|
|
بحران3 از عبور براي تلاش
مشاركت جبهه سوم كنگره بيانيه حدود 23درصد و بودند موجود وضع اصلاح خواهان ايران مردم ثلث دو حدود زمستان 1379 در اگر حدود 12درصد تنها و ميدانستند اصلاحناپذير را آن و بودند وضع كلي دگرگوني خواهان وضع كلي تغيير خواهان كه سال 81كساني بهار در و اكنون بودند موجود وضع ادامه خواهان هم هنوز ولي كند ، نگران را ما همه بايد درصدها اين اگرچه.است يافته افزايش شدهاند ديگران ، نظر جلب و آنان بر تكيه با بتوان كه دارند ، را اكثريت نحوي به اصلاحات طرفداران مناسب اقدام صورت در مطمئنا و داد نجات بحراني نقطه اين از را اسلامي انقلاب و ايران در اسلامي جمهوري كارآمدي به و كرد خواهند پيدا دوباره اميدي نيز اصلاح از شدگان مايوس .نمود خواهند اذعان مردم نظر مطابق اصلاح سياسي وضع - 2 تنها نه اصلاحات نسبي ، طور به هم آن مجريه قوه دگرگوني با كه بود روشن خرداد دوم از پس از بعدي گامهاي بايد دليل همين به.است اول قدمهاي در بلكه نرسيده ، خود هدف پايان به اگرچه.ميشد برداشته كشور كلي وضعيت بهبود براي ششم مجلس همه ، از مهمتر و شوراها جمله در كه ميشد تصور ولي ميكنند ، كوشش [...] مردمسالاري و اصلاحات مخالفان كه بود واضح متوجه زمان مرور به و شوند ، آشنا پيش از بيش اقداماتي چنين مخاطرات به آنان راه ادامه .گيرند قرار مردم مسير در كم كم و شوند جامعه و خود براي تخريبي اقدامات بيشتر ضررهاي واقعه آن از آنكه جاي به مردمسالاري مخالفان كه داد نشان بهمن 1378 از 29 پس حوادث اما [...] حجاريان ، آقاي ترور.بخشيدند شدت خويش غيرعقلاني رفتارهاي به كنند ، درسآموزي آنها درواقع.ندارند مردم اراده و راي نسبي پذيرش براي را لازم آمادگي آنان كه داد نشان كه ميدانستند بذرهايي كاشتن را اقدامات اين و بودند اصلاحات از مردم خستگي انتظار در اما.شوند آن محصول دروي مشغول جمهوري رياست انتخابات جريان در و خرداد 1380 در 18 بايد جايگاهي كه داد ، نشان گذشته از عريانتر را ايران جامعه واقعيت ديگر بار يك خرداد 18 از 18 پس كه ميرفت انتظار اينرو از.دارد وجود اصلاحات مخالفان [..] اقدامات براي اتخاذ با نيز خاتمي آقاي حتي.گيرد صورت اصلاحات مخالفان رفتار در اساسي تغيير خرداد مردم با اصلاحات مخالفان آگاهانه همراهي براي را ديگري فرصت كه كوشيد اعتدال سياست .گرفت قرار ارزيابي و نقد مورد دوم كنگره بيانيه در آن الزامات و سياست اين.كند فراهم كه رسيده آن زمان اعتدال ، سياست بودن بينتيجه و آنان گذشته سياستهاي تداوم با اكنون كه تغييراتي.نمايد ايجاد اساسي تغييراتي خود تاكتيكهاي و مشيها خط در اصلاحي جنبش در بايد تغييرات اينكه ضمن.باشند داشته نسبي اجماع آن به نسبت نخبگان و عمومي افكار اصلاحات مخالفان سوي از آنها پيام كه تغييراتي.باشد اصلاحي جنبش كلي اصول و چارچوب .شود دريافت روشن و قاطع .نيست مفيد كشور حال به مطلقا موجود وضعيت كه ميشود ناشي آنجا از تغييرات ضرورت موجود شرايط با طرفين از كدام هيچ كه كرد ، تشبيه سياسي زمينگيري به را آن ميتوان خارجي عامل آمريكا ، تهديدات با گذشته ماه چند در اينكه از گذشتهندارند پيشروي امكان ميتواند گذشته از بيش عامل اين داخلي عناصر ضعف و غياب در.است آمده ميدان به نيز .بود نخواهد اصلاحي جنبش و كشور نفع به وضعي چنين قطعا.باشد كننده تعيين .است اصلاحات مخالفان عملكرد ماهيت از واقعي تحليلي ارائه مستلزم تاكتيكي نوع هر اتخاذ "تدافعي سياست" محصول اصلاحات مخالفان اقدامات كه است استوار اساس اين بر تحليلها برخي خويش كامل حذف تصور ، آن اساس بر كه دارند اصلاحي جنبش و خود موقعيت از تصوري.است آنان كنوني موقعيت حفظ براي و دفاعي صرفا را آنان اقدامات دليل همين به.ميكشند انتظار را اصلاحات جنبش بر باشد صحيح فرضيه اين اگر.ميدانند بيشتر پايگاههاي ندادن دست از و هر در و كس هر سوي از حذف سياست كه دهد بروز را خود تفكر اين ممكن نحو هر به كه است فرض .نيست اصلاحطلبانه سياستهاي راستاي در زمان مرحله در و تدافع از بيش گامي را مقابل جناح كنوني سياستهاي تحليلها ، از ديگر برخي تهاجمي موجود وضع در را اصلاحات مخالفان رفتار ديگر ، تحليل بالاخره.ميداند جنبش كنترل خرداد دوم با كامل و ذاتي تعارض در را خود مقابل طرف كه معنا بدين.ميكند ارزيابي طور به را وضعيت كه ميكوشد و ندارد اذعان آن ضرورت و اصلاحات به وجه هيچ به است ، ديده تحت يكديگر كنار در را اول ديدگاه دو بتوان شايد.برگرداند خرداد دوم از قبل به كامل .نمود معرفي تهاجمي الگوي را سوم ديدگاه و تدافعي الگوي عنوان .است تحليل قابل تهاجمي الگوي ذيل در اصلاحات مخالفان رفتار كه است اين بر عقيده عموما جز چيزي را عملكردشان چيست ، انگيزههايشان يا و ميكنند فكر چگونه آنان اينكه از مستقل شكل مرور به سال 78 بهمن از 29 بعد الگو اين [..].دهد توضيح نميتواند الگو اين كه اصلاحطلبان مشيهاي خط طبعا.شد نمايان ارديبهشت 79 در آن نمودهاي اولين و گرفت مخالفان مشي خط تغيير با متناسب ميبايست نيز بود ، گرفته شكل آن از قبل رفتارهاي براساس نيافته عملي تحقق تاكنون اما شد فراهم آن شكلگيري مقدمات اگرچه.ميشد متحول اصلاحات درك اصلاحات مخالفان كه نحوي بهاست طرفين ميان مشترك زبان فقدان وضعي چنين نتيجه.است .نميكنند پيدا ميدهد ، اصلاحطلبان يا خاتمي آقاي كه پيامهايي از صحيحي درجه در.داشت متعددي دلايل اصلاحطلبان سوي از جديد شرايط با متناسب سياست اتخاذ عدم عرصه در چشمگيري تغييرات ميتوان مجلس شكلگيري با كه بود اين آنان عمومي تصور اول اختيارات ميزان اساس بر و گذشته دهه تجربيات پايه بر تصور اين.كرد فراهم سياست و جامعه [...] را ، اصلاحگر مجلسي وجود اصلاحات ، مخالفان كه شد مشخص مرور به اما بود ، مجلس قدرت و .ميكرد آماده جمهوري رياست انتخابات در شركت براي را خود جنبش مجموعه مرحله اين در را تغييري بتوان انتخابات ، در آنان گسترده شركت و مردم عمومي بسيج با كه بود اين انتظار جريان سياستهاي برابر در كماكان نيز دليل همين به.كرد فراهم جامعه كلي فرآيند در .جستند سود گذشته مرسوم روشهاي از اصلاحات مخالف |
|