تقابل در حقوقي و سياسي گرايي اصول
3 دهه دو بازيگران
است موافق جمهور رئيس
روزنامهنگار دو اين
تقابل در حقوقي و سياسي گرايي اصول
هدائي ياشار
داده قرار هم معاصر يكديگرو كنار را "وبر" و "هابز" گويي اخير حقوقي ديدگاههاي تقابل
اقتدار به معطوف ديدگاه ديگري و قدرت به معطوف ديدگاهي استيكي
را خود آموزههاي تا واداشت را سنتگرا محافظهكاران اجتماعي تغييرات كه هنگام همان از
پديدههاي ميتوان امروز ، به تا دارند عرضه نو شمايلي و شكل در و رنگي جرايد قالب در
متنوعي نشانههاي.است تعارض گرفتار نام برازنده كه برشمرد مختلف عرصههاي در را بسياري
.است رديابي قابل - عرصهها ديگر از ظريفتر اگرچه - حقوق عرصه در پديده اين از
يافت ، تعلق دولت ، اول شخص به مرتبه دومين براي جمهور راي آنكه از پس اين ، از پيش يكسال
كه آنجا را اصلاحات با مخالفت خاتمي.گفت سخن موفقيت يك از مطبوعاتي مصاحبه يك در وي
قانوني ظاهر به مخالفتهاي.كرد معرفي جلو به گامي ميداد ، قرار استناد مورد را قانون
قانون تذكر ارائه بر دال كنار و گوشه از خبرهايي كه ميشد تلقي جلو به گامي حالي در
عرصه در تفكرها اين از يكبار كه آنجا تا ميرسيد ، گوش به جمهور ، رئيس سوي از اساسي
.شد مطرح مطبوعات ، و عمومي
چالشها طرح هست ، و بوده مطرح قدرت فوقاني سطوح در كه حقوقي نظرهاي اختلاف از جداي اما
به را وجهي دو واقعيت يك عمومي عرصه در و قدرت تحتانيتر سطوح در طرفين استدلالهاي و
موفقيت عنوان به آن از جمهور رئيس قبلا كه است همان واقعيت اين وجه يك.ميگذارد نمايش
رقابت به حقوقي تحليلهاي كه ميشود نمايان هنگامي ديگر وجه اما.بود گفته سخن اصلاحات ،
رفتارهاي در كه ميشود منتهي آنجا به موارد اكثر در رقابت اين.مينشينند يكديگر با
اطلاق نقصان و كاستي اينميگذارد نمايش به را حقوقي نقصان چند يا يك قوانين ، به مستند
دو واقعيت اين.ميسازد غيرممكن رفتارها گونه اين به تنهايي ، به را سنتي يا و مدرن واژه
اخير حقوقي - سياسي چالشهاي در ميتوان را گرفته نام "مدرن سنتهاي" پارادوكس كه وجهي
:گرفت پي
داشته خاطر به شايد زيستهاند ، اخير دوران وقايع و حوادث چشم در چشم كه كساني:يكم
قوه به داشت ، دنبال به را انتقادات از انبوهي كه پنجم مجلس مصوبه يك به بنا كه باشند
براي آنها وجود از حقوقي ، مشاورين عنوان تحت افرادي تربيت با تا شد داده اختيار قضاييه
محاكم در -بود وكلا كانون اعضا عهده بر تاريخ آن تا كه وظيفهاي - متهمين با مشاوره
.نمايد استفاده
و مذهبي ملي متهمان وكلاي جمله از و وكلاء از تن چند محكوميت به مربوط اخبار نشر
نوعي به اخير ، روزهاي در وكالت از آنان محروميت اعلام و زنجيرهاي قتلهاي قربانيان
يعني حقوقي مسلم اصل يك گذاردن مغفول دو ، هر مشترك وجه چه ، بود مصوبه آن تداعيگر
.بود يكديگر از قضاوت و وكالت نهاد دو استقلال
به خود تعلق با قضاوت نهادميشود شمرده استقلال اين اصلي دليل نهاد دو اين خاستگاه
وجودي فلسفه استقلال ، دادن دست از صورت در مدني ، نهاد يك مثابه به وكالت نهاد و حاكميت
ماده يك شده ، ياد حكم با مواجهه در وكلا كانون دليل همين به.ميدهند دست از نيز را خود
حكم با تنها وكالت ، از محروميت آن اساس بر كه ميرفت نشانه را كانون استقلال قانون از
طريق از شده ياد وكلاي وليكن (22/4/81- توسعه) بود امكانپذير وكلا انتظامي دادگاه قطعي
كانون رئيس.بودند شده محكوم وكالت از محروميت به عمومي ، دادگاههاي توسط صادره حكم
حقوق از يك هر از وكلا محروميت به ميتوانند عمومي دادگاههاي":بود داشته اظهار وكلاء
نامهاي در همچنين وي (25/4/81- حياتنو) "وكالت به اشتغال حق جز به دهند ، راي اجتماعي
از يكي نقض واقع در وكيل شغلي امنيت نقض..":نوشت چنين قضاييه قوه رئيس به
حياتنو) "ميشود محسوب اساسي قانون در شده پيشبيني (وكيل گرفتن) مردم حقوق اساسيترين
(2/5/81-
نمييابد اعراب از محلي آن در وكالت چون پديدهاي كه سنتي نگره با اگرچه وكلا محكوميت
با شكلي ، تفاوت اين اما است ، متفاوت ميداند ، بلاموضوع را محكمه در وكيل حضور اصولا و
.شود ماهوي تفاوت به مبدل نميتواند حقوقي ، اصل يك نقصان وجود
و سنت به تبديل تكرار واسطه به اگرچه رفتار ، يك عنوان به مطبوعات با برخورد:دوم
رفتار اين در تحول بروز حكايتگر اخير ، روند به نگاهي نيم اما است ، گشته مالوف رويهاي
كشيدند ، محاق نقاب در روي خود ، اصلاحطلب اسلاف همچون "نوروز" و "آزاد" روزنامه دو.است
دومي و ملي امنيت شوراي اعلاميه به استناد با نخست روزنامه تعطيلي كه تفاوت اين با
.بازماند نشر از دادرسي ، مراحل اتمام از پس جرايد ، از بسياري برخلاف
نقد مورد هنگامي "آزاد" روزنامه نشر از جلوگيري و ملي امنيت شوراي اعلاميه به استناد
را سوال اين جرايد ، برخي براي "آهنين مصونيت" موضوع طرح با اصلاحطلبان كه گرفت قرار
بر مبني ملي امنيت شوراي اعلاميه صدور از بعد كه محافظهكاري جرايد چرا كه كردند مطرح
مستعفي جمعه امام - طاهري آيتالله عليه يا له بر موضع گونه هر نشر از نشريات خودداري
نشدند؟ دچار "آزاد روزنامه" سرنوشت به گرفتهاند ، موضع وي عليه بر - اصفهان
كه آورد خاطر به را كثيري روزنامههاي اصلاحطلب ، جريده يك نيز "نوروز" تعطيلي از پس
انتقاد و نوروز روزنامه از دفاع" نوشت و بودند شده تعطيل جمعي طور به اين از پيش سال دو
همه مذكور برخورد كه است مشكل جهت آن از روزنامه ، اين توقيف واسطه به قضاييه قوه از
در كه است يافته را امكان اين آن محترم مسئول مدير و است كرده طي را خود قانوني مراحل
كار قانوني وجهه بر قضاييه قوه مسئولان اگر اما نمايد ، دفاع خود از منصفه هيات حضور
ميسر سادگي به افكارعمومي ميان در آن رفع كه ميآيد پيش مشكل يك نمايند ، تاكيد خود اخير
محتواي واسطه به نوروز روزنامه":كرد مطرح چنين را حقوقي تناقض اين روزنامه ، اين."نيست
يك از و نداشت شدند ، توقيف گسترده طور به كه كثيري روزنامههاي با چنداني فرق خود مطالب
و صحيح اخير برخورد اگر ميبرد ، سر به كامل تطابق يك در مشاركت روزنامه با مثلا زاويه
بدون توقيف اگر و ميرود سوال زير شديدا قبلي برخوردهاي است ، قضاييه قوه اصلي روش
محل نوروز ، براي متعدد مراحل طي باشد ، داشته قانوني قالب روزنامه بيست بر بالغ محاكمه
(3/5/81- يزد آفتاب):"بود خواهد ابهام و سوال
با برخورد مدافعين لذا نكرد ، دريافت حقوقي پاسخ شده ، ياد نقدهاي از يك هيچ كه آنجا از
.دادند ادامه قوانين به (محتوايي نه و) شكلي استناد به همچنان روزنامه ، دو اين
مواجه آزادي ، نهضت كه شد تكميل آنگاه اخير ، حقوقي و سياسي منازعات از حلقه آخرين:سوم
.شد خود اعضاي براي زندان همچنين و انحلال حكم صدور با
يك با برخي كه آنجا تا شد ، درشتي و ريز نقدهاي با مواجه مذكور حكم نخست وهله در
نه و دانستند احزاب ماده 10 كميسيون وظايف از را انحلال حكم صدور حقوقي ، غلط استدلال
جز وظيفهاي شده ياد كميسيون كه بود اين آمد استدلال اين در آنچه اما.انقلاب دادگاه
.نداشت عهده بر صالحه ، دادگاه از انحلال تقاضاي نهايتا و احزاب به اخطار و تذكر اعلام
از آزادي نهضت براي تقاضايي چنين هيچگاه كميسيون اين عضو يك اظهار به بنا حتي اگرچه
(جرائد 7/5/81 - سليماني داود)بود نشده كميسيون سوي
نهضت به براندازي اتهام كه ميآوردند خاطر به انقلاب دادگاه حكم منتقدين ديگر سوي از
يك در تا واداشت را برخي يادآوري اين شايد.بود كرده رد قبلا اطلاعات وزارت را آزادي
جمعيت كل دبير).كنند توصيف "براندازي به نزديك" را آزادي نهضت اقدام غيرحقوقي تعبير
(حياتنو 12/5/81 - اسلامي موتلفه
طرح زماني ميشد ، نيز اصلاحطلبان حقوقي استدلال برتري به منجر كه نقد محوريترين اما
هيات حضور و بودن علني يعني اساسي قانون اصل 168 در مقرر شرايط وجود عدم به كه گرديد
.ميشد اشاره سياسي ، جرم به رسيدگي براي محكمه در منصفه
***
تفكر اولين معتقدند ميكنند ارزيابي تاريخي مفهوم يك مثابه به را مدرنيته كه كساني
- انگليسي فيلسوف - "هابز" آنان.گرفت شكل قدرت بودن مطلقه ضرورت بر تاكيد با را مدرن
انسانها گرگ انسانها" كه اين راه تنها "لوياتان" نام به خود نوشته در كه جهت آن از را
.مينامند مدرن متفكران اولين جز را وي بود ، دانسته مطلقه قدرت شكلگيري را "نباشند
چون مفاهيمي كشيدن پيش با "وبر ماكس" چون مدرن موخر متفكران تا بود لازم زمان سالها
لوياتان" پذيرش پيششرط عنوان به را حقوق عقلاني اصول رعايت "قانوني" و "عقلاني" اقتدار
.كنند مطرح اجتماع ، در "قدرت
.است داده قرار هم معاصر و يكديگر كنار را "وبر" و "هابز" گوئي اخير ، ديدگاههاي تقابل
گزينش و انتخاب به دست قانون ، كوزه تراوشات ميان در كه قدرت به معطوف ديدگاهي يكي
به كه اين به معطوف ديدگاه ديگري و ميشمارد مقدم آن برخود را قانون نتيجه و ميزند
.ميداند قدرت پذيرش پيششرط آن ، نتايج از نظر صرف را قوانين كارگيري
- است دوم ديدگاه صاحبان برازنده كه نامي - حقوق اصولگرايان كه هنگام همان شايد
چون پديدهاي ظهور به منجر و كردند قوانين استناد به مجبور را سياسي اصولگرايان
براي آنان نمودن مجاب به موفق هنوز ليكن و برداشتند جلو به گامي شدند ، "مدرن سنتهاي"
.نشدهاند حقوقي اصول پذيرش
3 دهه دو بازيگران
نميرسد او به زورش هم كسي
قزويني حميد
گوش به بلافاصله نيز هيجانانگيز اخبار مييافت حضور خلخالي كه جا هر حال هر به
.ميرسيد
احساس كه جا هر و نكرد محدود رسمي ماموريتهاي و دادگاهها در فعاليت به را خود او اما
يا و دولت نظر به توجه بدون ميداد تشخيص درست را آنچه و شده حاضر بيدرنگ ميكرد وظيفه
.ميرساند انجام به انقلاب شوراي
آيتالله هواداران توسط كه مسلمان خلق اسلامي جمهوري حزب تشكيل پي در وي مثال عنوان به
اين از مطبوعات در مقالهاي انتشار با ارديبهشت 58 اوايل در بود شده تاسيس شريعتمداري
شهيد توسط كه اسلامي جمهوري حزب مقابل در كاري را آن و كرده انتقاد شريعتمداري اقدام
تشديد موجب را جديد حزب تاسيس وي.دانست بود شده تشكيل او دوستان و بهشتي آيتالله
مقاله اين متعاقبندانست اسلامي جامعه و رهبران صلاح به را آن و كرد ارزيابي اختلافات
.شد جديدي موضوع درگير كشور سياسي فضاي و داد خلخالي به تندي پاسخ مذكور حزب
ميشد گفته.بود شده ناامن و ملتهب مسلمان خلق حزب اعضاي تحركات واسطه به آذربايجان
دست در را اوضاع كنترل تبريز ويژه به زبان آذري مناطق در شريعتمداري آيتالله هواداران
گرم استقبال ميان در او.ميرود تبريز به كه كرد اعلام خلخالي شرايطي چنين در.دارند
شريعتمداري آيتالله عليه را مطالبي صريحا و كرد شركت شهر جمعه نماز در مردم تودههاي
مقبره سراغ باره يك به باشد داشته مسئوليتي آنكه بدون همچنين خلخالينمود ايراد
.نمود آن تخريب به اقدام و رفت رضاخان
عليه تندي سخنراني ري شهرستان و شهر جنوب محروم مردم جمع در كار شروع از پيش او
كه كرد تاكيد و دانست طاغوت نشانههاي از را رضاخان مقبره و كرد ايراد پهلوي خانواده
شروع بودند آمده هيجان و شور به مردم كه حالي در و ".شود تخريب سريعا بايد بنا اين"
.كرد مقبره عظيم ساختمان تخريب به
مخالفت مقبره تخريب با (وقت رئيسجمهور) بنيصدر و انقلاب شوراي كه بود شرايطي در اين
پرهيز كار اين از را او اخطار با كشور وزارت وقت سرپرست ميرسليم مصطفي حتي و بودند كرده
مواد از استفاده با ادامه در كه نشد منصرف خود كار از تنها نه خلخالي اما.بود داده
و نهاد بنا علميه حوزه يك محل همين در او بعد سالها.نمود سريعتر را تخريب منفجره
آيتالله به پاسخ در خميني احمد سيد حجتالاسلام مرحوم.شد عهدهدار را آن توليت شخصا
كه ميكند نقل امام از را جملهاي مذكور مدرسه توليت پيرامون امام نظر خصوص در خلخالي
روزي":مينويسد آقا احمد مرحوم.است تندرو روحاني اين شخصيت بيانگر زيادي حدود تا
عرض امام حضرت خدمت من بگير ، من براي امام از را مذكور مدرسه توليت كه گفتيد جنابعالي
.ميخواهد شما از است ساخته رضاشاه قبر جاي كه را مدرسهاي توليت خلخالي آقاي كه كردم
آنجا از را او كه نميرسد او به زورش هم كسي و هست آنجا توليت ايشان:فرمودند امام حضرت
(ص 42 انزوا ايام) ".كند چه ميخواهد كتبي توليت ديگر كند ، بيرون
.باشد تعجبآور شايد كه است شده مشاهده نيز ديگري اقدامات قاطع قاضي اين از البته
مهر تاريخ 9 در دارد اختصاص جنگ آغاز سالهاي به كه خود روزانه يادداشتهاي در بنيصدر
اينها و زندان صبح از رفتم من گفت بود ، دستش نفري ليست 50 يكآمد خلخالي":مينويسد 59
من جبهه بروند شوند؟ آزاد بايد.بيتقصيرند كلي به غالبا و بيتقصيرند كه ميبينم را
164صفحه) "كردهاي خود عمر در كه است كاري بهترين اين گفتم ، او به و كردم امضا هم
سياسي روحانيون پرمشغلهترين و مشهورترين از يكي عنوان به خلخالي عملكرد شك بدون
ارزيابي براي واقع در.دارد زماني مقطع همان با تنگاتنگي ارتباط انقلاب ، نخست سالهاي
ترديد.پرداخت بررسي و تحليل به كشور عمومي فضاي و زمان شرايط درك با بايستي وي اقدامات
.بود همراه عمومي استقبال با مردم عامه ميان در فراواني حدود تا او فعاليتهاي كه نيست
مافات جبران دنبال به و ميديدند شاه رژيم تحقير و ستم تحت سالها را خود كه مردمي
اولين انتخابات در خود تنها نه كه بود گونهاي به روزها همان در او مردمي موقعيت.بودند
شهر از هم خلخالي صادقي غفور برادرش كه شد قم مردم (درصد 9/78) آراء حائز مجلس دوره
.يافت راه مجلس به خلخال
اساسي قانون خبرگان انتخابات در انتخاباتي نامزد عنوان به خلخالي آن از پيش مدتي البته
مردم منتخبين جمع به و شد هجدهم نفر راي كسب 122217 با اماكرد نام ثبت تهران استان در
.نيافت راه بودند نفر كه 10 تهران
از روز چند از پس اما افتاد كانديداتوري فكر به هم جمهوري رياست انتخابات آستانه در او
را كشور مختلف نقاط در او انقلابي و تند سخنرانيهاي مردم از بسياري هنوز.شد منصرف آن
دستگاههاي از و ميكرد بيان را نظراتش صراحت با آنها بيشتر در كه ميآورند خاطر به
.ميپرداخت انتقاد به مسئول
در ميشدند خواستار را فردي محاكمه يا عزل عدهاي هرگاه روزها آن در كه است اين جالب
ولش بكن ريشش كن مفسدش خلخالي:ميدادند شعار خلخالي به خطاب خود تجمعات يا و راهپيمايي
به فيالارض مفسد عنوان تحت كرده اعدام خلخالي كه را كساني بيشتر ميدانستند آنها كن
.است سپرده اعدام جوخه
است موافق جمهور رئيس
2 اطاعت جواد با گفتوگو در كشوري تقسيمات جامع طرح
شمس حامد:وگو گفت
با زيادي فاصله شده مطرح كشوري جامع تقسيمات نظام عنوان تحت ما كشور در امروزه كه بحثي
دارد فدراليستي نظامهاي
طرف بر امكان مديران ، تقويت با آيا چيست؟ سياسي مديريت با كشوري تقسيمات نظام رابطه*
ندارد؟ وجود فعلي نظام نواقص كردن
جرات به.است مرتبط استان با 28 حاضر حال در كشور وزير.ميكنم روشن را بحث مثال يك با
اين بر علاوه.ميكند اشغال را وزير وقت معاونت ، يك اندازه به استان هر كه گفت ميتوان
احوال ، ثبت شهرداري ، چون وابستهاي سازمانهاي و ستادي معاونت بر 12 بالغ كشور وزارت
...و غيرمترقبه حوادث ستاد خارجه ، اتباع كالا ، قاچاق با مبارزه ستاد انتظامي ، نيروي
و توانمنديها از چند هر كشور وزير عنوان به فردي كه است اين اساسي سوال دارد ،
هدايت ، را معاونت از 40 بيش توانست خواهد چگونه باشد ، برخوردار هم بالايي شخصي لياقتهاي
فردي چنين.داريم سراغ امروز دنياي در كه پيچيدگيهايي با هم آن كند ، مديريت و رهبري
در استاني مدير كه 28 است آن چاره راه.بود خواهد ضعيف و ناتوان امور همه انجام براي
كرد ، خواهد عمل وزير يك سطح در كدام هر كه منطقهاي مديران و يافته تجميع منطقه قالب 10
مديريت صورت اين دربرند پيش به استاني مديران راهبري و همراهي با را خود منطقه اداره
امنيتي ، سياسي ، نظر از حاكم خاص شرايط با متناسب منطقه هر كه داشت خواهيم متمركزي نيمه
به اشتباهات تعميم از جلوگيري ضمن جهتگيري ، اين.كرد خواهند عمل محيطي زيست و فرهنگي
.ميشود مناطق توسعه براي فضا ايجاد باعث كشور كل
كند پيروي سياستي از بود نخواهد مجبور بلوچستان و سيستان مانند منطقهاي صورت اين در
.ميشود اعمال دگرگون كاملا شرايطي و متفاوت محيطي با تهران در كه
قانون كانتون هر كه دارد كانتون بر 50 بالغ ما از كمتر بسيار مساحت با سوئيس كشور
.دارد خود براي جداگانهاي اساسي
فرايند متمركز مديريت طريق از كه پيشرفتهاي كشور امروز ، دنياي در مديريتي لحاظ به
بر كمونيست حزب سياستهاي كه چين مثل كشوري حتي.نداريم سراغ باشد ، كرده سپري را توسعه
نظام گسترش آن هدف كه شده برخوردار (Metro Politain) شهر مادر مناطق از است حاكم آن
.است مشاركتي مديريت
بود؟ خواهد كشور كدام شبيه اجرا صورت در ما متمركز نيمه مدل*
زيادي فاصله شده ، مطرح "كشوري جامع تقسيمات نظام" عنوان تحت ما كشور در امروزه كه بحثي
غيرمتمركز صورت به كشور اداره درصدد وجه هيچ به نظام اين.دارد فدراليستي نظامهاي با
از گام يك صرفا است ، آمده طرح اين در آنچه.نيست است ، شده تجربه پيشرفته كشورهاي در كه
پاكستان ، نظير همسايه ، كشورهاي در آنچه نظير.است شدن متمركز نيمه سوي به بودن متمركز
اين در كه آنچه با طرح اين البتهدارد وجود ايران شمال در مركزي آسياي كشورهاي و تركيه
تماما ولي است ، آن به شدن نزديك حال در نوعي ، به.دارد تفاوت ميشود اجرا نيز كشورها
انتخاب مركزي دولت توسط همچنان ايالتها ، مسئول طرح اين در كه گونهاي به نيست ، آن مثل
.شدن غيرمتمركز نه متمركز نيمه سمت به قدم يك واقع در.ميشود
تشكيل يعني شوراها قانون كامل اجراي با ارتباطي چه ميتواند كشوري جامع تقسيمات طرح*
است؟ يكديگر ملزوم و لازم طرح دو اين اجراي آيا باشد؟ داشته استان شوراي
.دارند هم با تنگاتنگي و ارگانيك ارتباط موضوعات و مباحث اين كاركردي و ساختاري لحاظ به
كه وقتي كاركردي لحاظ به.شوند اجرا و تصويب ميتوانند حقوقي لحاظ از كه ترتيب اين به
به چهره ارتباط با استان شوراي در شهرستانها نمايندگان ميگردد ، تشكيل استان شوراي
حتي و جزيي و ريز مسايل مردم ، با عاطفي ارتباط ضمن دارند ، خود موكلين با كه چهرهاي
آن نماينده كه نيست اين به نيازي ديگر بنابراين.ميكنند دنبال را انتخابيه حوزه كلان
از بخشي.باشد داشته پيگيري و مداخله محلي مسايل همه در اسلامي شوراي مجلس در منطقه
نماينده برعهده بايد شده ، گذاشته مجلس نماينده برعهده اشتباه به امروزه كه وظايفي
حكم در كه استان شوراي در شهرستان نماينده صورت آن در باشد ، استان شوراي و شهرستان
مديريت نظام در چون طرفي از.ميكند ايفا را خود منطقهاي نقش است ، محلي پارلمان
بودجه و اعتبارات توزيع طبيعتا و ميگردد واگذار استانها به اختيارات نيمهمتمركز ،
و بودجه پيگير استان شوراي در شهرستان نماينده ميشود ، محول منطقهاي مقامات به نيز
قانون انتخابات ، شدن استاني كاركردي لحاظ به.بود خواهد خود ، شهرستان براي اعتبارات
.كرد خواهند عمل مكملي صورت به و مجموعه يك بهعنوان كشوري تقسيمات جديد نظام و شوراها
درنيايد ، اجرا به كشوري تقسيمات طرح چنانچه كه بود نخواهد معنا بدين اين حال درعين
نگردد ، اجرا شورا قانون چنانچه يا درآيد ، اجرا به نميتواند استان شوراي تشكيل قانون
.باشد انتخابات شدن استاني رادع و مانع
شد؟ نخواهد مشكلساز اداري دستگاه در موجود مشكلات به توجه با طرح اين اجراي آيا*
در اينكه مضافااست مناطق كلان مسايل به نسبت محدود ستادي كار يك مركزي دولت وظيفه
امنيت خارجي و دفاعي سياست نظير موضوعاتي مركزي دولت اصلي وظيفه نظام ، اين اجراي صورت
.بود خواهد كشوري و ملي سطح در اعتبارات توزيع و تنظيم و ملي
نيمه_ متمركز مدل اجراي سمت به زمان مرور به بايد ما.است اول گام نظام اين اجراي
واگذاري يا Out surcin آخر مرحله به اصطلاحا كه اختيارات واگذاري _ غيرمتمركز _ متمركز
را اختيارات ميتوان ميكند ، پيشرفت كشور كه نسبتي به.كنيم حركت ميشود گفته اختيارات
به استقلال اگر كه است بلوغ سمت به نوزاد يك رشد دوره مثل دقيقا روند ، اين.كرد واگذار
تحت قسمتي آلمان در.بود خواهد نابالغ بزرگسالي در حتي هميشه نشود ، داده نوزاد اين
برنامهريزي مطالعه ، اصلياش وظيفه كه دادهاند تشكيل "اختيارات واگذاري معاونت" عنوان
صورت به كه كارهايي.است محلي مسئولان يا خصوصي بخش مردم ، به اختيارات واگذاري اجراي و
كاري نيز طولي بعد در.ندهد انجام دولت دهند ، انجام ميتوانند خصوصي بخش يا مردم عرضي ،
است انجام قابل منطقه در كه كاري نميشود ، پيگيري استان در ميشود ، انجام شهرستان در كه
حل و تدبير جهت مديران براي فراغت و فرصت كه گونهاي به آخر ، الي و نشود ارجاع مركز به
.بگذرد راحتتر مردم زندگي تا باشند داشته مشكلات
پژوهشي و علمي پشتوانه طرح اين با شده مطرح مخالفتهاي شدهام مطلع من كه جايي تا
نظام اين اجراي اساسا چونتئوريكاند نقطهنظرات فاقد شده ، بيان دغدغههاي و ندارند
و سازمانها از بعضي نيز حاضر حال در زيرا.داشت نخواهد بر در هيچكس براي را مشكلي
برق نظير ما وزارتخانه و سازمان مثلا 8 ميكنند ، عمل منطقهاي صورت به نهادها ،
فعاليت منطقهاي ، صورت به پيامنور دانشگاه و آزاد دانشگاه منطقهاي آب منطقهاي
.ميكنند
هستند ، طرح اجراي طريق از فرهنگي _ قومي همگرايي تقويت به معتقد طرح اين مدافعان*
اين بر هم شما آيا دارد؟ وجود اقوام "فرهنگي _ تاريخي" هويت بحث خصوص در نگرانيهايي
ميشود؟ ملي همگرايي تقويت باعث طرح اين اجراي كه اعتقاديد
در مردم و محلي مسئولان مشاركت افزايش و مناطق به بيشتر عمل استقلال باعث پيشنهادي طرح
كشور حاشيهاي مناطق كه ميكند فراهم را زمينهاي مشاركتجويي ، حس.ميشود مناطق اداره
همگرايي تقويت باعث موضوع اينكنند درون به معطوف را خود نگاه بيرون ، به نگاه جاي به
مشاركت صرفا نميتوانيم امروز دنياي در.است ملي امنيت تضمينكننده نهايت در و ملي
يا زباني اقليتهاي قوميتها ، به زمان هر كه معنا اين به.باشيم خواستار را منفعلانه
با عمل در اما بخوانيم ، فرا خياباني نوع از صوري مشاركت يك به را آنها نيازمنديم ديني
رسميت به با طرح اين.نماييم محدود فعالانه مشاركت در را آنها كشور مركز در قدرت تمركز
تمام مشاركت مناطق ، اين به امور واگذاري و كشور مختلف مناطق بالقوه تواناييهاي شناختن
كمك اجتماعي روانشناسي لحاظ به موضوع اين.ميشود پذيرا كشور توسعه در را شهروندان
.كرد خواهد ملي امنيت نهايتا و ملي هويت تقويت به موثري
است؟ كشوري تقسيمات جامع طرح موافق دولت آيا*
ساختار مشكلات به نسبت جمهوري رياست شخص ويژه به دولت اعضاي كه مسئله اين به توجه با
اداري سيستم كه باشد طرحي مدافع دولت كه است طبيعي بنابراين هستند ، واقف كشور اداري
و مدافعان از ميدانم ، من كه آنطور خاتمي آقاي شخص اينكه مضافا.كند كارآمدتر را كشور
.است كشوري تقسيمات جامع طرح موافقان
روزنامهنگار دو اين
فخرطاولي كوروش:ترجمه
و "جامعه" مثل مستقل روزنامههايي سردبير و موسس بار چندين كه شمسالواعظين ماشاءالله
خاطر به را ماهي تازگي 19 به او.است سرشناس اصلاحطلب روزنامهنگار يك بوده ، "توس"
نيز بهنود مسعود.است شده آزاد ضمانت قيد با هماكنون و بوده حبس در نوشتههايش
.است كرده همكاري اصلاحطلب مطبوعات تمام تقريبا با اصلاحطلب ، نويسنده و روزنامهنگار
.است شده آزاد زندان ماه تحمل 23 از بعد اخيرا نيز او
آزاد ، سياسي احزاب غياب در كردهاند سعي مطبوعات خاتمي ، دولت آمدن كار سر زمان از *
اين به واكنش در ظاهرا اما.نمايند ايجاد ايران در را مستقلي نظر تبادل و بحث فضاي
...شد توقيف روزنامه عنوان حدود 80 كه بود قضيه
انفجار و دانشجويان زياد شمار ايران ، در تحصيلات و سواد سطح افزايش:بهنود مسعود
مطبوعات شمارگان.است كرده زياد خيلي ايران در را اطلاعات به نياز امروز انفورماتيك ،
هم بينالمللي و ملي تلويزيوني برنامههاي و كتاب بازار همچنين اما يافته ، افزايش مكتوب
اساسي نقاط از يكي خاتمي ، پرزيدنت رسيدن قدرت به از بعد.شدهاند بهرهمند شرايط اين از
سر پشت را كشورمان تاريخ در بيسابقه دوره يك ما.بود بيان آزادي تقويت اصلاحات جنبش
.شدند متولد مردم نيازهاي به پاسخگويي براي روزنامهها از توجهي قابل شمار:گذاشتيم
و استقلال جهت از جنبش اين پيشگام بود ، آن سردبير شمسالواعظين ماشاءالله كه "جامعه"
كه است جالب اما.كرد متوقف را فرايند اين سياسي قدرت البتهبود روزنامه انتشار سطح
هم و اندازهشان و قطع هم آنها ;شدند متاثر فضا اين از نيز محافظهكار مطبوعات حتي
كه سنگيني بهاي عليرغم.دادند تغيير خوانندگان خواست با هماهنگسازي براي را محتوايشان
كه كرد تصديق بايد هم باز (زندان و محاكمه روزنامهنگاران ، بازداشت سانسور ، ) پرداختيم
مطلوبي نحو به محدوديتها بر توانستيم ما اصلاحات ، جنبش و ايران روزنامهنگاري تاريخ در
ظرفيت و كنند پرهيز تندروي از توانستند مطبوعات.باشيم داشته خوبي عملكرد و آييم فايق
[...] است بوده بهتر معاصرمان تاريخ در ديگري هرزمان از نيز قدرت تساهل
ميبينيد؟ چگونه را ايران در مستقل مطبوعات آينده شما*
تضييقات عليرغم [...] است جريان در كندي اما مثبت ، حركت:شمسالواعظين ماشاءالله
به ميكنند ، توقيف را روزنامه عنوان ده.هستيم مجلات و روزنامهها افزايش شاهد ما موجود
چند به نسبت كمتري پويايي كه كرد اذعان بايد حال اين با.درميآيد جديد عنوان آن 12 جاي
نهادينه به البته من.ميشود منتقل بيشتري مشكل و اشكال با اطلاعات و دارد وجود قبل سال
مطبوعات اهميت از خودش وارده فشار علاوه به.هستم خوشبين دموكراسي چهارم ركن اين شدن
.ميكند حكايت مستقل
روند به نسبت دلسردشدگان شمار ميرسد نظر به ميبينيد؟ چگونه را كشور آينده شرايط*
...ميشود زيادتر اصلاحات
به اصلاحات ، و ما جامعه شرايط بر علاوه بايد مسئله اين به پاسخگويي براي:بهنود مسعود
بحرانزا ميتواند بالقوه صورت به كه منطقهاي ;كنيم توجه نيز ايران منطقهاي جايگاه
احاطه آذربايجان و تركيه امارات ، پاكستان ، عراق ، افغانستان ، كشورهاي سوي از ما.باشد
ما.شدهايم واقع بيثبات منطقه يك مركز در ما (سابق) شوروي فروپاشي از بعد.شدهايم
ميتواند سنگيني عواقب اشتباه گام هر زيرا برنداريم ، اشتباهي قدم كه باشيم مراقب بايد
.باشد داشته پي در
خدمات كارايي عدم و بودن ناكافي بيكاري ، :نيست دلگرمكننده خيلي شرايط اقتصادي ، نظر از
نيز مثبتي نشانههاي اما.است نگرانكننده معضل اين...و مدني نهادهاي ضعف عمومي ،
جوان جمعيت.است داده نشان زنده و پويا ايران جامعه اصلاحات ، شروع زمان ازدارد وجود
عقايد.ميكند مطرح خيابان و مطبوعات دانشگاه ، در را تازهاي مطالبات پيوسته كشور
مردم.بگيرند دست در را آيندهشان ميخواهند مردم و دارد جريان جامعه سطح در متنوعي
مسئله مثل ;ميكنند شركت بوده ، دولت مخصوص سنتي بهطور كه كشور عمده بحثهاي در همچنين
و سياسي بلوغ نوعي ميكنم احساس من.(سابق شوروي جمهوريهاي با) خزر درياي تقسيم
بدون كنيم ، خراب را ساختمان ميخواستيم گذشته در ما.است ظهور حال در مردم نزد اجتماعي
دلسرديهايي و موانع اگرچه امروز اما.بسازيم چيزي چه آن جاي به است قرار بدانيم آنكه
يافتن پيجوي ادامه در و هستيم مطالباتمان طرح و تعريف مرحله در ما اما دارد ، وجود
.آنها تحقق ابزار
در را "دوست" حكومت يك و شدهاند مستقر ايران مرز در حاضر حال در آمريكاييها *
تحولات اين آيا.دارد وجود عراق به آمريكا حمله احتمال.كردهاند مستقر افغانستان
مسئله شرايط اين در و ميكند؟ تهديد را ايران در اصلاحات آينده و منطقه ثبات ژئوپوليتيك
ميكند؟ پيدا سرنوشتي چه آمريكا با روابط عادلانه و معقول عاديسازي
ما كه است دليل همين به.است شكننده منطقه فعلي شرايط كه نيست ترديدي:بهنود مسعود
.كنيم عمل عجولانه نميخواهيم و هستيم محتاط خيلي
چنين فعلا كه بگويم بايد متحده ايالات با روابط مورد در:شمسالواعظين ماشاءالله
.است كرده ايجاد فاصله كشور دو بين بياعتمادي ضخيم ديوار و نيست مطرح اصلا مسئلهاي
خليجفارس ، در:دارد حضور ما مرزهاي تمام در متحده ايالات هماكنون ديگر سوي از
منطقه ، در تنشها كاهش براي ميكنم فكر من.ما حياتي منطقه در يعني پاكستان ، و افغانستان
ما افغانستان در مثال بهعنوان.كرد برقرار آمريكاييها با محلي ديالوگ نوعي بايد
شايد ميتواند اين.شويم بحث وارد آمريكا ، يعني آنجا ، برتر قدرت با مستقيما ميتوانيم
.باشد آينده روابط شرايط كردن آماده براي آزمايشي
انترناسيونال كوريه:منبع
|