نكنيم دفع را بهترينها
جديد خطر خودروها ، فولادي ضربهگير
نكنيم دفع را بهترينها
تهران شهردار نقد حاشيه در
صلواتي فضلالله دكتر
توجه آنها به و ميگيرند قرار تقدير و تشويق مورد كارآمد و فعال مديران دنيا جاي همه در
آنان كفايت و درايت از بتوانند مردم و باشند داشته فعاليت و كار بتوانند بهتر تا ميشود
عنايت حكومتي و اجرايي كارهاي به سختكوش مديران كمتر ايران در امروز.شوند بهرهمند
وارد كه هم آنها افراد ، ناسپاسي و قدرناشناسي و مسئولان بيتوجهي خاطر به.دارند
زير نمايند ، تلاش و كوشش بخواهند اگر كه ميدانند و كرده ايثار ميشوند حكومتي تشكيلات
موارد اگر و دارد كارشكني و انتقاد و اعتراض نوعي به كس هر و گرفته قرار مختلف فشارهاي
بعضيها چرا كشور اين در كه ميكند فكر گاهي انسان.هيچ ديگر كه باشد هم خطي و سياسي
شعور از غير افتادند جلو كه جوامعي آن شود؟ پيدا تكامل و تعالي و پيشرفت نميخواهند
و جا به اعتراضهاي و گرفتن بهانه و زدن نق با فقط.داشتند ما از بيش چيزي چه اجتماعي
كشورهاي ديگر به سري ما معترضين از بسياري كاش ايكرد اداره را كشور نميشود كه بيجا
عمان ، تركيه ، دبي ، كويت ، عربستان ، ميديدند ، را آنها چشمگير پيشرفتهاي و ميزدند دنيا
مواردي در حتي و نداشتند تفاوت ما ايران با چندان كه بودند جوامعي اينها...و سوريه
مديرانشان آنكه براي رسيدهاند؟ كجا به كه ميشود مشاهده امروز ولي بودند ، پايينتر
از بالاترها و ميدهند قرار محبت مورد را مديرانشان و دارند برنامهريزي ميكنند ، كار
.دارند حمايت خوب مديران
مرتكب انسانها همه.شود مرتكب خطاهايي و باشد داشته اشتباهاتي است ممكن كسي هر بالاخره
هر كس هر كه نميشود است ، موارد اين براي مافات جبران و اصلاح و بازگشت.ميشوند خطا
و برآورد فرياد و بپردازد افشاگري و آبروريزي به كرد پيدا بلندگويي هر تريبوني ،
كنند پيدا گرايش خصوصي بخش به انديشه و عقل صاحبان و جدي نيروي تا بگذارد.كند آبروريزي
كشورهاي آباداني صرف را خويش خلاقيت و ابتكار و انديشه و فكر و كرده رها را كشور يا و
خود درايت و عقل و گرفته بهره دارند كه سرمايهاي سود از باطل و عاطل يا و كنند ، ديگر
كارآمد نيروهاي گذاشتن كنار و فعال دستهاي اين كردن كوتاه گاهي و بيندازند كار از را
ما تورم اگر.است ملت و ملك به خيانت گماردن آنها جاي به را نالايقي افراد و اجتماع
شود ، بيشتر روز به روز بيكاري اگر يابد ، توسعه اقتصادمان جاي به گراني اگر نشود ، مهار
و اجتماعي فعاليتهاي مانع بروكراسي و كاغذبازي اگر گردد ، همهگير رشوهخواري و فساد اگر
ميشود ، اعمال جامعه در كه است غلطي مديريتهاي خاطر به همه اينها...و شود اقتصادي
ميداندار شبپرهها وقت آن ميگذارند ، كنار ميكنند ، متهم را ارزشمند و لايق مديران
لايق مديران كه ميبينيم جوامع ديگر در.ميماند لنگ حشر به تا قافله اين و.ميگردند
را مربوطه واحدهاي خود انديشمند و آگاه مشاوران نظر با و مينشينند مسندي بر سال دهها
مديريتها عمر كسي هم ما كشور در كاش اي ولي.ميكنند اداره موفقتر و بهتر روز به روز
جناح و خطگرايي و تنگنظري و حسادت اگر ناكرده خداي و ميكرد ، مقايسه و محاسبه را
.واويلا ديگر كه شود اضافه آن به هم بازي
را مشكلات و داد انجام بسته در و خصوصي جلسههاي در بايد كه را انتقادهايي بسيار چه و
طرفها و ميكشانند سيما و صدا و روزنامهها به انگيزهاي چه به نيست معلوم و كرد برطرف
شد؟ چه و بود چه خرداديها دوم نتيجه ديديد كه ميكنند سوءاستفاده آشفته بازار اين از هم
!ميرسيديد اعلي عرش به بوديد ، شنيده را ما حرف و بوديم ما اگر و
داشته شخصي كاري خود ، براي اگر بااستعداد افراد كه رسيده اثبات به ما جامعه در امروز
موقعيت و مقام و پست و ميشوند پناهنده دولت به كه آنها و ميشوند كامروا و موفق باشند
و آورند دست به سرمايهاي نتوانستهاند يا و ندارند را تلاش و كوشش توان يا طالبند را
به مردم به عشق خاطر به كه اين يا و ميخواهند خود آينده تثبيت براي را موقعيت اين يا
توبه !خلق به خدمت از كه ميشود برخورد آنها با چنان خطايي ارتكاب با و ميآيند صحنه
نيز آبرو و امكانات و مرفه زندگي و پول صاحب ميپردازند ، نفس به خدمت همان به و كرده
با نميكند ، ايجاد دردسر آنها براي كسي هم تلويزيون و راديو و روزنامه در و ميشوند
خوش كه بزي شاد گو.نميكنند پيدا كاري و سر هم جواب و سوال و محاكمه و زندان و دادگاه
!دارد جهاني
نداشته دخالت مردم و جامعه سرنوشت در كسي كه ميكشانند سويي به را جامعه روند بعضيها
و ميكشد گوشهاي از كس هر قدرت ، سردمداران اراده و باشد نامي فقط دموكراسي از باشد ،
ميدهد ، كدام باد بيايد ، باد كه طرف هر از و است ، شخصي منافع دنبال و ميزند را خود حرف
؟...و مردم كدام ايران؟ كدام تهران؟ كدام جامعه؟
كردند؟ گرفتار سرنوشتي چه به را تهران اسبق شهردار و اصفهان اسبق استاندار كرباسچي آقاي
كه ديديم ولي بود بسيار اوليه اتهامات شد؟ چه نفهميديم بوديم روزنامه و كتاب اهل كه ما
گفتند هم آن و دادند احاله ميليوني چند وام به و كردند تبرئه را همه محاكمه آخرين در
شود محروم لايقي مدير از بزرگ تهران كه بود آن مهم است ، شده چاپ آن با طبري تاريخ كتاب
شود كاسته شهرداري مالي توان و قدرت از و بيفتد زندان به و برود كنار صديقي خدمتگزار و
آقاي سراغ به بالاخره.ببرد پيش از كاري نتواند هم الويري مهندس مثل توانمندي مدير و
و بود گذاشته باقي خود از اصفهان شهرداري مديريت در درخشاني سابقه كه رفتند ملكمدني
كه ميستودند ، را او اصفهان مردم يكپارچه و بود ساخته متحول را تاريخي شهر اين
زيباتر اروپا ، شهرهاي از بسياري با مقايسه مقام در و بود اصفهان شهر زيباسازي پايهگذار
دنبال را او طرحهاي و كارها اصفهان فعال شهرداران ديگر و ميرسد نظر به شادابتر و
و كار پشتوانه آمد كه شورا وايران شهرهاي همه براي نمودند الگويي را اصفهان و كردند
كاري و گرديد انجام جا به انتقادها و نشد سنگاندازي اصفهان در و بودند شهرداري تلاش
گرفت انجام خوبي به شهرداري كار روند باشد ، داشته شهر مردم و شهرداري براي ضرري كه نشد
بوده ساز مساله هميشه باشد ايران همه سرمشق بايد كه تهران اما هستند ، راضي شهروندان و
همه آن با ملكمدني.نيامدند كنار ملكمدني و الويري و كرباسچي مثل فعالاني با.است
.ميشوند كارش مانع كه است نخستين گامهاي در هنوز.كند كار نميتواند درخشان سوابق
افزود شهرداري ثروت و درآمد و اعتبار بر اصفهان در دهد ، نشان را خودش نميگذارند اصلا
اگر و نيست شايسته كه ميباشد خودش شخص براي اگر خريدهاي؟ چرا ميگويند اينجا در و
نمايندگان كه شورا اعضاي اگر و باشند داشته نظر بايد شورا اكثريت كه است شهر براي
پا نيمبند دموكراسي اين بگذاريد است ، زائد اكثريت و اقليت بحث ديگر كردند تصويب مردمند
خود از برخي چرا ميشود ، داده دموكراسي و انتخابات و آزادي براي گزافي بهاي بگيرد ،
و دولت در چه و تهران شهرداري در چه شود ، برداشته اساسي قدم نميگذارند انقلاب بچههاي
آنها فشار ، گروههاي و شاهي دوران و جبههها ، رنجديدگان انقلاب ، فرزندان كاش.حكومت
آقاي امثال به ميكردند ، را سختيها برخي تحمل ميكردند ، همكاري خودشان ميكردند ، هدايت
تهران شهرداري براي را ملكمدني آقاي شخصا من.ميدادند فرصت ملكمدني و كرباسچي
راه قطعااين داشتند ، مخالفخواني بعضيها اول قدم همان از ولي ميدانستم ، توانمندترين
ميكند ، سرايت شهرها ديگر به و ميگردد ، آشفتهتر تهران آشفته اوضاع و نميرسد جايي به
صندوقها پاي به دادن راي براي بايد هم باز را مردم كرد ، خسته نبايد شوراها از را مردم
مردم ، خاطر به آزادي ، خاطر به دموكراسي ، خاطر به را خطاها و تنشها از بسياري.كشانيد
و فعال مديران هم باز بگذاريد نديد ، را ضعفها نقطه فقط كرد ، تحمل بايد خدا خاطر به
نيست بهتر آيا كنند ، آباد را كشور و شهر و بدهند نشان را خود و بيايند صحنه به كارآمد
شايد نكنيم ، دفع را بهترينها مدتي براي و بگذاريم لايق نيروهاي جذب براي هم را دوره يك
هم ما شايد بردارد ، تكامل و پيشرفت سوي به قدمي كشورمان شايد ايرانمان ، شايد تهرانمان ،
با را محترم مخالفخوانان و معترضان از بسياري نيست بهتر.برويم موفقيت و آباداني به رو
پيدا تحولي چه منطقه اين سال چند ظرف در فقط بنگرند تا بفرستيم ، دبي به سهروزهاي تور
گيرد ، انجام بهتر كفايت با و بيشتر تعمق روي از شدهتر ، حساب انتقادها تا است ، كرده
سخن هر ولي شود ، عملي استيضاحگردد انجام انتقاد و باشد داشته نظارت بايد شورا البته
از نه باشد ، خطاها و ناتوانيها و ضعفها از بايد انتقاد.دارد مكاني نكته هر و جايي
و كنيم تشويق را لايق مديران و خوبها كه نيست بهتر آيا درستكاريها ، و آگاهيها و توانها
مسائل به را سياسي برخوردهاي و نكنيم؟ دلسرد را توانمندان و نمائيم تقدير آنان از
نكشانيم؟ موفق مديران حذف به بود ، خطا بزرگترين كه را سياسي حذفهاي ندهيم ، تسري اجتماعي
جديد خطر خودروها ، فولادي ضربهگير
از استفاده رانندگي ، و راهنمايي مقررات چهارچوب در و جهان كشورهاي بيشتر در:اشاره
بدهد قرار تهديد معرض در را مردم عامه حقوق كه صورتي به خودروها در اضافي وسايل و اشياء
براي خودرو اگزوز منبع دستكاري و گوشخراش بوقهاي نصب.ميشود محسوب جرم و است ممنوع
توسط سوءاستفادهها و تخلفات قبيل اين متاسفانه.است جمله آن از غيرعادي ، صداي ايجاد
روز و شب و دارد رواج ما كشور بزرگ شهرهاي ديگر و تهران در خودروها از بعضي رانندگان
تخلف يك اما.دارند قرار سوءاستفادهها نوع اين از ناشي صوتي آلودگيهاي معرض در مردم
قدامي بخش و سپر روي بر فولادي حفاظ نصب ميآيد ، چشم به كمتر كه زيانبار و آشكار
به اتومبيلشان به خسارت بروز از جلوگيري منظور به خودروها از بعضي صاحبان.خودروهاست
غيرقانوني و كاذب حفاظتي سپر اين مرور به و پرداختهاند فولادي حفاظهاي گونه اين نصب
صاحبان هدف است ممكن كار اين.است درآمده اتومبيلها رايج تزئينات از يكي صورت به
سنگيني خسارات شدن وارد باعث رانندگي ، حوادث وقوع هنگام به اما كند ، تامين را خودروها
.ميشود عابر با خودرو تصادف جريان در پياده عابران بيشتر مير و مرگ و مقابل طرف به
اين.است پرداخته معضل اين بررسي به فني ديد از ميگذرد ، نظرتان از كه كوتاهي مقاله
منتشر تهران ترافيك و نقل و حمل سازمان توسط كه ترافيك تازههاي فصلنامه از را نوشته
.كردهايم انتخاب ميشود ،
در 1378 ضربه شدن وارد محل تفكيك به تصادفات از ناشي متوفيات نمودار
درصدفوتيها |
تعدادفوتيها |
محلواردشدنضربه |
رديف |
44/85 |
12855 |
سر |
1 |
9/2 |
436 |
گردن |
2 |
47/7 |
1124 |
سينه |
3 |
67/1 |
251 |
دست |
4 |
65/0 |
98 |
پشت |
5 |
72/0 |
108 |
باسن |
6 |
15/1 |
173 |
پا |
7 |
100 |
15045 |
كل |
- |
متاسفانه.ميپردازند خيابانها در تردد به فولادي ضربهگيرهاي نصب با خودروها اخيرا
تهديد را رانندگان حتي و دوچرخهسواران و عابرين ضربهگيرها ، اين طرف از كه خطري به
آنها از زيادي تعداد ساله هر خودروها ، اين آفريني خطر وجود با.نميشود توجهي ميكند ،
اين خطر سالهاست كه است حالي در امر اينميكنند كسب را خيابانها در تردد اجازه
پياده عابرين با خودروها اين برخورداست رسيده اثبات به كارشناسان براي فولادي سپرهاي
صورت در.داشت خواهد دنبال به عابر براي را مرگ خطر ساعت ، در كيلومتر سرعت 40 با حتي
به عابر ساعت ، در كيلومتر سرعت 20 با حتي عابرين با فولادي سپر داراي خودروهاي برخورد
.است بزرگسالان از بيشتر بسيار كودكان براي فولادي ضربهگيرهاي خطر.شد خواهد مصدوم شدت
در امر اين.ميباشد كودك گردن و سينه سر ، آهنين ، ميلههاي اين برخورد ثقل مركز كه چرا
كه ميدهد نشان ضربه شدن وارد محل براساس تصادفات از ناشي فوتيهاي بررسي كه است حالي
بوده كشور در تصادفات از ناشي ديدگان آسيب درصد شدن 85 كشته باعث سر ، به وارده ضربات
شدن وارد محل تفكيك به كشور در را تصادفات از ناشي فوتيهاي درصد تعداد موجود جدول.است
.ميدهد نشان ضربه
عليه خطرناك سلاحي همانند غيرضروري ، فولادي گيرهاي ضربه اين ميگردد ملاحظه كه همانطور
سپرهاي اين نصب ميدهد نشان شده انجام بررسيهاي.ميكنند عمل كودكان مخصوصا و عابرين
.ميكند برابر چند را حاصله نيروي فولادي ،
.داد انجام زمينه اين در گستردهاي تحقيقات آلمان راههاي امور سازمان سال 1996 در
داراي خودروها ، آن در كه تصادفاتي كه است موضوع اين دهنده نشان تحقيقات اين نتايج
و شكم براي جدي آسيبهاي همچنين و كودكان براي مرگباري خطرات بودهاند ، فولادي سپرهاي
بيمه" همكاري با نيز سوئيس ترافيك وزارت تحقيقات مركز.است آورده بوجود بزرگسالان لگن
خطرناك از حاصله نتايج.نمود فولادي سپرهاي با تصادف تستهاي برگزاري به اقدام "وينترار
.ميكند حكايت غيرضروري ميلههاي اين نصب خاطر به خيابانها شدن
دست از را خود جان سپرها نوع اين با تصادف با كه كودكاني از يكي پدر "استراسفلد" آقاي
چنين توليدكنندگان متوجه رانندگان ، بر علاوه را اينچنين تصادفاتي مسئوليت داد ،
بايد شدن ، قاضي معلول يا فوت به منجر تصادف هر از پس است معتقد او.ميداند خودروهايي
صادر حكم سپس و داده قرار بررسي مورد دقيقا نيز را خودرو كننده توليد راننده ، بر علاوه
.نمايد
تا بتوان فولادي سپرهاي نصب از جلوگيري با و خودروها فني معاينه صحيح اجراي با است اميد
.داد نجات مرگ خطر از را كودكان بويژه و عابرين جان زيادي حدود
|