رسيديم نقطه اين به جمعي تلاش با
سربانگ
عقلانيت ميزان با آن تناسب و موسيقي زبان
مخاطب
رسيديم نقطه اين به جمعي تلاش با
(بوشهر محلي موسيقي) ليمر موسيقي گروه ، سرپرست بلادي محمدرضا سيد با گفتوگو
بلغارستان ي"وليكوتورنوا" جشنواره در شركتكننده
بلادي محمدرضا سيد سرپرستي به "ليمر" به معروف بوشهر محلي موسيقي گروه:اشاره
موسيقي نوازنده نفر را 25 گروه اين.است بلغارستان "وليكوتورنوا" جشنواره عازم
فولكلور جشنواره در جشنواره اين در حضور بعداز است قرار كه ميدهند شكل بوشهر محلي
با سال68 از را خود كار بلادي ، محمدرضا سيد.رسانند هم به حضور نيز كروواسي
دورساله تحقيقات اين نتيجه كه كرده آغاز بوشهر موسيقي پژوهش و تحقيق
فرصت هنوز بودجه نبود جهت به كه است "بوشهر موسيقي فرهنگ"و "بوشهر مردمشناسي"
ساخت براي سيما و صدا با همكاري و مقالات چاپ با وينيافتهاند عمومي انتشار
موسيقي تنظيم و ساخت در همكاري همچنين و شهر و مردم و فرهنگ مستند مجموعه موسيقي
.است گذاشته جاي بر خود از را فعالي كارنامه تئاتري ، گروههاي براي
موسيقي جشنواره ايران ، حماسي موسيقي جشنواره در تاكنون ليمر گروه همراه به بلادي
داشته شركت جنوب موسيقي جشنواره و فجر موسيقي بينالمللي جشنواره كشور ، دانشجويان
در متعددي اجراهاي اسكاپ ، اجراي وحدت ، تالار در اجراهايي تاكنون گروه اين.است
يمنو در ايران فرهنگي هفته نخستين در شركت آلمان ، كشور در ايران هنر فستيوال
در گروه اين اجراي آخرين.است داشته سوييس موبا 2001 نمايشگاه در كنسرت اجراي
محلي موسيقي بخش در كشور شش و چهل بين در كه بود ايتاليا ولد2001 موزيك جشنواره
دلفين يعني جشنواره ، اين موسيقي نشان بهترين و يابد دست اول مقام به توانست
كنسرت نيز ونيز و فلورانس پيزا ، شهرهاي در ليمر گروه.كند خود نصيب را نقرهاي ،
.است داشته
گروه سرپرست با "وليكوتورنوا" جشنواره در گروه اين شركت و اعزام با همزمان
.ميخوانيد كه است شده گفتوگويي
بگوييد؟ ليمر گروه شكلگيري از ابتدا !بلادي آقاي *
در فايز گروهكرد آغاز را خود كار فايز گروه همكاري با سال 69 از ليمر گروه -
گروه ، اين فعاليت توقف از بعدآورد بهدست را اول مقام فجر موسيقي جشنواره ششمين
بوشهر مردمشناسي و بوشهر محلي موسيقي در پژوهش و تحقيق با كه گرفت شكل ليمر گروه
موسيقي اول بخش.ميشود خلاصه بخش دو در گروه كار.كرد اجرا و تنظيم را خود كارهاي
اجرا تغييري هيچ بدون و رسيده ما دست به سينه به سينه گونهاي به كه فولكلور
و ملودي زيربناي كه ميشود ترانهسرايي و است آهنگسازي شامل كه دوم بخش ميشود ،
.است بوشهر موسيقي آن كلي فرم و ريتم
داشت؟ خواهد حضور جشنواره در نوازنده چند با گروه اين *
پنج معمولا.دارد متفاوتي نوازندههاي تعداد مختلف اجراهاي با متناسب ليمر گروه -
محمدرضا آقاي.است من عهده به گروه سرپرستي و دمادم نوازندگي كه داريم ثابت عضو
شرفي علي هوشنگ تيمپو ، نوازنده آزاد مختاري اسماعيل ،"نيانبان" نوازنده نوشزاده
كشور عازم كه هماكنون اما.است گروه خواننده نيز اخلاقي عبدالرضا تمپو ، و ضرب
.دارد همراه نفر گروه25 داريم كه اجرايي با متناسب هستيم بلغارستان
كرديد؟ پيدا راه جشنواره به چگونه *
موسيقي جشنوارههاي در حضور اما داشتيم ، كشور چند در اجرا چند اين از پيش ما -
در كه گرفت صورت ايتاليا "فيودزانو" جشنواره در شركت با سال 80 از كشور از خارج
كه بلغارستان وليكوتورنوا جشنواره.شد ما گروه نصيب اول مقام كشور شش و چهل بين
جشنواره اينداريم شركت آن در كه است جشنوارهاي دومين رفتيم جولايآنجا پنجم
دعوت كروواسي زاگرب جشنواره سوي از آن از بعد و ميگذارد سر پشت را خود سال پنجمين
حمايت دولت سوي از كه است فولكلور موسيقي جشنوارههاي مهمترين از يكي كه شدهايم
ايتاليا و آلمان به كنسرت اجراي براي داريم قصد نيز اجراها اين از بعد.ميشود
.برويم
است؟ گرفته صورت ايران موسيقي مركز سوي از جشنوارهها اين در شركت *
كه زماني واقع در برسيم ، مرحله اين به توانستيم شخصي ارتباطات و تلاش با ما خير -
و حمايت كرد آغاز تحقيق با را كارش كه هستيم كهگروهي ما از بايد كه آنگونه ديديم
و ايراني چه مخاطب سوي از و شديم كار به دست خودمان نميگيرد ، صورت لازم پشتيباني
خاصي حمايت هيچ دولت و موسيقي مركز چه اگر گرفتهايم قرار استقبال مورد خارجي چه
هنريمانرا سوابق و كار نمونههاي گرفتيم تصميم ما واقع در.ندادند صورت ما از
ما از خوشبختانه كه كنيم ارسال دارند ، فولكلور موسيقي جشنواره كه كشورهايي براي
.كنيم پيدا راه جشنوارهها اين به توانستيم و شد استقبال
است؟ موثر گروهتان و شما كار براي ميزان چه تا جشنوارهها اين در حضور *
اجراي به اقدام تحقيقي هيچ بدون كه گروههايي ديدم كه زماني بخواهيد را راستش -
جشنوارههاي به و ميگيرند قرار تشويق مورد مختلف مراكز سوي از و ميكنند برنامه
هيچ كرديم آغاز را كارمان پژوهش با كه بوديم گروهي كه ما اما ميشوند ، اعزام مختلف
كار نمونههاي گفتم كه همانطور و كنم كار شخصي گرفتم تصميم نميشود ، ما به توجهي
كه بود اين آن و برسم جواب يك به حداقل تا كنم ارسال جشنواره براي را سوابق و گروه
نكردند دعوت اگر است ، چگونه ما برنامه مقابل در جشنوارهها اين عكسالعمل ببينم
ما كه داشتهاند حق مراكز اين و است نبوده خوب گروه كار حتما كه شد خواهيم متوجه
گروه كار به و شديم روبهرو آن عكس نتيجهاي با خوشبختانه كه نكنند معرفي را
بر علاوه جشنواره هر در حضور با كه بگويم سوالتان به پاسخ در اما.آوردم ايمان
كار هم ديگر گروههاي ميبينيم ، را آنها كار و ميشويم آشنا مختلف گروههاي با اينكه
در حضور امكان و ميكنند معرفي ديگر جشنوارههاي به را ما و ميبينند را ما
هر خصوصيت بزرگترين كه معتقدم زيرا ميآيد ، وجود به گروه براي مختلف جشنوارههاي
.ميآورند فراهم را شدن ديده فرصت جشنوارهها اين و است شدن ديده هنرمندي
اين در كه مراكزي به آيا كنيد ، اقدام جشنواره در حضور براي خودتان كه اين از قبل *
كرديد؟ مراجعه ميكنند ، فعاليت زمينه
يكي ، .دارند فعاليت مهم مركز دو كشور خارج به موسيقي گروههاي اعزام براي ببينيد -
اقدامي هيچ جشنواره درخصوص سازمان اين كه است اسلامي ارتباطات و فرهنگ سازمان
پوشش را خطاطي و نقاشي گروههاي و ميكند برگزار فرهنگي هفتههاي تنها و نميكند
من به جواب در كه است اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت موسيقي مركز ديگر مركزميدهد
.نميكنند عمل نيز آن از فراتر و ميكنند اعزام را خاصي گروههاي تنها آنها كه گفتند
صلاح كه را كشور از گروهي هر نيز آنها بيايد ، سوييس كشور از گروهي اگر مثلا
.نميشود شما حال شامل اين كه ميكنند اعزام كشور اين به بدانند
است؟ چگونه فولكلور موسيقي خصوص به ايران موسيقي از ديگر كشورهاي مردم شناخت *
مردم اين استقبال.ندارند شناختي هيچ بگويم است بهتر كه است كم آنقدر متاسفانه -
ما اجراي از بعد ايتاليا در.بود شگفتانگيز كرديم ، اجرا ما كه محلياي موسيقي از
اينكه دلايل از يكي و دادند نشان گفتن ، "براوو براوو ، " با را خود علاقه ابراز مردم
اين.بود مخاطب با خوب بسيار ارتباط آورديم را اول مقام نوازنده هزار سه بين در ما
.شد اعلام داوران سوي از ما به دادن جايزه هنگام كه بود دليلي سه از يكي
تهران در شما اينكه به توجه با است چگونه گروه با تمرين آخر ، سوال عنوان به*
هستند؟ بوشهر بومي نوازندگان از شما گروه افراد و ميكنيد زندگي
ماهي متاسفانه اما.آوردهام گردهم گروه اين در را بوشهر هنرمندان بهترين من -
از كه لحظهاي از يكبار همين در و بروم بوشهر به كه نميكنم پيدا فرصت بيشتر يكبار
روند اين.ميكنيم تمرين شب نيمههاي تا و رفته گروه سراغ به ميشوم پياده هواپيما
را آنها تمرينهاي و ميگويم آنها براي را آينده برنامههاي من و دارد ادامه روز سه
اين و ميكنم مشخص را قطعات و ميدهم انجام را اصلاحات و اضافهها و حذف و ميبينم
بروم بوشهر به بتوانم دوباره تا آينده ماه تا ميكنند تمرين يكماه طول در هنرمندان
.بدهيم ادامه را تمرين و
بنان مژگان:گفتوگو
سربانگ
ماخذ ذكر بدون ;برداشت
نجوا -الف
اين كه هنگامي اما نيست ، مذموم امري هنري مختلف حيطههاي در ديگران آثار از برداشت
آن تصنيف به آن ، تاثير تحت نظر ، مورد هنرمند كه اثري نام ذكر بدون برداشت
چند در متاسفانه.گيرد قرار نكوهش مورد بايد كه است طبيعي گيرد ، انجام ميپردازد ،
سطور اين راقم دست از حساب كه است شده فراوان قدري به برداشتها اينگونه گذشته سال
.است دررفته به
و اصفهاني محمد صداي با و روزها اين كه است ترانهاي برداشتها ، اين تازه نمونه اما
.ميشود پخش سيما از دلقك و نان عنوان با
است سينما شهير و نامآور كمدين چارليچاپلين ، زندگي درباره ترانه اين اصلي مضمون
را ديگران كه (كمدين يا) دلقك كه است پيام اين القاي درصدد آن در كه شعري قطعه و
كه چرا نميگوييم ، سخني اثر اين موسيقي درباره.است خويش نان پي در ميخنداند ،
اين راقم كه است همان ترانه مضمون اما است ، متفاوت آن آهنگ تنظيم نحوه و ملودي
يكي در سپس و دانشجويي جشنواره در خوشذوق و جوان آهنگساز و سرا ترانه يك از سطور
.است شنيده ارسباران فرهنگسراي در آنها اجراهاي از
و هستند تازه و بكر مضمون وامدار را خود ماندگاري ترانهها ، برخي كه ميدانيم
ساير با مقايسه در تازه و متفاوت مضموني كه است ترانههايي جمله از "دلقك" ترانه
را خود كار نيز شمس ، علي اثر ، اين ترانهسراي اينكه توجه جالب.داشت ترانهها
نيز اصفهاني كليپآقاي كه همچنان دانسته ، چارليچاپلين "لايت لايم" از برداشتي
.است شده تدوين چارليچاپلين فيلمهاي راشهاي روي از تماما
از ترانه اين وقتي همچنانكه نيست ، خاص شخصي از نوشتهجانبداري اين از ما قصد
گفتم خود با و افتادم شمس علي آقاي اجراي ياد به اختيار بدون شد ، پخش تلويزيون
سال چند در قبلي اثر اينكه به توجه با شاعر ، يا اثر ، ترانهسراي و آهنگساز ايكاش
حداقل ميآمد ، حساب به معروف قطعات جزو و شده برخوردار خوبي نسبتا شهرت از اخير
.زدهاند دلقك شعر سرودن به دست شعري چه تاثير تحت كه ميآوردند خود كار در
ايراني بنام ترانهسراي يك آثار مجموعه
حوزه اين در كه شاخصي كتابهاي از يكي به كه است پسنديده گفتيم ، ترانهسرايي از
موسيقي محقق عبدلي علي كوشش به كه اثر اين.بكنيم اشارهاي نيز يافته انتشار
اسماعيل ترانههاي از گزيدهاي شده ، نتنويسي فراهاني هوشنگ مساعدت با و جمعآوري
ماندنيترين از برخي كه است كشورمان شاخص و بنام ترانهسراهاي از صفا ، نواب
.است سروده را ايراني تصنيفهاي
ترانهها اين روي.بود صفا نواب استاد طبع ظرافت و ذوق محصول كه ترانههايي
وفادار ، مجيد ياحقي ، پرويز و حسين خالقي ، روحالله همانند ، موسيقي برجسته چهرههاي
...و روحاني انوشيروان ملك ، اسدالله بديعي ، حبيبالله خرم ، همايون تجويدي ، علي
پروين دلكش ، رفيعي ، وزيري ، قوامي ، بنان ، چون نامآوري خوانندگان و اند ساخته آهنگ
.خواندهاند را آن... و
است بوده ترانهسرا و آهنگساز خواننده ، همفكري و تعامل محصول تصنيفها ، اين درواقع
از برخي وقتي است هنوز كه هنوز و شده ماندگار ايران موسيقي تاريخ در جهت همين به و
ظرافت و توازن و هماهنگي و انسجام ميشود ، شنيده راديو از مناسبتي به تصانيف اين
از برخي تا شده سبب ظرافت و انسجام همين چنانكه.واميدارد تحسين به را آدمي آنها
.آورند روي كارها اين دوبارهسازي به موسيقي اهل
ديگر بخش در نيز را وي اشعار از برخي كه صفا نواب استاد ترانههاي كتاب حال هر در
بهحساب كشورمان در ترانهسازي سير از شاخص نمونه ميتواند ، دارد ، پيوست به كتاب
جديتر پيگيران و علاقهمندان براي ميتواند نيز ترانهها اين نگاري نت.آيد
خوانده هنوز ترانهها از برخي كه بخصوص باشد ، توجه جالب آهنگسازان بخصوص موسيقي ،
سوي از صفحه در460 و گالينگور جلد با و رحلي قطع در كتاب ايننشدهاند
به "شمع قصه" عنوان با را صفا نواب استاد خاطرات اين از پيش كه پيكان ، انتشارات
.است شده منتشر بود ، رسانده چاپ
عقلانيت ميزان با آن تناسب و موسيقي زبان
مخاطب
(دوم بخش) -مدرن فرهنگ در موسيقي
سمفوني تصنيف هنگام به (شوئنبرگ) آهنگساز برميآيد ، شوئنبرگ نوشتههاي از چنانچه
.افتاد بسيار زحمت به شنونده براي اثر بودن فهم قابل از اطمينان براي يكم ، مجلسي
مشتق مايههاي و موتيفها اندازه از بيش وفور اثر اين مشكل كه كرده اشاره نيز خود
كه بود آن...اصلي وظيفه":ميافزايد گفتهها اين دنبال به و بوده موتيفها اين از
توالي روند تا بسپارد ذهن به را قبلي موتيف مستعد و متوسط شنونده تا كنم كاري
سازگار طريق از آهنگسازي تكنيكهاي ديگر ، عبارت به(P.61) "كند درك را موتيفها
به است قادر كه موسيقايي مشخص فرمهاي شمار و شنونده ، دريافت سرعت با موسيقي ساختن
فرمها ، اين ميان موجود ارتباطهاي پيچيدگي طريق از حال عين در و بسپارد ، ذهن
زبان به چنين را آخر سخن شوئنبرگ.ميسازد دريافت و درك قابل مخاطب براي را موسيقي
ميزان با بايد..ميشوند تبديل صوت به آن با موسيقي ايدههاي كه زباني"ميآورد
.(P. 399)"باشد داشته تناسب مخاطب عقلانيت
ارائه به بايد شوئنبرگ آهنگساز همه اين ميان از كه مينمايد عجيب بسيار
شوئنبرگ كه رنجي وجود با.بپردازد موسيقي همهپسند قطعههاي ساخت براي دستورالعملي
توصيه كه روشي از پيروي كه كرد اعتراف بايد شد متحمل يكم مجلسي سمفوني ساخت در
هم و شنونده سوي از قطعه دريافت دشواري همنميرسد نظر به آسان هم ميكندچندان
آن تا كه دغدغهاي) ميدهد نشان مخاطب به نسبت شوئنبرگ كه خودآگاهانهاي دغدغه
شوئنبرگ:دارند مساله يك در ريشه دو هر (بود نشده دچارش ديگري آهنگساز هيچ هنگام
مينهد ، جاي بر كه تاثيري به معطوف نه مينگرد آن معناي به معطوف را موسيقي شخصا
شنونده با اصوات طريق از كه دارد نظر شدهاي توليد ذهني ساختارهاي به عبارتي به و
كه هدفمندي تاثيرهاي يا تاثير براي ساختارها اين عكس به و ميكنند ايجاد ارتباط
قائل كمتري اهميت آيند ، وجود به موسيقايي مناسب واسطههاي و ابزارها با است قرار
.است
مينگريستند ، ارتباطي ابزاري مثل را خود موسيقي شوئنبرگ از پيش آهنگسازان البته
اما ;ميكنند بيان را خاصي اجتماعي يا سياسي عاطفي ، محتواي يا برنامه آن با كه
آهنگسازي تلقي نحوه.است ساختاري ايدهاي بيان ميشود مربوط شوئنبرگ به كه آنچه
.نكرد رها را او گاه هيچ كه موسيقي قطعه در اصلي ايده از(شلوسر يا) بتهوون مانند
.آيد مي شمار به شوئنبرگ نزد موسيقي ايده مفهوم درك اصلي خاستگاههاي از
موسيقي قطعه هر اصلي هدف را شنونده به ايده اين خود ، انتقال عمر پايان تا شوئنبرگ
.ميدانست
ساختن فهم قابل تنها و تنها آهنگساز تلاش" مينويسند جايي در كه است لحاظ بدين
را موسيقايي ايده از شوئنبرگ فهم آنچه اما (P 2850) "است مخاطب براي موسيقايي ايده
چنين به تكنيكي محض منظر از نگرش ميدهد نشان آن نوزدهمي سده فهم از متفاوت
نسبت از عمدتا موسيقايي ايده":است نوشته چنين ديگر جايي در او است ، ايدهاي
در حتي كه ميافزايد ادامه در و (P.399) ميشود ساخته يكديگر با اصوات ميان موجود
ساختار كه داشتم قصد همواره" (PRE-SERIALISTIC) بخشي چند ماقبل دوران موسيقي
ديگر ايدههاي تنها نه كه سازم ، استوار وحدتبخشي ايده بر آگاهانه موسيقيامرا
نيز را "هارمونيها" آكورد ، و (آكومپانيمانها) همراهيها بلكه كند ، توليد را
.(2)".كند تنظيم
با و بفهمد ميشنود ، كه آنگونه را موسيقي بخواهد شنوندهاي اگر اساس همين بر
رابه آنها ميان موجود نسبتهاي و نتها بتواند بايد كند ، برقرار ارتباط اصلي ايده
آنها تكرار مراقب و بسپارد ياد به را تمها و موتيفها بتواند بايد.كند درك درستي
تعقيب گام به گام را موسيقايي فرم و دنبال را گامها توالي و هارمونيك روند.باشد
براي":ميگويد چنين تونال سنتي فرمهاي در موسيقي به اشارهاي با شوئنبرگ.كند
اصليشان گام در را تمها بازگشت است قادر ديده آموزش گوش با شنوندهاي مثال ،
است بعيد غيراصلي گامهاي حضور در كه ميداند نيز را نكته اين احتمالا و دهد تشخيص
بيشتر هنگام اين در بلكه باشد ، داشته (recapitulation) بازگشت دوباره اصلي تم كه
ادامه در و "ميشوند شنيده (development) پيشرونده بخشهاي و ثانوي تمهاي
اينان اندك شمار اما نيستند ، پرشمار يقين به آزموده شنوندگان اين":ميافزايد
(3) ".بازنميدارد بيافريند ، ايشان قصد به تنها اينكه از را هنرمند
شنونده ، و آهنگساز ميان نسبت از او فهم بنيان كه ميكند مشخص ترتيب اين به شوئنبرگ
تا دارد ، ريشه آهنگساز هنرمند نهايي رسالت به نسبت نوزدهم سده باورهاي همان در
ميگردد آهنگسازباز هنرمند براي نوزدهم سده محبوب اصطلاح همان به گاه حتي كه جايي
فرانكلين چنانكه."نغمهها شاعر" رمانتيك اصطلاح:ميگيرد كار به عينا را آن و
اخلاق در كراوس كارل مانند شوئنبرگ كه اصولي نخستين از يكي بنابه كرده ، اشاره نيز
هر نخست وظيفه:بود گرفته كراوس از را آن هم شايد و داشت باور بدان هنرمندانه
در كه حقيقتي با بيشتر چه هر كه تصويري است ، خود از تصويري ارائه و يافتن" هنرمند
اخلاقي اصل اين به اعتقاد خاطر به شايد (198562) "باشد همخوان ميكند ، احساس درون
و ميسازند موسيقي ديگران خوشايند براي كه آهنگسازان از دسته آن:ميگفت كه بود
انسانهايي شمار از آنها.نيستند واقعي هنرمند ميآورند ، نظر در را شنونده پيوسته
نميآورند ، تاب را شنيدنش خود حتي كه ميشوند سخني گفتن به مجبور كه نيستند
را دريچههايي كه نيستند آفرينشگراني آنها.بيابند آن براي دوستداري بيآنكه
صرفا آنان.شود تخليه درون ، از زايش آستانه در آفرينش فشار تا ميگشايند
آهنگسازي از شايد نيابند خود براي شنوندهاي اگر كه هستند چيرهدستي سرگرمسازان
.(e198454d. ) كشند دست هم
معلم محرميان حميد
دارد ادامه
:پانوشتها
نيست ، دست يك چندان شوئنبرگ سوي از "ايده" واژه كاربرد.(1986) اسميث.اي. جي -2
قرار نظر مورد واژه اين از استفاده در شوئنبرگ كه گستردهاي مفاهيم مورد در
.(.c. m.cross1980) به بنگريد ميدهد ،
در بايد دارد ، منظور ورزيده شنونده از شوئنبرگ كه را (3تعريفي- 2789 1984(Ed.
در:نوشت چنين جايي در شوئنبرگ.داد قرار تامل مورد او ديگر اظهارنظرهاي پرتو
كه ميآمد پيش بسيار چه ميكردم ، زندگي برامس خانه نزديكيهاي در كه جواني سالهاي
را آن ساختار ميشنود ، نخست بار براي را قطعهاي كه موسيقيدان ، آنگاه يك ميديدم
(Modulation)مدگردانيها و تمها از او اشتقاقهاي و آهنگساز كار نحوه.درمييابد
راحتي به را وارياسيون وجود و (canon) كانون در ميكند ، صداها درك خوبي به را
آن ملودي قطعه شنيدن بار يك از پس كه بودند نيز متوسطي شنوندگان حتي ميدهد ، تشخيص
از مثال آوردن براي و) 1201(pp.ميبردند خانه به خود با و ميسپردند ذهن به را
.ميبرد نام هانسليك ادوارد از مستعدي شنوندگان چنين
|