ميشدم حل خودم در ميرفتم اگر
سربانگ
ميشدم حل خودم در ميرفتم اگر
ترانهسرا و آهنگساز بيات ، بابك با گفتوگو
.(ع)رضا امام مبارك تمثال يك.سياه و سفيد كلاويههاي با رنگ قهوهاي پيانويي:درآمد
بزرگ تمثال يك كردهاند ، بغل را او طرف دو از باربد و بامداد پسرانش آن در كه بزرگي عكس
پر شاملوميزي احمد و خودشان از كوچكي عكس ، شاملو احمد از بزرگي عكس ،(ع)علي مولا از
صندلي ، اين از.رنگ قهوهاي پيانوي كنار سفيد ، صندلي يك..و كتاب نت ، كاغذ كاغذ ، از
الان و - است بوده دانشجوييشان صندلي كه - كردهاند ياد امروز مطرح خوانندگان از خيلي
.بيات بابك استاد.استاد كارهاي جديد خواننده محمدخاني ايمان.است نشسته آن روي "ايمان"
.ميگويد رفاقتهايش از.ميآيد بر دل از كه بس از مينشيند ، دل بر لاجرم ميكند كه صحبت
از نداشت ، راديو كه خانهاي از.كودكياش دوران سوراخ كفشهاي از.شهر جنوب محلههاي از
خيليهاي و اوشال محمد واروژان ، داريوش ، عطايي ، جنتي ايرج از.است كشيده كه دربدريهايي
.ديگر
به ميتوان معروفترينهايشان از كه ساخته آهنگ سريال و سينمايي فيلم نود به نزديك براي
جهان" ،"عروس" ،"خوبان عروسي" ،"آنجليكا كشتي" ،"مرسدس" ،"ديگر وقتي شايد" فيلمهاي
"نميميرند پهلوانان" ،"شبان و سلطان افسانه" سريالهاي و "آخر پرده" ،"مسافران" ،"پهلوان
هيچ است ساخته انقلاب از قبل كه اعتراضآميزي ترانههاي از."عشق ولايت" اواخر همين و
موسيقي تا ميداند فيلم موسيقي آهنگساز را خود بيشتر انقلاب از بعد و نميگوئيم
كه بار يك كنيد آرزو ميتوانيد.نباشد توضيح نيازمند مسئله اين ميكنم فكر.ترانهاي
اگر.باشيد شنوندهاش ميخواند ، مردانهاش و گرم صداي با و است نشسته پيانويش پشت
.دارد خوبي صداي چه بدانيد
اختصاص ترانهسرايي به كه گفتوگو اين از بخشي بود ، طولاني بسيار بيات جناب با گفتوگو
:ميخوانيم را دارد
نصيري آرش:گفتوگو
ميدانيد؟ كي و كجا را كارهايتان عطف نقطه شما*
مرگ خودش مرگ با هنرمند يك شايد.ميشود معلوم مرگش از بعد هنرمند يك عطف نقطه هميشه-
هنرمند آن كار با مردم ارتباط شروع تازه مرگش از بعد شايد يا.باشد زده رقم را هنرش
چون باشد ، نميتواند انقلاب از بعد ترانه ، در من روزهاي بهترين است ، مسلم آنچه.باشد
تلقي ترانه آهنگساز را خودم ميتوانم روزي.بودم فيلم آهنگساز صرفا من انقلاب از بعد
گاهي.كردم كار دلم براي دهه دو اين در را فيلم موسيقي.كنم كار دلم براي فقط كه كنم
جيب از عشقمون براي اوقات گاهي و بود اندازه هم هزينههامان با قراردادمان مبلغ اوقات
عادتي به فيلم موسيقي براي دهه دو اين توي زندگي در سينهخيز حركت.ميكرديم خرج هم
بيكمون خودكار.نيست مشهود فيلم موسيقي توي هم حركت همون كه حالا.بود شده بدل ما براي
و تنفس و شدن شناور براي آب زير آدماي يا كمرنگه خيلي كه اين يا.شده تموم ديگه
.باشه راهشون ادامه جا همون و بمونن آب زير كه ميخوان و نميكنن فعاليتي اكسيژنگيري
.نيست معلوم باشن داشته آمدن بيرون شوق كي حالا
گذشتهتون كارهاي بوي و رنگ شما خود ترانههاي حتي چرا و نيست جدي الان ترانههاي چرا*
نداره؟ را
اما نباشم ، صد در صد ممكنه گذشتهام كارهاي دنبال به من.بوده جدي من براي هميشه ترانه-
هنرمند.منه ملوديهاي كارها اين هم حالا و بوده من ملوديهاي هم كارها اون صورت هر به
ماديات كه بود همآغوشيهايي يك موقع اون و اونجاميكنه زندگي خودش لحظه توي هميشه
ميكنيم فكر اول من ، خود حتي ديگران و خوانندهها حالا اما ميداد تشكيل اونو دهم درجه
.ميخواد مرفه زندگي.ميخواد بالا مدل ماشين خواننده.بگذرونيم رو زندگيمون چگونه كه
.هستند امروزي لمس قابل چيزاي دنبال به باز كردند لمس مرفهرو زندگي كه اونهايي حتي
كه آهنگسازها يا بسازن خودشون ميخوان رو ملوديهاشون بيشتر خوانندهها امروز
و آبكي چيزها خيلي دليل اين به.شعرهاشونو طور همين.مياندازن اونا خونه دم پتوهاشونو
وجودش همه و چيزش همه امروز شريف حامي مثل احساسي با جوون يه.ميشه افتاده پيشپا
حالا بود خوندن چيزش همه روز يه رهنما ماني.ميگه چي اون ديگه سال نميدونم من.خوندنه
اما.ميترسم فردام از.كنم زندگي ميخوام سالمه پنج و پنجاه كه هم من نه ، كه اون
پروانه يه مثل" ،"نيست رفتن آواز كوچه با" ميزنن فرياد كنسرت توي هنوز مردم كه خوشحالم
."بستهام مشت اسير ببين
نرفتيد؟ چرا...كه اين.اومده ذهنم توي الان همين سئوال يه*
داشتم پسر يه.بود من به اميدش بيشتر مادرمبود پير پدرم جا ، اين موندم.برم كه نشد-
كه اين از بعد بندرعباس رفتم.موندم و موندم.داشت من به احتياج و داشت خوني ناراحتي كه
من براي چي همه داريوش.جنتي ايرج و بودم داريوش مهمون (انگليس) اونجا برگشتم انگليس از
من كه كرد فراهم بود احتياج مورد خانوادهام و من براي كه چي هر زندگي ، محل.كرد فراهم
همون درست فهميدم ، جا همون پدرمو مرگ.كرد فوت پدرم كه بودم اونجا.بمونم انگليس برم
.مرد پدرت گفت ناگهاني و اومد من ناخودآگاه تو حسي يك اونجا از لحظه همون درست و ثانيه
توي ساختماني شركت يك رفتم.بود گذشته فوتش از كه بود روز چند ايرون اومدم وقتي
زندگيمو سال دو.داشتم شركت اين توي زيادي مسئوليتكردم كار ابوموسي جزيره و بندرعباس
بيضايي "يزدگرد مرگ" موسيقي كه سال 61 تا.نيست گفتني خيلي هم بقيهاش دادم ادامه اونجا
فيلم همه اين بعد سالهاي و بعد سال يعني بعد و شد فراهم برام موندن انگيزه كه ساختم را
كنم اركستراسيون چيزا ، خيلي ميتونستم حالا.موسيقي دقيقه هزار دو از بيش حدود سينمايي
هم اگربسازم نميتونستم شايد "خونه" و "بنبست" از بهتر رفتنم با كه صورتي در
موسيقايي زايش و ميشدم حل خودم توي هم من شايد و نميكردند قبول مردم شايد ميساختم
خودم حتي و ميرفتم ديگه شهر به شهري از بيبهره و بيبارون يائسه ابر يك مثل و نداشتم
از سرشار سكوت" جا اين من.كنم تكرار موسيقيرو كه رسد چه كنم تكرار نميتونستم هم رو
"سپيدهدم چيدن" ساختن باعث كه بيامرزه رو زالزاده و شاملو خدا.ساختم رو "ناگفتههاست
فيلمهايي موسيقي ساخت و بودند شاملو نوشته روي "پري پيرهن زري خروس" و شاملو صداي با
،"آخر پرده" ،"عروس" ،"آنجليكا كشتي" ،"خوبان عروسي" ،"مسافران" ،"ديگر وقتي شايد" مثل
،"تختي" ،"مرسدس"مملكته توي من موندن نتيجه ديگه فيلم موسيقي هشتاد حدود و "ضعف نقطه"
از "عشق ولايت" سريال و "نميميرند هرگز پهلوانان" سريال ،"شبان و سلطان" سريال ،"طلسم"
.اخيره سالهاي توي من كارهاي ديگر
كارهايتان بقيه مثل هم آنها كه ميكرديد خلق هم با را ديگري كارهاي شايد ميرفتيد اگر*
ميشدند؟ ماندگار
رفته پر جيب با بعضيهاشون راه بين.بود ساله چند توقف اين.اومد وجود به توقف يك-
پا و دست زندگي مرداب توي بودند رفته خالي جيب با كه بعضيها نميدونست ، كسي اما بودند
.گذروندند رو زندگيشون و دادند تن بعضيها.بود ديروزشون از بدتر روزشون هر و ميزدند
.نكرده كار حالا تا اما آبه طرف اون اوشال محمد.شدند غرق مرداب توي و ندادند تن بعضيها
چيزي اون به هنوز.ميكنه حس بالاتر رو خودش شايد نميپسنده شايد.نميخواد دلش شايد
از كه من اما.ميشدم جوري اون هم من شايد من عقيده به.نرسيده فاضلهشه مدينه كه
.نميشدم خسته بودم ، كرده امتحان را چيز همه خوب كردم ، شروع زندگي سطح پايينترين
كار نبودم بلد ديگه من آخه.ميكردم فكر داشتم دوست كه چيزي اون به نميشدم وامونده
خودم لحظه به لحظه شدن سياه و شدن غرق دنبال خودم افكار توي هم شايد.بسازم دمدستي
.نميشد تموم بيكام خودكار اما ميكردم تموم رو خودم آگاهانه و ميگشتم
سربانگ
نجوا - الف
a_najva@yahoo.com
موسيقي اهل اجتماعي تامين و بيمه
روز عنوان به را ماه اين و 23 اجتماعي تامين هفته عنوان به سال هر تيرماه دوم نيمه
دولت و مدرن دوران به متعلق آن مفهوم و اجتماعي تامين.كردهاند نامگذاري اجتماعي تامين
تواني كه زماني تا كه اشخاصي و رعيت عنوان به شهروندان به كه حاكماني و دولت است ، مدرن
دوران در را آنها بلكه نميكنند ، نگاه ميآيند ، كار به ميكنند ، كار و دارند بدن در
هستند ، به ياريرسان نيز غيرمترقبه حوادث و كارافتادگي از بيماري ، كهولت ، بازنشستگي ،
ميگذرد ، آن عمر از كه دههها از پس و گرفت جان اجتماعي تامين چون مفهومي جهت همين
تامين نيز ما كشور درميگيرد شكل كه است دولتي هر بلافصل اركان از يكي عنوان به اكنون
ساله هر آن مزاياي از كارگر ، طبقه و است ديده خود به را سده نيم به نزديك عمري اجتماعي
.ميكنند استفاده
امكانات از هنرمندان عمده كشور ، به اجتماعي تامين پاگذاري طولاني نسبتا زمان عليرغم اما
تحت و مرتبط نهادهاي از يكي در نوعي به كه هنرمنداني جز به البته) بودهاند بيبهره آن
.(بودند مشغول كار به اجتماعي تامين سازمان با قرارداد
شخصي و فردگرايانه روحيه به را اجتماعي تامين و هنرمند ميان بيارتباطي از بخشي اگر
كه كرد جستجو خاص صنفي يا نهادي نبود در بايد را آن اعظمتر بخش دهيم ، نسبت هنرمندان
.باشد موسيقي اهل بهخصوص و هنرمندان بيمهاي امور پيگير
لذا نبود ، هم دولتي نهادهاي حتي قبول مورد شغل عنوان به موسيقي قبل سال چند تا متاسفانه
عضو موسيقي اهل اكثريت آن در كه را مدني يا خصوصي نهادي نتوان كه ميرسيد نظر به طبيعي
فرهنگ وزارت از ديگري و كار وزارت از يكي كه نهاد دو حداقل امروزه اما داد ، شكل باشند ،
مطابق كه موسيقي هنرمندان صنفي انجمن.دارند بروز و حضور گرفتهاند ، فعاليت رسمي مجوز
يا درماني) بيمه پوشش تحت آن عضو به 650 نزديك (اصغر علي آقاي) آن سخنگوي و دبير گفته
شناخته را خود اصلي مديره هيات تازگي به كه موسيقي خانه و دارند قرار (اجتماعي تامين
.است
اعضاي بيمه هزينه كردهام ، دريافت موسيقي خانه فعال اعضاي از يكي از كه بنابراطلاعاتي
اين پرداخت كه است طبيعيميرسد تومان ميليون بر 900 بالغ رقمي به سالانه موسيقي خانه
آنكه دليل به هم اجتماعي تامين سازمان.است غيرممكن آن اعضاي و موسيقي خانه براي رقم
نميتواند ، ميگيرد ، شكل كارگر و كارفرما پول از آن ، پساندازهاي و درآمدها كه است نهادي
حقوق از درصدي بازنشستگيشان ، دوران براي هرساله و كرده كار سالها كه افرادي ديگر سهم
به خود بازنشستگي حقوق از ريختهاند ، اجتماعي تامين صندوق به (حدود 7درصد) را خود
موسيقي هنرمندان يا اينكه آن و ميماند حل راه دو تنها پس.كنند هبه موسيقي هنرمندان
كه نفر هر براي سال در تومان هزار به 300 نزديك رقمي) كنند پرداخت را خود بيمه هزينه
و فرهنگ وزارت همانند دولتي نهادي اينكه يا و (نيست آنها از بسياري توان در است طبيعي
پرداخت را بيمه حق از بخشي شراكتي بصورت يا و مبلغ تمامي و شده ميدان وارد اسلامي ارشاد
.پرداخت خواهيم آن به آتي هفته در كه ميطلبد را مفصلتري بحث پرداخت اين چگونگي.كند
شكست پشتم تو تناقضهاي از
اواخر.است شده خبرساز موسيقي اهل براي اخير ماه سه -دو در موسيقي مركز شعر شوراي
مركزيت تغيير شورا اين كه شد رفت ، اعلام ايسنا خبرگزاري روي كه خبري در ماه ارديبهشت
شده ، شناخته شاعر چند از دعوت با و شده كوچانده موسيقي مركز به هنري معاونت از و داده
موسيقي مركز عمومي روابط كه بود نشده خشك خبر اين مركب هنوز.است شده قويتر آن پيكره
.كرد اعلام نادرست را انتقالي و نقل هرگونه خبر ، تكذيب يا تاييد بدون
زير شعر شوراي كه نشد مشخص بود ، شده تنظيم ماهرانهاي طرز به كه خبر اين در واقع در
و سر شورا اين با نوعي به كه آنهايي اما.هنري معاونت نظر زير يا است موسيقي مركز نظر
آن درست مكان اتفاقا و است بوده موسيقي مركز نظر زير شورا اين كه ميدانند داشتند ، كار
روي آهنگسازان و خوانندگان كه را اشعاري تا شده تشكيل شورا اين كه چرا است ، نيزهمين هم
قبول يا رد به و داده قرار نظارت و بررسي مورد مينهند خود تصانيف و ترانهها و آهنگها
مديريت چرا كه نيست و نبود معلوم شفافي ، و مشخص وظيفه شرح چنين با حال دهد ، راي آن
.دارد هراس و تنزده بين ، چنين امري اعلام از موسيقي مركز ارزشيابي و نظارت
شعر شوراي كه كرد اعلام گفتوگويي در اصفهاني محمد قبل هفته دو يكي در و ديگر سوي از
خودمسائل كه) دلقك و نون نوار و كرده رد را لاهوري اقبال علامه از شعري موسيقي مركز
.است مانده توقيف در ،(است داشته پي در آن شاعر و تهيهكننده براي نيز را ديگري
نوار كه كرد اعلام موسيقي مركز ايسنا ، خبرگزاري با اصفهاني مصاحبه از ساعت چند فاصله به
نيز و كشور شده شناخته شاعران مشفق ، از جناب نيز بعد روز.است گرفته مجوز قبل روز دو
نوار اشعار كه گفت و كرد تكذيب را اصفهاني محمد سخنان موسيقي ، مركز شعر شوراي رئيس
.بود شده تاييد شعر شوراي سوي از اصفهاني
و مخاطبان شود ، واقع مظلوم و مغبون آنكه تناقض همه اين ميان ميرسد ، در نظر به
شعر شوراي وضعيت از صحيح و درست اطلاعرساني انتظار در كه هستند موسيقي علاقهمندان
.هستند
|