برزيل در نو ظهورچپ جرقههاي
استراتژيك وبندهاي زد
سابق انقلابي يك زندگي و مرگ اسرار
انتخابات از پاكستانپس و هند
برزيل در نو ظهورچپ جرقههاي
نصير رضايي غلامرضا
رويكرد در آشكاري تغيير نشانگر برزيل رياستجمهوري انتخابات در لولا پيروزي
است لاتين مردمآمريكاي
اين جمهوري رياست انتخابات ميآيد ، شمار به جهان بزرگ دموكراسي هشتمين برزيل كه آنجا از
انتخابات كه چرا برزيلي ، نفر ميليون براي 170 فقط نه و است برخوردار خاصي اهميت از كشور
آستانه در لاتين آمريكاي كشورهاي اعظم بخش و برزيل كه ميگردد برگزار زماني در برزيل
چشمانداز ديگر سوي از و دارند قرار خود خارجي بدهيهاي با رابطه در مالي فاجعهاي
.است تار و تيره جهان اقتصادي
سازد خود نصيب را آرا توانست 43درصد داسيلوا ايناتسيولولا لوئيز انتخابات ، اول دور در
نظر مورد كانديداي خوزهسرا آنكه حال ;داشت فاصله اول دور در پيروزي با درصد فقط 3 و
.كرد كسب را آرا درصد تنها 23 كاردوسو ، انريكه فرناندو برزيل ، فعلي جمهور رئيس
از بسياري مثل كشور اين است ، گذشته برزيل به دموكراسي بازگشت از كه دهه دو مدت در
تغيير نشانگر ظاهرا لولا پيروزي ;است بوده ميانه راست نيروهاي حاكميت تحت همسايگانش
.بود خواهد لاتين آمريكاي مردم رويكرد در آشكاري
بازار اصلاحات از موجي پيش ، سال در 20 لاتين آمريكاي كشورهاي بدهيهاي بحران پي در
اين با.داد را پايدار توسعه و رشد از جديدي دوره نويد و گرفت بر در را منطقه و آزاد
مشكل دچار اقتصادي لحاظ به منطقه اين كشورهاي از بسياري تاكنون سال 1997 از همه ،
سمت به دوباره لاتين آمريكاي سياست است ، شده باعث امر اين كه ميرسد نظر به.شدهاند
.شود آور روي گذشته قرن نيم دولتي مليگرايي و چپ جناح
خود كه همانطور.نيست درست برداشت اين لزوما اما باشد ، اين قضيه ظاهر فقط هم شايد
".است كرده تغيير برزيل.كردهام تغيير من":ميگويد لولا
چيست؟ لاتين آمريكاي و برزيل براي لولا پيروزي معناي بنابراين
كه منطقهاي در.بود خواهد برزيل دموكراسي براي پيروزي داسيلوا پيروزي اينكه اول نكته
انتخابات در لولا مثل فردي اينكه تصور بود ، ژنرالها سلطه زير پيش وقت چند همين تا
.ميرسيد نظر به محال شود پيروز
دوره در او تحصيلات و است برزيل شرق شمال روستايي منطقه از فقير خانواده يك فرزند لولا
سپس و بوده سائوپولو در تراشكاري كارگاه يك كارگر ابتدا او.است رسيده پايان به ابتدايي
بين برزيل نظامي ديكتاتوري تضعيف به كه را اعتصابهايي و پيوسته كارگري اتحاديههاي به
.است كرده رهبري نموده ، شاياني كمك تا 1985 سالهاي 1964
حزب يك حزب اين.است ديكتاتوري جانبي محصولات از يكي نيز لولا (PT) كارگران حزب
حزب اين.نيست باشد ، گرفته الهام هاوانا يا پكن مسكو ، از كه لاتين آمريكاي سنتي چپگراي
آزاديخواهانه عقايد با اجتماعي فعالان كارگري ، اتحاديههاي فعالان از است متشكل
راديكال دموكراسي از ماركسيسم تئوري از طرفداري جاي به و چپگرا دانشگاهيان و كاتوليكي
كلام يك در.ميكند بيداد آن در نابرابري كه ميكند دفاع جامعهاي در اجتماعي عدالت و
كه نيست بازي يك تنها لاتين آمريكاي در دموكراسي كه داد خواهد نشان لولا پيروزي
را آرا كمترين فقرا بين در لولا كه اينجاست جالب.ميشوند بهرهمند آن از ثروتمندان
.دارد
كادوسو ، انريكه فرناندو رهبري تحت اينكه يكي.است ساخته ميسر را لولا پيروزي چيز دو
.است شده نزديكتر باثبات مدرن دموكراسي يك به كشور اين برزيل ، گذشته سال هشت جمهور رئيس
دادن سامان و سر جهت در زيادي كارهاي و داد پايان گسيخته افسار تورم دهه سه به كاردوسو
چنين در.داد انجام آزاد بازار بر مبتني باز اقتصاد يك ايجاد و دولتي مالي اوضاع به
.دارند كردن خطر به ميل دهندگان راي شرايطي
اخيرا كه امري ;است كشانده سياست ميانه جناح سوي به را خود حزب لولا اينكه ديگر نكته
ميانهرو طيف در متحداني يافتن دنبال به جاري سال در داسيلوا.است گرفته بيشتري شتاب
كسب را كنگره كرسيهاي پنجم يك از كمتر او حزب اينكه به توجه با كه امري - است بوده
شود ، پيروز جمهوري رياست انتخابات در داسيلوا اگر حتي.ميرسد نظر به ضروري كرد ، خواهد
دور در او اصلي رقيب درواقع كه ميانهروها با بود خواهد ناچار كنگره در اكثريت كسب براي
.كند ائتلاف هستند ، انتخابات دوم
كشوري در تغيير خواستار كه كرده جذب خود سوي به را آرا ، دليل اين به لولا صورت ، هر در
خشونتآميز ، جنايات مالي ، فساد دام در هم هنوز كاردوسو ، چشمگير اصلاحات رغم به كه است
خوبي و پاك سابقه محلي سطح در كارگران حزب.ميزند پا و دست همهگير فقر و بيعدالتي
بلكه مغز ، خشك ايدئولوگهاي نه واقع در حزب اين موفق فرمانداران و شهرداران.دارد
براي سالم جايگزيني جمهوري رياست عرصه به حزب اين ورود.بودهاند واقعي اصلاحطلباني
.بود خواهد قدرت
يك.شد خواهد خلاصه اقتصاد مديريت به لولا جمهوري رياست شد ، گفته آنچه به توجه با
اصلاحات متاسفانه.برد خواهد ارث به را دشواري ميراث آينده دولت كه است اين بزرگ نگراني
برزيل كه ميرسيد نظر به چنين پيش ماه همين 18.نرفتند پيش كافي سرعت و شدت با كاردوسو
فرار و جهاني اقتصاد ركود.شد شروع مشكلات سپساست پايدار رشد يك به رسيدن آستانه در
ارزش زد ، دامن را عمومي مالي هراس يك آرژانتين ، مالي فروپاشي نتيجه در سرمايهگذاران
.رفت بالا بهره نرخهاي و يافت كاهش برزيل پول
.گرفت خواهد پيش در را سياستهايي چه پيروزي صورت در داسيلوا كه است اين دوم نگراني
تغيير هم واقعا اگر حتينباشد ترديد محل كه است آن از جوانتر او اقتصادي جهت تغيير
.شود اشتباهاتي بروز باعث ميتواند بيتجربگي هم باز باشد ، داده رويه
دموكراسي و رفاه سوي به را كشور اين ميتواند برزيل در موفق چپ دولت يك همه اين با
كه بود اين كاردوسو روياي.شوند گرفته ناديده كاردوسو دستاوردهاي نبايد اما.كند هدايت
كشوري از دموكراسي سوي به بازگشت از پس كه كشوري ;بگيرد پيش در را اسپانيا الگوي برزيل
اكنون شايد است ، رفته راه نيمه تا تنها برزيل.شد تبديل ثروتمند و مدرن كشوري به فقير
دولت يك دهه 1980 در نيز اسپانيا در آنكه طرفه.كند تكميل را وظيفه اين داسيلوا
.ساخت هموار رشد براي را راه اقتصادي اصلاحات با كه بود سوسياليست
استراتژيك وبندهاي زد
سادات رضا
ميربايند را جوان ازمردان ي تعداد و كرده حمله چچن روستاهاي به روسشبها سربازان
ميدهند اطلاع را كشتهشدگان جمعي گور محل كلان رشوههاي دريافت با مدتي از بعد
ميدانستند قفقاز در جنگ درآمد پيش را آن بسياري كه تفليس و مسكو جنگلفظي گذشته هفته
ادوارد روسيه ، و گرجستان جمهوري روسايشد خاموش بود برآورده سر ناگهاني كه طور همان
ولاديمير و بود عهدهدار را شوروي جماهير اتحاد خارجه امور وزارت زماني كه نادزه شوارد
مشاجرات معماگونه توقف زمينهساز ديدار اين كردند ، ديدار يكديگر با اكتبر ششم پوتين ،
در.آورد خواهد دوام زيادي مدت كنوني آرامش داشت اطمينان نميتوان كه چند هر شد طرفين
"عطف نقطه" از و گرفتند قرار دوربينها برابر در لبخندزنان كشور دو رهبران ديدار اين پي
در تنش مورد آخرين اين ميرسد نظر به بعيد كه چند هر گفتند سخن همسايه كشور دو روابط
.باشد طرف دو روابط
نادزه ادواردشوارد
دارد ادعا روسيه كه آنجا بود ، گرجستان شرق در گورج پانكيسي سر بر اختلاف هم بار اين
روسيه منافع عليه خود حملات هدايت و آموزشي پايگاههاي تاسيس به نسبت چچني شورشيان
همه مرگ كه آن كردن ساقط و روسي توپدار هليكوپتر يك به چچنيها حمله با.ميكنند اقدام
در نظامي مداخله به را گرجستان اظهاراتي در پوتين داشت پي در را روسي هليكوپتر خدمه
همان گنجاند ، خود از دفاع قالب در را آن تهديد اين توجيه براي و كرد تهديد پانكيسي
اين از پيش گرجيها.بود كرده توجيه را افغانستان به حمله آن به تمسك با بوش كه ادعايي
بودند كرده متهم پانكيسي در مخفيانه و محدود نظامي عمليات انجام به را روسها دفعات به
گرجستان.كرد سردرگمي و تحير دچار را تفليس كشور ، اين در گسترده مداخله به تهديد اما
آموزشهاي تحت اخير ماههاي طي كه را گرجستان ارتش ويژه واحدهاي پوتين تهديد پي در
حدود كه پانكيسي دره به بودند متحده ايالات ارتش ويژه نيروهاي تروريسم با مبارزه مربيان
كه وسيع ناحيه اين در تجسس هفته يك حدود از پس و داشت گسيل دارد فاصله تفليس با ساعت دو
عناصر از اثري پانكيسي در داشتند اعلام تفليس مقامات است انبوه جنگلهاي از پوشيده
.است نشده ديده نامطلوب
با تنها دارد مسكو و تفليس روابط بر پانكيسي به آنان شد و آمد كه تاثيري و چچن شورشيان
در نيوزويك.است درك قابل ميشود ، داشته روا چچنيها ، بر كه خشونتي از تصويري ترسيم
سرزمينهاي و چچن در روزمره و معمول طور به كه حوادثي از مقالهاي در خود اخير شماره
مردم كه است داستاني اين":ميكشد تصوير به را ميپيوندد وقوع به كوچك ايالت اين مجاور
يونيفورمهاي به ملبس ماسكدار روس سربازان شب دل درميشناسند را آن خوبي به چچن
وحشيانه جستوجويي در و درآوردند خود محاصره به را كراسنوستپوسكي دهكده شده استتار
بازداشت را ساله تا 44 مرد 32 چند سپسآمدند بر احتمالي فراري شورشيان بازداشت درصدد
خود با را آنها پرسنلبر زرهي خودروهاي با و زدند بند چشم آنان به.بردند خود با و كرده
اهالي كه خود پاي با نه اما بازگشتند دهكده اين به بعد ماه چهار شده مفقود افراد.بردند
محل مورد در اطلاعاتي آنها.يافتند اينگوشيا مرز در جمعي گوري در را آنها اجساد دهكده
.كردند كسب بودند ، رسانده قتل به را شده مفقود افراد كه سربازاني از آنها تدفين
بازداشتيها تدفين محل افشاي براي سربازان و آمد دست به هنگفت هزينهاي با كه اطلاعاتي
".كردند درخواست سنگيني مبالغ
چه هر بيرحمي و شقاوت با روسي سربازان كه است موردي صدها از يكي تنها مورد اين
هيچگاه كه اقداماتي ميدهند ، قرار خود حمله هدف را چچن مسلماننشين دهكدههاي تمامتر
حوادث اين روي به را خود چشمان ميدهند ترجيح غربيها كه چرا نميرسد جهانيان گوش به
همه اما است رسيده پايان به چچن ساله سه جنگ داشت اعلام قبل مدتها پوتين.ببندند
شده موجب روسي نيروهاي خشونت و سركوبگري.نيست چنين واقع در ميدانند غربي مقامات
.دهند ترتيب روسها عليه تلافيجويانه حملاتي آنان و شود تشديد چچنيها مقاومت و سرسختي
.نيست آن بر پاياني ظاهرا كه شده سيكلي و دور طرفوارد دو خشونتهاي
را خود افغانستان جنگ از پس آمريكا كه اكنون ميكند تاكيد خود اخير شماره در نيوزويك
و واشنگتن است ممكن كه چيزي آخرين ميكند آماده عراق به همهجانبه تهاجمي براي
بين بحران شكلگيري و چچن در مخاصمه گرفتن بالا باشند خواهاناش اروپايي پايتختهاي
اقدامات از روسيه سكوت برابر در نيست حاضر كرده تصريح چند هر بوش":مسكواست و تفليس
با برخوردش نحوه خاطر به مسكو كه است مشهود نيز نكته اين اما بپوشد چشم چچن در مسكو
".نميگيرد قرار مواخذه مورد هيچگاه چچنيها
روابط به پرداختن اما است اهميت حائز نكتهاي خود شد تند ناگاه به مسكو لحن چرا اينكه
براي مشكلي پانكيسي كه ندارد وجود شكي.است ناممكن چچن بر حاكم شرايط لحاظ بدون طرف دو
توسط چچنيها عام قتل دور دومين شكلگيري از پس و سال 2000 در.است مسكو و تفليس
پانكيسي به و گذشته مرزي كوهستانهاي از شورشيان سپس و جنگي آوارگان ابتدا روسي نيروهاي
پيآمد از يافته سازمان جنايات و مخدر مواد و كالا قاچاق شورشيان ، ورود با.بردند هجوم
گزارشات حتي و نبودند چچنيها اقدامات اين كردن متوقف به قادر گرجستان پليس و ارتش كه
غربي ديپلماتهاي.است شده گزارش نيز منطقه اين در القاعده حضور مورد در نشدهاي تاييد
تجاوز نفر صد چند از هيچگاه پانكيسي در چچني شورشيان تعداد دارند اعتقاد تفليس مقيم
.نميكند
كه است فراغي و امنيت از فراتر هستند پانكيسي در حضور به علاقهمند چرا چچنيها اينكه
حضور دارند ادعا گرجي مقامات برخي.مييابند دست بدان ناحيه اين در اختفا با آنان
شايد يا ميكند تباني چچني گروههاي برخي با روسيه و نيست بيش بهانهاي چچني رزمندگان
اين در شورشيان حضور دامنه و كنند عزيمت پانكيسي به ناخواسته ميكند وادار را آنها هم
اخلال ايجاد و منطقه اين درآوردن نفوذ تحت خواهان روسها كه چرا ميشود بزرگنمايي ناحيه
.ميگذرد پانكيسي از كه هستند جيهان - باكو لوله خط ساخت اجرايي روند در
اوايل.است كشور اين در بيثباتي اشاعه روسها هدف كه باورند اين بر گرجيها از بسياري
از كه گرجستان خودمختار جمهوري آبخازيا ، ساكنان به است حاضر داشت اعلام مسكو جاري سال
.بدهد روسي پاسپورت نميبرد فرمان تفليس
وجد به مسكو پيشنهاد از آنچنان دارد جمعيت نفر هزار كه 220 گرجستان خودمختار استان اين
.كردند علاقه ابراز روسي پاسپورتهاي دريافت براي منطقه اين ساكنان دوسوم حدود كه آمد
.شد تفليس - مسكو بين تنشها تشديد براي محركهاي و برانگيخت را تفليس خشم شرايط اين
ادوارد براي گرجستان امور در مداخله و پانكيسي در چچني شورشيان سركوب بر مسكو پافشاري
سقوط و حكومتي دستگاههاي فزاينده فساد دليل به كه او.است بوده سودمند هم شواردنادزه
در كه يافته تنزل آنچنان محبوبيتاش گاه و بوده مواجه بسياري مشكلات با كشور اين اقتصاد
ايجاد براي مناسب فرصتي را مسكو فشارهاي است رسيده رقمي يك درصدهايي به نظرسنجيها
ديدار از پس كه نيست بيدليل.است خوديافته موقعيت تحكيم و كشور اين در انسجام و اتحاد
.گفت سخن تفليس - مسكو روابط عطف نقطه از لبخندزنان شواردنادزه طرف ، دو پيش هفته دو
سابق انقلابي يك زندگي و مرگ اسرار
ابونضال دوستان از يكي روايت به
افرادي به متعلق دنيا اين اگر ويژه به.نيست آساني كار "اسرارآميز دنياي" يك به ورود
درست كنند ، عوض و دهند تغيير لحظه هر را تصويرشان و نام و هويت كردهاند عادت كه باشد
رهبران از يكي به موضوع اين وقتي.ميپوشند تازهاي لباس صبح روز هر عادي مردم آنكه مثل
با كه ارتباطي پي در "المجل"ميشود دشوارتر بسيار برميگردد او شخص و ابونضال گروه
توانست ابونضال مرگ از پس و اخيرا كرد ، برقرار ابونضال گروه برجسته اعضاي از يكي
خلاصهاي.سازد برملا را او زندگي و مرگ اسرار از بخشي و داده ترتيب او با را گفتوگويي
به "انقلابي شوراي فتح ، " كادر اعضاي از يكي "عوض خالد" با را هفتهنامه اين گفتوگوي از
:ميخوانيد ابونضال رهبري
***
بگوييد؟ ابونضال رهبري به "انقلابي شوراي فتح ، " جنبش كار روند از و معرفي را خودتان *
در سازمان اين عضو عنوان به سالها و هستم "انقلابي شوراي فتح ، " كادر جزو "عوض خالد" من
بود لازم ميكردم ، كار اطلاعرساني عرصه در چون و داشتم فعاليت ليبي و الجزاير سوريه ،
.باشم پاسخگو بتوانم تا باشم داشته اطلاع سازمان داخل مسايل و اسرار از بسياري از
كميته" داراي و بود شده گرفته "فتح" جنبش همان از اصل در ابونضال تشكل سازماني ساختار
در كه اختلافاتي از پس امابود "كل دبير" يا "سازمان رئيس" ،"انقلاب شوراي" ،"مركزي
ابونضال افتاد ، اتفاق شم نام به ديگري فرد و علوش ناجي و ابونضال بين هفتاد دهه پايان
حوزهاي هر پس آن از.كرد معرفي "مركزي كميته دبير" را خودش و ريخت هم به را ساختار اين
.بود تشريفاتي القاب بيشتر كه داشت وجود مساعد يا معاون يا نايب او كنار در و دبير يك
محسوب سازمان فرد دومين واقع در و ابونضال نايب "مصطفيمراد _ ابونزار" چارچوب اين در
.بودم او كنار در آنجا هم من و داشت برعهده را الجزاير در سازمان مسئوليت مدتي وي.ميشد
داشت؟ اهميتي چه ابونضال گروه براي الجزاير*
.داشت استراتژيك اهميتي ما گروه براي الجزاير اما بود ليبي در مركزي رهبري كه است درست
به ديگر طرف از و بود نزديك ابونضال به كه _ گروه دوم مرد _ ابونزار حضور خاطر به يكي
ويزا آساني به آنجا در ميشد و بود اروپا سوي به آسان عزيمت نقطه يك الجزاير اينكه خاطر
داشتي را آنجا پاسپورت يا الجزايري ويزاي و ميشدي وارد فرودگاهي هر به تو.كرد تهيه
.نميشد مظنون تو به كسي
جاي در فرماندهي مقرهاي از خارج آيا بود ليبي و سوريه در سپس و عراق در ابتدا ابونضال*
داشت؟ حضور هم ديگري
شركت يك در و بود لهستان در مخفيانه طور به تا 1986 شد خارج عراق از كه سال 1983 از
وسيله به و داشت سازمان با مستمري ارتباط البته.ميكرد فعاليت آنجا پايتخت در بازرگاني
.داشت نظارت سازمان بزرگ و كوچك فعاليتهاي تمام بر ميكرد دريافت كه مفصلي گزارشهاي
لهستانيها امانشود كشف هويتش تا ميكرد استفاده "ابومحمد دكتر" مستعار اسم از او
رفيق به":گفت او به لهستان امنيتي مقام يك ديدارها ، از يكي در و كرده كشف را او هويت
ترك را لهستان فورا گرفت تصميم ابونضال كه بود موقع همان در !"ميگوييم خوشامد ابونضال
.كند
كرديد؟ ملاقات حضوري كجا در را ابونضال بار اولين شما*
حضور سازمان اعضاي از گروهي جمع در كه بود الجزاير در سال 1987 او با من ديدار اولين
اوت 1988 ماه در.بود ليبي در ما مهمتر ديدار اما.گرفت صورت گفتوگوهايي و كرد پيدا
در خاص آموزشي دوره يك براي تا شد ارسال شاخهها همه به مركزي رهبري سوي از تلگرامي
ديدار دومين.شدم منتقل ليبي به من دوره اين طي.يابند حضور ليبي "العلي ناجي" اردوگاه
.بود آنجا در ما
بود؟ آدمي چگونه ابونضال شخصا*
ظاهر دركند مخفي بود كه نوع هر از را خود احساسات ميتوانست.داشت پولادين ارادهاي
ترسي هيچ كه ميرسيد عادي كاملا فرد يك نظرت به ميديدي را او وقتي بود عادي انسان يك
دارد را برتر قدرت نبود مطمئن تا كه بود اين او ويژگيهاي از.برنميانگيخت آدم در را
برابر در است حاضر كه ميرسيد نظر به و بود آرام بسيار انساني.نميكرد اتخاذ را تصميمي
كجا او نميدانست هيچوقت همسرش.نميكرد اعتماد كسي به هرگز اما.بيايد كوتاه چيزي هر
مگر نميكرد ديدار كسي با هرگز.ميكند چه بداند خودش فقط داشت دوست.ميآيد و ميرود
شبيه و خوشپوش بودند جواناني او باديگاردهايداشت همراه به را پاسدارانش اينكه
.ميكردند حمل مخصوص كيفهاي در را خود اسلحههاي پيوسته كه هنرپيشهها
رعب حالتي تا آورد پديد خود اطراف در را استثنايي و خاص فضايي كه بود علاقهمند بسيار
خوبي بوي كه ميكرد استفاده خاصي سيگار از كشيدن ، سيگار در حتي.كند ايجاد را وحشت و
روشن شمع آنها جاي به و ميكرد خاموش را چراغها بكشد ، سيگار ميخواست وقتي.داشت
مكانهاي در معمولا و داشت زيادي وسواس خوراكيها مورد در.ميخورد قهوه و مينمود
.ميشود آماده مشتري چشم جلوي چون ميخورد ، ساندويچ شده ، آماده پيش از غذاي جاي به عمومي
تصويري رغم به.ميداد تغيير را خود چهره سرعت به.بماند باقي ناشناس ميكرد سعي هميشه
"ابوموت" چون القابي از اما ميكرد معرفي خونريز و خشن شخصي را او و داشت وجود او از كه
از كه صبح بايد رفقايش از هركدام كه بود اين او انضباطي اصول از.داشت تنفر غيره يا
فردي ، نظر از.ميدادند انجام را منزل روب و رفت و نظافت خودشان برميخاستند ، خواب
و روحي بحرانهاي رو اين از و كشيده زيادي مصيبت و رنج كودكي در.بود خجالتي بسيار
دوره از بيشتر تا او مثال براي.يابد خلاصي آنها از نميتوانست كه داشت متعددي رواني
همچنين.بگويند "دكتر" او به كه داشت دوست بسيار همين براي و بود نكرده تحصيل ابتدايي
.ميكرد تحميل خود بر را سخت آموزشي برنامه يك
المجل:منبع
دارد ادامه
انتخابات از پاكستانپس و هند
اصلي چالش گذاشتهاند ، سر پشت را خود انتخابات آسيا جنوب هستهاي همسايه دو كه اكنون
آراي شمارش كه زماني اكتبر ، يازدهم روز.است كشور دو بين آينده روابط به دادن شكل
شگفتزده بنيادگرا احزاب حيرتآور راي از را همگان و شد شروع پاكستان سراسري انتخابات
آورده دست به پيروزي كشمير شده تقسيم بخش در نظرسنجي يك در كه كرد ادعا نيز هند ساخت ،
كه است ديرينه دشمن دو بين آشتي امكان سوي به بزرگ گامي انتخابات دو هر نتايج.است
گفتني.رفتند پيش ديگر جنگي آستانه تا نيز اخيرا و جنگيدهاند يكديگر با بار سه تاكنون
.است بوده كشمير سر بر جنگها از مورد دو كه است
را ديپلماتيك گسترده تلاشهاي جهان ، مخاصمات خطرناكترين از يكي براي راهحلي يافتن
اميدواريم انتخابات ، گذاشتن سر پشت با":گفت آمريكا خارجه وزير پاول ، كالين.ميطلبد
به راهي يافتن براي ديگر بار و دهيم دست به درستي ارزيابي خود كنوني موقعيت از بتوانيم
".بپردازيم مذاكره به طرف دو با آشتي ، سوي
نوعي خود حكومت براي انتخابات نتايج از ميكنند تلاش دو هر پاكستان و هند رهبران
دست به را قدرت سال 1999 در نظامي كودتاي يك با مشرف ، پرويز ژنرال.بتراشند مشروعيت
در سعي خود با همراه ملي مجمع يك ايجاد منظور به كه است شده متهم گسترده سطحي در و گرفت
تحت بخش كشمير ، و جامو ايالتي مجمع انتخابات حال عين در.است داشته انتخابات در تقلب
هند براي همواره دارند ، را اكثريت آن در مسلمانان كه كشور اين ايالت تنها و هند حاكميت
.است بوده منطقه اين بر حاكميتش اعمال تقويت جهت مستمسكي
در.بود ضدآمريكايي اسلامگراي احزاب از گروهي بالاي آراي انتخابات ، شگفتي پاكستان در
.بود دشوار امري بنيادگرايان ، براي انتخابات طريق از پارلمان كرسيهاي به دستيابي گذشته
از حمايت است ، ايستاده آمريكا كنار در تروريسم عليه جنگ در مشرف ژنرال كه زماني از اما
.است يافته ملاحظهاي قابل افزايش مذهبي احزاب
رهبري به پاكستان مردم حزب آن در كه شد خواهد منجر پارلماني به احتمالا نهايي نتايج
از كه قائد ، - ليگ مسلم يافته تاسيس تازه حزب و تبعيدي و سابق نخستوزير بوتو ، بينظير
به قادر شديد ، اختلافات دليل به البته و داشت خواهند اكثريت ميكند ، حمايت مشرف ژنرال
.بود نخواهد مهم قوانين تصويب و تصميمگيري
.ميشود شامل نيز را استاني پارلمانهاي پاكستان سراسري انتخابات كه نماند ناگفته
از برخي كه داد وعده انتخابات برگزاري از پيش خود سراسري سخنراني در مشرف ژنرال
محوري ، قدرتهاي اما كرد ، خواهد تفويض جديد نخستوزير يك به را خود اجتماعي مسئوليتهاي
به را او منتقدان آنكه با.داشت خواهد نگه خود دست در را پارلمان ، انحلال اختيار نظير
گسترده فساد به توجه با كه ميدارد اظهار وي ميسازند ، متهم خود دست در قدرت تمامي حفظ
تدريجي صورت به تنها مسئوليتها انتقال امكان سابق ، غيرنظامي دولتهاي مديريت سوء و
.است ميسر
تهديد را رايدهندگان و ترور را كانديداها هندوستان ضد جنگجويان آنكه با حتي كشمير ، در
اين مستقل ناظرانبود درصد توجه 44 قابل رقم انتخابات در شركتكنندگان تعداد كردند ،
انتخابات اين نتايج.كردند ارزيابي اخير قرن ربع در انتخابات منصفانهترين را انتخابات
در سياسي قدرت اصلي سلسله رهبري به ملي كنفرانس.زد خواهد هم بر را سياسي قدرت تركيب
عبدالله ، فاروق اكتبر ، يازدهم روز.داد دست از را قدرت عبدالله ، خانواده يعني كشمير ،
جامو هندونشين منطقه در عمدتا هند ، اصلي كنگره ، اپوزيسيون حزب از برندگان.داد استعفا
دره مسلماننشين بخش در كه بودند خلق دموكراتيك حزب از و ;آوردند دست به را بيشتري آراي
.دهند تشكيل ائتلافي دولت يك حزب دو اين كه ميرود احتمالميكنند فعاليت كشمير
غيرمحبوب حزب يك تا است داشته اعتبار قدر آن كه انتخاباتي برگزاري براي ميتواند هند
انتخابات نتايج كه نيست معلوم هنوز اما.بگويد تبريك خود به براند ، بيرون صحنه از را
تصميمات با دهلي در مركزي دولت اكنون.نزند دامن كشمير مسلمانان بين در را نارضايتي
حمايت تحت خشونتهاي از جداي را ، انتخابات اين مركزي دولت آيا.روبهروست دشواري
چيزي همان اين است؟ هندوستان از طبيعي بخشي كشمير كه دانست خواهد اين بر دليلي پاكستان ،
اينكه يا.هستند آن خواستار جاناتا بهاراتيا حاكم حزب در تندرو مليگرايان كه است
كند چنين اگر و كرد؟ خواهد آغاز كشمير به بيشتر خودمختاري اعطاي براي را جدي مذاكراتي
اين مردم نظر واقع در انتخابات نتيجه شايد داد؟ خواهد انجام را مذاكرات اين كسي چه با
تعدادي حداقل شركتدادن خواستار خلق دموكراتيك حزب اما ;دهد نشان مورد اين در را ايالت
.شد خواهد حريت كنفرانس اعضاي از
.بودند كرده بايكوت را اخير انتخابات كه است جداييطلبي احزاب از متشكل گروه اين
كرسيهايي حريت ميانهروي احزاب از يكي با مرتبط كانديداهاي از تعدادي كه نماند ناگفته
شنيده ايالت اين پارلمان در نيز كشمير استقلال طرفدار آراي بنابراين و آوردهاند دست به
.شد خواهد
خود همسايه هند ، .كرد خواهد برخورد پاكستان با چگونه هند كه ميآيد پيش مسئله اين سپس
آزمايش از ترتيب ، بدين و است كرده ايجاد اختلال كشمير انتخابات در كه ميسازد متهم را
نخستوزير واجپايي ، بيهاري آتال.است نيامده بيرون سربلند گفتوگوها سرگيري از براي خود
گرفته سخره به "گذاشته تاج خود سر بر خود كه پادشاهي" لقب دادن در را مشرف ژنرال هند ،
از قبل درست.يابد كاهش تنشها كه بود اميدوار ميتوان حالت بهترين در احتمالا.است
آزمايشي پرتاب با نيز هند و كرد آزمايش را خود قارهپيماي موشك دو پاكستان انتخابات ،
و معمولي امري را آزمايشها اين كشور دو هر.داد پاسخ برد ، كوتاه ضدهوايي موشكهاي
درگيري صورت در فاجعه عمق دادن نشان منظور كه بود مشخص چند هر كردند ، ادعا روزمره
و هندي سربازان از نفر ميليون يك اينكه به توجه با.بود كشور دو اين بين جنگ دوباره
.نيست منتفي هرگز تهديد اين گرفتهاند ، سنگر كشمير غيررسمي مرزهاي در پاكستاني
اكونوميست:منبع
|