پرهياهو كوههاي و ايل شكوه قشقايي موسيقي
فرهيخته مخاطب درباره هم باز
در كشور نوازان سرنا جشنواره نخستين
شد برگزار دورود
پرهياهو كوههاي و ايل شكوه قشقايي موسيقي
موسيقي جشنواره انگيزهبرپايي قشقاييبه ايل نامي خواننده كياني حسين محمد با گفتوگو
خرمآباد در عشايري
دو كه زماني تا شد ، برگزار هنري حوزه در "اورنگ هفت" جشنواره كه هنگامي از:درآمد
صدها حضور با و مركز اين در "ايران حماسي موسيقي" و "آواز و آيينه" معتبر جشنواره
كه) مدت اين در.ميگذرد زيادي زمان شد ، برپا نواحي ، موسيقي خلاق اما بيادعا ، هنرمند
موسيقي حيطه در كه را برنامهاي تنها هنري حوزه موسيقي واحد (ميگردد بر سالهاي 1375 به
شهرستاني يا استان به ماهه هر كه بود "عشاق جرگه در" ميكرد ، برگزار مرتب طور به نواحي
.داشت اختصاص خاص
نواحي موسيقي تلاش پر پژوهشگر و محقق مدد به و طولاني نسبتا فترت آن از پس و امروزه
مجدانهاي همكاريهاي نيز پيشين جشنواره دو برگزاري زمان در كه اشرفي نصر جهانگير ايران ،
اواخر است قرار عشايري موسيقي جشنواره نخستين ميداد ، صورت درويشي محمدرضا با را
براي باشد مبارك و دوباره آغازي ميتواند حركت اينشود برگزار خرمآباد در شهريورماه
و.كند توجه تخصصيتر و تازه منظري از ايران نواحي موسيقي به كه هنري حوزه مركزموسيقي
استانداري جمله فرهنگدوست ، از استانداران از برخي وهمكاري ازعلاقهمندي استفاده نيز
نامي خوانندگان از كياني ، حسين محمد با وگو گفت سراغ به مختصر توضيح اين با.لرستان
.دارد ويژهاي منزلت و جايگاه ايران عشايري موسيقي در كه ميرويم قشقايي موسيقي
هنري فرهنگي بخش
نگارو و محمود اصلي ، و كرم وصنم ، غريب عاشق هجران حكايتاست حكايت از پر ايل موسيقي
از قشقايي ، پرماجراي حكايت خلاصه ظلمو برابر در كوراوغلي دلاورمرديهاي حكايت
.حال تا دور گذشتههاي
... و كياني و نكيسا استاد صفحههاي كه وقتي دارد ، ديگر هوايي و حال ايل قديمي آهنگهاي
ايجاد تو در ديگر حسي ميدهي گوش ميگيرد ، سرچشمه زاگرس كوههاي رشته دل از كه را
:ميكني كوچ ايل نيك گذشته به باز ، و ميشود
جشنهاي اشتران ، و اسبان و گلهها سرسبز ، دشتهاي در سياه چادرهاي پرهياهو ، كوچهاي
پادشاهان و قشقايي سواران وسيع ، ميدان در ومردان زنان پايكوبي و رقص و عروسي باشكوه
...سيار
است ، نهفته آهنگها اين در شور چقدر !مينوازد استوار و قوي ولي احساس با چقدر نوازنده
.ميآورد وجد به را آدمي صداها اين بم و زير
:ميدهد سر وقتي ميكند بيداد خواننده
داليندان ده من ائيلهدي ، كوچ اصليم
اولدو نئجه يوللار اوزاق گئدن اصليم
داغ قارلي دومانلي بوز پارا-پارا باشي
اولدو نئجه ائللر قونان دامانينه
به هم من و كرد كوچ (قشقايي و ترك قوم قهرمانان كرم ، و اصلي به اشاره) اصلي:ترجمه
نيز و /شد چه سپرد ، ره آنها در اصلي درازيكه و دور راههاي آه ، و شدم رهسپار او دنبال
تكه تكه و برفآلود و گرفته مه كوههاي در گسترده ايل
رفتند؟ كجا به
قشقاييو ايل برجسته خواننده ;فارس استان در قشقايي ايل متولد1295 كياني حسين محمد
.است آشكار قشقاييها تمام براي امر اين و است فردي به منحصر وحنجره صدا داراي
:ميگذرد نظرتان از كه است شده انجام ايشان با گفتوگويي
كنيد؟ شروع خودتان از كياني جناب *
دنيا به خانوادهاي از.هستم قشقايي عمله طايفه از بيگلو بهمن كياني محمدعلي فرزند من -
را آهنگها و بود خاصي لهجه داراي كه بنده عموي بخصوص.بودند ذوقموسيقي داراي كه آمدم
.ميكرد ادا راحتي به
آورديد؟ روي خوانندگي به چگونه *
زير آمده نوازندهاي ميديدم كه جا هر و داشتم علاقه زياد نوازندهها به بودم كه بچه -
به شروع و رسانده او به را خود فورا ميزند ، ساز و قشقايي خانوادههاي از يكي چادر
مرا مينواختند ، صداي كرنا ساز يا ني غالبا كه نوازندهها.ميكردم خواندنآواز
خود آهنگ ميكردند سعي هستم ، خاص سبكي داراي من ميديدند ، كه آنجايي از و داشتند دوست
من و ميكردند دعوت مراسم و مهمانيها به كهمرا اين تا.كنند تنظيم من خواندن روي را
.ميخواندم را گرايلي آهنگ برايشان
بودند؟ كساني چه ميكردند همراهي را شما كه قشقايي موسيقي استادان*
تار سه داشت ، سن سال هشتاد از بيش بنده نوجواني دوران در نكيساكه داوود مرحوم -
نامهاي به پسر دو ايشانمينواخت ماهرانهاي طرز به خود بلند انگشتان با را قشقايي
.رفت دنيا از و شد بيمار سختي به بود ، خوب نوازندهاي كه سليمانداشت سليمان و هادي
هم كه بود چيرهدست نوازندهاي نيز ايشان كه داشتم نكيساهمكاري هادي مرحوم با بعدها
كه بود خلاق و مسلم استادي نيز قشقايي درموسيقي و كمانچه هم مينواخت ، قشقايي تار سه
.كردهاند تربيت را بهمني خان محمدقلي و گرگينپور خان حبيب استاد چون بزرگي شاگردان
ميپرداختيد؟ خود آثار ضبط به معمولاچگونه كمضبط امكانات به توجه با*
راديو با نيز مدتي.است بوده دشتها و درتنگهها آزاد ، هواي در بنده اجراهاي بيشتر -
.كردم همكاري
دارد؟ صحت است ، آيا كرده وتمجيد تعريف را شما صداي شجريان استاد كه ميشود گفته *
داده گوش را بنده صداي و بود افتاده شجريان استاد دست به بنده كاستهاي كه زماني بله ، -
گمنام كه است قشقايي ايل در خوانندهاي چنين كه بودند كرده سفارش تهران راديو به بودند
.كردند دعوت تهران به مرا و آمدند بنده سراغ به.دريافت سريعا بايد را ايشان است ،
قشقايي موسيقي از نغماتي راديو ، وقت زمانيمسئول آقاي و درويشي آقاي براي آنجا در
.يافتهايم الان بودهايم دنبالش مدتها كه هماني:گفت زماني آقاي به درويشي كه سردادم ،
به پايان در داديد ، پاسخ ما پرسشهاي به حوصله با كه اين از تشكر با!جنابكياني*
.كنيد نقل همشهري خوانندگان گذشتهبراي از خاطرهاي يادگار
داشتند ، حضور آن در قشقايي ناصر جمله از ايل بزرگان كه مهمانيها از يكي روزيدر -
.شد جاري حضار همه چشمان از تاثيراشك شدت از كه خواندم چنان را بود ذهنم در آهنگيكه
يكي پيش سال كجاآوردهاي ، 30 از آهنگرا اين ببينم بگو:پرسيدند من از قشقايي خان
آهنگ اين و بانو اين چيزياز من گفتم.ميخواند آهنگرا اين كشكولي طايفه بانوان از
.آنراميخوانم من و شده جور اينآهنگ بهخود خود نميدانمو
جوادكشكولي:از گفتوگو
فرهيخته مخاطب درباره هم باز
ابوالحسنمختاباد سيد
تا است شده موجب اركستر 120نفره و چكناوريان لوريس و ناظري شهرام موسيقي كنسرت برگزاري
اين مختص برنامه يك از آن در و داشت اختصاص فرهيخته مخاطب به كه قبل ، هفته بحث تداوم در
كه بخصوص ;بگيريم پي را بحث نيز هفته اين ،(وبناها آواها) شد صحبت ازمخاطبان گروه
هم (داشت را خود فرهيخته و خاص مخاطبان كه پيشرو پاپ موسيقي خوانندگان از)فرهاد درگذشت
.بگوييم سخن بيشتر فرهيخته مخاطبان ويژگيهاي درباره تا آورد فراهم را بهانهاي
و عام به مخاطبان دستهبندي از ما قصد كه دهيم تذكر را نكته اين نيز بحث آغاز از پيش
از بحث ماهيت بلكه نميشود ، سبب آنها درباره را داوري ارزش هيچگونه (فرهيخته) خاص
نخواهيم ، چه و بخواهيم چه ما ، كه نكته اين نيز و است نظر مورد آن پديدارشناسانه زاويه
.ميكنند خاصتغذيه باورداشتهاي با موسيقياي از و فرهيختهاند مخاطبانمان از گروهي
و ذهن از را آن نميتوان و يافته تاريخي رسوب آنها ذهني آرشيو در كه موسيقياي
.زدود حافظهشان
-ناظري كنسرت همين است بهتر گشايد ، راه عملي عرصههاي به نظري حالت از ما بحث آنكه براي
.دهيم قرار مدنظر مصداقي صورت به را چكناوريان
اين به وي رسيدن دارد ، روشن كارنامهاي جهان حتي و ايران موسيقي در چكناوريان لوريس
از بردن نام حتي و است داشته همراه به را خلاقه و فكري تلاش عمري هنري اعتبار از مرحله
و غرب كلاسيك و سمفونيك موسيقي ;است موسيقي از خاص نوعي به رويكرد نمايانگر آثارش و وي
و آموزهها و شرق موسيقي در غرب ، موسيقي از آموختههايش تحتتاثير وي كه برداشتهايي نيز
را چكناوريان موسيقي مخاطبان از بخشي اگر واقع به ;است رواداشته فرهنگياش نهادهاي
به شايد كه) بدانيم راجع كنسرتش از ديدار به آنان پزدادن حتي و كنجكاوي و وي شهرت معلول
كه باشند فرهيختهاي مخاطبان از بيشتر چكناوريان آثار مخاطبان از گروه اين تعداد ، لحاظ
موسيقياي نوع از دقيق شناخت و ذهني پيشزمينه با هم مخاطبان از بخشي (است مدنظرمان ما
پيشين آثار قطع به گروه اين ;ميروند آثارش ديدار ميكند ، به اجرا چكناوريان كه
.كردهاند ديدن گذشتهاش اجراهاي از و شنيده را چكناوريان
خطي دنبال هموارهبه خود ، هنري مسير در هم وي كه دارد قرار ناظري شهرام ديگر ، سوي در
پيشينهاي كه ساختاري ملوديزيبابا مناسب ، شعر از آن در كه خطي ;است كرده حركت خاص
.است سربركشيده دارد ، خود با را دامن دراز
و همسخني ايراني ، موسيقي و شعر با آثارش آميختگي دليل به ناظري آثار مخاطبان اگرچه
اقبال علت شايد و دارند وي با چكناوريان ، آثار با مقايسه در افزونتري ، ذهني تعامل
مركز كاش اي) چكناوريان نه و باشد ناظري بهخاطر اخير ، عمدهاش كنسرت به آنها فراوان
عمل به پرسشنامه صورت به را سنجيهايي نظر چنين است ، مراسمها اينگونه باني كه موسيقي
مخاطبان تعداد و نوع اندك اندك آنها ، تحليل و آن از حاصل آگاهيهاي و اطلاعات با تا آورد
نوع شفافيت دارد كه حسني حداقل كار اين شود ، مشخص برايشان نيز آنها گونهشناسي و
چندان كه افرادي هستند مخاطبان همين ميان در البته و (است موسيقي نوع هر مخاطبان
صداي سرسخت هوادار اما ندارند ، غربي كلاسيك حتي و ايراني سنتي موسيقي با ميانهاي
.ناظرياند
مشكل اندكي عام مخاطب از فرهيخته يا خاص مخاطب تفكيك و كردن سوا البته وضعيتي چنين در
از تنها موسيقي به كه را چهرههايي يافت جمعيت ، انبوه همين ميان در ميتوان اما است ،
موسيقي از كه آنند پي در بلكه نميكنند ، نگاه وقتگذراني و صرف بردن لذت زاويه
گروهند همين ;ميشنوند كه آنچه درباره كردن فكر و انديشيدن آن و ببرند ديگري بهرههاي
.بگيرند قرار فرهيخته مخاطبان زمره در ميتوانند كه
شكلگيري از پس كه است ، چرا فزوني روبه موسيقي اينگونه مخاطبان تعداد امروزه خوشبختانه
قطعات و كنسرتها مدت اين در و كرده طي را خود عادي نيازهاي كه شهروندان از طبقهاي
موسيقياي دنبال به آنان ، از اندك هرچند بخشي كه است طبيعي شنيدند ، هم فراواني موسيقي
فرهنگسازي در ميتوانند و ميدهند شكل را موسيقي خاص مخاطبان هماينان كه باشند متفاوت
اوقات اين براي و دارند هم فراغت اوقات مخاطبان از گروه اين.كنند ايفا جدي سهمي موسيقي
از گروه اين براي كشور موسيقي برنامهريزان اينكه اما دارند ، ذهن در هم مناسبي تعريف
بخصوص پرداخت ، خواهيم آن به آتي شماره در كه است كردهاند ، نكتهاي تلاشهايي چه مخاطبان
قبل از بيشتر خاص مخاطبان تغذيه در سيما و صدا نقش و جايگاه به ميتوان ميانه اين در كه
.پرداخت
در كشور نوازان سرنا جشنواره نخستين
شد برگزار دورود
هفته مرادي شاهميرزا استاد زندهياد يادواره ايران سرنانوازان جشنواره نخستين
.شد برگزار دورود در پيش
وي بودكه كمانچه نوازندگان از (محمدعلي) ممده عمويش ميرزا ، شاه استاد نخستين
.ديد تعليم را كمانچه و ضرب نواختن او نزد
پس آنجا در و يافت راه فرانسه در آوينيون فستيوال به سال 1370 در مرادي استاد
منتقدين طرف از و كسب را جهان بادي سازهاي اول مقام برنامه چند اجراي از
فرانسه ، همچون مختلف دركشورهاي متمادي سالهاي در و گرفت لقب "اقيانوس مرواريد"
مراحل تمام در و پرداخت نوازي سرنا اجراي به آلمان و بلژيك اتريش ، انگليس ،
.ميكرد همراهي را وي مرادي رضا پسرش سرنانوازي
و جهانفروبست از چشم ماه 1376 آذر تاريخ 23 در سرانجام مرادي ميرزا شاه استاد
.شتافت حق ديدار به
|