تفكر در اغتشاش زبان در اغتشاش
10_ غرب در شرق
فلسفي معنيشناسي و صفوي كورش
تفكر در اغتشاش زبان در اغتشاش
1_ موقن يدالله با گفتوگو
علوم دانشكده در سال دو مدت به.آمد دنيا به اصفهان در سال 1327 در موقن يدالله
از و رفت انگلستان به و كرد تحصيل ترك اما پرداخت ، فيزيك تحصيل به اصفهان دانشگاه
(Leads) ليدز دانشگاه به آن از پسگرفت ليسانس نظري فيزيك رشتهي در (Hull) هال دانشگاه
گروه در ايران به بازگشت با.گرفت ليسانس فوق علم فلسفه و تاريخ رشته در و رفت
به هم او استخدام فرهنگي انقلاب با همزمان اما شد ، تدريس مشغول اصفهان دانشگاه فلسفه
بحثهايي منشا اغلب ماركسيسم و ماركس درباره موقن خاص ديدگاههاي.درآمد تعليق حالت
كاسيرر ، ارنست روشنگري ، فلسفه:است قرار بدين او شده منتشر آثار برخي فهرست.است بوده
زبان ، ;هرمس ، 1377 انتشارات كاسيرر ، ارنست دولت ، اسطوره;نيلوفر ، 1370 انتشارات
صورتهاي فلسفه" دوم جلد) اسطورهاي انديشهي ;هرمس ، 1378 انتشارات فرهنگ ، و انديشه
در ذهني كاركردهاي" كتاب ترجمه موقنهرمس ، 1378 انتشارات كاسيرر ، ارنست ،"سمبليك
براي اينگفتوگو.دارد انجام دست در را (برول - لوي لوسين) "مانده واپس جامعههاي
منتشر تاخير ماهي هفت با اينك و گرفته انجام "ماه همشهري" شماره سيزدهمين در انتشار
.ميشود
يوسفي حامد
ميكند بررسي كه موضوعهايي دامنه خاطر همين استبه فرهنگ فيلسوف و مورخ كاسيرر
ميداند سمبلساز جانور را انسان او است وسيع خيلي
جايگاه.بودهايد زبان فارسي خوانندگان به كاسيرر ارنست معرفي پيشگام شما ;موقن آقاي *
است؟ چگونه معاصر انديشه در كاسيرر
.نشده شناخته شايد و بايد كه چنان آن قدرش هنوز كه است متفكري كاسيرر ارنست من بهنظر
كه را تاثيري فلسفهاش اما دانستهاند ، هگل و كانت همتراز را او محققان بعضي گرچه
ميشود وضع اين براي چندي دلايل البته.نگذاشته جاي بر داشته ، فلسفي تفكر بر كانت مثلا
زبانشناسي ، مثل برميگيرد ، در را علمي رشته چندين كاسيرر فلسفه كه اين يكي.برشمرد
يا فيلسوف كمتر فوقتخصص عصر در امروزه كه ;علم و هنر دينشناسي ، اسطورهشناسي ،
برميگردد احتمالا ديگر دليل.باشد داشته احاطه علمي رشته چندين به ميتواند دانشمندي
و اروپا اجتماعي سامان نابه اوضاع بهخاطر جنگ ، از پس.دوم جهاني جنگ از بعد وضعيت به
ماركسيسم مثل ايدئولوژيهايي و اگزيستانسياليسم مثل غيرعقلاني فلسفههاي رواني ، فشارهاي
كه باشد اين ديگر دليل شايد.علمي و عقلاني فلسفههاي تا گرفتند قرار توجه مورد بيشتر
او آثار ميتوانند حرفهاي مورخان و فيلسوفان فقط و است دشوار نسبت به كاسيرر آثار درك
;است رسا و شيوا خيلي كاسيرر نثر البته.كنند درك را مطالب پيچيدگيهاي و بخوانند را
مطرح كه مباحثي و مطالب اما ندارد ، كلامي پيچيدگي آثارش هايدگر و هگل برعكس كاسيرر
.فهماند دشوار ميكند
اين البته.آكادميكاند او آثار همه.ننوشت فهم عامه آثار راسل برتراند برخلاف كاسيرر
توجه اخير دهه دو يكي در و درآمده به فراموشي بوته از كمكم كاسيرر كه بگويم هم را
.شدهاند چاپ تجديد كتاب صورت به و شدهاند جمعآوري مقالاتش.شده او آثار به بيشتري
منتشر دستنوشتههاي است قرار حتي ;شده چاپ و كردهاند ويرايش را او دستنوشتههاي بعضي
مورخان و فيلسوفان بر كاسيرر اين ، از غير.برسند چاپ به مجلد بيست در هم نشدهاش
خاورشناسان راهنماي اش"اسطورهاي انديشه" كتاب.گذاشته توجهي قابل تاثيرهاي هم حرفهاي
هم اواخر اين.قديم اسرائيليان و بابليان و مصريان انديشه فهم براي شد برجستهاي
بهنظرم.شدهاند نوشته انديشههايش و كاسيرر درباره مختلف زبانهاي به زيادي كتابهاي
يا.است هجدهم قرن انديشه زمينه در اثر سيستماتيكترين و مهمترين "روشنگري فلسفه" كتاب
.است رنسانس فلسفه خصوص در كتابها بهترين از "رنسانس فلسفه در كيهان و فرد" كتاب
مثل بزرگي روانشناس يا پيترگي ، مثل برجستهاي مورخ به بايد هم كاسيرر تاثيرات درباره
كه هم ميرچاالياده مثل برجستهاي اسطورهشناس بر كاسيرر تاثير.كرد اشاره پياژه ژان
تاثير كاسيرر از هم مدرنيسم پست سردمداران ديگر و دريدا ژاك و فوكو ميشل.است مشهود
و كنند احيا را اسطورهاي آگاهي ميخواهند مدرنيستها پست كه تفاوت اين با ;پذيرفتهاند
آنها عكس بر اما.كنند كرنش برابرش در و بدانند برتر علمي آگاهي از و ببخشند تفوق را آن
خلاف بر كاسيررميداند رياضي فيزيك بهويژه علم ، را بشر خرد دستاورد بزرگترين كاسيرر
را غيرعقلاني امر آنها مثل و نميكند تحقير را عقل و علم مدرنيستها پست يا و هايدگر
.ميكند بررسي و ميسنجد عقلي معيارهاي با هم را عقلاني امر عكس ، بر.نميپرستد
با را دين ميخواست او."عقل فقط محدوده در دين" نام به نوشت كتابي كانت كه ميدانيد
.بگذارد كنار ميگيرد قرار عقل محدوده از بيرون دين در كه را هرچه و بسنجد خرد ابزارهاي
.شد او دردسر باعث و كرد پا به زيادي صداي و سر داشت كه محدوديتهايي بهرغم كانت كتاب
" نظري خرد نقد" يعني مهماش ، اثر سه پايه به علمي - فلسفي ارزش لحاظ از كتابش اين البته
ميخواست او كه را كاري من بهنظر اما.نميرسد "داوري قوه نقد" و "عملي خرد نقد" ،
فلسفه" دوم جلد) "اسطورهاي انديشه" نوشتن با كاسيرر نداشت ، را توانش و دهد انجام
را غيرعقلاني امر و اسطوره كتاب اين در كاسيرر.رساند انجام به ("سمبليك صورتهاي
واقع در.ميكند بررسي عقلي ابزارهاي با را آنها و ميدهد قرار عقل محدوده در و ميآورد
.است سترگي بسيار دستاورد من نظر به اين و نميداند كار اين انجام از ناتوان را عقل
ممكن اگركردهايد ترجمه را "سمبليك فرمهاي فلسفه" مجموعه از دوم جلد همين فقط شما *
.بدهيد توضيحاتي هم آن نشده ترجمه جلدهاي و مجموعه اين كلي انديشههاي درباره است
خيلي ميكند بررسي كه موضوعهايي دامنه خاطر همين به.است فرهنگ فيلسوف و مورخ كاسيرر
جهان ، درك براي انسان او اعتقاد به.ميداند سمبلساز جانور را انسان او.است وسيع
زبان ، .ميشوند حائل واقعيت و او بين سمبليك جهانهاي اين كه ميآفريند سمبليك جهانهاي
هم سمبليك جهانهاي اين ساخت اما.هستند سمبليكي جهانهاي چنين علم و هنر دين ، اسطوره ،
اول را "سمبليك صورتهاي فلسفه" دوم جلد بنده.تفاوتهايي هم دارد ، هم با شباهتهايي
و مقابله علمي انديشه ساختار با اسطورهاي انديشه ساختار مجلد اين در چون كردم ترجمه
مرحوم بازرگان ، مرحوم آثار كه ميدهد نشان مثلا مجلد ، اين دقيق مطالعه.ميشود مقايسه
تفكر ساختار از درستي درك نه مرحومان اين.علمياند ارزش فاقد احمد آل جلال يا و شريعتي
و مبحث خلط جز آثارشان واقع در ; علمي انديشه ساختار از درستي درك نه و داشتهاند ديني
به است بوده پاسخي واقع در جلد اين ترجمه هم من براي.نيست ديگري چيز فكري آشفتگي
فيزيك در تحصيلاتي هم بنده خود اگر كه بگويم بايد البته ايران روشنفكري آشفتهانديشي
همين براي.كنم ترجمه بخواهم كه رسد چه تا كنم ، درك را كتاب مباحث نميتوانستم نداشتم ،
باشد داشته مطالعاتي ديني و اسطورهاي علمي ، مباحث در بايد هم كتاب خواننده ميكنم فكر
فلسفه" مجموعه جلدهاي مباحث.شما سوال سر برگرديم اما.كند دنبال را بحث بتواند تا
دوم جلد دارد ، اختصاص زبان فلسفه به مباحثش يكم جلد.همديگرند از مستقل "سمبليك فرمهاي
را دوم جلد مباحث خوانندهاي اگر همين براي.علم فلسفه به سوم جلد و دين و اسطوره به
اين البته.ندارد اختيار در را نخست جلد ترجمه كه است دليل اين به شايد نكند ، درك راحت
به پاسخ در و هستند ، هم از جداي و مستقل موضوع ، لحاظ از فلسفيشان وحدت رغم به مجلدات
با ميكنم فكر نكردم ، ترجمه ابتدا را يكم جلد چرا ميگيرند ايراد كه خوانندگان بعضي
يكم جلد ترجمه كه بگويم هم را اين.كنم قانع را آنها باشم توانسته دادم كه توضيحاتي
فارسي زبان در.است زبانشناختي مباحث با مترجم آشنايي مستلزم "سمبليك فرمهاي فلسفه"
;ندارد وجود زبانشناختي مباحث براي افتادهاي جا و دقيق اصطلاحات حاضر حال در كه ، هم
مطالبش حجم هم ، سوم جلد مورد در.ميگيرد بيشتري وقت يكم جلد ترجمه خاطر همين به
و اول جلد ترجمه از بيشتر زماني ترجمهاش طبعا كه است ، ديگر جلدهاي برابر دو تقريبا
فيزيك ، رياضيات ، فلسفه مثلا ;دارد اختصاص علم فلسفه به سوم جلد بهعلاوه.ميگيرد دوم
فني و تخصصي اصطلاحات با و علوم اين همه با آشنايي كه پزشكي و روانشناسي زيستشناسي ،
ولي اول ، نمود آسان عشق" كه ميبينيم.است دقيق فلسفي - علمي تربيت داشتن مستلزم آنها
بيهيچ را تخصصي آثار ميخواهد كه زباني فارسي خواننده شرايط ، اين با !"مشكلها افتاد
"سمبليك فرمهاي فلسفه" چهارم جلد مورد در.است نشدني اين خب بفهمد ، و بخواند فكري تلاش
نقد به شده ، بازآفريني كاسيرر نوشتههاي دست روي از اخيرا كه جلد اين كه بگويم بايد هم
دائرالمعارف يك "سمبليك صورت فلسفه" جلد چهار حقيقت در.دارد اختصاص وجودي فلسفههاي
.ميدهند تشكيل را فلسفي
دست در را برول - لوي لوسين از كتابي ترجمه شما گويا بگذريم كه كاسيرر از ;موقن آقاي *
خواهدكرد؟ اضافه زبان فارسي خوانندگان به اطلاعاتي چه كتاب اين.داريد انجام
ترجمه براي كتابهايي سراغ به بنده كردهايد توجه هم خودتان احتمالا كه طور همان
بين از اما.بودهاند برخوردار توجهي قابل علمي اعتبار از هم و تخصصياند هم كه ميروم
- پيش بعضي با تقابل در كتاب اينباشد پرآوازهتر همه از برول - لوي كتاب شايد اينها
نوع دو ميگويد كتاب اينداشته سلطه غرب متفكران ذهن بر قرنها طي كه است داوريهايي
است ، حاكم برش خلط اصل منطقي - پيش ذهنيت.منطقي يكي منطقي ، - پيش يكي:دارد وجود ذهنيت
.است خرافي ذهنيت ذهنيت ، اين واقع درميآميزد درهم را چيز همه و ندارد تحليل توانايي
فلسفه و آفريده را علم كه است ذهنيت همين.ميكند تحليل را امور منطقي ذهنيت مقابل ، در
است ، علمي - منطقي ذهنيت همين هم پيشرفته صنعتي كشورهاي بر حاكم ذهنيت.است كرده خلق را
.هست هم خرافي ذهنيتي كه است منطقي - پيش ذهنيت مانده ، واپس كشورهاي غالب ذهنيت اما
مشهور ، روانشناس پياژه ژان.شده گفته زيادي حرفهاي برول - لوي آثار درباره حال هر به
حتي.بودهاند او الهامبخش تحقيقاتش در هميشه برول - لوي آثار كه ميكند اعتراف
ويگوتسكي و پياژه ژان نظرات منشا شدهاند مدعي كه رفتهاند پيش آنجا تا بعضيها
برول - لوي تاثير تحت عمر پايان تا هم كاسيرر.هستند برول - لوي آثار (روسي زبانشناس)
دارم ، ترجمه دست در بنده كه كتابي همين به "سمبليك فرمهاي فلسفه" چهارم جلد در او.بوده
كه كساني به بشود شايدميكند استناد ،"واپسمانده جامعههاي در ذهني كاركردهاي"
برول - لوي كتاب اين كرد توصيه هستند "سمبليك فرمهاي فلسفه" يكم جلد فارسي ترجمه منتظر
كه ميكند پيگيري را مباحثي همان اما است ، ديگر ديدگاهي از كه اين با چون ;بخوانند را
.است كرده بررسي كتاب آن دوم و اول جلدهاي در كاسيرر
."فرهنگ و انديشه زبان ، ":هست اسمش كه كردهام ترجمه هنله پل از مهمي مقاله قبلا بنده
و زبان يك واژگان ميان ارتباط از آن در و است ولف زبانشناختي نظريه درباره مقاله اين
بايد البته.ميشود صحبت زبان آن گويندگان فرهنگ و انديشه ساخت با آن گرامري ساختار
هم شايد.نوشته كاسيرر و برول - لوي از بعد را زبان درباره مقالههايش ولف كه كرد توجه
و برول - لوي آثار از پذيرفته تاثير (آلماني زبانشناس) هومبولت آثار از كه همانطور
.باشد پذيرفته تاثير هم كاسيرر
با مانده واپس جامعههاي انسانهاي تفكر ساخت مقايسه از غير كتاب اين در برول - لوي
اختصاص مانده واپس اقوام زبانهاي مطالعه به هم را فصل يك غرب ، منطقي - علمي انديشه
لاك ، جان !ببينيد.كشيده بحث به اقوام اين تفكر با را زبانها اين بين ارتباط و داده
درباره غربي ديگر متفكر صدها شايد و دهها و ولف كانت ، نيتس ، لايب باركلي ، هيوم ، ديويد
كتاب علم متدلوژي و انديشيدن درست روش معرفت ، حصول چگونگي شناخت ، به مربوط مسايل
انسانشناختي پژوهشهاي به اتكا با را معرفت يا شناخت بحث برول - لوي اما.نوشتهاند
دست در او از قبل متفكران كه دارد دست در يافتههايي او واقع در يعني ;ميكند آغاز
انسان ذهن ساخت با متفاوت را مانده واپس جامعههاي انسان ذهن ساخت اساسا او.نداشتند
با متفاوت مانده واپس جامعههاي انسانهاي ذهن جهتگيري ميگويد.ميداند فرهيخته
است علتي با متفاوت ابتدايي انسان براي رويدادها علت است ، فرهيخته انسان ذهن جهتگيري
و مرموز نيروهاي به است ، خرافي ابتدايي انسان ذهن است ، جستوجويش در دانشمند كه
.ندارد اعتقادي موهومات به و است سكولار غربي دانشمند ذهن اما دارد ، اعتقاد اسرارآميز
دانشمند ذهن در حتي كه كرد ذكر را نكته اين بايد البتهاست برول - لوي بحثهاي اينها
غربي دانشمند و فيلسوف كه بسا چه.دارد وجود ابتدايي ذهنيت آن بقاياي هم غربي فيلسوف و
در چون.بگيرد قرار ابتدايي ذهنيت بقاياي تاثير تحت خودش اعتقادات در خصوصا ناآگاهانه ،
به هم منطقي - پيش ذهنيت آن علمي ، ذهنيت كنار در نيست ، علمي صد در صد بشري هيچ ذهن واقع
مطرح معرفتشناسي در را تازهاي بحث برول - لوي كتاب حال هر به.ميدهد ادامه خودش حيات
.ميكند
درباره كاسيرر نظريه و ابتدايي ذهنيت درباره برول - لوي نظريات و بحثها اگر من بهنظر
ساخت در را سوم جهان كشورهاي عقبماندگي علت بايد وقت آن باشند ، درست اسطورهاي ذهنيت
ذهن اين چون.امپرياليستها و استعمارگران توطئه در نه كرد ، جستوجو آنها ذهن خرافي
دارم اطلاع من كه هم جا آن تا.است عقبماندگياش باعث كه است سومي جهان انسان وهمآلود
شما ، سوال به پاسخ جمعبندي براي حال هر به نكرده مطرح ايران در نظريهاي حالا تا كسي
ما به ،"سمبليك صورتهاي فلسفه" دوم ، جلد همينطور و برول ، - لوي كتاب ميكنم فكر من
ابنخلدون ، مقدمه فردوسي ، شاهنامه اوديسه ، و ايلياد مثل كلاسيكي آثار تا ميكند كمك
را آلاحمد جلال يا بازرگان ، مهدي شريعتي ، علي آثار يا و طبري جرير تاريخ الذهب ، مروج
.كنيم درك بهتر
مطرح زيادي صحبتهاي هم وبر ماكس درباره شما برول - لوي و كاسيرر از غير ! موقن آقاي *
انديشه عمر از سالي صد حالاكه بپرسم ميخواستم وبر ، به علاقهتان به توجه با.كردهايد
و آثار ميكنيد فكر و ميدانيد چه را او دستاورد شما ميگذرد ، كلاسيك جامعهشناس اين
بكند؟ ميتواند ما به كمكي چه انديشهاش
همانطور هم ، وبر ماكس آثار.دارند جاودانه حياتي فلسفه و اجتماعي علوم در كلاسيك آثار
ماكس ذهن مهمي موضوع ميكنم فكر منجامعهشناسياند كلاسيك آثار جزو كرديد ، اشاره كه
وبر يافت؟ ظهور امكان غرب در فقط صنعتي سرمايهداري چرا:بود كرده مشغول خود به را وبر
كه رسيد نتيجه اين به همين براي.ميدانست هم مشابه را هندو و چين جامعههاي مادي شرايط
.آفريدهاند متفاوت و مختلف فرهنگهاي مختلف ، دينهاي يعني.است دين فرهنگها تفاوت علت
هر كه تصوري يعني.ميسازد را قوم آن تاريخ قوم ، هر اساطير كه است شلينگ گفته همان اين
اعتقاد وبر.كرده مشخص قبل از را او سرنوشت و قوم آن تاريخ دارد ، خودش خدايان از قوم
شرايط ديني هر يعني.نيست مساعد صنعتي سرمايهداري روابط رشد براي ديني هر كرد پيدا
مذهب فقط غرب در وبر نظر به.نميكند فراهم را تفكر و قضا سياست ، حوزههاي شدن عقلاني
.كند ايجاد جامعه مختلف حوزههاي شدن عقلاني براي مناسبي شرايط توانست كه بود پروتستان
سكولار جامعه يك ايجاد شرايط توانست پروتستان مذهب خصوصا مسيحيت ، فقط كه اين سادهترش
و ;است لائيك يا سكولار حكومت سكولارند ، قوانين آن در كه جامعهاي يعني.كند فراهم را
سكولار جامعه كه است مسيحي جامعه دل از.است كرده پيدا سكولار سرشتي انديشه كلي طور به
.داد انطباق را خودش سكولار يا مدني جامعه اين با هم مسيحيت شد ، زائيده مدني جامعه يا
كنفوسيوسي يا بودايي جامعه دل از مثلا ; نگرفته شكل روندي چنين ديگر جوامع در اما
سكولاريسم و غرب تمدن از چين اخيرا و ژاپن البته.نيامد بيرون سكولار يا مدني جامعه
حكومتي نظام حتي ژاپن در.كردهاند اقتباس را صنعت و علم جمله از چيزها ، خيلي غرب
كتاب آن در كاسيرر بحثهاي با نامربوط مسايل ، اين كه غربي دموكراسيهاي از است تقليدي
حتي ;ميكند بررسي را انديشه شدن سكولار روند كتاب اين در او.نيست "روشنفكري فلسفه"
اسطورهزدايي منظورمان ميزنيم ، حرف روشنگري از وقتي ما چون.را ديني انديشه شدن سكولار
شدن سكولار روند كاسيرر.انديشه شدن لائيك يا سكولار ميشود نتيجهاش كه است امور از
كه لوتر ، يا و كالون جاي به خاطر همين به.ميداند فيزيك علم پيشرفت اثر بر را انديشه
اوج و ميپردازد دكارت و كپلر گاليله ، ستايش به كاسيرر هستند ، پروتستانيسم بنيانگذاران
.ميداند نيوتن را فرايند اين
در تحقيق روش يعني ميكند ، نفوذ دين حتي رشتهها بقيه به فيزيك از سكولار انديشه بعد
وآ فرانسوي ، برجسته مورخ كه را كتابهايي اگر مثلا.ميشود فيزيك الگوي مطابق آنها
است ممكن اول وهله در كنيد ، مطالعه نوشته يهودي نهادهاي و يهوديت تاريخ درباره (Vaux)
وآ كه ميبريد پي وقتي اما نوشته ، معتقد غير يك يا شكاك يك را كتابها اين كنيد فكر
كه كتابهايي كشيشها و خاخامها حتي امروزه.ميكنيد حيرت بوده اورشليم كليساي سراسقف
شخصي امر يك وآ بودن كشيش واقع در.است سكولار ديدگاه از مينويسند دين تاريخ درباره
بگويم ، البتهباشد داشته سكولار يا علمي ديدگاه كه است ناگزير مورخ مقام در او ;است
را جامعه شدن سكولار طبيعي علوم.است غيرديني معناي به نيست ، ديني ضد معني به سكولار
روند همين حاصل "است كرده افسونزدايي جهان از علم" كه وبر مشهور حرف اين.بخشيدند شتاب
حوزهها بقيه به فيزيك از روند اين.است غربي جامعه در انديشه شدن سكولار يا شدن عقلاني
نياز قانون وضع.است كرده پيدا تسري سياست و حقوق جامعهشناسي ، زيستشناسي ، مثلا يعني
.است نيز شهروندان تكتك خرد در ;نيست قهرمانان در فقط كاريزما اين امادارد كاريزما به
وبر.بزند قانونگذاري به دست نميتواند نباشد كاريزمايي چنين داراي بشر عقل اگر
دست از را خود اعتبار باشند ، كشيشان كه آن مجريان و مسيحي شرع قوانين وقتي ميگويد
بر ميشود صحبت آنها از كه هم شهروند و بشر حقوق.شد آنها جايگزين خرد كاريزماي دادند ،
اول كه گفت سخن ميشود شهروند و بشر حقوق از جايي در يعني.است استوار كاريزما همين
و قوا تقسيم.است سكولار جامعه مخصوص فقط معيارها اين چون.باشد گرفته شكل مدني جامعه
جامعه يا مدني جامعه در فقط (مقننه و قضائيه مجريه ، قوه استقلال يعني) قوا استقلال
لائيك جامعه يك در را آن داد ، ارائه را نظريه اين وقتي مونتسكيو خود.دارد معنا سكولار
.ميدانست شدن پياده قابل
بعضي اخيرا كه اين آن و بگويم ، كه ميرسد نظرم به هم ديگري نكته يك جا اين من حالا
لائيك ، روشنفكران همان منظورشان البته كه مينامند ، عرفي روشنفكران را خودشان روشنفكران
در "عرفي قانون" مثلا.دارد ايرادي يك معادلگذاري اين اما.است غيرمذهبي ، معناي به
به كه Secular law واژه با كه ميگيرد قرار Traditional law ياcommon law واژه برابر
و ماهوي قانوني عرفي ، قانون چون.دارد فرق آسمان تا زمين از است سكولار قانون معناي
ترتيب همين به.است عقلاني و شكلي كه است وصفي قانوني سكولار قانون ولي ;است غيرعقلاني
غيرديني روشنفكر يعني لائيك روشنفكر با كه معمولي و سنتي روشنفكر يعني عرفي روشنفكر
لائيك يا سكولار معناي به وجه هيچ به عرفي واژههاي واقع در يعني.دارد اساسي تفاوت
.نيست
10_ غرب در شرق
نوزدهم سده اواخر در بودايي كيش رواج
آمريكايي تفكر در شرقي انديشههاي
جانسون.تي كارل
بشيريه حميد:ترجمه
در.شد بودايي انديشههاي فريفته و شيفته كه نبود خود روزگار در آمريكايي تنها كاروس
در آرنولد ادوين سر نوشته نورآسيا كتاب انتشار پي در بودا دين سده اين واپسين دهه دو
شاعرانه بياني با را بودا زندگي كه اثر اين.يافت گسترده اما گذرا محبوبيتي سال 1879 ،
را غربي خوانندگان از انبوهي كه داد درخشاني جايگاه چنان را بودايي كيش ميداد ، نشان
كيش درباره زمان آن تا كه كتابهايي پرطرفدارترين از يكي عنوان به و ساخت ، آن مجذوب
و شد ، چاپ تجديد آمريكا در بار هشتاد و انگليس در بار شصت حدود بود ، شده نگاشته بودايي
اين.رسيد فروش به متحده ايالات و بريتانيا در آن از نسخه ميليون يك تا نيم بين تعدادي
شد منتشر هولمز وندل اوليور و ريپلي ، جورج سنبورن ، .ب فرانكلين حمايت با آمريكا در كتاب
از بهرهبرداري با آرنولد سرانجام و افزودند ، آن بر نيز حرارتي پر يادداشتهاي كه
كيش درباره تا شد متحده ايالات وارد سال 1891 در بود برانگيخته كتاب اين كه احساساتي
در بار پنجاه وي.بخواند نورآسيا از مشتاق شنوندگان برابر در و كند سخنراني بودايي
دليل به كه كند شركت نيز ديگر مجمع درصد تا پذيرفت و كرد سخنراني آمريكا مختلف شهرهاي
علاقه همچنين و سخنرانيهايش و آرنولد كتاببازماند برنامهاش ادامه از بيماري
كيش درباره مقالهها از سيلي كه بود جرقهاي مذهب تاريخي و تطبيقي مطالعه به فزاينده
و نويسندگان از تعدادي.داشت دنبال به آمريكا زمان آن نشريات در را بودايي
.دادند نشان گرايش بودايي كيش به مردم ، عامه علاقه موازات به نيز آمريكا
انديشهورزان
فنولوسا ، ارنست هرن ، لافكاديو از بودند عبارت آنان توجهترين قابل كاروس ، بر علاوه
جمع به كه - آنان فكري واكنشهاي ليكن آدامز ، هنري و لاول ، پرسيوال بيگلو ، استارجيس
دشوار آنان درباره را كلي استنباط گونه هر كه بود متنوع قدري به - داشتند تعلق ناهمگني
درجه و دلبستگي ميزان چند هر گراييد بودا دين به خود شيوه به آنان از يك هرميساخت
در كه دهد نشان بتواند هرن لافكاديو معرفي شايد.بود متفاوت مورد هر در آنان تاثيرپذيري
پرشور فكري واكنش درواقع.است بوده ژرف اندازه چه تا بودايي انديشههاي نفوذ موارد برخي
هرن لافكاديو.دانست شرق با نوزدهم سده آمريكايي فرهنگي تعامل افراطي حد ميتوان را او
در اقامتش دهه دو طي ويآمد متحده ايالات به بريتانيا از سال 1869 در كه بود مهاجري
و شد روزنامهنگاري كار وارد غربي هند جزاير و نيوارلئان ، سينسيناتي ، در آمريكا ،
او دلبستگي.ميداد قرار جوان نويسندگان آتيهترين خوش زمره در را او كه نوشت كتابهايي
;گرفت شكل سال 1879 در آسيا نور آرنولد كتاب خواندن با نخست ظاهرا شرقي انديشههاي به
ژاپن مصنوعات مشاهده و در 1884 نيوارلئان در جهان صنايع نمايشگاه از ديدار با آن پي در
در شرقي موضوعات درباره مقالههايي گهگاه دهه 1880 طي در.شد علاقهمند كشور اين به
را عمرش بقيه تا گفت ترك ژاپن قصد به را آمريكا ناگهان در 1890 سپس و ;مينوشت روزنامه
محيط با پيوند و همجوشي براي خود كوشش در آن از پس سالهاي در.برد سر به آنجا در
گرفت ، همسري به را ژاپني زني كرد ، سفر ژاپن جزاير سرتاسر به:پيمود افراط راه تازهاش ،
غربيان ميان در.شد سپرده خاك به جديدش موطن در نيز سرانجام و نهاد ، خود بر ژاپني نامي
.بود نرفته پيش شرقي باورهاي و زندگي كامل و محض پذيرش از حد اين تا ديگري هيچكس
است ، تراويده او قلم از آنجا در كه كتابهايي در ميتوان را شرق درباره هرن ديدگاه
تخيلات:شرق سوي آن ;(1894) شگفتانگيز ژاپن از لحظاتي:از عبارتاند كتابها اين.يافت
از اندوختهاي ;(1896) ژاپن باطني حيات زمزمه:كوكورو ;(1895) نو ژاپن در مطالعاتي و
در ;(1898) گذشتهها و عجايب از ;(1897) دور خاور در جان و جسم با كاوشي ;بودا كشتزار
و ;(1902) كوتو ;(1901) ژاپن از رنگارنگ آثاري (1900) اشباح ;(1899) ارواح كشور:ژاپن
او وافر تلاش بيانگر كتابها اين عنوانهاي(1904) تفسير براي كوششي ژاپن سرانجام ،
نيز كتابها اين محتواي ;است ژاپنيان باطني دنياي به ورود و ظاهري زندگي از گذشتن براي
اين.ميكند منعكس ژاپنيان بيآلايش زندگي درباره را او شاعرانه و رمانتيك ديدگاه
انتشار براي كه بودند جداگانهاي داستانهاي و مقالهها از مجموعههايي بيشتر كتابها
سبكي و نبودند منسجمي ساختار داراي اينرو از و ميشدند ، نوشته آمريكايي مجلههاي در
عامه مذهب از ژاپني ، فرهنگ جنبههاي همه با تقريبا كتابها اين.داشتند امپرسيونيستي
اگرچه.داشتند كار و سر نظامي ، آموزشهاي و شدن صنعتي تا گرفته ابريشم كرم پرورش و مردم
آخرين و رست خود پيشين توهم و افسونشدگي از رفته رفته ژاپن نوسازي جريان در هرن
آرمانهاي تا داشت تمايل همواره اما بودند ، برخوردار بيشتري اعتبار از نيز كتابهايش
عليه قديم ژاپن قهرمان هيات در وي زماني.بخشد رجحان و برتري غربي هنجارهاي بر را ژاپني
عميق همدلي حس اما نكرد ، پيدا تسلط ژاپني زبان بر هيچگاه وي اينكه با.شد ظاهر نو ژاپن
در كه بخشيد اعتباري را او نوشتههاي ميداد نشان خود بحث موضوع به نسبت كه صميميتي و
و ظريف ادبي سبك با كه ژاپني زندگي از او بديع بيان.يافت تداوم نيز بيستم سده
.داشت سهمي زمان آن آمريكاي در كتابهايش گسترده محبوبيت در بود ، همراه آراستهاي
فلسفي معنيشناسي و صفوي كورش
فرجامي محمود
.است كرده چاپ كتاب عمرش سالهاي تعداد به كشورمان ساله شش و چهل مترجم و محقق صفوي كورش
حوزههاي در آنكه وجود با است طباطبايي علامه دانشگاه زبانشناسي گروه دانشيار كه او
به دست گهگاه دارد ، تخصص زبانشناسي ديدگاه از ادبي مطالعات و سبكشناسي معنيشناسي ،
با كه است "سوفي دنياي" ترجمه كارها اين مشهورترين از.ميزند متفاوت كارهايي ترجمه
اين او اتفاقا.شد مواجه نوآموزان ويژه به فلسفه ، به علاقهمندان سوي از خوبي استقبال
چاپ براي را _ است "سوفي دنياي" سياق و سبك در كه _ "خاموش فيلسوفان محفل" كتاب روزها
.آمد خواهد بازار به ديگر ماه يك تا كتاب اين احتمالا و است سپرده هرمس انتشارات به
دانشجويان از يكي دختر براي كه بازميگردد آنجا به "خاموش فيلسوفان محفل" تاليف ماجراي
پيش متعددي سوالات "سوفي دنياي" كتاب مطالعه هنگام اسن ، دانشگاه استاد هوسله پروفسور
فلسفي پرسشهاي به پاسخ براي نيز مادرميگذارد ميان در مادرش با را آنها او و ميآيد
نهايتا...ميكند مرتبط هوسله دكتر با مستقيما را او و ميگيرد كمك استادش از دختر
سخت حالا كه خوشقريحه هوسله دكتر.ميرسد منظم نامهنگاريهاي به مكرر پاسخهاي و پرسش
پاسخ بتواند بهتر را سوالات اين اينكه براي است ، شده شاگردش فرزند با نامهنگاري درگير
هم به حضور مشهور فيلسوفان آن در كه ميسازد اسن شهر در كافهاي خود تخيل در دهد
به راجع را مشهور فلاسفه نظر راحتي به و برود كافه اين به ميتواند استاد و ميرسانند
و كتاب اين تاليف ماجراي كه اينجاست جالب نكته.شود جويا ميكند ، طرح دختربچه كه مسائلي
.هستند واقعي كاملا (دختربچه و هوسله دكتر نظير) آن اصلي شخصيتهاي
.است سوفي دنياي همان ادامه كتاب اين گفت بتوان شايد":ميگويد كتاب اين درباره صفوي
اين كه است اين سوفي دنياي با كتاب اين عمده تفاوت.است جذابتر و جالبتر نظرم به اما
در اما ميشويم آشنا مختلف فيلسوفان آراي با سوفي دنياي در.نميدهد درس را فلسفه كتاب
اين ديگر مهم تفاوت.ميبينيم مختلف فيلسوفان ديد از را فلسفه مسائل مهمترين كتاب اين
فيلسوفان خيالياش كافه در هوسله اما ميشوند محدود غرب به سوفي دنياي فلاسفه كه است
".ميگنجاند هم را فارابي و غزالي محمد امام منجمله شرقي
بگذريم ، كه "شرقي _ غربي ديوان" و "حافظ درباره رساله سه" و پيشين كتاب دو ترجمه از اما
جمله از.است زبانشناسي و معنيشناسي حوزههاي در صفوي كورش كتابهاي باقي
صفوي.است حروفچيني مرحله در همشهري انتشارات در اكنون هم كه "كاربردي معنيشناسي"
تحليل شامل وسيعي حوزه كه است جديدي دانش كاربردي معنيشناسي":ميگويد كتاب اين درباره
كتاب توسط بار اولين براي و ميگيرد بر در را هرمنوتيك و زبان كاربردشناسي گفتمان ،
درسنامه يك صورت به كه كتاب اين درباره صفوي ".شد خواهد معرفي "كاربردي معنيشناسي"
:ميگويد است شده تاليف زبانشناسي ويژه به و ارتباطات دانشجويان براي
از صحبت كه ميبينيم فراوان اينها نظاير و سياست علم و جامعهشناسي و زبانشناسي در"
كه بوده زبانشناسي دقيق اصطلاحات از يكي اصطلاح اين.ميشود گفتمان تحليل و گفتمان
در.است شده نزديك گفتوگو معناي به بيشتر و ميرود كار به مختلفي معاني به امروزه
باشد خاص موضوع يك درباره نفر چند يا دو صحبت گفتمان بوده قرار زبانشناسي در كه صورتي
حوزه از جزيي گفتمان تحليل.كنند گفتوگو و بزنند حرف چيزي هر با رابطه در اينكه نه
قدمتي كه هرمنوتيك نام به داريم دانشي طرفي از.است زبان كاربردشناسي نام به وسيعتري
به كه زبان كاربردشناسي مقابل در ;ميپردازد نوشتار تحليل به بيشتر و دارد ساله چندهزار
.ميپردازد گفتار تحليل
علوم دانشكده در "ارتباطات و زبانشناسي" درس تدريس بهانه به كه پيش سال يك حدود
دوره در "كلام تحليل و تجزيه" نام به ديگري درس و سو يك از علامه دانشگاه اجتماعي
متوجه ميكردم مطالعه را موضوعات اين با مرتبط كتابهاي ديگر ، سوي از ارشد ، كارشناسي
نام به جديدي شاخه ابداع فكر به نتيجه دردارند همپوشاني چقدر مسايلشان كه شدم
و زبان كاربردشناسي گفتمان ، تحليل شامل وسيعي حوزه كه افتادم "كاربردي معنيشناسي"
".ميگيرد بر در را هرمنوتيك
.است كرده "فلسفي معنيشناسي" باب در كتابي تاليف به شروع مهرماه اول از صفوي
و منطقي معنيشناسي زباني ، معنيشناسي صورت سه به فلسفي كتابهاي در عموما معنيشناسي
كه فلسفي معنيشناسي مورد در تاكنون اما.ميگيرد قرار اشاره مورد فلسفي معنيشناسي
نگرفته انجام درخوري و مهم كارهاي ميرسد ، ميلاد از پيش چهارم و پنجم قرون به آن قدمت
كتاب هم بينالمللي حوزه در بلكه كشور داخل حوزه در تنها نه دارد اعتقاد كه صفوياست
تحليل و معرفي به اثر اين در تا دارد سعي بود ، خواهد بديع "فلسفياش معنيشناسي"
.بپردازد كردهاند كار فلسفي معنيشناسي حوزه در كه فيلسوفاني كتابهاي
|