پاريسي كاغذديواري نصاب
ميكند زيرورو را هامبورگ تهراني ،
منتقد نگاه
رويداد
پاريسي كاغذديواري نصاب
پمپيدو ژرژ در بزرگ نمايشگاه يك
ديانتي نوشين:ترجمه
كردن خريد به را روز يك بايد كنند ، دنبال را بوران دانيل راه ميخواهند كه جواني هنرمندان
پيدا دنبال به پاريس پارچه بازار در بوران سال 1965 ، سپتامبر روزهاي از يكيبدهند اختصاص
رول يك به آن ، جاي به اما.كند نقاشي آن روي بر تا بود زبر كنف جنس از رنگي پارچههاي كردن
بريده متر سانتي پهناي 7/8 به نوارهايي صورت به كركره پرده ساخت براي را آن كه برخورد كرباس
در كه كرد پيدا را طرحي بازار آن در بوران.گرفت شكل تاريخ از بخشي ترتيب اين به و بودند
ديگر بودم ، نكرده پيدا را رول آن اگر":ميگويد امروز اوبود او كار مشخصه آينده سيسال
به اما ميرسند ، نظر به قبلي تصميمگيري بدون ظاهرا ما انتخابهاي و حركات.ميشدم نااميد
".نيستند اتفاقي عنوان هيچ
تبديل معاصر هنر چهرههاي شدهترين شناخته از يكي به را او بوران يافته آن ، جز يا اتفاقي
:است برده كار به متفاوتي بسيار سطوح روي را نوارهايش او حال ، به تا پيش دهه سه ازكرد
جليقه نيويورك ، تاون داون در تزئيني پرچمهاي رشته هنري ، گالريهاي ديوارهاي پوستر ،
پالاس رويال حياط در سفيد و سياه كلفت و كوتاه ستونهاي معروفتر همه از و موزه راهنمايان
او شهرت.كردند معروف معاصر فرانسوي هنرمندان بزرگترين حد تا را بوران ستونها اين.پاريس
جولاي ماه اول از نمايشگاه اينشد رسمي پمپيدو موزه در بعدي چند و بزرگ نمايشگاه برگزاري با
اظهارنظرهاي به نيز نمايشگاه از قسمتي.يافت خواهد ادامه سپتامبر روز 23 تا و است شده آغاز
بيروح و خستهكننده را بوران نوارهاي منتقد ، دانتو ، آرتور:است شده داده اختصاص مخالف
.ميداند پاريسي ديواري كاغذ نصاب را بوران جود ، دونالد آمريكايي ، هنرمند و ميخواند
و پولاك دوئزبورگ ، وان كوپكا ، پيكابيا ، نقاشيهاي پشت ديوارهاي پمپيدو مدرن هنرهاي موزه در
سال در را تكنيك اين بار اولين براي او.شدهاند پوشانده بوران سفيد و سياه نوارهاي با ماتيس
اكنون ، مانند نيز زمان همان در.برد بهكار آلمان كسل شهر در وي _ دوكومنتا نمايشگاه در 1972
ديدن.دهد قرار سوال مورد موزهها در را هنري آثار ارائه و چيدمان روش كه داشت تمايل او
و _ ديوارها كه ميكند جلب نكته اين به را بيننده نظر پولاك آثار زمينه پس در بوران نوارهاي
نقاشيها كه ميشود اشاره نكته اين به تلويحا همچنين.دارند وجود _ موزه ساختمان بنابراين
نوارهاي.كرد نگاه صرف هنر ديد به آنها به نبايد و دارند تزئيني جنبه ديواري كاغذ مثل هم
ابزاري خودش قول به يا و - خنثي نشانهاي آنها.هستند روشنفكرانه ژست يك از بيش چيزي بوران
.ميكند جلب اثر پيرامون فضاي به را بيننده توجه كه هستند _ بصري
بيپاياني تودرتوي تصاوير آينهها كه سرگردانند رنگارنگي اتاقهاي در بازديدكنندگان
ميشود باز بديع مناظر از چشماندازي به دري هر و ميآفرينند
دليل به را نقاشي پيش ، سال چهل به نزديك "بصري ابزار" سبك شروع از پس زود خيلي بوران
زيرزميني تالار سالن) ،"پاركينگ" بوران.گذاشت كنار سهبعدي فضاي مورد در ذهني مشغوليت
به زيرزميني پاركينگ يك مانند درست ساختمان از قسمت هر كه است كرده نقاشي طوري را (پمپيدو
محوطه و ديوارها محدوده از را موزه مرزهاي دارد سعي او "تنديسها و رنگها" در.ميرسد نظر
ششم طبقه سقف روي از بايد بازديدكنندگان اثر اين در.بگستراند شهر سراسر در و كرده خارج آن
روي پاريس نقطه در 15 بوران كه را نواري پرچمهاي دريانوردي ، چشمي دو دوربين يك با موزه
.كنند پيدا است ، گذاشته كار سقفها
طبقه وسيع بسيار محوطه در اينستاليشن يك ".نداشت وجود كه موزهاي" نمايشگاه قسمت مهمترين
در بوران.است متفاوت موزه اين معمول آكادميك نمايشگاههاي با كاملا آن سبك كه است ششم
از فقط من":ميدهد توضيح او خود.است ساخته متر شش عرض و طول به اتاقهايي متري مساحت 2300
سفيد و سياه خانههاي مثل درست ;هستند خالي ميان در يكي آنها.كردم استفاده اتاقها نصف
پيشين كارهاي بر مروري آنها از بعضي.دارد ديگري با متفاوت فضايي سفيد خانه هر.شطرنج صفحه
كه دارند بعدي سه ساختاري كاملا اتاقها از بعضي ".جديدند كاملا ديگر برخي و هستند من
توسط كلمه واقعي معني به آنها در بيننده و است شده متمركز آن بر اخير سالهاي در بوران
.است شده محاصره رنگها
بيپاياني تودرتوي تصاوير آينهها كه سرگردانند رنگارنگي اتاقهاي در بازديدكنندگان
.ميشود باز بديع مناظر از چشماندازي به دري هر و ميآفرينند
سرگرمكنندگي نقش اما شدهاند ، گردآوري نمايشگاه اين در بصري هنرهاي نمايش براي بوران آثار
و كانسپچوال اندازه از بيش را آثار اين منتقدين برخي.گرفت ناديده نميتوان را نمايشگاه اين
كه ميدهد نشان نمايشگاه اين اما.ميكنند ارزيابي تزئيني اندازه از بيش را آنها ديگر بعضي
به چشمها كه كانسپچوآليسمي - باشد دو اين ميان كه كند ابداع سبكي دارد دوست ساله بوران 64
از را كانسپچوال بعد چگونه ديگران كه نميكنم درك من":ميگويد او.ببرند لذت آن از آساني
".دارد ساختاري مشكل باشد ، متمركز ايده روي اندازه از بيش كه اثري.ميكنند متمايز بصري بعد
.باشد شده اجرا نوارها روي بايد حتما كار البته و
تايم:منبع
ميكند زيرورو را هامبورگ تهراني ،
به و ميگيرند قرار رسانهها توجه مورد بسيار مدتي سينماست ستارههاي همانند معماران وضعيت
درباره ديگري مطالب كه ميافتند فكر اين به نشريات و روزنامهها مدتي از پس اما.ميرسند اوج
قرار اوج در كوتاهي مدت تنها سينما ستارههاي همچون معماران ما سخن ديگر به.بنويسند آنها
داريم
طولاني قاسم:مترجم
او شك بدون.دارد سكونت آلمان در كه ميآيد شمار به معماري فوقستاره يك تهراني هادي
به پيش سالها از او.است هامبورگ در (BRT) تهراني ريشتر ، بوته ، معماري دفتر عضو سرشناسترين
منتقدان توجه مورد آلمان در درخشاني طرحهاي ارائه و معماري زمينه در خود نوآوريهاي دليل
ساختمان شيشهاي ، ساختمان يك به ميتوان تهراني هادي درخشان طرحهاي جمله از.است گرفته قرار
براي طرحي هماكنون او.كرد اشاره مونيخ در Swiss Re اداري مركز يا و هامبورگ پليس مركز
گرفته قرار منتقدان توجه مورد بسيار كه است كرده ارائه هامبورگ در متري پاساژ 160 يك احداث
.است
:ميآيد ادامه در كه است داده انجام تهراني هادي با را گفتوگويي اشپيگل خبرنگار
را فراواني انتقادات هامبورگ در پاساژ يك احداث خصوص در طرحهايي ارائه با شما تهراني آقاي
*
آن زمان اكنون آيا.ميشد تمجيد "معماري نجاتدهنده" عنوان به شما از زماني.برانگيختهايد
دهند؟ نجات را شما معماري كه است رسيده فرا
به و ميگيرند قرار رسانهها توجه مورد بسيار مدتي سينماست ستارههاي همانند معماران وضعيت
درباره ديگري مطالب كه ميافتند فكر اين به نشريات و روزنامهها مدتي از پس اما.ميرسند اوج
قرار اوج در كوتاهي مدت تنها سينما ستارههاي همچون معماران ما سخن ديگر به.بنويسند آنها
.داريم
آشفته بر آلمان سراسر و هامبورگ در را شما كههمكاران است ، گونهاي به شما اخير طرح اما *
بزرگ مراكز به را پيادهروها از بسياري كوتاهي مدت در داريد قصد شما طرح اين براساس.است
كه كاري هر بزرگ سرمايهگذاران حمايت بر تكيه با ميتوانند معماران آياكنيد تبديل خريد
دهند؟ انجام بخواهد دلشان
وحشتناك معماري بازمانده كه ميشود تخريب شهر ساختمانهاي از بخش آن تنها من طرح براساس
.است جنگ از پس دوران
.است متفاوت بسيار شما طرحهاي منفي و مثبت جنبههاي درباره ديدگاهها البته *
دهه در كه بناهايي و ساختمانها كه پذيرفت بايد.دارد بستگي كيفيت به چيز همه من اعتقاد به
.نشدهاند ساخته هم قصد اين با و نيستند ابدي بناهايي و ساختمانها است ، شده ساخته هفتاد
بناي چند داريم قصد ما البته.دارند قرار فروپاشي آستانه در اكنون هم بناها اين از برخي
.كنيم حفظ دوران آن نماد عنوان به را جنگ از پس دوران به متعلق
افكار و مردم ميان در گذشته نمادهاي حفظ حال عين در و نوسازي به گستردهاي تمايل اكنون هم *
همه گذشته از يادگارهايي عنوان به كيفي بناي و ساختمان چند حفظ با آيا.ميشود مشاهده عمومي
ميشود؟ درست چيز
كه آنهايي.نيستند قديمي بناهاي و ساختمانها حفظ طرفدار آلماني شهروندان اكثر من ، نظر به
نظر از ;دارند قرار "معماري فقر" دوران تاثير تحت شك بدون ميگويند ، سخن قديمي آثار مرمت از
هستم اعتقاد اين بر من.كنند ارائه خوبي ايدههاي و طرحها نميتوانند امروزي معماران اينها
صورت اين غير در باشد ، تحول و تغيير حال در معماري نظر از بايد همواره زنده شهر يك كه
هم آنها.كنيم اعتماد هم امروزي معماران به بايد.دانست زنده شهر يك را شهر آن نميتوان
.باشد زمانه مقتضيات با سازگار كه بسازند باشكوهي بناهاي ميتوانند
كهني و ظريف معماري از كه هستند ، شهرهايي اروپا شهرهاي محبوبترين حاضر حال در اما *
است قرار شما طرح براساس اماكرد اشاره آمستردام به ميتوان شهرها اين جمله از.برخوردارند
نمادهاي از عمدهاي بخش ترتيب بدين.شود برپا عظيم خريد مركز يك هامبورگ در قديمي محله يك در
.ميشود نابود هامبورگ ديرينه
تغييراتي ما.شد مطرح سرمايهگذار يك سوي از كه بود ايدهاي هامبورگ در پاساژ يك احداث ايده
.باشد سازگار ما ديدگاههاي و خواستهها با كه گونهاي به داديم ، صورت ايده اين در
كند؟ عمل آينده شهرهاي طراح عنوان به ميتواند اقتصادي بنگاه يك آيا *
وهله در بايد آنها دهند انجام بخواهند كه كاري هر نميتوانند تنهايي به سرمايهگذاران البته
.نمايند توجيه لحاظ هر از را خود ايدههاي و كرده متقاعد را سياستمداران نخست
پاساژهاي ميخواهيد شما.است نشده مبذول عمومي افكار به چنداني توجه ميان اين در گويا اما *
عظيمي بخش ترتيب بدين.عرض در تا يافتهاند گسترش طول در بيشتر كه بسازيد هامبورگ در عظيمي
.ميگيرد قرار شما پاساژهاي سايه زير شهر از
مراتب به پاساژها اين از برخي حتي.دارد وجود بزرگي پاساژهاي هامبورگ در نيز اكنون هم
است آن دنبال به آرشيتكت و معمار حال هر در.كردهايم طراحي ما كه است پاساژهايي از بزرگتر
هامبورگ پاساژهاي به مربوط طرحهاي ارائه با هم من و بگذارد جاي بر خود از جاودان بناهاي كه
.ميكنند استقبال بناها و ساختمانها تازگي از همواره مردم اينكه ضمن.دارم قصدي چنين
به.است يافته كاهش بلند برجهاي در كار و زندگي به مردم تمايل سپتامبر يازدهم حملات از پس *
.دارد قرار بيشتري توجه مورد ارتفاع كم بناهاي اكنون هم ميرسد ، نظر
پنتاگون ساختمان.است خطرناك آنجا در كار و زندگي كه نيست معنا اين به بنا يك بودن بلند
اماكني به معمولا تروريستها كه است آن واقعيت.گرفت قرار حمله مورد هم باز ولي نبود ، بلند
استاديومها ، مانند مكانهايي.شدهاند جمع آنجا در مردم از زيادي تعداد كه ميكنند حمله
.هستند جمله اين از خريد مراكز و راهآهن ايستگاههاي
منتقد نگاه
مسيح هيوا معاصر شاعر نثر و اشعار به نگاهي
ميكند زندگي شعر در كه شاعري
غريب غلامحسين
نثر توسط وي از نثر و شعر اثر تاكنون 7 كه است هفتاد دهه نسل پركار و پرشور شاعر مسيح ، هيوا
با بار ، اين اما خواندهام ، را او كتابهاي بارها گذشته در من.است شده منتشر قصيدهسرا
"فقير كتاب" و ،"ميآيد يادم به امشب چيزهايي همسايه ، "نام به او جديد كتابهاي خواندن
نكته.ميكنند كامل و ميسازند دارند ابتدا از را بزرگي ساختمان يك كتابها اين كه دريافتم
و است دريافته شكل ، و معني فلسفي ، مفهوم در بايد ، كه گونه همان را مدرنيسم او كه است اين مهم
به شعرش دفتر نخستين از اما.است كرده سپري شعر در را مختلفي دورههاي او.ميبرد كار به
نوعي به كه داريم سروكار شاعري با ما كه كرد دريافت ميتوان "وقت چه نميدانم تا همچنان" نام
را ويژگيهايي چنين هم او زبان.دارد عارفانه و فلسفي انساني ، عميق دغدغههاي و فلسفي فكر
عميقتر ، شكلي به بار هر او آثار ديگر در حالات اين.شيرين حزني با گاه و دلنشين آرام ، .دارد
تبديل خاص زباني به و درميآميزد كودكي جهان با همه اين و مييابد تغيير تازهتر زباني در
.ميشود
مينگرد پديدهها به نزديك ، نزديك اما دور از شگفتزده كودكي همچون هستي ، قانون درك براي او
اشعار مجموعه سومين در و ميشود تبديل نزديك همسايه به بعدها ديروز ، همسايه زمان ، گذر در و
در اتفاق يك من ، اعتقاد به كه ميشود منجر "ميآيد يادم به امشب چيزهايي همسايه ، " كتاب به او
تركيبي و است فارسي ادبيات در جديدي سبك كه "فقير كتاب" در مسيح هيوا.است فارسي امروز شعر
عشق ما" و "ميترسم بيكودك دنياي از من" كتاب دو تكميلي ادامه نوعي به و است نثر و شعر از
.ميزند حرف آدم با رابطهاش كيفيت و سپيد الاغك يك از است ، "آوردهايم زمين به بهشت از را
كتاب درميپردازد جهاني امروز جامعه نقد به كه است مدرن الهينامهاي حقيقت در فقير ، كتاب
.آوردهاند "جديد گناهان" خود با كه ميگويد امروزي بزرگ شهرهاي از فقير ،
همه با ميتواند بودن ، عميق و پيچيدگي عين در كه است طوري مسيح هيوا شاعرانه و تصويري زبان
يا فكري وقتي نميآورد ، وجود به ابهام نثر ، چه و شعر چه زبان در اوكند برقرار ارتباط
كه هست ، ابهام داراي خود به خود بودن ، جديد و نو دليل به فكر آن ميكند ، مطرح را مسئلهاي
فارسي روشن و پاك زبان همان زبان ، اماكند فكر خودش مخاطب موضوع ، اصل به رسيدن براي بايد
.ميكند هموار خاص و عام مخاطب براي را درك راه كه است
است ارتباط وسيله زبان ، كه چرا.كرد را كار اين هم نبايد كه نميكند شوخي زبان با مسيح هيوا
.شود برده كار به درست و بماند سلامت "رابط" اين بايد و
توضيح و كليشهها از دور به او برود ، كار به او اشعار در زباني ترفندهاي باشد ، قرار اگر اما
تا ميآفريند تازه كلمات واحد ، واژه دو يا يك تركيب از ظريف ، و زيبا شكل به اضافي ، توصيف و
برخلاف مسيح ، هيوا نثر و اشعار در عمل اين.شود منتقل مخاطب به راحتي به دريافتش ، و منظور
يك دوباره معني در چيزي عكسگويي بر بلكه.نميشود مغلقگويي و بيروني ابهام باعث همنسلانش ،
"گنجشكها نوكسرود" يا "وقت چه تا نميدانم براي لحظه يك" ميگويد مثلا.ميشود كشف دفعه
نوشتههايش زبان كردن نزديك براي مسيح هيوا كه كوششي.اينها نظير و "بيهمسايگي همه اين" يا
و بيغولهها به را فارسي زبان او.است ستايش قابل راستي به ميبرد ، كار به گفتوگو زبان به
.نميكشاند ابهام از پر زباني ويرانههاي
را جهاني او.ميشود قويتر او فيلسوفانه نگاه "زمينم مادران تمام پسر من" شعر مجموعه در
بابل برج واقعه از حتي است ، انسان ازلي غربت يا و ما خواسته خود غربت زاييده كه ميكند ترسيم
:كرد پراكنده مختلف ، زبانهاي در را انسانها خدا كه بعد به
ما...است ، برده جادهها غربت به را ما:لهجههايمان بيچتريمفقط قبيله يك از همه ما
غربت به را ما آوازهايمان ، شايد آورديم ، كتابخانه و دهان به را كلمات آواز ، يك از همه
برگردد ، بيچتر قبيله به لهجهها ، و جادهها غربت با امشب ، بايد كسي.. است ، برده لهجهها
.آورد ياد به را ترانه نخستين امشب ، بايد كسي
در مسافري چون و ميشود خسته ميكند ، زندگي آن در بشريت كه جهاني از او كتاب ، پايان در و
همه آشناي حالا كه كوچك فيلسوف اين.شود پياده دنيا از ميخواهد اتوبوس ، جاي به جهان ، اين
او جاي دنيا اين ديگر گويي و ميرسد آنها با يگانگي و يكتايي به است ، شده آفريده جهان چيز
:نيست
انسان براي امروز ، جهان در كه ميكند مطرح را مسائلي ويژهاش ، نثر و اشعار در مسيح هيوا
شريانهاي و رگها از رگ يك با دارد ، سروكار زيبايي با شاعر بگويم بايداست مطرح امروز
كشف و يافتن با ميكوشد فيلسوف.دارد كار هستي كل با فيلسوف ، اما زندگي ، و زيست بيشمار
پسر من":ميگويد هيوا وقتي.آورد پديد انسان رفاه و آرامش آسودگي ، براي راهي هستي ، رازهاي
.است معمولي شعر يك از برتر سخن اين "زمينم مادران تمام
و...و سپهري سهراب شعر برخلاف درست زباني ، و فلسفي دريافت يا دانش به تظاهر بدون او اشعار
درخت:مثلا.ميپردازد تفسير و توضيح بدون و بيواسطه جهان به جديدتر ، نسل ديگران
و ابتدا كه يافت ميتوان عارفانه و فلسفي نازك فكر نوعي فقير ، كتاب و همسايه كتاب سراسر در
انساني روزمره مسائل و گفتار نوعي با تمام ظرافت به حالات اين.ميدهند نشان را خود ظاهر در
در رمانتيسم با و آميخته خدا به ايمان با كه است كرده ويژه رمانتيسم نوعي توليد و درآميخته
.است متفاوت تاريخ طول
.است ايران شاعران شده متحول ادامه او
رويداد
لندن در انسان بدن واقعي ازاعضاي نمايشگاهي درباره
فرانكشتاين استاد
آذرين فرهاد
هايدلبرگ "نيشن پلاستي" انستيتو مديرعلمي خود زندگي دهه پنجمين اواسط در هاگنز فون آقاي
رسميتي و پهن تبسمي با زرد و ميتوار چهرهاي او.شده نهاده بنيان وي خود توسط كه است آلمان
دكتر كلاه به بيشباهت كه ديد لبهپهني كلاه بدون ميتوان كمتر را او.دارد قديم دنياي درخور
.نيست آناتومي كلاس از رامبراند بزرگ نقاشي در تالپ
در كه ميداد انجام كالبدشكافي تالارهاي از يكي در را خود تشريح جلسات كه تالپ دكتر مانند
پزشكي موسسات اختصاصي قلمرو از را آناتومي هم هاگنز فون بود ، محبوب بسيار اروپا هفدهم قرن
دوران آناتومي پيشگامان مانند را خود او.است داده قرار همگان چشم مقابل در و كرده خارج
و عروقي ماهيچهاي ، سيستمهاي صحيح طراحي براي كه ميداند داوينچي لئوناردو جمله از رنسانس
بافتهاي كردن سخت و جامد با هاگنز فون.ميزدند مشاهده و تشريح به دست انسان بدن استخواني
بدن ارگانهاي و چربي عضلاني بافت همكاري همان آنكه طبيعي نهايي هدف به را اسكلت بدن ، نرم
و منبسط عضلات با دونده اسكلت يك:است ميخكوبكننده آثار اين تاثير.است رسانده است ،
و شده خم شطرنج صفحه روي بر كه شطرنجباز يك ;است حركت تصويرگر كه شده اغراق گامهاي
پوستش كه مردي ;ميدهد نمايش شدهاند تشريح ظرافت با كه را جانبياش و مركزي عصبي سيستمهاي
براي "برهها سكوت" فيلم زنجيرهاي قاتل كه است كتشلواري يادآور و نگاهداشته كت يك مانند را
را دخانيات مصرف از شده سياه ريههاي و كوچك جنيني حامله ، زن يك پيكر از برشي.ميدوخت خود
به هاگنز موسسه براي داوطلبانه صورت به همه كه بدنها اين صاحب افراد تمام هويت ميدهد ، نشان
دستش عضله روي بر زني تصوير كه مردي مورد در جز شده زدوده كاملا شدهاند ، گذاشته ارث
.شود حفظ خالكوبي اين كه بود كرده تقاضا بدنش اهداي فرم در و بود شده خالكوبي
مجموعهاي نمايش براي بلندي شيشهاي محفظههاي شدهاند پلاستينه كه كاملي پيكرهاي اطراف در
به بيشباهت كه سالم آئورت يك آنها از يكي در مثال براي.است شده داده قرار بدن اعضاي از
كنار در نيز بهداشتي توصيههاي با همراه كاملي توضيحات و شده داده قرار نيست ژامبون رشتهاي
با كبد يا ;"ميشود ايجاد غذايي رژيم در يد كمبود از گواتر":مانند شده نصب محفظهها اين
سپس و ژاپن در كه سال 1996 از نمايشگاه اين.يافت بازخواهد را خود سلامت الكل محدودتر مصرف
كننده بازديد نفر ميليون نيم و هشت شده برپا بلژيك و سوئيس اتريش ، جمله از ديگر كشورهاي
نمايشگاه فروش قسمت در.شدهاند داوطلب خود بدن اهداي براي نفر هزار شش از بيش و است داشته
يك تصوير به مزين پدهايي ماوس و گرفته دست در را خود بدن پوست كه مردي تصوير با ساعتهايي هم
.شدهاند عرضه شده خم كامپيوتر روي كه شطرنجباز
حالاتي كه بود او ابتدايي آثار از مجموعهاي شد پا بر ژاپن در كه هاگنز فون نمايشگاه اولين
ميخواهم من":ميگويد او.شد بازديدكنندگان از برخي وحشت باعث حتي و داشتند عروسكوار و خشك
بر را او شد انجام ژاپن نمايشگاه قبال در كه واكنشهايي."كنم دموكراتيزه و باز را آناتومي
سپس و شده آبزدايي انسانها پيكر موزهها اين در.كند بازديد ايتاليا موزههاي از كه داشت آن
گرفته قرار زندگي و واقعيت به نزديكتر حالتي در و بود شده تزريق آنها به خاصي فلزي آلياژهاي
.ميرسيد سال دويست به نيز قدمتشان و بودند شده چيده و
مخاطب كه عادي مردم جانب از اعتراض با رفته رفته من":ميگويد آثارش درباره "هاگنز پروفسور"
بدن من كه كرد اعلام آلمان در كليسايي.كردم پيدا جديدي منتقد اما.نشدم مواجه بودند من اصلي
چشمان از لذت يا و تعجب حالات بهتر بيان براي او"دادهام تنزل هنري شي يك حد تا را آدمي
عضو اهداكننده يك به ميتوان مثال عنوان به است كرده استفاده بتونه جنس از لبهايي و شيشهاي
و داشته نگاه را سرطاني كليهاي دست يك در بازيگوشانه حالتي و لب بر لبخندي با كه كرد اشاره
نفري چند است ممكن آثار ارائه در رفته كار به طنز اين چه اگررا صفرا كيسه يك ديگر دستي در
است معتقد هاگنز فون.ميدهد كاهش را بينندگان از بسياري خوف و ترس ظاهرا اما كند عصباني را
عضو يك و سالم عضو يك شما اگر) سلامتيشان حفظ درباره مردم تعليم:دارد دوگانه وظيفهاي كه
ميخواهيد واقعا آيا كه بگيريد تصميم آسانتر ميتوانيد كنيد مشاهده هم كنار در را بيمار
فشارهاي اصلي باعث او عقيده به كه مرگ پذيرش عدم فرهنگ با مقابله طور همين و (بكشيد سيگار
و زندگي به جامعتر نگاهي يافتن ميگويد او خود كه طور آن يا است امروزي همهگير عصبي
.است انسان بودن ميرا حقيقت با شدن روبهرو
.ميكند پيدا تابو حالت آن ديدن نشود داده نشان مدتي براي آناتومي اگر":ميگويد هاگنز فون
براي اما هستم (نازي قصاب پزشك) منگله دكتر يا و فرانكشتاين مانند كه كردهاند متهم مرا
هدف و كانون نيز من است اجتنابناپذير نيز جنجال انسان بدن از ذهنيمان تصوير بازسازي
نيشن پلاستي مراكز كشور ، از 34 بيش در امروزه ".هستم جريان اين در عصبيتها و مخالفتها
هاگنز فون اگرچهشود داده اختصاص هنر اين به هايدلبرگ در موزهاي است قرار و شدهاند تاسيس
;ميكند بهرهبرداري دارد وجود "بدن دنياهاي" نمايشگاه اطراف در كه جاروجنجالي از خوشحالي با
ايالات در دارد قصد كه نمايشگاهي درباره و مانده باقي دانشگاه استاد يك قلبش ته در او اما
و تحصيلي ارزشهاي نمايش اين كه شوم مطمئن و باشم مواظب بايد من":ميگويد كند ، برگزار متحده
".نكند غرق خود در را تعليمي
تايمز نيويورك:منبع
|