مقاومت جسارت ،
دهه دو در نسلها تغيير زنان زندان
خالي حفره
مقاومت جسارت ،
"زنان زندان" كارگران حكمت منيژه با گفتوگو
را انقلاب از بعد فيلم جسورانهترين و اولين كرد تلاش كه كارگرداني حكمت منيژه با ديدار
شمايل در حتي كه سوژهاي.بود جالب برايم بسازد ايران زندانهاي شده فراموش زنان درباره
قطعا دشواريها اين و باشد داشته همراه به بسياري دشواريهاي ميتواند نيز فيلمنامه يك
آدمهايي زندگي پنهان زواياي به دستيابي.ميشود مضاعف فيلمنامه اين كشيدن تصوير به در
خستگي از اشكي نم.باشد داشته هم سياسي بوي و رنگ ميتواند اجتماعي زيرين لايههاي از
آنچه امااست مدعا اين دليل حكمت منيژه چشمان شده گذاشته پشتسر موانع با مبارزه يا
پس ديگر و ميشود سنجيده است هنر كه آنچه معيار با فقط هنر اينكه تلخ شدت به و زيباست
آزمون در حكمت اينك و است متن از خارج موضوعاتي تماشاگر و منتقد براي پردهها پشتسر
بسياري ماجراهاي دستخوش كه فيلمي اكران.دارد قرار گذاشته پشتسر كه موانعي از دشوارتر
.است بوده
افشنگ مريم
جنسيت از جداي انسان روي به نگاهم دريچه خواستم و ببينم انساني را چيز همه كردم سعي
بكنم سوءاستفادهاي بخش اين از ضمناينكهنميخواهم است مهم برايم اين و شود باز
شباهت شما اوليه طرح با اندازه چه تا است نوشته مصطفوي فريد كه "زنان زندان" فيلمنامه *
دارد؟
و اوليهايداشتم طرح من بلكه نشد نوشته من اوليه طرح براساس فقط فيلم اين فيلمنامه
شروع را تحقيقات و طرح توضيح بعد و همكاري براي بيايند كه كردم خواهش مصطفوي آقاي از
به داشتم زنان زندان در آمد و رفت از كه را تجربياتي و تحقيقات تمام حال هر به.كرديم
و ميدادند انجام خودشان را بخشي يك هم را زندان از بيرون تحقيقات.ميكردم منتقل ايشان
هم كنار واقعي قصههاي اين چيدن با بالاخره تا بودم گرفته عهده به خودم هم را ديگر بخشي
پروسه اين البته و درميآمد شكلي به بايد كار درام حال هر به.گرفت شكل داستان اصلي خط
.بگيرد شكل تا بود طولاني خيلي
هم زندانها سازمان و داشتيد خالي بند يك به نياز فيلمبرداري براي شما كه ميشد شنيده *
خيلي داديد ارائه زندانها سازمان به شما كه فيلمنامهايميخواست را فيلمنامه شما از
دارد؟ صحت چقدر مسئله اين.است اكران حال در حاضر حال در كه است فيلمي از مثبتتر
نرمتر خيلي فيلم اين دارد وجود زندانها سازمان در فيلمنامه الان نيست طور اين اصلا
.آن از ملاحظهتر با و است فيلمنامه آن از
هوشمندزاده پيمان:عكس
تبديل فيلمسازي براي جذاب موضوعي زنان به مربوط مسائل و مشكلات و زن بحث روزها اين *
آيا.ميكند جذب را خانوادهها و تضمين نيز را گيشه فروش حدودي تا اينكه ضمن است شده
دست ميشناسند ، تهيهكننده يك عنوان به اين از پيش كه را شما كه شد وسوسهاي قضيه اين
بزنيد؟ زنان مورد در فيلمي ساختن و كارگرداني به
اين اما داشتم كارگرداني نيت اول همان از شدهام سينما وارد كه سال بيست اين در من
خودم كه بسازم فيلمي ميتوانم زماني داشتم اعتقاد زيرا كشيد طول امروز تا اتفاق
نياز عمل آزادي به كاملا كار در من چون نباشد سرم بالاي كسي و باشم فيلم آن تهيهكننده
كارگرداني بتوانم كه است دليل اين به هستم موفقي تهيهكننده شما نظر به هم اگردارم
معتقد عنوان هيچ به من باشم فمينيست كه نيست اين بر دليل كردم انتخاب را زن من اگر.كنم
داشته بايد كه حقوقي همه با ميكنم نگاه انسان يك عنوان به را آدمها و نيستم جنسيت به
چرا اينكه حالا.است داده آنها به خدا كه حقي چه و بدهد بايد جامعه كه حقي چه.باشند
از بيشتر كه مظلوميتي و دارند زنها كه نيازهايي خاطر به است شده زنان زندان فيلم اين
است ما جامعه زنان گريبانگير كه مشكلاتي علت به حاضر حال در.ميشود ديده آنها در مردان
ميتوانستم راحتتر تحقيقات در و بود بيشتر زنها به نسبت من شناخت كه اين به توجه با و
مشكلات زندانها در هم مردان البته.رفتم سوژه اين سمت به كنم برقرار ارتباط آنها با
طرح ايناست مضاعف ميشود زندان در زنان به كه ظلمي من نظر به ولي دارند را خود خاص
و است مهيا كار براي شرايط و امكانات ديدم كه زماني ولي است پيش سال خيلي به مربوط هم
فكر و رفتم دنبالش به است شده آسيبپذير جامعه و ميشود بيشتر روزبهروز نابهنجاريها
.است فيلم اين ساخت موقع الان كردم
پيش فيلم چه هر ولي ميشود شروع تند ريتمي و ضرباهنگ با و تكاندهنده شروعي با فيلم *
.ميشود خسته فيلم اواخر در تماشاگر كه جايي تا ميشود كند داستان ريتم تدريج به ميرود
مرحله ولي دارد تندي ريتم فيلم اول مرحله در است گرفته صورت آگاهانه كاملا مسئله اين
آگاهانه كاملا بنابراين ميديديم چيز همه در ما را كندي كه است سالهايي به مربوط دوم
اينكه و برميگردد آن به نسبت من ذهنيت و فيلم كليت به اين البته.است افتاده اتفاق اين
را فيلم است بهتر كه ميكنم فكر من داشتم را چيزي چه بيان قصد فيلم پايان تا آغاز از
مسئله اينشود بيان است قرار چيزي چه كه اين و ببينيم را آن روند و كنيم نگاه كلي
در هم فيلم مسائل ، اين انعكاس و سالها آن اقتصادي و اجتماعي سياسي ، شرايط به برميگردد
.ميرود پيش روند همين
در كه مسائلي اين از چقدر.ناميد داستاني مستند فيلم يك را "زنان زندان" ميشود آيا *
استفاده آن براي واقعي پروندههاي از اندازه چه يا و هستند مستند كرديد مطرح فيلم
دارند؟ خارجي ازاي به ما شما فيلم شخصيتهاي آيا و كردهايد
به فيلم از بخشي يك.ميچيديم هم كنار و ميگرفتيم را واقعي داستانهايي تقريبا ما
قصههاي به فيلم عمده اما كرده تراوش فيلمنامهنويس ذهنيت از كه ميشود مربوط قصه درام
تلفيق از زنان زندان قصه.است گرفته شكل زندانها از ما تحقيقات در كه برميگردد واقعي
.است شده نوشته بخش دو اين
هيچ زندگي در ما ولي روشنايياند نويدبخش كه هستند نامهايي همه سپيده سحر ، پگاه ، *
نميبينيم؟ اميد از روزنهاي شخصيت سه اين از كدام
را مملكت بايد ديگر سال ده نسل اين.برميگردد نسل اين از من نگرانيهاي به كاملا اين
باشد داشته انگيزه و روحيه اميد ، كه است اين آن لازمه بنابراين.باشد فعال و كند اداره
اين توسط است قرار كه بود مملكت اين آينده سال ده نگران بايد نباشد معتقد آن به اگر و
من نگراني و برداشت اين و ديدم شكل اين به را جوان نسل اين من حال هر درشود اداره نسل
.است نسل اين از
شما كه است زماني دوره سه طول در جرمها اهميت كاهش ميافتد فيلم در كه ديگري اتفاق*
هيجانات كشاكش در كه است سياسي زنداني يك اول اپيزود در پگاه.دادهايد نمايش فيلم در
اپيزود.ميبينيم معتاد يك نقش در را او دوم اپيزود در.است افتاده زندان به انقلاب
مدرن جامعه سمت به ما چه هر شما نظر به آيابزهكار و ناآرام جواني نقش در پاياني
بزهكار يا معتاد فرد يك به دهه 50 پرشورش جوان و ميشود كاسته جرم اهميت از ميرويم
ميشود؟ تبديل
و ساله هيجده دختر يك سپيده.نديدم را مسئله ميكنيد استنباط شما كه شكل اين به من
جواني اين مسئول ما ميكنم فكر من.است آمده دنيا به زندان در كه است بچهاي همان ادامه
.آمده پيش برايش اتفاقات اين كه هستيم
...ميشود زندان وارد سياسي جرم خاطر به پگاه ببينيد *
در ناآگاه كه پگاهي.شد زندان وارد دهه 50 در كشور سياسي جو تاثير تحت و ندانسته هم او
يك حداقل ولي.است مملكت اين جوان يك هم او.ميشود زندان وارد جبر به و ميافتد جرياني
(سپيده) اسي ولي داشته اعتقادي يك داشته (ندارم بودنش درست يا غلط به كاري من كه) آرمان
كه ميكند فرقي برايش بيرون با زندان آيا و است مهم برايش زندان اصلا دارد؟ چيزي چه
.ميكند زندگي كجا
.است نسل سه همين تفاوت دقيقا هم من منظور *
زندگي كجا كه است مهم پگاه براي ولي دارد وجود اسي در بيانگيزگي و بيتفاوتي اين
.ميكند
انديشيديد؟ تمهيداتي چه تفاوتها به دادن نشان و رسيدن براي شما *
تحقيق زندان از بيرون ما كه است مستنداتي شده داده نشان نسل سه در كه تفاوتهايي اين
با.رسيدم شناخت به افتاده زندان به سياسي جرم به كه پگاه نسل مورد در من.كردهايم
صحبت سالها آن مورد در بودند زندان در قبلا و دارند سال چهل حدود الان كه زناني
آرمان و انگيزه و بودند مطالعه اهل ندانسته يا دانسته داشتند اعتقاداتي اينان.كردهام
.نبودند الان نسل مثل و داشتند
از و اضافه زندانيان تعداد به ميرود پيش معاصر زمان سمت به فيلم داستان روند هرچه *
آيا و است آمده دست به شما تحقيقات براساس هم مسئله اين آيا ميشود كاسته آنها سن ميزان
است؟ زمينه اين در مشخصي آمار
صحبت آن از مداوم زندانها مسئولين و دارد وجود كه است مسئلهاي اين متاسفانه.بله
طي ولي دارند شكايت (..و بودجه كمبود جا ، نبودن) امكانات كمبود از و ميكنند
.آوريم دست به آماري صورت به دقيقي اطلاعات نتوانستيم تحقيقات
مشخص خيلي زندانبان با تماشاگر تكليف.است زندانيان و زندانبان بين رابطه ديگر مسئله *
به پايان در و دارد وجود شخصيت اين در برندگي و تيزي يك فيلم طول تمام در كه چرا نيست
.ميكند تبرئه تماشاگر نزد در را خود ميترا آزادي براي سند گذاشتن با نوعي
نسل جوان ولي دارد اعتقاداتي آدم اين.نيست خشن شخصيت اين فيلم روند تمام در البته
مسئله اين روي خودم من.ميكند ميخواهد كاري هر و نيست مهم برايش چيزي ديگر معاصر
كار سري يك آدم اين _ صلح نه جنگ نه بخش حقيقت در _ فيلم دوم قسمت در و داشتم تاكيد
ديگر سوم بخش در شخصيت اين ولي.هست سرجايش هنوز هم اعتقاداتش بخش و ميدهد انجام
.است كرده فرق خيلي و است داده دست از را چيز همه و نيست زيردستش جوابگوي
در پيشزمينهاي هيچ بدون بدهد مرخصي مادرش مرگ براي ميترا به نيست حاضر كه كسي ولي *
است؟ باورپذير اين آيا.ميگذارد گرو را خود سند او مرخصي براي آخر اپيزود
چيزها از بسياري زمان طول در ميكند احساس فقط ندارد خشونتي هيچ آدم اين سوم بخش كل در
كه شرايطي و نيست جوان ديگر او.است نكرده فكر آنها به هيچگاه كه داده دست از را
و باشد هم زندانبان وظيفه حكم به بايد كه درحالي نيست جالب برايش ميگذرد او دوروبر
.باشد داشته هم را مجرم آدم همه اين سرپرستي بايد
هم است كم زندانيان تعداد هم است شخصيت اين خشونت اوج كه اول دوره هست كه مسئلهاي *
ده زندانيان تعداد سوم دوره در ولي اعتقاد و انگيزه با شما قول به و است جوان آدم اين
حقيقت در و.ندارد را پيش سال هفده انرژي ديگر و شده پير آدم اين اينكه ضمن شده برابر
و گذاشتن سند براي توجيهي كه است اين ميگويم من كه چيزي.است بيشتر زندانيها قدرت
.ندارد وجود آدم اين مهرباني
چيز همه زندانبان يك عنوان به آدم اين كه است اين دادهام نشان سوم قسمت در كه روندي
قضيه اين فيلم تكه تكه در.است شاهدش حالا و ميبيند رفته دست از سالها اين طي را خود
جوابي ميترا ، آزادي.ميفرستد پس برايش ميخواهد او از ميترا وقتي كه كلاهي.دارد وجود
خيلي كه ميشود ديده سكانسها تمام در مسائل اين تمام.ندارد زيردستش براي آدم اين كه
و رفته دست از چيز همه اينكه وجود با دارد را اعتقاداتش آدم اين.است رفته بين از چيزها
.خشونت گفت نميشود را اين من نظر به.ندارد را آن كردن جمع توانايي آدم اين
راهي هيچ سحر دارند آينده به كه است نگاهي ميشود ديده نسل سه اين در كه ديگري تفاوت *
ضمن ميكند فرار زندان از (اسي)سپيده ولي ميزند خودكشي به دست و نميبيند زندگي براي
مملكت اين مرزهاي از خارج در را آزادياش و دارد را كشور از خروج به تصميم اينكه
.ميبيند
چه طرف آن نميدانند جوانها اكثر كه ميشديد متوجه داشت وجود دقيقي آمار و اخبار اگر
خودشان به سردرگم كلاف يك مثل و شدهاند خسته هم خود كنوني موقعيت از ولي است خبر
اين تلفن پشت و برود كه است مجبور ولي نميبيند طرف آن در را آزادياش اسي.ميپيچند
به علاقهاي باشد داشته خوبي شرايط اينجا اگر ايراني جوان.ميگويد ميترا به را قضيه
از جداي و است نسل آن مال است انقلاب اول صادق جوان همان ايراني جوان.ندارد رفتن خارج
اينقدر چرا است؟ زياد ناهنجاري اينقدر چرا.است چرا اين من مسئله ولي نكرده حركت آن
بحث به دارم دوست كه است من چراي و من مسئله اين است؟ روبهفزوني اجتماعي آسيبهاي
.شود گذاشته
اعدام جمله از دارد وجود زيادي فرعي داستانهاي فيلم در.برگرديم بهفيلم بياييد *
باعث داستانها بودن لايه لايه اين اما..و سپيده سحر ، پگاه ، ميترا ، مسائل مهين ،
در اينكه ضمن كرد برقرار ارتباطي نتوان شخصيتها اين از هيچكدام با نهايتا ميشود
.ميشود گم داستان اصلي خط جاها بعضي
به.ندارد خطي داستاني فيلم اين است فرعي داستانهاي همين با ارتباط در داستان اصلي خط
سينماي طبيعي فرم فيلم اين بنابراين ميكند بررسي را زندانيان متفاوت زندگيهاي هرحال
شما كه ديد اين با.دارد گفتن براي حرف چون باشد متفاوت ميخواهد فيلم اين.نيست ايران
از من كه است حاكم فيلم اين در ناتوراليست يك هرحال بهشد بحث وارد نميشود ميگوييد
پرداخته جزيي خيلي شخصيتها تكتك به اگر حال بروم پيش اساس همين بر ميخواستم اول روز
.ندارد وجود آن امكان كه است اين دليل به نميشود
ميشويم زنان زندان يك وارد مااست جنسيت نام به چيزي فيلم اين در مهم بسيار مسئله
هيچگونه نخواستم من.ندارد مردان زندان با تفاوتي ميافتد آن در كه اتفاقاتي ولي
اين باشد قرار اگر.بشود فيلم جذابيت مسئله اين نخواستم و بكنم حجاب از ابزاري استفاده
.باختهام من شود حفظ مسائل
و ميشود باز مردم روي به زنان زندان در كه نوشتهايد فيلم تبليغ در شما حكمت خانم *
جنسيت افتاده كه اتفاقي ولي ميشود زنان زندان وارد كارگردان يك دوربين بار اولين براي
.است شده گم زندان اين
خواستم و ببينم انساني را چيز همه كردم سعي و نداشتم موضوع اين روي تاكيدي من خب
اينكه ضمن است مهم برايم اين و شود باز جنسيت از جداي انسان روي به نگاهم دريچه
.بكنم سوءاستفادهاي بخش اين از نميخواهم
هستند زن آنها كارگردانان حتي يا و ميشود ساخته زنان درباره كه فيلمهايي اكثر *
سمت به حداقل "زنان زندان" اما.هستند شده غلو و شعاري خيلي (محدودي تعداد جز به البته)
.نميرود بودن شعاري
روز ازكنم تحميل كسي به را خودم بودم نيامده بار اولين براي وديدم را زندگي فقط من
جواب خوب خيلي مردم هم خاطر همين به شايد و بود فيلم شدن ساخته صداقت با من نيت اول
.دادند
است؟ چيزي چه نشانه فيلم در فيدها اين و چيست سياه فيد از استفاده علت *
تمهيدي اينديگر تاريخ به تاريخ يك از.است گذر يكدارد را خود خاص تعريف فيد كاربرد
شخصيتها از هركدام براي كه نافرجامي پايان كردم استفاده آن از گذر يك براي من كه بود
.است شده داده نشان فيد با نيز ميآيد پيش
است؟ گذاشته تاثير شما فيلم زندانبان و زندانيان روي بر اصلاحات چقدر *
كه فرقي تنها.ندارد اصلاحات به ربطي خيلي و ميشود اضافه روزبهروز بزهكاران تعداد بر
تلويزيون ميبينم كه خوشحالم مننميشد بيان آن از قبل كه است مشكلات بيان گرفته صورت
دختران خياباني ، زنان مسائل را ، ايدز بيماري.ميگذارد بحث به را مسائل و ميدهد آمار
چيزي هم مسائل اين حل براي البته.است خوشحالي باعث اين كه ميشود گذاشته بحث به فراري
در.شود حل تا شود گفته بايد شود ، كشيده تصوير به بايد.است كردن بيان همين است لازم كه
.كنيم اقدام مورد اين در بايد و مسئوليم همه ما.شد نخواهد حل موضوعي هيچ صورت اين غير
دختر يك قبال در همگي خبرنگار شهروند يك عنوان به شما فيلمساز ، شهروند يك عنوان به من
در ما كه مشكلاتي حالا.مسئوليم اعتياد سن بودن پايين و معتاد جوان يك فراري ،
نوع البته.نميدانم من.باشد شكل يك هم شايد باشد متفاوت شايد داريم زندانهايمان
كه باشد آگاه خانواده بايد.شود ديده بايد اين ولي.دارد فرق دنيا تمام با ما جرمهاي
ميكنم فكر من.بشود زندانها اين وارد فرزندش اگر ميافتد زندانها در اتفاقاتي چه
و مسائل گذاشتن بحث به و است بزرگي بسيار بسيار تاثير ميگذارد فيلم اين كه تاثيري
زنان اغلب كنند فكر طلاق مسئله به بايد مسئولين.است لازم واقعا فعلي شرايط در مشكلات
اينها اگر.كرد پنهان نميشود را اين كشتهاند را خود شوهر كه هستند كساني ما قاتل
چوبهدار پاي قاتل عنوان به و نميكردند را كار اين داشتند طلاق براي راحتي شرايط
مسئله اين ميتوانند كارشناسان اين و نداريم كارشناس كمبود ما ميكنم فكر من.نميرفتند
شرايط و بيبودجگي بيجايي ، از مينالد زندان مسئول.ميناليم فقط همه.كنند حل را
بايد كه اين.برسيم راهكار يك به بايد ما و دارد راهكار حتما مسائل اين...و زندان
.نميشوم هم آن وارد و نيست من كاري حيطه در بگيرد صورت كارهايي چه و شود وضع قوانيني
.ميدانم مسئول را خود و هستم ايراني يك چون خدمتم در بربيايد دستم از كاري اگر ولي
است ناگوار آمارهايي آمارها ، و نيست خوشايندي اتفاقات است ، دادن رخ حال در كه اتفاقاتي
شرايط يك ميكنم فكر و.است باحيثيتي و نجيب و شريف ملت ملت ، اين.نيست ملت اين حق كه
با اگر خوشحالم من.كند پيشگيري جرايم از زيادي حدود تا بتواند بهتر اقتصادي و اجتماعي
فقط.نميكند فرقي باشد داشته معني هر جرم اين حالا.شوند جرم نگران مردم "زنان زندان"
تمام در زندان نيست بهشت كه زندان.بروند كجا به است قرار شوند جرمي مرتكب اگر بدانند
.ميكشد يدك خود با را اسم اين و است زندان دنيا
.است بوده تاثيرگذار فيلمتان چقدر ساختيد فيلم زندان مورد در كه كارگرداني عنوان به *
بيرون و ميروم سالن به تماشاچي با چون.ميدهد نشان آينده ماه شش آمار معتقدم و خيلي
در و است مهم برايم مردم نظرات و هستم اجتماعي فيلمساز يك چون.است مهم برايم و ميآيم
.است تاثيرگذاري فيلم زنان زندان فيلم كه هستم مطمئن ولي ميگذارد تاثير بعديام كار
چقدر مسائل اين ميكنيد فكر نميدهد نشان فيلم از عكسي هم بيلبردها و ندارد تيزر فيلم *
بگذارد؟ تاثير فيلم فروش در
چون.سينما دوازده با شكاندهايم اخير سال بيست در را فروش ركورد اول روز چهار در ما
مهم و بدهند جواب خوب مردم كه است طبيعي بنابراين شده ساخته صداقت با فيلم خودم نظر به
مطمئنم من ميدهد جواب تلويزيوني تيزر از بهتر حتي دهن به دهن تبليغ روزها اين چون نيست
.ميشود موفق فيلم اين
.نداريد را جديدي فيلم ساختن قصد آيا *
كار اجتماعي فيلم ساختن.هستم خسته خيلي الان و كشيد طول سال حدود 5 فيلم اين ساخت
انرژي آن بتوانم ميبينم مردم از كه شوقي با اميدوارم ميخواهد زيادي انرژي و است سختي
نيستند سياسي بچههاي سينما بچههاي چون شود عوض مقداري نگاهها اميدوارم و.كنم كسب را
هستيم بگويند و بسازند كاركنند ، كه مملكت اين در ماندند و هستند جامعه اين نگران فقط و
.فشار تحت طرف همه از و هستيم خسته ما واقعا چون.دارند دلگرمي و همدلي به نياز و
دهه دو در نسلها تغيير زنان زندان
سعيدي سيما
به سينمايي اثر اين و ميگذرد زنان زندان سينمايي فيلم ساخت از كه است اندي و سال يك
.است شده اكران مجوز گرفتن به موفق تازگي
نونهالي رويا.است كرده انتخاب قتل به متهم و جوان دختري را اثرش قهرمان فيلم كارگردان
قرار تاثير تحت را بازيگران ديگر نقشآفريني كه است شده ظاهر قوي چنان نقش اين در
زنداني يك آيد ، نظر به حرفهاي بازيگري آنكه از بيش او كه است اين حقيقت.ميدهد
.ميكرد جلوه حرفهاي
دوربين همراه به كه وقتي.ميشود آغاز انقلاب از پس سال چهار سه از زنان زندان داستان
وقوع شرف در آن اداري تشكيلات در تحولاتي و تغيير كه ميشويم وارد زندان يك زنان بند به
جبهههاي از تازگي به كه نفس ، به اعتماد با و استوار زني حاجي ، پيشين ، رئيس جاي به.است
جز برايش بند در زنان و ديده را جنگ رنجهاي او.ميگذارد پا بند به است ، آمده جنگ
ديگران كردن آلوده از را آنها جديد جامعه ساخت در گونهاي به بايد كه نيستند انگلهايي
.داشت نگه دور
اجبار به زندانيان همه غيرمترقبه ، حركتي در جديد ، رئيس آمدن زمستاني روزهاي نخستين در
يافتن براي ساكنين اثاثيه اسباب.شود جستوجو بند تا ميشوند رانده هواخوري يا حياط به
كسي هيات در او.ندارد را خلافكاريها تحمل جديد زندانبانميشود زيرورو ممنوعه اشياي
.است كرده استوار زندان نمونه و كوچك جامعه اصلاح براي را خود عزم كه ميدهد نشان را خود
در همفكرانش و او اكنون كه حكومتياي دستگاه بر حاكم فساد از است نمونهاي زندان برايش
.ميدهد سامان را زندانيان زيستگاه تلاشهايش نخستين در.هستند آن براي چارهجويي پي
به تن ناچار به و ميكنند آسودگي احساس كمتر مجرمتر زندانيان و ميخورند رنگ ديوارها
.ميدهند تغييرات اين
ضرباهنگي با خود داستان كردن بازگو براي زنان زندان و است ، كار ابتداي تنها اين اما
در انقلاب اول ايدئولوژيك فضاي.ميآورد تصوير به را دهه دو دگرگونيهاي آرام و خزنده
بايد كه داستان اصلي شخصيت چند جز به.ميدهد ديگر دغدغههاي به را خود جاي نيز زندان
.ميكند تغيير چيز همه باشند ، متخلفان و گناهكاران از جديدي نسل آمدن شاهد تا باشند
ديگر اكنون.ميتابد باز را ميلهها سوي آن جامعه تحولات و است بنيادي زندان دگرگوني
بند به جا كمبود دليل به كه يافت آن در ميهماني لباسهاي با را عدهاي ميتوان حتي
.ميشوند آورده
و نوجوان ساله ، دختري 16 وقتي.ميشود جوانتر و جوانتر زندانيان تركيب زمان ، گذشت با
بند همان در كه است مادري فرزند او كه ميشود روشن كمكم ميگذارد ، پا زندان به شرور ،
خالي جاي او براي زندان.برود دار چوبه پاي به خود آنكه از قبل آورده دنيا به را او
بر نميگيرد ، را مادرش جاي او.ميكنند شناسايي را او قديميترها.ميكند پر را مادرش
نسل براي اعتراض اين چگونگي.است معترض كه باشد نسلي نماينده تا ميزند تكيه خود جاي سر
زندان اگر و ندارد جنسيت نسل اين.كنند اعتراض ميخواهند تنها بلكه ندارد ، معنايي جديد
حكمت منيژه آماري جامعه كه كرد نخواهيد ترديد اين در ببينيد فراجنسيتي نگاهي با را زنان
مرد ، چه و زن چه ايراني ، سرنوشت بر سال اين 20 در آنچه بر مروري براي زنان زندان در
.است زنانه جامعه يك است ، رفته
حتي و انتقادپذير منعطف ، نماينده اين زنان زندان در و است قدرت نماينده زندانبان
بدل آگاهي نسبتا جمعيت به بينماينده و آگاه نا معترضين از نيز زندانيان.ميشود مهربان
بزرگتري الگوي مانند نيز آنان.ميشود روشمند كردنشان انتقاد و اعتراض نحوه كه ميشوند
.برخوردارند شقاوت ويژگيهاي تواناييهاو استعدادها ، از شدهاند انتخاب آن روي از كه
به زمان حركت فيلم نيم و ساعت يك در.است گشاده بسيار را تفسير و تعبير محل زنان زندان
در دهه دو به نزديك.است زياد بسيار سال و ماه و روز و شب سرعت نميپذيرد ، صورت كندي
را آن مضمون با ديده را فيلم گريخته جسته كه بسياري تعبير به اين و ميگذرد بسته فضايي
.است ايران جامعه سياسي حتي و دهه دو از برشي شنيدهاند ،
حد تا دارد خود در را زنان كه زنداني نماياندن در زنان زندان نباشد ، چنين اگر حتي
اندازهاي به و ميكند حركت داستان و مستند ميان چنان فيلماست شده موفق زيادي بسيار
ميكنيد ترديد دقيقه حدود 20 تا كه است پنهان تماشاگر چشم از فيلم اين در دوربين حركت
.نشستهايد تماشا به را سينمايي فيلم يك كه
و حقيقي زندانياني كه رفتهاند فرو خود نقش در چنان گروه دو هر نابازيگران ، و بازيگران
بازي آن در كه فضايي و جرمشان به حدي به حركاتشان و صدا لحن ، .ميشوند تلقي واقعي
زندان يك داخل به دوربين بردن به موفق حكمت منيژه نميكنيد ترديد كه است نزديك ميكنند
.است شده
خالي حفره
زنان زندان فيلم به نگاهي
آشوري عليرضا
از متفاوت ميخواهد كه برسد نظر به اينطور شايد حكمت منيژه ساخته اولين زنان زندان
ساخته دو هر) خوشدست لوك و بروبيكر مثل فيلمهايي.باشد زندان ژانر كلاسيك فيلمهاي
يا و (بيكن لويد) كوئينتين سن (هايمر فرانك جان) از آلكاتر باز پرنده ،(روزنبرگ استوارت
لحاظ به كه شاهديم نهايت در و عملا ولي (كايلي ويليام) است حرف سرشان پشت كه زناني
در عمده تفاوت يك با دارد وجود فيلم و كلاسيك آثار اين ميان فراواني شباهتهاي ساختاري
.كرد خواهيم اشاره آن به كه روايت ،
تقسيم زماني اپيزود سه به سال اين 17.ميافتد اتفاق سال طي 17 زنان زندان فيلم ماجراي
و (تيموريان رويا) طاهره ،(نونهالي رويا) ميترا اپيزود سه اين ارتباطي حلقه تنها كه شده
با پيوندي و ربط هيچ زماني اپيزودهاي اين عملا فاكتور سه اين از غير.است زندان خود
عدم اين ولي نميشود محسوب فيلم براي ضعفي نقطه خود خودي به مسئله اين.ندارند يكديگر
فيلم.شود مطرح ايراد بهعنوان ميتواند آنوقت فيلم روايي ساختار به توجه با ارتباط
از ولي.باشد داشته مستندگونه روايتي و ساختار كه ميرسد نظر به اول وهله در زنان زندان
و بيهدف و سيال حركات از مثلا.ميشود باطل كلي به فرض اين ابتدايي سكانسهاي همان
قصه برايمان است قرار فيلمنيست خبري شبهمستند و مستند فيلمهاي دوربين بيتمركز
اصلي ويژگي كه است داستانگويي بر متكي و كلاسيك كاملا هم فيلم ساختار و كند تعريف
زندان جديد رئيس ورود با داستان اين.شد اشاره آنها به مطلب ابتداي در كه است فيلمهايي
اين موسفيد و ابد حبس زنداني رفتن با و (بروبيكر فيلم مثل حدودي تا) ميشود آغاز زنان
فيلم.دارد وجود خالي حفرههاي صرفا انتها و آغاز اين وسط در ولي ميرسد پايان به بند
صحيح تمركز عدم.نميشود ديده آن در خصوصي به داستاني گره هيچ و ندارد خاصي داستاني طرح
حاشيه به كرده ، كمرنگ بسيار را فيلم داستاني خط تنها ميترا و طاهره نفرت / عشق رابطه بر
جنگ زمان و انقلاب پيروزي اوايل جامعه بر حاكم شرايط شاهد اول اپيزود در.ميراند
خاص شرايط اثر در كه جوان دختران يا هستند مسن زنان يا اغلب آن زندانيان.هستيم تحميلي
در كه است (آهنگراني پگاه) پگاه آن بارز نمونه كه افتادهاند زندان به زمان آن
همه شخصيتها اين قالب در او نامهاي) است خود دوران از نمونهاي زنداني بعدي اپيزودهاي
گوش و چشم چندان نه جوان ، است دختري او اپيزود اين در (ميكند القا را "زود صبح" مفهوم
آن در و شمايل آن با و زدن سل ويولن.است شده سياسي فعاليتهاي درگير كه معصوم ولي بسته
آستانه در چشمبند با او وقتي.باشد هجو يك ميتواند صرفا مينوازد كه آهنگي و وضعيت
اشاره جديد دورهاي آغاز و گذشته شرايط تغيير به كارگردان ميشود صادر حكمش نو سال
خاصي نكته هيچ وضوح به اپيزود اين در نونهالي رويا درخشان بازي با ميترا شخصيت.ميكند
معني طاهره ديكتاتورمابانه رفتار با تقابل در او طبيعي و ساده رفتار.نميدهد بروز را
به نسبت عصبانيت و ميترا به نسبت ترحم حس ايجاد صرفا تقابل اين البته.ميكند پيدا
ديوارهاي.است خفقانآور و سربي و سنگين بسيار اپيزود اين در نيز زندان فضاي.است طاهره
زندانيها و است فشرده و تنگ زندان داخل فضاي ميبارد ، برف است ، كشيده نم بالا تا زندان
.نميكنند ايجاد تماشاگر در مثبتي حس پگاه و ميترا جز تقريبا
و شدهاند بيشتر شخصيتها هم ميشود ، پرداخته آن به اول بخش از بيشتر كه دوم اپيزود در
قبلي قسمت برخلاف اينبار و است قبل از تحملتر قابل زندان فضاي.دارند بهتري پردازش هم
كه مثبتي فضاي واسطه به هم آن عيد سكانس و نوزاد و مادر بردن حمام سكانس در فقط كه
هر بههستيم خورشيد نور شاهد خارجي صحنههاي اغلب در ميديديم ، را خورشيد نور داشتند
فيلم مثبت نكات از ايران زمان آن جامعه وضعيت از زندان درون فضاي توجه جالب تبعيت حال
تقابل.است يافته بيشتري تاب و تب حالا ميترا و طاهره نفرت / عشق رابطهميشود محسوب
در وضعيت همين همچنين و اپيزود اين در بلندش موهاي با قبل اپيزود در ميترا تراشيده سر
كما ميكند منتقل شخصيتها مورد در را بيشتري زنانگي حس آهنگراني پگاه نقشهاي مورد
سحر دلنگرانيهاي مثل است قبلي اپيزود از "زنانهتر" بسيار اپيزود اين حوادث اينكه
برخلاف مردان حضور عدم خياطي ، كارگاه در زنها كردن كار خانوادهاش ، و نامزد براي
نهايت در و هستند برش و دور كه دختراني و زيور مورد در تكاندهنده بحثهاي قبل ، اپيزود
.زنانه صددرصد دليل به سحر دردناك خودكشي
.است فيلم اپيزود تلخترين نوعي به ميپردازد ، حاضر حال بررسي به كه سوم اپيزود اما
تهديد را او دست زير مامور يك كه طوري بهاست شده متزلزل كاملا طاهره گذشته اقتدار
و جوان وحشتناكي طرز به زندانيان.ميگذارند سربهسرش مدام نوجوان دختر چند و ميكند
رفتار طرز است ، شده مهدكودك مربي عملا ميترا كوچك بچههاي وجود فرط از و هستند نوجوان
اين وقاحت آن تبع به و فحشا مورد در جوانان و نوجوانان اين جلف و لاقيد برخورد و
وقتي عليالخصوص است ، تكاندهنده واقعا زندان ماموران و قوانين با تقابل در زندانيان
و معصوميت و سربهزيري.كنيم مقايسه هم با سوم و دوم اپيزود در را سپيده و سحر شخصيت كه
اين ظاهر در هم بارزي جلوه رفتاري تفاوت اينسپيده شرارت و وقاحت كنار در سحر مظلوميت
و كوتاه موهاي و سحر بلند موهاي و زنانه صددرصد پوشيدن لباس مثلادارد شخصيت دو
رابطه ديگر طرف از.اينها از يك هر متفاوت و خاص رفتارهاي و سپيده مردانه لباسهاي
.رسيدهاند يكديگر از متقابلي درك به دو هر و است شده دوستانه كاملا حالا طاهره و ميترا
.است طاهره ناخواسته ماندن زنداني همچنان و ابد حبس به محكوم ميترا شدن آزاد جالب نكته
را كسي سپيده جز به او نيست ، او منتظر كسي.دارد تلخي وجه هم ميترا آزادي ديگر سوي از
كند زندگي جامعه در بعد به اين از ميخواهد چطور اينكه و ندارد جايگاهي جامعه در ندارد ،
.ميگشايد تماشاگر روي پيش را آزاردهندهاي چشمانداز
تغييرات تبع به شخصيتها و حوادث تغييرات روند در دقيقا هم سوم اپيزود هواي و حال
كنيم اشاره آهنگراني جمشيد هنري كارگردان به تا دارد جا اينجا در.ميگيرد قرار جامعه
عملا و است كرده فيلم به موثري بسيار كمك عالي واقعا لباس طراحي و صحنهآرايي با كه
داستانپردازي و فيلمنامه وگرنه ميكشد دوش به را فيلم بار تمام كه است فضاسازي اين
.نميكند ايفا فيلم دراماتيك ساختار شكلگيري در مثبتي نقش كوچكترين
|