بينم نمي چون مقصرم
معلولين توانبخشي در مردمي مشاركت‌هاي
همبستگي مسئول مدير محاكمه جلسه سومين
شد برگزار
دادگستري وكلاي مستقل جامعه نگراني اظهار
وكلا از چندتن با برخورد نحوه از
در سيمكارت و 580 هزار گذشته 93 سال
است شده مفقود كشور
شامل اينترنتي سايت‌هاي :حقوقدان يك
نمي‌شود مطبوعات قانون
بينم نمي چون مقصرم
نابينا يك دادخواهي
به چاه در افتادن با بود نابينا كه او. دادگاه پله‌هاي از آمدن پايين حال در سليماني
. پيوست نيز حركتي معلولين جمع
.متهمين‌پرونده دادگاهي جلسه آخرين محلاتي ، شهيد دادگاه شهريور يكشنبه 10 صبح ، ساعت 9
سراشيبي مي‌كنند ، راهنمايي را مردم سربازان كه دري به رسيدن تا دادگاه حياط جلوي از
.مي‌گذرد مسير اين از چگونه سليماني آقاي كه افتادم اين‌فكر به بود تندي
پرونده شاكي سليماني احمد.يافتيم راه دادگاه درون به خواهران همكاري‌انتظامات با
او چهره.است شده نيز نخاعي ضايعات دچار حادثه‌اي اثر در اكنون هم كه است نابيناي‌مطلق
نهايت بيانگر كه -سپيد موهايي و دست در واكري -خميده قدي مي‌آيد بيمار بسيار نظر به
شب 13/5/79 ساعت 9 حدودا:مي‌گويد است ، شده متحمل سال مدت 2 به كه بود رنجي و سختي
شهريور خيابان 17 در مي‌شناختم ، خوبي به را مسير اين مي‌رفتم ، پدرم منزل به كه بود
وسعت با خرابه‌اي توكلي‌زاده‌ساختمان كوچه و مهاجر شهيد خيابان تقاطع نبش جنوبي
افراد كه است سال لااقل 30.مي‌شد حساب خيابان جزء كه داشت وجود متر در 15 حدودا10
در را جديدي ساختمان بناي خرابه ، مالك مي‌كنند ، استفاده خرابه اين از كوچه به تردد براي
به پياده‌رو از متر فاصله 5 به چاهي محل اين در او و مي‌كند واگذار معمار به محل اين
راه سر بر مانعي كه آنجايي از.مي‌كند حفر (پرونده كارشناسان نظريه به بنا) متر عمق 20
حمل غيرقابل و سنگين كه مناسب پوششي و بود نشده گذاشته چاه وجود از مردم آگاهي جهت
كردم احساس ناگهان و كردم عبور آنجا اطلاع‌از بدون من نبود ، چاه در روي به نيز باشد
همراه به را عصايم هميشه من نماند ناگفته كردم ، سقوط چاه داخل به و شد خالي زيرپايم
.نشدم خطر متوجه مانعي هيچ با عصا برخورد عدم و مانع نبودن علت به موقع آن در و دارم
ممكن آن وقوع احتمال هركس ، براي بي‌دقتي لحظه‌اي با كه است اتفاقي اين انديشيدم خود با
به را موضوع و يافت آگاهي حادثه وقوع از بود كردن بازي مشغول آنجا كه كودكي.است
از بعد آتش‌نشاني مامورين و كردند خبر را نشاني آتش آنها داد اطلاع محل كاسبهاي
مي‌كردم احساس را فراواني درد.آوردند بيرون چاه از زيادي زحمت با مرا ساعت يك حدودا
واقعا.ندارم ماندن زنده براي فرصتي مي‌كردم احساس زنده‌ام هنوز كه نمي‌شد باورم شايد
اگر را بندگانش كه است معجزه‌خداوند اين مي‌بينم مي‌آورم ياد به كه هنوز بودم ترسيده
.نيست ماندن براي مهلتي نه اگر و مي‌بخشد رهايي بخواهد
ادامه خود سابق كار به مي‌توانيد حاضر حال در شد ، وارد شما به صدماتي چه اوپرسيدم ، از
دهيد؟
چپم زانوي و چپ مچ‌پاي جراحي‌كرده‌ام ، عمل بار تاكنون 9 داد پاسخ تلخي خنده با سليماني
اثر در و شده شكسته فقراتم ستون دوم و اول مهره و راستم پاي پاشنه استخوان ديده ، آسيب
راست تحتاني اندام حركت حس در اختلال آمده ، وارد نخاع روي بر كه فشاري و شكستگي‌ها اين
بايد چقدر بهبودي براي نيست معلوم و مي‌كنم راسپري وضعيت اين فعلا كه است شده موجب را
با ديگر و بودم دولت كارمند شده‌ام افتاده كار از ديگر نيز كارم مورد در.باشم اميدوار
مساعدت نيازمند جزيي امور رفع براي حتي نيستم خود كار انجام به قادر شرايط اين
سال چند سليماني مي‌كنيد فكر شما:گفت سليماني خانم حين همين در.مي‌باشم خانواده‌ام
ندارد20 سن بيشتر سال او 40 نه‌خانم گفت بيشتر ، يا سال حدود 56 مي‌كنم فكر داردگفتم
بستري بيمارستان در روز اول 40 بار است ، انداخته روز اين به را او بيماري ، و سختي سال
هزينه چقدر است؟ بوده ما پيش را مدت چه سال دو اين در كنيد فكر نهم‌شما بار وتا بود
.احوالپرسي يك از دريغ بزنند سري او به صاحبكار و مالك داشتيم توقع ما كرده‌ايم
از مناست شده سپرده فراموشي به همه و همه دلسوزي و رحم مردانگي ، و مروت انسانيت ،
اين ندارد حركت توان كه حال نداشت چنداني مشكل چون نيستم و نبودم ناراحت همسرم نابينايي
كه هستم اين منتظر فقط باشد ، خانه‌نشين بايد سال و سن اين در كه اوست براي بزرگ معضلي
منزلي 40 توانستيم شدند بزرگ فرزندانمان كه اين از بعد تازه.نمايد حق احقاق محترم قاضي
منزلي فروش به ناچار بيمارستان هنگفت مخارج بار زير در شدن خرد از پس كنيم ، تهيه متري
اشك از حلقه‌اي سليماني خانم چشمان.مستاجريم حالا و شديم بوديم خريده سال همان در كه
.راضي رضاي‌خداوند بر و بود مشهود فراوانش صبر او چهره از.مي‌گيرد در را
به راجع محترم قاضي پرسيدم ، سليماني وكيل حميدي ، عباس از.بود خوبي مستمع دادگاه قاضي
اعلام مقصر درصد را 20 سليماني آقاي شنيده‌ايم داده‌اند؟ نظري چه تاكنون پرونده
چيست؟ مدافعشان وكيل به‌عنوان شما نظر كرده‌اند؟
كرده مقصراعلام را مقني و معمار مالك ، كارشناس ، كرده ، راسپري خود قانوني مراحل پرونده
اول نفر نظريه همچنان ثلاثه هيات.شد داده ارجاع ثلاثه هيات به پرونده ، اعتراض علت به
نهايت در و شد ارجاع نفره پنج هيات به پرونده خواندگان اعتراض با مجددا كرد ، تاييد را
مقني ، درصد و 20 معمار درصد مالك ، 40 درصد بنده ، 20 موكل درصد شد200 تقسيم تقصيرات
پزشكي قطعي همچنين‌نظريه كارشناسي‌و نظريه چون راي‌بود صدور براي پرونده امروز
نفر چندين با آن اهميت و پرونده خاص حالت به توجه با هم دادگاه و بود شده واصل قانوني
دادگاه جلسه در كه صحبت‌هايي با نهايت در و بود كرده صحبت علم‌حقوق استادان‌بزرگ از
كارشناسان نظريه حسب دادگاه مي‌آيد نظر به كه آنچه گرفت صورت كه دفاعيه‌اي و شد انجام
.كرد خواهد صادر را خود راي نفره پنج هيات
و نموده دادگاه رياست از را ، متهمين از شده اخذ تامين‌هاي افزايش درخواست سليماني ، وكيل
،(نمي‌باشد همگن واقعيات با نظر به كه است تومان ميليون پنج فعلا شده اخذ قرارهاي)
نظريه همچنين و متهمين مسئوليت مقدار با صادره تامين‌هاي قرار انطباق عدم را آن علت
است ، سال 79 به مربوط صادره قرارهاي مي‌كند وكيل‌تاكيد.است كرده اعلام قانوني پزشكي
حركت عدم كه آيد وارد خساراتي فقرات ستون و نخاع به مجازات‌اگر قانون ماده 430 طبق
.مي‌گيرد تعلق كامل ديه يك شخص به باشد آن نتيجه
به آن در كه دستي چاه‌هاي حفر حفاظتي مقررات آيين‌نامه ماده 18و 26 با منطبق همچنين
صفحات ضمنا و شود تعبيه پياده‌رو مجاور حصار بايد چاه حفر هنگام گرديده اعلام صراحت
.شود داده مي‌بايست‌قرار چاه دهانه بر مناسب پوششي
هيچكدام ولي نموده‌اند مطالعه را مذكور پرونده قاضي ، سه تاكنون:مي‌گويد پرونده قاضي
مي‌كنم سعي يكسانند همه قانون مقابل در كه آنجايي از بدهند ، قطعي نتوانسته‌اندنظر
رعايت عدم و مسلم اصول و ايمني نكات رعايت عدم سقوط علت پرونده اين در.شود حق احقاق
اخذ متهمين از دفاع آخرين است ، گرديده اعلام مالك ، و مقني - معمار بي‌مبالاتي و احتياط
.شود راي‌صادر مي‌بايست عرف طبق و گرديد
و شلوغترين در هميشه ايشان و شده‌اند واقع شهر شلوغ محدوده در سليماني منزل و كار محل
آيا پرسيدم او همسر از (انقلاب -حسين امام ميدان).است بوده تردد در مسير پرمخاطره‌ترين
سوال اين جاي حال.خير تاكنون ;گفتند است؟ افتاده ايشان براي اتفاقي تاكنون مسير اين در
در نديده آسيبي تاكنون و خود عمر مدت طول در و شلوغ مسير اين در كه نابينايي است باقي
.است شده سرنوشتي‌دچار چنين به چگونه شب ، از هنگام آن در آمد ، و كم‌رفت مسير آن
پايين طبقه تا فراواني پله‌هاي.مي‌كنم ترك شاكي و وكيل اتفاق به را دادگاه شعبه 808
تصور شايد.نمي‌شود ديده اثري آسانسور از.پله يا 60 شايد 50 دارد ساختمان‌وجود
را دستش كه حالي در وكيل.پابگذارد اينجا به خود حق اعاده براي معلولي روزي كه نمي‌رفت
.را او واكر نيز او همسر و مي‌كند حمل پله‌ها پايين به را انداخته‌او شاكي كمر دور
.مي‌نشينيم قاضي نهايي راي منتظر بي‌صبرانه مي‌كنم‌و ترك را دادگاه ساختمان
مقدم كريمي پريسا
معلولين توانبخشي در مردمي مشاركت‌هاي
در.دولتهاست دلمشغولي و دغدغه‌ها جمله از تامين‌اجتماعي و بيمه‌اي خدمات مقوله امروزه
از بيمه‌اي خدمات و اجتماعي تامين موضوع دنيا كشورهاي از بسياري مانند ايران كشور
است نيافته جامعه در مطلوب شكلي به را خود جايگاه هنوز كه است بحث‌انگيزي و مهم مقولات
در.مي‌گيرد نشات آن از اهميت ، درجه به توجه با اجتماعي مشكلات و معضلات از بسياري و
و درماني خدمات به نيازمند اقشار و معلولين به رسيدگي مقوله رفاهي و بيمه‌اي خدمات بحث
قشر ، اين رواني و جسمي وضعيت به توجه با كه چرا.است برخوردار ويژه‌اي جايگاه از بيمه‌اي
كه ما كشور در.است دولتها وظايف حيطه در خاص توجه و اهميت داراي آنان به خدمات‌رساني
توانبخشي خدمات به نيازمند كه معلوليني را (نفر ميليون حدود 2) آن جمعيت از درصد سه
دچار آن نفر هزار دويست و ميليون يك حدود نيز جمعيت اين از و مي‌دهد تشكيل هستند ،
معلولين به مربوط نيز آماري درصد بيشترين كه اين به توجه با و مي‌باشند ذهني معلوليت
حساسيت مي‌باشد (ايزوله‌ها) عميق ذهني معلولين به خدمات‌رساني آن ، دشوارترين و است ذهني
به قادر تنهايي به نيز دولت اينكه بر علاوه.مي‌كند رخ چندان صد دولت تكليف و وظيفه اين
هزينه‌اي فشارهاي از كاستن براي قانونگذاري مرجع راستا همين در نيست ، خدماتي چنين ارائه
ارائه در تاخير و تنزل به منجر كه اموري در دولت تصدي از كاستن همچنين و اعتباري و
ارائه بهبود و فوق هدف با را قانوني مي‌گردد رفاهي و درماني اجتماعي ، بخش‌هاي در خدمات
-روش1 سه هدف اين در قانون.است نموده تصويب غيردولتي مشاركت جلب در مردم به خدمات
بخش به مديريت واگذاري -غيردولتي 3 بخش با مشاركت -غيردولتي 2 بخش از خدمت خريد
.مي‌كند دنبال كار سهولت جهت را غيردولتي
چرا.باشد راهگشا و كارساز مي‌تواند قطع به‌طور معلولين امور به رسيدگي در تسهيلات اين
ارائه براي امكانات و فضا كمبود بودجه ، محدوديت به مربوط رساني خدمات مشكلات بيشتر كه
و بهتر خدمات‌رساني براي دولتي بخش در نيرو جذب و استخدامي موانع وجود بيشتر ، خدمات
از استفاده و مردمي مشاركت‌هاي قالب در ترتيب اين به كه است معلولين به مطلوبتر
.مي‌شوند مرتفع فوق موارد داوطلب ، نيروهاي
غيردولتي بخش به رفاهي و فرهنگي اجتماعي ، خدمات ارائه واگذاري توسعه ، سوم برنامه در
بخش به بهزيستي مراكز از واگذاري 52درصد مورد در شده اتخاذ تصميم كه است شده ديده
اقدام شده ذكر اهداف تحقق به‌دنبال و راستا اين در كشور بهزيستي سازمان.است غيردولتي
رساني خدمات روزانه مراكز و شبانه‌روزي نگهداري امر به كه مراكز از تعدادي واگذاري به
از امور بهينه گردش و حركت اين استمرار يقين بطور.نمود داشتند ، مبادرت ذهني معلولين به
در بارها را آن مطلوب و مثبت نتايج كه امر اين در مردم فعال حضور و مردمي مشاركت طريق
:مي‌باشد ذيل موارد به توجه و عنايت مستلزم بوده‌ايم ، شاهد كشورمان اجتماعي رخدادهاي
و حضور زمينه ايجاد منظور به مدت طولاني و بهره كم وامهاي ارائه تسهيلات ، افزايش -1
.معلولين به رساني خدمات غيردولتي بخش در مختلف نيروهاي و كارشناسان اشتغال
ده هر ازاي به روزانه خدمات در و نفر يك معلول ، سه هر ازاي به نگهداري خدمات در:توضيح
روزانه 000/100 بخش در و نگهداري 000/20 بخش در مجموعا كه مي‌شود شاغل نفر يك معلول
.مي‌شود ايجاد اشتغال ظرفيت
تمليك شرط به اجاره صورت به كاركنان تعاوني و غيردولتي بخش به دولتي مراكز واگذاري -2
.(است الزامي كاركنان اشتغال موقعيت حفظ تضمين البته) كاربري حفظ با
و استخدامي رابطه حفظ با غيردولتي موسسات به رسمي كاركنان ماموريت با دولت موافقت -3
بخش در پرسنلي حجم و مالي بار كاهش منظور به غيردولتي موسسات توسط آنان حقوق تامين
.دولتي
كاركنان ، تعاوني‌هاي امنايي ، هيات و خيريه موسسات رسمي ثبت در لازم تسهيلات ايجاد -4
...و كار پروانه صدور
اصلي وظيفه و مسئوليت كه نظارت امر در را دولت جايگاه مي‌تواند موارد اين به توجه بي‌شك
در خيريه و مردمي بخش به امور سپردن با ديگر طرف از و بخشد ، استحكام است دولت مهم و
به مردم اعتماد كه آنجا از و يافته كاهش دولت هزينه معلولين ، به خدمات‌رساني مقوله
پشتوانه ، همين با مردمي و خيريه بخش است ، توجه قابل بسيار امنايي هيات و خيريه موسسات
.مي‌كند صرف مورد اين در را مردم كمك‌هاي
زاده احمدي سادات زهرا
همبستگي مسئول مدير محاكمه جلسه سومين
شد برگزار
شعبه در ديروز صبح همبستگي روزنامه مسئول مدير علني محاكمه جلسه سومين:اجتماعي گروه
.شد برگزار تهران عمومي دادگاه 1410
عنوان به تهران دادگستري قضايي معاون تشكري ، اصغر علي جلسه اين در ايسنا ، گزارش به
.پرداخت مطروح شكايات توضيح به مقدمه‌اي ارائه با مدعي‌العموم نماينده
تهران قضايي حوزه رئيس اعلامي جرايم اتهام ، تفهيم در دادگاه ، قاضي مرتضوي سعيد سپس
تشكيل اركان و نظام عليه تبليغ جهت در مطالب انتشار و چاپ را سلامي ابراهيمباي اتهامات
استفاده مصداق تصاوير و مطالب چاپ اكاذيب ، نشر و واقع خلاف مطالب و چاپ آن ، دهنده
.كرد اعلام فاسدالاخلاق هنرپيشه‌هاي و زن تصوير ابزاري
همبستگي از كه شكاياتي دوسوم:داشت اظهار خود دفاعيات در سلامي ابراهيمباي ادامه در
همه نقد ما.است تشكلها و احزاب برخي انتقادات و قضاييه قوه به مربوط است گرفته صورت
.مي‌كنيم منتشر ديگر نهادهاي و قضاييه قوه دولت ، از را ، جامعه افراد
كه سئوال اين طرح با قضاييه قوه رئيس به خطاب قدوسي شهيد همسر اخير نامه به اشاره با وي
تهران دادگستري وقتي:كرد تصريح خواند؟ انقلاب ضد را نامه اين نگارنده مي‌توان آيا
قطع طور به مي‌كنيم ، را كار اين ما و كنيم منتشر كامل را اطلاعيه‌هايش دارد انتظار
.كرد خواهيم منتشر كامل نيز را مشاركت جبهه و اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان اطلاعيه‌هاي
.است شده خودمان به معطوف انقلاب ضد از ما ذهن امروز:كرد تاكيد وي
.ما كار نه است نظام عليه تبليغ كرده‌اند مدعي‌العموم نماينده خود كه كاري:داد ادامه وي
...و معلمان اسلامي انجمن مشاركت ، جبهه مجاهدين ، سازمان كند ادعا نمي‌تواند كس هيچ
.هستند نظام مخالف و معاند
نمايندگان دفاع نوع و بين‌المللي مجامع در شده مطرح مباحث به همچنين سلامي ابراهيمباي
پرونده:افزود و كرد اشاره بودند ، شده محكوم و متهم اسلامي جمهوري نظام سوي از كه مجلس
در داشت قصد اتحاديه اين و شده مطرح بين‌المجالس اتحاديه در دادفر لقمانيان ، حقيقت‌جو ،
از و كرده نمايندگان كه دفاعي با و بدهد ايران محكوميت به راي پرونده ، سه اين خصوص
.شد رفع مساله اين كردند چشم‌پوشي آمده پيش داخلي مشكلات
اما هستيد ، متهم جايگاه در شما:گفت سلامي ابراهيمباي اظهارات به پاسخ در نيز مرتضوي
نوشت ، مطلب دولت عليه كسي اگر كه مي‌كنيد ادعا شماميكنيد محاكمه را مدعي‌العموم داريد
حتي و افتاده اتفاق اين بارها شعبه 1410 در كه حالي در نمي‌كند ، شكايت مدعي‌العموم
.است شده توقيف كرده دولت به كه اهانتي و توهين خاطر به روزنامه‌اي
از نقل به روزنامه اين در كه مطالبي به اشاره با همبستگي روزنامه مسئول مدير
اسلامي جمهوري خبرگزاري دو مديرعاملان از ما:گفت بود ، شده منتشر كشور رسمي خبرگزاريهاي
قرار شكايت مورد و ما استفاده مورد كه خبرهايشان خروجي به راجع ايران دانشجويان و ايران
.خواستيم توضيح گرفته
نامه‌اي طي ما سئوال به پاسخ در ايرنا عامل مدير:داد ادامه همبستگي روزنامه مسئول مدير
انتشار به جانبداري و طرفداري هيچ بدون است مكلف دولتي رسانه‌اي عنوان به ايرنا كه گفته
مسئوليت پذيرفتن با ايرنا.بپردازد تشكلها و اعضا اطلاعيه‌هاي و اطلاعات و اخبار
پاسخگو گرفته قرار شكايت مورد كه مواردي برابر در دارد آمادگي خود ، اخبار كليه انتشار
.باشد
(ايسنا) ايران دانشجويان خبرگزاري عامل مدير نامه به اشاره با همچنين سلامي ابراهيمباي
منطبق را خود رسالت ايسنا ، كه است آمده نامه اين در:گفت روزنامه ، اين سئوال به پاسخ در
خروجي از عينا كه را اخباري مسئوليت و مي‌داند صادقانه و جانبه همه اطلاع‌رساني بر
.مي‌پذيرد شده ، مخابره ايسنا
دادگستري وكلاي مستقل جامعه نگراني اظهار
وكلا از چندتن با برخورد نحوه از
از قضائيه قوه رئيس به سرگشاده نامه‌اي طي دادگستري وكلاي مستقل جامعه:اجتماعي گروه
.كرد نگراني اظهار وكلا از چند تني مورد در قوه اين تشكيلات اخير اقدامات
وكلاي از تعدادي اخيرا كه مطلعيد بي‌گمان:است آمده مذكور نامه در ايسنا گزارش به
و موازين برخلاف داشته‌اند ، به‌عهده را موكلين حقوق از دفاع حرفه ، ضرورت به كه دادگستري
.گرفته‌اند قرار تعقيب مورد ويژه دادگاه‌هاي طرف از قوانين
وكلاي كانون كه برساند حضرتعالي استحضار به است لازم ضرورت به قضائيه ، قوه محترم رياست
در هماهنگي جهت آن ، وظايف شرح و استقلال سال 1333 در كه است قانوني تاسيسي دادگستري ،
ماده 15 در چنانچه.است گرديده وضع دقيقي مقررات حرفه‌اي ، وظايف انجام حين در تخلف صورت
دادگاه رئيس يا و شهرستان دادستان يا دادگاه رئيس كه صورتي در":كه مي‌خوانيم قانون اين
كتبا را مراتب بايد باشد تعقيب قابل كه نمايند مشاهده وكيل از تخلفي دادستان يا استان
تعقيب قابل را موضوع مزبور دادسراي درصورتي‌كه و دهند اطلاع وكلا انتظامي دادسراي به
غير در و مي‌كند ارجاع وكلا انتظامي دادگاه به كيفرخواست صدور با را پرونده دهد ، تشخيص
نظر به مزبور دادستان اگر و مي‌دهد اطلاع دادستان به دليل ذكر با را خود نظر صورت اين
تقاضا را موضوع به رسيدگي وكلا انتظامي دادگاه از راسا نشد تسليم وكلا انتظامي دادسراي
هيچ قانون اين اجراي تاريخ تا" كه مي‌دارد اشعار قانون همين ماده 17 ضمنا."مي‌نمايد
دادگاه قطعي حكم موجب به مگر نمود ، ممنوع يا معلق وكالت شغل از نمي‌توان را وكيلي
."انتظامي
قرار تعقيب تحت وكلا كانون انتظامي محاكم در بايد دادگستري وكلاي مباني اين بر بنا
.گردد اظهارنظر آنان اعمال به نسبت تا گيرند
در سيمكارت و 580 هزار گذشته 93 سال
است شده مفقود كشور
متعدد قابليت‌هاي از نظر صرف:كرد اعلام ايران مخابرات شركت عمومي روابط:اجتماعي گروه
نوع اين از سريع‌سوءاستفاده امكان فراهم‌شدن همراه ، تلفن استثنايي موارد پاره‌اي در و
.است اجتنابناپذير امري نيز ديگران توسط تلفن
خود گوشي‌هاي از مراقبت و حفظ در مي‌بايد قاعدتا همراه تلفن مشتركين لحاظ ، همين به
.دهند خرج به را حساسيت و دقت نهايت
كشورمان همراه تلفن مفقودشده سيمكارت‌هاي شود گفته بهتر يا گوشي‌ها آمار متاسفانه اما
در موجود آمارهاي براساس كه چرا.دارد زمينه اين در بي‌توجهي از حكايت گذشته ، سال در
شركتهاي يا ايران مخابرات شركت توسط كه شده مفقود سيمكارت و 580 هزار تعداد 93 سال 80
.است شده آنها جايگزين ديگري سيمكارت‌هاي استانها مخابرات
سال طي همراه تلفن مشتركين كه هزينه‌اي كل:مي‌افزايد زمينه همين در مزبور اطلاعيه
و 860 ميليون و 590 ميليارد يك رقم پرداخته‌اند خود سيمكارت‌هاي تعويض منظور به گذشته
.مي‌دهد نشان را ريال هزار
شامل اينترنتي سايت‌هاي :حقوقدان يك
نمي‌شود مطبوعات قانون
نمي‌توان حقوق در پذيرفته‌شده اصول به توجه با حقوقدان يك اعتقاد به:اجتماعي گروه
.داد گسترش را جزايي موارد
اين به نظر ايسنا ، حقوقي خبرنگار با گفت‌وگو در دادگستري وكيل و حقوقدان بزرگ جامع محمد
قانون كه اين به نظر:داشت اظهار مي‌شود ، مطبوعات قانون شامل اينترنتي سايت‌هاي آيا كه
موسع تفسير نمي‌توان جزايي امور از و است جزايي امر يك متضمن اصطلاح به مطبوعات تخلفات
.شود مضيق تفسير بايد جزايي قوانين حقوقي پذيرفته‌شده اصول طبق اين بر بنا داشت ،
آنها با قانوني چه طبق سايت‌ها ، اين سوي از تخلفي احراز صورت در كه اين خصوص در وي
كرده ، پيش‌بيني مجازاتها و جزا قانون كه حدي همان در بايد:كرد تاكيد شد ، خواهد برخورد
حال شامل اينترنتي سايت‌هاي اين اين بر بنا.شود تفسير حد همان در نيز اينترنتي قانون
ديگر قوانين با اينترنتي جرايم پيگيري دنبال به بايد و باشد نمي‌تواند مطبوعات قانون
.بود
|
