ريحانه آرزوهايسبز
شود مي قوي چين فاميلي روابط
گوناگون2 مذاهب در ازدواج
پروونسانو برناردو پدرخوانده:پالرمو
ريحانه آرزوهايسبز
ريحانه و سبز تعطيليخانههاي چرايي به نگاهي
مجوزي پاكسيما
درونتشكيلاتي تصميمي ريحانه سبزو خانههاي كار توقف بر مبني شهرداري تصميم:چمني راه
وجودآمدهاست به يكديگر با مراكز اين مسئولان ميان مشكلات بروز خاطر به و است
هيات امضاي به ريحانه و سبز خانههاي تاسيس توافقنامه كه زماني آن نيست ، دور زياد
استانداري بهزيستي ، انتظامي ، نيروي دادگستري ، :از بودند شده تشكيل كه هياتي رسيد ، زير
و ;بهزيستي سازمان اصفهاني ، اشرفي شهيد پذيرش مركز و اطفال دادگاه تربيت ، و اصلاح كانون
كار ماه 1377 دي تاريخ 16 از اجتماعي معضل حل براي خاطر رضايت كسب و امضاها ثبت از پس
طرح در بود قرار كه شد ، آغاز خياباني نوجوانان و كودكان نگهداري و طبقهبندي جمعآوري ،
در و گيرد عهده به را مسئوليت اين ماه سه مدت به شهرداري اجتماعي معاونت آن ، آزمايشي
.شد تلقي مجريآن شهرداري اجتماعي معاونت يكسال مدت به مسئوليت اين تمديد با نهايت
عليرغم و كرد فروكش يكسال عرض در شوق و شور آن تمام كه دارند ياد به هوشيار حافظههاي
ندادنداولين انجام را خود وظايف مربوط ، دستگاههاي از هيچكدام توافقنامه ، مفاد
مشكلات و اختلالات همين دنبال به.كرد نمايي خود طرح اين بناي بنياديترين در اختلالات
شد برگزار تاسيس از پس ماه چند كه خود جلسه دومين و هشتاد در اداري عالي شوراي كه بود
بهزيستي سازمان عهده به را اجتماعي آسيبديدگان نگهداري و جمعآوري وظيفه (خرداد 78 25)
".است قانوني وجاهت فاقد عملا سبز خانه":كه كرد اعلام صريحا و گذاشت
با را سبز خانه فعاليت جمهوري رياست به نامهاي طي بهزيستي سازمان شد ، آغاز نامهنگاري
كار نظرات اين به رسيدگي و بازرسي براي گروهي.كرد اعلام موازي بهزيستي سازمان وظايف
:كرد اعلام چنين را خود نظرات آبان 78 در 24 بازرس تيم اين نهايت در و كردند آغاز را خود
فاقد بهزيستي ، سازمان نظير ديرپا نهادي وجود رغم به "سبز خانه" شبهدولتي مركز ايجاد"
اينكه آخر در و است خياباني كودكان نگهداري و طبقهبندي جمعآوري ، براي لازم شرايط
ديگر بار ارديبهشت تاريخ 18 در كه داشت ادامه آنجا تا پيگيريها اما ".نيست قانوني
كه بود پس اين از و داد قرار كودكان اين ساماندهي مسئول را تهران شهرداري اجتماعي شوراي
.گرفت سر از را خود جديد فعاليت دوره سبز خانه
حقيقت نميداند كسي نهايت در و كرد تبديل سردرگمي كلاف به را حقيقت موجود ، تناقضات اما
.كرد تكيه بهزيستي سازمان رئيس سخنان به ميتوان نكته اين تاييد براي دارد ، قرار كجا در
و است نكرده صادر سبز خانه فعاليت براي مجوزي گونه هيچ بهزيستي":است گفته جايي در وي
".نيستند قانوني وجاهت داراي مراكز اين بهزيستي نظر از
اين":ميگويد سبز خانههاي فعاليت خصوص در او ميدهد نشان كه هست هم ديگري شواهد اما
كودكان ساماندهي امر در تهران شهرداري فعاليت با مخالفتي يا اعتراض تاكنون سازمان
تمامي نهايت در ".است نكرده ايجاد آنها فعاليت براي ممانعتي گونه هيچ و نداشته خياباني
به تا و نميكند تعريف افراد فعاليت از را مشخصي جايگاه كه است تناقضات و ضعفها اين
اعتراضآميز آگاهان و آسيبشناسان جامعهشناسان ، از بسياري صداي كه ميرود پيش آنجا
ريحانه و سبز خانههاي تاسيس":ميگويد صراحتا زم محمدعلي حجتالاسلام و ميشود بلند
اين اداره دستاندركاران حتي و كودكان در بيشتر خطاهاي و آسيبها پيدايش براي محلي
".شد خانهها
"خياباني كودكان":ميگويند آنها به
تعريف هنوز شده ، خياباني كودكان خصوص در زيادي صحبتهاي اخير سالهاي در اينكه با
بحثهاي موضوع ريحانه ، و سبز خانههاي تعطيلي هرچند نيست دست در واژه اين از مشخصي
اين رفع به حاضر مركزي و نهاد هيچ هنوز ولي شده كودكان اين بلاتكليفي خصوص در زيادي
"خيابانها" يعني خود اول جاي به نهايت در كودكان اين كه طوري به است نشده معضل
كودكاني خياباني ، كودكان":ميگويند واژه اين آكادميك تعريف در كارشناسان.بازگشتند
درآمد كسب براي كه هستند كودكاني آنها زيرا.هستند "خيابان كودكان" از متفاوت
گروه "خيابان كودكان" اما خانوادهاند ، به وابسته و ميكنند كار خيابان در خانوادهها
است خانه منزله به آنها براي خيابان كه هستند كودكاني آنان ميدهند ، تشكيل را كوچكتري
از برخي كه ميشود ديده اما.دارند خياباني كودكان به نسبت پيچيدهتري مشكلات و
كودكان" به تبديل فرار از پس و ميكنند فرار منزل از عللي بنابر "خياباني كودكان"
مشكلات بررسي و خانه از آنان فرار چرايي و علل به توجه با مسئولين كه ميشوند "خيابان
يكي شايد و كنند نگهداري آنها از ريحانه و سبز خانههاي مثل نگهداري مراكز در بايد آنان
كودكان اين حقيقي نيازهاي با علمي دقيق آشنايي عدم خانهها اين كاركرد شكست دلايل از
كودكاني از يكي علي ، .آسيبپذيرتركرد را آنان بلكه نكرد دوا را دردي تنها نه كه بود
:ميگويد داده رخ وقايع خصوص در او ميكرد زندگي سبز خانههاي مركز در سال حدود 2 كه است
به را خودمان اوقات اكثر و بود شده كم تفريحي امكانات خانهها ، اين تعطيلي از قبل"
نگران بچهها تمام ميشوند ، تعطيل سبز خانههاي ميشنيديم روز هر.ميگذرانديم بطالت
".ميآيد ما سر بر چه نميدانستيم و بودند آيندهشان وضعيت
دليل همين و بودند فزوني به رو تا 80 سال 75 در خياباني كودكان آماري بررسيهاي طبق
دسته اين جزء "ريحانه" و "سبز" خانههايشود ديده تدارك آنان براي سرپناهي تا شد باعث
كه كودكاني اول دسته ميكردند ، تقسيمبندي كلي دسته دو به را خياباني كودكان كه بودند
ديارشان و شهر خانواده ، به بازپروري و قرنطينه دوران گذراندن و جمعآوري از پس
و فقر چون معضلاتي بودن ريشهدار دليل به كه بچههايي دوم دسته و ميشدند بازگردانده
بودند معتقد گروهي اما.ميشدند نگهداري كانونها اين خود در خانوادههايشان ، در فساد
از يكي كه طوري به آورد بار به را زيادي منفي اثرات خانهها اين براي مثبت تبليغات كه
هنري فرهنگي سازمان رئيس كه بود برنامه بدون تبليغات همين خانهها اين شكست دلايل
كودكان تشويق سبب ريحانه و سبز خانههاي براي بيرويه تبليغ":گفت خصوص اين در شهرداري
".است شده خانه از فرار براي
متعددي عوامل كارشناسان و نميشود ختم اينجا به ريحانه و سبز خانههاي شدن بسته داستان
توقف بر مبني شهرداري تصميم:ميگويد بهزيستي سازمان رئيس راهچمني.ميكنند بيان را
اختلافات و مشكلات خاطر به كه است درونتشكيلاتي تصميمي "ريحانه" و "سبز" كارخانههاي
كودكان تعداد.است آمده وجود به شهرداري مسئولان ديگر با مراكز اين مسئولان ميان
و تربيتي امكانات كمبود به توجه با بنابراين.است رسيده نفر ميليون يك حدود به خياباني
با نهايت در آنان فعاليت كه ميشود پيشبيني اين ريحانه و سبز خانههاي در موجود آموزشي
:ميگويد خصوص اين در ريحانه مركز باسابقه روانشناس جدي ، خانم.شود مواجه شكست
است شايستهمحوري جاي به محوري رابطه جايگزيني از حاكي ريحانه خانه اخير روند متاسفانه"
.نگيريم كارشناسي و علمي تصميمي هيچ و باشيم تابع بيشتر هستيم مجبور ما روند اين با و
ما به ميكرديم اعتراض اگر و ميكردند بياحترامي ما به راحت خيلي بگويم رك شما به
آسيب نيز مراكز اين بچههاي و كودكان به مديريتي مشكلات چنين ".ميزدند متمرد برچسب
ريحانه خانه مددكاران از يكي.ميشد مددكاران با آنان درگيري باعث و ميكرد وارد
مورد آنها سوي از بارها و ميكنند گستاخي كه رسيدهاند مرحلهاي به بچهها":ميگويد
بچهها عصبانيت به مددكاران كه است حالي در اين ".گرفتهايم قرار جاني و حيثيتي تعرضات
بر چه اينجا تعطيلي از بعد نميدانند و هستند بلاتكليف واقعا آنان زيرا ميدهند حق
ما مشكلات مراكز اين اما آوردهايم پناه مركز اين به":ميگويند آنان.آمد خواهد سرشان
عدم و بهزيستي سازمان از قانوني مجوز اخذ براي تلاش ديگر طرف از ".است داده افزايش را
نهايت در كه بودند مسائلي شهرداري درونسازماني مشكلات همچنين مركز ، اين براي مجوز صدور
ايجاد و "خياباني كودكان" مسئله به رسيدگي بحث هرچندخانههاشدند اين تعطيلي به منجر
صورت عملي هيچ گويي اما زبانهاست سر بر همچنان آنان نگهداري براي سرپناهي و مراكز
براي را راهي ديگر كشورهاي تجارب از استفاده با امر مسئولان باشد بهتر شايد است ، نگرفته
.كنند پيدا معضل اين رفع
هست اميدي
ساماندهي مراكز تعطيلي از پس":كرد اعلام تهران شهرداري اجتماعي معاون مشاور كه روزي
كودكان از حمايت براي دولتي نهادهاي توسط هم آن غيردولتي سازمان دو فقط خيابان كودكان
و "سبز آرمان" سازمان دو تنها زيرا.بود رفته نشانه را فاجعه عمق ;شد تشكيل خياباني
و سبز خانههاي كودكان ساماندهي و حمايت مسئوليت "خياباني كودكان از حمايت انجمن"
.شدند عهدهدار را ريحانه
دوايي نميتواند محدود بسيار سطح در غيردولتي مراكز به خانهها اين واگذاري بنابراين
علني طور به غيردولتي سازمان هيچ مراكز اين تعطيلي از پس زيرا شود ، محسوب درمان براي
كودكان نگهداري و جمعآوري كه شده باعث دلايل همين و است نداده نشان را خود آمادگي
كه كرد فراموش نبايد حال هر در.رود فرو ابهام از هالهاي در شهر سطح از خياباني
ميشوند بزرگ ناهنجاري با كه هستند فساد و تبعيض فقر ، كشيده درد فرزندان خياباني كودكان
كودكان" معضل رفع حل راه بهترين زم محمدعلي.ميدانند زندگيشان از جزيي را آن و
كه است معتقد او.ميداند...و خانواده نهاد "بازسازي" ،"فقرزدايي" را "خياباني
ثروت زيرا.است اصل مهمترين داشته دريغ آنان از جامعه و خانواده كه "هويتي" بازگرداندن
اينكه نهايت در.باشد داشته آنان براي "هويتسازي" و "هويتيابي" نميتواند تمكن و مادي
.كنند پيدا را خود هويت ميتوانند گرم خانوادهاي كانون در فقط آنان
شود مي قوي چين فاميلي روابط
عنصري به ديگر بار قومي پيوندهاي ميبندد رخت چين جامعه از اندكاندك كمونيسم كه اكنون
دهكده روابط عمق در قومي ريشههاي.ميشود تبديل كشور اين سياسي آينده در كليدي
پسوند دهكده اين خانواده نه خانوار ، ده هر از.ميگيرد جاي آنهوي ايالت در داكنگكو
در هوها آمده افسانهها در كه آنگونه قبل ، سال هزار يك حدود.ميكشند يدك را هو فاميلي
به ميشد تلقي شوي فنگ استاد كه غيبگويي.كردند پا بر خانوادگي عبادتگاه يك نقطه اين
دعوت خود ميان در زندگي براي را ميشدند ناميده دينگ كه خانوادهاي كرد توصيه قبيله اين
قبيله ريشههاي به كه داشتند عاملي به نياز هوها و است ميخ معناي به دينگ كلمه.كنند
دينگها اينكه از بايد چطور:بودند نگران هو ريشسفيدهاي از برخي اما بخشد ثبات آنها
گرفت ، نخواهند دست به دهكده در را قدرت و نميگيرند پيشي هوها از تعداد لحاظ به عاقبت
براي قانوني او:داشت مشكل اين براي عملي راهحل يك قبيله پيشگوي كرد؟ حاصل اطمينان
داشته بايد پسر فرزند يك صرفا دينگها از نسل هر شود حاصل اطمينان تا كرد وضع دينگها
.شود محدود آنها تعداد رهگذر اين از تا باشند
نامهاي غرب برخلاف و بودهاند برخوردار ويژه اهميتي از چين در هميشه فاميلي گروههاي
يكصد يا Lao bai xing با كماكان عادي شهروندان.ميآيد چيني نامهاي ابتداي در خانوادگي
شايد و _ نامها اين ديرينه تاريخ رغم به ليكن ميشوند خوانده كشور اين كهن فاميلي نام
قدرت سال 1949 در آنكه از پس چين كمونيست حاكميت _ كهن تاريخچه همين وجود دليل به اساسا
.كرد فاميلي وابستگيهاي و ارتباطات بردن بين از معطوف را خود تلاش تمامي گرفت دست در را
.ندارند نوين چين در جايي تاريخي ريشههاي به توجه داشت اعتقاد مائو
ارتشهاي حتي و ثروت قدرت ، زمين ، انقلاب 1949 از قبل جوامع در كه قبيله ريشسفيدهاي
داشتن دليل به حتي و شدند محروم خود داراييهاي و منابع از داشتند اختيار در خصوصي
و پرهياهو فرهنگي انقلاب از پس.گرفتند قرار تعقيب تحت "بورژوايي" گرايشات
و كردند تخريب را قومي معابد تندرو كمونيستهاي چين ، تا 1976 جنجالبرانگيز 1966
دهه پنج براي.سوزاندند بودند ، شده حفظ نسلبهنسل كه را فاميلي شجرهنامههاي
.كنند فراموش را خود ريشههاي كردند تلاش چيني ميليونها
فاميلي قومي ، هويت و روابط ديگر چين ، در مركزي دولت سوي از اقتصادي رهاسازي با اكنون
چه بودن چيني كه سوال اين به ماركسيسمبرانگيزد را كمونيستها حساسيت كه نيست چيزي
ميگيرد پا چين در ديگر باري قومي فاميلي ، قدرت.دهد ارائه پاسخي نميتواند دارد معنايي
ميشود ، بازسازي دوباره شده مضمحل شجرهنامههاي.مييابد اهميت مجددا خويشاوندي روابط و
كرده وطن جلاي چينيهاي مالي كمكهاي ميان اين در كه ميشوند بنا نو از قومي معابد
.دارد توجه شايان نقش ثروتمند
استانهاي در خصوصا و يافتهاند باز را خود سياسي نفوذ ديگر بار خاندان بزرگترهاي
رئيس هوآ ، چيان چناست شايعتر امر اين هونان و چيانكسي دونگ ، گوانگ مثل جنوبي
كتابخانه اين در جهان شجرهنامهاي گنجينه بزرگترين نگهداري به كه شانگهاي كتابخانه
ميدهند نشان علاقه خود ريشههاي يافتن به بيشتري و بيشتر چينيهاي":ميگويد ميبالد ،
از ديگران براي آن افشاي به زيادي اصرار مييابند خود اجداد در مشهور اسلافي كه آناني و
بيان ، شويي چن كه ميگويند فوجيان استان در بيان روستاي ساكنان "ميدهند بروز خود
كه است دهكده اين ساكن فاميلهاي از يكي نهم نسل است ، دهكده اين بومي تايوان رئيسجمهور
.كردند مهاجرت تايوان به چين داخلي جنگهاي وقوع از پس
ريشسفيدان مثبت نظر جلبروستاهاست و قصبات قدرت ساختار در مهم عاملي فاميلي روابط
و زيرساختي پروژههاي انجام ارضي ، اصلاحات انجام مترصد كه محلي مقامات براي روستاها
.ميشود تلقي ضروري اصول از يكي هستند ، مالياتها جمعآوري مكان و زمان تعيين
افتاده دور دهكدهاي كه لوكنگ يتان در.است بزرگ فاميل يك از متشكل قصبات وقتها بعضي
ساختمانهاي در هستند نفر مجموعا 250 كه هوانگ فاميل از خانواده است 67 فوجيان استان در
اين اعضاي از يكيميكنند زندگي يكديگر دل در ميشود ناميده Tulou كه معدودي چوبي
در هوانگها از نسل پنج و بيست":ميگويد غرور با دارد نام شوانگزي هوانگ كه فاميل
مكان نقل مجموعه اين از بيرون به كه چرا نيست آنان از يكي او ".كردهاند زندگي اينجا
.ميكند توصيف آنجا در زندگي پيچيدگي و دشواري را آن علت كه كرد
درگيريهاي اخير ساليان طي رو همين از و هستند قائل قلمرو براي خاصي اهميت بزرگ قبايل
لانشان ايالت هونان دهكده در مناقشهاي سال 1988 در.است گرفته در روستاييان بين خونيني
آتش كه بود دهكده مدرسه در نوجوانان از گروه دو زدوخورد درگيري اين شروع نقطه.گرفت در
هوآنگ و چنگ فاميل دو اعضاي.برافروخت داشت ، ساله صد چند ريشهاي كه را قبيلهاي كينه
سنگرها اين از يكي كه _ كردند حفر سنگر آنان.كردند آماده تمامعيار جنگي براي را خود
سال همان دسامبر در.ساختند انفجار تلههاي گاز سيلندرهاي با و _ داشت طول كيلومتر سه
نفر پنج زدوخوردها اين در.كردند دستساز بمبهاي با يكديگر بمباران به اقدام رقيب دو
(نبودند گروه دو از يك هيچ از كه بودند بيگناهي رهگذران آنها از نفر چهار كه) شدند كشته
.شد تخريب منزل حداقل 60 و شدند مجروح نفر ، 16
آينده براي حياتي و _ آن از مهمتراست فاميلي روابط بازگشت وجه يك تنها برخورد اين
.كنند كسب كشور اين سياسي ساختار در ميروند بزرگ فاميلهاي كه است نفوذي و قدرت _ چين
اين تاثير ظهور اوج نقطه است چين در جمعي دموكراسي نماد تنها كه روستايي انتخابات
به فاميل اعضاي همه دارد اسكان بزرگ فاميل يك كه دهكدههايي در كه آنجا است قبيلهگرايي
در مشاركت به را روستايي نواحي مردم آنكه براي چين دولت نود دهه در.ميدهند راي نفر يك
انتخاب آن و كرد تزريق روستاها سياسي محركههاي به را جديدي عنصر وادارد سياسي امور
مشكلات برخي چند هر كه عنصري بود ، مستقيم انتخابات برگزاري طريق از دهكده كدخداي و رئيس
موافق ايده اين با چينيها همه كه چند هر شد تبديل بزرگي معضل به خود اما كرد حل را
ترك را خود اقامتگاههاي شهرها ، در شغلي يافتن اميد به روستايي جوانان امروزه.نيستند
خود اجداد و فاميلي شجرهنامههاي براي اهميتي كمترين چين جامعه از بخش اين و ميكنند
شدن متحول به چين در فاميلي مراتب سلسله مورد در جاري مباحثات از بسياري.نيستند قائل
چين مركزي حاكميت ارضي اصلاحات كه آنجا از.دارند تاكيد چينيها قومي فرهنگهاي
ماديات بدون را خود هويت جديد قومي گرايشات اكنون كرد نابود را قوميتها هويتي پايههاي
جاي بر چيني جامعه بر ميتواند تاثيري چه جديد گرايشات اينكه از صرفنظر.ميكند تعريف
اين هويتي فرهنگي ، خلاء بتواند گرايشات اين اينكه به اميد با كشور اين مقامات گذارد
.ميكنند حمايت آن از كند پر را كشور
اكتبر 7/ نيوزويك:منبع
گوناگون2 مذاهب در ازدواج
قاسمي سهيلا
پروتستانها
است ساده تبرك و خير دعاي يك بلكه نميشود ، محسوب شعائر جزو ازدواج پروتستانها براي
و عروس همراهان مربوطه ، دفتر امضاي از پس.ميگيرد صورت قانوني و رسمي ثبت از پس كه
به و شده معبد وارد ميانجامد ، طول به ساعت يك حدود كه مراسمي برگزاري براي داماد
اين.ميكنند اعلام را خود موافقت متقابلا زوجين.ميپردازند دعا و مقدس كتاب خواندن
اهميت آن ظواهر از بيش عمل نفس به و است سادهتر بسيار مسيحي اعترافهاي ساير از مراسم
و پذيرفته نيز را دوم ازدواج مجموع در و نكرده ممنوع را طلاق پروتستان كليساي.ميدهد
.ميكند خير دعاي زوجين براي
مسلمانان
ربع يك از بيش آن انجام و ميگيرد صورت خاص تداركات و تشريفات بدون مسلمانان ازدواج
ديگري مذاهب به مومن ميتواند زن اما باشد ، مسلمان بايد مرد الزاما.نميكشد طول ساعت
.شود حاضر مراسم در شاهد دو و (عمو برادر ، پدر ، ) قيم همراه به بايد حتما عروس.باشد نيز
خداوند.ميسازد جاري را عقد مراسم روحاني يك و ميكند تعيين عروس براي مهريهاي داماد
همان با و است مجاز كار اين حال هر به اما.ميداند شده تقبيح و ناخوشايند امري را طلاق
سنگال و مالي پاكستان ، تونس ، مثل كشورها برخي البته.ميگيرد صورت ازدواج مراسم سادگي
.كردهاند منع را كار اين
بوداييها
مردم سنتي مراسم و جشنها.نميپردازد افراد خصوصي كاملا مسائل به زياد بودايي مذهب
.ميكند خوشبختي و موفقيت آرزوي زوجين براي فقطندارد مذهبشان به ربطي هيچ
يهوديها
شادي بدون مجرد ، افراد آنها نظر به.ميشود محسوب فردي ايدهآل يك يهوديان براي ازدواج
سنت ، طبق.است ناقص و نيمه شخصيتش ميبرد ، سر به همسر بدون كه مردي هر و ميكنند زندگي
ازدواج ، مراسم از قبل روز.ميكند آماده آينده مشترك زندگي براي را عروس خاخام همسر
در.ميكنند غسل و ميروند مذهبي حمام به تطهير براي سنت طبق همراهش خانمهاي و عروس
پس شنبه روز اولين درميكند اعلام را ازدواج مراسم برگزاري با خود موافقت عروس آنجا
در.ببرند خانهشان به را خير دعاي و شوند متبرك تا ميروند كنيسه به زوجين مراسم ، از
داده عروس به ازدواج حلقه و ميگيرند قرار محراب مقابل در روزه زبان با آنها خاص ، روزي
و همسرش به نسبت مرد وظايف كه ازدواج براي قراردادي - (Ketouba) كتوبا هم بعد ميشود ،
شروع حاضر ، جمعيت سپس.ميشود خوانده - است شده قيد آن در احتمالي جدايي شرايط چگونگي
بودن موقتي دادن نشان و اورشليم معبد ويراني سمبل عنوان به و ميكنند دعا هفت خواندن به
شكسته شيشههاي تعداد كه قدر هرميكنند شيشه شكستن به شروع زميني ، خوشبختيهاي سستي و
مجاز طلاق مذهب اين در.است بيشتر جوانان ، اين خوشبختي و سعادت احتمال باشد ، بيشتر شده
.است شده نكوهش بسيار كه است امري حال هر به اما است ،
بلغار ارتودوكسهاي
نقاط برخي در هم هنوز اما.نميشود داده بهايي چندان ديرينه سنتهاي به ديگر امروزه
بلغارها برخي كردهاند حفظ را گذشته قرنهاي رسوم كه هستند افرادي خاص و افتاده دور
.ميكنند شروع را خود جديد زندگي پيش ، قرنهاي اسلاوهاي ازدواج آيينهاي طبق هنوز
هنگام ، شبميدهد تشكيل مناسب همسر انتخاب را بلغارها ازدواج بخش اصليترين و مهمترين
پشت و كنايه با گفتوگوهايي و ميفرستند عروس خانه به را نمايندگاني داماد خانواده
...و مسافر شكارچي ، بازرگان ، را خود نمايندگان اين.ميشود ردوبدل آنها بين پرده
و كالا فروش و خريد براي كه اين يا كردهاند گم را راهشان كه ميگويند و ميكنند معرفي
همين به و نيستند ازدواج موافق دختر والدين ابتدا در معمولا.آمدهاند آنجا به دام
در.ميكنند آمد و رفت آنها خانه به روش همين به دوبار كم دست نمايندگان اين دليل
پذيرايي آنها از غذا و آب با شدند ، راضي وصلت اين به قلبا عروس خانواده وقتي نهايت
حلقه.ميشود آغاز مراسم جوانانشان ، خوشبختي آرزوي و خير دعاي با هم بعد و ميكنند
با كه ازدواج جشن هم بعد و ميدهد عروس به نامزدي هنگام به داماد كه است چيزي مهمترين
با بايد حتما جشن اين.ميشود برگزار داماد يا عروس خانه در است ، همراه بسياري تشريفات
جوان زوج دو آينده براي و است مثبت نيروهاي سمبل نان.باشد همراه نان و آواز و ساز
گذاشته گندم يا آرد در عروس حلقه و دستبند و داماد حلقه.بود خواهد يمن خوش بسيار
يمن خوش بسيار نيز ريحان و سير گل ، سيب ، .است آنها اتحاد جاودانگي سمبل كار اين ميشود
آرايش نيز مهم موارد از ديگر يكي.ميكنند حفظ جادوگران از را داماد و عروس و هستند
ديگر و گذاشته سر پشت را تجرد مرحله جوان خانم كه ميدهد نشان آرايش.است داماد و عروس
نقاط برخي در و داشته رواج اسلاوها ميان در دور بسيار گذشتههاي از سنت ايناست متاهل
از قبل شب.است بودنشان مجرد نشانه نيز مردها افشان و بلند موهاي.است رايج هم هنوز
فرا غم را عروس خانه تمام شب آن.ميبافند را موهايش و ميبرند حمام به را عروس مراسم ،
مسئوليتهايش و مشترك زندگي با را او كه اين براي نيز اطرافيان و دوستان برخي.ميگيرد
سر دهد نشان را تجردش دوران پايان كه آن براي نيز داماد.ميآيند آنجا به كنند ، آشنا
.ميروند آنها خانه در به عروس آوردن براي همراهانش با بعد و ميكند اصلاح را رويش و
صورت.شود باز رويشان به در تا بدهند عروس برادر به هديهاي بايد خانه به ورود براي
خروج هنگام به.ببيند را چهرهاش نتواند كسي تا ميشود پوشيده قرمز پارچهاي با عروس
داماد ، خانه به ورود موقع.ميدهند سر خداحافظي غمانگيز آوازهاي اطرافيانش نيز
در شاد آوازهايي بعد و ميكند پذيرايي عروسش از نمك و نان يا عسل و كره با مادرشوهر
چراغ عروس غروب هنگام.مييابد ادامه شب تا مراسم.ميشود خوانده آنها زيبايي مورد
.شدهاست خانه جديد عضو ديگر كه دهد نشان تا ميكند روشن را خانه
پروونسانو برناردو پدرخوانده:پالرمو
فخرطاوولي كوروش
او از قديمي عكس نيز پليس و است نديده را او جديد چهره از دقيق تصويري تاكنون هيچكس
پير ساختگي صورت به را عكس هميندارد اختيار در ميشود ، مربوط سال 1959 به كه را
.بشوند نزديك امروزش احتمالي چهره به تا كردهاند
از بعد و است "تراكتور" يا "بينو" به ملقب كه ميكنيم صحبت پروونسانو برناردو از ما
تشكيلدهنده سيسيلي خانواده همان 177 يا "كوپول" فعلي رئيس رفت ، وصفش كه توتورينا
.ميشود محسوب كوزانوسترا
كاهش هدف با شد ، رينا سالواتوره جايگزين عملا ژانويه 1993 در كه پروونسانو برناردو
و دولت با مافيا ندارد ميل بينو.بگيرد عهده به را كوزانوسترا هدايت توانسته خشونت ،
".سازد آلوده" را آنها كه ميدهد ترجيح او ;شود گلاويز قضات
از رايگيريها ، در غيرمستقيم نفوذ اعمال با ميكوشد مثلا او هدف اين براي
بينو ;دهد سوق پيروزي سوي به را آنها و كند حمايت انتخابات در نظرش مورد سياستمداران
نخستوزير برلوسكني ، سيلويو به نزديك مدافع وكيل يك از حمايت با كه است اين به مظنون
.است شده رهنمون اروپا پارلمان سوي به را او ايتاليا ، فعلي
حال هر به كه روبهروست مشكلي با امروز سيسيل فعلي پدرخواندههاي پدرخوانده اين اما
زندگي خفا در پيوسته طرف اين به قبل سال چهل از او.ميسازد محدود را مانورش حاشيه
بوده قانون تعقيب تحت سالها اين تمام در اوميجنگد حكومت عليه ياغي يك مثل و ميكند
گذشته ، ژانويه در مثال عنوان به.است شده تنگتر محاصره دايره كه ميكند احساس امروز و
عمليات.داد قرار بازجويي مورد را پيشكارش همچنين و نزديكان از تن چند ايتاليا پليس
شنود با توانستند پليس نيروهاي ;است بوده نتيجهبخش پروونسانو كردن محاصره براي پليس
كنند ، ضبط و كشف را يورو ميليون دهها تفتيشها و بازرسيها طي خانواده ، اعضاي مكالمات
.نيامد دست به سيسيل مافياي پدرخواندهها پدر از جديدي عكس هيچ هم باز اما
ميدان در خواندهها مادر:ناپولي
از ميتوان آيا دارند؟ قرار مافيايي خانوادههاي راس در امروز نيز زنان آيا زنان؟ و
اين به پاسخ.بله گفت؟ سخن مافيايي مخوف سازمانهاي راس در تبهكار مادرخواندههاي وجود
حكمراني آن بر كامورا خانواده كه بزنيم ايتاليا در ناپولي به سري اگر است ، مثبت پرسشها
آن در كه است سازماني است ، مافيايي خانواده چند از تركيبي اصل در كه كامورا.ميكند
ميتوان مثال عنوان به.ميشود سپرده خانواده مردان همسران يا خواهران به مختلف عمليات
كه بوده خانمي عهده به آن هدايت دسامبر 2000 تا كه كرد اشاره جيوليانو خانواده به
جز به نبود كسي درواقع كامورا ليدي ;نهادند نام "كامورا ليدي" را او ايتاليا مطبوعات
در موجود معصوميت و پاكي خاطر به اخير لقب ويژه به كه "سلست" به ملقب جيوليانو ، ارمينيا
شيفتگان عنوان به كه برادرش پنج جانشين او.بود گرفته تعلق وي به رنگياش چشمهاي
در قهرماني مقام به را آن و ميكرد بازي ناپولي تيم در زماني كه) مارادونا ديهگو
توسط برادر پنج هر.گرديد ميشدند ، شناخته (رسانيد نيز ايتاليا اول دسته باشگاههاي
.شدهاند زنداني و دستگير پليس
به را سكونديگليانو خانواده هدايت شوهرش ، قتل از بعد نيز ليكياردي ماريا سلست ، جز به
.گرفت عهده به ناپولي شمال در
خاكستري گرگهاي:استانبول
يكي شكار كارنامه اين:بيشتر هم شايد و كمتر يكي حتي نه و اعدام شك 81 بدون و اعدام 81
در كه است (Alaattin Cakici) چاكيجي علاءالدين نام به ترك پدرخواندههاي موحشترين از
در حضور ماه چند از بعد كه كسي:شد دستگير فرانسه پليس دست به و نيس در سال 1998
.گرديد منتقل بومت زندان به موقت بازداشتگاه
راست سازمان يك كه "خاكستري گرگهاي" سازمان متن در را فعاليتاش چاكيجي علاءالدين
.كرد شروع است ، خشونت استراتژي با افراطي
هروئين قاچاق ويژه به و قاچاق انواع خدمت در را اهريمنياش نبوغ متمادي سالهاي طي او
دوستي ميبرد ، بهره تركيه مخفي سرويسهاي بخشهاي برخي حمايت از كه علاءالدينداد قرار
تجاري پروژه چندين در آنها با شك بدون و داشت كشور سياستمداران برخي با نيز نزديك
دستگيري پي در كه كنيم بسنده اندك همين به است كافي مطلب اين درك برايبود شريك سودآور
استعفاي به كه شد علني تركيه عاليرتبه مسئولان برخي با وي تلفني مكالمات علاءالدين ،
.انجاميد تركيه وقت دولت
مافيا با مبارزه مشكلات
و داشته وجود همواره كامورا و مافيا":ميگويد ايتاليا زيربناهاي وزير لوناردي ، پيترو
".بياييم كنار واقعيت اين با بايد متاسفانه ما و داشت ، خواهند
تاكنون ، زمان آن از.رسيد قتل به سيسيل مافياي دست به دالاكيزا ژنرال پيش ، سال بيست
دولت.است يافته دست توجهي قابل موفقيتهاي به كوزانوسترا با مقابله در ايتاليا حكومت
جان رفتن دست از قيمت به و پيشگيرانه نه و واكنشي بيشتر استراتژي يك پايه بر ايتاليا
.كند مقابله مافيا با قانون ، دايره از شدن خارج بدون توانسته دولت ، ماموران از بسياري
آن طي كه بوده ايتالياييها مافياي ضد مبارزه عمده مراحل از يكي تنها پالرمو ابردادگاه
از بسياري و شد تاييد ايتاليا در تبهكار و قدرتمند مراتبي سلسله سازمان يك وجود رسما
و فالكونه جيوواني قاضيان قتل فرداي.شدند قانوني مجازاتهاي گرفتار آن اصلي مسئولان
قدرت با و گرفت شدت كوزانوسترا عليه قضايي تهاجم نيز ، سال 1992 در بورسلينو پائولو
.شدند محكوم قانوني مجازات به و دستگير ايتاليايي قضات قتل عاملان از بسياري.يافت ادامه
از كاملا مافيا كه نكرد تصديق نيز خوشبيني ناظر هيچ دهه 1990 ، اواخر در حال اين با
.است داشته قرار مساعدي شرايط در آن نابودسازي روند چه اگر رفته ، بين
|