سياسي يادداشت
نيك مردي سوگ در
ميانه آسياي به ورود راه
اسراف شفافيت و آمريكا
سياستمدار نگاه
كور دشمني براي مردم قتلعام
اصلاحات حسرت سال 54;كلمبيا
نگار روزنامه نگاه
19_ ناآرام غول
سياسي يادداشت
گذار دشواريهاي افغانستان
كرمي مهران
رئيس معاون و آباد جلال در مستقر ننگرهار مشرقي شوراي پيشين رئيس عبدالقدير حاجي ترور
ملي حاكميت به قبيلهاي حاكميت از افغانستان گذار دوران سختي ديگر بار افغانستان جمهور
.ساخت آشكارتر را
گرايشهاي چه اگر كه بود پشتون مجاهدين معروف فرماندهان از يكي عبدالقدير
گلبدين يا سياف رسول چون افرادي با را او ميتوان فكري نظر از و داشت بنيادگرايانهاي
اين از و بود قائل فكري و سياسي استقلال خود براي عمل حوزه در همواره ولي سنجيد حكمتيار
سبب همين به.بگيرد پيش در ميانهاي مواضع ميكوشيد مجاهدين رهبران بين منازعات در رو
پشتونهاي سياسي اقتدار مركز جلالآباد ويژه به و افغانستان شرق خطه در كه آن ضمن وي
به جنوب پشتونهاي نفوذ تحت جلالآباد كه اين از ميشد ، شناخته بلامنازع چهرهاي شرق
.ميكرد مقاومت سخت درآيد قندهار مركزيت
در مسعود احمدشاه و رباني برهانالدين دولت دوگانه حاكميت دوران در چه ديگر سوي از
دامنه كه اين برابر در طالبان سرنگوني از پس چه و طالبان رسيدن قدرت به از قبل كابل
بارز نمونه.ميكرد ايستادگي سخت شود ، كشيده آباد جلال به متحد جبهه و تاجيكان قدرت
در مشرقي شوراي پايهگذاري در ميتوان طالبان از قبل حاكميت دوران در را او رفتار
حكمتيار گلبدين افزونخواهيهاي دام به رباني دولت با ارتباطش حفظ ضمن كه ديد ننگرهار
احمد شخص با دوستانهاش رابطه وجود با همچنين وي.نيفتاد در است شرقي پشتون يك هم او كه
در و بود شمال متحد جبهه رسيدن قدرت به سرسخت منتقدان از فهيم ، مارشال و مسعود شاه
اجلاس اين در حضور ادامه از گذشته زمستان در بن كنفرانس تصميمگيريهاي به اعتراض
.ميدانست خود حق برادرش جايگاه به توجه با را موقت دولت رياست هم شايد و كرد خودداري
عبدالحق برادرش نام مديون را خود شهرت و قدرت از بزرگي بخش عبدالقدير حاجي حال اين با
به ناگزير طالبان حاكميت دوران در كه بود سابق شوروي اتحاد با مبارزه دوران قهرمانان از
بودكه افغانستان داخلي جنگ مشهور چهرههاي از يكي عبدالحق.شد افغانستان از گريز
.ميكنند مقايسه مسعود شاه احمد با را او پشتونها
بود ، طالبان از پس دوران براي كرزاي حامد از قبل آمريكاييها اصلي گزينه ميشود گفته و
ضد پشتون نيروهاي ساماندهي به تا رفت جلالآباد به پاكستان از سپتامبر وقايع 11 پي در
عبدالحق كه صورتي در.شد اعدام جا همان در و دستگير طالبان دست به كه بپردازد طالبان
كرزاي از بيش مراتب به كابل در قدرت كسب براي برادر دو اين بخت شايد ميماند ، زنده
جبهه با دوستانهتري رابطه ديگر طرف از و بودند آمريكا تاييد مورد دو ، هر چون مينمود
قرار قدرت مركز در جنوبيها جاي به شرقي پشتونهاي رو اين از و داشتند شمال متحد
مدلهاي سمت به رودررو جنگ از اينك كه قبيلهاي سبك به سياست بازي اما.ميگرفتند
زودهنگام ، مرگ جز است ، مدرن دوران مشخصات از كه تروريسم چون سياسي بازي از پيچيدهتري
شود كاسته شاهي ظاهر ضد عمدتا و شرقي پشتونهاي تا نگرفت نظر در برادر دو براي سرنوشتي
قبول مورد اصلي شخصيت به پيشرو و سرگذاشته پشت دشواريهاي همه وجود با كرزاي حامد و
.شود تبديل افغانستان كل در سياسي قدرت كردن قبضه نتيجه در و شرقي جنوب و جنوب پشتونهاي
شدن بحرانيتر از كه موازنهدهندهاي شخصيتهاي از افغانستان شدن خالي وجود اين با
اين قبيلهاي و قومي غايت به جامعه كردن قطبي دو به ميتواند ميكنند ، جلوگيري شرايط
قبايل شدن رهنمون و پشتونيسم به بيشتر گرايش وضعي چنين طبيعي نتيجه.بزند دامن كشور
داشته افغانستان قدرت عرصه در بيشتري هرچه سهم بايد آنها كه است هدف اين به پشتون
به و نشد رعايت هرگز طالبان سقوط از بعد و آمدن كار روي از قبل دوران در كه سهمي.باشند
كفه هنوز پشتونها عددي نسبي اكثريت وجود با نيز كرزاي حامد فعلي دولت در آنها باور
چنين در.ميچربد (هزارهها و ازبكها) آنها شمالي متحدان و تاجيكها نفع به قدرت
شمال متحد جبهه ميشود ، احساس افغانستان در داخلي جنگ مجدد بروز خطر كه آن ضمن شرايطي
بنيادگرايي عناصر تدريجي شدن حذف با كه ميبيند پشتوني مليگرايان با رو در رو را خود
و ميشوند متمركز افغانستان دولت هسته در حكمتيار و عبدالقدير و عبدالحق همچون پشتون
رضايت جلب براي هستند بنيادگرايانه تمايلات داراي نيز آنها كه شمال ائتلاف اعضاي
.شد خواهند بيشتر امتيازات دادن به ناگزير قدرت ، در خود سكولار شريكان
نيك مردي سوگ در
مشاور سه از يكي و افغانستان رئيسجمهور معاون عبدالقدير ، جاري هفته شنبه روز
حمله هدف كارش محل از خروج هنگام بود كرده منصوب افغانها جرگه لويه كه رئيسجمهور
حالي در ظهر دقيقه و 40 ساعت 12 حدود حادثه اين.شد كشته و گرفت قرار ناشناس مسلح افراد
فاصله افغانستان عمومي خدمات وزارتخانه از اندكي تنها عبدالقدير حامل خودروي كه داد رخ
خودرو برابر در بودند گرفته پناه بوتهها ميان در كه مسلح مردان ناگاه بهبود گرفته
قتل به رانندهاش و او آنان حمله نتيجه در كه گشودند آتش و گرفتند قرار عبدالقدير حامل
.رسيدند
افغانستان جمهور رئيس معاون عبدالقدير ، حامل جنازه تشييع
محمد تاج دستور به او وزارتخانه ساختمان نگهبان ده عبدالقدير ، ترور از پس بلافاصله
.شد آغاز ترور اين عاملان يافتن براي جستوجو و شدند بازداشت افغانستان كشور وزير وردك ،
عبدالحق برادرش مرگ از پس كه بود شمال ائتلاف عضو و پشتون برجسته رهبران از عبدالقدير
فرماندهان از عبدالحق.آورد عمل به قدرت از طالبان سرنگوني براي را بسياري تلاشهاي
تحت مناطق به پشتون قبايل حمايت جلب براي كه هنگامي ميلادي گذشته سال شمال ، ائتلاف فقيد
.رسيد قتل به و درآمد طالبان اسارت به بود كرده سفر طالبان تسلط
ششمين و پنجاه گراميداشت براي كه آمريكا رئيسجمهور بوش جورج كرزاي ، معاون ترور از پس
مين ايالت پورت كنبونك به بوش خانوادگي اقامتگاه به خود خانواده همراه به تولدش سالگرد
اندكي فاصله به آمريكا ملي امنيت شوراي اعضاي از برخي گفت خبرنگاران به خطاب بود رفته
از و كردهاند برقرار ارتباط افغانستان رئيسجمهور كرزاي حامد با حمله اين حدوث از پس
اميد و صلح با توام زندگي ايجاد هدف با افغانستان به نظم و ثبات اعاده براي آمريكا عزم
.گفت سخن افغانها براي
قتل به مربوط تحقيقات در آمريكا مشاركت احتمال از كه خبرنگاري به پاسخ در بوش
مطرح را درخواستي چنين افغانستان دولت كه آنجا از داشت اعلام بود كرده سوال عبدالقدير
سوال به پاسخ در بوش.داشت نخواهند نقش تحقيقات اين در آمريكايي نيروهاي است نكرده
وجود مورد اين در زيادي احتمالات":گفت كرد سوال مهاجمان هويت مورد در كه ديگري خبرنگار
رقابتها هم شايد و داد نسبت مخدر مواد قاچاقچيان به را حمله اين بتوان است ممكن.دارد
كه است اين ميدانيم ما آنچه تمام.باشد ترور اين پشتپرده دليل ديرينه عداوتهاي و
".مينشينيم سوگ به را او فقدان ما و است فروبسته جهان از چشم نيك ، مردي
گذشته فوريه ماه دربود افغانستان دولت مقامات عليه سوءقصد مورد سومين عبدالقدير مرگ
.رسيد قتل به و گرفت قرار حمله هدف كابل فرودگاه در افغانها هوانوردي وزير عبدالرحمن
كه دادند نسبت افغان خشمگين زوار از جمعي به را او ترور عبدالرحمن قتل از پس رسانهها
به نهايتا كه دادند قرار جرح و ضرب مورد را او حج پروازهاي طولاني تاخيرهاي دليل به
مقامات برخي به را او قتل افغانستان كشور وزارت عبدالرحمن ، مرگ از پس.شد منجر او مرگ
ديرينه ، خصومتهاي دليل به كه داد نسبت دفاع وزير معاون جمله از و افغانستان دولت
.بودند كرده اجرا و طراحي را او مرگ سناريوي
موقت دولت دفاع وزير فهيم ، محمد ترور هدف با كه بمبي انفجار دنبال به نيز آوريل ماه در
جان ترور توطئه از فهيم اما باختند جان افغان غيرنظامي تبعه چهار بود شده گذاشته كار
به سوءقصد مورد سومين بايد را عبدالقدير ترور مورد دو اين لحاظ با و برد در به سالم
.دانست افغانستان نوپاي دولت مقامات
نظامي سياسي ، نافذ چهرههاي از يكي او.داشت پرمناقشه گذشتهاي كه بود مردي عبدالقدير
فرمانده.بود انداخته راه به افغانستان شرقي نواحي در را پرسود تجارتي كه بود افغان
تجارت در داشتن دست به را او غربي ديپلماتهاي برخي كه شمال ائتلاف يگانهاي نظامي
مواد قاچاقچيان توسط او ترور گزينه بوش دليل ، همين به شايد و بودند كرده متهم هروئين
.است كرده مطرح را مخدر
اوروزگان ولايت روستاهاي از يكي به آمريكايي هواپيماهاي حمله
بود كرده ثروتمند را او پاكستان به مختلف كالاهاي صادرات از حاصل عوايد كه عبدالقدير
از وي اخراج از پس را القاعده رهبر بنلادن ، اسامه ميزباني كه بود افغانياي اولين
زيرزميني تونلهاي از داد اجازه بنلادن به و گرفت برعهده افغانستان به ورودش و سودان
يكي به او كه نپاييد ديري اما كند استفاده افغانستان شرق كوهستاني مناطق در شده تعبيه
تحت بيشتر كه ائتلافي پيوست ، شمال ائتلاف به كه شد بدل پشتون شاخص چهرههاي معدود از
قدرت به پشتونها پشتيباني و حمايت با طالبان آنكه حال بود ازبكها و تاجيكها نفوذ
.بودند رسيده
كه چرا زد سرباز گفتوگوها در حضور ادامه از بن نشست برگزاري حاشيه در عبدالقدير
رعايت و تناسب فقدان به اعتراض در و است نشده لحاظ قدرت در پشتونها سهم داشت اعتقاد
.كرد اجتناب بن گفتوگوهاي در حضور از پشتونها قومي جمعيتي ، نقش
روستاهاي از يكي به آمريكايي هواپيماهاي حمله از پس روز چند تنها عبدالقدير به حمله
وصول به را آن آمريكايي نيروهاي كه روستا به مذكور حمله در.شد حادث اوروزگان ولايت
.شدند مجروح نيز نفر هفتاد و يكصد و كشته تن پنجاه حدود ميكنند مرتبط غلط اطلاعات
.است بوده طالبان رهبر عمر ، ملامحمد زادگاه مذكور روستاي كه آمد اخبار در بعدها
اينكه تصور با گلوله شليك صداي رسيدن گوش به دنبال به كردند ادعا آمريكايي نيروهاي
ضمن در آنكه حال داشتهاند اعزام آن بمباران براي را هواپيماها است تكوين حال در شورشي
چند مراسم در حاضران قديمي ، سنت يك براساس بود جريان در روستا اين در كه عروسياي مجلس
زادگاه به آمريكايي هواپيماهاي حمله از پس ساعت از 48 كمتر.بودند كرده شليك تير
استريت وال آمريكايي روزنامه خبرنگار پرل دانيل قتل ماجراي يك شماره مظنون عمر ، ملامحمد
سوي از كه اطلاعيهاي انتشار با است جريان در وي اتهام به رسيدگي دادگاه كه ژورنال
سپتامبر يازدهم در آنچه مستحق را آمريكا گرفت قرار رسانهها اختيار در وي وكيلمدافع
سعيد پيام اين در".است راه در بيشتري حوادث":داد هشدار كشور اين به و دانست شد حادث
حمله و فلسطيني نواحي در اسرائيليها سركوبگرانه عمليات داد هشدار آمريكا به همچنين
موجبات غيرنظاميان عام قتل و افغانستان در روستايي به كشور اين هواپيماهاي گذشته دوشنبه
و پاكستانيتبار كه سعيد.آورد خواهد فراهم را كشور اين به نسبت انزجار و خشم افزايش
در تحصيل حال در لندن دانشگاههاي از يكي در بازداشتاش از قبل مدتي تا است انگليس تبعه
.است بوده اقتصاد رشته
خطوط هواپيماي فروند يك ربودن از پس و دسامبر 1999 در كه بود زندانياي سه از يكي او
.شد آزاد هند زندانهاي از گروگانها آزادي ازاي در قندهار بر آن انتقال و هند مسافري
هند در غرب اتباع ربودن جرم به را سعيد هند امنيتي نيروهاي سال 1994 در و آن از پيش
پرل قتل در دخالت منكر ابتدا در بازداشتاش از پس انگليسي تبعه اين.بودند كرده بازداشت
تنها كه چرا برانگيخت را همگان تعجب او از نقل به جمعه روز بيانيه انتشار اما بود شده
به را ميكنند پيروي كشور اين از كه آناني و آمريكا او عبدالقدير ترور از قبل روز يك
.بود كرده تهديد انتقامجويي و حمله
رساند چاپ به عبدالقدير ترور از بعد روز كه مقالهاي در پست واشنگتن آمريكايي روزنامه
اوروزگان ، روستاي به آمريكا هواپيماهاي حمله تلافي به عبدالقدير ترور احتمال طرح ضمن
اشغال و طالبان سقوط از پس.است كرده مطرح نيز را عبدالقدير از انتقامجويي گزينه
جنگسالاران برخي مخالفت با او عبدالقدير ، نيروهاي توسط ننگرهار ولايت مركز جلالآباد ،
قد او برابر در علي و خان زمان خصوصا و شد روبهرو استان اين بر او كنترل با
پايان به مخالفان سركوب با كه پيوست وقوع به نيز پراكندهاي درگيريهاي كه برافراشتند
.باشد بوده او قتل دليل گذشته خصومتهاي همان بسا چه و رسيد
دهه 90 اوايل در ننگرهار در فرمانداريش زمان در ميشود گفته كه عبدالقدير آنكه ديگر
بانيان از اخير ماههاي طي بوده خارج به آن قاچاق و ترياك توليد اصلي حاميان از ميلادي
و كشاورزان شديد مخالفت با او اظهارات كه بوده ناحيه اين در جايگزين كشت طرح اصلي
و او حامل خودروي.برانگيخت را آنان خشم و شد روبهرو مخدر مواد قاچاق دستاندركاران
جلالآباد عازم جايگزين كشت طرح مورد در گفتوگو براي كه هنگامي آوريل نهم فهيم ، محمد
عبدالقدير.بردند در به سالم جان حمله اين از دو هر كه گرفت قرار موشكي حمله هدف بودند
افزايش نگران آنان بلكه نبوده او ترور نفس آمريكا و غرب براي مهم نكته اما رسيد قتل به
دليل همين به شايد و هستند كشور اين در هرجومرج گسترش احتمال و افغانستان در ناآرامي
كه چرا كنند اجتناب ترور اين به مربوط تحقيقات در مشاركت از گرفتند تصميم آمريكائيان
.سپرد آنها خود به ملت اين قومي روابط توي هزار در را افغانها مصالح كه است بهتر
ميانه آسياي به ورود راه
رازاني احسان:مترجم
هر.است داده تغيير خاورميانه در را قوا موازنه تركيه و اسرائيل ميان روزافزون اتحاد
اهميت به توجه با خصوص به ;كنند نفوذ اعمال ميانه آسياي بر تلاشند در شديدا كشور دو
.منطقه اين انرژي منابع
تركيه مركز در آمريكا و تركيه اسرائيل ، هوايي نيروهاي توسط اخيرا كه نظامي مانورهاي
.است شده برگزار كشور سه اين وسيله به تاكنون كه بود هوايي رزمي نمايش اولين شد انجام
.است گسترش حال در پيوسته تركيه و اسرائيل ميان اتحاد دامنه كه ميدهد نشان مانورها اين
منابع كه كشورهايي شده ، كشيده نيز ميانه آسياي جمهوريهاي به همچنين اتحاد اين
.ميآيد حساب به ژئواستراتژيك گرانبهاي گنج يك جديد قرن در انرژيشان
دريايي رزمايش سه سال 1996 ، در نظامي همكاري توافقنامههاي سري يك امضاي از پس كشور سه
يكديگر هوايي حريم در ترك و اسرائيلي اف 16 خلبانان.كردند اجرا مديترانه شرق در كوچك
"آناتولي عقاب" عنوان تحت ژوئن ماه هوايي مانور همه اين با.پرداختند تمرين به
اين از نشان و دادهاند انجام تاكنون كشورها اين كه است بوده مشتركي عمليات بزرگترين
.است انتظار مورد آينده در جاهطلبانه بيشتر اهداف با مانورهايي كه دارد
نفتكش هواپيماي دو اف 16 ، فروند با 10 اسرائيل هواپيما ، فروند با 46 تركيه هوايي نيروي
كيسه.كردند شركت رزمايش اين در اف 16 فروند با 6 متحده ايالات و هليكوپتر چندين و
صورت آنكارا جنوب كيلومتري در 250 واقع كونيا هوايي پايگاه در نيروها تجهيز و آرايش
ميداد پوشش را كونيا شهر شرق از كيلومتر هزار كه 20 آموزشي جديد منطقه در مانور و گرفت
.رسيد انجام به
.شود تبديل ساليانه رويداد يك به آناتولي عقاب مانور كه ميرود انتظار
سه ايننيستند خوبي خبرهاي سوريه و عراق ايران ، براي شد گفته كه مطالبي از كدام هيچ
الهام اقدامي را مزبور مانور ميكنند ، خطر احساس تركيه و اسرائيل اتحاد از كه كشور
آنان محاصره و احاطه آناتولي عقاب هدف كه ميكنند احساس و دانسته متحده ايالات از گرفته
عميقي سوءظن با كشورها اين به اسرائيل مانند است هممرز كشور سه اين با كه تركيه.است
و شهاب دوربرد موشكهاي ساخت در تهران برنامههاي مورد در خصوص به ترك مقامات.مينگرد
در مشترك نگراني.هستند دلواپس جمعي انهدام سلاحهاي توسعه براي عراق مخفيانه تلاشهاي
قدرتهاي نيرومندترين كه را غيرعرب دولت اين كه است ديگري مسئله اسلامي بنيادگرايي مورد
.ميزند پيوند هم به هستند منطقه در نظامي
:قوا موازنه در تغيير
نميآيد حساب به آن سنتي معناي به نظامي اتحاد اسرائيل و تركيه توافقات اينكه عليرغم
به ديگري جنگهاي در دخالت يا متقابل دفاع براي مشخصي تعهد هيچ توافقات اين در كه چرا _
به خاورميانه بيثبات منطقه در آمريكا متحد دو اين ميان حسنه روابط _ نميخورد چشم
دو اين منطقهاي جايگاه تقويت و بازدارندگي قابليتهاي افزايش.دارد سنگيني بار روشني
كردهاند تاكيد كشور دو هر.است ساخته تغيير دستخوش را خاورميانه در قوا موازانه كشور ،
روشن حال اين با اما.نيست ديگري كشور هيچ تهديد فيمابين روابط گسترش از آنها قصد كه
همكاري چنان كه چالشهايي مورد در تا داشت خواهد نياز منطقهاي گروه يا كشور هر كه است
Yitzgak اسرائيل سابق دفاع وزير.بيانديشد چندان دو آورد وجود به است ممكن چشمگيري
را دستانمان ما وقتي":كرد روشن بسيار سال 1998 در اظهاراتش در را مسئله اين Mordchai
استراتژيك روابطي ما روابط... آورد ، خواهيم وجود به قدرتمند مشت يك كنيم گره هم در
".است
موضع.ميباشد توجه خور در نكتهاي سال 1998 در سوريه مرزهاي به تركيه نظامي موضعگيري
حمايت از كه شود مجبور گشته محصور اسرائيل و تركيه ميان كه سوريه شد باعث كشور اين
حزب رهبر از سوريه حمايتهاي قطع.بردارد دست اوجالان عبدالله فرماندهي تحت جداييطلبان
عدهاي).انجاميد كنيا در فوريه 1999 در اوجالان دستگيري به (ك ك پ) كردستان كارگران
اين به (.داشتهاند موثري نقش وي دستگيري در اسرائيل اطلاعاتي سرويسهاي كه معتقدند
حالي در.داد دست از فرات آب سر بر تركيه مقابل در را خود فشار اهرم تنها سوريه ترتيب
.كرد اعمال عراق و سوريه آب تامين براي بيشتري محدوديتهاي نيز تركيه سو آن از كه
سازد ، مستقر قبرس شده تقسيم جزيره در را خود ضدهوايي موشكهاي داشت قصد يونان كه زماني
ميشود گفته.ساخت متوقف را كشور آن دسامبر 1998 در تركيه سوي از نظامي اقدام به تهديد
اين.ديدهاند موشكي سايتهاي انهدام براي آموزشهايي Negev صحراي در ترك خلبانان كه
در سوريه به را سختي ضربات سال 1982 در توانستند آن توسعه با اسرائيليها كه است تكنيكي
مطالعات مركز مدير بار اين افرايم كه گونه همان.آورند وارد لبنان Bekaa Vally
هوايي حريم در اسرائيل جنگي هواپيماهاي پرواز است كرده اشاره سادات _ بگين استراتژيك
از موشكي حملات مقابل در را كشور اين بازدارندگي قدرت عراق و ايران مرزهاي نزديك تركيه
آن با را خود اسرائيل كه است خطري بزرگترين موشكي حمله.است داده افزايش دشمنانش سوي
ميگيرد صورت آنها در هوايي برخوردهاي كه فواصلي چه هر:ميگويد بار اين.ميداند مواجه
او.بود خواهد بيشتر تسليحاتي چنان با مقابله براي اسرائيل هوايي نيروي شانس باشد كمتر
اظهار متحده ايالات در تركيه سفير فوريه 1998 در عراق بحران خلال در كه ميدهد ادامه
حملات تلافي براي اسرائيل به كه است مسئله اين بررسي سرگرم متبوعش كشور كه بود كرده
.بدهد را تركيه هوايي حريم از استفاده اجازه عراق موشكي
دارد ادامه
اسراف شفافيت و آمريكا
سياسي يادداشت
دهشيار حسين دكتر
اين ميآيد چشم به جهاني صحنه در ملموستر گونهاي به و هميشه از بيش امروزه آنچه
در حاكم ترتيبات در خود موقعيت به توجه با كشورها كه است گريز چالش و حاضر هميشه واقعيت
موقعيت اينكه درك براي.ميدهند شكل را خود رفتار نظامي و اقتصادي سياسي ، حيطههاي
به توجه.كرد جهاني صحنه در قدرت به معطوف را توجه بايد ميشود تعيين چگونه كشورها
به آمريكا رفتار و عملكرد چرا كه ميباشد اين نمايانگر وضوح طور به كه است قدرت مقوله
دهه يك از بيش طول در آمريكا سياست.است هضم غيرقابل بسياري براي سلطهگر كشور عنوان
مقايسه مقام در خود قدرت ميزان به توجه با آمريكا كه است اين نشاندهنده خوبي به گذشته
.است داده قوام و شكل را خود سياستهاي است متفاوتتر بسيار سطحي در كه كشورها ديگر با
شفاف براي كه چرا است آورده وجود به كشور اين براي اهداف حيطه در شفافيت آمريكا ، قدرت
قدرت اين و ميباشد هدفها پيادهسازي براي ابزاري به نياز خارجي سياست محدوده در بودن
امكانپذير را شفافيت خود ، اين كه ميدهد قرار اختيار در را نياز مورد ابزار كه است
اين به توجه با آمريكا خارجي سياست بوش واكر هربرت جورج رسيدن قدرت به زمان از.ميسازد
.است بوده برخوردار فراوانتري نسبي شفافيت از واقعيت
فرصت كه ساخته دگرگون نحوي به را قدرت الگوهاي شوروي جماهير اتحاد فروپاشي و اضمحلال
خود خارجي سياست در را قدرت بر مبتني تحميل كه داده قرار آمريكا اختيار در را لازم
كشورهاي دغدغههاي به توجه كمترين با را خود خواستهاي بيان در لهجه صراحت و كند دنبال
توجيه يك كه است اين نيت هم قدرتها ديگر خواستهاي به توجه صورت در و برد كار به ديگر
آنها نگرانيهاي از چيزي تنها نه كه شود ارائه آنها به شده ترسيم منافع بر استوار
دهه يك از بيش در كه شفافيتي.كرد خواهد مشهود بيشتر را آنها ناتواني بلكه كاست ، نخواهد
كشور اين قدرت از برخاسته ميخورد ، چشم به آمريكا خارجي سياست جهتگيريهاي در گذشته
و صراحت به سفيد كاخ رز باغ در فلسطين براي آمريكا سياست بيان در بوش دبليو جورجاست
از كه عرفات براي جانشيني تا شود برگزار ميبايستي جديد انتخابات كه كرد اعلام قاطعيت
شود تدوين فلسطين براي هم جديدي اساسي قانون ضمن در و گردد تعيين نيست مطلوب آمريكا نظر
بازسازي سيا رئيس تنت آقاي رهنمودهاي و الگوها براساس امنيتي تشكيلات اينكه نهايت در و
تكليف تعيين تحكم كمال با فلسطين مردم براي آمريكا رهبر واقع در سخنان اين با شود ،
قدرت اين كه چراكرد مخالفت او پيشنهادات كليت با علنا هم رهبري و كشوري كمتر و ميكند
در محققا كه كشور اين رهبر سخنان محتواي نه ميدهد وزن پيشنهاد اين به كه است آمريكا
رهبر بركناري و پاناما كشور در آمريكايي سربازان حضور.نميباشد فلسطين مردم منافع جهت
.خارجي سياست در شفافيت بر بود واضحي آغاز مخدر مواد قاچاق در داشتن دست جرم به كشور اين
مجري و آمريكا مركزي اطلاعات سازمان ماموران از يكي نورييگا كه رسيد فرا زماني
آمريكا اهداف جهت در حضورش ديگر پاناما رئيسجمهور مقام در منطقه در كشور اين سياستهاي
تصميمگيري به قاطعيت و شفافيت با آمريكا كه است زماني برهه اين در و نداشت بر در ثمري
ميامي در زندان به و كنار بر را او نظامي قدرت از استفاده با و پرداخت پاناما مردم براي
بايد كه هستند پاناما مردم اين وستفالي سنت از برخاسته اصول براساس كه حالي در.فرستاد
هيچ مورد اين در هم دولتي هيچ.شمالي قدرتمند دولت نه بگيرند تصميم نورييگا مورد در
تنها نه قدرت.نياورد عمل به نورييگا از آشكار حمايت و آمريكا با عملياي مخالفت
منيچن خط قدرت صاحب كشور كه ميشود سبب بلكه ميآورد وجود به را اهداف حيطه در شفافيت
و خير بين پايانناپذير و مداوم كشمكش يك كه است استوار مبنا اين بر خط اين.دهد شكل را
تمامي از استفاده با و قوا تمامي با كه دارد عهده بر را وظيفه اين خير و دارد وجود شر
با جنگ در شن در خط كه زماني.بپردازد نبرد به شر با ميدهد تشخيص صلاح كه طور آن وسايل
تصرف كه كرد اعلام كشور اين و شد كشيده آمريكا رئيسجمهور يكمين و چهل وسيله به عراق
خير عامل كه بود اين بيانگر آمريكا واقع در نيست ، آمريكا قبول قابل عراق وسيله به كويت
منافع تامين براي آمريكا كه است راستا اين در و است دموكراسي و آزادي مدافع و جهان در
منطقهاي در ثبات حفظ و سعودي عربستان و كويت نفتي منابع به كنترل تداوم همانا كه خود
از است وستفالي منطق از برخاسته كه كويت ملي حاكميت تداوم به كمك در تلاش پوشش در و است
سرباز هزار يكصد به نزديك و ريخت فرو بمب هفتهها شر تماميتي عنوان به عراق بر آسمان
را بينالمللي نظام آمريكا رهبران امروزه.درآورد پاي از مرگ جاده و كويت قتلگاه در را
تقابل اين چارچوب در را مشكلات و معضلات اكثر و دادهاند جهت شر و خير قالب در كاملا
به آگاهي و خود فزاينده قدرت به توجه با آمريكا افغانستان ، جنگ درميكشند تصوير به
هستند خود مردم بين در بلكه جهاني سطح در تنها نه مشروعيت فاقد طالبان كه مسئله اين
حركت يك قالب در را افغانستان به نظامي حمله شر ، عليه بر خير استدلال از استفاده
وجود وسط خط نبرد اين در كه كردند اعلام لهجه صراحت با و ساختند پياده انساندوستانه
بر خير نبرد اين در بلكه بردارند قدم سياست خاكستري حاشيه در نميتوانند كشورها و ندارد
هنگامي تنها منطقي چنين اينهستند كشور اين عليه بر يا و هستند آمريكا با يا شر ، عليه
كمتر كه دارد اين از فراوان خاطر اطمينان آن اعلانكننده كشور كه است كردن پياده قابل
محدود گزينه اين بوش دبليو جورج.باشد تعارض نشانگر كه داشت برخواهد گام جهتي در كشوري
كه بود مطمئن وضوح به آمريكا قدرت به توجه با كه چرا داد قرار جهان كشورهاي برابر در را
.گرفت خواهد قرار آمريكا چپ طرف در كشور اين سياستهاي و منطق مخالف چند هر كشوري كمتر
است داده قرار خود خارجي سياست الگوي را خير جبهه رهبري و شفافيت سياست امروزه آمريكا
ضعيف كشور.است دارا را خير جبهه رهبري توانايي و بودن شفاف فرصت كشور اين فقط كه چرا
عهده به را خير جبهه رهبري نميتواند و ندارد را آن ابزار چون باشد شفاف نميتواند
خير و داشتن شفافيت ، الزام.كند اعمال را آن قدرت ضعف جهت به نميتواند چون باشد داشته
دنبال به را منافع دادن دست از و شكست ضد دنبال به ضعف كه طور همان و است قدرت بودن
.دارد
سياستمدار نگاه
صلح بدون پيروزي
*فريدمان جي ساموئل
عبادتي عليرضا:ترجمه
قدس اشغالگر رژيم رفتارهاي توجيه درصدد كه است يهودي محققان تلاش از نمونهاي زير متن
عمومي جهتدهيافكار در سعي دست اين از مقالاتي نوشتن با محققان اين ;خاورميانهاند در
.دارند
****
وقت كابينه "روزه شش جنگ" در پيروزي از بعد هفته يك از كمتر سال 1967 ، ژوئن نوزدهم
از مربع مايل هزار دو و چهل مورد در را ملي سياست مدت كوتاهترين در كه بود موظف
.كند تعيين بود ، آورده در خود اشغال به اسرائيل كه عرب سرزمينهاي
بيثباتي بازگشت احتمال دفع براي و پيروزي از ناشي غرور بر آمدن فائق براي كابينه اين
بلنديهاي و مصر به را سينا جزيره شبه گرفت تصميم راي يك اختلاف با دولت امنيت ، عدم و
وقت نخستوزير اشكول لوي بعد ، ماه چندگرداند باز صلح پيمان ازاي در سوريه به را جولان
در متخاصم غير و خودگردان دولت يك خواهان فلسطينيها كه بود رسيده باور اين به اسرائيل ،
آمريكا وقت رئيسجمهور جانسون ليندون براي اشكول سال 1968 اوايل در.هستند باختري كرانه
براي كه پيروزمندي يك نقش با حتي ندارم ، را لافزن پيروز يك حس وجه هيچ به من":نوشت
يك از نجات حس است حاكم من بر اكنون كه حسي تنها نيامدهام ، ميدان به ميكند تلاش صلح
.ميكنيم شكر را خداي آن بابت و گذاشتيم سر پشت گذشته ماه در كه است بزرگ مصيبت و بلا
كه كساني ميان وقار با توام صلحي است ، همسايگان با صلح ايجاد معطوف من امروز افكار تمام
".برابرند هم با
ارمغان به صلحي پيروزي اين اما افتاده اتفاق پيروزي كه بود روشن زمان همان از اما
معرفي عرب سران سوي از را بزرگ "نه" سه سال 1967 سپتامبر در خارطوم اجلاس.است نياورده
با گفتوگو به نه و اسرائيل و اعراب ميان صلح به نه اسرائيل ، يافتن رسميت به نه:كرد
هم عرفات سويي از.پرداخت اسرائيل ارتش بازسازي به سابق شوروي جماهير اتحاد.اسرائيل
.كرد معرفي زور راه از اسرائيل اشغال از فلسطين آزادي را هدف تنها
به و كرده بررسي "جنگ روز شش" كتاب در تفصيل به را شده ياد وقايع بياورن مايكل
بحران يك به كتاب اين در گرچهاست پرداخته آن ديپلماتيك و نظامي _ تاريخي جنبههاي
اين بر واقع در اما است شده پرداخته پيش سال پنج و سي در زماني خاص برهه يك در ويژه
به سال 1967 وقايع به تاريخدان يك اگر."است مقدمه گذشته" كه ميگذارد صحه حكيمانه جمله
وقايع آن كه يافت خواهد انكار غيرقابل را نكته اين كند نگاه تاريخي رويداد يك عنوان
آمريكايي يهودي مورخ يك اورن.دارند خاورميانه در كنوني وقايع به نزديكي بسيار ارتباط
در اكنون و رابين اسحاق دولت در گذشته در و كرده تحصيل آمريكا پرينستون در كه است تبار
كه نيست اين من قصد":ميشود آغاز جمله اين با كتاب اين.دارد و داشته فعاليت شالم مركز
".است طرف كدام با حق جنگ ، در كنم ثابت
پرداخته موانعي به عقايد اثبات و رد يا پيشداوريها به پرداختن جاي به كتاب اين در او
است ديگري نوع از سنتي تاريخنگاري به او نگاه.آمد فائق آنها بر بايد او نظر از كه است
مورد در متفاوت روايتهاي با كه رويدادي از "حقيقت يك فقط" كشيدن بيرون وي نظر از و
.است غيرممكن دارد ، وجود اسرائيل و اعراب بحران
ايالات آرشيوهاي در كه اطلاعاتي به اسرائيلي ، شده طبقهبندي اسناد به اورن كتاب اين در
مصاحبههايي با آن تلفيق با و كرده مراجعه دارد وجود سابق شوروي جماهير اتحاد و متحده
.است كرده ايجاد توجه درخور مجموعهاي رسانده انجام به اردن و سوريه مصر ، در كه
غيرقابل و تصادفي جنگي است ، كرده ارائه اسرائيل و اعراب جنگ از اورن كه كلي تصوير
اورن مثال عنوان به.است پرداخته روزه شش جنگ از پيش وقايع به كتاب از نيمياست اجتناب
به را حسين شاه پيام موقع به كه ميكند ردگيري را آمريكايي ديپلمات يك مسامحه كتابش در
سال در باختري كرانه در سامو به اسرائيل حمله بروز مانع و نميرساند اسرائيلي رهبران
حمله با را خود و بود فرستاده آشتي پيام كه حسين شاه شد باعث مسامحه اين.نميشود 1966
در كه شويم قايل اين به اگر.شود اسرائيل عليه واكنش به مجبور ميديد مواجه اسرائيل
ره تحليلگران و منتقدان از بسياري مانند نميداد ، روي جنگ مسامحهاي چنين وقوع عدم صورت
اورن كلي نظر از كه چرا.كردهايم معرفي نادرست نيز را كتاب اين و پيمودهايم خطا به
كردهاند بازي نقش اعراب ميان رقابت ايجاد در سرد ، جنگ قدرتهاي چگونه كه است داده نشان
و راند بيرون سينا از را ملل سازمان سربازان مصر وقت رئيسجمهور عبدالناصر جمال چگونه و
اشكول.بست اسرائيلي كشتيهاي بر را تيران تنگه و برد مكان آن به را خود نظامي نيروهاي
ملل سازمان و متحده ايالات فشارهاي بر ميبايست سو يك از بود گرفته قرار دوراهي ميان
مصر شكست و ميكرد پيشدستي نظامي حمله در شود دير آنكه از پيش بايد سويي از و آيد فائق
اعراب كه بود نرسيده باور اين به...اشكول":است آمده كتاب اين در.ميآورد فراهم را
غيرقابل حقيقت اين اما ميآمد نظر به شكستناپذير اسرائيل ارتش گرچه هستند جنگ خواهان
اين از ناچيزي بخش كه دهد نشان دارد قصد اورن ".است آسيبپذير اسرائيل كه بود انكار
هنگام در درست بيتالمقدس شرق و جولان بلنديهاي تسخير.بود شده طراحي قبل از پيروزي ،
پيروزي.پيوست وقوع به اسرائيلي سياسي و نظامي مقامهاي ميان در شديد اختلافهاي
اعراب حد از بيش وحشت و خودفريبي دليل به بيشتر بلكه نبود شكستناپذيري دليل به اسرائيل
ناصر زمان همان در اما جنگيدند بهتر همه از اردني نيروهاي گرچه.پذيرفت صورت
پيروزيهاي از سخن (سوريه رئيسجمهور) اسد حافظ و (اردن شاه) حسين (مصر رئيسجمهور)
بودند ، روبهرو شكست با جنگ ميدان در آنان سربازان كه حالي در ميزدند را سربازانشان
.كردند توجيه خود عمومي افكار ميان در را خود شكست اعراب
:پينوشت
در را خود سياسي مقايسههاي كه است كلمبيا دانشگاه روزنامهنگاري استاد فريدمان ساموئل
.ميرساند چاپ به نيوزدي
نيوزدي منبع
كور دشمني براي مردم قتلعام
وب جيسون
جماليان شهرام:ترجمه
شورشيان سوي از آن دورتادور كه ايستادهاند مزرعهاي وسط استخواني و جوان زنداني دو
و داده دست از گلوله اصابت اثر بر را انگشتش دو اين از يكي.است شده محاصره ماركسيست
.است شده قطع مچ ناحيه از نيز دوم نفر دست
نيروهاي" گروه اعضاي از را خود بازوبند بستن با تا خواستهاند نفر دو اين از شورشيان
متحد نيروهاي.دهند پاسخ خبرنگاري سوالات به و كرده معرفي (AUC) "كلمبيا دفاعي متحد
.ميكند همكاري دولت با شورشيان سركوبي براي كه راستگراست گروهي كلمبيا دفاعي
استان در شورشيان مخفي اردوگاه به را خود اسير دو اين با گفتوگو براي كه خبرنگار
را غيرنظامي مردم (AUC اعضاي) آنها آيا":ميپرسد است رسانده كلمبيا شرق در "آروكا"
دو از يكي _ راموس لوئيس "دارد؟ حقيقت گروه اين سوي از عادي مردم قتلعام آيا ميكشند؟
نظر بهميلرزد صدايش "نكرديم را كارها اين از هيچيك ما.نه":ميدهد پاسخ _ زنداني
كاملا كه ميزند حرفهايي بعد دقيقه چندبفهمد را سوالات نميتواند درستي به ميرسد
مردم و ميگرديم كشور در ما":ميگويد سرانجام راموس.دارد تضاد اوليهاش گفتههاي با
يك مانند او صورت ولي ميشوند شكسته او كلام در عبارات و جملات ".ميكنيم قتلعام را
.است بيروح چوب تكه
كه ميزند حرفهايي يا و ميگويد را حقيقت وي آيا كه نيست آسان موضوع اين فهميدن
و وي از (ELN) ملي آزاديبخش ارتش شورشيان.بشنوند دارند دوست شورشيان كه است چيزهايي
متحد نيروهاي شبهنظاميان بگويند خبرنگاران به كه خواستهاند "ديوس ميلان نفتالي" رفيقش
دو.دارند عهده به را غيرنظامي مردم كشتار كار كشور اين ارتش دستور بنابر كلمبيا دفاعي
ترور غيرمسلح مردم از نفر دهها آن طي كه ميآورند ميان به سخن عملياتي از زنداني
به كشتارها اين در دو اين گفته به كه ميرانند زبان به را سربازاني نام آنان و شدهاند ،
.دهند ارائه مدركي خود مدعاي اثبات براي نميتوانند اسير دو اين.پرداختهاند ياريشان
تنها ميكند عنوان و كرده تكذيب را اتهامات اين ارتش سخنگوي مصاحبه ، اين از پس روز چند
:گفت مورد اين در وي.گرفت جدي را اتهامات گونه اين ميتوان بيشتر اطلاعات كسب صورت در
شكنجه از عبارات اين گفتن به اسير دو اين كردن وادار براي آنها آيا نميدانيم ما"
شورشيان با AUC گروه آنكه وجود با ".بردهاند كار به ديگري ترفند يا كردهاند استفاده
خشونتبار و بيرحمانه روشهاي اتخاذ دليل به گروه اين بدنامي است ، جنگ حال در كلمبيا
تكذيب را آن به ارتباط هرگونه و كرده اعلام غيرقانوني را گروه اين دولت كه است شده باعث
اين با نزديكي همكاري ارتش عناصر از برخي كه ميدهد نشان امر شواهد اماكند
كشور اين نظاميان از عدهاي كه است كرده اعلام تازگي به كلمبيا ارتش.دارند شبهنظاميان
نيز كلمبيا كل دادستانشد خواهند محاكمه زودي به و شده دستگير AUC با ارتباط دليل به
رهبران با آروكا استان در مستقر سربازان ارتباط مورد در را تحقيقاتي كرده اعلام اخيرا
.داد خواهد انجام AUC
مرگ كام به را كشور اين غيرنظامي مردم از تن هزاران ساله هر كلمبيا ساله داخلي 38 جنگ
هممرز ونزوئلا با كه آروكا نفتخيز استان كلمبيا ، مختلف استانهاي ميان از.ميكشاند
و طرف يك از كلمبيا دفاعي متحد نيروهاي و ارتش نظامي درگيريهاي صحنه همواره است
براي ميگويند ملي آزاديبخش ارتش شورشياناست بوده ديگر سويي از ماركسيست شورشيان
اجتماعي عدالت برقراري زمان تا و بردهاند سلاح به دست كشور اين در سوسياليستي اصلاحات
قرار معدودي بسيار عده اختيار در كشور ثروت كلمبيا در.داشت برنخواهند مبارزه از دست
معمولا كه _ ميبرند كار به خود اهداف پيشبرد براي شورشيان كه روشي حال اين با.دارد
از دستكمي كشتار و بيرحمي در كه AUC شبهنظاميان شده باعث _ است باجخواهي و آدمدزدي
اين اوليه اهداف كه است شده باعث زمان گذشت.كنند علم قد آنان مقابل در ندارند شورشيان
در (فارك) كلمبيا انقلابي مسلح نيروهاي و AUC گروه دو هر.شود سپرده فراموشي به گروهها
.هستند كلان ثروتهاي آوردن دست به پي در كوكائين ويژه به مخدر مواد تجارت با حاضر حال
كه هنگامي.ندارند درگيريها علت از صحيحي اطلاع گروهها اين اعضاي از بسياري ظاهرا
فساد اين":داد جواب مكث مدتي از پس وي شد ، خواسته توضيح باره اين در ديوس ميلان از
".هستند مقصر شبهنظاميان و مخدر مواد قاچاقچيان.كلمبياست در بزرگي
دو اين آيا كه دارد وجود شك اين هنوز.است مشكلي بسيار كار كلمبيا در حقيقت به بردن پي
.است ديگري چيز واقعيت يا و هستند AUC اعضاي از واقعا نفر
شدن گرفته اسارت به چگونگي كه رويتر خبرنگاران به ويدئويي نوار يك نمايش با شورشيان
نوار ، از بخشي در.كنند جلب را آنان اعتماد ميكنند سعي ميدهد نشان را نفر دو اين
.درميآيد شورشيان اسارت به گرفته ديگري دست با را خونينش دست كه حالي در ديوس ميلان
زنده بگويي ، ما به را چيز همه اگر":ميگويد ندارد قرار دوربين زاويه در كه شخصي
از و افتاده زمين روي راموس ديگري ، صحنه در "ميشوي كشته اينصورت غير در.ميماني
ميكنند سعي اوليه كمكهاي از استفاده با و ميرسند راه از شورشيان.ميپيچد خود به درد
به را شبهنظاميان معمولا شورشيان.آوردهاند شانس ديوس ميلان و راموس.كنند كمك او به
را آنها سرخ صليب طريق از گرفتهاند تصميم شورشيان ماه ، سه گذشت از پس.نميگيرند اسارت
در اسيران كردن آزاد كه دارند عقيده آنان.بفرستند _ اروپا در احتمالا _ ديگري كشور به
.شود فاش شورشيان اختفاي محل است ممكن زيرا بود خواهد خطرناك بسيار كلمبيا
تعهد نشانه اسير دو اين آزادي كه ميكند ادعا ملي آزاديبخش ارتش فرماندهان از يكي
اين باجخواهي و آدمربايي اتهام هرگونه همچنين وياست انساندوستانه اصول به شورشيان
.ميداند كذب را گذشته در گروه
سالهاي طي.كرد خواهد كمك كلمبيا دولت نزد شورشيان وجهه بهبود به زندانيان اين آزادي
و داشته دنبال به را گروه اين تضعيف شورشيان ، به AUC شبهنظاميان و ارتش حملات اخير
فعلي رئيسجمهور پاسترانا آندرس.بيايند كنار كشور اين دولت با ميكنند سعي آنان اكنون
تحليلگران و درآورد تعليق حالت به را شورشيان با صلح گفتوگوهاي گذشته خردادماه كلمبيا
قدرت گرفتن دست به از پس كشور اين منتخب رئيسجمهور يوريب آلوارو كه دارند عقيده سياسي
.گرفت خواهد سر از را صلح مذاكرات امسال مردادماه در
رويتر:منبع
است درآمده ملي آزاديبخش ارتش اسارت به كه(راست)كلمبيا دفاعي متحد نيروهاي از يكي
ملي آزاديبخش ارتش
شكل سال 1963 در كوبا انقلاب تاثير تحت كه است چريكي گروهي كلمبيا ملي آزاديبخش ارتش
و ميربايد را بزرگ شركتهاي خارجي كاركنان يكبار وقت چند هر شورشي گروه اين.گرفت
بيگاه و گاه ملي آزاديبخش ارتش.ميكند كلان باجخواهيهاي آنان آزادي براي
خسارات تاكنون كه طوري به ميدهد ، قرار خود حملات آماج را كشور نفت صنعت زيرساختهاي
را ترياك و كوكائين مزارع صاحبان گروه اين.است كرده وارد نفت انتقال خطوط به را هنگفتي
اين بردن بين از براي دولت تلاشهاي برابر در و ميكند مجبور "حفاظت حق" پرداخت به
_ بار سه تاكنون ملي آزاديبخش ارتش شورشيان.ميزند مسلحانه حمله و خشونت به دست مزارع
اما نشسته مذاكره ميز پاي آتشبس اجراي منظور به دولت با و 2002 سالهاي 1992 ، 1998 در
.است نشده حاصل گفتوگوها اين از ننتيجهاي تاكنون
اصلاحات حسرت سال 54;كلمبيا
بيرجندي فاضلي
گايتان اليسر خورخه
سرشناس سياسي شخصيت گايتان اليسر خورخه مسلحي مرد سال 1948 آوريل روز 9 بعدازظهر
و مشهور سياستمدار گايتاندرآورد پاي از گلوله ضرب به بوگوتا در خياباني در را كلمبيا
را او برهنه جنازه و كشته را مسلح قاتل ديگر مردم او قتل از پس ساعاتي و بود پرطرفداري
چرا و بود كه قاتل نميداند كسي شده كه هم امروز تا اما.بودند گردانده خيابانها در
جمهوري رياست به اگر و بود بزرگي مصلح گايتان:است معلوم نكته يك.كشت را گايتان
انحصار _ حزبي دو سياسي نظام به دادن پايان و ارضي اصلاحات بر مبني وعدههايش ميرسيد
در كه منافعي و ميساخت محقق را _ ليبرال و محافظهكار حزب دو سران دست در قدرت دايمي
.نبود مبهم چندان امر نفس پس.ميزد برهم را داشت دوام و گرفته شكل قرن يك از متجاوز طول
****
او.گرفت را ماجرا دنبال پدر قتل روز از كه آنهاست از يكي گايتان ، دختر گلورياگايتان ،
شده ساله كه 64 تاكنون روز آن از و نداشت بيشتر سال بهاري 10 پرالتهاب بعدازظهر آن در
اليسر خورخه تحقيقاتي بنياد نام به موسسهاي.دارد اسرارآميز قتل آن پي در سر همچنان
پژوهشهاي و تحقيقات سرگرم موسسه آن در و ميكند اداره را آن خود ، كه كرده تاسيس گايتان
:ميگويد روز آن درباره گلوريا.دارد كار دستور در را پدر قتل موضوع جمله از و است سياسي
كه روزي.برميخاست آتش و دود جا هر از و پوشاند را آسمان خاكستر ، كه بود روزي"
".ايستاد باز حركت از ساعت عقربههاي
بنياد در فقط را پدر قاتلان يا قاتل از ردپايي يافتن دنبال به جستوجو و تحقيق گلوريا
اطلاعاتي افسران با كرده ، سفرها متحده ايالات و كوبا به.است نكرده محدود خود تحقيقاتي
داخل در را شده طبقهبندي مدارك و اسناد و كرده گفتوگو و بحث كشورها ديگر و كلمبيا در
نيز گلوريا ميگذرد گايتان قتل از كه سالي در 54.است كرده رو و زير كشورش خارج و
به.است بوده شيلي در آلنده سالوادور دولت در آن و كرده تجربه را سياسي كار از دورهاي
است خواسته آمريكا دولت از گلوريا.است بوده كار سرگرم كلمبيا در خودش بنياد در آن جز
به تاكنون اما.كند تحقيق هم پدرش قتل در واشنگتن احتمالي نقش خصوص در تا دهند اجازه
.است نشده داده مثبتي جواب درخواست ، اين
****
و علل پيرامون مختلفي فرضيههاي قبل سال در 54 بهاري پرالتهاب بعدازظهر آن از
كاستروي فيدل او ، ترور از قبل روز دو.است شده طرح كلمبيا در گايتان قتل انگيزههاي
و كرده مصاحبهاي او با و بود بوگوتا در گايتان با مصاحبه براي كوبايي شورشي جوان جوان ،
را قتل زمينههاي از سرنخي ميتواند بوگوتا در كوبايي شورشگر جوان حضور آيا.بود رفته
او ناتني برادر كه گايتان برادر فرضيهاي ، موجب به.است منفي جواب اين هنوز دهد؟ دست به
برادر شهرت و پيشرفت شاهد آن از بيش تا بود آورده فراهم را او قتل اسباب حسد سر از بوده
.ميگيرد جا يونان كلاسيك تراژديهاي قالب در كه فرضيهاي.نباشد خود شدن فراموش و
و بوده شخصي انگيزههاي بنابر روشن روز در گايتان قتل كه است آن بر نظر را عدهاي
.نميگيرد صورت وضوح اين با محيطي در سياسي ترور كه چرا.نيست بيش سادهاي كينهورزي
از مالامال و مغشوش سياسي جو و ميشود محدود قتل وقوع محل خيابان صحنه به فقط نظريه اين
كرسي بر را سادهاش تحليل تا ميانگارد نديده يا نميبيند را كلمبيا روز آن تيرگي
را گايتان قتل كه رفتند آن راه به پيراموني جوامع اوضاع از تبعيت به هم عدهاي.بنشاند
كار در به معتقدان و يافت رواج كلمبيا در توطئه ادبيات روز آن ازبنگرند توطئه ديده با
تا كه دادند تشكيل را كلمبيا سياسي جو در نحلهاي خارجي ، و داخلي توطئهگران دست بودن
اين پيروان.ميكند استشمام را توطئه بوي عمل هر از و جا هر از و برجاست هم امروز به
و كمونيستها روزي آنها.نياوردهاند دست به ديگري نتيجه سياسي جو كردن كور جز نحله
اثبات براي سندي يا دليلي.شناختهاند گايتان قتل توطئه عامل را سيا سازمان ديگر روزي
اين در گايتان گلوريا.كوفتهاند توطئهگري طبل بر فقط و ندادهاند دست به توطئهها اين
عوامل همدستي با وقت محافظهكار رئيسجمهور پرس اوسپينا ماريانو كه است معتقد ميان
ايالات دولت از كه ادعاست همين اثبات براي او.است رسانده قتل به را پدرش سيا سازمان
چنين اجازه اما.كند تحقيق دوره آن به مربوط مدارك و اسناد در تا ميخواهد اجازه متحده
اين كه آنان.ميورزد اصرار خواستهاش اين بر همچنان او و است نشده داده او به تحقيقي
مستمرش كوشش و بلاتكليفي در گلوريا ماندن كه هستند واقف حتما نميدهند او به را اجازه
و عوامل اگر:ميشود منجر نتيجه يك به تنها دارد را آن آرزوي كه اجازهاي كسب براي
نتيجه اينميشد داده وي به تحقيق اجازه حتما نبود ماجرا اين پشت در آمريكايي برنامه
نگاه در متحده ايالات دولت شوكت بر شدن افزوده آن و است بزرگ منفعتي حائز واشنگتن براي
گايتان گلوريا آنكه از مهمتر است امري تصويرسازي اين.است پيراموني كشور يك مردم
.است نبوده يا بوده سيا سازمان پدرش ترور عامل كه كند اثبات و دهد انجام تحقيقي
****
فارك شورشيان
ناآرامي آبستن اوضاع.دربرگرفت را پايتخت وسيعي شورش رسيد قتل به گايتان آنكه از بعد
ساير به سرعت به شورش.گشت فراهم گايتان قتل با كه داشت نياز تحريك اندكي به فقط و بود
با و ريختند خيابانها به عادي مردم.گرفت بر در را كشور تمام و شد كشيده شهرها
و شدند نزاع وارد هم دهقانان.پرداختند خورد و زد به حاكم محافظهكار قدرت نمايندگان
چريكي گروههاي تشكيل به آنجا در و رفته كوهستانها به زمانه رايج الگوهاي بالطبع
در نفر هزار بر 300 بالغ و كشيد درازا به سال ده مدت به سراسري خشونتهاي.پرداختند
ساله ده خشونت در كه معنوي و مادي امكانات و انساني نيروي مقدار.شدند كشته آن خلال
بوده كلمبيا معاصر تاريخ در دردبار و تامل قابل موضوعات از همواره رفت هدر به كلمبيا
در جاري خشونتبار خوردهاي و زد و بيثباتي ريشه صاحبنظران از بسياري اعتقاد به.است
و گوشه در هم امروزه كه خوردهايي و زد.جست داخلي تاسفبار جنگ همان در بايد را كشور آن
عامل ، سه اين.دارد جريان مخدر مواد قاچاقچيان و چريكها ، دولتي ، عوامل بين كلمبيا كنار
.ميشود تعريف آن اضلاع بين در كلمبيا امروز سياسي سرنوشت كه ميدهند شكل را مثلثي
زميني راه تنها شده واقع جنوبي آمريكاي قاره غرب شمال منتهياليه در كه آنجا از كلمبيا
كه است جغرافيايي حساس بسيار موقعيت همين.است آمريكا شمالي قاره با جنوبي قاره ارتباطي
توليد جنوب در كه مخدر مواد از آنچه.است بخشيده ويژهاي حساسيت كلمبيا سياسي سرنوشت به
كه اينجاست در.بگذرد بايد مسير همين از لاجرم گردد ارسال شمال به ميبايد و ميشود
اين در را خود عمده سرپلهاي از يكي ناگزيرند و ميرسند هم به مافيايي شبكههاي تمام
ترور از بعد كه داخلي جنگبكوشند آن توسعه و حفظ جهت در پيوسته و نگهداشته داير سرزمين
.شد تبديل كلمبيا سياسي و اجتماعي زندگي از لاينفك عنصري به مرور به افتاد راه به گايتان
كه آمدند پديد چريكي گروههاي آن دل از و گرفت سازمان بيشكل ، و گسترده خوردهاي و زد
بزرگترين "فارك" نام به گروهها مهمترين.كشورند سرنوشت تعيينكننده عناصر از امروز
فارك رهبر."كلمبيا انقلابي مسلح نيروهاي" مخفف آن نام و كلمبياست در مسلح چريكي گروه
از اورفتند كوهستانها به داخلي جنگ و خشونت اوليه سالهاي در كه است دهقاناني از يكي
او.بودند داده "زن هدف" لقب وي به دوستانش و بوده ماهري و زبردست تيرانداز ابتدا همان
.مارولاندا مانوئل:باشد نشنيده كسي كمتر شايد را نامش و كلمبياست سرشناسان از امروز
.است كرده بسيار تفاوت سالها آن با روزگار اين در چريكها ماهيت و جنگها ماهيت اما
مذاكره فن به جنگيدن بر علاوه امروز چريكهاي.است شده عوض نيز دولت ماهيت كه همانگونه
چه كه ميدانند خوب آنها علاوه به.هستند خبره مذاكرهكنندگاني و دارند كامل آشنايي نيز
.ميشناختند را جنگيدن زبان فقط شايد سابق چريكهاي.جنگيد نبايد وقت
خود به جديدي صورتهاي كشور در خشونت":ميگويد كلمبيا تاريخدانان از يكي سخيا آلوارو
خشونت لايه هر كه معنا بدان.است باستانشناسي در زمين لايههاي مثل درست و است گرفته
"خشونتشناسي" نام به رشتهاي ما دانشگاههاي در.ميگيرد قرار قبلي لايه روي
است عبارت و ميشود تدريس كلمبيا از غير به كشور چند در فقط كه است داير "Violentology"
در خشونت كه دارند عقيده خشونتشناسان "آن ريشههاي و خشونت ماهيت و ابعاد مطالعه از
ديگر و دارد قرار هم "مخدر مواد تجارت" نام به جديدي عامل تاثير تحت امروز كلمبياي
است مخدر مواد انواع تجارت امروز.نيست اينها نظاير و طبقاتي حزبي ، سياسي ، صرفا موضوعي
تمام كلمبيا در فقط نفر حدود 3500 جان قيمت به ساله هر و ميدمد خشونتها كوره در كه
.ميشود
****
فكر مضمون.رسيد شهرت به دهه 1940 در كه بود دورگه سرخپوستان از گايتان اليسر خورخه
ميكرد مبارزه حاكم محافظهكاران با او.بود كمونيستي انديشههاي از ملهم و چپ او سياسي
فقيري دهقانان دل در را اميد بارقههاي بود كرده اعلام اصلاحات براي كه برنامهاي با و
هم ماهري سخنران او.بودند بوگوتا حاكم دستگاه ستم و ظلم مورد سال سالهاي كه كرد روشن
و آورد كار سر بر مردمي دولتي كه ميداد وعده ميكرد ايراد كه تندي نطقهاي با و بود
.بخشد پايان را حاكمه نخبگان بين در قدرت انحصار
****
گايتان جنازه همسرش آن از بعدبود سرد جنگ دوران سياسي قتلهاي اولين از گايتان قتل
روزي مگر برد نخواهند بيرون خانه از را جنازه كه كرد اعلام سوگند با و برد خانه به را
ناآراميها و گذشت روز نوزده.ماند نشيمن اتاق در همچنان جنازه.شود سرنگون دولت كه
ويرانگر امواج مهار براي راهي يافتن منظور به دولت.يافت بيشتري وسعت و شدت دمبهدم
همسر سوگند.سپرد خاك به نشيمن اتاق همان در را جنازه و خريد را گايتان خانه آشوب ،
.نشد نقض اقدام ، اين با هم گايتان
گذشته شناخت و مطالعه جاري ، آشفتگي و آشوب از رهايي راه تنها است معتقد گايتان گلوريا
گايتان ، قتل راز اطراف در جستوجو.هستيم خشونت عصر فرزندان ما":ميگويد اواست
اين در.بود خواهد هم راهگشاي و نيازمنديم بدان همه كه است تاريخ در تعمقي و جستوجو
.كنيم كشف را آن تهيه محل و اسلحه نوع يا و بدانيم را قاتل نشان و نام كه نيست مهم راه ،
سال از 54 بعد اينك و بود فراهم اصلاح و صلاح براي كه است زمانهاي رفتن كف از مهم ،
".ميكند جلوه نيامدني دست به همچنان
نگار روزنامه نگاه
ونزوئلا در دوم كودتاي سايه
ميلر كريستين
افشاري نادر:ترجمه
آموزشي مراكز در ويميآيد شمار به ونزوئلا برجسته چهرههاي از يكي آنتونيوگيل خوزه
شركتهاي از يكي رياست و است برخوردار زيادي قدرت و ثروت از كرده ، تحصيل آمريكا معتبر
.دارد عهده به را نظرسنجي مهم
چاوز:دارد حل راه يك تنها ونزوئلا رئيسجمهور چاوز هوگو سياسي مشكلات حل براي گيل
دودستگي ميگذرد ، ونزوئلا نافرجام كودتاي از ماه سه حدود كه اكنون.شود كشته بايد
و ميآيند پديد ديگري از پس يكي بحرانها.ميخورد چشم به كشور اين جامعه در همچنان
دولت تلاشهاي.است بازگشته (كودتا روز) آوريل يازدهم از قبل روزهاي وضعيت به كشور
آشكارا مخالف احزاب رهبران و نداشته پي در مطلوبي نتيجه كشور به آرامش بازگرداندن براي
از يكي به را خود تند ، رفتارهاي كردن پيشه با چاوز.دارند را رئيسجمهور مرگ آرزوي
گرفتن دست به از پس وي گرچه.است كرده تبديل ونزوئلا جمهور روساي جنجالبرانگيزترين
كافي آنقدر اقدام اين اما گيرد ، كار به را معتدلتري سياستهاي است كرده سعي قدرت مجدد
جلب را مطبوعات اصحاب و اتحاديهها مقامات اقتصادي ، رهبران رضايت بتواند كه است نبوده
.كند
مردم جمع در بارها گذشته در كه وي.است "امنيت" رئيسجمهور دغدغه مهمترين حاضر حال در
عمومي مجامع در ندرت به اكنون ميگفت ، سخن آنان با نزديك از و مييافت حضور شخصا عادي
حملهاي احتمال كه داد نشان اطلاعاتي گزارشهاي آنكه از پس گذشته ، ماه.ميجويد شركت
كه گروهي.شد مستقر جمهوري رياست كاخ اطراف در هوا به زمين موشكهاي دارد ، وجود هوايي
مسلح مرد داشتن 2200 با كه كردهاند ادعا ميخوانند "ونزوئلا متحد دفاع نيروهاي" را خود
.برسانند قتل به را چاوز تا آمادهاند
در داشتن دست دليل به را نظامي مقام از 240 بيش تاكنون چاوز كه ميشود زده تخمين
نظاميان از عدهاي شده باعث موضوع همين.است كرده تبعيد يا و اخراج آوريل يازدهم كودتاي
رئيسجمهور اعتماد نتيجه در و كنند مخالفت كشور اين دولت با اخراجشدگان از طرفداري به
.است شده روبهرو اسفباري وضعيت با نيز كشور اقتصاد ديگر سويي از.شود سلب آنان از نيز
دست از دلار برابر در را خود ارزش از درصد 45(ونزوئلا پول واحد) بوليوار گذشته ، سال از
آبستن ونزوئلا كه دارند عقيده تحليلگران.است افزايش به رو تورم و بيكاري ميزان و داده
ميشود شنيده محافل از بسياري در دوم كودتاي احتمال شايعهاست ديگري بحرانهاي و حوادث
.دارد قرار ترور خطر معرض در چاوز كه باورند اين بر عدهاي و
سوي به را تظاهراتي طرفدارانشان و مخالف رهبران كه شد آغاز هنگامي آوريل يازدهم كودتاي
مكان در نيز چاوز طرفداران ديگر سويي ازدادند ترتيب (جمهوري رياست كاخ) ميرافلورز كاخ
حادثه اين در.شد منجر متقابل تيراندازيهاي به سرانجام طرف دو بين كشمكش و يافتند حضور
.شد دستگير دولت مخالف نيروهاي توسط چاوز و دادند دست از را خود جان نفر 17
.داد دولت انحلال به دستور و كرد اعلام ملغي را اساسي قانون كودتا ، رهبر "پدروكارمونا"
خيابانها به ميدهند تشكيل را چاوز اصلي طرفداران كه ونزوئلا فقراي بعد ، روز دو اما
واحدهاي زمان همين در.شدند زنداني رئيسجمهور مجدد آمدن كار روي خواستار و ريختند
به پيروزمندانه رئيسجمهور و گريختند كودتا رهبران شدند ، عمل وارد چاوز به وفادار نظامي
كنار خود مخالفان با كه كرد سعي قدرت مجدد گرفتن دست در از پس چاوز.بازگشت خود كاخ
از يكي و كرد متحول را دولت خود ، وزراي به ديگر مقامي دادن يا اخراج با وي.بيايد
.كرد بركنار كار از داشت عهده به را كشور نفت شركت رياست كه را خود نزديك متحدان
خود مخالفان خواندن "كثيف" از وي.كند تعديل را خود تند سخنان تا كرد سعي همچنين چاوز
باعث اقدامات اين.نميشود حاضر عمومي محافل در نظامي لباس با ديگر و است كرده صرفنظر
.برسد درصد به 43 افزايش درصد با 10 مردم نزد وي محبوبيت كه شد
هنوز كه كرد اعلام بود شده برگزار اخيرا كه تاريخي واقعه يك گراميداشت مراسم در چاوز
چيزي چنين به اعتقاد.كرد نخواهد عدول آن از و است وفادار خود "بوليويايي انقلاب" به
عدهاي پسند مورد كه كند دنبال را انعطافي غيرقابل سياستهاي كشور اين كه است شده باعث
گونه اين از دولت سوي از غيرتوليدي زمينهاي تصرف.نيست سياستمداران و اقتصاددانان از
سخنان از بخشي در چاوز.است انجاميده جامعه در فقر گسترش به سياستهايي چنين.است موارد
راهي راه ، اين است ، امكانپذير بوليويايي انقلاب طريق از ونزوئلا ساختن راه":گفت خود
مخالف رهبران ".ندارد وجود ديگري راه و است مسير تنها اين.صلحجويانه و دموكراتيك است
را كشور مشكلات نميتواند و دارد زيبا ظاهري تنها سخنان اين كه دارند عقيده رئيسجمهور
و ناراضياند نفت ملي شركت فعاليتهاي در چاوز مكرر دخالتهاي دليل به آنها.كند حل
.شود خوانده اساسي تحولي نميتواند وزير چند كردن عوض تنها ميگويند
شده مواجه شكست با يكديگر به مخالفان و دولت كردن نزديك براي نيز خارجي تلاشهاي حتي
دولت دعوت به.شدهاند "آمريكايي كشورهاي سازمان" ميانجيگري خواستار مخالفان.است
هنري.شدند كاراكاس وارد جاري هفته شنبه او صلحطلب نهاد اعضاي و كارتر جيمي ونزوئلا ،
با علني مخالفت از است دولت مخالف حزب بزرگترين كه "دموكراتيك عمل" حزب رهبر راموس
و دارد كوچك اسم يك ونزوئلا مشكلات":است گفته گفتوگويي در وي.ندارد ابايي رئيسجمهور
يك او براي حل راه تنها":داد ادامه وي."چاوز هوگو":است اين آن و خانوادگي ، نام يك
".باشد كودتا يك ميتواند قلبي حمله اين.است قلبي حمله
تايمز لسآنجلس روزنامه:منبع
19_ ناآرام غول
آمريكا اقتصاد آسيبپذيري
رادمن پيتر
غربشناسي پژوهشي بنياد
از متعددي مشكلات كه داريم اذعان بايد هستيم پيگيري حال در ما كه موضوعي به توجه با
_ گذشته سال طي 18 آمريكا اقتصاد استثنايي و فوقالعاده عملكرد.ماست روي پيش جنبه اين
آمريكا خوفانگيزي شالوده _ تكنولوژيك خلاقيت جهت از بلكه رشد زمينه در تنها نه
.ميدهد تشكيل را جهان ابرقدرت تنها بهعنوان
پيشرفت طلايي دوران بر پاياني است ممكن باشد گذرا و كوتاه هم هرچند اقتصادي ، ركود حدوث
روند از نشاني است ممكن سوخت قيمت اخير ناگهاني افزايشباشد آمريكا اقتصاد در نوآوري و
تعيين تقاضا ميزان اساس بر معمولا قيمتها كه چرا باشد جهان درازمدت اقتصادي توسعه
نوين اقتصاد متقابل ارتباطات از آورد دنبال به آسيا اقتصادي بحران كه مشكلاتيميشوند
اخير بحران سرايت از متحده ايالات گرچه.داشت حكايت مالي بحرانهاي گسترش سهولت و جهاني
عدم از كه نيست كنترل قابل آنچنان بينالمللي سيستم اما كرد جلوگيري آمريكا اقتصاد به
با مستقيمي ارتباط آمريكا اقتصاد آسيبپذيري.باشيم داشته اطمينان آتي بحرانهاي اشاعه
جدابافته تافتهاي مثابه به را آن نميتوان و دارد جهاني اقتصاد سيستم آسيبپذيري ميزان
.نمود لحاظ
كاهش بينالمللي امور در مشاركت براي آمريكا اشتياق و تمايل اقتصادي ركود بروز صورت در
متاثر نيز را دفاعي هزينههاي افزايش براي كنگره شوق است ممكن رخدادي چنين و يافت خواهد
تجاري مشي خط سر بر داخلي نبرد در درونگرا محافظهكار نيروهاي موضع تقويت به و سازد
آنان نظر مورد راهكارهاي نيز معاصر دوران طلايي روزهاي در حتي كه شود منجر آمريكا
.ميرسد نظر به رنجآور
ميزان صورت اين در و كرد خواهد سرايت نيز خارج دنياي به آمريكا در اقتصادي ركود حدوث
مواجه بيثباتي با ضعيفتر اقتصادهاي يافت ، خواهد كاهش اخلاقيات به ما متحدين پايبندي
منجر بينالمللي تنشهاي و ناآراميها افزايش به شرايطي چنين مجموع در و شد خواهند
.شد خواهد
شكافهاي و اختلافها سياتل در جهاني تجارت سازمان گذشته نوامبر نشست مذاكرات شكست
چين و هند توسط كه توسعه حال در ملل.ساخت نمايان را جهان اقتصادي قدرتهاي بين موجود
ميپنداشتند پيشرفته صنعتي كشورهاي ديكته آنان كه آنچه مقابل در ميشوند رهبري و هدايت
بين نزديكتر ارتباطي ايجاد براي آمريكا تلاشهاي با بهويژه آنان.كردند مقاومت
قوانين و زيستمحيطي استانداردهاي زمينه در پيشرفتهايي به دستيابي با تجارت آزادسازي
آمريكا داخلي صنايع از حمايت براي حربهاي مثابه به را آن و كردند مخالفت كارگري
.مينگريستند
حال در كشورهاي ديرينه مقاومت اظهار براي تريبوني به همچنين جهاني تجارت سازمان نشست
"شدن جهاني نام به غرب مدار بازار اصلاحات تحميل" عنوان تحت آنان آنچه مورد در توسعه
اتحاديه و متحده ايالات نامعمول نظر اختلاف شاهد همچنين نشست اين در.شد بدل مينامند ،
.بود مشهودتر كشاورزي زمينه در اختلافات اين كه بوديم تجاري مشي خط زمينه در اروپا
محور حول جهاني جامعه ساماندهي براي رفته دست از فرصتي را سياتل نشست بايد بنابراين
شكستي اين و نمود قلمداد اصلاحات و تجارت آزادسازي زمينه در مثبت و سازنده برنامهاي
.چشيد را آن طعم سياتل در آمريكا كه بود
خشونتآميز تظاهرات نيز سياتل در جهاني تجارت سازمان نشست برگزاري محل ساختمان خارج در
در پول بينالمللي صندوق و جهاني بانك آوريل نشست در بعدا كه) شدن جهاني مخالفان
و ثروت پوست زير در كه بود عميقي سياسي اجتماعي ، تالمات از نشاني (شد تكرار نيز واشنگتن
نيروهاي به ميتوان را اعتراضات اين جهت يك از.است داده ادامه خود حيات به كنوني مكنت
مخالفت باشد داشته نشاني تجارت آزادسازي از كه چيز هر با كه داخلي توليد پشتيباني
مقابل در _ ايدئولوژيك چالشهاي مجدد ظهور ضمن همين در اما دانست منتسب ميورزند
آنچه هر برابر در و بينالمللي مالي موسسات عليه چندمليتي ، شركتهاي عليه كاپيتاليسم ،
معترضين اين كه چرا داشت دور نظر از نبايد نيز را _ ميشود ناميده شدن جهاني بهعنوان
بيتفاوت محيطزيست و فقير كشورهاي سرنوشت به نسبت جهان غني كشورهاي كه باورند اين بر
.هستند
.نميشود محسوب آن شيوع و توسعه راه سر بر مانعي نوين چپگراهاي اين فكري گسيختگي
و واپسگرايانه تاثيرات داخلي توليدات از مفرط حمايت و بيمنطق مليگرايانه تعصبات
بانك.است محيطي زيست شرايط بهبود براي پيششرطي سوم جهان در اقتصادي رشد.دارد ارتجاعي
ساختارياي اصلاحات ساختن نهادينه و ارتقا حال در پول بينالمللي صندوق و جهاني
.باشند داشته اميدي پيشرفت ، به نميتوانستند توسعه حال در كشورهاي آن بدون كه بودهاند
و پوچگرايي نوعي صرفا بايد را جهاني تجارت سازمان نشست حاشيه در خياباني اعتراضات
شد گفته اعتراضات اينگونه بودن بيمنطق مورد در آنچه هر.كرد قلمداد هرجومرجطلبي
تلقي جدي را اقتصادي تغييرات و تحولات برابر در رواني طغيان بايد اما باشد صحيح شايد
را آن شرايط و ميسازد ممكن بيسابقهاي شكل به را ثروتاندوزي كه نيز شدن جهاني.كرد
جهاني.دارد پي در اقتصادي و اجتماعي آشفتگيهاي اجتنابناپذيري طول به ميكند تسهيل
كنترل از ملي دولتهاي كه چرا آورد خواهد وجود به عميقي سياسي نابسامانيهاي همچنين شدن
.بود خواهند برخوردار ميسازد متاثر را مردمشان كه عواملي و نيروها بر كمتري بسيار
بزرگي بخش ميگيرد سرچشمه متحده ايالات از نوآوريها و خلاقيتها اعظم بخش كه آنجا از
شود مواجه جديدي اقتصادي بحران با جهان چنانكه و است آمريكا متوجه جهاني انزجار از
.شود شديدتر و پرتبوتابتر انزجار اين دارد احتمال
|