هستند نفر ميليون آنها30
انگليس دوگانه رويكرد مهاجرت
ميشويم پير ما همه
عشق روزگاري روزي
هستند نفر ميليون آنها30
جوانان
نژاد رضاشاهرخي عكسها
خورسند مريم
جمله از دارد قرار آنها اختيار در كه تفريحي اماكن و جوانان با نسنجيده برخورد هر
برخورد نوعي ناخودآگاه تا ميشود منجر ورزشي _ تفريحي مراكز همچنين پاركها كافيشاپها ،
آيد وجود به نسل اين ميان در قانونگريزي و پنهان
پر بيتابشان و بلند سايههاي با را داغ كوچههاي پهنههاي هستند ، نفر ميليون سي آنها
را آنان بلند سايههاي ديگر چشم ميليون سي و ديگر كوچهاي درون ميخورند سر و ميكنند
.ميكاويد
شد بلند كه "ايست" تابلوي.ميكشيدند خود دنبال به را نگاهها و ميرفتند نفر ميليون سي آن
يا ميشد ساخته "ايست" تابلوي ميليون سي آنها ، توقف براي بايد يا.نايستادند آنها همه
بيتاب و كشدار و بلند سايههاي تا ميكردند گستردهتر و پهنتر را تابستان باريك كوچههاي
ميليون سي ساختن.بود ديگري چيز واقعيت امانگيرد را ديگران قلب سال ، زير 19 جوان ميليون سي
"ايست" تابلوهاي پس.بود سالم و مطمئن اما آزاد شاهراه يك ساختن از آسانتر "ايست" تابلوي
.شدند انتخاب نشدني تمام و كشدار و بلند سايههاي براي
***
اضافه معوقههاي پرداخت ديركرد و ديگران ناراحت اعصاب تاوان بايد كه نداشتند گناه جوانترها
سال.كنند پرداخت را زندگي شدن گران و تابستان گرماي و مسكن كرايه شدن گران و جديد سال حقوق
آنقدر كردند ، پخش دعوت كارت جديد مهمان ميليون تدريجي 30 آمدن براي حرارت و پرشور همه كه 60
و خودشان از بلندتر سايههاي با قدبلند جوانان اين روزي نفهميد كسي كه بودند داغ همه
را آنها و آورده فشار را شقيقههايشان روي است ، حقشان آن از نيمي كه نشدني تمام خواستههاي
داغ چشمهاي و رسا و تيز خندههاي و موسيقي بلند صداي از همه اكنون ، .كرد خواهند عاصي
و اتفاقات همه باني و باعث و مقصر تنها اكنون.خستهاند تا 65 سالهاي 60 شده دعوت مهمانان
اين گفتن با امااست رفته نشانه سو يك به همه انگشتها.است مشخص توسعه آمارهاي افت عامل
.دارد وجود كشيدن تصوير به و كردن تعريف براي بسياري تصاوير هنوز.نميشود تمام چيز همه تصوير
اين اما كرديم جيم سين كرديم ، پر آنها حجم از را مينيبوسها كرده ، بلند را ايست تابلوهاي
خوابيدن ، توست ، فرزند كه "موج" ايننبود بازايستادن و فرونشستن امكان را برخواسته خود از موج
.نميشناسد را نشستن و ايستادن
ديگر آزموني
با مينيبوس وقتي پنجشنبه غروبهاي قديمترها ، .خطاست و آزمون تجربههاي از سرشار خاك اين
زدن هم به چشم يك در و ميايستاد شهر اصلي ميدانهاي در بود شده پوشيده پرده با كه شيشههايي
داشتند گفتن براي تريبوني كه بسياري زمان همان ميتاخت ، قدوسي شهيد مجتمع سوي به و ميكرد پر
ورق.بود شلوغ هم هنوز شهر مركزي خيابانهاي پنجشنبه غروبهاي.نيست راهش اين ;كردند اعلام
از پس يكي همايشها.شدند جوانپسند و جواندوست همه.كرد تغيير دادن قرار خطاب كلام.برگشت
نهفته انرژي و قدرت به همه اكنون.شد برگزار خواستههايش و نيازها و جوان شناخت براي ديگري
راديو برنامههاي.بودند آن به دستيابي براي راهي جستوجوي در و بودند برده پي نسل اين درون
يافتن براي يكباره به چيز همه جوان ، سازمان جوان ، كانال جوان ، شبكه.كرد تغيير تلويزيون و
چيز همه تابستان پرحادثه شب يك در كه افتاد اتفاقاتي اما.شد متولد نسل ، يك با مشترك زباني
از مسئولان اما.پاشيد هم از برسد ، تكامل به شده حساب تا ميرفت كه را روندي و ريخت درهم را
جوان صفحه.شدند فعال گذشته از سريعتر و تندتر فرهنگسراها و فرهنگ خانههاي.نيفتادند تكاپو
داده پاسخ آن به طريقي به و سرعت به بايد كه نيازي.شد روزنامهها ثابت صفحات جدانشدني عضو
.ميشد
مشكي فقط واهمه و كرد خوش جا دختركان سر و مغازهها ويترين ميان رنگي روسريهاي آهسته آهسته
اينگونه انتظار چندان كسي هرگز كه نسلي و دويدند هم سر پشت روزهاافتاد سرها از پوشيدن
و نترس بيباك ، والدين ، از برخي قول به كه نسلي.گذاشت جامعه عرصه به پا نداشت را آمدنش
انتظارت و خواستهها با سال زير 19 جوان ميليون سي.بود خواستن و خواستن و انرژي از سرشار
.آمدند ميدان به جديدتر طراحي و جديد تفكراتي و دنيا جديد ،
روش ديگر بار يك.شوند ديده بيشتر آنها تا شد باعث بيكاري بلند روزهاي و تابستان فصل رسيدن
فراري پسران و دختران آمار افزايش جديد ، نسل آمدن كنار در اكنون.افتاد جريان به خطا و آزمون
و شد ساخته امن خانههاي.كرد مشغول خود به را امر مسئولان و پژوهشگران ذهن اعتياد ، و
افزايش اين نپرسيد كسي هرگز اما شدند متمركز تهران بيدروازه شهر ورودي مقاطع در مددكاران
اخبار با همزمان درست سياه لندكروزهاي خبراست بوده اشتباه سياست كدام ماحصل آمار
براي كه..و فرهنگسراها و فرهنگ خانههاي روساي و جوانان ملي سازمان رئيس تمامنشدني
زبان ، كلاسهاي.شد منتشر ميكردند ، خرج پول تابستان در جوانان فراغت اوقات كردن پر چگونگي
در هم سر پشت...و مجسمهسازي آن ، نقد و فيلم نمايش عكاسي ، طراحي ، نقاشي ، كامپيوتر ،
پر براي جديد نسل كه نشنيد كسي اما شد برگزار بيچانه قيمتهاي با مختلف مراكز و فرهنگسراها
زياد آدمهاي و جريان در هواي با بزرگ كلاسهاي.است آزاد هواي نيازمند خود فراغت اوقات كردن
مبصرهاي اماباشد مهربان كه مبصري و دويدن و خنديدن براي بلند سقفي با متفاوت جنسهاي از
بسياري روزنامههاي حوادث و سياسي اجتماعي ، صفحات گذشته روز چند.نبودند مهربان چندان جديد
را آنان نقطهنظرات و مردم حرفهاي و سفيد الگانسهاي و سياه لندكروزهاي حضور چگونگي از
.گفتند سخن آن درباره و نوشتند
آمدهاند آنها
و شده آغاز "خياباني مزاحمان و شرور افراد از شهر پاكسازي" عنوان تحت ضربت گروه عمليات
مدارس تعطيلي و تابستان فصل به توجه با است كرده تاكيد پليس فوريتهاي مركز رئيس صدوقي سرهنگ
شرور افراد وجود از را تفريحي مراكز و پاركها ما ، گشتيهاي جوانان ، فراغت اوقات شدن بيشتر و
با جامعهشناس و اجتماعي پژوهشگر "متولي صديق" دكتر مقابل در اما.كرد خواهند پاك ناپاك ، و
معيارهايي چه طبق و هستند كساني چه شرور و ناباب افراد ضربت گروه ديدگاه از كه پرسش اين طرح
كرج و تهران در كافيشاپ چند تعطيلي خبر نيز پيش چندي:ميگويد ميشود ، برخورد آنها با
و مراكزي چنين همچون تفريح عمومي عرصههاي اگر كه است انكارناپذير واقعيت يك اين.داشتيم
و رفته چشم از دور و خصوصيتر عرصههاي به آنها بگيريم جوانان از را خيابانها و پاركها
آزمون روش از همچنان كه مسئله اين بر تاكيد با وي.ميكنند فراهم خود براي را ديگري تفريحات
امر مسئولان را واقعيتها ;است معتقد ميبريم استفاده جوانان با برخورد چگونگي مورد در خطا و
و دارند سن سال زير 30 ايران كنوني جمعيت درصد به 70 نزديك.ميدانند شفافيت به و درستي به
چند رسيد خواهد نفر ميليون به 100 كشور جمعيت كه آينده سال تا 20 ميدانيم راستي به را اين
از پس جديد نسل كه است اين انكارناپذير واقعيت.ميدهند تشكيل جوانان را كشور جمعيت از درصد
همين از را نسل اين با تفاهم و گفتوگو كلام ناچاريم ما و بود خواهد متفاوتتر بسيار نسل اين
.بياموزيم امروز
به علاقهمند جوانان ، درصد جوانان 9/76 ملي سازمان شده انجام تحقيقات مطابق ديگر سوي از
جامعه كه باورند اين بر همچنان آنها درصد مقابل 84 در.هستند اجتماعي فعاليتهاي در مشاركت
مستحق مسئوليت پذيرش براي را خود آنان هرچند نميكند اعتماد آنها به مسئوليت واگذاري در
امروز جوانان كه مطالب اين بر تاكيد با دانشگاه مدرس و جامعهشناس شكرالهي دكتر.ميدانند
و گريخت آنها مقابل در دادن توضيح از نميتوان سادگي به و هستند زيرك و منطقي هوشيار ، بسيار
عرصههاي براي مهمي بسيار دهه دهه 80:ميگويد و كرده اشاره رو پيش بحران به كرد خالي شانه
و ميخواهند فراغت اوقات و امكانات شما از امروز نوجوانان اگر.است كشور اقتصادي و اجتماعي
پاسخهايي چنين شنيدن براي چندان شدند كار بازار روانه كه فردا ميگيرند ، پاسخ اينگونه
تحصيلات داشتن واسطه به جديد نسل كه است باور اين بر شكرالهي دكترداد نخواهند خرج به صبوري
همه از بهرهمندي و دقيقتر خدمات نيازمند آگاهيها افزايش و خويش پيرامون جامعتر اطلاعات و
نسل ندارد ، را نسل اين به پاسخگويي توان امروز جامعه اگر:ميافزايد وي.است شهروندي حقوق
خواستههايشان و آنها عكسالعمل و عملكرد ندارد ، شدن سركوب براي تقصيري هيچ نوجوان يا جوان
مدرس اينكردهايم فراموش كل به را خود جايگاه و نقش نسل ، اين با برخورد در ما.است ما ثمره
تاكيد و اشاره جوانان و نوجوانان با برخورد چگونگي در امر مسئولان روشنبيني به دانشگاه
جمله از دارد قرار آنها اختيار در كه تفريحي اماكن و جوانان با نسنجيده برخورد هر:ميكند
برخورد نوعي ناخودآگاه تا ميشود منجر ورزشي _ تفريحي مراكز همچنين پاركها ، كافيشاپها ،
براي چندان قانون با مخالفت اين و آيد وجود به نسل اين ميان در قانونگريزي و پنهان
.نيست ايدهآل عمومي عرصه در جامعه كلان سياستگذارهاي
كه ميشنوند مسئول يك دهان از جوان نسل وقتي:ميگويد نيز اجتماعي پژوهشگر متولي دكتر
فراغت اوقات كردن پر و مراكز اين به مراجعه خاطر به بعد و است عبادت نوع يك ساختن كافيشاپ
اهداف همه كه حالي در.ميرسد كردن باور و پذيرش در دوگانگي يك به ميشود واقع سوال مورد
و ريز اشتباهات با.شود پايهريزي جديد نسل مشاركتجويي و اعتماد افزايش راستاي در بايد
را روزي ميتوان كه جايي تا ميكنيم دورتر و دورتر نسل اين از را خود بيشتر هرچه خود غيرعمدي
.نداريم يكديگر با مشتركي زبان هيچ كه ديد
اگر ميخواهد امكانات تابستانش خالي روزهاي مقابل در امروز جديد نسل اگر:ميافزايد وي
امكان...و مالي دلايل به بنا موجود تفريحي امكانات اگر نميكند ، پر را اوقات تلويزيون
پر خود حضور با را كوچه نيا ، خيابان به بگوييم او به نداريم اجازه ندارد ، را او به پاسخگويي
تو حضور بدون ميخواهند خانوادههاست همان جزء نيز او كه خانواده چند چون نرو ، پارك به نكن ،
و موقعيت فداي را جوانان و نوجوانان همواره ما كه اينجاست نكته.باشند داشته فراغت اوقات
او ، علايق و نيازها و خواستهها از پرسيدن جاي به اينكه مهمتر و ميكنيم خودمان خواستههاي
.ميدهيم دست از را ماست خود از كه نسلي با كردن صحبت مشترك زبان آهسته آهسته
جوانان از درصد از 14 بيش ميدانيم و ميگيريم آمار وقتي:ميگويد شكرالهي دكتر ديگر سوي از
درصد علاقه 40 مورد تفريحي مجموعههاي و پارك به رفتن يا و دارند شاد موسيقي شنيدن به علاقه
فراغت اوقات كردن پر براي را خيابان در زدن قدم آنها درصد از 22 بيش و است آنان از
:ميافزايد وي.كنيم برخورد موجود واقعيتهاي اين از دور تا داريم اصراري چه پس برميگزينند ،
نسلي به را آنها ميتوان كنيم اشتباه اگر اما.نيست ناباب افراد نوع از و شرور نسل نسل ، اين
.كرد تبديلشان ناباب و شرور
انگليس دوگانه رويكرد مهاجرت
لانگليه پير _ ژان
رفتار از آنچه البته.است جهان در توجه مورد بسيار مهاجران ميزبان كشورهاي از يكي انگليس
ظاهرا برميآيد ، كشور اين مهاجرت سختگيرانه سياست و پناهجويان مقابل در انگليسي مقامات
قوانين است قرار نيز انگليس در هماكنون.ندارند اعتقادي امر اين به انگليسي دولتمردان
توني.است اقدام دست در كشور اين مجلس سوي از آن بررسي كه گردد وضع مهاجرت زمينه در تازهاي
در اروپايي اجلاس اولين در كه داشته عقيده اسپانيا ، نخستوزير آزنار ، ماريا خوزه مثل نيز بلر
*.گيرد قرار اولويت در مهاجرت و پناهندگي بحث سويل ،
تدوين مهاجران و پناهندگان مورد در سختگيرانهتري قوانين دارد ميل كه بلر توني بر علاوه
;انگليس كشور وزير بلانكت ، ديويد:دارد موافقت كار اين با شدت به كه هست هم ديگر نفر يك گردد ،
مدافع گروههاي و روبهروست چپ مطبوعات تمسخر با كه است "انگليس نبرد" جنبش رهبر بلانكت
ارزيابي سركوبگرانه را سياستگذاريهايش و داده قرار انتقاد مورد شدت به را آن نيز بشر حقوق
و آمريكا جانب از آن ، متعاقب حوادث و سپتامبر از 11 بعد انگليس كه است اين واقعيت.ميكنند
;است گرفته قرار انتقاد مورد افراد ، غيرقانوني ورود زمينه در آسانگيرياش خاطر به ديگران ،
قبال در ويژه به آسانگيرانه ، سياست اين از شدهاند آن بر انگليسي مقامات خاطر همين به
حال عين در ;كنند ايجاد سد غيرقانوني مهاجران امواج برابر در و بردارند دست اسلامگرايان
بسيار آن به كه نيز را فرهنگگرايي چند ديرپاي سنت به وفاداريشان كه هستند مصمم انگليسيها
مسئله با مواجهه در انگليس دوگانه رويكرد به ميتوان اينجا ازنمايند حفظ ميكنند ، افتخار
اجتماعي جذب به تشويق و ترغيب و ناخواسته ، مهمانان قبال در سختگيري:برد پي مهاجرت
مليت نامزدهاي براي زبان امتحان برگزاري از دولت گذشته ، دسامبر در.كشور به جديدالورودها
پرسشهايي به بايد هستند ، انگليسي مليت كسب خواهان كه كساني اساس اين بر:داد خبر انگليسي
.كنند شركت آموزشي دوره يك در بايد نيز مهاجراندهند پاسخ انگليسي زبان به شفاهي و كتبي
الزامي ملكه به نسبت وفاداري سوگند آن طي كه شد خواهد برگزار همگان براي "شهروندي آزمون"
كنار سوي به را آنها جديد ، مهاجران اجتماعي جذب با دارند قصد انگليسيها واقع در.بود خواهد
اجباري ازدواج دختركان ، ختنه:مثل كارهايي ;كنند هدايت اجداديشان و آبا سنتهاي برخي گذاشتن
.مردان سوي از زن همسر چند اختيار و
پناهجويان دلخواه مقصود:انگليس
تنها انگليسي.ميشود پناهجويان علاقه مورد ميزبان كشور و دلخواه مقصد دليل چند به انگليس
پناهجويان كه است اين ديگر دليل ;بلدند را آن از كلمهاي چند دستكم پناهجويان كه است زباني
و پناه زادگاهشان ، از كرده مهاجرت جمعيتهاي ميان در بالاخره انگليس در كه هستند مطمئن
است ، كافي انگليس ، خاك در غيرقانونيشان حضور تسهيل براي پناهجويان.ميكنند پيدا حمايتي
گفته دلايل از مهمتر كه ديگر دليل اما.ببرند بين از را هويتشان نشاندهنده مدرك هرگونه
نتيجه حصول و تكليفشان شدن روشن تا ماه گذشت 6 از بعد آنها كه است اين باشد ميتواند شده
در پناهجويان كردن كار كه است حالي در اين.كنند كار ميتوانند اقامتشان ، تقاضاي بررسي
پناهجوياني و غيرقانوني مهاجران اغلب.است ممنوع سال يك تا دستكم آلمان ، و فرانسه ايتاليا ،
زيمبابوه ، افغانستان ، عراق ، كشور پنج از ترتيب به كنند ، انتخاب مقصدشان عنوان به را انگليس كه
اما.است الشمس من اظهر كشورها اين از برخي در استبداد و سركوب.ميآيند سريلانكا و سومالي
در كه ميگيرند قرار "اقتصادي مهاجران" رده در ميگريزند ، كشورها اين از كه كساني اغلب
.ميشوند انگليس راهي بهتر زندگي جستوجوي
حال در.ميشوند ظاهر پناهندگي تقاضاي براي انگليس مرزهاي در نفر متوسط 137 طور به روز هر
تكليف كه است داده جاي خودش در را غيرقانوني وضعيت در مهاجر ميليون يك به نزديك انگليس ، حاضر
.شد خواهند ساكن انگليس در قطعي طور به آينده در مهاجران اين اغلب البته.نيست مشخص هنوز آنها
نزديك) آنها درصد تنها 9 كه كردند پذيرش را پناهجو نفر انگليسي 71700 مقامات سال 2001 ، در
دلايل به" (نفر هزار نزديك 12) آنها درصد 17;شوند پناهنده توانستند (نفر هزار به
اخراج كشور از نفر ميان 9258 اين از ;آوردند دست به را انگليس در ماندن اجازه "انساندوستانه
از پناهجويان شمار.بود انگليس دولت سوي از شده پيشبيني اخراجيهاي تعداد يكسوم كه شدند
اين از پناهجويان تعداد ميلادي جاري سال ماهه سه اولين در است ، افزايش به رو پيوسته انگليس ،
براي انگليس دولت.است داشته افزايش درصد هشت آن ، از قبل سال در مشابه زمان به نسبت كشور
.است گرفته نظر در آنها براي را خاص حقوق برخي روزافزون ، پناهجويان بهتر كنترل
حال در كه پناهندگي تقاضاهاي به رسيدگي روند كه دارد ميل انگليس كشور وزير بلانكت ، ديويد
طور به تقاضاها بررسي براي قبلا ;شود تسريع ميانجامد ، طول به ماه متوسط 10 طور به حاضر
ماه دو ظرف تقاضاها درصد دستكم 70 كه است آن خواهان بلانكت ;بود لازم وقت ماه بيست متوسط
نتيجه در و ميكند كوتاهتر كمپها در را غيرقانوني مهاجران توقف مدت مسئله اين.شود رسيدگي
نگهداري به مربوط هزينههاي رويه اين حال عين در.ميشود كمتر انگليس در ماندن به آنها اميد
فعلي قانون به را جديد اصلاحيه و الحاق انگليس ، كشور وزير.ميدهد كاهش نيز را پناهجويان
امكان ديگر ميشوند ، روبهرو منفي جواب با بار يك كه پناهجوياني اينكه يكي:است كرده پيشنهاد
به يا شوند فرستاده زادگاهشان كشورهاي به يا افراد اينگونه اينكه دوم ;باشند نداشته استيناف
دوجانبه توافق بدون اخير تمهيد البتهشوند داده عودت حركتشان مسير امن كشورهاي از يكي
برقرار پاريس و لندن بين توافقي چنين مثال عنوان به.اجراست غيرقابل ديگر ، كشورهاي با انگليس
ژنو كنوانسيون ناقض اقداماتي چنين ديگر سوي از.شد ملغي دوبلين كنوانسيون واسطه به اما بود ،
اغلب ديگر سوي از.ميكند تفسير پناهندگان نفع به كاملا را آن بريتانيا دادگستري كه است
فراموش يا نميدانند ميرسانند ، انگليس خاك به را خودشان گرفتاري هزار با كه پناهجوياني
رهگيري براي جنگي ناوهاي فرستادن ايده همچنين لندن.كردهاند عبور كشورها كدام از كردهاند
مهاجرت ، سياست نظاميسازي اين كه دارند عقيده كارشناسان همه اما.است كرده مطرح را پناهجويان
.است ناتواني به اعتراف چيز هر از قبل
:پينوشت
خواهد گرامي خوانندگان تقديم ستون اين در مطرح بحثهاي ادامه در سويل اجلاس بحثهاي آخرين _1
(م).شد
ميشويم پير ما همه
از":ميگويد غم از پر چهرهاي با ميكند ، زندگي سالمندان سراي در كه ساله پيرزن 78 ژرمن
به فرزندي كه نميكردم تصور هرگز.ناراضيام بسيار است ، گذاشته تنها اينجا مرا كه دخترم
حافظهشان و ميشوند افتاده كار از و پير كه هنگامي مادران و پدران "كند جفا قدر اين مادرش
تمام "فرزندان" نام تحت كه هستند كساني كمك انتظار چشم ناخواه خواه ميگذارد ، ضعف به رو
خصوصيات و فرهنگ داراي كشورهاي و ايران به فقط مسئله اين.كردهاند آنها صرف را زندگيشان
جايي آن در شرقي احساس و عاطفه غربي ، كشور يك عنوان به كه فرانسه در حتي.نميشود محدود شرقي
از خجالت و شرمساري با حتي گاهدارند انتظاراتي فرزندان از پيري هنگام به والدين ندارد
از كه ميكنند تقاضا كردهاند ، خرج برايشان را جسمشان و روح بيدريغ روزگاري كه فرزنداني
.است داده روي زمينه اين در مثبتي تحولات اخيرا خوشبختانه.كنند نگهداري آنها
همچنين.كنند زندگي هم كنار در ميتوانند خانواده يك از نسل چهار فرانسه در بار اولين براي
و.شد خواهد بيشتر نوادگان تعداد از مادربزرگها و پدربزرگها شمار زودي به بار اولين براي
بلكه خانوادگي ، معضل يك نه فرانسه در پيران جمعيت افزايش مسئله است بار اولين براي بالاخره
.ميشود تبديل ملي معضل يك به
ميليون پنج به حاضر حال در نفر ميليون از 5/1 بيش از ساله سالخوردگان 80 تعداد سال 2040 تا
به 3/1 است نفر هزار حدود 400 حاضر حال در كه نيز سالهها نود شمار.يافت خواهد افزايش نفر
شمار سال 2035 ، تا نيز آلمان در.نيست فرانسه گريبانگير فقط معضل اين.رسيد خواهد نفر ميليون
به توجه با اخيرا نيز كانادا ، .داد خواهد تشكيل را جمعيت درصد از 40 بيش سال ، بالاي 65 افراد
باز دارد قصد ولد ، و زاد كاهش ديگر سوي از و نفرياش ميليون حدود 31 جمعيت سريع شدن پير روند
آمادگي سالانه جهان ، مهاجرپذير كشور "ميزبانترين" اين هماكنون.بپذيرد بيشتري مهاجران هم
.ميكند پذيرش را نفر هزار تا 250 سالانه 225 عملا اما دارد ، را جديد مهاجر هزار پذيرش 300
در را زندگي به اميد مطلوب اجتماعي و بهداشتي سياستهاي با توانستند آنكه از بعد فرانسويها
كار نيروي نگران بايد اينك (مردان براي سال و 74 زنان براي سال 82) دهند افزايش كشورشان
است ممكن يكي ميآيند ، دنيا به فرانسه در هماكنون كه بچهاي دو هر از.باشند كشورشان آينده
بدون و آرام زندگي سالگي صد در او كه بود اميدوار ميتوان آيا ولي.كند عمر سالگي صد تا
داشت؟ خواهد دغدغهاي
شمار":ميگويد مردمشناس ، ژالون ، پويي برنادت.ندارند دوست فرانسه در را سالخورده افراد
پيري زيرا است برانگيخته را همگان ترس پيري پديده و نبوده بالا حد اين تا هيچگاه پيران
تبديل خودشان از سايهاي به ميشوند ، پير ما والدين كه هنگامي ".ميآورد يادمان به را خودمان
آيا.ميكند دور ما از را آنها ناخودآگاه صورتي به گاه چروكشان ، و پرچين صورت و ميگردند
گرفت؟ ماتم بودهاند ، حركت و فعاليت در مدام روزگاري كه زنان و مردان اين براي بايد
دچار سالگي در 78 كه پدرش از نگهداري ماه طي 9 خود تلخ بسيار تجربه از ساله ، چهل كاترين ،
ميلشان عليرغم و سخت دوره اين از بعد شدند مجبور همسرش و او.ميگويد سخن بود ، شده آلزايمر
.بسپارند سالمندان سراي به را رنجور پدر
پديدار نيز بيماريها بروز با بلكه سن ، رفتن بالا با تنها نه ديگران كمك به نياز و وابستگي
آلزايمر ، مانند دماغي قواي ضعف با ميشوند موجب را وابستگي بيشترين كه بيماريهايي.ميشود
گذشته از بيش فرانسوي خانوادههاي امروز.دارند ارتباط ناشنوايي و استخوان شكستگي افسردگي ،
نگهداري همسرم مادر از دارم وظيفه من":ميگويد والريميدهند اهميت سالخوردهشان والدين به
از نيز پير والدين ".كنيم ادا را آن بايد ما كه دارد ديني ما گردن به حال هر به مادرش.كنم
والدين از درصد ايفوپ ، 32 موسسه سوي از نظرسنجي يك براساس.دارند انتظار را همين فرزندانشان
و مالي كمك انتظار درصد دارند ، 13 محبت انتظار فقط فرزندانشان از كهولت هنگام در كه گفتهاند
.كردهاند مطرح را خانوادگي روحيات و اخلاقيات به پايبندي انتظار درصد 35
افسانه كه همچنان است ، باختن رنگ حال در غرب در نسلها جدايي افسانه ديگر كه است اين واقعيت
هر از بيش امروز غربي ، والدين و فرزندان.است باخته رنگ سالگي سن 18 در خانه از فرزندان خروج
و خواهر چهار:شود بيشتر نسلها بين همبستگي شده باعث نياز اين و دارند نياز همديگر به زماني
مبتلاست ، پاركينسون و آلزايمر بيماري به كه پيرشان پدر از ساله ، برنادت 54 خانواده برادر
اينكه جز نداشت چارهاي راه ديگران كمك به وابسته مسن فرد يك پيش چندي تا و ميكنند نگهداري
.است كرده فرق وضع حالا اما.كند سپري سالمندان خانه در را عمرش باقي
همياري و همبستگي زيباي سنت اين در يكسان طور به همه البته":ميگويد فرانسوي جامعهشناس يك
هر از اگر ".ميپردازند والدين از مراقبت به پسران از بيش معمولا دختران و نميكنند مشاركت
برخي مقابل ، در ميبرند ، سر به منزل در همچنان سالگي هشتاد سن در نفر يك از بيش فرانسوي سه
يك در را خود عمر بقيه تا كنند ترك را همسايهشان و باغچه و خانه و اثاثيه كه ميشوند راضي
تلقي آنها ترك مثابه به را مراكز اين به والدين سپردن خانوادهها.بگذرانند سالمندان سراي
نگهداري آنها از نميتوانند مادرشان و پدر به عشق وجود با كه است اين احساسشان و ميكنند
.كنند
ارائه راهحلي "نسلها برخورد" عنوان تحت كتابي در پرل برنار نام به فرانسوي جامعهشناس يك
را كودكانشان از نگهداري مسئوليت خواستند دولتها از زنان گذشته در كه گونه همان":است داده
".كنند مطرح پسرشان والدين مورد در را تقاضا همين ميتوانند اكنون بگيرند ، عهده به
داشت ، ارتباط سالمندان مالي وضعيت با صرفا پيري دوران مسائل و مشكلات گذشته سال بيست در
و پيرزنان.كنيم نگاه پيري معضل به فرهنگي و مدني جنبه از كه رسيده فرا آن زمان شايد اكنون
.شد خواهيم پير ما همه روزي نخواهيم چه و بخواهيم چه.بگذاريم ارج را پيرمردان
ابسرواتور نوول اكسپرس ، :منابع
عشق روزگاري روزي
تاريخ ماقبل دوره در عشق
خاستگاه درباره تاريخ ماقبل دوره متخصص مورخ كورتن ، ژان پروفسور با مصاحبه پاياني قسمت
:شماست پيشروي عشق دوردست
***
.بودند تكهمسر احتمالا و ميكردند زندگي زوج صورت به انساني موجودات اولين پس *
در ;باشد داشته متعدد زنهاي نميتواند ميكند ، زندگي كردن شكار طريق از كسي وقتي.دقيقا
.برود شكار به نياز اندازه به نميتواند ديگر صورت اين
و قبرها مطالعه.نه شكارچي انسان نزد اما شد ، مشاهده رويه اين كشاورز انسان نزد بعدها البته
البته.ميكند حكايت زمان آن در شمار كم خانوادههاي وجود از نيز باستانشناسان يافتههاي
دو ، آن كه اين.بود شده دفن زن دو كنار در مرد يك مثلا آن در كه شده شكافته نيز قبرهايي
كه هست احتمال اين.باشد بوده گونه اين كه دارد احتمال خب نه ، يا بودهاند مرد آن زنهاي
دوره در بعدها كه عملي باشند ، وي همراه قبر در تا باشند كشته شوهر مرگ هنگام در را زنها
به مربوط ماموت شكارچيان سايت يك در موراويا ، در وستونيچ ، دولني درميكنيم مشاهده باستان
حدود مرد يك اسكلت گريمالدي در.شد پيدا جوان مرد دو با جوان زن يك ميلاد ، از قبل سال 25000
.شد پيدا زن يك كنار در قد سانتيمتر با 94/1 ساله بيست
مثل) نسل تجديد براي احساس بدون و مكانيكي رابطه برقراري زماني يك انسان كه گفت ميتوان پس *
شد؟ عاشق يعني !داد بروز انسانيتر عملكردي و گذاشت كنار را (حيوانات
تاريخ قبل ما زنان و مردان.نيست معلوم بود ، كسي چه شد عاشق كه انساني اولين كه اين
را همديگر بايد قاعدتا اما نميدادند ، خرج به هم با رابطه برقراري در چندي ظرافت احتمالا
بودند ، شده تزئين چيزهايي با كه پرشماري زن اسكلتهاي.ميداشتند دوست حتي يا ميكردند ، پسند
موقع آن در علاوه به.ميسپردند خاك به مردان احترام و عزت همان با را زنان.است شده پيدا
به نيز احساسات بيان براي كه كنيم فكر نبايد چرا پس.داشت وجود ارتباطي عامل عنوان به زبان
ميشد؟ گرفته كار
و دامداري كشاورزي ، ابداع شاهد ما تاريخ ، شروع از قبل سال هزار ده يعني نئوليتيك ، دوره در *
چيز همه خلاصه.ميشود انسان زندگي وارد هم قبيل اين از و جنگ قدرت ، مالكيت ، هستيم روستا
است؟ طور همين هم عشقي بازي قواعد مورد در آياميكند تغيير
را زمينها ميكنند ، بهرهبرداري جنگل از دامداران و كشاورزانميشود متولد تازهاي دنياي
معلوم.ميگيرد شكل جوامع و مييابد افزايش جمعيت.ميدهند شكل را روستا و ميبرند كشت زير
روابط مالكيت ، مفهوم فراگيري با مخصوصا و ميكند تغيير هم ذهنيتها شرايط اين در كه است
مرد يك كه شده كشف دوره اين از قبرهايي.ميگيرد قرار جديد چارچوبهاي در نيز عشقي و احساسي
با تا ميكشتند شوهر مرگ هنگام به را زن كه اين به توجه باميبينيم زن سه يا دو كنار در را
و زنان دردسرهاي آغاز ايناست شده باب همسري چند دوره اين در كه ميشود معلوم كنند ، دفن او
.است طلايي دوره پايان
باستان دوران در عشق
عشق شيوه اما شايد ، هنر.ميكردهاند تقديس را عشق هنر آنها كنيم ، باور را اوويد1 حرف اگر
ميگويند ، افسانههايشان و اشعار مجسمهها ، كه اصيلي و آزاد عشقورزان واقعا روميها آيا چه؟
ميپرسيم ، باستان تاريخ متخصص مورخ (Paul Veyne) وين پل از را پرسشها اين وقتي بودهاند؟
از كه زيبايي تصوير با تشابهي روميها كه ميدهد توضيح ما به او.ميشود رودهبر خنده از
و زن بين روابط آنها نزد !هستند برعكس كاملا گفت بتوان شايدندارند دادهاند ، ارائه خودشان
باعث اين البته.است عيني و غيرقلبي رابطهاي بيشتر برده ، با مرد همچنين و مرد ، با مرد مرد ،
وين ، پل مورد در اما و.باشند رويگردان آن از و بيتوجه مسيحيت به روميها كه است نشده
ميپروراند سر در را قديمي پولهاي كردن پيدا روياي كودكي از او:كولژدوفرانس افتخاري استاد
و روميها تاريخ زمينه در او.شد تبديل باستان دوران متخصصان بزرگترين از يكي به بزرگي در و
كه كرده منتشر زمينه اين در زيادي آثار و است كرده كار فوكو ميشل با باستان ، عهد بهطوركلي
و "روم اروتيك كليساي" ،"نوشت تاريخ ميتوان چگونه" ،"رومي جامعه" به ميتوان جمله آن از
رفتارهاي تاريخ بررسي ادامه در.كرد اشاره ،"داشتند؟ باور را اسطورههايشان يونانيها آيا"
.ميرسيم باستان عهد به تاريخ ، ماقبل دوران از سريع گذر از بعد عشقي
بر كه است تصاويري كرد ، پيدا باستان عهد به مربوط زوج يك از بتوان كه تصويري زيباترين شايد *
ميتوان آيا.مينگرند ما به اسرارآميز خندهاي با كه زوجي ;است بسته نقش پمپئي ديوار روي
جست؟ ديوار نقش در را عاشقي و عشق اثر
آنها.شدهاند ظاهر بود ، معمول و طبيعي زمان آن كه حالتي در و هستند ثروتمند رومي دو اين
زن اين كه است آن نشانگر اين ;ميشود ديده قلم و كوچك تخته يك زن دست در زيرا هستند ، مزدوج
به ميتوان كه است منحصربهفرد و متشخص آنقدر خلاصه و ;است باسواد و متمدن بخواند ، ميتواند
همسران و همخانهها:شوند سواددار ميتوانستند متاهل زنهاي فقط زمان آن دركرد افتخار آن
با كه ميدهد نشان را الگو زوج يك كرديد ، اشاره آن به شما كه تصويريبودند بيسواد غيررسمي
.هستند زمان آن اجتماعي نظام براساس خوب شهرونداني هم
دارند؟ دوست را همديگر آنها *
ازدواج دور اين در.ميشود محسوب جديتر امري كه است ازدواج بلكه نيست ، عشقي آنها بين رابطه
.است مثبت نكته يك باشند ، داشته تفاهم باهم زوجين هرحال به اينكه و است ، شهروند وظايف از يكي
القا را برابري باور و حس تا ميشدهاند ظاهر دست در دست نيز قبرشان سنگهاي روي بر روميها
زندگي شكايتي هيچ بدون زنم با سال من 25":ميشود تكرار مرتبا فرمول يك متونشان در.كنند
اعتقاد حتي سختگير اخلاقگرايان.بودهاند وفاداري آدمهاي آنها كه معناست بدان اين ".كردم
را چيزي چنين كه رسمي اخلاق لااقل.باشند وفادار زنانشان اندازه به بايد مردان كه داشتند
...زيبا دروغ دو هستند ، ظريف نماد دو فقط ما زوجين اما..ميكرد طلب
ادامهدارد _ اكسپرس:منبع
|