است مرج و هرج زيبايي
پولاك جكسون سايه در زني
ميسازند حجم كه خطهايي
است مرج و هرج زيبايي
دور سالهاي از "ديلن باب" با گفتوگويي
_ ديلن باب برنامههاي مدير _ گروسمن آلبرت دفتر در سال 1965 تابستان اواخر مصاحبه اين
داده انجام برجسته كارگردان و فيلمنامهنويس "افورن نورا" را گفتوگو.است گرفته انجام
بودند ، كرده هو "هيلز فورست" ماندني ياد به كنسرت در را ديلن تازگي به مردم كه زماني است
.بود برده سوال زير را فولك موسيقي قداست الكترونيكي ، سازهاي كردن همراه با او كه جايي
و پاشنهبلند چكمههاي و سرمهاي بليزر كت سرمهاي ، _ قرمز راهراه پيراهن يك او
و ناگوار بسيار ميدادند ، دست به او از عمومي رسانههاي كه تصويري.بود پوشيده نوكتيز
.ميآمد نظر به آسيبپذير و احساساتي بياندازه او موقع ، آن در اما بود ، غيرمنتظره
مانند نرم و ظرافت با را آنها بلكه نبود ، پرپشت خيلي و آفريقايي مدل گرفته ، برق موهايش
حالا.باشد شده سوءتغذيه دچار كه ميرسيد نظر به فرشته يك مثل.بود بافته دريا موج كف
.نشد چاپ هرگز خود زمان در كه گفتوگويي ميخوانيد ، دهه چهار از پس را گفتوگو اين شما
ديانتي نوشين:ترجمه
شعر كه را هركسي شما ميگويندآيا _ شعر _ كه هستند هم كساني ميگويند عر _ ش برخي
بنزين پمپ در بعضيها بنويسيد چيزي نيست لازم حتما بودن شاعر براي ميدانيد شاعر بگويد
هستند شاعر اما ميكنند كار
آواي ميگويند _ هستر كارولين مثال طور به _ آمريكايي فولك آهنگهاي خوانندههاي برخي *
.است كرده رها و آزاد را آنها هستيد ، آن اجراي مشغول هماكنون شما كه "راك فولك" جديد
من ديدن به ميتواند است شده رها كه حالا بگوييد او به است؟ زده حرفي چنين كارولين
.بيايد
كند؟ پنهان ميافتد اتفاق دارد كه را آنچه ميكوشد "راك فولك" عنوان آيا *
.بله
دارد؟ معنايي چه شما براي عبارت اين.است "گوسپل پاپ" مانند تقريبا *
.راكابيلي دارد ، وجود راك كانتري الان.باشد بعدي جهتگيري ميتوانست كلاسيك گوسپل.بله
.بودم نبرده كار به را كلمهاي چنين حال به تا من !راك فولك دارد؟ معنايي چه من براي
موسيقي يك كه است اين مثل.است مسخره سيركمانند ، فضاي يك.دارد گوشخراشي لحن
.بگيريد دستكم را بزرگ و خارقالعاده
الكترونيك ، موسيقي از است تركيبي ميشود ، اطلاق راك فولك به اوقات بيشتر كه تعريفي*
كه كاري از درستي و كامل ارزيابي تعريف اين آيا.عاميانه پرمعناي اشعار و رول اند راك
ميدهد؟ دست به ميدهيد ، انجام داريد شما
با.بزنيد آهنگ مردم بقيه با بايد.است پيچيدهاي خيلي كار برق با زدن آهنگ.بله
از سختتر كار اين كنند ، كار ديگران با ندارند دوست مردم بيشتر.داريد سروكار ديگران
دوست رول اند راك موسيقي كه كساني بيشترميبرد زمان بيشتر.است كردن كار تنهايي
.كنند برقرار رابطه مردم ديگر با نميتوانند ندارند
به زياد شما آيا.دارد وجود هارلم آپولو تئاتر از تصويري آلبومهايتان از يكي جلد روي *
ميرويد؟ آنجا
ميخواستم بار يك حتيميرفتم زياد پيش سال چهار حدودبروم آنجا به نميتوانستم زياد
اتفاقات آدم براي است ممكن.ترسيدم اما كنم ، اجرا برنامهاي "آماتور شبهاي" از يكي در
چه نداشتند دوست را برنامهشان كه نفري دو سر بر تماشاگران ديدم يكبار.بيايد پيش بدي
.ميآوردند من سر بر نيز بلايي چنين ميشدم خارج صحنه از كه هنگامي بود ممكنآوردند
كيست؟ "لاغراندام مرد عاشقانه تصنيف" در جونز آقاي*
.نام اين با نه اما ميشناسيد را او شما.است واقعي شخصيت يك او
.چارلي آقاي مانند *
وارد كه ديدم را او شبي.است بالفعل انسان يك.است چارلي آقاي از واقعيتر او.خير
پرسيدم او از.بود دوخته جيبش به را چشمهايش.ميرسيد نظر به شتر يك مانند شد ، من اتاق
به كردن نگاه جز كاري":پرسيدم گربه اين از من بعد "جونز آقاي":داد پاسخ او و كيست كه
.افتاد اتفاقات اين همه.ميگذارد زمين روي را دماغش او داد ، جواب او و "نيستي؟ بلد جيبت
.است واقعي داستان يك اين
آوردهايد؟ كجا از را پيراهن اين *
لباسهايي چنين نميتوانيد.ببينيد را بقيهاش بايد.ميآيد خوشتان آن از.كاليفرنيا
.ندارد وجود اينجا در كه هست چيزها خيلي هاليوود از بيرون.كنيد پيدا اينجا را
نيست؟ اينجا راه سر كاليفرنيا *
.نيست كشيدن نفس جاي واقعا اينجا.است هاليوود منظورم.نيست مقايسه قابل آنجا با اينجا
.نيست مقايسه قابل اينجا چيز هيچ با استريپ سانست.اينجاست از بيرون هوا ميرسد نظر به
آدم...شبيه بيشتر آنها.ميكنند نگاه ديگري طور آنجا مردمدوم و چهل خيابان مثل
.بگيريد آغوش در را آنها ميخواهد دلتان و هستند
بوديد؟ آنجا زيادي مدت شما *
در مردم همه.است همينطور هم انگلستان.كنم صرف جايي در كه ندارم زيادي وقت من
.است كسلكننده لباسهاي نظرم به كه ميپوشند چيزهايي آنهاهستند تحمل غيرقابل انگلستان
.است ديگري جاهاي در آنها دغدغههاي
ميدانيد؟ شاعر يك را خود اول وهله در شما آيا *
معني خانه كلمه از بيشتر شاعر كلمه.دارد را خود خاص عقيده شاعران مورد در هركس.خير
را هركسي شما آيا.ميگويند _ شعر _ كه هستند هم كساني ميگويند ، عر _ ش برخي.نميدهد
.است رويت قابل كه دارد وجود روشها بعضي در خاصي ريتم.ميدانيد شاعر بگويد شعر كه
اما ميكنند ، كار بنزين پمپ در بعضيها.بنويسيد چيزي نيست لازم حتما بودن شاعر براي
آكروباتكار يك من.ندارم دوست را كلمهاش چون نميدانم شاعر را خود من.هستند شاعر
.هستم
را خود تاثير كماكان هم موسيقي بدون شعرهايتان ميكنيد فكر شما آيا كه بود اين منظورم *
ميكنند؟ حفظ
آنها ميدهم ترجيح من.نميخوانم را آنها من منتهي.ماند خواهند باقي تاثيرگذار.بله
يك انتشار حال در و نيستند ترانه كه دارم هم نوشتههايي منبخوانم آواز صورت به را
.هستم كتاب
مينويسيد آلبومهايتان پشت شما آنچه من نظر به است؟ آلبومهايتان پشت مانند آيا *
...غيرمنتظره جملههاي از بعضيدارد بورو ويليام نوشتههاي به زيادي شباهت
.ماتمزد
بوديد؟ خوانده را او نوشتههاي شما آيا.حكايات و تصويرپردازيها از بعضي و بله *
ميخوانم ، مجلات در را او كوتاهتر نوشتههاي بعضي اما.نخواندهام را آنها همه من
او با يكبار فقط نه ، واقعي شناختن ميشناسم ، را او.خواندم رم در را يكيخارجي مجلات
.است بزرگي مرد او ميكنم فكر من.كردم ملاقات
داريد؟ آن به شبيه چيزي هم شما آيا.دارد نوشتههايش عكسهاي از كلكسيوني بورو*
.دارم "شد تمام چيز همه حالا" و "عدن دروازههاي" از عكسهاييدارم چيزي چنين هم من
عكس هم خيليهاميفرستند چيزها خيلي من براي مردم.ديدم اشعار نوشتن از پس را آنها
گرچه كنم ، اعتراف بايد.باشند داشته نظري چنين بايد هم مردم بقيه بنابراين.ميفرستند
.هستند چه درباره تصاوير اين كه ميكنم درك اما نميكنم ، انتخاب را عكسها آن من
.ميزديد پيانو هالي بادي براي شما كه شنيدهام *
اين زيرا.كسي چه براي بگويم نميخواهم اما ميزدم ، رول اند راك پيانوي قبلا منخير
موضوع اينكند احيا را دوستيمان دوباره و بگيرد اختيار در مرا ميكند سعي دوباره مردك
.ميزدم هم كانتري پيانو بودم ، ساله وقتي 17است پيش وقت خيلي به مربوط
شديد؟ علاقهمند فولك موسيقي به كه است زماني از قبل به مربوط موضوع اين *
كاملا.ميكردم كامل را آن طريقي به بايد زيرا شدم علاقهمند فولك موسيقي به من.بله
همين ميكردم كه كاري تمام ميزدم ، گيتار فقط من.نيستم پركاري خيلي آدم من كه است مشخص
آن به شبيه چيزي يا و موسيقي آن به حتم ، طور به.است معركهاي موسيقي ميكردم فكربود
اين اينكه مورد در كه صاحبنظراني حتي نميكند ، درك را اين كسي مطمئنمنكردهام پشت
نگه سادگي نهايت در را چيز همه ميگويند آنها.ميدهند نظر باشد ، بايد چه و چيست موسيقي
كه است موسيقي نوع تنها فولك موسيقي...باشد فهم قابل سادگي به بايد چيز همه داريد ،
انجيل داستانهاي اسطوره ، افسانه ، از پر است ، مرموز.است نبوده ساده هيچگاه.نيست ساده
من مغز به چيزي چنين اصلا باشد ، سخت فهمش كه ننوشتهام چيزي هيچوقت من.است ارواح و
.دسترسند از دور آنها.نيستند قديمي آهنگهاي از بعضي دوري به چيز هيچ و ندارد ، راه
و هرج آيا اما ميپذيرم ، را مرج و هرج من":نوشتهايد آلبومهايتان از يكي پشت شما *
".ميپذيرد مرا هم مرج
.است من دوست مرج و هرج
ميبينيد؟ مرج و هرج با توام را دنيا شما آيا*
.باشد مرج و هرج هم زيبايي شايد.است مرج و هرج واقعيت
...ييتس و اليوت مانند شاعراني *
.نخواندهام ييتس من
قبول مرج و هرج مظهر عنوان به را آن و ميبينند مرج و هرج با توام را دنيا آنها*
چنين انجام در سعي هم شما آيا.بكشند بيرون نظمي آن از تا ميكردند تلاش و كردهاند
داريد؟ كاري
به من آنكه از قبل.دارد وجود دليل همين به هست آنچه هر و دارد وجود مرج و هرج.خير
كه ترانههايي نميدانم من بدهم؟ انجام ميتوانم كاري چه من پس.است بوده بيايم ، دنيا
هم چيزهايي يك من.نوشتن.است ترانه نوشتن ميكنم ، من كه كاري تمام.هستند چه مينويسم
.ميكنم جمع
فرانسه؟ آچار*
گفته مرد يك به من بوديم دريا كنار كه وقتي است؟ شده چاپ جايي ميدانيد؟ كجا از شما
فكر.نكرد باور مرا حرف او ولي شكل ، همه و سايز همه ميكنم ، جمع فرانسه آچار كه بودم
.ميكنم جمع هم عكس من.كنيد باور مرا حرف هم شما نميكنم
اساسي طور به آهنگهايتان سبك در تغيير زمان از شما هواداران نامههاي ميگويند*
.است يافته افزايش
جواب آنها نصف به كه بنويسيد ميخواهم اما بخوانم ، را آنها همه كه ندارم وقت من.بله
.ميدهد انجام برايم را كار اين خانمي.نميكنم را كار اين خودم واقعا.ميدهم
خصوص؟ به جالب نامههاي..ميگذارد كنار شما خود براي را نامهاي هيچ او آيا*
كه آنهايي.دارند فايل يك ميخواهند عكس كه آنهايي.آشناست كاملا من ذهن و فكر با او
خيلي كه ميدهد خودم به را نامههايي فقطميروند ديگري فايل به ببينند مرا ميخواهند
...شدهاند نوشته خشونت با
ميدانند؟ آدمفروش را شما كه آنها*
از كه آنها و ميآيد خوشم اينها از واقعا.كمونيست فاشيست ، خبرچين ، آدمفروش ، بله
.هستند قديمي دوستان طرف
"بودم؟ همكلاس شما با چهارم كلاس در من اما نداريد ياد به مرا شما" مثل*
و نيويورك در كه هستند مردمي طرف از نامهها اين.نداشتم دوستي هيچ زمان آن در من.خير
هواداران را خود كه كساني نه.من اوليه هواداران.ميشناسند مرا پيش سال 5_ حدود 6 از
هواداران واقعا آنها.شدهاند آشنا من با اخير سال 2_ عرض 3 در و ميدانند من اوليه
.نيستند من اوليه
داشتيد؟ احساسي چه كردند ، هو را شما هيلز فورست كنسرت در كه وقتي *
دروغگو بزنم ديگري حرف اگر.داشتم احساسي چنين واقعا.است محشر واقعا ميكردم فكر
.بود خواهم
فولك؟ نيوپورت فستيوال در و*
اينكه از قبل و نداشتند دوست كنم ، اجرا ميخواستم من كه را چيزي آنها.ميكرد فرق آن
.كردند اعتراض من به كنم شروع من
ميپوشيد؟ را آدمفروشها لباس شما كه شنيدهام*
است؟ لباسي جور چه آدمفروشها لباس
.سياه چرم ژاكت*
.پوشيدهام سياه چرم عمرم مدت تمام.دارم سياه چرم ژاكت بودم ساله پنج وقتي از من
بگيريد تصميم شد باعث چيز چه اينكه و كنم سوال الكترونيكي موسيقي مورد در ميخواهم *
شويد؟ حوزه اين وارد
كار.ميخواندم و ميزدم آهنگ گيتارم با ميدانيد ، ميكردم ، كار خوب خيلي داشتم من
.ميشدم خسته آن از داشتم.بود مطمئن چقدر كه بفهميد نميتوانيد.بود مطمئني
رو پيش در.بگذارم كنار را آن كردم فكر.بزنم گيتار همينطوري و بروم بيرون نميتوانستم
.داد خواهند نشان واكنشي چه و كرد خواهند كار چه شنوندگان ميدانستم.بود مطمئني چيز
برسد آن به تا كند پيدا راهي بتواند بايد و ميرود سمتي به آدم ذهن.بود ناخودآگاه خيلي
اين نيستم حاضر من.ميكشد طول خيلي.دارد خودش با آدم كه است كشمكشي.بماند آنجا و
ديگران دنياي با نميتوان.نميكند كمك آدم به كسي.بريزم دور را زندگيام از اندازه
.است متفاوت كاملا..ميدهم انجام اكنون من كه كاري.دارم دوست را مردم من.شد آزرده
به بخواهند اگر..مينامند راك فولك را آن مردم.نيست هم هارد.نيست راك ما موسيقي
كه آنچه كه زماني از.است خوب موسيقي فروختن براي فقط سادگي اين به نامي.بدهند نامي آن
.كارهاست انجام كامل روش.بدانم راك فولك را آن نميتوانمچيست كه نميدانم من شده ، هست
انتخاب را راديو كه شنيدهام راديو از را آهنگهايي من است ، شده انتخاب زيركي به
من كه آهنگهايي تكتك در كه است مشخص احساس يك.نميكنم صحبت كلمات مورد دركردهاند
من كه آنچه.است نكرده تغييري كه ميدانم.است نكرده تغييري هيچ.دارد وجود ساختهام
را آن اكنون اما.ميكردم قدرت اعمال آن در كمي موقع آن در است ممكن...بودم قبلا
ميخواهم چگونه كه نيست مشكليدهم انجام را كارم چطور ميدانم خوب خيلي.نميدهم تغيير
.بگويم ميخواهم چه.بگويم بايد چه ميدانمميدانم را آن پيش از...كنم اجرا را چيزي
كه آنطور اگر..ميكنند كار من با كه گروهي.كنم برنامهريزي آن براي نيستم مجبور
.نميماندند باقي من با نميكردند ، اجرا ميخواستم من
به شما سفر بدهيد؟ سبك تغيير بگيريد تصميم شما شد باعث كه بود خاصي مسئله آيا*
انگلستان؟
قبلا كه ميشد.دارم دوست ميدهم انجام اكنون كه را كاري.دارم دوست را سبك اين من
كار اين فرصت قبلا.ميكنم نوشتن صرف را وقتم بيشتر.نبود عملي اما بكنم ، را كار اين
شايد.كرد خواهم چه بعدا نميدانم.ميرسيدم ميخواستم كه جايي به ميبايست.نداشتم را
عوض آن رنگ فقط.كرد نخواهم تغيير الزاما ولي كنم كار زهي سازهاي با بخواهم زماني
آخر تا ميتوانند مردم.ميگويند چه ديگران نيست مهم.است واقعي كه ميدانمميشود
.كشيدنها هو از واقعيتر و است حقيقت موسيقي كه ميدانم من.بكشند هو زمان
ميكنيد؟ كار چگونه شما*
.كنم نگاه شغل عنوان به كار اين به ندارم دوست واقعا من.ميكنم كار شبها اوقات بيشتر
.نيست مهم ميكنند كار روز در ساعت كه 8 معمولي آدمهاي براي.است مهم چقدر نميدانم
.ميدهد ادامه كارش به خوبي به جهان هم آن بدون ميدهند؟ اهميت چيز چه به آنها
دوباره چيز چه.بودند مانده مهجور كاملا بلوز و نگرو ريتمهاي كه بود سال حداقل 12*
است؟ آورده بيرون را آن
از آن در كه هست مصاحبهاي.آوردند بيرون را آن آنها.كردند را كار اين انگليسيها
آهنگهاي هيچوقت.چاكبري ميگويند آنها و كيست محبوبشان خواننده ميپرسند بيتلها
وسيع انگلستان.كردند را كار اين انگليسيهابلوز هارد.نميشنويد راديو از را چاكبري
.لندن از خارج نه گرچه.است ريخته بههم جهات بعضي از گرچه زيباست ، و
نامرتب؟ جهاتي چه از*
طبقه فقطميدهند انجام ديگران مقابل در كه ميبينيد شما آنچه.دارد خاصي تكبر
سلطنتي خاندان مردم از بعضي.است ملكهوار چيز يك.نيست سادگي اين به.نيست اجتماعي
اين آنجا !!پسر ميگويد تو به ندارد دوست را تو كه كسي اينجا.نيستند ديگران و هستند
.ميكند تغيير كلا حرفزدنشان لحن اصطلاحات ، انواع مانند سخت ، است ، سخت خيلي موضوع
.هستند آزادتر آنهامحشرند.هستند متفاوت كاملا بچهها اما.است روزمره مسئله نوعي
.دارم گرفتاري يك فقط من...ميگيرم جدي خيلي را اينها من نكنيد فكر اميدوارم
دارد آنچه با هنرها ديگر از بيشتر موسيقي كه بگوييد ميخواستيد شما ميكنم فكر من *
.است هماهنگ ميافتد ، اتفاق
رفتهايد؟ موزه به حال به تا شما آيا.باشند موزهها در نبايد خارقالعاده نقاشيهاي
مغازههاي 10 در باشند ، رستورانها ديوار روي بايد نقاشيها.هستند قبرستان موزهها
پاتوق كه باشند جايي بايد عالي نقاشيهايمردم اتاقهاي در پمپبنزينها ، در سنتي ،
در مردم كه است كاستها ، و راديو در.ميافتد اتفاقي چنين كه جايي تنها.است مردم
آن و ميپردازيد ميليون نيم.ببينيد را معركه نقاشيهاي نميتوانيد شماهستند آنجاها
است ، شرمآور.نيست هنر اين.ميبيند را آن مهماني و ميآويزيد خانهتان ديوار به را
شكل به.است هماهنگ ميافتد اتفاق دارد آنچه با كه است چيزي تنها موسيقي.است جنايت
.است واقعي غير ميزنند حرف موردش در آنها كه هنري اين همه.نيست صحنه روي نيست ، كتاب
مردم اگر كنيد تصور فقط.نميكند خوشحالتر را هيچكس.ميماند باقي قفسهها در فقط
بهتري بسيار احساس مردم از نفر چند ببينند ، را پيكاسو اثر يك خوردن شام موقع بتوانند
.هستند موزه اينها پسر ، شود ، منفجر بخواهند كه نيست بمبي اين.داشت خواهند
پولاك جكسون سايه در زني
قيطاسي اكرم:گردآوري و ترجمه
طراحي تعدادي و او نقاشيهاي شامل بيشتر كه كراسنر آثار از بسياري نمايشگاه اخيرا
كراسنر نمايشگاه اين.شد برپا بروكلين هنر موزه در سرانجام و آمريكا موزههاي در بودند
او فكري تاثيرات مقالهاي در نمايشگاه مسئول هابز رابرت.آورد بيرون پولاك سايه از را
.نداد قرار توجه مورد چندان را او درونينقاشيها روند اما داد ، قرار بحث مورد را
هنرمند اينجا در.است سال 1930 به متعلق نقاش خود پرتره نمايشگاه اين نقاشي قديميترين
چوبي سطوح و دستهايش او ، صورت.است كشيده تصوير به اكسپرسيونيستي نيمه فضايي در را خود
با را اثر اين نقاش هابز نظر به.شدهاند نقاشي سياه رنگ به خشني حالت با اثر زمينه
.است هنرمند استعداد نمايش بيشتر اثر اين.است كشيده آينه درون تصوير از استفاده
كلاسي به ورود جهت را پرتره اين كراسنر درواقعكشاند هنر مدرسه به را وي كه استعدادي
وي.ميكرد مطالعه مدرنيسم روي كراسنر دهه 30 دراست كرده نقاشي طراحي ، ملي آكادمي در
از عبور از پس كراسنر.پذيرفت تاثير كوبيسم از بعدها و بود سوررئاليسم تاثير تحت ابتدا
سبكهاي از فراتر و داد ادامه مدرنيسم روي بر را مطالعاتش سوررئاليستي تاثيرات
او به منهتن هنرمندان جامعه به پيوستن و ارتدكس خانواده از شدن جدا.رفت تصويرسازي
و داشت ريمباد اشعار به خاصي علاقه كراسنر.بود آموخته مدرنيستي ادبيات درباره مطالبي
.بود دلزده و خسته استالينيسم از دو هر كه ميكرد مناظره ادبي منتقد روزنبرگ هارولد با
كه بودند تولستوي لئو ايدههاي مجذوب يهودي متفكران از بسياري مانند روزنبرگ و كراسنر
.ميدانست راديكالي سياستهاي موازات به را راديكالي هنر
كلاسهاي.بودند پذيرفته تاثير هوفمن هانس از آمدند پديد او هنر در كه بعدي حركتهاي
تا سال 1937 از كراسنر.بود زمان آن در نيويورك مدرنيستي نظريههاي منبع تنها هوفمن
بر تا 1940 سال 1938 از او طراحيهاي.ميكرد شركت هوفمن كلاسهاي در دهه 1940 اوايل
تغيير هر در زغال ماندههاي ته با آثار اين.شدهاند اجرا زغال با كه است مدلهايي اساس
از لكههايي با هستند بيجان طبيعت بيشتر دوره اين در او نقاشيهاي.يافتهاند عمقي جهت
از طراحيهايش به رنگ كردن اضافه با او.ميكنند مشخص را آنها بين فضاي اشياي كه رنگ
كاري چنين نتيجه.ميرسد نقاشي در سفيد زمينههاي به و ميكند عبور زغالي لكههاي فضاي
.است سريع بصري حركتهاي
آثار اين زمينههاي.است پيكاسو آثار تاثير تحت بيشتر دهه 1940 تا كراسنر نقاشيهاي
اين در نقاشي چند.كشيدهاند تصوير به را بيجان طبيعت بارزي سياه خطوط با و است سفيد
به جايي هيچ دردارند زمان همان در گوركي آشيل آثار با قرابتي كه شدهاند اجرا سال
از.ميشناختند را همديگر دو آن احتمالا اما است ، نشده اشاره گوركي و كراسنر بين دوستي
نقاشي يك براي طرحي آنها از يكي كه است مانده جا به اثر چند تنها كراسنر از جنگ دوره
طرح اين در.جنگ "خدمات طرح" براي عكس كلاژ دو و (1941) است راديويي ايستگاه ديواري
هنرمندان پروژه شكل تغيير طرح اين.ميكردند خلق آثاري جنگ امور از حمايت در هنرمندان
اين سرپرست عنوان به سال 1942 در كراسنر.بود جنگ زمان در تبليغاتي موسسه يك در WPA
و شده آشنا همديگر با سال 1941 از دو اين.بود گروه اين جز نيز پولاك.شد برگزيده موسسه
منطقه به و كردند ازدواج سال 1945 در پولاك و كراسنربودند كرده پيدا نزديكي ارتباط
يك همسرش كه بود معتقد وي.كرد پولاك وقف را خود كراسنر ابتدا همان از.رفتند اسپرينگر
هم و داشت نظارت او كارهاي به هم يعني گرفت ، عهده به را دوگانهاي وظيفه و است نابغه
روي زياده ميكرد ، خشونتآميز را رفتارش كه الكلي مشروبات مصرف در پولاك تا بود مراقب
.خانه در كوچكي اتاق در كراسنر و ميكرد نقاشي خانهشان نزديك انباري در پولاك.نكند
كارهاي از آثار اين كنارهگيري حال عين در و گرايش بيانگر 1946- او 1949 كوچك تصاوير
آثار با مقايسه غيرقابل كه بود متر يك از بيش ندرت به آثار اين ابعاد اندازه.است پولاك
.هستند پولاك بزرگتر يا سانتيمتر x250380
در.گرفت بهره پولاك اوليه drip نقاشيهاي تاثيرات از نقاشان ديگر مانند نيز كراسنر
هنرمندان از بسياري زمان اين در.دارند وجود قديمي عناصر هم و انتزاعي آثاري هم او آثار
ازلي و عميق خاطراتي به "يونگ".داشتند گرايشي "يونگ" جمعي ناخودآگاه تئوريهاي به
كرد سفر اروپا به لي تابستان 1956 در.مشتركاند آنها در انسانها تمام كه دارد اشاره
.نشد تمام لي مسئوليتهاي جكسون مرگ با گذشت در اتومبيل تصادف يك در جكسون زمان اين در و
لي سال همان اواخر در.گرفت عهده بر را جكسون داراييهاي مسئوليت بازگشت خانه به وقتي
داد انتقال ميكرد ، كار آن در جكسون كه انباري به را كارگاهش و كرد كار به شروع دوباره
كراسنر لي دهه 1970 در.ميكرد نقاشي تمامتر چه هر قدرت با سال 1984 در مرگش زمان تا و
خود براي تاريخي ساختن پي در نيز فمينيست هنرمندان.گرفت قرار زنان جنبش حمايت مورد
سالهايي او.نميدانست آنان از را خود هيچگاه اما بود آنان حمايت مورد كراسنر و بودند
آثار داشت تمايل كه او.ميآورد ياد به ناراحتي با بود كرده زندگي پولاك سايه در كه را
را زني نقش و بود داده تن رايج جنسي تبعيض به دهد ، قرار خود كارهاي از بالاتر را جكسون
او نهايي آثار.شد شكوفا او هنر جكسون ، مرگ از پس تنها.بود پذيرفته بزرگ مرد يك سر پشت
.دارند واقعي بازتابي
ميسازند حجم كه خطهايي
لاتين آمريكاي در "هندسي انتزاع" به نگاهي
محمودزاده چنگيز:گردآوري و ترجمه
"لاتين آمريكاي هندسي انتزاع:عمق و سطح" عنوان با نمايشگاهي تگزاس در "بلانتن جك" موزه
بخصوص و لاتين آمريكاي در هنري شيوه اين تكامل و شكلگيري روند به كه كرد برگزار را
.ميپرداخت آرژانتين
سنت و تكنولوژي پيشرفت تاثير تحت آرژانتيني هنرمندان از گروهي سالهاي 1960 در
بدون و فرازماني فضاهايي تصويرگري به دست لاتين آمريكاي و اروپا در ساختارگرايي
.زدند خارجي بازنمايي
"هنرزايا" عنوان با هنرمندان اين
بسيار مهارت با را (فرم و خط رنگ ، ) تجسمي هنرهاي پايهاي پارامترهاي(Arte Generativo)
دوبعدي ، سطحي روي بر سهبعدي نقاشيهاي با آنها.بردند كار به انتزاعي آثاري خلق براي
.كشيدند چالش به را بازنمودي نقاشيهاي در تركيببندي سنتي كاربرد
است كرده جمع هم كنار در را دهه 1980 اوايل تا دهه 1960 از آثاري "عمق و سطح" نمايشگاه
بانيان عنوان به را "انتاير مك ادوارد" و "ويدال آنخل ميگوئل" ،"بريزي ادي" از آثاري كه
.ميشود شامل نقاشي شيوه اين
"هنرزايا" به كه "اسپينوزا مانوئل" و "كارئو ماريو" ،"رايو عمر" از آثاري همچنين
كشيده چالش به نقاشيهايشان در را دوبعدي سطح محدوديتهاي نيز آنها اما نبودند وابسته
.است گرفته قرار ديد معرض در نمايشگاه اين در بودند
در خود آثار تفسير براي "ويدال آنخل ميگوئل" و "انتاير مك ادوارد" را "هنرزايا" نام
خطوط دايره ، از استفاده با بصري توالي خلق در را آنها قدرت كه آثاري ;برگزيدند سال 1959
دهه از آرژانتين در هندسي انتزاع.ميگذاشت نمايش به آنها جابهجايي و افقي و عمودي
هدف.بود شده آغاز Movimiento Madi و Arte Concreto Invencion مانند گروههايي با 1940
و خطوط با جنبش اين به بخشيدن تكامل و كردن قدرتمند نهادن ، ارج "ويدال" و "انتاير مك"
بود آنها تئوريست و كلكسيونر كه "وانو پيرو ايگناسيو" با تن دو اين.بود متنوع رنگهاي
تحول آثار ، خلق بر علاوه بود نقاش و مهندس كه "گورلرو".شدند همراه "گورلرو بائودس" با
.ميكرد بررسي رياضي ديد با را آنها
صنعتي طراحي رشته در تحصيل از پس و شد متولد آيرس بوينس در سال 1920 در "انتاير مك"
تحت دهه 1950 اوليه سالهاي دركرد آغاز هنرمند يك به شدن تبديل براي را خود تلاش
يعني خود جديد سبك با دهه اين پاياني سالهاي در و گرفت قرار كوبيسم سپس و سزان تاثير
.شد شناخته هنرمندان بين در "هنرزايا"
از.كماني و منحني خطوط:ميگرفت شكل اوليه و ساده بسيار شاخصهايي پايه بر او آثار
اشكال به او اشتياق.است حركت بيان وسيله خالصترين دايرهاي خطوط "انتاير مك" نظر
ريتميك توانايي آزمودن به توانست او.است مشهود كاملا آثارش تحول در متعادل و قرينه
به را هندسي تصويرگري اوج نقطه خود ، نقص و بيعيب نقاشيهاي كردن تصوير در منحني خطوط
آيرس ، بوينس در متولد 1928بود مجسمهساز و نقاش "ويدال آنخل ميگوئل".بگذارد نمايش
علاقه ويدال.بود مستقيم خطوط ساختار و دقيق وابستگيهاي مبناي بر او آثار اساس و پايه
،" جابهجاييها" ،"ديناميك ساختارهاي" مجموعههاي.داشت مجموعهاي آثار خلق به زيادي
.هستند او برجسته آثار از "بازتابها" و "فراموشيها" ،"تشعشعها"
مستقيم ، خطوط با رابطه در خود اوليه سيستم كردن جزييتر با خود كار ادامه در ويدال
است ديني اداي ويدال آنخل ميگوئل آثار.گذاشت نمايش به را خود خستگيناپذيري و خلاقيت
دو مانند نيز "بريزي اري".بود هندسي انتزاع پيشروان از يكي كه "آلبئرس جوزف" به
در و شد متولد است ، آرژانتين هنري فعاليتهاي مركز كه آيرس بوينس در خود ديگر هموطن
آرژانتين در هندسي انتزاع به گرايش موج دومين در درواقع او.كرد تحصيل هنري رشتههاي
.ميكرد ايفا را رهبري نقش
تركيببنديهاي از استفاده اصلي مشخصه با را خود نقاشيهاي سال 1957 از "بريزي"
و شده رنگ چوب پلاستيك ، با برجستههايي نقش خلق به آن از پس و كرد آغاز بيتقارن
.آورد روي آلومينيوم
او.ميكرد استفاده تصويري مشخصه يك تكرار از خود مجسمههاي در آرژانتيني هنرمند اين
خلق را شوندهاي تكرار و متداوم ريتمهاي فلزي ، و پلاستيكي ميلههاي بردن كار به با
آثارش ، از ديگري سري در "بريزي".ميگذاشت نمايش به را شكل منحني حجمهاي كه ميكرد
و گذاشت نمايش به گرما برابر در پلاستيك خميدگي و قالبگيري بهكارگيري در را خود قدرت
"ويدال" و "انتاير مك".كرد خلق را مبهم و گنگ فضاهايي پلاستيك ، شفافيت از استفاده با
تئوريك بيانيهاي انتشار آنها هدف اما.كردند منتشر را "هنرزايا" مانيفست سال 1960 ، در
براي تحليلي روندي پايه بر آنها دو هر آثار.ميانديشيدند "ديدگاهها پالودن" به و نبود
قواعدي اساس بر آنها.بود "مستقيم و منحني خطوط" تجسمي هنرهاي پايهاي اصول از استفاده
و درخشان رنگهايي كه ميكردند خلق مبتكرانه تصاويري كاست ، و بيكم تكنيكي با و ثابت
.داشت اعجابآور قدرتي
ايدئولوژيك ، مفاهيم دهنده نشان شد ، برگزار تگزاس در هنرمندان اين آثار از كه نمايشگاهي
.است گذشته دهههاي در لاتين آمريكاي هندسي انتزاع اجتماعي و هنري
|