سكوت كوي
دريابيم را جنگ زنان
خبرنگار نگاه
نيستند عادي هيچ‌كدام آنها
سكوت كوي
است پوست‌انداخته دانشگاه كوي
و خورده‌اند رنگ ديوارها.نيست خرابي‌ها از اثري هيچ ديگر:هاشمي اكبر _ اجتماعي گروه
و هستند سرجايشان تخت‌ها و كمدها و سالمند شيشه‌ها.مي‌چرخند لولاها روي تازه درهاي
لباس‌هايشان جديد دانشجويان.نيست خبري هم تير شاهدان 18 و كوي قديمي دانشجويان از ديگر
تهران ماه تير تابستان ظهر در آرامي به يا و خواندنند درس حال در و كرده‌اند آويزان را
رواندازي هيچ بدون و خنك‌كننده وسيله كوچك‌ترين بدون خوابگاه كوچك و گرم اتاق‌هاي در
كوي گويي و دارد ادامه اينجا زندگي.مي‌زند قل كه است كتري آب صداي تنها و خوابيده‌اند
.است انداخته پوست دانشگاه
جريحه‌دار احساسات‌مان...شد ختم ريش‌تراش يك به چيز همه":مي‌گويد مي‌كنم نگاهش هنوز
نوشته به و برمي‌گرداند روي مي‌نشيند ، نم به چشمايش.كند تمام را حرفش نمي‌تواند "...شد
انزوا در آهسته را آدمي روح خوره مثل كه است زخم‌هايي زندگي در" مي‌ماند خيره ديوار روي
از ايستاده در چارچوب در راحتي لباس با دانشجويي مي‌شود باز در ".مي‌تراشد و مي‌خورد
بيرون كوي از گرم‌كن و راحتي لباس با شب آن بچه‌ها" مي‌گردد باز است بي‌خبر حضورمان
مورد آخرين در.بود هميشه از عادي‌تر بچه‌ها اعتراض.نبودند بيشتر نفر و 14 رفتند
به و برگشتند بچه‌ها بازگشت هنگام حتي.نيفتاد اتفاقي چنين اما بستند را اتوبان بچه‌ها
مي‌گردم ساعت دنبال به."تشكر تشكر انتظامي نيروي" گفتند بودند آنجا كه انتظامي نيروي
مي‌روم پايين پله‌ها از ".بردند خود با نكردند رحم هم بچه‌ها روميزي ساعت‌هاي به حتي"
در چيز همه پرسيدم ، را ساعت نفر يك از موقع همان" است دقيقه ساعت 10/2 مي‌گويد نفر يك
پريدم خواب از.كردند حمله:بخوابم رفتم داشتم امتحان تا دو صبح چون.بود شدن تمام حال
اضطراب.مي‌شنيديم را شيشه‌ها شدن خرد صدايزدند اشك‌آور گاز ساختمان 23 به گفت يكي
در ، پشت برديم را تخت.داشتيم تجربه كنند ، حمله هم ما به كه بوديم منتظر.داشتيم شديدي
وضو وقتي.بود شده قضا بچه‌ها نماز.شد گاز از پر و 17 ساختمان 16 زدند اشك‌آور گاز
روزنامه‌هاي.نبود هوا بودند ، گرفته را كليه‌هايشان دستي دو بچه‌ها سوختند گرفتند
يك بيرون.مي‌رفتيم بايد.گرفت دود را جا همه.بود تنگ راهرو زديم ، آتش را آرشيومان
اتاق‌ها كنار از "..و زنجير و باتوم و چوب با مي‌زدند.بودند كرده درست انساني تونل
كليد سينما رفتم من حسين" چسبيده كاغذي بسته درهاي از يكي روي.خوابند بچه‌ها مي‌گذرم ،
توي ريختند نمي‌ديدم ، را جايي.پريدم خواب از در ، به زد لگد با يكي "رضاست اتاق توي
كه كوي در جلو "نزن خدا تورو نزن نزن نزن" وحشت ، درد ، محكم‌تر ، خيلي محكم ، زدنداتاق
آرام ديگر بار اين" مي‌كشد خود با را ساكش سختي به دانشجويي برمي‌گردم ، مي‌رسيم
كه مي‌دانيم حالا اما دارد را هوايمان كه داريم را كسي مي‌كرديم فكر قبلا چون نمي‌رويم
".باشيم داشته را خودمان هواي خودمان بايد
و شد برخورد خارجي دانشجويان با حتي اينكه و مي‌گويند ماموران از دانشجويان وقتي
ساعت حتي بردند خود با بود را آنچه هر و سوزاندند را تحقيقي فيش‌هاي و پايان‌نامه‌ها
سال 1932 به نامه‌اي در كه مي‌آورم خاطر به را فرويد از اينشتين پرسش دانشجويان ، روميزي
جواب در فرويد "دارد؟ تخريب و نفرت شهوت آدمي آيا" بود پرسيده فرويد از نگراني با
تعجب برانگيخت جنگ براي را انسان‌ها مي‌توان آسان چه اينكه از شما" مي‌نويسد نااميدانه
جنگ مشتاق را او كه است كار در آدمي درون در چيزي نكند كه مي‌انديشيد خود با و كرده‌ايد
غريزه آدمي.بگويم نمي‌توانم ديگري چيز موافقم ، كاملا شما با بگويم اينكه جز من.مي‌كند
ديگران1 زندگي تخريب با زندگي حفظ غريزه دارد ، مرگ
اما نبود معمولي اتفاق داد روي دانشگاه كوي در كه حادثه‌اي معتقدند كارشناسان از برخي
اتفاق هم باز كوي نظير ماجراهايي باورند اين بر و بود اجتناب غيرقابل كه بود اتفاقي
و كرده قلمداد مدرنيته2 و سنت بين تقابل" را دانشجويان با برخورد كه چرا افتاد خواهد
جا يك در ماندن و موجود وضعيت مدافع) سنت بين تعارض و تضاد خرداد 76 ، دوم از پس معتقدند
بر پافشاري و جلو به حركت و پويايي) مدرنيته و (مردم انباشت مطالبات به ندادن تن و
كه تضادي.است شده تبديل جامعه در تضاد فعال‌ترين به (مطالبات وصول و موجود وضع اصلاح
در اما.نيست مستثني آن از نيز ما جامعه و دارد داشته ، وجود جوامع تمام در تاريخ طول در
بايد مي‌شود ، كشيده دانشگاه محيط به تضاد و تقابل اين همواره چرا كه سوال اين به پاسخ
كه خصوص اين در "باتومور" راي به توجه با است جست‌وجو و كاوش محيط دانشگاه":گفت
".است دانسته اعتقادي تفكر و دانش مختص ساخت داراي را دانشگاه
طرح دنبال به مي‌شود عرضه او به كه آنچه هر مقابل در كه مي‌آموزد دانشگاه در دانشجو
پرسشگري ، عدالت‌خواهي ، برابري ، آزادي ، .باشد مسائل علل بالاخره و شك ايجاد سوال ،
را او كه است دانشجو فكري شاخص‌هاي و ويژگي‌ها از وصال‌پرستي اصول‌گرايي ، آرمان‌خواهي ،
نابساماني‌هايي برود سياسي و اجتماعي نابساماني‌هاي رجوع ، و رفع دنبال به تا وامي‌دارد
دانشجو كه هستند وسايلي اينها و.يافته‌اند گستردگي و شده بزرگ حد از بيش وي چشم در كه
.بپردازد خويش پيرامون اجتماعي محيط ارزيابي به آنها وسيله به تا مي‌سازد قادر را
سوم ، جهان كشورهاي در" مي‌كند بيان صورت اين به "هانتينگتون ساموئل" را نكته همين
ذهن در دارند ، آشنايي غرب پيشرفته ملت‌هاي و نوين جهان با ديگران از بيشتر دانشجويان
مشاركت عدالت ، برابري ، _ نوگرايي اصول ميان شكاف يكي دارد ، وجود بزرگ شكاف دو آنها
ملت‌هاي اوضاع ميان شكاف ديگر و جامعه‌شان در آنها تحقق و اقتصادي رفاه و اجتماعي
جامعه‌شان3 در موجود وضعيت و جهان پيشرفته
دانشگاه در كوي به حمله از قبل مدتي":مي‌گويد دانشگاه كوي دانشجويان از يكي دشتي
خواستار و زدند محافظه‌كاران ساختار بر جدي نقدهاي دانشجويان روز آن.بود تجمعي تهران
"داشت خواهد سختي تبعات حرف‌ها اين كه گفتم دوستانم به آمدم وقتي.بودند فعلي وضع اصلاح
دانشگاه كه چرا مي‌داد پس تاوان بايد دانشگاه كه مي‌دانستيم قبل از" مي‌دهد ادامه وي
".مي‌شد ساكت بايد دانشجو و بود آورده كار روي را خاتمي
كوي در كه حادثه‌اي است معتقد روزنامه‌نگار و جامعه‌شناس جلايي‌پور حميدرضا اما
.دارد اساسي تفاوت جهان حتي و ايران در دانشگاه‌ها با برخوردها تمامي با داد روي دانشگاه
برخورد اولين
.مي‌گردد باز سال 1329 به تهران دانشگاه با برخورد اولين
بسياري تعداد بين همبستگي نفت شدن ملي شعار شدن مطرح و ملي جبهه تشكيل با سال 1329 در
حقوق دانشكده انتخابات در كه جا آن تا آمد وجود به نفت شدن ملي طرفدار دانشجويان از
- ملي دانشجويان و خورده شكست توده‌اي‌ها كلاس‌ها تمامي در تقريبا تهران دانشگاه
اول كلاس انتخابات صبح بود قرار كه ماه 1329 آذر روزهاي از يكي.شدند پيروز اسلامي
حقوق دانشكده به توده حزب سوي از شهرداري رفتگر و كارگر تعدادي شود انجام حقوق دانشكده
.شدند زخمي دانشجويان از تعدادي ماجرا اين در و كردند حمله دانشجويان به و شدند آورده
برخورد دومين
دانشگاه عالي شوراي به توده حزب عناصر سوي از سازمان‌يافته حمله‌اي نيز سال 1330 در
دانشگاه رئيس سياسي اكبر علي دكتر دفتر در دانشگاه عالي شوراي روز اين در.شد تهران
و شده عالي شوراي جلسه وارد توده حزب عناصر كه شد معلوم بعدا.داشت عادي جلسه تهران
سازمان عنوان به را توده حزب دانشجويان سازمان دانشگاه شوراي كه كرده‌اند تقاضا
و او بر كه فشارهايي تمام با دانشگاه رئيسبشناسد رسميت به تهران دانشگاه دانشجويي
استعفا دسته‌جمعي شورا اعضاي و رئيس.نرفت بار زير شد وارد دانشگاه عالي شوراي اعضاي
گرفتن دست در با وسيله اين به مي‌خواستند كه نرفتند توده‌اي‌ها زورگويي بار زير و دادند
بود درافتاده انگليس با كه دولتي از حمايت و مصدق نفع به دانشجويان مبارزه از قدرت
شوراي اعضاي و دانشگاه رئيس از پشتيباني با مصدق دكتر طرفدار دانشجويان.كنند جلوگيري
حزب و ساختند راخنثي مصدق ملي حكومت تضعيف و دانشگاه در تشنج ايجاد برنامه دانشگاه
.شدند روبه‌رو ديگري شكست با آن پشتيبانان و توده
برخورد سومين
و ايران سياسي روابط كه شد اعلام عصر روزنامه‌هاي و راديو در آذرماه 1332 شنبه 14 روز
حدود آذر دوشنبه 16 روز.گرفت صورت متعددي اعتراض‌هاي بعد روز چند.شد برقرار انگليس
وارد بود متمايز نظاميان ساير از لباسشان و قيافه كه كماندو گروه يك صبح ساعت 10
در ساعت آن تا تظاهراتي هيچ روز آن.رفتند فني دانشكده طرف به راست يك و شدند دانشگاه
هنگام شدند خارج دانشگاه از امتحان پايان از پس دانشجويان و بود نشده انجام دانشگاه
تيررس در و همه از جلوتر كه دانشجويان از نفر سه و گشودند آتش آنها برروي كماندوها خروج
و راهروها نزديك كه دانشجويان بقيه.سپردند جان دم در و گرفتند قرار هدف داشتند قرار
اثر بر كردند پرتاب كلاس‌ها داخل را خود و شدند دور تيررس از بلافاصله بودند كلاس‌ها
مي‌رسيدند شهادت به بزرگ‌نيا مصطفي و رضوي شريعت مهدي قندچي ، احمد غافلگيرانه حمله اين
.شدند دستگير نيز نفر حدود 30 و شده مجروح شدت به دانشجويان از نفر حدود 30 و
برخورد چهارمين
تاريخي تحصن و شدند زندان‌ها روانه و دستگير دانشجو حدود 700 بهمن 1339 و دي در
كه زيبا مناظر آن و پيوست وقوع به داشتند شركت آن در نفر هزار حدود 4 كه ادبيات دانشكده
پليس حملات به توجه بدون و مي‌آوردند وسايل و غذا دانشجويان براي ميله‌ها پشت از مردم
.آمد وجود به مي‌داشتند ابراز آنها از را خود پشتيباني
و چترباز و پليس از مركب انتظامي قواي از عده‌اي بهمن 1340 اول روز بعد يكسال
و پليس افراد بردند حمله تهران دانشگاه محوطه به مجوزي گونه هيچ بدون ارتش كماندوهاي
كلاس‌ها ، داخل تا را دانشجويان و شدند گريبان به دست دانشجويان با چترباز و ژاندارم
دانشجويان وقتي و مي‌زدند سرورويشان به كشت قصد به و كردند تعقيب زيرزمين و انبارها
دانشجو ششصد به قريب تلخ روز اين در.مي‌كوبيدند پيكرشان به مي‌افتادند زمين به بي‌هوش
.شدند منتقل بيمارستان به و مجروح
برخورد پنجمين
دانشگاه دانشجويان زودتر روز چند اما بود شاه اصلاحات اجراي آغاز روز ماه 1341 بهمن 6
اين در.گرفت قرار هجوم مورد تهران دانشگاه بهمن روز 4برخاستند آن با مخالفت به تهران
آنان پيشاپيش تهران دانشگاه انتظامات مسئول حكيمي سرتيپ كه حالي ازدر عده‌اي برخورد
در بالاي دانشجويان كه را پلاكارتي.كردند حمله دانشگاه به شاه جاويد شعار با داشت قرار
ريخته دانشكده‌ها به گاه آن زدند ، آتش و كشيده پايين بودند كرده نصب دانشگاه ورودي
.كردند مجروح چماق و چوب با را دانشجويان و شكستند درهم را آزمايشگاه‌ها علمي وسايل
خون از علوم و فني و پزشكي دانشكده سرسراهاي حمله اين اثر در دانشجويان اعلاميه بنابر
.بود شده رنگين دانشجويان
برخورد ششمين
به شاه نظاميان ناگهان شود ، برقرار تهران دانشگاه مسجد در مراسمي بود قرار آبان 13
.كردند مجروح و شهيد را عده‌اي و كردند حمله دانشگاه
برخورد هفتمين
دسته دو دانشگاه‌ها دانشجويان ساختارها تمامي در تغيير و اسلامي انقلاب پيروزي از پس
ميان در.مي‌دانند خود به متعلق را انقلاب گروهي غيرمذهبي‌ها ، و مذهبي‌ها شدند ،
.مي‌آيد وجود به چنددستگي پيروزي از پس ماه چند هم مذهبي گروه‌هاي
قدرت حقيقت در و دارد دست در را انقلاباسلامي شوراي قدرت دانشجويان‌كه اسلامي انجمن
.مي‌كوشد اوست دست در واقعي
.مي‌دهد رخ برخورد تهران دانشگاه فني دانشكده به مهرماه روز 6 بالاخره‌در
برخورد هشتمين
گزينش و تصفيه به منجر و شد درس‌تعطيل كلاس‌هاي فرهنگي‌مدتي انقلاب اثر در بار اين
شد40 جديد دانشجويان جذب براي
جهان و ايران دانشجويي جنبش تاريخ در كه بررسي‌هايي با":مي‌گويد جلايي‌پور حميدرضا
.است ويژگي چهار داراي دانشگاه كوي در برخورد داشته‌ام
صورت شدت اين با برخوردي چنين حال به تا كشور دانشگاه‌هاي ساله تا 80 تاريخ 70 در _1
.بود نگرفته
يعني كوي دانشجويان با برخورد و دارد را بودن جوان مهم ويژگي و است جوان ما جامعه _2
دانشگاه به نمرات بهترين با توانسته‌اند كه جواناني كشور ، جوانان سرسبد گل با برخورد
.يابند راه تهران
نبودند ، خواب دانشجويان هيچ‌گاه دنيا ، تمام در حتي كردم مطالعه كه مواردي تمام در _3
.است عجيب شب دل در كوي به حمله
عمومي افكار و نكرد قانع را عمومي افكار ماجرا اين به رسيدگي اما مي‌گذرد سال سه _4
از درستي تصوير خاتمي پيروزي از پس مخالفان زمان آن در كرد اضافه بايد و است ناراضي
".نداشتند آينده
است هراس ايجاد و سركوبي اين نتايج از يكي دانشگاه‌ها در سكوت و سكون معتقدند بسياري
به ممكن آينده پيش‌بيني گرچه.داشت خواهد پي در خود با را تبعاتي و آثار آينده در كه
كه شود تبديل روبه‌رو آيينه‌هاي به مي‌تواند حوادث در كنكاش و تحليل اما نمي‌رسد نظر
.مي‌گذارند رويمان پيش آينده از را كوچك هرچند تصوير
جاي سر را دانشجويان مي‌خواستند:اول":مي‌شود متصور را فرضيه چند جلايي‌پور حميدرضا
اردوي از و شدند نااميد عده‌اي شايد نشدند موفق بود ، اين هدفشان اگر.بنشانند خود
گروه‌هاي مي‌شود گفته:دوم.نشد آنان جذب دانشجويي هيچ‌گاه اما شدند خارج اصلاح‌طلبان
:سوم.بوده كار در ديگري سازوكار دارد آن از نشان شواهد اما زدند كار اين به دست مافيايي
.است بوده سطحي كاملا دانشجويان و جوان پديده از تصورشان طراحان مي‌دهد نشان واقعه اين
كار حياتي و كليدي مقوله‌اي به‌عنوان جوان مقوله بر دنيا در كه است دهه سه از بيش
همه.مي‌زنند خشن اقدامات به دست بشناسند را جوان آنكه جاي به ايران در و مي‌كنند
:چهارم.نمي‌گرفت شكل خرداد دوم جنبش نمي‌آمدند راي صندوق‌هاي پاي جوانان اگر مي‌دانند
جواناني كردند ، قوي جوانان در را مخالف خرده‌فرهنگ‌هاي كار اين با جامعه‌شناختي لحاظ به
حتي جوانان و گرفته شكل مقاومت هم‌اينك بزنند را خود حرف و خواسته راي با مي‌خواستند كه
را خود تكليف كه است اين مخالفان بازسازي شرايط از يكي و نمي‌آورند حساب به را ديگران
وارد نسل اين زمان مرور به دهند كار اين به تن آنان نمي‌كنم فكر و كنند روشن نسل اين با
خواهد را حقوق‌اش و حق و مي‌كنند مقاومت آنان مقابل در و شده خصوصي و دولتي سيستم‌هاي
".مي‌كند مشخص آينده را اين زماني؟ چه اما.گرفت
مناظره و بررسي و بحث جلسات و ميتينگ‌ها در دانشجو جوانان شوق و شور همه آن از ديگر
و فراگرفته را دانشگاه‌ها كه است سكون و سكوت سنگين سايه مانده جاي بر آنچه و نيست خبري
.است پراكنده را نااميدي و ياس گرد
اما دارد وجود..و ازدواج مهاجرت ، بيكاري ، مشكل":مي‌گويد كوي دانشجوي دشتي
".است كشور آينده هستند نااميد كه آنچه از اما اميدوارند كاستي‌ها اين رفع به دانشجويان
شود تمام درسشان تا منتظرند بچه‌ها":مي‌گويد دوستش حرف‌هاي تاييد در كوي دانشجوي ديگر
آمار به نگاهي فقط است كافي.كنند رها خود حال به را چيز همه و بروند ايران از و
".بيندازيد كشور مهاجر ارشد كارشناسي و كارشناسي دانشجويان
وجود باخت و برد بازي در":مي‌گويد دانشگاه استاد و جامعه‌شناس شيخاوندي داور دكتر
كه گرويدند انفعال به و باختند دانشجويان متاسفانه ميداني نظر از ماجرا اين در ولي دارد
يقينا و است عدالت‌خواهي از دوري و سياسي سرنوشت در مشاركت عدم و بي‌تفاوتي آن نتيجه
حركت موتور دانشجويان":مي‌كند اضافه وي ".ديد خواهيم را آن بازتاب آينده انتخابات در
كند جامعه ضربان هرچقدر و زد نخواهد درست جامعه قلب ضربان شوند خاموش اگر و جامعه‌اند
تبديل خشونت به اميدوارم كه هستيم آن شاهد كه دارد سياسي و اجتماعي رواني ، عوارض بزند
عدم و ناكامي دليل به بعد به دوره يك از و است محدود گروه‌ها تحمل توان كه چرا.نشود
".مي‌شوند متوسل خشونت به دانشجويان و گروه‌ها آرمان‌ها ، به دسترسي عدم و تخليه
آمده آسمان وسط آفتاب.نمي‌زند پر پرنده دانشجويان نفري هزار شهر 10 در.است ساكت كوي
روزنامه‌فروش دست در روزنامههاميشويم گرفتار قرمز چراغ پشت.بيرون مي‌زنيم كوي از
بوق همچنان مي‌بينم‌ماشين‌ها را روزنامه‌ها از يكي تيتر مي‌رود ، سو آن و سو اين
.است قرمز چراغ اما مي‌زنند
هفدهم 1373 شماره سالم جامعه _ رفيعي حسن دكتر _ خشونت برموداي _پي‌نوشت1
شماره 28 توسعه و فرهنگ _ بهادري اسفنديار _ مدرنيته و سنت _2
نشر _ ثلاثي محسن ترجمه _ ساموئل‌هانتينگتون _ دگرگوني دستخوش جوامع در سياسي سامان _3
1370_ علم
شماره 197 خرداد روزنامه _ 4
دريابيم را جنگ زنان
طولاني قاسم
سال ژوئن بيستم.كرد تاسيس را پناهندگان عالي كميسارياي سال 1951 در متحد ملل سازمان
ياد به ديگر بار پناهندگان ، جهاني روز برگزاري با.بود پناهندگان جهاني روز جاري
در.افتاديم هستند ، كودكان و زنان هم اكثريت‌شان كه آنان ، اسف‌بار وضعيت و پناهندگان
دلايل به بنا آوارگان.مي‌رسد نفر ميليون پنجاه به جهان سراسر در آوارگان شمار حاضر حال
خود كاشانه و خانه ترك به مجبور منطقه ، در آمده وجود به جنگ از دوري و اعتقادي _ سياسي
در ناخواسته يا خواسته آواره ميليون پنجاه مجموع از نفر ميليون هشت و بيست.شده‌اند
پناهندگان مجموع از سه‌چهارم.مي‌كنند زندگي مخفي صورت به خودشان كشور از كناري گوشه
عمليات جنگ بروز هنگام گذشته مثل ديگر.شده‌اند جنگ آتش قرباني كه هستند كودكاني و زنان
نظامي حملات آماج كه هستند غيرنظاميان اين درواقع و نمي‌شود نظامي مناطق به منحصر جنگي
تشكيل كودكان و زنان را جنگ‌ها قربانيان از درصد هشتاد آمار ، براساس.مي‌گيرند قرار
مثال به‌طور.است شده بدل جنگ اصلي اهرم‌هاي از يكي به امروزه زنان عليه خشونت.مي‌دهند
زنان عليه جنسي خشونت آفريقا قاره در رواندا در جنگ يا و اروپا قاره در هرزگوين جنگ در
مسلمان زن هزار بيست از بيش هرزگوين جنگ در.مي‌آمد به‌شمار رقيب نيروهاي اصلي اهداف از
قرار تجاوز مورد بود ، يارشان بخت جهت اين از و بودند برده به‌در سالم جان قتل‌عام از كه
.گرفتند
به شايد كه صدماتي.مي‌سازد وارد آنان به شديدي رواني _ روحي صدمات زنان به جنسي تجاوز
تا حيا و شرم دليل به شده ، گرفته قرار تجاوز مورد زنان.كرد را آن جبران نتوان هيچ‌وجه
اختيار سكوت كه مي‌دهند ترجيح و مي‌كنند خودداري ناگوار واقعه اين كردن بازگو از مدت‌ها
دست از را خود تمركز مي‌شوند ، مبتلا گوناگوني بيماري‌هاي به مدت اين طي آنان كنند
مي‌شوند ، مبتلا آسم به و مي‌گردند تنفسي اختلالات دچار مي‌شوند ، فراموشكار مي‌دهند ،
.مي‌گردند مبتلا معده و روده گوناگون امراض به و مي‌كنند پيدا سرگيجه
:گفت پناهندگان جهاني روز در متحد ، ملل سازمان پناهندگان عالي كميسر رودلابرز ، آقاي
حل درخصوص آنان وجود از موظفيم ما و.گيرند قرار شديد حمايت مورد بايد پناهنده زنان
.بگيريم كمك جهاني مختلف بحران‌هاي
قطعنامه‌اي طي حاضر قرن اوايل متحد ، ملل سازمان پناهندگان عالي كميسارياي رابطه اين در
در را آنها و كنند حمايت زنان از منطقه‌اي جنگ‌هاي در تا كرد درخواست دولت‌ها از
كليدي نقش بر قطعنامه يك طي نيز متحد ملل سازمان امنيت شوراي.دهند شركت صلح مذاكرات
بازسازي پروژه‌هاي اجراي چگونگي و برنامه‌ريزي اساسي ، قانون تدوين صلح ، مذاكرات در زنان
اشاره ضمن افغانستان ، زنان وزير سيماثمر ، رابطه اين در.است كرده تاكيد آسيبديده مناطق
نقش از غلط الگوبرداري‌هاي مورد در آن از پس و جنگ طول در افغاني زنان بغرنج وضعيت به
جهان سطح در مرد و زن نقش از الگوبرداري افغانستان زنان وزير اعتقاد به.گفت سخن زن
و نمي‌شود افغانستان جامعه به منحصر مردان رهبري و انحصارطلبي زيرا".يابد تغيير بايد
".هستيم روبه‌رو پديده‌اي چنين با جهان سراسر در ما
كه هستند روبه‌رو عديده‌اي مشكلات با مي‌كنند زندگي جهان بحراني مناطق در كه زناني
زنان اين علاوهبراست زنان متخصص پزشك كمبود و بهداشتي امكانات كمبود آنها مهمترين
انساني ميليارد از 3/1 درصد هفتاد.دارند قرار اقتصادي فشار از تنگي حلقه در مناطق اين
قاچاق نام به پديده‌اي اقتصادي فقر.هستند زنان مي‌كنند زندگي فقر در جهان سراسر در كه
شرقي جنوب و جنوب كشورهاي از خصوصا روسپي‌گري براي زنان قاچاق.مي‌كند خلق را زنان
.مي‌گيرد انجام غربي اروپاي به شوروي جماهير اتحاد سابق كشورهاي و آسيا
گفته فردي يا شخص به پناهده:است شده تصويب سال 1950 در كه پناهندگي ، كنوانسيون براساس
.باشد گرفته قرار آزار و اذيت مورد مليت و اعتقادي نژادي ، مذهبي ، دلايل به بنا كه مي‌شود
همچون زنان و بود نكرده پناهنده جنسيت به اشاره‌اي كلي تعريف اين كه جايي آن از اما
و كرد اضافه قانون اين به تبصره‌اي سال 1984 در اروپا پارلمان مي‌شدند ، قرباني گذشته
شد فراهم امكان اين زنان براي سال 1984 از ترتيب بدينداد قرار تاكيد مورد را زن جنس
.شوند پذيرفته ميزبان كشورهاي در پناهنده عنوان به جنسي آزار صورت در تا
به همچنين رودلابرز پناهندگان جهاني روز مناسبت به پناهندگان عالي كميسارياي نشست در
.پرداخت افغاني آوارگان وضعيت تشريح
از افغانستان كه سال‌هاست:گفت رابطه اين در متحد ملل سازمان پناهندگان عالي كميسر
امكان كشور اين در سياسي شرايط تغيير با اكنون اما.است بوده جهان آواره‌خيز كشورهاي
.است شده فراهم كشورشان به افغاني پناهندگان و آوارگان عظيم خيل بازگشت
افغانستان به افغاني آواره ميليون يك حدود تاكنون طالبان سركوب آغاز از:داد ادامه وي
.بازگشته‌اند
داشته تداوم همچنان افغاني آوارگان بازگشت روند كه اميدواريم همچنان ما:گفت رودلابرز
نفر دوميليون مرز به بازمي‌گردند كشورشان به كه آوارگاني شمار جاري سال پايان تا و باشد
.برسد
گسترده‌تري سطح در بايد مادي و غذايي كمك‌هاي افغانستان به افغاني پناهندگان بازگشت با
مجموع 271 از دلار ميليون تاكنون 86:داشت اظهار رابطه اين در رودلابرز.شود ارسال
پل.است رسيده حياتي و ضروري مصارف به يافته ، اختصاص افغانستان به كه كمكي دلار ميليون
آن از:كرد اعلام رابطه اين در اروپا اتحاديه انساني كمك‌هاي و توسعه بخش رئيس نيلسون ،
مشكلات دچار آنها همه به كمك‌رساني در ما است ، زياد بسيار افغاني آوارگان شمار كه جايي
طرح به كمك براي بودجه يورو ميليون اروپا 25/9 اتحاديه حال اين با.هستيم زيادي
در مختلفي طرح‌هاي بودجه اين با است قرار.است داده اختصاص افغاني آوارگان بازگرداني
پزشكي ، وسايل تهيه اسكان ، طرح به مي‌توان طرح‌ها اين جمله از.درآيد اجرا به افغانستان
.برد نام غذايي كمك‌هاي ارسال و نقليه وسائط تهيه تربيت‌معلم ، دوره‌هاي تشكيل
آلمان وله دويچه از نقل به
خبرنگار نگاه
قانون‌گذاري تجربه نفي
زرگر عباس
كجاي در" اينكه بيان با سخناني در قبل چندي قضاييه قوه رئيس شاهرودي هاشمي آيت‌الله
برخي به نسبت "است شده قاضي يا حكومت شرع ، حاكم نظر به منوط طلاق و ازدواج انجام فقه
كثرت كه مي‌رسد نظر به گرچه.كردند انتقاد طلاق و ازدواج زمينه در جاري قوانين
يك اصلاح همچنين و خانواده دادگاه‌هاي شعب به زياد مراجعات و طلاق به مربوط پرونده‌هاي
سال از 13 كمتر دختران آن براساس كه نظام مصلحت تشخيص مجمع توسط مدني قانون از ماده
به را مصلحت رعايت بر مبني دادگاه گواهي‌نامه بايد ازدواج براي ولي رضايت بر علاوه
به توجه اندكي با ليكن باشد انتقادات اين براي توجيهي مي‌تواند باشند داشته همراه
.كرد قلمداد نقد فاقد را انتقاد اين نمي‌توان جامعه عيني مشكلات
به و كشور استان‌هاي از برخي در كه را مشكلاتي بسياري ، هم هنوز ازدواج ، مورد در مثلا
زودهنگام ازدواج زمينه در احمد بوير و كهكيلويه و خوزستان استان قسمت‌هاي برخي خصوص
قوه وقت رئيس يزدي آيت‌الله كه بود آنجا فاجعه عمق.دارند ياد به دارد وجود دختران
مناطق اين جوان دختران از نامه هزاران دريافت از جمعه نماز خطبه‌هاي از يكي در قضاييه
.كرد ياد دردآور و جانگداز را واقعه اين اوداد خبر كم‌سن‌وسال دختران ازدواج زمينه در
را روز مصالح قانون‌گذار تا است شده آن موجب ايران در قانون‌گذاري نظام تجربه واقع در
.كند تنظيم كشور اجتماعي شرايط با متناسب حقوقي نظام آن دل از و آميخته فقهي قواعد با
از يكي عنوان به را شيعه فقه مدني قانون تنظيم‌كنندگان آنكه وجود با مثال عنوان به
در شده عنوان نظرات موارد اكثر در و داشتند نظر در قانون اين تدوين منابع اصلي‌ترين
نفي روز شرايط به توجه با نكاح بحث در ولي است شيعي علماي و فقها نظر مطابق مدني قانون
سن به رسيدن از قبل ذكور نكاح و تمام سال سن 15 به رسيدن از قبل اناث نكاح":بودند كرده
و مدعي‌العموم پيشنهاد با كند اقتضا مصالحي كه مواردي در مع‌ذلك.است ممنوع تمام سال 18
معافيت اين حال هر در ولي شود اعطا سن شرط از معافيت استثنا است ممكن محكمه تصويب
از كمتر كه گردد شامل ذكوري به و تمام سال از 13 كمتر كه شود داده اناثي به نمي‌تواند
مصوب ازدواج به راجع قانون در (مصوب 1313 مدني قانون ماده 1041) ".دارند تمام سال 15
است نرسيده ازدواج براي قانوني سن به هنوز كه كسي با كس هر":بود شده عنوان نيز 1310
سن به دختر كه صورتي در و.شد خواهد محكوم تاديبي حبس سال دو الي ماه شش به كند مزاوجت
".شد خواهد محكوم تاديبي حبس سال سه الي دو به لااقل باشد نرسيده تمام سال 13
و مدني قانون ماده 1041 اصلاح با ليكن بودند اجرا قابل كشور در سال 1361 تا فوق قوانين
از قبل نكاح" سال 1370 اصلاحيه براساس.شدند نسخ فوق قوانين سال 1370 اصلاحيه آن از پس
ولي اجازه با بلوغ از قبل نكاح عقد":است آمده ماده همين تبصره در ولي "است ممنوع بلوغ
".مي‌باشد صحيح عليه مولي مصلحت رعايت شرط به و
و آورد در ديگري مرد عقد به سني هر با را خود دختر مي‌توانست كودكي ولي ديگر عبارت به
در كه شرطي حال هر در و كند نظارت كودك مصلحت رعايت بر نمي‌توانست نيز قانوني مرجع هيچ
.نمي‌شد گرفته نظر در عملا بود ، شده عنوان مدني قانون ماده 1041 تبصره
سال زير 13 دختران ازدواج كردن منوط زمينه در نظام مصلحت تشخيص مجمع اقدام رو اين از
تجربه بر مبتني اما است سال 1313 قانوني رويه به بازگشت گرچه دادگاه كتبي اجازه‌نامه به
.است كشور روز نيازهاي و قضايي نظام
منوط را مسئله اين طلاق ، زمينه در ابتدا در كشور حقوقي نظام آنكه وجود با ديگر سوي از
زن بخواهد كه وقت هر مي‌تواند مرد":مدني قانون ماده 1133 براساس و بود كرده مرد نظر به
كه رسيد نتيجه اين به كشور حقوقي نظام سال‌ها گذشت از پس حال اين با ".دهد طلاق را خود
در قانون‌گذار سال 1353 در نتيجه در باشد كشور امروزي شرايط پاسخگوي نمي‌تواند فوق ماده
و دادگاه رسيدگي" به موكول را "آن ثبت و طلاق صيغه اجراي" خانواده حمايت قانون ماده 10
.شد گرفته مرد از مطلق شكل به طلاق حق نتيجه در.كرد "سازش امكان عدم گواهي صدور
اين نبودن يا بودن شرعي زمينه در كه شبهاتي به توجه با اسلامي انقلاب پيروزي از پس
تا شد مواجه سردرگمي با حدودي تا كشور قضايي رويه بود ، آمده وجود به محاكم در قانون
اصلاح قانون عنوان تحت واحده‌اي ماده تصويب با نظام تشخيص مجمع سال 1371 در سرانجام
را توافقي طلاق‌هاي حتي و كرد خارج سردرگمي از را كشور قضايي نظام طلاق به مربوط مقررات
شد آن موجب اجتماعي الزام‌هاي ديگر عبارت به.كرد خاص مدني دادگاه دعوا اقامه به منوط
.سازد دادگاه نظر به منوط و بگيرد مرد از را طلاق حق قانون‌گذار تا
قرار اجتماعي واقعيت‌هاي و الزام‌ها تاثير تحت ناخواه خواه كشور يك حقوق نظام مطمئنا
تجربه كه است آن از حاكي نيز طلاق و ازدواج زمينه در كشور حقوقي نظام تجربه.دارد
اجتماعي مصالح به توجه بدون نمي‌توان كه است رسيده نتيجه اين به ايران در قانون‌گذاري
انتقاد كه مي‌رسد نظر به دليل همين به.آورد در اجرا به كشور در را مختلف قوانين
سال حداقل 70 كه تجربه‌اي.است كشور در قانون‌گذاري تجربه نافي شاهرودي هاشمي آيت‌الله
.دارد قدمت
نيستند عادي هيچ‌كدام آنها
بي‌رحم روزنامه‌نگار
علي‌اكبرپور رضا
عرب اين فريب كه نبود كسي تنها او كه اين:مي‌داد تسكين را وساكس سوفي چيز يك فقط
مجللي هتل در را متمول عرب سخنان چرا كه مي‌كرد ملامت را خود سوفي.مي‌خورد را پولدار
از بعد اما.خورده‌اند گول كه فهميدند او همانند خيلي‌ها.است كرده باور لندن در
دفتر هاركين موري او شريك و سوفي كه وقتي آوريل 2001 ، روز 4 سنگين هزينه‌اي پرداختن
اخبار" پرطرفدار هفته‌نامه در روزنامه‌نگار محمود مظهر بي‌شك كردند ، ترك را خود شركت
اين دام در كه هم بقيه.داد دست از را خود كار سوفي.برآورد پيروزي فرياد "جهان
و شهرت يا و داده‌اند دست از را خود شغل و كاري سوابق يا.افتاده‌اند روزنامه‌نگار
سرسام‌آور پول‌هاي كردن پيشنهاد استاد محمود مظهر.را خود خانواده حتي يا و اعتبار
شركت‌ها اسرار افشاي براي بي‌رحمانه‌اي جنگ در او.است تجار و معروف افراد تطميع براي
فراهم را نفر از 100 بيش محكوميت موجبات تاكنون كه مي‌بالد خود به حال و است شده وارد
است مراقب شدت به اما دارد ، ديگران خصوصي زندگي به زيادي علاقه چند هر مظهر.است آورده
خوبي به را او كس هيچ كيست؟ واقعا محمود مظهر.نفهمد او زندگي از چيزي كسي ، تا
يك فرزند او كه مي‌دانيم فقط.مي‌كنند صدا "مض" را وي كه او نزديكان حتي نمي‌شناسد ،
هم سيگار و نمي‌نوشد الكل گاه هيچ و است (انگلستان مركز) ميرلند منطقه از حقوقدان
اخراج "تايمز ساندي" نشريه از دروغين اخبار انتشار دليل به را او سال 1989 ، در.نمي‌كشد
و مي‌كند كار خفا در هميشه محمود مظهر.نمي‌شناسند خوبي به را او هم او همكاران.كردند
همكاران از يكي.مي‌رود (لندن غرب قديمي محلات از) واپينگ در روزنامه دفتر به ندرت به
بار دو فقط مدت اين در و كردم كار جهان اخبار روزنامه در سال دو من":مي‌گويد او قديمي
كه داشت جاذبه‌اي اما نمي‌كرد ، جلب را كسي توجه و بود بي‌سروصدا بسيار او.ديدم را او
وجداني هيچ محمود مظهر كه معتقدند ديگر برخي ".است احترام مورد افراد و بزرگان مخصوص
در محمود مظهربكشد را خود پدر و مادر است حاضر حتي خود اهداف به رسيدن براي و ندارد
هيچ‌گاه را خود عكس كه است شده متعهد جهان اخبار روزنامه با خود كاري قرارداد از بخشي
در او رسيد ، چاپ به تحريريه هيات از آوريل 2001 چهار روز كه عكسي در.نرساند چاپ به
محمود مظهر سال 1999 ، در وقتي.است شده شطرنجي صورتش اما مي‌شود ، ديده خود همكار كنار
در جايزه دريافت براي او كه مي‌كردند فكر همه شد ، برگزيده سال خبرنگار بهترين به‌عنوان
همه شد ، جلسه وارد عربي لباس در مردي جوايز ، توزيع هنگام به.شد خواهد ظاهر عموم مقابل
فرستاده خود جاي به را ديگري فرد محمود مظهر اما ببينند ، را مرد اين چهره تا بودند ساكت
دارد ، نگه پنهان را خود دارد حق مظهر."سان" نشريه سابق سردبير مكنزي ، كلوين بود ،
همواره نگهبان چندين و شخصي محافظ يك هرچند و مي‌شوند راضي او سر بريدن به فقط خيلي‌ها
دستمزد.كند عوض را خود خانه بار چندين است شده ناچار او اما مي‌برند ، سر به او كنار در
سال در استرلينگ ليره هزار احتمالا 30 او.است محرمانه خصوصي ، زندگي اندازه به هم او
.مي‌گيرد حقوق
بر ماه چندين اوقات گاهي او و ندارد او توطئه‌هاي و طرح در جايگاهي هيچ تصادف و شانس
به مستدل شواهد تهيه براي كه دارد همدستاني او.مي‌كند كار خود پيچيده طرح‌هاي روي
يا گلدان‌ها داخل در را دوربين‌ها و ميكروفن‌ها آنها.هستند مجهز تصويري و صوتي ابزار
در مستقل روزنامه‌نگاران و تحريريه همكاران.مي‌كنند پنهان هتل‌ها اتاق تابلوهاي روي
نگهبان ، يا پولدار عرب حشم و خدم جزو را خود و مي‌گيرند عهده به را دوم نقش طرح‌ها اين
عرب نقش محمود مظهر خود موارد ، بيشتر در.مي‌زنند جا غيره و گارسون مستخدم ، راننده ،
يك عهده به نقش اين وساكس ، سوفي ماجراي در اما.مي‌گيرند عهده به را پولدار
عرب.مي‌كرد معرفي او معاون را خود محمود مظهر و بود شده گذاشته ديگر روزنامه‌نگار
رئيس شپرد ، فردي سخنان يكبار مثلا.مي‌بندد كار به را خاص شيوه‌اي بار هر محمود مظهر
را تيم اعضاي خود ، سخنان طي آنها:كرد منتشر را او ، معاون هال ، دوگ و نيوكاسل ، باشگاه
آتش‌سوزي" كتاب سري نويسنده آلفورد ، جان نوبت اين‌بار سال 1999 ، در.مي‌ناميدند "سگ"
محكوم زندان ماه نه به كانابيس و كوكايين قاچاق جرم به و بيافتد دام به كه بود ،"لندن
در داشتن دست دليل به نيز بيكن ، ريشار كودكان ، برنامه سابق مجري و واكر جاني جي.د.شود
اما.كرد اخراج را بيكن بلافاصله BBC شبكه.رفتند دادگاه مقابل به مخدر مواد انتقال
سوي به را افراد او كه مي‌شود گفته زيرا است برانگيز ترديد همچنان محمود مظهر شيوه‌هاي
همكاري قلابي عرب اين اما.مي‌آورد فراهم را آنان محكوميت موجبات سپس و مي‌دهد سوق جرم
پليس كه مي‌كند تاكيد او.است همكاري اين ادامه آماده همواره و دارد پليس با تنگاتنگي
ماجراهاي از محمود مظهر كه نيست شكي.مي‌گيرد قرار او شيوه‌هاي جريان در كامل طور به
ضداخلاقي كاملا او روش و راه كه معتقدند خيلي‌ها اما است ، برداشته پرده بسياري جنايي
.مي‌باشد "وحشيانه روزنامه‌نگاري" از الگويي و است
دليل به دادگاه در ويك هارد كنت نام به عرب قربانيان از يكي سال 2000 ، نوامبر ماه در
تحريك قرباني" را ويك هارد كه كرد اعلام منصفه هيات اما شد شناخته مجرم كوكايين قاچاق
تبرئه متهم احتمالا مي‌شد اشاره مسئله اين به او دفاعيه در اگر و مي‌داند "جرم به
بدوي دادرسي جريان در محمود مظهر.كردند محكوم تعليقي حبس سال دو به را او لذا ;مي‌شد
با او حال.گذراند زندان ميله‌هاي پشت در را روز سه خود ، شيوه‌هاي بر پافشاري دليل به
نبايد مي‌كنند افشا را مخدر مواد قاچاق ماجراي كه روزنامه‌نگاراني":مي‌گويد افتخار
فكر اكنون محكوميت ، مورد براي 98 زمينه آوردن فراهم با من.بگيرند قرار ملامت مورد
"...بوده‌ام مفيد حدي تا كه مي‌كنم
(اسكاتلند) اسكاتسمن:منبع
|
