليسي به را كوژو اثر بار اول كه بود بلوم ظريف ، روابط رشته يك در
در را تاريخ پاياني سخنراني تا كرد دعوت را فوكوياما كه بود بلوم سال 1989 در هم آن
.كند ارائه شيكاگو
پاريس در ماه شش سپس و داد تحصيل ادامه ييل دانشگاه در تطبيقي ادبيات رشته در فوكوياما
اكنون وي.پرداخت مطالعه به دريدا ژاك و بارت رولان ساختشكني نگاهبانان نظر زير
و است عميق حتما باشد ، دشوار چيزي اگر ميكند فكر است ، جوان آدم وقتي شايد":ميگويد
بود ، پاريس در كه زماني."است چرند همهاش اين بگويد كه ندارد را آن نفس به اعتماد
به تطبيقي ادبيات دوره تكميل براي وقتي اما دارد ، قرار كمد در هنوز كه نوشت رماني
او.برگزيد را سياسي علوم و كرد عوض را رشتهاش كه بود سرخورده قدري به بازگشت هاروارد
مفاهيم اين از شدن دور.شد برداشته دوشم از سنگيني بار دادم ، رشته تغيير وقتي" ميگويد
كنترل خاورميانه ، سياست محسوس و واقعي مشكلات بهسوي رفتن و انتزاعي و علمي بسيار
".بود بزرگي آسودگي مايه چيزها قبيل اين و تسليحات
.شد آشنا هاروارد در فوكوياما با بار نخستين شيكاگو دانشگاه استاد تاركوف ناتان پروفسور
.بود فوكوياما تاريخ پايان سخنراني مشترك برگزاركننده بلوم همراه به وي سال 1989 در
شخص و اجتماعي علوم دانشمند مقام در.بود روشني بسيار فرد فرانسيس":ميگويد تاركوف
.است نادر آميزهاي كه داشت احاطه آنها بر و علاقه زيباشناختي و ادبي مسائل به وي سياست ،
او است عادي غير شده شناخته روشنفكران ميان در نظر اين از فوكوياما ميگويد اتزيوني "
آثار از زيادي چيزهاي دارد دوست آدم.است دلچسب او با بودن كه است خوبي بسيار انسان"
".باشد نزديكشان ندارد دوست اما بخواند ديگران
به سال 1979 در و نوشت خاورميانه در مداخله به شوروي تهديد مورد در را خود رساله وي
زمان آن از.است سانتامونيكا در عمومي خطمشي تعيين بزرگ سازمان يك كه پيوست "رنه" موسسه
لورا همسرش با كه فوكوياما كه بود كاليفرنيا در ميكند همكاري آنها با وي حال به تا
اكنون آنان.بود لسآنجلس دانشگاه در تكميلي تحصيلات دوره دانشجوي لورا.شد آشنا هلمگرن
و ساله ديويد 12 ساله ، جوليا 14 نامهاي به فرزند سه و ميكنند زندگي واشنگتن نزديك در
.دارند ساله جان 10
|