نشويد موضوع اين وارد
سياسي يادداشت
"شرارت محور" با آمريكا
نقيض و ضد برخورد
انتخابات قانون اصلاح لايحه روي فرا چالشهاي
نخواندهايم تاريخ
نشويد موضوع اين وارد
نجفآبادي دري قربانعلي با گفتوگو در آقازادهها و اطلاعات وزارت
از خويش تصورات تا شود خواسته فردي از اگر:صلواتي عليرضا خوشنويس ، حسين _ سياسي گروه
:نوشت خواهد چنين زياد احتمال به آورد ، در تحرير رشته به را امنيتي و اطلاعاتي مدير يك
دارد تلاش كه كنجكاو و باهوش حال عين در و زيرك ;جدي و خشك گرفته ، چهرهاي با مردي"
از حقيقت در و باشد ساكت ميدهد ترجيح همواره كه كسي.كند جلب و جذب خود به را مخاطبانش
در همه ، اين و دارد دوست را بودن "سايه در" كه مردي ;جويد بهره "زبان" از بيش "گوش"
".ميسازد دلهرهآور فردي وي از نافذ ، چشماني كنار
ندارد مطابقت بالا خيالي تصوير با كه چند هر اطلاعات سابق وزير نجفآبادي دري قربانعلي
.دارد جمع خود در را گفته پيش خصوصيات برخي حال عين در اما
اين ويژگيهاي جمله از مخاطب بر تاثيرگذاري براي تلاش و زيركي طبعي ، شوخ و خندهرويي
كه شرايطي در هم آن اصلاحات اول كابينه در نجفآبادي دري حضور.است ساله خونسرد 57 قاضي
و سياسي ناظران تعجب بودند يافته حضور كابينه اين در نيز ديگر برخي و نوري عبدالله شيخ
يعني كابينه مهم وزير دو سياسي تفكرات كه چرا برانگيخت را خاتمي انتخاب اين از مطبوعاتي
چندان اطلاعات وزير نجفآبادي دري حجتالاسلام و كشور وزير نوري عبدالله حجتالاسلام
اضافه دو اين به نيز را ارشاد وزير مهاجراني عطاالله حضور اگر و نداشت يكديگر با سنخيتي
.شد خواهد نمايان بيشتر اول كابينه تجانس عدم كنيم ،
كابينه از اطلاعات وزارت اطلاعيه صدور از پس و زنجيرهاي قتلهاي كشف با نجفآبادي دري
به چندان را خود رفتن و ماندن آمدن ، دلايل امروز ، به تا تاريخ آن از كه چند هر شد ، خارج
زماني مقطع اين خصوص در وقتي باز ماجرا ، اين از سال چند گذشت با و نكرد تبيين روشني
.ميكند احاله مسئولان ديگر اظهارات به را سوالكننده ميگيرد ، قرار پرسش مورد
در حضور دوره يك ونيز پنجم و چهارم دوم ، اول ، مجالس در حضور كه رهبري خبرگان مجلس عضو
.است عهدهدار را اداري عدالت ديوان رياست امروز دارد ، خود سياسي كارنامه در را كابينه
گرم روز يك صبح و شد گذاشته ميكرديم تصور آنچه از آسانتر گفتوگو قرار انتظار برخلاف
"راز پر سينهاي" كه رفتيم مردي ملاقات به ديوان ، طبقه ساختمان 9 طبقه آخرين در تابستاني
.دارد سياست صحنههاي پشت از
***
قوه در "اصلاحات" از دائما قضاييه ، قوه راس در شاهرودي آيتالله كار به شروع بدو از *
آن قضايي توسعه و اصلاحات بحث كه ميكنند انتقاد برخي ولي.است آمده ميان به سخن قضاييه
كه بفرماييد عالي حضرت.است ارتباط همين در اول سوال.نرفت پيش شايد و بايد كه چنان
قضايي توسعه و اصلاحات به اصلا آيا و است صورتي چه به قضاييه قوه در اصلاحات مسئله
خير؟ يا است نياز
در ميتواند را گستردهاي بحثهاي شد مطرح شاهرودي آيتالله توسط كه قضايي توسعه بحث
در و بدهند را لازم توضيحات ايشان خود كه باشد اين مناسب شايد.باشد داشته خود پي
عدالت ديوان رئيس عنوان به من.كنند بيان را مربوط توضيحات دستگاهي هر مختلف بخشهاي
ارزيابي يك شما ميكنم خواهش.بگويم را راستا اين در شده انجام اقدامات روند بايد اداري
خوب گزارش نه نمائيد ، ارائه ملت به خوب گزارش يك و باشيد داشته بنده مسئوليت سال سه از
انجام تحولات از خوبي ارزيابي ميتوانيد خبرنگاريد چون شما.بدهيد گزارش بنده عملكرد از
صادر كه آرايي دبيرخانه ، عمومي ، هيات شعب ، در.باشيد داشته اداري عدالت ديوان در گرفته
قرار رسيدگي مورد را پرونده از 1300 بيش عمومي هيات در گذشته سال سه طول در ما شده
.است نداشته سابقه ديوان در كه داديم
اضافه تجديدنظر جديد شعبه كرديم150 اضافه فعلي ديوان ساختمان به جديد ساختمان يك ما
حقوقي بررسي مورد را آرا..و قضات با.بگيريد تماس ميخواهيد كه كس هر با شماشد
.بگوييد ما به را ما ضعف نقاط و كنيد سوال مردم از.دهيد قرار
نوعي به و است اسلام تاريخ در ريشهاش و اصل.شد تشكيل انقلاب از پس اداري عدالت ديوان
اصول در كه وظايفي همان به ديوان تا ميكنيم تلاش.است شده تقليد فرانسه دولتي شوراي از
معني آن به اماكند عمل است ، نميشده عمل بعضا و شده تصريح اساسي قانون و 173 170
.كردهايم حركت جهت آن در ولي داشتهايم كامل توفيق كه نيست
به قضاييه قوه كل به نسبت اما كنم اظهارنظر ميتوانم راحتتر عدالت ديوان به نسبت من
ببينيم تا باشيم داشته جامعي و كامل ارزيابي يك بايد قضاييه قوه مسئوليت مختلف ابعاد
قرار است قضاييه قوه متوجه كه معضلاتي و مشكلات حل جهت در اندازه چه تا سوها و سمت اين
.دارد
قدرتمند باشد ، روز به باشد ، كارآمد قضايي دستگاه كه است اين قضايي توسعه از ما انتظار
اجتماعي امنيت و اقتدار و ثبات مظهر نشود ، دادرسي اطاله دچار باشد ، وظيفهشناس باشد ،
و دوست همه ، و باشد محكم و حاكم كاملا قضايي دستگاه عدالت ترازويجامعهباشد براي
به.ميدهد انجام را وظيفهاش دارد قضايي دستگاه اين كه بدانند بيگانه و خودي دشمن ،
تظلمخواهي ، چالش ، به منتهي كه اجتماعي انفعالات و فعل مجموعه برآيند و فرآيند علاوه ،
نيست مردم مقابل طرف قضايي ، دستگاه.ميشود منتقل قضايي دستگاه به ميشود جنايت و جرم
مفاسد خانوادگي اختلافات مردم ، و جامعه حقوق تضييع دادخواهي ، اختلافات ، كه آنجايي اما
.هستيم قضايي دستگاه به مراجعه از ناچار ميآيد وجود به اجتماعي
حاضر 50 حال در.نيست قضاييه دستگاه به نيازي اصلا شود حل اجتماعي معضلات و مسائل اگر
.ميشود تشديد هم روز هر و است تلخي مسئلههستند موادمخدر به مربوط ما زندانيان از درصد
شود ، كشيده قضايي دستگاه به مسئله اينكه از قبل اگر.ميشود گرفتار اينجا قضايي دستگاه
را بيكاري مشكل و شده ايجاد كشور در اشتغال اگر.نيست نيازي ديگر كنيم حل را مشكل
وظيفه بايد قضايي دستگاه رسيد ، اگر اما ميشود كم خيلي قضايي دستگاه بار باشيم نداشته
.دهد انجام را خود
كرد؟ بايد چه دهد انجام خوبي به را خود وظيفه قضايي دستگاه اينكه براي *
شايسته و كارآمد قضات باشيم داشته را قانون بهترين اگر دوم ، .ميخواهد خوب قانون اول
دورترين تا قضايي توسعه سوم ، .داشت خواهيم مشكل هم باز باشيم نداشته كافي اندازه به
مراجعه استانها مراكز و تهران به جزيي پرونده يك براي نشوند مجبور مردم كه كشور نقاط
.قاضي برابر اندازه 4 به تقريبا دارد نياز نيز مناسب اداري كادر علاوه به.كنند
حتي و اخلاقي - تربيتي شيوههاي.كنيم سرمايهگذاري خيلي بايد هم شيوهها روي قطعا
.دادرسي شيوههاي
.بپردازيم است شده انجام آنچه به ميكنم فكر *
احياء و كرد برطرف را نگهبان شوراي ايرادات مجلس هفته همين.است دادسراها احياء يكي
است جرمزدايي ديگر ، مهم بحث.برداشتند شاهرودي آقاي كه است مثبتي قدم دادسراها
كشور قوانين از بتوانيم اگر.است زياد بسيار ما كشور در جرمها تنوع كه ميدانيد
گسترش.است قضا بخش در خصوصيسازي ديگر بحث.است شايستهاي و مناسب كار كنيم جرمزدايي
با كدامش هر كه است كارهايي اينهاتوسعه سوم برنامه قانون ماده 187 براساس وكالت امر
نسبت ويژهاي حساسيت قضايي مسئولان ميگويم وجدانا كه است زندانها ديگر بحثاست ارزش
قضاييه قوهيافت اختصاص موضوع اين به قضايي سران جلسه كل هفته همين.دارند امر اين به
هيات كند900 تهيه كشور زندانهاي وضعيت از كاملي گزارش تا كرد مامور را كشور كل بازرسي
كه است مثبتي جهات اين من نظر به.شدند فرستاده كشور زندانهاي و بازداشتگاهها كل به
.است پيگيري حال در قضاييه قوه در
ولي ميدهد جهتگيري جوان قضات از بسياري به شاهرودي آقاي سخنرانيهاي و موضعگيريها *
را عام دادگاههاي قانون كه بوديم شاهد قبل سال چنديندارد وجود هم راي اختلاف يك
هم الان و شد مطرح صاحبنظران و كارشناسان طرف از زيادي اعتراضات هم زمان همانآوردند
كه مواردي از بسياري هم امروز همين.هستند حيات تجديد حال در دادسراها كه ميبينيم
خارجي وجود سياسي ، جرائم و منصفه هيات مانند دهد جهتگيري قاضي به راي صدور در ميتواند
را قضاييه قوه سلامت و اقتدار ميتواند كه ابزارهايي اين با چرا رابطه اين در.ندارند
هستند؟ مواجه مشكل با ببرد بالا
تا اينها.كرديم تصويب را بند حدود 20 نظام كلان سياستهاي به راجع تشخيص مجمع در ما
قانون كه موقع همان من.كردن تخصصي مثل.ميكند روشن را قضاييه قوه جهتگيري اندازهاي
پيش كارها كردن تخصصي سمت به بايد چون بودم مخالف آن با بود مطرح عام دادگاههاي
در مابياوريم سطح به عمق از نبايد را كارها و بود آن خلاف قانون اين ولي ميرفتيم
اسلامي شوراي مجلس نمايندگان عهده بر كار اين از بخشي ولي كرديم تصويب را بند مجمع 20
هيات در ما.هستم قانون مجري نشستم اينجا كه هم بنده.است قانون مجري قوهقضاييه.است
ما.اختيارات خلاف يا قانون خلاف يا است شرع خلاف مصوبه اين كه ميكنيم بحث ديوان عمومي
.است قانونگذار اسلامي شوراي مجلس.ميكنيم حركت اختيارات چارچوب در و قانون چارچوب در
.لازمالاتباع هم ما براي و است مهم قانون
مثل دارند اهميت نوعي به جامعه در امروزه كه مسائلي در كه بود اين به معطوف من سوال *
ندارد؟ برنامهاي است؟ نكرده اقدامي قضاييه قوه خود آيا...و سياسي جرم و منصفه هيات
شده ايجاد جامعه در ذهنيت اين شورا ، اين مخالفت و نگهبان شوراي به لايحه اين رفتن با
هم مسئولان و قضات برخي اينكه كما.ندارد امر اين به تمايلي چندان قضاييه قوه كه است
.نداريم سياسي جرم ما كه چرا نيست لايحه اين به نيازي اصلا كه كردهاند اعلام
آن مورد حدود 11 آمده ، تشخيص مجمع به و شده رد مجلس و نگهبان شوراي توسط كه مواردي
اشكال قراردادها آن بند يك احيانا كه است قضايي معاضدتهاي حقوقي ، قراردادهاي به مربوط
كه مطبوعاتي جرائم با رابطه در.ميآيد مجمع به ندارد تغيير امكان مجلس چون و داشته
وزير من كه زماني قديم از سياسي جرائم با رابطه در ولي نيست مشكلي دارد منصفه هيات
.بود ديدگاه دو مسائل درباره بودم اطلاعات
منصفه هيات آيا چيست؟ سياسي جرائم در منصفه هيات نقش اينكه به برميگشت هم ديدگاه اصل
جرم تشخيص حقيقت در يا ميدهند؟ مشورتي نظر ميكنند؟ مشورتي كار و دارند مشاوره حالت
قاضي عنوان به ما است طبيعي.است همين حرف اساس.است منصفه هيات عهده به صددرصد
.است قاضي دوش بر بار.است قاضي عهده بر مجازات تعيين و موضوع تشخيص مسئوليت ميگوييم
يك من.مشورتي از بالاتر حد در يا است مشورتي حد در است؟ مشورتي حد در منصفه هيات نظرات
"امارت" حكم نظراتشان اينكه حد در.نه يا است گفته كسي نميدانم.ميگويم بينابيني نظر
رانندگي جرائم كه تخلفي امارات مثل باشد ملاك شرعي امارات.قانوني امارات.باشد داشته
منصفه هيات تشخيص مبناي بر قاضي و باشد داشته "امارت" حالت هم قاضي براي اين.دارد
قانوني هم است ، شرعي هم گره اين.است گره در بحث اين اساس كند مقتضي راي صدور به اقدام
جامعي اطلاع من.قاضي با حكم آنها ، با تشخيص بگويند دنيا عرف در است ممكن البته است ،
خودم من است ممكن چون كنيد بهرهمند هم مرا كنيد لطف داريد جامعي اطلاع اگر شما.ندارم
تشخيص مجمع در هم دهم راي بايد عدالت ديوان عمومي هيات در هم دهم ، راي مسئله اين روي هم
با نهايي تشخيصاست مشخص قانوني و شرعي نظر البتهندارم كامل نظر يك الان من.مصلحت
هيات كه نيست معنا بدين اين البته.است قاضي با..و جرم مجازات تعيين و است قاضي
ممكن و ميدهند نظر صاحبنظران ، و كارشناسان كه ديگري پرونده هر مثل است نقش بدون منصفه
قاضي - دهد راي ايشان نظر مبناي بر قاضي و نمايد قانع صددرصد را قاضي ايشان ، نظرات است
به برادران از بعضي.است مسئله اين در واقعي گره يك بنابراين.ميدهد راي و ميشود قانع
.سياسي جرائم اصل همين.ميكنند استناد اساسي قانون
.اصل 168 *
قاضي با مسئوليت همه اگر ميگويند آن به استناد با.كردهام فراموش - اصل همين.بله
فرق بينابيني درصد اين.دارد بينابين نقش.نه ميگوييم است؟ نقش بدون منصفه هيات پس است
است؟ مختار راي صدور در هم قاضي و ميدهد كارشناسي نظر فقط.حد چه تا حد چه از.ميكند
قاضي و كند قانع را قاضي كه ميدهد نظري يك يا دارد آمرانه حالت كه ميدهد نظري يك يا
شنيدم هم اخيرا.كند اقدام نگهبان محترم شوراي مجلس ، بايد قطعا.برساند تشخيص به را
.ميدانيد بهتر شما.است آمده نگهبان شوراي به لايحه كه
.است شده داده عودت مجلس به مجددا و شده مطرح شورا در.بله *
شد ممكن امر اين اگرشود نهايي تشخيص مجمع در نشد اگر و شود نهايي مجلس در بايد اين
ميگويم حقيقتا.ندارد مشكلي هيچ هم قضاييه قوه.ميشود باز آن اجراي براي راه قطعا
معنا اين به اختياري قضاييه قوه الان.ميكند عمل بگويد قانون كه چه هر قضاييه قوه
كه است آماده وجود تمام با قضاييه قوه باشد قضاييه قوه متوجه دغدغه اين اگر.ندارد
براي قضاييه قوه است ممكن.باشد داشته مقدمات به احتياج است ممكن.كند اجرا را قانون
براي اساسي قانون.برود آن اجراي سمت به بايد ولي باشد داشته مشكل سال دو يكي آن اجراي
براساس بايد باشد قضاييه قوه مسئول كه هر بگويد ، قانون چه هر.است الاتباع لازم همه
.كند عمل قانون
ميخواهم.دولتي نهادهاي و ادارات از مردم شكايات به رسيدگي براي هستيد مرجعي شما *
كنند؟ شكايت شما به ميتوانند هم قضاييه قوه از مردم آيا بدانم
و دستورالعملها آييننامه ، با رابطه دركنند شكايت ميتوانند هم قضاييه قوه از.بله
ما صلاحيت در و است مربوط ما به كه آنجا تا قضاييه قوه كاركنان اداري تخلفات درباره يا
.شود رسيدگي آنجا در بايد طبعا است مربوط دادگستري به كه دعاوي.ميكنيم رسيدگي ما است
.ميكنيم رسيدگي قطعا ما باشد ما صلاحيتهاي چارچوب در دعوي اگر
رئيس طرفيت به را شكايتي ميگفتند ميكردم صحبت دادگستري وكلاي از تعدادي با كه ديروز *
گذاشتهايد؟ مسكوت را آن گويا.ماده 187 به راجع.آوردهاند شما نزد قضاييه قوه
قوه محترم رياست مصوبه يك اتفاقا.كرديد خوبي سوال.ميكنيم رسيدگي ما باشد چه هر.نه
و مصلحت تشخيص مجمع برديم و كرديم ابطال ارز و كالا قاچاق آئيننامه مورد در را قضاييه
.كرديم اصلاح را آن
وكلا؟ شكايت آن و *
برسد نوبتش.دارد قرار مورد عمومي 540 هيات دستور در الان.است دستور در باشد اگر
.ميكنيم رسيدگي
را ايشان ملاحظه نوعي به هستيد قضاييه قوه زيرمجموعه چون شما كه نيست گونه اين پس *
.نماييد
...يا قانون خلاف اگر باشيم هم قوهقضاييه رياست زيرمجموعه.نخير.نه
نداريد؟ را رئيس هواي پس *
.كنيم رسيدگي كه است قانونيمان وظيفه باشد ، اختيارات خلاف و قانون خلاف اگر.نه
همان از.است شده آغاز كشور در "اقتصادي مفاسد با مبارزه" بحث كه است سالي يك حدود *
پروندههاي به رسيدگي مانع غوغاسالاري و جوسازي با اينكه يكي داشت وجود ديدگاه دو ابتدا
مجالي تا دهند بسط دستگاهها كل به را موضوع آن ، از سوءاستفاده با ديگر و شوند برخي
برخي پرونده به رسيدگي آن ، آغازين نقطه.جناحي و گروهي حسابهاي تسويه براي باشد
موضوع ، اين در نوعي به كه كساني از يكي عنوان به را شما نظر ميخواهمبود ها"آقازاده"
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را روند اين شما بدانم دارند دخالت
اسلامي جمهوري در شهروندي كه ميدانم بعيد.است ضرورت يك اقتصادي فساد با مبارزه اصل
و "فاسدند" كه آنهايي خود حتي.نباشد مهم او براي "اقتصادي مفاسد" مسئله كه باشد
امر اين باعث مردم ويژه حساسيتاست بوده درست ما كارهاي كه كنند ادعا ناچارند "مفسدند"
.است شده
تا گرفته آلمان و فرانسه مثل غربي كشورهاي از.نيست هم ايران به محدود مسئله اين
اجاره قيمت نصف و نشسته شهرداري خانه در اينكه اتهام به را فرانسه نخستوزير.ديگران
.رود كنار شد ناچار و رفت آبرويش ميداد ،
.است ضرورت يك اصلش بنابراين.هستند فعال مبارزه اين در چقدر كه ببينيد را چين شما
قانونگرايي ، فقر ، رفع تبعيض ، رفع عدالت ، حاكميت با كه ضرورتي.كرد نبايد ترديد
از جلوگيري همه ، براي فرصتها عادلانه كردن فراهم استفاده ، سوء از جلوگيري ضابطهگرايي ،
.ميشود محقق غلط رانتخواريهاي براي زمينه آمدن وجود به
مدت بلند مدت ، ميان مدت ، كوتاه روشن ، استراتژي داشت ، استراتژي بايد حتما كار اين براي
مسائل از يكي.باشند داشته را لازم هماهنگي هم قوه سه هر و كرد مديريت هم خوب بايد
.است درمان دهم يك پيشگيري هزينه هميشه.است پيشگيري بحث است ، لازم آن به توجه كه مهمي
كردهايد؟ چه شما پيشگيري ، براي *
به مختلف ابعاد در.است خوبي كار.برنامه و نقشه صورت به كردهايم كاري قبلا ما
مطرح را همه بگيرد ، انجام بايد كه اقداماتي است ، كجا ريشهها.پرداختهايم پيشگيري
معاملات و واگذاريها.مختلف بخشهاي در سياستها در ثبات عدم و تغييرات مثلا.كردهايم
...و ارزي مالي ، پولي ، سياستهاي مثلا اقدامكننده دستگاههاي و بخش هر تاثيرات دولتي
.كردهايم بررسي را...قوانين و مقررات ثبات عدم از ناشي ناامنيهاي رشتهها همه در
قضاييه قوه به بخشي.دهند انجام را لازم اقدامات بايد مجلس و دولت هم رسيدگي براي
معناي به متخلف با برخورد هم و ميكند نظارتي كار هم قضاييه قوه بخش آن در ميشود مربوط
مطرح شما كه حاشيهاي بحث آن حالا.بپردازيم واقعي متخلف به و نكنيم متخلفسازي.واقعي
...كرديد
.است شده "متن" از بزرگتر كه است "حاشيهاي" فعلا آقا حاج ولي آقازادهها؟ بحث *
.نشوم وارد آنها در اصلا من بدهيد اجازه
شاهد اخير سال چند در.است نزدن علامت بزرگ سنگ هميشه:ميگويد ايراني ضربالمثل يك *
به اما بوده ، مفاسد با مبارزه بحث كننده شروع قضايي دستگاه خود اوقات ، گاهي كه بودهايم
و شده خلاصه جزيي مورد سه دو در نهايتا كه گرفته صورت فراوان تبليغات و سروصدا با قدري
.است گرفته شكل ما جامعه در كه است مدتها ذهنيت ، آنميشود فراموش
مسائل اين به راجع مكرر در مكرر هم رهبري معظم مقاماست خوبي تذكر شما ، تذكر اين
دستور و فرمودند ارشاد و راهنمايي كه مادهاي هشت فرمان همان از.كردهاند اظهارنظر
جرمي اينكه از قبل كه كردهاند بيان خود مختلف سخنرانيهاي در كه بار دهها تا دادند
مطلب اين ، .دهند قرار اتهام مبناي را "جعلي عنوان" يك يا بيندازند را عكسش شود اثبات
و ناقص خبرهاي ناقص ، اطلاعات به.گيرد انجام كارشناسي كار بايد قطعا.است درستي بسيار
.نشود بزرگنمايي.نشود توجه ناقصتر تحليلهاي
.بودهايم امر اين شاهد مكررا ميافتد؟ اتفاق مسئله اين چرا پس *
را كارها ما كه باشد خوبي تجربه و باشد "درس" ما همه براي درسها ، اين كه اميدواريم
.دهيم انجام بهتر
رسيد؟ خواهد نتيجه به روند ، اين ميكنيد فكر شما آقا ، حاج *
ممكن اماكند تغيير سويش و سمت و شود گم اصلي راه كه نميشود اين سبب موارد اين البته
به نسبت بايد همه كه شود عمومي اعتماد كاهش اجتماعي ، آرامش عدم نيروها ، تضعيف موجب است
.باشيم حساس مسائل اين
.كردهايم عمل قانونمدار و قانونمند منضبط ، حتما اطلاعات وزارت در مسووليت دوره در ما
كنيم تخطي نميتوانستيم ضابطه و قانون محدوده از
مدرسه از است سال نزديك 35 خاتمي آقاي با دوستيم است سال از 40 بيش كروبي آقاي با
وقتي نسبت همين به هم شاهرودي آقاي ارادتمنديم ايشان خدمت و هستيم و بوديم هم با فيضيه
ملي مصالح و منافع حفظ جهت در رهبري سر پشت سو هم ما همه كند ايجاب ملي منافع كه
ايستادهايم
دارد؟ وجود حاضر حال در ميگوييد ، كه حساسيتي اين *
تعارف كسي با من ميكنيد دنبال را مسائل اين حساسيت اين با كه ميكنم تشكر شما از من
امام به است ظلمي دهيم دست از را اعتماد اين اگر.است نظام سرمايه عمومي اعتماد.ندارم
است ، روحانيت آبروي است ، اسلام آبروي سرمايه اين.كنند رعايت بايد همه.شهدا و رهبري و
.ماست "ملي" آبروي است ، انقلاب آبروي
امام انصارياش ، شيخ ابنسيناهايش ، طوسيهايش ، شيخ سال ، هزار طول در شيعه روحانيت
اعتماد اگر من.ندهيم دست از ارزان.آيد دست به آبرو اين تا گذاشتند سرمايه همه راحلش ،
.نميزدم حرف شما با اينگونه نداشتم نفس به
.هستيد خوشبين پس *
.كنند توجه همه و باشد شنوا گوش انشاالله تا ميگويم
.بپردازم اطلاعات وزارت بحث به ميخواهم !آقا حاج *
.گفتهاند را چيز همه يونسي آقايكنيد ول را آن.نه
شما ورود از.كنم مطرح را سوال تا دهيد اجازه.نيست حرفها اين بحث اصلا.آقا حاج.نه *
برويد؟ اطلاعات وزارت به و كنيد رها را مجلس شما تا شد باعث انگيزهاي چه.ميكنم آغاز
كه پنجشنبهاي روز حتي.كردند تقاضا بنده از خاتمي آقاي جناب.رئيسجمهور تقاضاي
مشكل گفتند و زدند زنگ دوباره آنجا.مسجد رفتم.خودم كار دنبال رفتم من كردند تقاضا
.پذيرفتم هم من و داريم
.است بزرگي مسئوليت هم مردم نمايندگي حال هر به *
پيدا مشكل دولت.آمدند دولت به مجلس از كه بودند هم ديگري وزراي.نبودم تنها من ولي
.كردم اجابت هم بنده خواستند ، گفتند ، .كردند پيشنهاد.بود كرده
با حضرتعالي روحيات كه بودند نظر اين بر برخي پذيرفتيد را وزارت شما كه موقعي همان در *
.ندارد را لازم تطابق آن اطلاعات وزارت
ضابطه و قانون محدوده از.ميكنيم عمل قانونمدار و قانونمند منضبط ، حتما كارمان در ما
.كنيم تخطي نميتوانستيم
مطرح را سوال اين اطلاعات ، وزارت در هم و بودهايد مجلس در هم شما كه آنجايي از *
كه عقيدهاند اين بر برخي.بود مطرح اطلاعات وزارت ساختار تغيير بحث اوايل آن.ميكنم
اصلاحات درون در چه اگر بماند جا بر پا وزارتي ، ساختار همين حفظ با بايد اطلاعات وزارت
گونهاي به وزارتخانه ساختار ميگويند ديگر برخي.بماند باقي هويت همين ولي شود انجام
تحت كه سازماني.بيايد در سازماني شكل به است بهتر و باشد شكل اين به نيست نيازي كه است
دو اين از كداميك شما نظر بهباشد كشور كل بازرسي سازمان مثل خاص دستگاههايي نظارت
است؟ قبولتر قابل كداميك است؟ بهتر شيوه
قانون خود مسئله مسئله ، اولين پسداريم اطلاعات وزارت ما اساسي ، قانون طبق الان ،
عالي شوراي اعضاي.اصل 176.ملي امنيت عالي شوراي اساسي ، قانون سيزدهم فصل.است اساسي
وزارت پس اطلاعات ، كشور ، خارجه وزراي و..و قوه سه روساي از عبارتند ملي امنيت
هستيم اساسي قانون اصلاح درصدد نه ما كه هم الاناست شده ديده اساسي قانون در اطلاعات
.آن تغيير نه و
.باشد ميتواند كه انحلال بحث ولي *
بگيريم؟ ناديده را اساسي قانون چطور.كنيم عمل اساسي قانون برخلاف نميتوانيم
را آنها ضرورت بنابر مقطعي در ولي شده پيشبيني اساسي قانون در هم ديگر وزارتخانههاي *
...كردند ادغام درهم
اساسي قانون خلاف كردهايم ادغام ما و است بوده اگر است؟ شده پيشبيني كجا كو؟.نه نه ،
.دادهايم انجام
.است اساسي قانون خلاف شود "سازمان" اگر ميگوييد شما يعني *
هم نظام مصلحت تشخيص مجمع مصوبه و ديگر قوانين.است شده پيشبيني اطلاعات وزارت.بله
.است اطلاعات وزير كشور اطلاعاتي جامع رئيس قانون طبق علاوه به ميگويند اطلاعات وزارت
استفاده احسن نحو به ظرفيت آن از بايد و دارد فوقالعادهاي ظرفيت اطلاعات وزارت البته
وزارت كه نيست اين معنايش.نيست و نبوده اطلاعات وزارت به مربوط تخلف و خلاف و كرده
انجام غلطي كار و گرفتند غلطي تصميم نشستند ، خانهاي در نفر دو اگر.باشد معصوم اطلاعات
.ندارد اطلاعات وزارت به كاري وجدانا.شود مطرح نبايد اطلاعات وزارت نام به اين دادند ،
جهت در كشور اطلاعاتي جامع نظام ميكنم اعلام دنيا همه به ملتمان ، به قاطعيت با من
.ميكند و كرده حركت استواري با ملت و رهبري و امام اهداف
ميپسنديد؟ را شيوه كدام داشتهايد ، وزارتي تجربه كه شما *
.بودم مجلس در خودم كه هم زمان آن و نيست مطرح بحثها اين خيلي الان
سالي؟ چه *
كساني جزء خودم هم من و شد تصويب اطلاعات وزارت قانون كه بود سالهاي 6463.دوم مجلس
.باشد مجلس پاسخگوي باشد ، وزير كه بودم
نيستيد؟ سازمان به اطلاعات وزارت تبديل موافق پس *
.نيستم موافق كيفيت اين به.خير نه
سو يك از حاضر حال در.است ايران سياسي آينده بپردازم ، آن به ميخواهم كه ديگري موضوع *
خارجي تهديدات و سوء تبليغات شاهد ديگر سوي از و است گرفته فزوني جناحها ميان چالشهاي
آينده شماميكنند حركت اسلامي جمهوري نظام دادن نشان ناكارآمد جهت اينها همه.هستيم
ميكنيد؟ پيشبيني چگونه را ايران سياسي
و داخلي چالشهاي اين كه اميدوارم و اميدوارم هميشه من [ميكند سكوت ثانيهاي چند]
و ما منافع نفع به ما ، مصالح نفع به ما ، اقتدار نفع به حق حضرت عنايت با نهايت در خارجي
را رنجهايي رابطه اين در است ممكن.شود تمام پيروزي با منطقه و اسلام دنياي نفع به
در انقلاب ، دوران در.است گنج دنبالش كه است رنجهايي آن از رنجها ، اين اماكنيم تحمل
امروز.بود ما پيروزي آن نتيجه اما و كرديم تحمل را فراواني رنج ما هم طاغوت با مبارزه
با قطعا داخلي جناحهاي البته.بود خواهد موفقيت كوششها ، و تلاشها نتيجه قطعا هم
قرين خيلي يكديگر حذف.برنيايند يكديگر حذف درصدد.كنند عمل وفاق و همكاري همفكري ،
نه باشيم داشته سازنده و سالم رقابت بايد.بياييم كنار هم با بايد.بود نخواهد توفيق
با اگر.كنند قدرت تقسيم و كنند همكاري هم با كه كنند احساس قوم سران بايد.مخرب رقابت
مقداري يك است ممكن آمريكاييها.داشت نخواهند توفيق آمريكاييها كنيم عمل مكانيزم اين
.بشكنند را بزرگوار و بزرگ ملت اين ابهت نميتوانند اما كنند ايجاد مزاحمت ما براي
است منطقي نه تفريط و افراط.بود تعادل بحث كردند تاكيد خاتمي آقاي جناب كه را نكتهاي
برقرار عادلانه و منطقي تفاهم يك بايد.برويم تعادل سمت به بايد جناحها همه.مصلحت نه
خارج دور از نباشد پايبند اساسي قانون به كس هر اصلا.است اساسي قانون هم معيارش.كنيم
بايد همه.نيست ما بحث طرف است خارج دور از ولي.برقرار هم حقوقش.هست شهروند.است
.كنند رعايت را خود چارچوب
اطلاعيه مدرسين جامعه كه ميكنيم مشاهده ولي نيست ممكن حذف ميگوييد شما آقا حاج *
چطور ميكند ايجاد تنش جامعه ، در خودش اين.ميكند صادر را مجاهدين سازمان بودن غيرشرعي
بحثي چنان ديگر طرف از ولي كنيم حركت وفاق سمت به ميخواهيم طرف يك از ما كه ميشود
...است غيرشرعي سازماني كه ميشود
آقاي كردند؟ شروع چرا كردند لطفي كم طرف اين.كردند شروع اينها ابتدا كه ميدانيد
حمايت و ميدهند اطلاعيه چرا.داريم يا نداريم قبول ما بگويند گفته ، چيزي رفته آقاجري
تشخيص ثانيا و اول اشتباه اين كذايي؟ پيراهن ميكنند؟ پيراهن را اين چرا اصلا ميكنند؟
سازمان.بگذاريم آنها جاي به را خودمان نبايد ما.است ديني مراجع با شرعي ، عدم و شرعي
مسائل با رابطه در و باشد سياسي سازماني است ممكن ديگر سازمان هر يا انقلاب مجاهدين
از بايد گيرد دوش به مذهبي بار و باشد داشته مذهبي بار بخواهد اگر اما كند فعاليت سياسي
.نه اين بگيرند ، دست مذهبي پرچم بخواهند اينها اگر گفتند آنها.بگيرد تاييد ذيربط مراجع
اساسي ، قانون چارچوب در باشند كه باشند سياسي جريانكنند استفاده نبايد مورد اين از
.كشور وزارت و احزاب قانون ماده 10
نيست؟ مسلماني مجوز كردن صادر اين ، يعني *
.كنم سياسي كار ميخواهم من زماني يك.است جدا هم از بحثها.هستند هم مسلمان.نه
سياسي مذهبي نهاد را ، سياسي نهاد يك ميخواهم زماني اما.ندارد مشكلي.هستم هم مسلمان
.كنار بگذاريد را اسلامي اما.باشيد سياسي.نه ميگويددهم جلوه اسلامي
كرده ، شيطاني كمي فرزندش كه پدري يك مثل اما درست ، كردند ، لطفي كم آنها ميگوييد شما *
كند؟ بيرونش خانه از بايد
كم ولي رفيقم عزيزان اين همه با من.كردند لطفي كم.كنند اصلاح آنها كه بود اين حقش
.كردند لطفي
به و كنند كم نفر يك از را فشار و هجمه ميخواستند كه است اين ادعايشان هم آنها ظاهرا *
.هزينه كردن سرشكن قولي
چه درست چه فلاني مواضع كه ميدادند اطلاعيه.ميدادند ادامه را بحث اين نبايد اصلا
.بود همين خاطر به شد كه حملاتي اين از خيلي اصلا ميشد تمام.نيست ما تاييد مورد نادرست
يك اهواز ، در يكي.ميكند تهران دانشگاه در سخنراني يك.نميكند ول هم برادرمان آن
لطفي كم.نبود دفاع قابل هم حرفهايش جدا..با مصاحبه يك تبريز ، قزوين ، در سخنراني
.بردارند دست تفريط و افراط از نيستند حاضر برادران.بود
اند"هيچ" يا "همه" دنبال به سياسي جناحهاي ميشود قدرت تقسيم از صحبت گاه هر امروزه *
.ديدهايم وضوح به را اين
همه يا بگويد جناحي كه نيست اين كه است داده نشان سال پنج چهار و بيست اين تجربههاي
.هيچ يا
!نميتوانند اما ميگويند ، *
در اما شود گفته است ممكن گفته مقام در.ميكنم عرض را "نميتوانند" همان هم من.آفرين
ميتوان 30 مگر باشند ، درصد اگر 30 حالا.كرد حذف را جامعه از بخشي نميتوان عمل مقام
عمل خردمندانه بايد بنابراينكرد حذف نميشود كه را ملت كرد؟ حذف را درصد يا 70 درصد
معتقد پيغمبر و خدا به كه ديگران.كنند تعامل كنند ، تفاهم هم با بايد احزاب سران.كرد
هم قبر اول شب و قيامت و خدا به معتقد كه ما ميكنند تفاهم هم با دنيايشان سر بر نيستند
.نكنيم تعامل هم با ما چطور هستيم
دارد؟ جريان قضاييه قوه در شما تفكر اين ميكنيد فكر *
.آورد حساب به جناح نبايد را قضاييه قوه.است مفيدي جلسات قطعا قوه سه سران جلسات
كه قوا بين چالشهاي.كند اعمال جناحي نظرات نبايد و باشد نبايد و نيست جناح كه قاضي
نيست؟ دارايي و اقتصاد وزارت و مركزي بانك بين مگر نيست؟ دولت در مگر.هست و بوده هميشه
صحه متهم يك مجرميت بر نوعي به سخنرانيهايش در قاضي يك وقتي ولي.آقا حاج هست *
.مطبوعات يا اقتصادي مفاسد بحث مثل.ميآيد پيش شائبه اين ميگذارد ،
قضايي و حقوقي مستندات ميخواهد ، پرونده قضاوت ، عزيزم نيست قضاوت مبناي كه سخنرانيها
پرونده هر براي بايد ما.باشد برخوردار لازمي استانداردهاي يك از بايد پرونده.ميخواهد
.دقيق.خودمان مباني با ولو باشد دفاع قابل هم بينالمللي نظر از راي اين ميدهيم راي كه
تاثير تصميمگيري در آيا دارد وجود قاضي در كه ذهنيتي آن ميشود؟ چه ذهنيت آن *
نميگذارد؟
كنيم سعيكنيم رعايت بايد ما.است خوبي تذكر شما تذكر اين شما ، فرمايش اين خوب ، بسيار
.نكنند سليقه اعمال تا كنيم انتخاب شايستهاي قضاوت را قضاوتمان.باشيم هوشيار
نامه در و نهجالبلاغه در كه قاضي آن.ندهند دخالت را خودشان خاص گرايشهاي
آرمان.هست هم حق است ما آرزوهاي جزء ميگويد ، شرط با 1510 اشتر مالك به اميرالمومنين
ميخواهم هم عمل در.هستم آرمانگرا هم من هستيد ، آرمانگرا اگر شماداد دست از نبايد را
كار ايشان تربيتي شيوههاي روي.كنيم انتخاب را افرادي بايد حتما.شود محقق آرمانهايم
.كنيم
به ميتوان.هست نظر تجديد.دارد بعدي مراحل كه اين بگويم را ديگر نكته يك من اما
طور هر قاضي كه نيست طور اين.هست هم بعدي نظارتهاي جاي.كرد شكايت كشور عالي ديوان
يك راي به اگر هم عدالت ديوان خود در.نيست گونه اين ما نظام در.كند نظر اعمال بخواهد
با و مسنتر تجربهتر ، با قاضي سه.ميدهند راي قاضي سه تجديدنظر در شود ، اعتراض قاضي
طور اين كنيم ، اعمال را ماده 18 يك تبصره بخواهد ما از كه دارد حق او هم باز شخصيتتر ،
در ولي دارد اعتبار و است محترم قاضي رايباشد منزل وحي قاضي ، يك نظر و راي كه نيست
براي بايد و است مقدسي ايدههاي شما ، ايدههاي اما.شد خواهد نهايي مختومه ما سيستم
روي 50 ولي است خوب برسيم كه هم نرسيم ، 80 به 100 اگركرد آرمانهاتلاش آن به رسيدن
روابط يك بتوانيم تا ميخواهد مجاهدت.بكشد طول هم نسل دو است ممكن.كرد توقف نبايد
.كنيم تعريف را عالي بسيار سطح در خداپسندانهاي حكيمانه عادلانه منطقي صحيح
حساس آنهاخيلي تاي است 5 ممكن ميشود تشكيل پرونده ميليون سالي 43 كشورمان در ما
فقط 10 است ممكن ندارد صدا و سر قدر اينميشود تشكيل خانواده پرونده هزار باشد6000
زحماتي مجموع واقعا.باشد مسئلهدار يا باشد اشتباه.باشد داشته صدا و سرو آنها تاي
.گرفت ناديده نبايد را ميشود كشيده كشور نقاط دورترين در كه را
جدي بسيار را آن و پرداختيد آمريكا تهديدات موضوع به سخنراني يك در قبل روز چند شما *
به توجه با.كرديد اشاره هم گرفت خواهند قرار حمله مورد كه نقاطي به حتي.كرديد قلمداد
ميدانيد؟ چه در را تهديدات اين با مقابله راهكار امر اين
بيشتر را آمريكاييها كنيم تقويت را آن و كنيم تكيه آن روي بيشتر چه هرملي وفاق
درفش برابر در مشتاند يك ايراني ميليون كه 70 آمريكاييهابدانند اگر.كرد خواهيم مايوس
كه نكنند خيال برادران برخي دارند ، قبول هم همه.شد خواهند مايوس يكپارچهاند ، و آنها
با آمريكا برخوردهاي نه ، .بود خواهد ما حامي آمريكا كردهايم مجامله آمريكا با اگر
خصومت و لجاجت اين از دست بايد است خصمانه و لجاجتآميز برخوردهاي اسلامي جمهوري
اگر افغانستان همين در.كردهاند كمك آمريكاييها به موارد خيلي ايرانيهادر.بردارند
دنبال تهديدات اين با آمريكاييها.نبودند موفق اصلا آمريكاييها نبود اسلامي جمهوري
داخلي مصرف اينها و بوش آقاي براي تهديدات اين از بخشي شايد.هستند ديگري هدفهاي
.باشد داشته
اين به توفيقهاهم عدم ناكاميهاو از برخي شايد.دارند كنگره و مجلس انتخابات ديگر سال
از حمايت براي شايد شد؟ چي ميكردند ، اينهارا و بنلادن اينهابحث ميكند ، كمك مسئله
نوچههايش به كه محله پهلوان مثل.هستيم ما كه باشد جهان در و منطقه در وابستگانشان
با.ميكنند حقارت احساس نوعي آمريكاييهابه هم سپتامبر خاطر 11 به.هستيم ما ميگويد
.هويج و چماق برخورد.داشتند برخورد انقلاب ابتداي از ايران اسلامي جمهوري
.كند ايفا تهديدها اين برابر در ميتواند قضاييه قوه كه نقشي و *
مصالح قضاييه قوه قطعا كند ، همكاري و وظيفه اداي قضاييه قوه كه باشد نياز كه جايي آن
سه هر وفاق اينهامورد.گرفت خواهد نظر در را ملي اقتدار ملي ، امنيت ملي ، منافع ملي ،
از است ، سال نزديك 35 خاتمي آقاي بادوستيم است سال از 40 بيش كروبي آقاي با.است قوه
همين به هم شاهرودي آقاي.ارادتمنديم ايشان خدمت و هستيم و بوديم هم با فيضيه مدرسه
و منافع حفظ جهت در رهبري سر پشت سو هم ما ، همه كند ، ايجاب ملي منافع كه وقتي.نسبت
هدفمان و راه ولي باشيم داشته اختلاف تشخيص در است ممكن البته ايستادهايم ملي مصالح
.است يكي
سياسي يادداشت
آمريكا اتهامات و اسلامي جمهوري
تاجزاده سيدمصطفي
،"شرارت محور" بهعنوان شمالي كره و عراق كنار در ايران نام گرفتن قرار منتقدان اغلب.1
رژيمهاي ديگر كه چرا كردهاند ، اعتراض بوش به اسلامي جمهوري بودن دموكراتيك زاويه از
"بسته" (شمالي كره و كوبا ليبي ، سودان ، سوريه ، عراق ، ) آمريكا رئيسجمهور انتقاد مورد
يك سالانه متوسط ، بهطور ما كشور در امانميشود برپا آنها در "آزاد انتخابات" و هستند
انتخابات در شركتكنندگان درصد گذشته 79 سال در مثلا.ميشود برگزار آزاد انتخابات بار
اصلاحات از ايران ملت قاطع اكثريت كه كردند اثبات ديگر بار و دادند راي خاتمي آقاي به
استبدادي رژيمي با آمريكايي جنگسالاران بنابراين.ميكنند حمايت رئيسجمهور نظر مورد
يا كنند لشكركشي آن به بشر حقوق و دموكراسي از دفاع ادعاي با بتوانند كه نيستند طرف
را "دوگانه حاكميت" مسئله آمريكا دولت كه است دليل همين به.شوند آن رژيم تغيير خواهان
در را "آزاد انتخابات" برگزاري نميتواند چون ميكند ، مطرح اسلامي جمهوري مورد در صرفا
.كند نفي آن
مسائل در دوبار متحده ايالات كه كرد اعتراف پيش ماه آمريكا رئيسجمهور ويژه دستيار2
مرداد 1332 كودتاي 28) است كرده دخالت استبداد نفع به و ايران عليه مرتبه دو هر و داخلي
در پهلوي مستبد رژيم از آمريكا دولت دفاع و مصدق دكتر ملي و قانوني دولت كردن ساقط و
ملتوارد عليه ندارد قصد اكنون آمريكا دولت اين وجود با.(سال 1357 در انقلاب جريان
يعني ايران ، مردم خواست از دارد بنا ظاهرا متحده ايالات ديگر عبارت به.شود عمل
علاوه تا كند دفاع شهروندان اجتماعي و سياسي آزاديهاي و حقوق رعايت و دموكراسي استقرار
زيادي اعتراض و كند توجيه ايران داخلي امور در را خود دخالت گذشته ، اشتباهات جبران بر
.برنيانگيزد
اعلان بر مبني بوش بيانيه و آمريكا جديد سياست درباره اسلامي جمهوري خردمندانه مشي.3
ايران ملت خواست بايد آيا باشد؟ بايد چه ايران در "آزادي و دموكراسي اصلاحات ، " از حمايت
از دفاع و مردمسالاري كردن نهادينه اصلاحات ، پيشبرد اساسي ، قانون كامل اجراي براي را
و ملي آرمانهاي از دفاع پرچم و بخوانيم آمريكايي توطئهاي شهروندان ، حقوق و حرمت
بالاتر اين از خطا و غفلت آيا بدهيم؟ آمريكايي ميليتاريستهاي به را ايران ملت اسلامي
نهادهاي و نشدهاند تقسيم دسته دو به نهادها ايران در اينكه اثبات راه آيا است؟ متصور
همه كنيم اعلان كه است آن صرفا نايستادهاند ، انتخابي نهادهاي و قوا مقابل اجماعي
عمل در اما ندارد ، را كشورمان داخلي امور در دخالت حق آمريكا و هستند انتخابي نهادها
و شويم برنامههايشان تحقق مانع و دهيم قرار تنگنا در روزافزون صورت به را ملت منتخبان
كه كنند عمل گونهاي بايدبرخيبه چرا راستي به كنيم؟ مايوس را مردم از عظيمي قشرهاي
با اول دسته و شوند ، تقسيم (دو درجه) غيرخودي و (يك درجه) خودي به نيز حكومتي قواي
اما باشند ، داشته "مصونيت" و "قدرت" است ، برخوردار مردم درصد حداكثر 15 حمايت از اينكه
و بزرگترين يا و!؟"قانوني مصونيت" داراي نه و باشند "قدرت" واجد نه دوم گروه
به چهرهاي چنين ترسيم آيا باشد محروم روزنامه انتشار از عملا كشور احزاب مردميترين
است؟ آن مردم و اسلامي ايران نفع
به را خود قانوني مخالفان "تحميلي جنگ" و "استقرار" دوران در كه اسلامي جمهوري.4
همه" شعارش و...و نكرد توقيف فلهاي را مطبوعات نكرد ، محكوم زندان به و نكشاند دادگاه
نزد ،"صلح" و "نظام تثبيت" شرايط در هم آن عدهاي ، رفتار دليل به بايد چرا بود ، "هم با
و مردم از قشرهايي دلسردي و شود ، واقع اتهام مورد جهان فرهيختگان نزد نيز و شهروندان
باشد؟ داشته پي در را آمريكايي جنگسالاران شدن گستاخ
"شرارت
محور" با آمريكا نقيض و ضد برخورد
ندارد وجود آمريكا سوي از رژيم تغيير بر داير مشخصي سياست هيچ ايران مورد در:بيبيسي
ايران عراق ، كشور سه از آمريكا ، جمهوري رئيس بوش ، جورج سپتامبر ، وقايع 11 از پس چهارماه
و كشورها اين گفت آمريكا كنگره به وي.برد نام "شرارت محور" اعضاي عنوان به شمالي كره و
را جهان امنيت و صلح تا ميشوند مسلح جمعي كشتار سلاحهاي به آنها تروريست همپيمانان
.كنند تهديد
به شد منعكس جهان سراسر در كه را "شرارت محور" اصطلاح كهبوش زماني سي.بي.بي گزارش به
القاعده شبكه در آنها حاميان و كرده ساقط را افغانستان در طالبان حكومت آمريكا برد ، كار
آشنايبوش نگرش تبلور و تروريسم با جنگ گسترش معني به "شرارت محور".بود كرده متفرق را
دفاع عبارت اين از هنوز بوش دولت مقامات.بود سفيد و سياه به آن تقسيم يعني جهان به
در اوت روز 29 تسليحاتي ، كنترل درباره آمريكا اصلي كننده مذاكره "بولتون جان".ميكنند
و شعار يك از بيش "شرارت محور" عنوان به شمالي كره و ايران عراق ، توصيف كه گفت سئول
دوم.است يكسان تقريبا كشور سه هر حكومت مشخصات نخست ، ":كرد ادعا وي.است "درست" درواقع
دستيابي براي آنها تلاش آن ، كه ميدهد قرار محور يك در را آنها بارزي مشترك وجه اينكه
".است خطرناك فناوريهاي و سلاحها به
كه كرد ياد كشورها اين اشتراك وجه عنوان به جمعي كشتار سلاحهاي از درحالي بولتون
.بودهاند برخوردار سلاحها اين از قبل از اسرائيل و پاكستان هند ، مانند ديگر كشورهاي
اين كمك با شمالي كره و ايران عراق ، كه است خطري ظاهرا بوش دولت براي اصلي نگراني
دهند قرار گروههايي اختيار در را سلاحها اين يا كنند آمريكا متوجه است ممكن سلاحها
سه هر كه است معني بدان "شرارت محور" اصطلاح بردن كار به.ميخواند تروريست آمريكا كه
آنها با واشنگتن گذشته ، ماه چند طي عمل در اما.باشند يكسان آمريكا براي بايد كشور
.است گرفته پيش در متفاوتي رفتار
كرد فراهم فرصتي سپتامبر دارد110 خاصي كاملا جايگاه بوش دولت نظر از حسين صدام حكومت
مشخصي سياست هيچ ايران مورد در.شود تقويت و احيا ديگر بار حسين صدام سرنگوني طرح تا
كه رفت پيش بدانجا تا ظاهرا ژوئيه ماه در امابوش ندارد ، وجود رژيم تغيير بر داير
همكاري از آمريكا مقطع ، يك در.كنند سرنگون را خود حكومت تا كند تشويق را ايران مردم
دادن پناه به را ايران اكنون اما.كرد استقبال افغانستان در تازه دولت تشكيل براي ايران
.ميكند متهم القاعده اعضاي برخي به
است ممكن بولتون آقاي.ميشود ديده نقيضي و ضد پيامهاي و علايم نيز شمالي كره مورد در
بار حال عين در اما كند ، توصيف است مسلح دندان تا كه شرور دولت يك را كشور اين حكومت
.داد مذاكره پيشنهاد كشور اين به ديگر
شمالي كره خارجه وزير با كوتاهي ملاقات آمريكا ، خارجه وزير پاول ، كالين قبل ماه چند
كه صفاتي به توجه با اما نيست ، غيرطبيعي بينالمللي ديپلماسي در ابهامآميز حركات.داشت
توجهپذير آنها قبال در متفاوت سياستهاي اتخاذ داده ، نسبت شرارت محور اعضاي به آمريكا
.نيست
انتخابات
قانون اصلاح لايحه روي فرا چالشهاي
صالحآبادي علي
.ميگيرد انجام آزاد انتخابات طريق از توسعهيافته كشورهاي در خود سرنوشت در مردم مشاركت
ميتوان ميزان همان به شود ، نهادينه جامعه در شهروندي حقوق رعايت و آزادي ميزان هر به
برعكس ، .داشت را اجتماعي بحرانهاي فصل و حل آن تبع به و عمومي مشاركت افزايش انتظار
لاينحل به بلكه ميدهد ، كاهش را مشاركت تنها نه مردم طبيعي انتخاب راه در موانع ايجاد
ناخواسته و خواسته بحرانهاي سمت به را كشور و كرده كمك آنها گرديدن پيچيدهتر و شدن
صاحبان با را خود فرصتها از استفاده با ميكوشند عدهاي فضايي چنين در.ميدهد سوق
خود براي كه افراد از دسته آن مقابل در ;كنند رشد و كرده نمايان همسنگ و همسو قدرت
سر در را مردم آلام و دردها از كاستن و كشور پيشرفت سوداي و ندوختهاند كيسهاي
اين.ميشوند تبديل معارض بعضا و منتقد افرادي به يا و خانهنشين حذف ، ميپرورانند
را مشاركت و تحديد را ملي منافع آنها مخالفت و حذف مشاركت از را نيروها از بخشي پديده ،
.ميدهد كاهش
.است آن موانع برداشتن جهت در تلاش و مشاركت افزايش" ملت و ملك صلاح و عقل شرط بنابراين
در ايستادگي.ميگردد محقق اساسي قانون وفق آزاد انتخابات برگزاري طريق از هدف اين "
داخل در كه اساسي اشكالات از يكي.است انقلاب اوليه اهداف و اساسي قانون مخالف آن برابر
از آن نتيجه كه غيردموكراتيك انتخاباتي برگزاري بود ، وارد قبل رژيم بر جهاني عرصه در و
قانون گذاردن پا زير و سنا و ملي مجالس تشكيل راه در موانع ايجاد و بود ، شده تعيين پيش
تدريج به گذشته رژيم واقعيت اين خاطر به.بود ايران ملت مشروطهخواهي نهضت اساسي
مجلس دو نمايندگان گزينش در دوبار.داد دست از مردم بين در را خودش مشروعيت و مقبوليت
رخ و نظام آن از مردم رويگرداني سبب شيوه اين داشت ، غيرمستقيم و مستقيم دخالت شده ياد
از يكي آزادي به ملت فراخواني و آزادي كه انقلابي گرديد ، اسلامي انقلاب به دادن نشان
در را اول مجلس و برگزيدند خود راي با را رهبر مردم انقلاب جريان در.بود آن اصلي اركان
تمامي كه شد برگزار سال 1358 در فضايي در اول مجلس انتخابات.دادند شكل فضا آزادترين
.گرديد رهبري و انقلاب حامي مجلس اكثريت ولي ميكردند ، فعاليت آزادانه كشور در گروهها
از آن جاي به و شد گذارده كنار حسنه شيوه اين كه است شده چه كه است اين مهم سوال
گرديد؟ استفاده استصوابي نظريه جمله از حذفي روشهاي
گرديد انتخاب روشي و شد؟ گذارده كنار بود ، مردم و انقلاب متن از برخاسته كه روشي چرا
و ميكنند عبور نگهبان شوراي صافي از افرادي انتخابات ، فعلي روش در نميباشد؟ اقناعي كه
اصل 62 مطابق نه.برگزينند را خودشان نظر مورد افراد آنها بين از هستند موظف مردم
موجود اسناد و مدارك ميباشد ، مخفي راي صورت به و مستقيم نمايندگان انتخاب اساسي ، قانون
محلي معتمدين توسط كشور وزارت ميدهد ، نشان سوم تا اول مجلس از انتخابات برگزاري در
مورد قبل در شيوه اين.ميكرد برگزار را انتخابات و رد يا و تاييد را افراد صلاحيت
كه صورتي در انتخابات جديد قانون از قبل.داشت بر در را هزينه كمترين و بود پذيرش
شوراي به ميتوانست او ميشد رد اجرايي هياتهاي سوي از انتخابات نامزدهاي صلاحيت
به شود رجوع) اساسي قانون در نگهبان شوراي طراحان.ببرد شكايت حق احقاق جهت نگهبان
با مجلس مصوبات تطبيق و موضوع همين شورا اين وظيفه (اساسي قانون خبرگان مذاكرات مشروع
صلاحيت رد يا و تاييد و اجرا در دخالت نه دانستهاند شرع با نبودن مغاير و اساسي قانون
و 99 اصول 98 موضوع نظارت مذكور شوراي چهارم ، مجلس انتخابات برگزاري جريان در.افراد
تمام به را است علميه حوزههاي در كمطرفدار فقهي نظريه يك كه استصوابي را اساسي قانون
است اساسي قانون اصل 62 با تعارض در تفسير اين ميرسد بهنظر.داد تعميم انتخابات مراحل
شوراي تفسير نه و ميداند قانون به منوط را انتخابشوندگان و انتخابكنندگان شرايط كه
دوره هنوز كه مجلس نمايندگان از نفر چهارم 41 مجلس در جديد نظريه اساس بر.نگهبان
شوراي توسط بودند ، كرده نام ثبت چهارم مجلس براي و بود نرسيده اتمام به آنها نمايندگي
و چهارم مجلس صلاحيتشدگان رد بين در.شدند صلاحيت رد اجرايي و نظارت هياتهاي مذكور ،
حالي در اقدام اين.داشتند وجود صاحبنام و خوشنام انقلاب ، در باسابقه افراد بعد مجالس
در استصوابي قانون و نداشت وجود مجلس مصوب قانون بودن استصوابي مورد در كه گرفت صورت
شد ، تبديل قانون به و تصويب ميدادند تشكيل محافظهكاران را آن اكثريت كه چهارم مجلس
شوراي آيا ببنيم تا _ بمانيم منتظر بايد حال ، _.كند حذف را آن دارد قصد ششم مجلس حال
خير؟ يا كرد خواهد تاييد را مجلس مصوبه بار اين نگهبان
ميبايد امور بهبود براي است كرده اثبات اجتماعي ، و علمي يافتههاي گذشته قرن چهار در
صورتي در.گردد حاصل بهتري نتيجه تا باشند يكديگر از متفاوت نظارت دستگاه و اجرا دستگاه
آن نتيجه مجري ضعف نقاط ماندن پنهان و كارها كندي شوند ، ادغام يكديگر در دو اين كه
همين استصوابي نظريه حاميان و نگهبان شوراي برابر در چالش يك و سوال يك حال ، .بود خواهد
اميد.است نگرديده ارائه مستدل و مناسب پاسخ تاكنون كه است اجرا و نظارت بودن يكي مقوله
.بدهند را حقوقدانان ساير ابهامات پاسخ نگهبان شوراي حقوقدانان كنوني فضاي در ميرود
.بود خواهد آينده ماههاي اصلاحطلبان و دولت چالشهاي مهمترين از يكي انتخابات قانون
تصويب.ميداند خود دولت آينده حلهاي راه از يكي را مذكور قانون تصويب رئيسجمهور
انتخابات قانون عدمتصويب.كرد خواهد كمك ايران در مردمسالاري تداوم به مذكور قانون
و انقلاب ايران ، كه كساني همه بنابراين ، .ميدهد تقليل انتخابات در را مردم مشاركت
در مصلحتانديشانه و دلسوزانه نگاه با بايد دارندو دوست را بوم و مرز اين يكپارچگي
.نمايند تلاش آن مختلف مراحل تصويب و مذكور لايحه از دفاع راستاي
نخواندهايم تاريخ
راهي محمد
منابع طبيعي ، ثروتهاي جغرافيا ، دارد ، وجود گوناگوني مبناهاي كشورها تقسيمبندي در ش
تقسيم دسته دو به را كشورها هم تاريخ مبناي بر بتوان شايد..و تسليحاتي توان انساني ،
دل در محكم و طولاني ريشهاي و دارند خود تاريخ در بسياري صفحات كشورها برخيكرد
چشمگير شده پذيرفته و مانده جاي بر الگوهاي و رسوم سنتها ، چيرگي و دوانيدهاند روزگار
مشكلات با كند سرزمين و و فرهنگ آن بومي را خود بخواهد بيگانهاي اگر كه گونهاي به است
مقابل در.ميروند شمار به گروه اين از ايران و چين.شد خواهد روبهرو گوناگوني
و نميگذرد چنداني زمان آنها تشكيل و تكوين از.بيبهرهاند سابقه چنان از هم كشورهايي
ايالات كشورهايي ، چنين از نمونه بهترين شايد.ندارند ديرپايي و كهن فرهنگي سنتهاي
.باشد آمريكا متحده
جواب بدان خود بايد ما از هريك و ميطلبد شايسته و خور در پاسخي كه ميآيد پيش پرسشي
چيزي يا است مثبت و پسنديده امري آيا ديرينگي از برخورداري و تاريخي قدمت داشتن.گوييم
برخوردار مردمان كه باورند اين بر گروهي.كنيم تامل اندكي پرسش اين در منفي؟ و نكوهيده
هنگام به كه دارند آگاهي و تجربه از بيشتري اندوخته واقع در ژرف ، و گسترده تاريخ از
و رويدادها برابر در ملتهايي چنين.ميآيد كارشان به كلان و خرد تصميمگيريهاي
تاريخي حوادث مرور با ميتواند كه چرا نيستند تهيدست و الذهن خالي يكسره نو پديدههاي
نيست شر و خير از واقعهاي هيچ":گفته قدما از يكي چنانكه بيابند مشابه نمونهاي گذشته ،
هر _ آگاهي اين "باشد بوده واقع بدان نزديك يا آن مثل گذشته عهد در نه و گردد سانح كه
و بكاهد جديد وضعيتهاي با رويارويي در حيرت و سردرگمي ميزان از ميتواند _ كم قدر
اين جز ديگر گروهي مقابل در.آورد فراهم چارهانديشي براي را مناسبتري زمينه
زنجير و وزنه مانند تاريخ مجموع در و رسوم سنتها ، كه باورند اين بر آنان.ميانديشند
به چالاكتر و سبكتر باشد داشته دوش بر بار كمتر هرچه انسان و ميكنند سنگيني دوش بر
.رفت خواهد پيش
حركت هنگام در ميكند زندگي فرهنگي و تاريخي درشت و ريز قطعات از انبوهي در كه انساني
نگران ناآگاهانه ، و آگاهانه تصميمگيري و عمل هنگام به.مينگرد خود سر پشت به همواره
او نميكند؟ نقض را سنتي آيا نيست؟ شده پذيرفته الگوهاي از يكي خلاف او تصميم آيا.است
را خود پيوسته بايد كه ميشود سنجيده ثابت تقريبا و شده تعيين پيش از هويتي با همواره
متهم بدعتگذاري به مبادا تا دارد بيم ناخواسته يا خواست فرد چنان.كند تنظيم آن با
چنان.گردد حواله او به بيهويتي و خودباختگي دشنام سنتشكني ، سنتستيزي ، برچسب يا گردد
ميدهد ، قرار دگرگوني و تغيير معرض در را خود كمتر جامعهاي چنان كلانتر حد در و فردي ،
ملتها گونه اين در نوگرايي و پيشرفت شتاب نتيجه در و ميپردازد بزرگ كارهاي به كمتر
.است لاكپشتي و كند
خواننده به شده مطرح ديدگاه دو به توجه با را ، پيشگفته پرسش پاسخ گفتيم چنانكه
تودهاي بيگمان.ميپردازيم ايران تاريخ پيرامون گذرا و كوتاه تاملي به و واميگذاريم
اين مردم ضمير و ذهن در و داده روي ما طولاني گذشته در شيرين و تلخ رويدادهاي از عظيم
در و ميگيريم كار به هوشمندي و آگاهي سر از گاه را امور ايناست كرده رسوب سرزمين
.نيست اينگونه هميشه اما.ميبريم بهره آنها از مقدماتي چونان خود نتيجهگيريهاي
سرچشمه فهم كه مييابد جريان زندگي در پوشيده آرام ظريف ، چنان گاه سر پشت فرهنگ و تاريخ
زيركانه ما كه است آن مستلزم ريشهها و رگ اين شناخت.مينمايد دشوار بسيار آن ، ريشه و
.بازشناسيم را خود خودآگاه و ناخودآگاه در خفته خردهها بپردازيم خود تحليل به
و گوشه برانيم؟ چگونه نشيب و پرفراز راه اين در بخوانيم؟ چگونه را ايران تاريخ ولي
را ديلتاي گفته اين اگر حتي كنيم؟ روشن چراغ كدام با را تاريك و ناشناخته كنارهاي
كه است گونهاي به اوضاع هم باز ميدهد پاسخ و ميگويد سخن ما با تاريخ كه بپذيريم
متفكران برخي برگيريم؟ را كدام صورت آن در است نقيض و ضد گاه حتي و گوناگون پاسخها
نادرست اين البته.ميدانند غربي و اسلامي ايراني ، ضلع سه از برآمده را ما امروز فرهنگ
قوي بسيار هاضمهاي با ايران مردم اينكه آن و دارد هم ادامهاي نگرش اين اما.نيست
.كند جذب و هضم خود در را فرهنگ سه اين از مجموعهاي توانستند
و سو اين از قطعاتي ظاهر در اگر كه است اين گيرد قرار توجه مورد بايد كه دقيق نكتهاي
اين:نخست كه باشيم هوش به داريم ، چشم پيش سازگار صورتي امروز و آوردهايم گرد سو آن
چنين چيز همه آغاز از سازگاري ، اين بودن واقعي فرض به دوم نباشد پنداري و وهمي سازگاري
به توجه گرو در گفته اين دقيقتر و بهتر فهم.نداشتهاند قرار هم كنار در منسجم و مرتب
شرايط كه شد نهاده پي سرزميني در آغاز در اسلام.فرهنگهاست اين از هريك رويشگاه و بستر
.پذيرفت اثراتي هم و داد بو و رنگ فرهنگ آن به هم اسلام دين.داشت را خود ويژگيهاي و
.شد جاري جهان نقاط ديگر به كه بود نهان آشكارو ستد و داد اين از پس
از دين يك ويژگيهاي تمام با داشت وجود ديني اسلام ورود از پيش ايران ، در سو ديگر از
پيرو كتاب ، خود براي دين اين.انسانشناسي و آخرتشناسي خداشناسي ، بنيادين عنصر سه جمله
با ايرانيان با مسلمان اعراب جنگ طي اقيانوس دو اين كه هنگامي.است ويژهاي آيينهاي و
شد ، حذف مغلوب ، فرهنگ و دين عناصر از برخي.يافت غلبه غالب قوم دين كردند ، برخورد هم
از يكي.دادند ادامه خود بقاي به ناخورده دست هم بعضي و دگرگوني و تغيير قدري با برخي
پديد زدني برهم چشم به كه نيست چيزي فرهنگ و دين كه است اين غفلت مورد ولي مهم نكات
و دين يك كامل غلبه از گفتن سخن پسگردد نابود و نيست يكسره حملهاي با تا باشد آمده
عنصر دو اين كه است آن واقعيت.نميرسد نظر به درست روزگار آن ايران در خاص فرهنگ
گاه نداشتهاند حضور ما فرهنگ در متعادل صورت به همواره _ اسلام و كهن ايران _ متباين
آن اثرات بيگاه و گاه كه ميدهد رخ شديدي اصطكاكهاي فرهنگ دو اين زيرين لايههاي در
.ميبينيم چشم به را
دارد ادامه
|