عليه‌امريكوفيل‌ها فرانكوفون‌ها
ندارد كه 99 مملكتي
مي‌كنند نفوذ ميانه آسياي آمريكايي‌هادر
پولتيك ژئو سر بر نه جنگي
عليه‌امريكوفيل‌ها فرانكوفون‌ها
و باثبات‌ترين از يكي آفريقايي ، كشورهاي ساير با مقايسه در كه عاج ساحل كشور
است داشته فرانسه ، استعمار از سال 1960 در استقلال بدو از را سياسي اوضاع كم‌تنش‌ترين
نظاميان رهبري به شديدي ناآرامي‌هاي شاهد پنج‌شنبه 19سپتامبر 2002تاكنون روز از
كور شهر دو تصرف كه بود اين بر غالب تصور ابتدا در.است بوده مركزي دولت عليه ناراضي
(ياموسوكرو) كشور اين سياسي پايتخت با ملاحظه‌اي قابل فاصله كه شورشيان سوي از بوآكه وگو
اما نمايد صورت‌بندي پايتخت و مركزي دولت قبال در جدي تهديدي توانست نخواهد دارد
به فرانسوي و آمريكايي نيروهاي ورود با همزمان پايتخت ، تهديد و نيروها اين مستمر پيشروي
حركت اين قبال در مطرح فرضيات شورش ، اهداف ماهيت ، با رابطه در را بيشتري تعمق كشور اين
.برمي‌انگيزد آن آينده ارزيابي و
* فتاحي مرتضي سيد_ قره‌خاني رامين
شهرهاي جغرافياي مي‌سازد روشن‌تر را اخير ناآرامي سناريوي بودن كنترل تحت كه آنچه
كودتا قالب در حركتي كه حالي دارنددر قابل‌ملاحظه فاصله‌اي پايتخت با كه است شده تصرف
مي‌شد شروع پايتخت از مي‌بايست
سرما شده متاثر آفريقا غرب منطقه كشورهاي تمامي كند عطسه عاج ساحل اگر مي‌شود گفته
غرب كشورهاي وبهره‌گيري حاصلخيزي اقتصادي ، وضعيت واسطه به ظاهرا مهم اين.خورد خواهند
اين صادركننده اولين و كاكائو توليدكننده ششمين كشور اين.است كشور اين بنادر از آفريقا
فرانكوفون كشورهاي بين در شده جذب سرمايه‌هاي از درصد كشور 50 اين.است جهان در محصول
به وابسته دارند بندر خود كه كشورهايي حتي.است داده اختصاص خود به را [زبان فرانسوي]
.هستند آبيجان بندر
اين در تحول هرگونه كه مي‌نمايد تبديل كشوري به را عاج ساحل عوامل ، اين مجموعه واقع در
.مي‌سازد متاثر شدت به را آفريقا غرب كشورهاي كشور ،
محصول توليد توسعه و سال 1960 در استقلال زمان از فرانسه با كشور اين نزديك روابط
كشورهاي پررونق‌ترين از يكي به را عاج ساحل خارجي سرمايه‌گذاري و صادرات براي كاكائو
ركود سياسي آشوبهاي و كاكائو قيمت كاهش اين ، وجود با.است كرده تبديل آفريقا استوايي
يك دسامبر 1999 در 25آورد ارمغان به كشور اين براي و 2000 سال‌هاي 1999 در را اقتصادي
مي‌شود ، محسوب تاكنون استقلال بدو از عاج ساحل تاريخ در كودتا اولين كه نظامي كودتاي
پارلماني و جمهوري رياست انتخابات.ساخت سرنگون را بديه كونان هانري رئيس‌جمهور حكومت
رهبر اوتارا آلاسان گذاشتن انزوا در واسطه به شد برگزار دسامبر 2000 و اكتبر در كه
با و انتخابات يك در نظاميان حكومت ماه ده از پس اگبگبو لورانگراييد خشونت به مخالفان
.شد نظاميان شبه رهبر گواي رابرت جايگزين مردم راي
اخير شورش تا استقلال از
ميلادي سال 1960 نوامبر هفتم و بيست روز عاج ساحل رئيس‌جمهور بوايني ، هوفوئه فليكس
حزب رهبر وي.شد برگزيده جمهوري رياست به عاج ساحل كشور استقلال از پس ماه چند يعني
پنج دوره آخرين.گرفت دست در را قدرت متوالي دوره هفت براي و بود عاج ساحل دموكراتيك
دسامبر هفتم روز وي اما.مي‌رسيد پايان به ميلادي سال 1995 در بوايني جمهوري رياست ساله
در جمهوري رياست انتخابات برگزاري زمان تا بديه كونان هانري و درگذشت ميلادي سال 1993
عهده بر نيز را عاج ساحل دموكراتيك حزب رياست كه بديه.شد وي جانشين ميلادي سال 1995
بار جمهوري ، رياست انتخابات در پيروزي با سال 1995 اكتبر دوم و بيست روز بود ، گرفته
در سياسي فعاليت‌هاي.گرفت دست به را امور زمام ساله پنج دوره يك براي دفعه اين و ديگر
احزاب و گرفت فاصله تك‌حزبي حالت از كه طوري به بود تحولاتي شاهد بديه حكومت دوران
افزون روز استقبال با (FPI) عاج ساحل خلق جبهه و (RDR) جمهوريخواهان ائتلاف چون مخالفي
.شدند مواجه مردم
روز در سربازان شورش براي را زمينه عاج ساحل دموكراتيك حزب عملكرد از عمومي نارضايتي
شكل تغيير كودتا يك به بعدها شورش اين.كرد فراهم ميلادي سال 1999 دسامبر چهارم و بيست
سال ژانويه چهارشنبه روز وي.گرفت دست در را قدرت بديه ، خلع با گواي رابرت ژنرال و داد
زمينه كه داد قول و كرد اعلام را خود جمهوري رياست دوران آغاز رسمي طور به ميلادي 2000
سال همان اكتبر دوم و بيست روز منظور همين به.كند فراهم را قدرت دموكراتيك انتقال
در مردمي آشوبهاي و ناآرامي‌ها بروز موجب امر همين.شد برگزار جمهوري رياست انتخابات
.داشت دنبال به را گويي ژنرال سرنگوني كه شد كشور
عاج ساحل در كودتا دومين:نظاميان شورش
شد ، مخابره جهان سراسر به عاج ساحل كشور از گذشته سپتامبر نوزدهم روز كه خبري مهم‌ترين
ارتش ستاد و آبيجان شهر در عاج ساحل كشور و دفاع وزراي اقامت محل به شورشي نظاميان حمله
عاج ساحل بزرگ شهر دومين - بواكه شهرهاي به شورشيان حملات ، اين با همزمان.بود كشور اين
اين.كردند حمله كشور شمال شهر مهم‌ترين كوروگو ، و - است شده واقع كشور مركز در كه
گرفتند ، صورت ايتاليا از عاج ساحل رئيس‌جمهور اگبگبو ، لوران ديدار زمان در كه حملات
در را آبيجان شهر كنترل كه شد موفق ارتش.داشت پي در را عاج ساحل كشور وزير شدن كشته
دخالت به تلويحا كشور به بازگشت هنگام به اگبگبو.داد خبر كودتا يك از دولت و گيرد دست
ذهن از دور چندان امر اين البته.كرد اشاره شورش اين در - بوركينافاسو - خارجي كشور يك
از.است بوده همراه تنش‌هايي با بوركينافاسو و عاج ساحل كشور دو اخير روابط كه چرا نبود
.كردند مطرح را داخلي حسابهاي تسويه نظريه فرانسوي روزنامه‌هاي ديگر ، سوي
و خود اتباع ساختن خارج و عاج ساحل مقيم فرانسويان امنيت حفظ منظور به نيز فرانسه كشور
اتباع تخليه به فرانسويان كمك به نيز آمريكايي نيروهاي.شد عمل وارد خارجي كشورهاي ديگر
.شدند مشغول عاج ساحل از خود
فرانسوي صلح حافظ نيروهاي
حمايت از آنها.دارند اختيار در را عاج ساحل خاك از درصد چهل حدود اكنون هم شورشيان
به شورشيان.برخوردارند مي‌دهند ، تشكيل مسلمانان را آنها بيشتر كه مناطق اين ساكنان
به مصيبت و بدبختي از آنها ساختن رها و آزادي براي كه مي‌دهند نويد شمالي مناطق مردم
برقراري به را خود تمايل آشكارا عاج ساحل رئيس‌جمهور اگبگبو ، لوران.آمده‌اند مناطق اين
آنها شورشيان ، نظامي عمليات فرمانده الندر ، ستوان گفته به.كرد اعلام طرفين ميان آتش‌بس
نظاميان آزادي.هستند عاج ساحل بحران در فرانسه بي‌طرفي و اگبگبو حكومت سرنگوني خواستار
محسوب شورشيان خواسته‌هاي از يكي مي‌برند ، سر به زندان در اكنون كه ژاندارم‌هايي و
كمك گواي ژنرال به ميلادي سال 1999 در كه هستند كساني شورشي ، نظاميان بيشترميشود
و خانه‌اش در شورش اين آغاز روز در.گيرد دست در را قدرت نظامي كودتاي يك با تا كردند
پشت سياسي رهبر هيچ كه كردند اعلام شورشيان.رسيد قتل به داشته محافظ يك فقط كه حالي در
خبر عاج ساحل ميهني جنبش نام به سياسي تشكيلات يك وجود از آنها.ندارد قرار آنها سر
.نشده‌اند شناسايي تاكنون رهبران اين.مي‌شوند هدايت آنها رهبران توسط كه دادند
فرضيه چند
كه پيشينه‌اي وجود با عاج ساحل در اخير ناآرامي‌هاي بروز علل و تحليل در سياسي ناظران
.مي‌كنند مطرح را فرضيه چندين گذشت شرحش
با شمالي شهرهاي) شورشيان سوي از شده تصرف مناطق جغرافياي به عنايت با برخي:اول فرضيه
ريشه‌هاي حركت ، اين از مسلمانان قابل‌ملاحظه حمايت نيز و (مسلمان سكنه اكثريت وجود
به را مسيحيان از مسلمانان نارضايتي و كرده قلمداد اهميت حائز را مخالفتي چنين مذهبي
راستا اين در را ترديدهايي آنچه اما.مي‌كنند تلقي شورشي چنين مذهبي ريشه‌هاي عنوان
اثناي در مسيحي فرماندهان چشمگير حضور و مذهبي لحاظ به ارتش ساختار برمي‌انگيزد
ترديدهايي با را گروه اين طريق از مسلمانان خواسته‌هاي انعكاس كه است اخير ناآرامي‌هاي
.مي‌سازد مواجه
بروز اصلي دليل را كشور اقتصادي اوضاع پسرفت و عمومي نارضايتي برخي:دوم فرضيه
.مي‌كنند معرفي اخير شورش‌هاي
و مي‌دهند قرار توجه مورد حركت اين با رابطه در را خارجي عامل نقش برخي:سوم فرضيه
نظامي داخلي ساختار در سوسياليست و گليست حزب دو ميان اختلاف بروز مي‌سازند خاطرنشان
سنتي نفوذ مناطق زمره در [زبان فرانسوي] فرانكوفون كشورهاي و عاج ساحل كه فرانسه سياسي
حكومت از حمايت عدم يا حمايت مسير در را ناآرامي‌هايي چنين بروز مي‌شوند ، محسوب آن
نظام هم‌چون نظام‌هايي در ملي منافع پيگيري شدن نهادينه اما.است داشته همراه به اگبگبو
اخير ناآرامي‌هاي جريان در نفر به 500 نزديك تاكنون) وارده هزينه‌هاي و فرانسه سياسي
كه فرضيه‌اي.مي‌سازد توام ترديدهايي با را فرضيه‌اي چنين صحت نظر به (شده‌اند كشته
هم كنار در را خارجي و داخلي عامل دو و شود مطرح اخير فرضيه جايگزين عنوان به مي‌تواند
در اخير حركت قبال در فرانسه دولت موضع‌گيري‌هاي سير بررسي با كه مي‌دهد قرار توجه مورد
موضع‌گيري هرگونه از بي‌تفاوتي با ابتدا در دولت اين كه چرا.مي‌آيد دست به عاج ساحل
پيشروي براي سبزي چراغ را آن مي‌توان نوعي به كه كرد خودداري زمينه اين در آشكار
در و پرداخت اگبگبو دولت از حمايت به رفته‌رفته روز چند از پس اما كرد قلمداد شورشيان
به حركت اين با فرانسه واقع در.مي‌كند دعوت توافق و مذاكره به را طرفين نيز حاضر حال
شد موفق ترتيب اين به كشور اين اينكه همه از مهمترشد نايل عمده دستاورد چند
كرده تبديل مخالفت‌ها باروت انبار به را كشور گذشته سال از كه را عمده‌اي نارضايتي‌هاي
دامن به را كشور كه خود منافع عليه حركتي به آن تبديل از و نمايد تخليه گونه‌اي به بود
را اخير ناآرامي سناريوي بودن كنترل تحت انديشه كه آنچه.كند جلوگيري مي‌انداخت آمريكا
دارند قابل‌ملاحظه فاصله‌اي پايتخت با كه است شده تصرف شهرهاي جغرافياي مي‌سازد روشن‌تر
به ظاهرا.مي‌شد شروع پايتخت از مي‌بايست طبيعي طور به كودتا قالب در حركتي كه حالي در
:ترتيب اين
رابطه اين در ;بپردازد خود مخالف ديدگاه‌هاي و جريانات شناسايي به شد موفق فرانسه - 1
چهره‌هاي شناسايي به فرانسويان تا مي‌ساخت فراهم را مناسبي بستر شورش از مسلمانان حمايت
.بپردازند نيز مسلمان مخالف
.كرد سلاح خلع را اگبگبو دولت شده شناخته مخالفين از بسياري ترتيب اين به كشور اين - 2
دولت با مخالفتش ملي آشتي نشست تشكيل از پس اخير ماه‌هاي در كه گويي رابرت ژنرال قتل
براي اتحاد حزب حضور به كابينه از حزبي‌اش عضو تنها ساختن خارج با و بود شده جدي‌تر
دولت اپوزيسيون تنها عنوان به را خود و بود داده خاتمه دولت تركيب در صلح و دموكراسي
صورت‌بندي.است بررسي قابل چارچوب اين در كه است مواردي جمله از بود كرده معرفي
از پس فرانسه سفارت به آن شدن پناهنده اوتاراكه آلاسان قبال در مشابه تهديدهاي
متحده ايالات با هماهنگي‌هايي نوعي به وي كه حالي در آلمان ، سفارت به پناهندگي‌اش
.است بررسي قابل چارچوب اين در كه است نمونه‌اي دومين داشت فعاليت‌هايش قالب در آمريكا
اتحاديه قاره‌اي كلان طرح قبال در را چالش‌هايي ابتكار اين با فرانسه سوم وهله در - 3
اين كارگردانان به خطاب ديگر بار اروپايي قدرت اين ديگر ، عبارت به.كرد مطرح آفريقايي
- است شده تاكيد اتحاديه اين منشور در كه چنان - ثبات عدم شرايط در كه كرد نشان خاطر طرح
خواهد ارمغان به زماني ثبات بنابراين.شد نخواهد ميسر قاره‌اي - كلان طرح‌هاي توفيق
آفريقايي اتحاديه كه درسي.شود شناخته رسميت به اروپايي قدرت اين نفوذ و منافع كه آمد
بيشتر زماني ظاهرا سناريو شده هدايت ماهيت.بود نگرفته ظاهرا ماداگاسكار وقايع از
آن قضايي رويه نخستين حتي و آفريقايي اتحاديه منشور به نگاهي كه است برانگيز تامل
به توسل با كه را دولت‌هايي اساسا آفريقايي اتحاديه اينكه آن و بيندازيم[ماداگاسكار]
اگر ترتيب اين به نمي‌شناسد رسميت به يافته‌اند دست حاكميت به غيرقانوني امكانات و زور
.مي‌شد مواجه قاره كل نفي و طرد با مي‌ربود ، حاكم نظام چنگ از را قدرت نيز شورش اين
عاج ساحل در داخلي مخالفت و نارضايتي از بهره‌گيري با فرانسه گفت بتوان شايد نهايتا
ببخشد تحكيم آفريقا غرب منطقه در و كشور اين در را خود نفوذ و حضور گرفت تصميم ديگر بار
كلان طرح‌هاي كارگردانان و كرده جلوگيري آمريكا قديمي‌اش و كهنه‌كار رقيب نفوذ از و
صحت تاييد براي چند هر.كند جلب فرانسه منافع پيرامون تامل به ديگر بار را قاره‌اي
.بود آتي تحولات منتظر بايد مهم اين بيشتر
سبز كاراپژوهش اطلاع‌رساني و پژوهشي موسسه *
ندارد كه 99 مملكتي
رضايي‌نصير غلامرضا
بزرگ ساختمان‌هاي تمامي روي بر تقريبا.است شده برپا صدام از متري شش مجسمه‌اي
حضور جا همه مختلف حالت‌هاي با صدام.مي‌خورد چشم به "صدام آري آري ، آري ، " پرده‌هاي
اعراب لباس در صدام نماز ، موقع صدام مدال ، اعطاي حال در صدام دست ، در تفنگ صدام:دارد
...و كودكان بوسيدن حال در صدام بدوي ،
حتي ;مي‌كند پخش صدام مدح در را سرودهايي كه مي‌شود شنيده دولتي راديوي صداي جا همه
.مي‌شنوي را "صدام آري آري ، آري ، " جمله آزاد بوق صداي جاي به برداري ، را تلفن گوشي اگر
و رقص به دسته دسته مردم.مي‌خورد چشم به بيشتري جوش و جنب صدام ، زادگاه تكريت ، در
براي كيوسك‌هايي اينكه با.مي‌روند راي صندوق‌هاي پاي به هلهله با و مشغولند پايكوبي
انداختن از قبل همه.نمي‌كند استفاده آنها از هيچ‌كس دارد ، وجود مخفي صورت به راي دادن
داريم دوست را او ما:مي‌گويد معلمي.مي‌دهند نشان همه به را آن صندوق به خود آري راي
.بدهد راي خود خون با تا مي‌برد سوزن با را خود دست جواني زن.دارد دوست را ما او
چون
حسين صدام نفع به انتخابات پيروزي جشن مراسم عراقي‌در زن
صد در صد كه شد اعلام حمايتي چنين با.مي‌كنند تكرار را او كار مردم دسته دسته او سر پشت
عراق ، شماره 2 مرد ابراهيم ، عزت.كرده‌اند حمايت حسين صدام از عراق مردم درصد نه99 و
بجنگد؟ مردم اين با مي‌خواهد چگونه آمريكا.هستند عراق مردم اينها:مي‌گويد
در را قدرت نظامي كودتاي يك با پيش سال كه 23 است مردي حكومت ادامه تاييد براي همه اين
.است كرده اعمال عراق بر را خود مطلق حاكميت تاكنون زمان آن از و گرفته دست
عمومي مجامع در پيش سال دو از خود حاضرش ، همه‌جا مجسمه‌هاي و تصاوير رغم به كه مردي
مردي.است برده پناه مي‌مانند ، وسطايي قرون دژهاي به كه كاخ‌هايش به و است نشده ظاهر
براي شايد.است كرده تحميل عراق شيعه اكثريت بر را تكريتي مذهب سني قبايل حاكميت كه
جوان رهبران از يكي حسين حيدر.مي‌گويند سخن او از پرشور چنين تكريتي‌ها كه است همين
در.ماست از يكي او.داريم دوست را صدام بيشتر عراق جاهاي بقيه از ما:مي‌گويد بعث حزب
آنها جشن اينكه از نگراني تكريتي‌ها چهره در اما.نمي‌گيرند جشن او براي ما مثل بغداد
اعتراف آنها امنيتي ماموران چشم از دور.مي‌زند موج داشت ، خواهد ادامه ديگر وقت چند تا
بر كه هستند بمبهايي اولين منتظر و مي‌دهند گوش خارجي راديوهاي به شبها كه مي‌كنند
است ممكن شود ، تضعيف صدام حاكميت اگر كه مي‌دانند خوبي به آنها.آمد خواهد فرود تكريت
مقامات تكريتي‌ها عثماني ، امپراتوري زمان از.بيفتد راه خونين حسابهاي تصفيه از موجي
اكنون و 1960 ، دهه‌هاي 1950 در نظامي كودتاهاي با اما داشته‌اند ، دست در را ارتش ارشد
مديريت حتي و انقلابي فرماندهي شوراي تا گرفته بعث حزب اصلي بدنه از قدرت مجاري تمامي
.مي‌خورد چشم به نمايش‌ها اين نيز ديگر مناطق در.گرفته‌اند دست در را كشور موزه‌هاي
بدهند منفي راي اگر مي‌شود پرسيده دهندگان راي از امنيتي ماموران چشم از دور وقتي اما
شقيقه‌شان روي را آن و درمي‌آورند تپانچه شكل به را دستشان بعضي‌ها مي‌افتد ، اتفاقي چه
زندان به اينكه تا بيندازيم صندوق به آري راي است بهتر مي‌گويند ، بعضي‌ها.مي‌گذارند
صندوق پاي به تا مي‌كند باز جمعيت بين از را راهش سياهپوش پا تا سر زني وقتي.بيفتيم
شود مطمئن تا مي‌كند نگاه را او راي كرده ، سد را او راه صندوق متصديان از يكي برود ، راي
و مردم بين "ازدواج" عقد را رفراندوم اين عراق دولتي رسانه‌هاي.است داده آري راي كه
دشوار بسيار بود ، داوطلبانه چقدر ازدواج اين اينكه دريافتن اما.مي‌كنند قلمداد رهبري
نمي‌توانند آنها.است غيرممكن غيرعراقي‌ها براي ما مردم درك:مي‌گويد ابراهيم عزت.است
جاهاي با عراق در دموكراتيك تجربه.مي‌كنند دفاع رهبرشان از يكپارچه ما ملت چرا بفهمند
قطب كه يافت ويتنام در مثلا يا و آمريكا در را آن مشابه نمي‌توان ;است متفاوت ديگر
.آمريكاست سياسي نظام مقابل
هيچ آن نتيجه.نمي‌گيرد جدي را رفراندوم اين كسي":مي‌گويد سفيد كاخ سخنگوي فلچر ، آري
".ندارد اعتباري
.انداخته‌اند راه راهپيمايي رفراندوم اين عليه سوئد پايتخت استكهلم در عراقي ناراضيان
به را سال 1991 حوادث آنها.دارند هراس آمريكا حمله از عراق مردم.است مشخص چيز يك اما
رانده بيرون كويت از عراق نيروهاي آنكه محض به فعلي جمهور رئيس پدر كه مي‌آورند ياد
.كرد متوقف را عمليات شدند ،
خاطرات شمال در كردها و جنوب در عراق شيعيان قيام از حمايت در او كوتاهي و تصميم اين
و بي‌بي‌سي راديوهاي از آنها كه است درست.است گذاشته جاي به عراق مردم براي را بدي
به آمريكا حمله در كه بمبهايي از كه 90درصد مي‌شنوند كردي و عربي زبان به آمريكا صداي
بالايي بسيار عمل دقت از و بوده هوشمند بمبهاي است ، گرفته قرار استفاده مورد افغانستان
از بسياري جان بمباران‌ها از جديدي دور كه هستند نگران هم هنوز اما ;بوده‌اند برخوردار
خود نظر مورد هدف به آمريكا بمبهاي از درصد تنها 10 سال 1991 در.بگيرد را غيرنظاميان
آمريكايي و انگليسي خبرنگاران با خلوت در عراق مردم وقتي ديگر سوي ازكردند اصابت
اين عراق به حمله طرفداران شايد.مي‌كنند برخورد دوستانه بسيار آنها با مي‌شوند ، مواجه
مستبد رژيم شر از افغانستان مردم مثل مايلند عراق مردم كه بدانند آن نشانگر را رفتار
سخنان مانند سخناني آنان اغلب مي‌نشيني ، گفت‌وگو به آنها با وقتي اما ;شوند خلاص خود
نقل و حمل دولتي شركت يك سرپرست احمد فاضل.مي‌آورند زبان بر را ساله احمد ، 58 فاضل
شده بازنشسته زمان ، آن از و كرده‌اند قطع را پايش يك ديابت به ابتلا دليل به كه بوده
تحت حاضر حال در كه مي‌كنند زندگي عراق شمال استان‌هاي در اقوامش و است كرد او.است
او از وقتيشدهاند برخوردار خودمختاري از انگليسي و آمريكايي جنگي هواپيماهاي حمايت
صندلي مي‌شود ، سوال او سرنگوني براي انگليس و آمريكا حمله و حسين صدام رهبري درباره
كه هستند عراق مردم اينندارد بوش به ربطي اين:مي‌گويد و مي‌كشد جلوتر كمي را چرخدارش
.كند حكومت آنها بر كسي چه بگيرند تصميم بايد
اضافه مي‌كنند ، زندگي هراس در عراقي‌ها اينكه مورد در بوش اظهارات به اشاره با سپس
را مردم دي‌سي درواشنگتن تيرانداز تك يك كه نكرد اعلام راديو امروز همين مگر:مي‌كند
مي‌گويند؟ هراس بدون زندگي آن به آمريكايي‌ها كه است چيزي اين مي‌كشد؟ دليل بدون
مي‌كنند نفوذ ميانه آسياي آمريكايي‌هادر
شريعت مهرداد:ترجمه
با مبارزه هدف با ظاهر به مركزي آسياي كشورهاي در آمريكا نظامي پايگاه‌هاي راه‌اندازي
.شده‌اند تاسيس دائمي حضور براي پايگاه‌ها اين كه است معلوم اما.مي‌شود برپا تروريسم
به آمريكايي‌ها ;مي‌كنند اعلام چنين را خود بدبيني و اعتراض آشكار طور به چين و روسيه
كوه‌هاي در واقع دهكده‌اي وارد نظامي ماشين دو آرامي به.هستند اينجا نفت خاطر
و پيرمردها مي‌خورد ، چشم به چوبي خانه تعدادي خاكي جاده طرف دو در.مي‌شوند قرقيزستان
.شده‌اند خيره آن سرنشينان و سبزرنگ نظامي خودروهاي به مبهوت و مات جاده اطراف در كودكان
را گشت‌زني از هدف سربازان به ديگر يكبار شود پياده ماشين از آنكه از پيش "بيكلي چاد"
اينجا به دوستيابي براي ما كه باشيد داشته توجه كاملا.بچه‌ها ;مي‌كند يادآوري
شديد؟ متوجه.كنيد تقسيم هديه آنها بين و دهيد تكان برايشان را دست‌هايتان.آمده‌ايم
ماشين‌ها از و گرفته دست در را خود 16_ ام سلاح‌هاي سپس.بله ;مي‌دهند جواب سربازان
.مي‌شوند پياده
;مي‌رود پيرمردها از گروهي سوي به و برداشته صورتش روي از را خود آفتابي عينك "بيكلي"
اين در شما وضعيت ببينم مي‌خواستم.متحده ايالات هوايي نيروي عضوهستم "چاد" من.سلام
ديگر ، جايي در.متشكرم خوبيم ، ما ;مي‌گويد و شكسته را سكوت آنها از يكياست چطور روستا
تفنگ كه حالي در و مي‌زند زانو پسربچه دو مقابل "تودشرادر" آمريكايي ، نيروهاي از يكي
نشان گوشت به چنداني علاقه كودكان.مي‌كند تعارف آنها به گوشت تكه‌اي دارد دوش بر
سرباز حال به تا كه چرا مي‌ترسند كمي ما از هنوز آنها:مي‌گويد بيكلي.نمي‌دهند
مي‌دانند ، آمريكايي‌ها مورد در اين از پيش تا آنها كه چيزي تنهانديدهاند آمريكايي
"مناس" فرودگاه به پرواز حال در روز و شب گذشته ماه چند طي كه هواپيماست زيادي تعداد
.دارد قرار قرقيزستان پايتخت "بيشكك" شهر در و ما كيلومتري در 5 مناس فرودگاه.بوده‌اند
كوچك‌ترين قرقيزستان.است كرده كرايه سال چند براي را مناس غيرنظامي فرودگاه آمريكا
ميان از پيش سال ده و مي‌شود محسوب مركزي آسياي پنج‌گانه جمهوري‌هاي ميان در جمهوري
مكمل قرقيزستان در آمريكايي‌ها پايگاه.است كشيده بيرون را خود سابق شوروي ويرانه‌هاي
و ازبكستان پايگاه‌هاي.دارند تاجيكستان و ازبكستان در آنها كه است پايگاه‌هايي
دارند ، حضور پايگاه اين در كه سربازاني.شده‌اند تاسيس سال 2001 اكتبر در تاجيكستان
.شده‌اند سابق شوروي خاك وارد آمريكا از سرد جنگ پايان از پس كه هستند نيروهايي اولين
تلاش ابعاد.است شده مهمي مرحله وارد مركزي آسياي در قدرت جديد و بزرگ بازي
كه ساخته‌اند جديد پرواز باند بولدوزر و كاميون با آنها.است شگفت‌آور آمريكايي‌ها
صورت زيادي حفاري‌هاي.است آن روي بر برخاست و نشست به قادر جنگي هواپيماي هرگونه
باند گسترش عمليات در استفاده براي بتن زيادي مقادير بتن توليد دستگاه‌هاي و مي‌گيرد
به آلمان از دارند برعهده را باند ساخت عمليات كه ويژه‌اي نيروهاي مي‌كند ، تهيه پرواز
.شده‌اند آورده اينجا
سربازان استراحت كمپ دارد ، قرار هواپيماها باند پشت كه هكتار مساحت 37 به محوطه‌اي در
چند و اسپانيا فرانسه ، از نيروهايي و است گرفته قرار دارد ، را نفر هزار گنجايش 3 كه
"كريس" ژنرال.دارند حضور آمريكايي نيروهاي كنار در نظامي پايگاه‌هاي اين در ديگر كشور
از تا كرده‌ايم تاسيس را پايگاه اين ما:مي‌گويد دارد آبي چشماني و خاكستري موهايي كه
اينجا ما مذكور ماموريت انتهاي تا و كنيم نابود را القاعده اعضاي و طالبان تمامي اينجا
نمي‌كرد فكر هيچ‌گاه مي‌گويد اوميكنيم اجرا را غرب خواسته‌هاي ماماند خواهيم باقي
البته.ببيند سابق شوروي خاك در سالگي سن 50 در را خود ارتش در خدمت سال از 28 بعد
او مي‌شود ، گفت‌وگو وي با آمريكايي‌ها اهداف درباره موجود شايعات پيرامون كه هنگامي
ميانه آسياي در ديگري اهداف آمريكايي‌ها كه نمي‌پذيرد و مي‌دهد دست از را خود آرامش
.باشند داشته
در.آورد فراهم را چين و روسيه در ناآرامي موجبات مركزي آسياي در آمريكايي‌ها حضور _ 2
خويش استراتژيك خلوت حياط هنوز را ميانه آسياي جمهوري‌هاي ملي‌گرايان و ژنرال‌ها مسكو
محض به بايد آنها:مي‌كند تصريح خارجه وزير معاون كاليوژني ، ويكتورميكنند محسوب
ما كنند ايفا را ميهمان نقش تنها آنها اگر.كنند ترك را ميانه آسياي بن‌لادن دستگيري
ميهمان نه آمريكايي‌ها كه عقيده اين اوبروند اقامت مدتي از پس شد خواهيم خوشحال بسيار
.ندارد قبول را هستند ميانه آسياي جمهوري‌هاي ميهمان بلكه روسيه ،
در آمريكايي نيروهاي استقرار از نيز ميانه آسياي بزرگ بازيگر سومين چين ، در _ 3
كيلومتر از 400 كمتر چين مرز تا مناس هوايي پايگاه از.مي‌شود نارضايتي ابراز قرقيزستان
شركت مدير "هو چينگ ژنگ".چين تا افغانستان پايگاه‌هاي فاصله از كمتر بسيار است ، فاصله
;مي‌كند تصريح دارد تعلق چين دولت به شركتش كه قزاقستان آلماتي در (cnpc) نفتي
.هستند اينجا خزر نفت خاطر به آمريكايي‌ها
سين" به قزاقستان خاك طريق از و خزر درياي از طولاني لوله خط دو دارد قصد cnpc شركت
براي بد خبر يك خزر نفت بر تسلط براي آمريكايي‌ها حضور.بكشد چين غرب در واقع "كيانگ
بيشتر ميانه آسياي دولت‌هاي حالا:مي‌افزايد هو چنگ.است شده محسوب شركت اين مقامات
نشان ما به كمتري تمايل و كنند امضا قرارداد آمريكايي نفتي شركت‌هاي با مي‌دهند ترجيح
قرقيزستان و پاكستان و جنوبي كره و تايوان ژاپن ، در حاضر حال در متحده ايالاتميدهند
ميانه ، آسياي دولت‌هاي ميان اين در.كرده‌اند محاصره را چين آمريكايي‌ها ، .دارد نيرو
.مي‌دانند حال به تا سرد جنگ پايان زمان از خويش شانس بزرگترين را آمريكا جديد اقدامات
ميليون به 400 و شده برابر دو جاري سال طي منطقه به واشنگتن نظامي خصوص به مالي كمك‌هاي
كشورهاي ميان در را كمك بيشترين دلار ميليون دريافت 150 با ازبكستاناست رسيده دلار
خاطر به ازبكستان به آمريكايي‌ها ارسالي ، كمك‌هاي بر علاوهاست كرده دريافت منطقه
استفاده خاطر به آمريكا مي‌شود گفته مي‌دهند هم كرايه "كارشي" هوايي پايگاه از استفاده
آمريكا ارتش.است كرده پرداخت كرايه دلار ميليون حدود 300 ازبكستان به مذكور پايگاه از
گفته فقطاست كرده ايجاد ازبكستان درجنوب واقع "ترمز" شهر در كوچك هوايي پايگاه يك هم
هزاردلار هفت مبلغ آمريكايي هواپيماي يك برخواست و نشست هر بابت قرقيزستان دولت كه شده
.است دنيا در فرودگاه عوارض بالاترين اين.مي‌كند دريافت
به را خود استقلال تازه ما كشور:مي‌گويد محلي تلويزيوني شبكه يك مدير گايازوا فاطمه
.شود بزرگ قدرت يك قرباني دوباره سرزمين‌شان ندارند دوست مردم.است آورده دست
تنها.شده‌اند ماشين‌هايشان بر سوار همگي و است رسيده پايان به حالا بيكلي سربازان گشت
قرقيز جوان دو كه بود سنگ چند بنامند خطر را آن مي‌توانستند شايد گشت اين در كه را چيزي
آنان به خود گشت‌هاي با ما.ندارند دوست را ما اينجا مردم:مي‌گويد بيكلي.كردند پرتاب
مي‌دهند ، تكان دست آن ساكنان براي دهكده از خروج هنگام سربازانش و بيكلي.مي‌دهيم امنيت
.نمي‌دهد پاسخي آنها تكان‌دادن‌هاي دست به كسي اما
اشپيگل:منبع
پولتيك ژئو سر بر نه جنگي
پوت دون آلن
در تروريسم تهديد بودن جدي مورد در ديدگاه‌ها بالي ، گذشته شنبه روز حوادث از قبل تا
جنگ برخي.بود زيادي پراكندگي و اشتقاق دچار آسيا شرق جنوب حوزه كشورهاي ساير و اندونزي
مشكلات با رويارويي در بي‌ثمري و دردآور منحرف‌كننده عامل منزله به را تروريسم با
عمده‌اي فرامليتي تهديد را تروريسم سايرين.مي‌بينند منطقه درازمدت و گسترده امنيتي
با كه ديدگاهي افكند ، بي‌ثباتي ورطه به را آسيا شرق تمامي مي‌تواند كه مي‌پندارند
.است شده تقويت شدت به بالي تراژدي
سياسي نهادهاي و ساختارها و اندونزي سقوط حال در اقتصاد به سخت ضربه‌اي اخير بمبگذاري
وجود به عرصه اين در كه نابساماني‌هايي و امنيتي بحران‌هاي مديريتبود كشور اين متزلزل
.كرد خواهد بغرنج‌تر را جهان در اسلامي دموكراسي بزرگترين مديريت دشوار وظيفه مي‌آيد
از و برخوردارند ناكافي تجهيزاتي از كه مي‌شود پليس و ارتش وظايف افزايش موجب شرايط اين
با اندونزي روابط بر را بيشتري دشواري‌هاي حادثه اين.هستند محروم كافي منابع داشتن
كشورهاي.مي‌كند تحميل استراليا و (آسه‌آن) آسيا شرق جنوب كشورهاي اتحاديه كشورهاي ساير
دارند وحشت هستند خود داخلي تروريستي گروه‌هاي با القاعده ارتباط نگران اكنون كه همسايه
غيرقابل واقعيت اين و صائب و بحق نگراني اين رغم به اما باشند آنها بعدي هدف شايد كه
اين ليكن است يافته ظهور منطقه‌اي امنيت برابر در جدي معضل منزله به تروريسم كه انكار
و دوران از پس كمونيستي محركه با دهشتناك شورش‌هاي با قياس در نمي‌توان را تهديد
در تروريست‌ها زمان اين تا.دانست آسيا شرق جنوب براي استراتژيك تهديدي مستعمره‌داري ،
هدف.نكرده‌اند كسب توفيقي آسيا شرق جنوب دولت‌هاي از هريك در جدي بي‌ثباتي ايجاد
اندونزي ، الحاق با يكم و بيست قرن فرامليتي خليفه‌گري حاكميت خلق براي آنان جاه‌طلبانه
دست هدفي تا مي‌ماند خوش خوابي به بيشتر فيليپين جنوب و تايلند جنوب برونئي ، مالزي ،
.يافتني
ندارد امكان اما است برخوردار توجهي قابل تكنولوژيكي و مالي انساني ، منابع از القاعده
انقلابي جنبش‌هاي كه آورد عمل به القاعده تروريست‌هاي از را حمايتي همان كشوري هيچ
نظامي حمايت.مي‌شدند برخوردار آن از سرد جنگ دوران اوج در آسيا شرق جنوب در كمونيستي
ساير دوام و پايمردي و چين و هند كمونيست احزاب نهايي موفقيت براي شوروي اتحاد و چين
جنوب آسياي امروزبود حياتي منطقه رژيم‌هاي و حاكميت‌ها برابر در كمونيستي چالش‌هاي
دولت‌هاي و استراليا متحده ، ايالات مساعدت و كمك با تروريسم با مبارزه حال در شرقي‌ها
مشاركت برپايه كه است منطقه در شكل‌گيري حال در ضدتروريستي مقدماتي شبكه يكهستند غربي
اما است شده استوار جديد ضدتروريستي قوانين و پليس همكاري‌هاي همه‌جانبه ، اطلاعاتي
اين غير در.مي‌رسد نظر به ضروري تهديد دقيق ارزيابي جمله از و اين از فراتر اقداماتي
واكنش گرفتن پيش دردرآيد كار از بيماري خود از بدتر واقعه علاج است ممكن صورت
آسيا شرق جنوب در ساكن متفاوت قومي گروه‌هاي بين تنش‌ها تشديد به تنها است ممكن نامناسب
.آورد وجود به منطقه در راديكال گروه‌هاي براي مناسبتري عملياتي فضاي و شود منجر
كه است اين شود توجه بدان آسيا شرق جنوب در تروريسم با جنگ در بايد كه حياتي‌اي نكته
و قلوب در آن ، در شكست و پيروزي و است كلاسيك ژئوپولتيك نه و سياسي هويت سر بر جنگي اين
در كلادور ماري كه همانطور.مبارزه سنتي عرصه‌هاي در نه مي‌آيد دست به مسلمانان دل‌هاي
طرفين از حمايت‌كننده حيطه دو بين در نبرد اين مي‌نويسد "كهن و نوين جنگ‌هاي" خود كتاب
بنا بيان آزادي و خويشتنداري محور حول كه همگرا جوامع بين جنگي است ، نبرد صحنه در حاضر
كافي نظامي پاسخ.هستند خود گروه اختصاصي ماهيت طرفدار و حامي كه آناني و شده‌اند
بي‌اعتبار براي همگني و دقيق منطقه‌اي استراتژي با اقدامات اين آنكه مگر بود نخواهد
هميشه كه است چيزي اين.باشد همراه تروريست‌ها ايدئولوژي دادن نشان نامشروع و كردن
.است بوده مشهود تروريسم با شرقي جنوب آسياي برخورد نحوه در آن فقدان
مخلوق بنيادگرايي كه بوده نكته اين قبول به اندونزي رهبران بي‌رغبتي مشكل از بخشي
آنان خويشتنداري بر مبتني و آزادانديشانه قرائت براي جدي خطري بلكه نيست غربي‌ها اذهان
محتاط و بدبين رهبران است ممكن لااقل باشد نداشته كه نتيجه‌اي هر بالي انفجاراست
فضايي از برخوردار را آنها كشور بين‌المللي تروريست‌هاي كه باشد كرده متقاعد را اندونزي
هدف با هم‌اكنون كه عملي تمهيدات علاوه بهيافتهاند ديدگاه‌خود اشاعه براي مناسب
شرقي جنوب آسياي دولت‌هاي شده‌اند گرفته كار به محلي تروريستي شبكه‌هاي اضمحلال و يافتن
پانسيون‌هاي و مدارس در بايد جنگ اين.كنند آغاز تروريست‌ها عليه را اطلاعاتي جنگي بايد
توسط بايد جنگ اين.است آينده افراطيون تكثير و رشد محل كه شود آغاز شبانه‌روزي
و عوامل وهمه غيردولتي سازمان‌هاي و سياستمداران مذهبي ، رهبران مسلمان ، روزنامه‌نگاران
.شود مديريت و شده انجام شرقي جنوب آسياي ظهور حال در مدني جامعه عناصر
تروريسم براي بستري آسيا شرقي جنوب.دهد نشان خود از بيشتري ژرف‌نگري بايد نيز غرب
خشونت‌هاي و هرج‌ومرج ورطه به سقوط لبه روي بر كه نيست جايي همچنين منطقه اين نيست ،
و درست استراتژي كارگيري به با و كرد مهار مي‌توان را تهديد اين.باشد داشته قرار قومي
.ساخت مغلوبش كافي سياسي اراده
تريبيون هرالد:منبع
توضيح
تايم و نيوزويك از نقل به "پدرخوانده پسران"تيتر با (شنبه) ديروز ضميمه اول صفحه مطلب
.بود
|
