عمومي حوزه و تلويزيون
انديشه هاي تازه
عمومي حوزه و تلويزيون
بخش واپسين _ تلويزيون نهادي ويژگيهاي
اقتصاد
خود و برنامهريزي سياستهاي براي موضوع اين كه پيامدهايي و تلويزيون درآمد كسب چگونگي
.گرفتهاند قرار توجه مورد مسائل ، مهمترين عنوان به تازگي ، به دارد ، همراه به برنامهها
براساس كه تجاري مدل يك و گرفته شكل اشتراك حق براساس كه عمومي مدل يك ميان تفكيك
و بريتانيا در تلويزيوني نهادهاي متفاوت و اساسي سير خط است ، گرفته شكل تعهد و تبليغات
بر كه عمومي بخش نظارتهاي كنشگرانه و قوي سنت بريتانيا ، درميكند مشخص را آمريكا
مدل سه ميرسد نظر به.داشت وجود ميشد ، اعمال تجاري هاي شبكه و عملكردهايايستگاهها
يك بر سهلانگارانه نظارتهاي و خدماتعمومي مسئوليتهاي ميان پيوند تركيبيترايجاد
ساير در يا بريتانيا در خواه ميكند ، عمل تجاري سود ابتدايي منافع چارچوب در كه سيستم
مدت براي احتمالا است ، گرفته صورت الگو اين از پيروي براي تلاشهايي كه جهان نقاط
دهه مسلط گرايشهاي از مقررات و قوانين كاهش و خصوصيسازي.داشت نخواهد دوام زيادي
اينگونه.كردند برطرف را بازار توسعه برابر در گرفته قرار موانع كه بودهاند 1990
دربخش استراتژيك مجدد بازسازي از تازهاي مرحله متحده ايالات در حتي كه ميرسد بهنظر
.است داده قرار تازهاي فشار تحت را تلويزيون فرهنگي و سياسي كفايت دور ، راه ارتباطات
پيشبيني آن مالي زيربناي از ميتوان را تلويزيوني نظام يك خروجي كه ميزاني حال ، اين با
براي عمومي مقررات سطح مسئلهاست تلويزيوني تحقيقات چارچوب در بحث قابل مسئلهاي كرد
.داشت خواهد همراه به سياستگذاري حوزه در مهمي پيامدهاي تلويزيوني نظام يك
فرهنگي عوامل از گستردهتري طيف به سرعت به تجاري تلويزيون بريتانيايي ، تجربه چارچوب در
ثبت به BBCاز آزادانهتر بسيار را ، فرهنگي انرژي از جديدي انواع و ميگفت پاسخ ملي
تبليغات ، در مشاركت دليل به جرمشان براساس تجاري نظامهاي سرزنش براين ، علاوهميرساند
حساب به بود ، دانشگاهيان از بسياري براي زماني كه آنگونه آشكاري ، بحث آنچنان ديگر
وجود به را زيانباري خيالي سيستم تبليغات كه نيست روشن وجه هيچ به دليل اين به.نميآيد
.بود خواهد موثر كاذب نيازهاي و ارزشها سمت به مردم اغواكردن در مرتبا كه ميآورد
براي گسترده مالي تامين منظور به تبليغات از استفاده براي تلويزيون به دادن اجازه اگرچه
عمومي حوزه به متعلق بنگاه يك عنوان به تلويزيون از بهينه استفاده عليه است ممكن خود ،
نظامهايي وسيله به اجتماعي مسئوليت موثر سطوح به دستيابي به مربوط بحثهاي.شود منجر
گفتوگوهاي توجه مورد مساله مهمترين به است ممكن ميشوند ، مالي تامين تجارت طريق از كه
.شوند تبديل آتي سالهاي در محققان و سياستگذاران ميان
سياست
بنگاه يك اجتنابناپذير گونهاي به اما است درآمده نهاد يك صورت به تلويزيون اگرچه
سپس و كردن تكميل سمت به سرعت به عمومي ارتباط سيستم يك عنوان به تلويزيون.است سياسي
نظامهاي بيشتر.ميكند حركت مطبوعات و راديو كاركردهاي جاي به شدن جايگزين جزيي بهطور
به سرگرمي برابر در آنها تعهد يا قانونگذاري و مالي شيوهتامين از نظر صرف تلويزيوني
.هستند سياسي هسته يك داراي ميكنند دنبال كه خبررساني وظيفه دليل
تضمين را دولت ديدگاههاي با سازگاري دولت ، جانب از شده كنترل سيستم يك كه جوامعي در حتي
سر بر حرف هم باز ، برسند نظر به يكدست و يافته سازمان چيزهايي چنين كه ميكند ، هرچقدر
همگاني ارتباط يك يعني عملميكند عمومي آگاهي گيري شكل منبع عنوان به كهخبر است آن
. دارد مشهور سياسي ديدگاههاي بيان و ملي پيشرفتهاي با
نظامهاي ميگيرند ، قرار مقايسه مورد آشكارا جوامع ، سياسي مختلف عقايد كه حالي در
.دارند استفاده اجازه آشكارا گروهي ، سياسي روابط طرح براي خبررساني از اندكي تلويزيوني
و "عينيت" ،"تعادل" به توجه با قانونگذاري مختلف انواع از وسيعي گستره به وضعيت اين
كار در اصولي چنين پيامدهاي درباره تكراري بحثهاي و خبرها انتشار در "بيطرفي"
.است شده منجر خبررساني
فرهنگ
خبررساني از غالبا كه سياسياش هويت به نسبت فرهنگي بنگاه يك عنوان به تلويزيون هويت
ميتوان ميرود كار به تلويزيون براي كه هنگامي را فرهنگاست متفاوت ميشود ، ناشي آن
تلويزيون چيز هر از پيش.داد قرار استفاده مورد مرتبط ، هم به اگرچه متفاوت ، طريق دو به
و پسند مردم هنرهاي جمله از هنرها ، براي خوبي نسبتا جايگزين عنوان به ميتوان را
"فرهنگي" معنا اين به ميشود ظاهر برتلويزيون كه آنچه بيشتر البته ، .داد قرار سرگرمي
فرهنگي عملكردهاي به دسترسي براي راهي و عمده توليدكننده يك به تلويزيون و است
دنبال فرهنگي مطالعات و انسانشناسي در را كار اين اگر اما.است شده تبديل فراتلويزيوني
ارزشها سازمان دادن نشان براي گستردهتري بهطور ميتوان را بودن فرهنگي اصطلاح كنيم ،
گستردهاي صف كه جايي) داد قرار استفاده مورد ميشوند ، يافت جامعه يك در كه معانياي و
ايجاد سلايق و ارزشها نگرشها ، اجتماعي ، هويت بر آن تاثير و رسانه درباره را سوالات از
.(ميكند
از تلويزيون و راديو كه ميزاني براساس توجهي قابل بهطور سخنپراكني ملي پيشينههاي
مدل.ميكند تغيير ميشوند ، شناخته ملي فرهنگ ابزارهاي عنوان به نهادي ناظران جانب
دهه 1990 در BBC راديويي خدمات به توجه با "لوردريث" وسيله به ابتدا كه بريتانيايي ،
شد ، درك ريث وسيله به كه آنطور.بود فرهنگي پيشرفتهاي از يكي خودآگاهانه شد ، تدوين
مشخصي استانداردهاي و آيد وجود به كشور سراسر در كلي سياست يك حفظ امكان كه بود نياز
تلويزيون معرفي با ريث خدمات ، درباره توليدگرا اكيدا ديدگاه اين دنبال به.شود ترويج
.كرد مخالفت دهه 1950 در تجاري
پاپ ، موسيقي صنعت مثلا و تلويزيون ميان بينالمللي بهطور اينك كه صنعتياي دروني روابط
تلويزيون كه است آن معناي به دارد وجود ملي ورزشهاي از زيادي تعداد و فيلم صنعت
آن متعهد را خود است ممكن سازمانهايش كه فرهنگي سياست هر از مستقل كاملا بهطور
.ميكند عمل تفريح و هنرها ميان عمده نهادي دهنده پيوند يك عنوان به بدانند ،
عمومي حوزه و نهاد مثابه به تلويزيون
بيشك شده گرفته "هابرماس يورگن" آلماني فيلسوف نوشتههاي از كه "عمومي حوزه"مفهوم
به ميتواند و است بوده نهادها و سياست درباره اخير رسانهاي تحقيقات در عقيده موثرترين
كاربرد و تعريف.كند كمك فرهنگ و سياست اقتصاد ، تكنولوژي ، مسايل كردن مرتبط هم به در ما
و بحث معرض در ميزانزيادي به رسانهاي ، نظامهاي تاريخي پيشرفت به توجه با بويژه آن ،
.است گرفته قرار نظر اظهار
تبادل اطلاعات ، گردش منظور به فضايي حفظ براي دموكراتيك جوامع نياز به عمومي حوزه مفهوم
وجود دولتي سازمانهاي از مستقل بهطور بايد فضا اين.ميكند اشاره كردن بحث و عقايد
معنايي به.باشد آزاد خصوصي و شراكتي منافع محدوديتهاي از بايد همينطور و باشد داشته
آنكه وجود با.ميكند تشويق و فراهم را خردگرا شهروند تمرين كه است فضايي حوزه ، اين
يك بيشتر هابرماس است ، گرفته صورت سياسي تاريخ در اوليه دورههاي از روشنگري استفاده
ميگويد ، هابرماس آنچه اگرچه.عمل براي قطعي نسخه يك تا ميدهد ارائه "ايدهآلهنجاري"
كارآمد و جذاب مينويسند رسانهها سياست درباره كه افرادي جانب از كه است ايدهآلي
.است شده داده تشخيص
گسترش و "تودهها" ظهور ميان مستقيم رابطه به را خود توجه كه است مشتاق ويژه به هابرماس
به وابسته تودهها مييابند ، گسترش مدرن جوامع كه هنگامي.كند معطوف تبليغاتي وسايل
صورت به دانش و باورها كه است وسايلي چنين طريق از تنها كه چرا ميشوند ، تبليغاتي وسايل
.ميشناسند گروهبندياي ، چنين از عضوي عنوان به را خود شهروندان و درميآيند عمومي
او آنچه با دقيق مقايسه در -مدرن ارتباطي نظامهاي كه شيوهاي به نسبت عميقا هابرماس
ابزارهاي به را -ميگيرد نظر در اوليه مطبوعات مشاركتي و عقلايي راديكال ، سنت عنوان به
و پرزرق نمايشهاي كه بهطوري ميباشد ، بدبين است ، كرده تبديل نخبگان قدرت و اغواگري
.است شده مشاركت تماشاگري ، جايگزين و اساسي بحثهاي جايگزين برق ،
براي عمومي حوزه عميق ايده كه آشكاري و نهادي پيامدهاي به ميخواهيم اينجا در ما
در تصويرياش ، جريانهاي سرشت دليل به تلويزيون.كنيم اشاره دارد ، همراه به تلويزيون
.است بوده سهيم معاصر اجتماع حفظ و شكلگيري
اگرچه كرد ، بازآرايي خصوصي بخش در جامع بهطور نميتوان را تلويزيون سياسي و عمومي جنبه
ميشوند تركيب يكديگر با آن محتوايي جنبههاي از بعضي البته و شبكهها تعدد مالي ، تامين
.بدهند قويتر خصوصي چهره يك آن به تا
است ، به شده طرح هابرماس وسيله به كه نهادياي مساله سطوح با رويارويي هنگام به اگرچه ،
بحث كرد ، اطلاق دهه 1990 در "توده" واژه به ميتوان كه اصلياي معناي ميرسد نظر
مفهوم نسبي ، اطمينان با تلويزيون نهاد درباره بريتانيايي مكتوبات بيشتر.است برانگيز
عدم تلويحا ، كارهايشان در اغلب آمريكايي منتقدان.دادهاند قرار استفاده مورد را توده
.كردهاند احساس است نياز مورد كه را عمومي خدمات مدل يك حضور
به مربوط اصطلاحات تغيير و عمومي زندگي تكثر در آينده در تلويزيون كه است محتمل
بيشتر گسترش.باشد داشته عهده به پيچيدهتري بسيار نقش شهروندي حقوق و مسئوليتها
چنين.بود خواهد تغيير اين در مهمي عامل شخصي تفريح با مرتبط بنگاه يك شكل در تلويزيون
مهار منظور به تلاش زمينه در پيشينهاي داراي كه بريتانيا مانند كشورهايي در تاثيري
عميقتر بسيار ميباشند ، ملي هويت و وحدت تحقق راستاي در خبرپراكني عمل انجام و نظارت
.شد خواهد احساس
و جايگاه به حد از بيش و متعدد شيوههاي به نيز جديدش متفرق اشكال در حتي تلويزيون اما
خواهد باقي وابسته سياسي گفتارهاي ايجاد و بخشي مشروعيت فرآيندهاي و سياسي قدرت منبع
يك كه است محتمل اين ، وجود بارفت نخواهد بين از سادگي به تلويزيون عمومي ويژگي.ماند
براي كه اصطلاحاتي مورد در هم و تلويزيون نهادي جنبه سرشت مورد در هم پيوسته بازآرايي
.بيفتد اتفاق اينجا در ميگيرد ، قرار استفاده مورد آن عملكرد برآورد
انديشه هاي تازه
ميلسپو و نصرتالدوله
به /(فيروز نصرتالدوله اسناد مجموعه)ايران در آمريكائيها ماموريت پايان:كتاب نام
/اول1381 چاپ /اساطير:ناشر /درياگشت محمدرسول و پروين ناصرالدين دكتر:اهتمام
.تومان بها2500 /نسخه شمارگان2200
از راميتوان...و خاطرات گزارشها ، شرح محرمانه ، شخصي ، اداري ، نامههاي از اعم اسناد
هر اسناد گردآوري با واقع در.آورد شمار به تاريخي تحليل و تاريخنگاري منابع مهمترين
در كه آنهايي ويژه به روزگار آن رخدادهاي چگونگي از پرباري بايگاني به ميتوان دوره
.بازشناخت را حوادث اصلي رگههاي و يافت دست ماندهاند ، ناشناختگي و ابهام پرده
سه تاكنون مظفرالدينشاه نواده نصرتالدوله ، ميرزا فيروز از بازمانده اسناد مجموعه از
كارگزاران ، از نصرتالدوله.است رسيده چاپ به (مافي نظام) اتحاديه منصوره دكتر توسط و جلد
نيز ، ميلسپو.بود رضاخان و احمدشاه مظفرالدينشاه ، دورههاي سياسي فعالان و وزيران ،
طرف از كارگزاري به ميلادي درسال 1923 كوتاهي مدت براي آمريكا دانشگاههاي اقتصاد استاد
كتاب.داشت فعالي نقش آمريكا و ايران دولت ميان استخدامي قرارداد بستن در آمريكا دولت
(فيروز نصرتالدوله)رضاخان ماليه وزير نقش در يكديگر به تن دو اين نامههاي مجموعه حاضر ،
فضاي از دقيقي اطلاعات ميتواند مجموعه اين.است (ميلسپو) ماليه آمريكايي كل رئيس و
.دهد قرار اختيار در را رضاخان پادشاهي آغازين سالهاي بر حاكم
بوئتيوس متافيزيك
(مسيحي كلام و فلسفه در بحثي)
:بها /نسخه شمارگان2200 /اول1380 چاپ /الهام:ناشر /ايلخاني محمد دكتر:نويسنده
.3000تومان
كردن فروكش از پس و نوزدهم قرن نيمههاي از غرب ميانه سدههاي كلام و فلسفه در تحقيق
فلسفه شناخت به اروپايي انديشمندان.كرد پيدا رونق فرانسه انقلاب از ناشي هيجانات
اثري انگشتشمار ، كار چند جز متاسفانه ايران در اما دارند ، زيادي توجه ميانه سدههاي
ميانه هاي سده فلسفه متخصص و دانشگاه استاد ;ايلخاني محمد دكتر.نداريم باب اين در جدي
ارتباط رادر وي تفكر اصلي رگههاي تا كوشيده بهخوبي بوئتيوس متافيزيك كتاب در غرب
فيلسوف نخستين و رومي فيلسوف آخرين بوئتيوس.بشناساند ميانه سدههاي فلسفي حوزه با
.ميآيد شمار به مدرسي
رومي -تفكرغيرمسيحييوناني و الهياتمسيحي از بهرهگيري به خويش فلسفه در بوئتيوس
.ميآيد بهحساب فرهنگ دو اين ميان ارتباط اصلي پلهاي جمله از وي روي اين از.پرداخت
آنازاين هاي فصل از برخي و شده تنظيم فصل در9 بوئتيوس متافيزيك كتاب
...و بوئتيوس آثار و زندگي تثليث ، خدا ، وجود ، مسيحي ، و يوناني تفكر در سيري:است قرار
|