عراق براي غيرنظامي راهحل ضرورت
عراقيها براي كابوس دو
تازه ترفندي
"ابرها دختر" زيرسايه اندونزي
25_ ناآرام غول
مرددند تركها
5 شارون جنگي جنايات
روزولت بزرگ چماق تئوري و پوتين
عراق براي غيرنظامي راهحل ضرورت
دهشيار حسين دكتر
غيرقابل واقعيت اين كرده متمايز گذشته سال پنجاه از را حاضر قرن آغازين سالهاي آنچه
بازتاب آمريكا ، اقتصادي خطمشيهاي و نظامي اقدامات سياسي ، ارزيابيهاي كه است كتمان
منافع از آمريكا رهبران كه است تعريفي از برآمده بلكه نميباشد ، ايدئولوژيك دغدغههاي
.ميدهند ارائه ملي ،
در آمريكا كه معناست بدين كمونيسم دفن دنبال به ايدئولوژيك نگرش ضرورت رفتن بين از
تسهيل بلكه نيست پرستيژ حفظ دهد ، قرار مدنظر ميبايستي كه را آنچه خود اهداف تحقق
مورد كه حركتي هرگونه ايدئولوژيك رقابت بطن در.است كشور اين ملي منافع به دستيابي
معادلات حيطه در صفر جبري جمع حاصل بر مبتني اينكه جهت به نبود آمريكا رهبران تاييد
حفظ وسيعي حدود تا جهت بدين.ميشد محسوب شوروي جماهير اتحاد نفع به امتيازي بود ، سياسي
كه چند هر بود ، آمريكا رهبران تصميمگيريهاي مبناي و معيار شوروي با رابطه در پرستيژ
در آمريكا درگيري.نبود آمريكا منافع برنده تحليل حركات ، اين مواقع از بسياري در
و اتيوپي و سومالي بر حاكم ديكتاتورهاي مبارزه در آمريكا دخالت آنگولا ، داخلي جنگهاي
ملي منافع راستاي در آنكه وجود با جنوبي ، و شمالي يمن خصمانه روابط به دادن نشان حساسيت
و پرستيژ حفظ مبناي بر تصميمگيري از برجستهاي نمونههاي نبودند ، آمريكا شده تعريف
.بودهاند ملي منافع براساس تصميمگيري از دوري
ميتواند شوروي ، فروپاشي لطف به كه ميكند طريق طي بستري در عراق درخصوص آمريكا سياست
واكر هربرت جورج.باشد پرستيژ تداوم و كسب سياست از دور به و ملي منافع تحصيل بر مبتني
كرد ، خودداري بغداد سوي به حركت از كويت ، از عراقي متجاوزان راندن بيرون دنبال به بوش ،
جورج كه ميكند ايجاب آمريكا منافع امروزه كه طور همان بود ، آمريكا منافع برخلاف كه چرا
نكند ، استفاده عراق خصوص در گرديد اجرا و طراحي افغانستان براي كه الگويي از بوش ، دبليو
زيرا است افتاده خطر به آمريكا پرستيژ كه نميباشد اين مفهوم به صدامحسين حضور كه چرا
معيار بلكه نميباشد كار سر بر ناخوشايند رهبران حضور براساس پرستيژ وجود يا فقدان
.آمريكاست منافع تامين جهت در مبارز كشور دادن سوق در توانايي براساس پرستيژ ارزيابي
خود نيازهاي براساس كه است داده قرار آمريكا اختيار در را وسيعي مانور قدرت واقعيت اين
تضعيف به تنها نه صدام حضور.يازد دست خود اهداف طراحي به ديگري به واكنش در نه و
آمريكايي دولتمردان براي را فرصت اين بلكه نگشته منجر منطقه و جهان در آمريكا موقعيت
نظم و ثبات و دهند قرار منطقه در گستردهتر حضور دستمايه را او حضور كه ساخته فراهم
بر حاكم مذهبي و قومي تاريخي ، ويژگيهاي به توجه با.كنند حفظ آن مطلوب شكل در را منطقه
و مركزي آسياي منطقه در آمريكا استراتژي براي تركيه يكپارچگي حفظ ويژه اهميت و عراق
منافع جهت در اروپا اتحاديه در شدن پذيرفته صورت در ميتواند كشور اين كه نقشي و قفقاز
به نظامي حمله از جدا فرايندي ميتواند آمريكا دهد ، انجام انگلستان همراهي با آمريكا
آمريكا مانور قدرت تنها نه نظامي حمله.كند دنبال كشور اين در رژيم تغيير براي را عراق
خواهد مواجه پيآمدهايي با را آمريكا بلكه ميدهد ، كاهش فرصتها از بهرهوري براي را
روند كنترل قدرت ، ارزيابي معيارهاي از.داشت نخواهد وجود آنها بر كنترلي كمترين كه ساخت
.ميباشد بازيگران كنترل نيز و حوادث آن از منتج پيآمدهاي و حوادث
خواهد معيار دو هر از برخورداري از آمريكا محروميت مفهوم به عراق ، به آمريكا نظامي حمله
است ، يافتن قوام حال در افغانستان در موفقيت دنبال به كه آمريكا هژموني شكنندگيبود
گونهاي به عراق به نظامي حمله صورت در آمريكا ملي منافع كه ميباشد اين توجيهگر
رقابت حذفشد خواهد مواجه رفتن دست از خطر با منطقه در مخصوصا جهان ، در جبران غيرقابل
نوع تعيين توانايي از آمريكا كه است مفهوم اين به جهاني ، سياست پهنه از ايدئولوژيك
به توجه با خود اهداف پيادهسازي مناسب زمان تعيين و خود هدفهاي اعمال براي ابزار
براساس كه آورده پديد آمريكا براي را مناسبي فرصت خود همين.است برخوردار خود ملي منافع
تصميمگيري به متصور ، منافع و احتمالي هزينههاي بين رابطه بر مبتني عقلايي چارچوب يك
.بپردازد
اين در.دارد ضرورت عقلايي خطمشيهاي از دنبالهروي ايدئولوژيك ، رقابت فاقد جهان در
بايستي كه است اين آمريكا منافع تامين براي گزينه كمهزينهترين و منطقيترين رابطه
سرنوشت عراق ، در اجتماعي معارض نيروهاي تعامل و داخلي تحولات فرايند شود داده اجازه
اينكه هم و است كنترلپذيرتر آن هزينههاي هم صورت اين در كه بزند رقم را صدامحسين
ابعاد در را منطقه ثبات تنها نه عراق به نظامي حمله.بود خواهد پربارتر آن پيآمدهاي
است شكننده بسيار كه هم را حاكم سياسي ترتيبات بلكه پاشيد خواهد هم از نظامي و سياسي
نخواهد آمريكا استراتژيك منافع تامين تسهيل به كمكي بيترديد كه ساخت خواهد متزلزل چنان
دادن اجازه ولي گزينههاست ، ابلهانهترين نظامي حمله ديكتاتوريها ، سرنگوني برايكرد
كه است چيزي اين و ميباشد گزينه كردن عقلايي اجتماعي ، داخلي فرايندهاي تكامل به
.بگيرد قرار آمريكايي گيرندگان تصميم مدنظر ميبايستي
عراقيها براي كابوس دو
ديكتاتوري و تجزيه
خاورميانه
زينلي محمدحسين
يك تشكيل با را خود مخالفت جاري سال ماه خرداد اواخر تركيه ، ملي امنيت شوراي كل دبير
را حكومتي چنين تشكيل اجازه هرگز تركيه كه گفت و كرد ابراز عراق شمال در كرد دولت
.داد نخواهد
در سال 1380 روزهاي آخرين در نيز تركيه نخستوزير "اجويت" ،"قلينچ تونجر" ژنرال از پيش
لذا است مراقبت تحت كاملا تسليحاتي توسعه و نظامي لحاظ از عراق كه گفت CNN با مصاحبهاي
.نيست كشور اين به آمريكا حمله به نيازي
نگراني.است صدامحسين حكومت سقوط از بعد عراق تجزيه احتمال نشانگر دست ، اين از سخناني
اگر حتي عراق كردهاي استقلال.است طبيعي كاملا عراق رسمي غير يا رسمي تجزيه از تركيه
و شد خواهد جهاني سياست صحنه در كردها جايگاه تقويت موجب باشد ظاهري و نسبي استقلالي
كردها به نسبت نظامي و اجتماعي سياسي ، محدوديتهاي اعمال براي را تركيه حكومت دست
.ميبندد
اين در.هراسند در كشورشان احتمالي تجزيه از كه هستند عراق مردم اين تركيه از قبل اما
صدام ، بدون عراق چگونگي و عراق آينده پيرامون آمريكا غيرشفاف و مبهم تئوريهاي ميان
سرنوشتساز ، انتخاب دو ميان را عراقي معارضان و عراق مردم آمريكا ، منطقهاي متحدان
و تركيه سعودي ، يعني متحدانش با توافق خواهان سو يك از آمريكا.است داشته نگاه سرگردان
حفظ جهت تضميني هرگونه دادن از ديگر سوي از و است عراق به نظامي وسيع حمله سر بر كويت
از برخي.ميكند خودداري سرزمين اين در دموكراسي شدن پياده و عراق ارضي تماميت
آشفتگي معلول عراق آينده پيرامون آمريكا تئوريهاي استحكام فقدان كه معتقدند صاحبنظران
.بكنند بايد چه و ميخواهند چه كه ميدانند دقيقا آنهانيست آمريكاييها اطلاعاتي
در اسرائيل حكومت شدن كوچك و تضعيف احتمال پي در آمريكا ويژه به و غرب فرضيه ، بنابراين
در اخيرا كه نظرسنجي يك براساس.هستند خاورميانه جغرافيايي نقشه تغيير پي در آينده ،
سال پنجاه تا آنان نظر به كه داشتهاند اعلام كشور اين يهوديان اكثر شده انجام اسرائيل
مهاجرتهاي معلول را پديده اين اسرائيل مردم.داشت نخواهد وجود نام اين به كشوري ديگر
.ميدانند اسرائيل از عظيم
تعادلي.باشد منطقه آينده براي تعادلي ايجاد پي در نظرسنجي اين دنبال به آمريكا شايد
.نميگردد ممكن پرجمعيت و ثروتمند قدرتمند ، كشورهاي تجزيه با جز كه
ملت به را آن صدام رژيم كه است هراسانگيز خيالي عراق تجزيه كه معتقدند ديگر گروهي اما
القا مردم به دارد سعي خود موقعيت حفظ خاطر به صدام.ميكند تلقين منطقه كشورهاي و عراق
از را مردم تا بود خواهد حتمي امري عراق تجزيه حكومت ، از او بركناري صورت در كه كند
ذهن در را خطر اين و شده موفق راه اين در نيز تاكنون ظاهراسازد منصرف حكومت براندازي
خيالي فرضيهاي اينان نگاه در نيز اسرائيل نابودي.است كرده ايجاد نيز همسايه كشورهاي
اين كه ديد بايد ميشود بحث عراق تجزيه از وقتي.دارد زيادي فاصله واقعيت از و است
ديگران از بيش عراقي كردهاي حاضر حال در.است ملت يا حكومت گروه ، كدامين نفع به تجزيه
استقلال امكان اكنون اما.هستند متهم كردنشين مستقل كشور تشكيل و عراق تجزيه به متمايل
طرفي از و ندارد راه دريا به عراق شمال در كردستان فرضي كشور.ندارد وجود آنها براي
.بود خواهد محاصره در دارند كردها به نسبت ناخوشايندي احساس همگي كه كشورهايي توسط
كه چرا نميشود عايدشان نفعي تجزيه از هستند فرضيه اين ديگر طرف كه نيز عراق سنيهاي
.است امكانات و ثروت هرگونه از عاري آنها سنتي مناطق
جنوب ، نفتخيز مناطق و دارد تعلق آنان به عراق جمعيت اكثريت اينكه رغم به شيعيان ولي
.پراكندهاند مختلف مناطق در عشيرهاي نظامي براساس ميگردد ، محسوب آنان اختصاصي سرزمين
شيعه صرف به نه و بدهند دست از را خود مناطق ميتوانند نه و حاضرند نه كه عشايري
قدرت خاطر به عربي كشورهاي.شد خواهند تازهاي زمينهاي صاحب جنوب مناطق در بودنشان
نگاه يك در پس.مخالفند تجزيه هرگونه با آنها استقلال از بعد عراق شيعيان احتمالي گرفتن
اين در ايران سكوت رغم به البته.نيست كس هيچ نفع به تجزيه كه گرفت نتيجه ميتوان كلي
حامي يك پديده اين اگر لذا.شود تهران نصيب عراق تجزيه از زيادي منافع است ممكن مورد ،
يك مطابق عراق ، سياسي معادلات بررسي در !بود خواهد ساكتي حامي حامي ، اين باشد ، داشته هم
اصلي عوامل عنوان به غيرعرب و عرب همسايه كشورهاي معارض ، نيروهاي تنها ديرينه عادت
.ميآيند حساب به كشور اين سياسي روند و عراق آينده بر تاثيرگذار
دارد تاثير آمريكا خاورميانهاي استراتژي تعيين در چقدر اسرائيل وضعيت اينكه راستاي در
كشور دو اين منافع همسويي نميتوان اما ميشود غلو اسرائيل و آمريكا روابط نوع در گاهي
خواهد تخالف و تضاد قدرتمند و بزرگ عراقي وجود با بيشك كه منافعي.انگاشت ناديده را
ممكن امري اسرائيل القائات پي در عراق رسمي تجزيه به آمريكا و غرب تمايل بنابراين.داشت
.ميرسد نظر به
كشور تجزيه از بعد و است كرده مشغول خود به پيش ماهها از را عراق مردم كه ديگري كابوس
در ديكتاتوري سيستم استمرار بگيرد ، را ملت اين گريبان دوم بلاي عنوان به است ممكن
به دستيابي براي كه معتقدند عراقيها از بسياري.است عامهپسند و تازه قالبهاي
سرسخت مدافع را خود اروپا گرچه كرد ، اطمينان غرب و آمريكا به نميتوان مطلوب آيندهاي
اساسي قانون يك براساس كه ميكند دفاع حكومتي از و ميدهد نشان عراق در دموكراسي ايجاد
پايه بر كه آن ، غربي سياق و سبك به دموكراسي آيا كه ديد بايد اما ميكند ، حركت كامل
تمامي كه عراقي در خصوصا نه؟ يا است ممكن امري عراق در است استوار سياسي احزاب تعدد
منهدم و تخريب سختي به گذشته سال سي طول در آن مردمي و اخلاقي اجتماعي ، اركان و مباني
.است شده
دارد بستگي مسئله اين به زيادي حد تا بود ، خواهد حكومتي نوع چه عراق آينده حكومت اينكه
عراق شيعيان سو يك از.شود ساقط نيرويي چه توسط و چگونه صدامحسين سلطه و بعث دولت كه
نوع اين بار ديگرزير نيروهاي البته كه هستند عراق در اسلامي حكومتي خواهان بيشتر
اين سرنوشت بر نظامي حمله از بعد كه قدرتمندي كشورهاي ديگر سوي از و رفت نخواهند حكومت
دموكراسي البته.ندارند اسلامي حكومت با خوبي ميانه نيز شد خواهند مسلط حدي تا كشور
ايران در جنگ اواخر در كه سميناري در.دارد خوبي زمينه عراق در مردم آراي بر تكيه يعني
تشكيل سوريه در كه كنفرانسي در همچنين و "العراقي الشعب نصر موتمر" نام به شد برگزار
در كه كردند توافق معارض نيروهاي همه گشت ، منجر "المشترك العمل لجن" تاسيس به و شد
عراق در دموكراسي استقرار راه سر بر كه مشكلي اماشود رجوع دموكراسي به آينده عراق
نيز تاكنون و گشته تدوين انگليس حكومت توسط كه است عراق سنتي سياسي ساختار دارد قرار
سال از كه ناكارا سيستمي.است شيعي اكثريت بر سني اقليت حكومت آن و است يافته ادامه
به توجه با البته.است كشانده امروز به تا حوادث امواج از انبوهي با را عراق 1921
از و هستند عرب جهان در اكثريت و سلطه يعني مهم ويژگي دو صاحب اقليت اين اينكه
دموكراسي از بهتر سنتي سيستم اين شايد برخوردارند عرب جهان سوي از عظيمي پشتوانههاي
را آمريكا و غرب شيرين وعدههاي نبايد دليل همين به.باشد آينده عراق نيازهاي جوابگوي
.دانست آنان سياسي رفاه و آسايش آغاز و عراق مردم سختيهاي پايان
نظامي سازمان يعني آمريكا در ناكارآمد و كوچك ارتش يك وجود و مسائل اين به توجه با
به خصوصا و غرب به متعهد اما ضعيف ديكتاتوري يك برقراري هوادارانش ، و خزرجي ژنرال
.داشت دور نظر از نميتوان را آمريكا متحد ايالات
تازه ترفندي
كريميجوني نادر
عناصر و جهادي رهبران ميان تفرقه ايجاد طريق از تا تصميمگرفتند اسرائيلي مقامات
نمايند فراهم را فلسطينيها ملي انسجام فروپاشي زمينه خودگردان ، تشكيلات
اينكه بر مبني اسرائيل داخلي امنيت وزير لانداو عوزي ادعاي كه شده مسجل تقريبا اكنون
سازد نابود فلسطينيرا مبارزان تمامي اشغالي سرزمينهاي!خشكاندن با دارد قصد اسرائيل
كه فلسطيني مبارز چند نتوانستند آنكه دليل به صهيونيست سربازان اخيرا ;نيست يافتني دست
و مقر اين تا شدند ناچار نمايند دستگير را بودند گرفته پناه عرفات مقر خرابههاي در
با را مقر اين سرانجام و كنند منهدم الجزاير ، در فرانسوي سربازان سبك به را آن محدوده
.برسانند شهادت به را مذكور مبارزان و نابود منفجره ، مواد تن يك از بيش
مواد كل وزن از آن منفجره مواد وزن كه مهيب ، انفجار اين از نه صهيونيست نظاميان اما
از حتي نه و بوده ، بيشتر بردند كار به اخير سال چند در فلسطينيها كه منفجرهاي
خونين حملات چنانكه نبستهاند طرفي هيچ جنين و نابلس در وحشيانه قتلعامهاي
كارگيري به از را اسرائيل ناكامي روشني به فلسطيني ، شهادتطلب رزمندگان تلافيجويانه
بيثمري كه ميگويند دراينباره خاورميانه امور ناظران.گذاشت نمايش به تمهيدات اين
حاضر حال در و انداخته چاره فكر به را اسرائيلي سياستمداران سركوبگرانه ، رفتارهاي
ميكنند اضافه كارشناسان اين.است درآمده نمايش به آويو تل مقامات سوي از جديدي سناريوي
مانند) فلسطينيان استقلال نمادهاي و مهم مراكز به حمله عليرغم اسرائيل آنكه از پس
انسجام و هويتي ساختار نتوانست عرفات گرفتن گروگان به حتي نيز و (الفلسطين صوت راديو
به توسل با كرد تلاش و برد حمله فلسطينينشين مناطق به سازد ، نابود را فلسطينيان ملي
خويش قدرت مقهور را اشغالي سرزمينهاي ساكن فلسطينيهاي سبعانه و خشونتبار اقداماتي
بار براي و برآمدند تلافيجويي درصدد مرگبار حملاتي انجام با فلسطيني مبارزان اما سازد
وقوع از پس اسرائيلي مقامات روند ، اين در.گذاشتند ناكام را اسرائيليها ديگر
و جهادي رهبران ميان نفاق و تفرقه ايجاد طريق از تا گرفتند تصميم مكرر ، ناكاميهاي
دولت اصلي عناصر و عرفات كردن بياعتبار اين بر افزون و خودگردان تشكيلات عناصر
و ماهيت عرفات ، حذف براي تلاش و دولت اين مياني مقامات با مذاكره طريق از خودگردان
را فلسطينيها ملي انسجام فروپاشي زمينه و بگيرند چالش به را فلسطيني دولت اصلي ساختار
.نمايند فراهم
عناصر پنهاني مذاكرات وي ، تغيير ضرورت و ياسرعرفات كفايت عدم بر شارون آريل پافشاري
جاري سال اول ماهه سه طي كه آنچه مانند خودگردان دولت مياني مقامات با اسرائيل دولت
تغيير ويژه به و كابينه اصلاح براي تلآويو مقامات اصرار شد ، برگزار رم در ميلادي
بوش واكر جورج مداخلهجويانه سخنان و خودگردان دولت امنيتي مقامات و اصلي چهرههاي
كه است مهمي گامهاي فلسطين سياسي صحنه از عرفات حذف لزوم درباره آمريكا رئيسجمهوري
و اسرائيل در همزمان هدف اين به دستيابي براي صهيونيستها لابي و تلآويو مقامات
دفتر اخيرا كه شده تلقي مهم رو آن از ويژه به گامها مجموعه اين.برداشتهاند واشنگتن
انجام از هدفدار ، بيانيهاي صدور با (شارون آريل مشاور و فرزند) شارون عومري
صلاح خالد به ملقب رشيد محمد و عرفات امنيتي مشاور دحلان محمد ميان پنهاني ملاقاتهاي
لندن زبان عرب مطبوعات در كه بيانيه ايناست داده خبر شارون عومري با عرفات مالي مشاور
با شارون عومري ملاقات كه ميگويد و كرده پشتيباني مداخلهجويانه لحني با شده منتشر
.است گرفته انجام لندن در اخير هفتههاي طي صلاح خالد و دحلان محمد
مناسبي چندان واكنش صهيونيستها جديد ترفند اين به نسبت عرب مقامات اگرچه ميان اين در
نماينده برتر ويليام با ملاقاتش از پس مصر خارجه امور وزير ماهر احمد و ندادند نشان
حذف مورد در بوش جورج اخير اظهارات درباره انگلستان خارجه امور وزير همچنين و آمريكا
و بگيريم نظر در را بوش جورج سخنان مثبت جنبههاي است بهتر كه گفت خبرنگاران به عرفات ،
اروپا اتحاديه مانند بينالمللي نهادهاي ساير اما.كنيم فراموش را آن منفي جنبههاي
مردم حقوق گذاشتن زيرپا و دموكراسي نفي را بوش جورج سخنان و دادند نشان مناسبتري واكنش
را بوش جورج سخنان اروپا در اعراب سنتي حامي عنوان به نيز فرانسه.دانستند فلسطين
مسائل در آمريكا سنتي متحد كه انگلستان دولت ديگر ، سوي از و خواند قبول غيرقابل
امور مسئول اوبراين مايك و گرفت فاصله آمريكاييان از ميشود محسوب بينالمللي
ياسرعرفات به تا داشت گسيل اشغالي سرزمينهاي به را خارجهاش وزارت خاورميانهاي
با و ميشناسند خودگردان دولت رئيس عنوان به را او همچنان لندن مقامات كه دهد اطمينان
شديدا نيز لندن مطبوعات دوران همين در.نيستند موافق او تغيير درباره بوش ديدگاههاي
است ، عرفات تغيير خواستار آمريكا اگر كه گفتند و كردند حمله آمريكا متحده ايالات به
چهرههاي و خودگردان دولت مقامات البتهباشد نيز شارون بركناري خواستار همزمان بايد
سابق رئيس دحلان محمد.ندارند آمريكايي و اسرائيلي مقامات به اعتمادي هم ، فلسطيني شاخص
از واشنگتن و آويو تل مقامات كه عرفات امنيتي مشاور و خودگردان دولت امنيتي سرويسهاي
:ميگويد اينباره در ميكنند ، ياد عرفات جايگزين تنها و قبول مورد چهرهاي عنوان به او
خوشحال موضوع اين از بينالمللي جامعه و شارون و بوش و دهد استعفا فردا عرفات كنيد تصور
اينكه يا شد؟ خواهد ايجاد مستقل فلسطيني كشور آيا افتاد؟ خواهد اتفاقي چه بعد روز شوند ،
همين در!است كار مشكل عرفات كه كنيد باور نبايد شما يافت؟ خواهد ادامه فلسطين اشغال
آريل پافشاري نيز و بوش جورج طرح رد ضمن فلسطيني ارشد مذاكرهكننده عريقات صائب حال
فلسطينيهاست ، ميان در ديگري كرزاي حامد دنبال آمريكا:ميگويد عرفات حذف براي شارون
نظر به روي هر به.ندارد عرفات دفتر از خارج در مخاطبي هيچ آمريكا.شد نخواهد موفق اما
سياسي و جهادي رهبران ميان شكاف ايجاد براي صهيونيستها اخير ترفند ماهيت كه ميرسد
اشغالي سرزمينهاي شهروندان سوي از فلسطيني جامعه ساختار در تشنج آوردن پديد و فلسطين
سطوح فيمابين هماكنون كه گفتوگوهايي تداوم چه اگر شرايطي چنين درباشد شده شناخته
به گفتوگوها اين باشد قرار اگر اما نيست مخاطرهانگيز نفسه في دارد جريان طرف دو مختلف
آن كند ، ايجاد شكاف فلسطيني گروههاي ميان در و بيانجامد فلسطيني نيروهاي عليه اقدام
پليس اخير درگيريهاي ;باشد شده برآورده اسرائيليها منظور دقيقا كه ميرسد نظر به گاه
شاخه) بريگاوالاقصي شده دستگير رهبران حمايت در كه فلسطينيهايي با خودگردان دولت
چهرههاي برخي سوي از چه اگر كه است صحنههايي بودند زده تظاهرات به دست (الفتح نظامي
عنصر حال عين در اما ميشود خوانده عادي رويدادهايي صلاح ، خالد مانند فلسطيني
.ميرود شمار به فلسطينيها ميان تفرقه ايجادكننده و خشونت گسترشدهنده
را فعلي شكننده اوضاع كه آنچه از پرهيز و حاضر شرايط درك ميرسد نظر به رو اين از
نتايجي آن انگاشتن ناديده كه است ضرورتي ضرورت ، اين.باشد ضروري نمايد ، بحراني
.داشت خواهد پي در نگرانكننده
"ابرها دختر" زيرسايه اندونزي
ياتس دين
جماليان شهرام:ترجمه
اندونزي جمهوري رياست انتخابات در پوتري سوكارنو مگاواتي ميلادي سال 1999 در كه هنگامي
آنكه از پس سال آن در.نكرد تعجب شكست اين از او خود از بيشتر هيچكس نرسيد ، پيروزي به
رياست گرفتن دست به براي را خود وي رسيد ، پيروزي به پارلماني انتخابات در مگاواتي حزب
او جاي به را وحيد عبدالرحمن پارلمان قانونگذاران آنكه از پس اما كرد ، آماده جمهوري
علت بسياري عده.كرد موافقت تصميمي چنين با خود بغض خوردن فرو با مگاواتي برگزيدند ،
سال يك.ميدانند اندونزي خشن سياستهاي بهكارگيري در وي بيعلاقگي را مگاواتي شكست
به را وحيد بودند ، شده مگاواتي رسيدن پيروزي به از مانع كه قانونگذاراني همان بعد ،
داشت ، برعهده را رئيسجمهور معاون تشريفاتي سمت كه را مگاواتي و كرده خلع بيكفايتي دليل
را سياسي ثبات تا است كرده سعي جمهوري رياست زمان از مگاواتي.كردند منصوب وي جاي به
مگاواتي.است كرده خودداري ضروري اصلاحات اجراي از تاكنون اما بازگرداند كشور اين به
تفسير و بررسي به را خود وقت بيشتر خودسر ، نظاميان مهار و فاسد قضات با برخورد جاي به
حق را جمهوري رياست مگاواتي كه هستند گمان اين بر عدهاي.است كرده سپري خود پيروزي علل
مصاحبهاي طي وحيد حاكميت دوران وزراي از يكي "كوسوماتماجا سارونو".ميداند خود مسلم
را جمهوري رياست وي گويي كه است گونهاي به او رفتار":است گفته مورد اين در رويتر با
اعضاي از انگار كه ميكند رفتار شكلي به او":داد ادامه وي ".ميداند خود مادرزادي حق
".است شاهزادهخانم ميكند فكر.است سلطنتي خاندان
در كه ميكند كار كاخي در است اندونزي بنيانگذار _ سوكارنو دختر كه ساله مگاواتي 55
حمايت مورد كه است شده باعث پدرش محبوبيت و او بودن خوشنام.است شده بزرگ آن در گذشته
انداختن راه جاروجنجال از وي دختر سوكارنو ، برخلاف اما.گيرد قرار مردم مختلف تودههاي
مگاواتي به جمهوري رياست مقام كه (مرداد 1380 اول) سال 2001 ژوئيه از 23.ميكند پرهيز
عمل همين.است كرده خودداري عمومي سخنرانيهاي و رسانهها با مصاحبه از وي شده ، سپرده
_ مگاواتي.ميداند خود مسلم حق را مقامي چنين كسب وي كنند فكر عدهاي كه است شده باعث
خبرگزاريها از بسياري مكرر درخواستهاي به تاكنون _ "ابرهاست دختر" معناي به او نام كه
،"اندونزي دموكراتيك پيكار" حزب در مگاواتي مشاوران از يكي.است نداده پاسخ مصاحبه براي
ميكند فكر جمهور رئيس":ميگويد و ميآورد بهشمار او ضعف نقطه بزرگترين را وي سكوت
كردن شعلهور در وحيد اشتباه تكرار از و دهد انجام را كارها آرامي به است بهتر
و ديپلماتها حال اين با "ميورزد اجتناب خود سخنرانيهاي با سياسي بحرانهاي
كه را كشور ميتواند و دارد تسلط امور همه بر مگاواتي كه نيستند باور اين بر تحليلگران
با گذشته سالهاي در اندونزي.كند هدايت خوبي به شده خلاص عظيمي بحرانهاي از تازگي به
دست كشور اين سابق جمهور رئيس سوهارتو سقوط از ناشي تبعات و شرقي جنوب آسياي مالي بحران
سلسله رعايت جاي به اوقات گاهي مگاواتي دارند عقيده تحليلگراناست بوده گريبان به
زيردستان براي را مشكلاتي و ميكند عمل مستقيم بهطور خود اطلاعات از استفاده با مراتب ،
مورد اين در كرد خودداري خود نام افشاي از كه غربي ديپلماتهاي از يكي.ميكند ايجاد
.بود بهتر بسيار ميگرفت عهده به را كشور رهبري دولت ، رياست جاي به او اگر":گفت
پيگيري گردهماييها ، رياست مانند اموري و ميداند ملي وحدت مظهر را خود رئيسجمهور
".باشد سازگار او طبع با كه نيست چيزي مردم هدايت و موضوعات
فساد ، ريشهكني نظير كليدي اصلاحات بسياري از خلاق و توانا رهبري فقدان دليل به اندونزي
ريزال".است مانده محروم نظاميان بر غيرنظاميان كردن مسلط و دولتي شركتهاي خصوصيسازي
در سياسي ثبات ايجاد براي وي كه روشي":ميگويد رابطه اين در اقتصاد سابق وزير "راملي
كندترين از يكي دولت اين تصميمگيري ، حيطه در اما.است عالي بسيار گرفته كار به كشور
شدت به خود دستاوردهاي از مگاواتي ائتلافي دولت ديگر سوي از ".ميرود شمار به دولتها
مسيحيها و مسلمانان بين خشونت به توانسته تاكنون كه دارد تاكيد دولت اين.ميكند دفاع
خصوصيسازي طرح منظور به را دولتي داراييهاي از زيادي مقادير دهد ، پايان نقاط برخي در
.نمايد جلب كشور اين در سرمايهگذاري براي را خارجيها اعتماد تدريج به و رساند فروش به
اين مقامات از هيچيك اندونزي ، مشكلات وجود با كه داشت اظهار ديگر ديپلماتيك منبع يك
حال ، اين با.ندارند خودكامگي و استبداد دوران به كشور بازگرداندن براي تمايلي كشور
بتوانند كه رسيدهاند فكري بلوغ از حد آن به اندونزي مردم آيا كه آن مورد در مگاواتي
ترديد اظهار كنند ، انتخاب مستقيم بهطور بلكه پارلمان طريق از نه را خود رئيسجمهور
.شد خواهد برگزار سال 2004 در كشور اين رياستجمهوري انتخابات.است كرده
در سوهارتو.ميدانند سوهارتو سياستهاي همانند را مگاواتي خودسرانه روشهاي برخي
بزرگ دستاوردهاي و ميكرد عمل پادشاه يك مانند خود ساله زمامداري 32 آخر سالهاي
كسب مگاواتي است ممكن.بود كرده تقويت وي در را حس اين سالها آن در اندونزي اقتصادي
از يكي استاد "ماستوتي ورورتنو دوي" ولي بداند مسلم امري خود براي را جمهوري رياست مقام
زيرا شاهزاده يك تا دارد شباهت عامي يك به بيشتر وي كه دارد عقيده اندونزي دانشگاههاي
معتقد ويميپذيرد منفعلانه ميافتد اتفاق اطرافش در كه را چيزي هر رئيسجمهور اين
يك رفتار به بيشتر او اعمال.نيست ما رئيسجمهور مانند جاوهاي ملكه يا شاه هيچ":است
است برخوردار طبعي از مگاواتي كه دارد عقيده ماستوتي ".دارد شباهت جاوهاي معمولي زن
جرات مگاواتي":گفت وي.ميكند مخالفت چيزي يا كسي با ندرت به و ميپذيرد را چيز همه كه
".دهد تغيير است ، ثابت كه را چيزي ندارد را اين
رويتر:منبع
25_ ناآرام غول
بزرگ استراتژي
رادمن پيتر
غربشناسي پژوهشي بنياد
از چنانكه ;باشيم داشته صداقت اندكي رويمان فرا آتي مرزهاي ساختن مشخص براي است لازم
و نظر اتفاق به بيشماري موارد در ميتوان شود احتراز خيانت مورد در واهي اتهامات ايراد
:است كرده تعريف اينگونه را كلاسيك ديپلماسي اصل اين گنتائو مور هانس.رسيد هماهنگي
منافع لحاظ توان و نشدهاند مخدوش سياسي مذهبي ، خانمانسوز اشتياق با كه ذهنهايي براي"
كه حياتياي منافع بر نهادن پايان نقطه باشند داشته را ديپلماتيك مناسبات طرف دو هر ملي
تنها ملت يك...نميرسد نظر به دشوار چندان گرفتهاند قرار ما توجه مركز در اكنون
روح با همراهي از كه باشد داشته خود ملي منافع به نسبت منطقي ديدگاهي ميتواند زماني
ملي منافع حفظ از آنكه از پس است قادر ملت يك.كند خودداري سياستمداران آيين جنگطلبانه
".نمايد اقدام ديگران حقوق لحاظ به نسبت كند ، حاصل اطمينان خود
اينكه:كشد تصوير به را مقاله اين در شده ذكر پارادوكس حدودي تا ميتواند گفته اين
آمريكا منافع بر صرفا كه دولتهايي حاكميت دوره در حتي آمريكا از كشورها ساير انزجار
برخي دليل به جهانيان ساير از حتي هدف اين به دستيابي جهت در و ميكردهاند پافشاري
نمونهاي.است نيافته كاهش نيز كردهاند عذرخواهي جهاني دوم جنگ از پس آمريكا سياستهاي
وارد اتهامات معرض در را كشور تنها نه ويلسوني ايدهآليسم بر اصرار و پاردوكس اين از
آمريكا فروتني آنكه جاي به عملكرد اين بلكه ميدهد قرار آمريكا رياكاري مورد در شده
كه ميشود تصور اينگونه كه چرا ميشود دانسته آمريكا خودمحوري بر دال شود قلمداد
تحميل جهان مختلف كشورهاي به را خود نظر مورد جهاني تحولات نامحدودي صورت به آمريكا
.ميكند
استراتژي طراحي در ميشوند مواجه بزرگ حوادث از ناشي فشارهاي با آمريكاييان كه آنجا
تحديد سياست آمريكا سرد جنگ دوران در كه همانگونه داشتهاند مناسبي كاركرد خود عالي
موقعيتهاي شاهد ديگر امروزه.گرفت پيش در غرب و شرق تنشهاي كاهش جهت به را غرب نفوذ
بر كه فوقالعاده سادهپنداري همين و نيستيم سرد جنگ ساليان بسان ديگري مشابه الزامآور
استراتژيك تفكر جف ، جوزف ديدگاه از كه است عواملي از يكي شده حاكم بينالمللي فضاي
.مينماياند غيرضروري امري متحده ايالات در را سيستماتيك
معرض در كنيم ، ادعا ميتوانيم سختي به ديديم سوم فصل در كه طور همان جهت همين به
آمريكا ابهت و هيمنه شكستن هم در به ميتواند سياسي بحرانهاي.نداريم قرار مخاطرات
صحت همچنين و آمريكا جهاني نفوذ امحاي و اضمحلال به اجتنابناپذير سرعتي با و بيانجامد
.بيانجامد بينالمللي فضاي سلامت و
علاقه آمريكا كه است اين هستم آن گفتن مترصد آنچه تعريف براي صحتتر به قرين شيوهاي
جهاني حيات سلامت هسته در كه است موضوعي وجوه اين و دارد بينالمللي سيستم حفظ به خاصي
قطعا هدف اين به دستيابي براي سيستماتيك تفكري گرفتن نظر در و دارد قرار ما خود و
.است ضروري
به.كنيم پيشنهاد آمريكا عالي استراتژي براي را مدل دو ميتوانيم تاريخ به پرداختن با
يافته استقرار آن براساس و 19 قرون 18 بريتانياي كه است مدلي دو اين از يكي جف ، اعتقاد
از بسياري از ميتوانست بريتانيا.ميكرد ايفا اروپا در را متوازنكننده نقش كه بود
ميشد ، احساس سلطهگرا قدرتي ظهور كه زمان هر و كند كنارهگيري اروپايي صفبنديهاي
را توازن تا ميشد عمل وارد زند برهم اروپا قاره در را توازن و ثبات بود ممكن كه قدرتي
.بازگرداند كهن قاره به
اين و ميپيوست ضعيفتر قدرتهاي ائتلاف به غالب قدرت برابر در انگلستان زماني چنين در
قيصر و ناپلئون فرانسه ، پادشاه شانزدهم لوئيس اسپانيا ، شاه دوم فيليپ مقابل در سياست
قرون طي.زد انگلستان سنتي سياست بر تاييد مهر و درآمد اجرا مرحله به هيتلر و ويلهلم
منافع از بريتانيا تعريف ليكن ميشوند تحول دچار تاريخ با همگام نيز دشمنان
.كرد نخواهد تغيير استراتژيكاش
در.است شده عنوان آمريكا متحده ايالات براي مناسب سياستي عنوان به هميشه مدل اين
شايد و كرديم پيروي مدل اين از دقيقا ما سرد جنگ دوران در و جهاني دوم و اول جنگهاي
نظامي مداخلات به شكلدهي در ويژه به و معاصر دوران در پيروي براي مناسبي مدل اين
خودمان نبايد كه بحق خواسته اين و غيرماجراجويانه عمومي ديد به توجه با.باشد آمريكا
مشخص را خود انتخابي قواعد كه دارد ضرورت كنيم تبعيضآميز بشردوستانه مداخلات درگير را
بنيادين استراتژيك منافع معيار و ضابطه ميدهد قرار ما فراروي انگلستان مدل آنچه.كنيم
پيدا ضرورت وقتي فقط آمريكا مداخلات آن براساس كه قاعدهاي كرد ، خواهد مشخص را ما
تهديدات ظهور مثال عنوان بهاست افتاده مخاطره به جهاني ساختار پايه شرايط كه ميكند
انتخابي مداخلات ساير...و خليجفارس آسيا ، شرق اروپا ، مثل حياتي مناطق در هژمونيك
.هستند اجتنابناپذير و اجباري مداخلات اينگونه ليكن هستند
و دارد وجود آمريكا كلي خطمشي براي نيز مناسبتري مدل ميدارد اذعان جف ضمن همين در
مثل اروپا مركز در خود آسيبپذير موقعيت جهت به آلمان.است آلمان در بيسمارك مدل آن
قدرت موازنه در را خنثيكننده و واسط عامل نقش كه نداشت دسترس در را گزينه اين انگلستان
در اروپايي قدرتهاي ساير با مشاركت اروپا ، حوادث به بيسمارك واكنش.كند ايفا اروپا
چنين ليكن بودند يكديگر متناقض نيز اغلب كه بود نظامي سياسي ، تركيبي و پيچيده معاهدات
از احتراز و اروپايي صفبنديهاي كردن درگم سر و ساختن مخدوش كه بيسمارك ، هدف معاهداتي
.ميساخت مرتفع را ميناميد ، "ائتلافها كابوس" او آنچه
مرددند تركها
عراق به حمله احتمال گرفتن قوت با
صغير آسياي
كوهنورد نفيسه
اقتصادي كمكهاي از ندهند نشان سبز چراغ بوش خواستههاي به اگر نگرانند ترك مقامهاي
شوند محروم آمريكا
حمله مورد در آمريكا جمهور رئيس بوش جورج برنامهريزي خبر سپتامبر يازدهم رويداد از پس
در كه آمريكا كنگره انتخابات از پيش.دارد خود تسخير در را رسانهها همچنان عراق به
ليست در را بحرين و كويت سعودي ، عربستان عمان ، قطر ، اردن ، تركيه ، بوش شد ، برگزار نوامبر
.باشند كشورش نظامي نيروهاي استقرار براي مناسب بستري ميتوانستند كه قرارداد كشورهايي
كه چرا است برخوردار بيشتري اهميت از جغرافيايياش موقعيت واسطه به تركيه ميان اين در
ساير به نسبت مثبتتري وضعيت نيز آمريكا با سياسي رابطه نظر از عراق همسايه كشور اين
نظامي حملات براي كليدي كشوري عنوان به را تركيه ديليتلگراف ، .دارد بوش منتخب كشورهاي
نظر از هم و استراتژيك موقعيت نظر از هم كشور اين":مينويسد و شمرده عراق به آمريكا
".دارد را آمريكا با همكاري آمادگي سياسياش بستر
و همكاري عدم تركيه مقامات تا شد باعث اجويت بيماري از پس سياسي شديد بحرانهاي بروز
و تشويش باعث همين و كنند اعلام عراق به آمريكا نظامي عمليات در را كشورشان مداخله
را خود گرايش مجددا ترك مقامات اخير هفتههاي در اما.شد آمريكايي دولتمردان نگراني
همكاريهاي انجمن رئيس اردم زينالعابدين.دادهاند نشان آمريكايي نيروهاي با همكاري به
خود حسننيت همواره آمريكاييها كه اين به اشاره با خود اخير مصاحبه در تركيه و آمريكا
شده جديتري مراحل وارد آمريكا و تركيه روابط":گفت كردهاند ثابت تركها به نسبت را
ما و كردند كشف قدرتمند نيروي يك عنوان به را ما آمريكاييها كره ، سال 1950 جنگ در.است
خالي نبايد را دوستي چنين پشت بنابراين !برديم پي خودمان با آنها دوستي به بيشتر نيز
اظهار دارد را تركيه دادن بازي قصد اروپا اتحاديه كه اين بيان با ادامه در وي "كرد
محدوده از خارج را ما دارد سعي بنياسرائيلي بهانههاي آوردن با اروپا اتحاديه":داشت
اروپا خاورميانه ، در كشورمان جغرافيايي موقعيت و شرايط دليل به ليكن دارد ، نگه اروپا
درحالي هستند منطقه اين در خود منافع فكر به تنها اروپاييها.برنميدارد آن از طمع چشم
با را خود دستآوردهاي تا داشته قصد همواره آمريكا.ندارند نيتي چنين آمريكاييها كه
".است بوده حمايتش تحت دوستان از يكي نيز تركيه و كند تقسيم دوستانش
از پرده پشت در آمريكا كه داشته آن از حكايت اخير چندماه خبرهاي كه است درحالي اين
شرايطي از يكي قبرس مسئله حل و است ميكرده حمايت قبرس شمالي قسمت بازپسگيري در يونان
تحليلگران از يكي.يابد دست آن به اروپا اتحاديه به ورود از قبل بايد تركيه كه است
نخواهد باقي تركيه براي راه دو از بيش ميرسد نظر به":ميگويد باره اين در تركيه سياسي
دهد انجام بخواهند آنها هرچه و دهد در تن اروپا اتحاديه خواستههاي به كه اين يا.ماند
بتواند راه اين از شايد تا شود ، همسو آمريكا استراتژيك اهداف با كرده رها را اروپا يا و
با ترك سياسي مقام اين ".بپوشاند جامهعمل اروپا اتحاديه مورد در خود ديرينه آرزوهاي به
ابراز است كرده نرم دستوپنجه كردها و ترور موضوع با سالها كشورش اينكه بر تاكيد
اين در وي.باشد نيز معضل اين براي راهحلي آمريكا با كشورش همكاري كه كرد اميدواري
عملا اوجالان عفو و اعدام قانون لغو درخواست با اروپا اتحاديه كه زماني" گفت باره
با بهمبارزه را ما كه بود آمريكا تنها اين كرد ، حمايت تروريستي حركات از غيرمستقيم
".است داده را كردها عليه نظامي همكاري قول ما به بارها حتي كرد تشويق تروريسم
كمپهاي در را عراق مقيم كرد جوانان آمريكايي ، ژنرالهاي كه است آن از حاكي خبرها آخرين
يكي.دادهاند قرار پيشرفته سلاحهاي از استفاده با چريكي عمليات تعليم تحت خود نظامي
آمريكا رئيسجمهور سخنان گرچه":ميگويد باره اين در تركيه سياسي صاحبنظران از
و طالباني اخير سفرهاي اما ندارد را كردها از حمايت قصد كشورش كه است آن نشاندهنده
".ميرساند اثبات به را ديگري چيز بارزاني
از تاكنون حسين صدام حكومت دوران تمام در كردها مسئله كه اين به اشاره با شخص همين
رشد سبب صدام نابودي كه است كرده اميدواري ابراز هست و بوده عراق و تركيه مشترك معضلات
بحرانهاي.بود خواهد كشور دو هر ضرر به اين كه چرا نشود منطقه كردهاي شدن قدرتمند و
عدم بر پافشاري در را تركيه كه است مسائلي از ديگر يكي حاضر حال در تركيه اقتصادي
به اگر كه هستند اين نگران كشور اين مقامات كه چرا ساخته ، مردد آمريكا با همكارياش
دچار آمريكا مخالف كشورهاي ديگر سرنوشت به كشورشان ندهند نشان سبز چراغ بوش خواستههاي
.زد خواهد دامن كشورشان داخلي بحرانهاي به اين و گيرد قرار اقتصادي تحريم تحت و شده
و مسائل ميتواند تركيه اقتصادي مشكلات اينكه بيان با ژورنال والاستريت روزنامه
آمريكاييها تركيه سياسي و اقتصادي ناپايداريهاي و مشكلات":نوشت كند ايجاد را مشكلاتي
شايد كند شركت عراق به نظامي حمله در كشور اين اگر ولي است كرده نگراني و تشويش دچار را
".شود برخوردار بوش دولت همهجانبه حمايت از
كرد اميدواري ابراز است حتمي عراق به حمله كه اين بر تاكيد با خود اخير سخنراني در بوش
از ادامه در ويدهند ياري تروريستياش ضد اهداف در را او خاورميانه كشورهاي از برخي كه
آمريكايي نيروهاي كنار در ناتو عضو كشورهاي از يكي عنوان به حمله اين در تا خواست تركيه
در را كردي دولت يا حكومت هيچ تشكيل اجازه كشورش كه داد اطمينان ترك مقامات به او.باشد
مضايقه تركها به مالي اعتبارات دادن و كمك هرگونه ارائه از ضمن در و داد نخواهد منطقه
لندن در جلسهاي تشكيل با صدام مخالف عراقي ژنرالهاي گذشته روز چند در.كرد نخواهد
آنها ايشان ، از يكي گفته به.كردند بررسي را كشورشان كنوني حكومت سرنگوني از پس مسائل
.بود خواهد ممكن تركيه كانال از تنها عراق به نظامي حمله كه رسيدند نتيجه اين به نيز
جنگ اين در تركها همكاري جلب براي است لازم كه را كاري تنها":گفت ادامه در ژنرال همين
".سازيم مطمئن كردها به امتيازي هرگونه ندادن از را آنها كه است اين دهيم ، انجام
از بعد كه است اين گرفته قرار تركيه سياسي تحليلگران بحث مورد كه مسائلي از ديگر يكي
مخالفت كشور سه هر منطقه ، مسائل سر بر سوريه و ايران تركيه ، كشور سه بين سياسي مذاكرات
ديگري تصميم تركيه اگر حال و كردند اعلام عراق عليه نظامي عمليات هرگونه با را خود جدي
.شد خواهد تيره تركيه و ايران بهخصوص كشور چند اين بين روابط كند اتخاذ را
با روابطش نميخواهد ديگر تركيه":مينويسد باره اين در ترك روزنامهنگاران از يكي
همكاري هرگونه است ، ايران اسلامي جمهوري اصلي دشمن آمريكا كه آنجا از و شود تيره ايران
داد خواهد برباد يكديگر با روابطشان بهبود براي را كشور دو هر تلاشهاي آمريكاييها با
سفر در آمريكا دفاع وزير معاون ولفويتز پل ".بود خواهد منطقه شدن ناامن نتيجهاش اين و
به ترك مقامات با عراق به نظامي حمله براي كشورش برنامههاي مورد در تركيه به خود
جز چارهاي هيچ تركيه":گفت باره اين در خود سفر از پيش ولفويتز.پرداخت خواهد مذاكره
خواهيم تامل و تصميمگيري فرصت كشور اين به ما البته.ندارد آمريكا خواستههاي پذيرفتن
كشور هردو نفع به اين و كرد خواهيم دريافت مثبت پاسخ كه داريم اطمينان حالا از اما.داد
از و كرده ياد جنگ قاصد عنوان به ولفويتز از تركزبان روزنامههاي از برخي ".بود خواهد
باره اين در ترك روزنامهنگاران از يكي.كردهاند نگراني ابراز تركيه به سفرش نتايج
نيز را ما كشور جنگ اين.زد خواهد رقم تركيه براي را شومي آينده ولفويتز":مينويسد
".كرد خواهد نابود
شفق يني صاباح ، مليت ، حريت ، زمان ، روزنامههاي:منابع
5 شارون جنگي جنايات
اسرائيل ارتش اوليه هسته تشكيل
طولاني قاسم:ترجمه
مسيحي مارونيهاي با خود مسلمان متحدان كنار در فلسطينيها لبنان در قومي جنگ جريان در
جنگ واقع در.بودند فراواني نفوذ صاحب لبنان در مارونيها.ميكردند مبارزه مرتجع و
از نيز اسرائيليها كه بود بديهي شرايطي چنين در.بود طبقاتي جنگ نوعي لبنان داخلي
را متعددي فجايع لبنان در قومي جنگ جريان در مارونيها.كنند حمايت تندرو مارونيهاي
.كرد اشاره خيام و تلالزتر كشتار به ميتوان جمله آن از كه بودند شده مرتكب
متحدان و فلسطين آزاديبخش سازمان با مبارزه در خود نماينده را مارونيها اسرائيليها
و فلسطينيها ميرسيد نظر به كه شد گونهاي به شرايط كه هنگامي.ميدانستند آن مسلمان
طبقه و لبنان دولت تا شد عمل وارد سوريه ارتش دارند ، قرار پيروزي آستانه در مسلمانان
رهبري به ليكود راستگراي حزب سال 1977 مه ماه دردهد نجات سقوط خطر از را ماروني
حزب شرط و بيقيد حاكميت ساله سي دوره ترتيب بدين.رسيد قدرت به اسرائيل در بگين مناخيم
سياست برجسته طرفداران از بگين مناخيمرسيد پايان به اسرائيل در سياسي زندگي بر كارگر
گسترش لبنان مارونيهاي با را اسرائيل روابط خود نخستوزيري طي اوبود "بزرگ اسرائيل"
از بگين مناخيم حال عين در.داد قرار آنها پشتسر در را اسرائيل ارتش كامل طور به و داد
.كرد حمايت رقيب گروههاي برابر در جميل بشير و پيير رهبري تحت فالانژيستهاي
بدين.كرد تجهيز امكان حد تا را فالانژها نيز موساد به موسوم اسرائيل اطلاعاتي سرويس
تجهيزات و منفجره مواد انداز ، خمپاره تانك ، توپخانه ، انواع نظير تجهيزاتي موساد ترتيب
گروههاي فرماندهي ستاد در نيز موساد افسران.قرارداد فالانژها اختيار در مخابراتي
كاربرد نحوه آموزش هدف با ظاهر در اسرائيل اطلاعاتي افسران.كردند رخنه لبنان مسيحي
طريق اين از موساد درواقع.بود ديگري چيز واقعيت اما بودند ، آمده اسرائيلي جنگافزارهاي
بتواند ، طريق اين از تا يافته دست لبنان در داخلي جنگ روند درباره اطلاعاتي به داشت قصد
اسرائيليها زمان گذشت با.كند سازماندهي فلسطينيها پايگاههاي عليه را خود حملات
جنوب شيعيان.دادند گسترش نيز كشور اين جنوب در لبنان شيعيان مراكز عليه را خود عمليات
تمام با اسرائيل نيز بعد سال پنج طي.ميشدند محسوب فلسطينيها نزديك متحدان از لبنان
متوسط طور به سالانه اسرائيل.كرد حمايت مسيحي فاشيست نظامي شبه گروههاي از توان
قومي جنگ سالها اين طي.ميكرد لبنان در مسيحي فاشيستهاي به كمك صرف دلار يكصدميليون
جنگ در رقيب گروههاي ميان متعددي ائتلافهاي مدت اين در و داشت ادامه همچنان لبنان در
.پاشيد هم از ديگري از پس يكي و گرفت شكل لبنان قومي
تدريج به (Shtaura) شتوارا قرارداد اول مرحله چارچوب در فلسطينيها سال 1977 در
و سوريه لبنان ، دولت قرارداد اين اساس بر.گذاشتند زمين بر را خود سنگين سلاحهاي
تا نمايند ، متوقف را فلسطينيها فرامرزي حملات ميشدند ، متعهد فلسطين آزاديبخش سازمان
مقابل در اسرائيليها اما.شود فراهم لبنان در قومي جنگ به بخشيدن پايان براي لازم بستر
اقدام يك در اسرائيل ارتش.دادند نشان خود از ستيزهجويانه شدت به واكنشي صلح طرح اين
بيشتر كه كشت را نفر هفتاد حدود و كرده بمباران شدت به را لبنان از مناطقي تحريكآميز
دست مقطع همين در حداد فرمان تحت شبهنظامي گروههاي اين بر علاوه.بودند لبناني آنها
خصوص در لبنان دولت طرحهاي اجراي از مانع تا زدند ، جنگي عمليات سلسله يك انجام به
لبنان به اسرائيل ارتش سال 1978 مارس ماه در.شوند كشور اين جنوب به لبنان ارتش اعزام
يك انجام خاطر به فلسطينيها از گرفتن انتقام بهانه به گسترده حمله اين.شد حملهور
از را خود بودند ، شده موفق فلسطيني چريكهاي است گفتني.گرفت صورت ضداسرائيلي عمليات
به اسرائيل خونين حمله حال هر در.بكشند را اسرائيلي و 34 رسانده اسرائيل به دريا طريق
خانه از نفر هزار پنجاه و دويست از بيش شدن آواره نيز و نفر دوهزار از بيش مرگ به لبنان
سال 1979 در اسرائيل توسط لبنان بمباران عمليات.شد منتهي لبنان جنوب در خود كاشانه و
كه كرد منتشر اسرائيل حملات قربانيان از ليستي لبنان دولت زمان اين دريافت ادامه نيز
سال آوريل ماه در روز يك طول در تنها.ميخورد چشم به لبناني قربانيان نام تنها آن در
حدود نيز سال همان اوت ماه تا آوريل ماه از.شدند زخمي يا كشته لبناني يكصد حدود 1979
.شدند زخمي ديگر نفر و 224 كشته لبنان در نفر هزار
ميشود اسرائيل دفاع وزير شارون
پيروزي به اسرائيل انتخابات در توانست ديگر بار يك ليكود حزب سال 1981 ژوئن ماه در
هر دربود كرده كسب بيشتري آراي قبل دور به نسبت ليكود افراطي حزب سال اين دربرسد
كابينه در توجه قابل تغييراتي به ليكود حزب توسط اسرائيل انتخابات در نتيجه اين كسب حال
آريل ژنرال انتخاب به ميتوان جمله آن از شد ، منجر اسرائيل وقت نخستوزير بگين مناخيم
گروه عضو جواني دوران در شارون آريل.كرد اشاره اسرائيل دفاع وزير عنوان به شارون
هاگاناه به موسوم يهوديان زيرزميني ارتش به بعدها او.بود (Gadna) "گدنا" شبهنظامي
پس.ميشد محسوب اسرائيل ارتش اوليه هسته يهودي زيرزميني ارتش درواقع.پيوست (Haganah)
كه داشت عهده بر را يگانهايي فرماندهي شارون آريل سال 1948 در اسرائيل دولت تاسيس از
داشتند ، وظيفه يگانها اين.بود دشمن مرزي خطوط پشت در عمليات انجام آنها اصلي تخصص
تحت كه ويژه 101 يگان.كنند فرار خود كاشانه و خانه از كه سازند وادار را فلسطينيها
قرار غزه جنوب در كه البريق آوارگان اردوگاه به سالها همان در بود ، شارون آريل فرمان
متعلق زمان آن در غزه شهر است گفتني.بود كشته را فلسطيني آواره پنجاه و كرده حمله داشت
آن در.افتاد سرزبانها شارون آريل نام كه بود بار اولين براي سال 1953 در.بود مصر به
در را خانه باب حداقل 45 و كرده حمله اردن به يگان 101 فرمانده عنوان به شارون آريل سال
تحت اردن رود غرب زمان آن دركرد منفجر اردن رود غرب در واقع (Quibya) قبيا روستا
جان نفر مزبور 69 روستاي به يگان 101 حمله جريان در حال هر به.داشت قرار اردن حاكميت
.بودند كودكان و زنان آنها از نيمي كه دادند دست از را خود
همچنين او.داشت عهده بر اردن در نيز را ديگر خونبار عمليات چندين فرماندهي شارون آريل
دهه اوايل در.بود شده مرتكب را فجيعي كشتارهاي نيز سوريه از مناطقي در و غزه شهر در
قيام خونين سركوب مسئوليت اسرائيل جنوبي ارتش فرمانده عنوان به شارون آريل هفتاد
.داشت عهده بر غزه نوار در را فلسطينيها
جهان سوسياليستهاي سايت
روزولت بزرگ چماق تئوري و پوتين
ناوان واحد عارف
يك تعيين با طرف دو از يك هر و بود شده تقسيم شوروي و ايران ميان سال 1991 تا خزر درياي
البته بودند پذيرفته را مشترك حاكميت دريا اين بقيه در ماهيگيري انحصاري مايلي منطقه 10
پيدايش و شوروي فروپاشي اما بود احترام مورد نيز بينالمللي مجامع سوي از موضوع اين
.شد منطقه اوضاع شدن دگرگون موجب خزر حاشيه در شوروي جماهير اتحاد جاي به كشور چهار
دسامبر 1991 مورخه 8 ميسنك توافقنامه براساس يافته استقلال تازه جمهوريهاي اگرچه
و توافقات به نمودند اعلام شفاف طور به دسامبر 1991 آلماتي 21 توافقنامه همچنين
چنين امضاي گرفتن ناديده با آنها اما ميگذارند احترام گذشته رژيم قراردادهاي
خزر درياي در سهمي خواستار "احوال و اوضاع بنيادين تغيير" اصل براساس و موافقتنامهها
.شدند
يكجانبه بهرهبرداري در يافته استقلال تازه جمهوريهاي تهديدات وقت هيچ ما كه حالي در
به گذشته رويه برخلاف روسها كه آمديم خود به زماني تنها و نگرفتيم جدي را دريا اين از
دست توافقاتي به خزر درياي تقسيم در آذربايجان جمهوري با سپس و قزاقستان با يكباره
پيپي نفتي شركت با آذربايجان جمهوري جانبه يك قرارداد عقد با شوك اين البته و يافتند
.شد شديدتر ما ديپلماسي دستگاه به ايران البرز منطقه در شركت اين حفاري و آموكو
رويارويي نخستين بايد را ايران سوي از انگليسي آموكو پيپي نفتي شركت فعاليت به واكنش
ديپلماتيك لبخند با كه تنش اين.دانست شوروي فروپاشي از پس خزر درياي در نظامي
موقت طور به آذربايجان جمهوري محبتآميز پاسخ مقابل در ايران خويشتنداري و حيدرعلياف
ترسيم براي ساحلي كشورهاي ميان توافق عدم صورت در كه است تلخ حقيقت اين بيانگر شد برطرف
و ايران ميان تنش.باشد حوادثي آبستن آينده در ميتواند خزر درياي مناسب ، حقوقي رژيم
روسيه ، ميان يكطرفه قراردادهاي عقد از بعد البرز نفتي منطقه سر بر آذربايجان جمهوري
معطوف را شمالي مرزهاي به ما خارجي سياست نگاه يكباره به آذربايجان جمهوري و قزاقستان
همهجانبه توافقات به رسيدن براي را ويژهاي تلاش ما ديپلماسي دستگاه رو اين از.كرد
و 1940 ، قراردادهاي 1921 روح به استناد ميان اين در و كرد آغاز ساحلي كشور پنج ميان
(درصدي 20) مساوي قسمت پنج به خزر كامل تقسيم نهايت در و مشاع صورت به خزر اداره
.بود مذاكرات اين در ما خطمشي مهمترين
پذيرفتن به حاضر هرگز قزاقستان و تركمنستان آذربايجان ، جمهوري سه كه است حالي در اين
از.نيستند و 1940 قراردادهاي 1921 ويژه به شوروي و ايران ميان شده منعقد قراردادهاي
آن تقسيم به اعتقاد دريا بستر در و ميپذيرند سطح در فقط را مشاع سيستم نيز روسها سويي
پهنه اين از ايران سهم شدن عملي صورت در موضوع اين كه هستند "ميانه خط تغيير" براساس
كه مختلفي همايشهاي و كنفرانسها نشستها ، تمامي بنابراين.ميرساند درصد به 12 را آبي
كه حالي در.شد مواجه كامل شكست با نتيجهاي به رسيدن بدون شده تشكيل گذشته سال سه طي
عشقآباد در ساحلي كشور پنج سران جاري سال ارديبهشت نشست به كارشناسان اميد چشم تنها
قريبالوقوع سفر از البته.يافت پايان بيانيهاي صدور بدون حتي هم آن بود شده دوخته
و عشقآباد نشست از پيش روز سه درست مسكو به كشورمان خارجه امور وزير خرازي كمال دكتر
حدس ميشد روسيه خارجه امور وزير ايوانف ايگور و جمهوري رئيس پوتين ولاديمير برخورد از
.بود خواهد صوري كاملا نشست يك عشقآباد در خزر حاشيه كشورهاي سران نشست كه زد
و ايران عليه بر آمريكا تهديدات يادآوري با خرازي دكتر با ديدار در پوتين ميشود گفته
تنها 12 خزر از ايران سهم كه بود داشته اذعان سپتامبر از 11 پس بينالمللي ناگوار شرايط
!بود خواهد درصد
تركمنستان عشقآباد نشست در ايراني هيات ضمني پيروزي است اهميت حائز بسيار آنچه اما
پذيرفتن معناي به مسكو سوي از شده تعيين پيش از قراردادهاي امضاي گونه هر كه چرا بود
اما.بود ديپلماتيك سنگين شكست و ملي منافع و حقوق شدن پايمال واقع در و درصدي سهم 12
كرد اعتراف بايد داد پايان خود كار به بيانيه صدور و نتيجه بدون نشست اين اينكه عليرغم
از پيش ميتوانيم ما و بود خواهد ايران براي ويژه امتياز يك تهران در بعدي نشست برگزاري
و خود ميان ديپلماتيك گفتوگوهاي با را اختلافات و مسائل ابتدا نشستي چنين تشكيل
شرايط از استفاده با و كنيم فصل و حل آذربايجان جمهوري با ويژه به ساحلي كشورهاي
زماني خزر بحران كور گره كه انگاشت ناديده نبايد البته.برسيم خود اهداف به ميزباني
كه حالي در تركمنستان نشست پايان از پس ساعت از 24 كمتر پوتين ولاديمير كه شد كورتر
بدهد ، را خزر درياي كردن نظامي حق خود به نبايد كشوري هيچ بودند كرده تعهد ساحلي كشورهاي
در ويكرد صادر را خزر درياي در نظامي مانور انجام فرمان كننده غافلگير اقدام يك در
درياي نيروي فرمانده كوريدف ولاديمير به داغستان جمهوري در آستاراخان بندر از بازديد
برگزاري از هدف پوتين گرچه كند ، فراهم را رزمايش اين برگزاري مقدمات تا داد دستور خود
مامور اين انگيزه كه ندارد وجود ترديدي اما كرد اعلام تروريسم با مبارزه را رزمايش اين
.است روزولت "بزرگ چماق" سياست اجراي واقع در خزر در نظامي مانور انجام از كاگب سابق
كه حالي در بود مدعي بزرگ چماق سياست ارائه با دوم جهاني جنگ فاصله در روزولت تئودور
احساس اين زيرا بگوييد سخن نرمي به خود همسايه با گرفتهايد سرخود بالاي در بزرگي چماق
ميشود ، چماق آمدن فرود باعث شده ارائه پيشنهادات و گفتوگو شرايط پذيرش عدم صورت در كه
.بپذيرد ترس روي از را شده پيشنهاد شرايط همه همسايه تا ميگردد موجب
در نظامي مانور انجام با و بينالملل روابط بر حاكمه شرايط داشتن نظر در با پوتين البته
چتر زير را قزاقستان و تركمنستان آذربايجان ، جمهوري سه تا دارد قصد اينكه بر علاوه خزر
چهار راه اين از تا است منطقه برتر قدرت تا دهد نشان نيز ايران به بلكه بگيرد خود نظامي
ميل باب مناسب حقوقي رژيم امضاي و خزر تقسيم در خود خواسته پذيرش به وادار را ديگر كشور
به بايد خزر درياي براي مناسب حقوقي رژيم هرگونه شده انجام توافقات طبق اما.نمايد مسكو
بود خواهد اعتبار فاقد حقوقي رژيم صورت اين غير در برسد ساحلي كشور پنج هر امضاي
كه حقوقي سند هرگونه امضاي از ايران كه است اين راه بهترين ميرسد نظر به بنابراين
.كند پرهيز باشد ملي منافع با مغاير
|