نميگيريم امتياز
تشريفات دردسرهاي
پاياني بخش _ ايراني خليج
ساله محكوميت 7 و اشكوري
نميگيريم امتياز
عراق مسئله و اروپا اتحاديه ايران ،
دهشيري محمدرضا دكتر با گفتوگو
و صادق امام دانشگاه در بينالملل روابط و خارجي سياست استاد دهشيري محمدرضا دكتر
شرطهاي پيش به وي با حاضر گفتوگوي در است خارجه امور وزارت بينالملل روابط دانشكده
كه است معتقد دانشگاه استاد اين.ميپردازيم ايران با رابطه در اروپا اتحاديه
بررسي به همچنين وي.نيست عراق به حمله مسئله با بيربط اروپا اتحاديه اخير پيششرطهاي
.ميپردازد پيششرطها اين و نفت صادرات رابطه
شمس حامد:گفتوگو
ويژه به بينالملل سطح و منطقه در خاتمي تنشزدايي سياست سال پنج از پس دكتر ، جناب*
اتحاديه ، اين با ايران گفتوگوي دور آخرين در پيش چندي اروپا ، اتحاديه با مناسبات گسترش
طي آمريكا ادعاهاي با پيششرطها اين اشتراك به توجه با آمده ميان به پيششرطهايي صحبت
طرف دو بين روابط ارتقاي سال چند از پس را پيششرطها اين شدن مطرح گذشته ، سال چند
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه
بحث تحميلي جنگ پايان از بعد.برميگردد انتقادي گفتوگوهاي به بحث اين پيشينه
يك ايراد گفتوگوها اين از اروپا منظور.شد مطرح اروپا و ايران بين انتقادي گفتوگوهاي
اتهامها آن به ايران اينكه تا بود يكجانبه و يكسويه صورت به ايران به انتقادها سلسله
يا.كند پيدا تحقق مناسبات گسترش براي لازم ذهني زمينههاي و شرايط نوعي به و دهد پاسخ
رابطه آن در.شود مستحكمتر روابط و مرتفع سوءبرداشتها و سوءتفاهمات ديگر عبارت به
در ايران.شد مطرح خاورميانه صلح و جمعي كشتار سلاحهاي بشر ، حقوق تروريسم ، نظير مباحثي
.شود خارج بود ، آمده پيش جنگ زمان در كه انزوايي حالت از كه بود آن خواهان بيشتر زمان آن
ماجراي خاطر به انتقادي گفتوگوي اينكه به توجه با خاتمي آقاي دولت آمدن كار روي از پس
تفاوت.آمد فراهم سازنده يا فراگير گفتوگوهاي ايجاد براي زمينه بود ، شده قطع ميكونوس
گفتوگوهاي برخلاف سازنده گفتوگوهاي كه بود اين در انتقادي با فراگير گفتوگوهاي
و ايران در يكبار متناوب طور به ميشد ، انجام اروپايي كشورهاي در بيشتر كه انتقادي
.ميگرفت صورت آن دورهاي رياست نسبت به اروپا اتحاديه عضو كشورهاي از يكي در يكبار
آنها اينكه بر علاوه يعني.كرد پيدا دوجانبه حالت گفتوگوها كه بود اين ديگر تفاوت
.ميكرد مطرح آنان به نسبت را خود انتقادات نيز ايران ميكردند ، وارد ايران به انتقاداتي
در اما ميشد مطرح سياسي موضوعات بيشتر انتقادي گفتوگوهاي در كه بود اين ديگر تفاوت
محيطي زيست حتي يا مخدر مواد مثل اجتماعي تجاري ، _ اقتصادي مباحث سازنده گفتوگوهاي
بازگشت خواهان اروپا اتحاديه سپتامبر حوادث 11 از پس ميرسد نظر به.گرفت قرار بحث مورد
ايجاد ايران درباره آمريكاييها كه است فضايي از ناشي اين و است انتقادي گفتوگوهاي به
آمريكا با مدارا سياست اروپا موجود ، بينالمللي شرايط به توجه با حاضر حال در.كردهاند
عرصه در توجهي قابل قدرت صورت به اينكه براي اروپا كه است اين هم علت.است گرفته پيش در
چه و خليجفارس در چه انرژي منابع بر آمريكا و است انرژي نيازمند بماند باقي بينالمللي
جريان تداوم خواستار اينكه دليل به سو يك از اروپا اتحاديهدارد تسلط خزر درياي در
از ايران با مناسبات گسترش براي ديگر سوي از و است نيازمند ايران به است انرژي آزاد
فضاي به توجه با.است نگران ايران با روابط داشتن دليل به آمريكا با تخاصم بروز
درصدد شرارت محور در عراق و ايران دادن قرار طريق از آمريكا آمده ، وجود به بينالمللي
طريق از ايران عليه كه تبليغي فضاي به توجه با همچنين و است برآمده منطقه كردن امنيتي
در يهوديان مركز انفجار مسئله مجدد كردن مطرح يا "كاريناي" كشتي موضوع كردن مطرح
پناه و ايران بودن شرور خصوص در آمريكاييها با كه هرچند اروپا آمده وجود به آرژانتين ،
داشته ايران با گستردهاي روابط نيست مايل نيست ، همنظر ايران توسط القاعده اعضاي دادن
.باشد
كند؟ هزينه ايران براي نميخواهد اروپا عبارتي به*
پيششرطها تعيين و سياست اين اتخاذ طريق از اروپا واقع در.كند هزينه نميخواهد.بله
در انتقادات به پاسخ درصدد اروپااست ايران با خود مذاكرات دادن نشان مشروع خواهان
روابط كه نكنند احساس آمريكاييها اينكه تا است ، ايران با رابطه برقراري چرايي مقابل
تاكيد چندقطبي نظام بر گرچه آنان.دارد قرار آمريكا سياستهاي مقابل در ايران با اروپا
.نيستند آمريكا با آشكار مخالفت خواستار ايران موضوع خصوص در اما ميكنند
نسبت خوشبيني آنان تحليل در آيا.نميكنند تاييد را پيششرطها اين وجود رسمي منابع*
دارد؟ وجود اروپا اتحاديه و ايران بين اختلافنظري يا.دارد وجود اوضاع شدن بهتر به
.باشد داشته روابط ايران با پيششرطي هرگونه بدون است مايل قلبا اروپا اتحاديه
چه؟ يعني قلبا*
اقتصادي ماهيت بيشتر اينكه دليل به و دارد ايران به كه اقتصادي نيازهاي دليل به يعني ،
تروريسم ، نظير مسايلي لحاظ بدون اقتصادي روابط ايران با بيشتر كه است مايل سياسي تا دارد
اين در ايران با كه هرچند.كند برقرار كشتارجمعي سلاحهاي و خاورميانه صلح بشر ، حقوق
و اقتصادي مسايل خصوص در اروپا منافع نيز ايران ديگر سوي از.دارند اختلافنظر خصوص
در اروپا موضع اين كه است معتقد جهت همين به.ميكند درك را ايران با رابطه داشتن اهميت
انگلستان كه است شرايط و فضا همين در ميبينيد شما.است مقطعي و آمريكاست فشار اثر
شده داده ارتقا سفير به كاردار از را روابط سطح و برآمد ايران با مناسبات گسترش درصدد
.است
اين براي سپتامبر از 11 پس آمده وجود به فضاي آيااست موضوع كردن ساده اين نظر ، به*
است؟ مناسبتر حال به نسبت ايران عليه موضعگيريها گونه
زمان آن در پيششرطها اين كردن مطرح امكان افغانستان در ايران همكاري به توجه با نه ،
ولي بودند ما سكوت لااقل يا ايران رضايت جلب خواهان آنان مقطع آن در چون.نبود ممكن
.ميشود مطرح مباحث اين شده فراهم مقدمات كه الان
چيست؟ شما نظر از مقدمات*
.آمده كار روي غرب به مايل حكومتي افغانستان در.كرده تغيير كلي طور به منطقه فضاي
و كرده جديدي فاز وارد را ايران شمال بر آمريكا تسلط جيحان ، _ باكو نفتي لوله خط احداث
شرايطي چنين در.است رسيده مشتركي نقطه به عراق خصوص در اروپا _ آمريكا همكاريهاي
قضيه در كه حالي در.نكند دخالت عراق قضيه در ايران كه است اين بر اروپا ترجيح
عراق مسئله در ايران ميخواهد غرببودند ايران همراهي و همكاري به مايل افغانستان
.نكند دخالت
تنهايي؟ به اروپا يا اروپا و آمريكا كجاست؟ غرب از منظورتان*
به را ايران ادعاها گونه اين كردن مطرح با ميدهند ترجيح آنان.آمريكاست و اروپا منظور
شود مجبور كند جلب را روابط گسترش براي اروپا نظر اينكه براي ايران يعني.كشند انفعال
.كند اختيار سكوت عراق به حمله ماجراي در
نيست؟ نظر مورد نيز عراق به حمله در ايران همكاري مثبت موضع*
آنان سياست نميخواهند را ايران مثبت موضع نه و منفي موضع نه عراق مسئله در آنان
.است ايران كامل انفعال
حكومت در ايران سهمخواهي از هراس خاطر به آن مثبت موضع يا ايران همكاري نخواستن*
است؟ عراق آينده
_ قومي تنوع دليل به.هستند نگران عراق در اسلامي دولت آمدن كار روي از آنان.بله
در تازه حكومت خصوص در اينكه بر علاوه بودند ايران همكاري نيازمند افغانستان ، جمعيتي
.نداشتند ايران جانب از نگراني افغانستان
نظير اقليتهايي اضافه به شيعيان و كردها سنيها ، .دارد وجود هم عراق در تنوع اين*
بر اضافه.آورده وجود به افغانستان با عراق جمعيتي بافت در را شباهتهايي تركمنها ،
از مخالف تاثيرگذارترين عنوان به نيز عراق انقلاب اعلاي مجلس عاليرتبه مقامات اينكه
اسلامي حكومت ايجاد برخوردارند ، نيز ايران حمايت از تام طور به اتفاقا كه شيعيان حمايت
كجاست؟ از غرب هراس دانستهاند؟ منتفي عراق در را شيعي نوع از
مسئله در.كند نفوذ اعمال كردها طريق از ميتواند هم و دارد تاثير شيعيان بر هم ايران
فاكتور با نداشت ، غربياش متحدان برخلاف نظري آنجا در پاكستان كه افغانستان برخلاف عراق
حاضر حال در تركيه.هستيم روبهرو تاثيرگذار و نقشآفرين بازيگر يك عنوان به تركيه
.است گرفته پيش در را ايران از گاز صدور قطع نظير غرب با هماهنگ و جديد مانورهاي
به از پس رفتار تغيير امكان يعني.است كوتاهمدت ايران به نسبت اروپا موضع اين آيا*
دارد؟ وجود عراق مسئله رسيدن اتمام
...كل طور به غرب
بين زيادي تفاوت نميرسد؟ نظر به كلي اروپا و آمريكا براي شما توسط غرب از استفاده*
جمهوريخواه تقسيمبندي از جداي آمريكاييها خود حتي.دارد وجود آمريكا با اروپا مواضع
كالين بينهستند مواجه توجهي قابل نظر اختلاف با جمهوريخواهان خود بين در دموكرات و
آمريكا؟ و اروپا به رسد چه است بسيار تفاوت رامسفلد يا رايس كوندوليزا و پاول
آنها بين كامل نظر اتفاق انرژي جريان گردش نظير استراتژيك منافع مورد در اما.قبول اين
نقش دليل به ايران.است آنان ضرر به فعلي شرايط در تحول هرگونه زيرا.دارد وجود
كشور دو اين باشد ، داشته خود با را عربستان همراهي اگر منطقه در خود استراتژيك
و منطقه در ايران مخالفت هرگونه ديگر سوي از.شوند نفت قيمت افزايش باعث ميتوانند
مشترك ، منافع دليل همين به.شد خواهد نفت قيمت افزايش باعث ديگر نوعي به تنش ايجاد
انتقال جريان ايران داشتن نگه منفعل با ميخواهند آنها.دارند نظر اتفاق آمريكا و اروپا
.باشد داشته تداوم همچنان انرژي
باشد؟ ميتواند چه انگليس خارجه وزير استرا جك سفر انگيزه مهمترين*
اين تعيين طريق از يكسو از دارد اروپا اتحاديه در كه محوري نقش به توجه با انگلستان
با كه نزديكي ائتلاف به توجه با ديگر سوي از و اروپا اتحاديه عضو عنوان به پيششرطها
با رابطه در جديدي نقش ايفاگر ميخواهد دارد ، عراق به حمله خصوص در ويژه به آمريكا
.است بوده ويژهاي حساسيت و اهميت داراي ديرباز از انگلستان و ايران رابطه.باشد ايران
روابط در بزرگ مسئله يك با مترادف ميتواند رابطه اين در كوچك مسئله يك كه گونهاي به
عدم يا رشدي سلمان مثل مسئلهاي مثلا.باشد اروپا اتحاديه عضو كشورهاي ديگر با ايران
رابطه در تنها نه حساسيتآفرين توانسته ميدهد ، رخ عادي طور به كه كشور يك سفير پذيرش
را اتحاديه با ايران رابطه و باشد اتحاديه و ايران رابطه كل در بلكه انگلستان و ايران
انگلستان اولا انگلستان و ايران روابط سطح افزايش به توجه با.دهد قرار تاثير تحت
كه نقشي كند مطرح اروپا اتحاديه و ايران روابط افزايش مبتكر عنوان به را خود ميخواهد
در ايران بيطرفي يا سكوت مورد در ثانيا و ميكردند ايفا را آن فرانسه يا آلمان قبلا
.كند جلب را ايراني مسئولين مساعد نظر عراق به آمريكا حمله
هماهنگي؟ يعني*
بود نخواهد ايران متوجه عراق به حمله كه زمينه اين در ايران مسئولين كردن متقاعدبله
.نكنند مخالفتي قضيه اين در كه است مطلوبتر ايران براي
چه اتخاذ گرو در را ملي منافع حداكثري تامين عراق ، به احتمال بودن جدي به توجه با*
ميدانيد؟ موضعي
متفاوت اروپاييان با اختلاف ، مورد ديگر موضوعات و بشر حقوق عادلانه ، صلح از ما تلقي
به رسيدن براي "بيناذهني" مقولات يك به خصوص اين در بايد "پستمدرنها" قول به ما.است
كنيم تلاش فراگير و دوجانبه گفتوگوهاي سرگيري از براي بايد تنها نه ما.برسيم تفاهم
ما.برسانيم است رسميتر و بالاتر سطح كه "مذاكرات" به را گفتوگوها از سطح اين بلكه
ارزشها از عدول.بكشيم دست خود مصالح و آرمانها از نميتوانيم و هستيم مسلمان كشوري
كشور كيان حفظ راستاي در كه نيازمنديم حكومت ، يك عنوان به اما.نيست امكانپذير ما براي
سعي نحوي به ميتواند اسلامي جمهوريبيفتد خطر به ملي منافع كه نكنيم كاري و كنيم عمل
و ندهيم قرار هدف عنوان به را خودمان بايستيكند خلاص را خود اتهامات تيررس از كه كند
تبليغاتي و ديپلماسي تحركات نيازمند امر اين.دهيم تغيير ديگر جاهاي به را هدف كنيم سعي
بحث مثلابكشانيم ديگر جاهاي به را موضوع شود بحث ايران مورد در اينكه جاي بهاست
تا بايد.شود مطرح بيشتر پاكستان و هند منازعه كه كنيم كاري يا كنيم پررنگ را افغانستان
و خيال آرامش با ميتوانيم آنگاه.كنيم دور ايران از را نزاع كانون دارد امكان كه جايي
.بگيريم تصميم ملي منافع و سياست مورد در بال فراغ
براي ائتلاف" نظير مسايلي كردن مطرح بادهيم افزايش را تحليل سطح بايد ديگر طرف از
شويم موجب است ، جهان در صلح برقراري درصدد كلي طور به اسلام جهان و ايران اينكه و "صلح
ساختن همگون طريق از اين بر علاوهنباشيم كشور تنها به تبديل منازعات عرصه در
.برسيم ائتلاف به مصر و سعودي عربستان كشورهاي با ويژه به اسلام جهان سياستهاي
خاطر به عراق به آمريكا حمله با منطقه كشورهاي رسمي مخالفت معتقدند كارشناسان از خيلي *
.داشت نخواهند امر اين با جدي مخالفت آنان واقع در اما.كشورهاست آن عمومي افكار مخالفت
ميتوان آيا شما نظر به.است عراق آينده ساختار پيشبيني گرو در بيگمان ما ملي منافع
كنيم؟ ملي منافع از صحبت ما عراق آينده تحولات در موجود احتمالات از جداي
زيادي توجه عراق آينده حكومت به ما.است عراق ارضي تماميت حفظ بر مبتني ايران سياست
سر حكومتي ثانياكشوراست آن نشدن تجزيه و يكپارچگي حفظ است مسلم ما براي آنچه.نداريم
اين بايد ما سياست.نباشد ايران ويژه به و منطقه كشورهاي با تخاصم درصدد كه بيايد كار
سياستهاي به توجه با يا آمريكا به اتكاي با كه نيايد كار روي حكومتي كه باشد
.باشد بحران دايره گسترش درصدد پانعربيستي
به متمايل حكومتي اينكه.است بديهي بسيار و دادن رخ حال در اتفاق اين دكتر جناب*
باشد؟ بايد چه ميان اين در ايران موضع اما.است خوب بسيار نيايد كار روي آمريكا
و نيست اعتماد قابل وجه هيچ به او اينكه دليل به.ماست ضرر به كنيم همكاري صدام با اگر
درصدد فعليشان موضع برخلاف فرامنطقهاي قدرتهاي است ممكن باشيم ، او سرنگوني درصدد اگر
...بنابراين.ماست ضرر به هم باز نتيجه در باشند ، او حفظ
بيشتر مشاركت اندكي با.افتاد اتفاق افغانستان در آنچه نظير.ندارد وجود سومي شق آيا*
ايران؟
به غرب صورت هر در.باشيم بيطرف چه و كنيم همكاري چه.نيست ايران همكاري به مايل غرب
.داد نخواهد امتياز ما
تشريفات دردسرهاي
اسپانيا ملكه و پادشاه
پروتكلي مشكلات حل درگير است ، كرده سفر اسپانيا پايتخت به تهران از هياتي كه پيش روز
بانواني كليه دارند تقاضا تهران دولت فرستادگان مينويسد امپريوزيكو.هستند ديدار اين
كنند سر به اسلامي حجاب داشت خواهند ملاقات خاتمي محمد با مختلف ديدارهاي در كه
"پلاسيو آنا" و اسپانيا نخستوزير همسر "بوتوليا آنا" خانم ،"صوفيا" ملكه بنابراين ،
خانم گذشته سال.بود خواهند حجاب رعايت به مجبور تهران مقامهاي تقاضاي به خارجه وزير
حاضر زيرا نكرد ، همراهي ايران به سفر در را وي اسپانيا ، نخستوزير همسر بوتوليا آنا
:بود گفته "تيمپو" هفتهنامه به بوتوليا آنا خانم زمان آن در.كند سر به روسري نبود
نخواهم او از هرگز و ميگذارم احترام ميكند سر به خاتمي آقاي همسر كه حجابي به من"
ميهمانيها در حجاب بدون بايد ميكند ، سر به حجاب چون كرد سفر مادريد به اگر كه خواست
احترام ما سنتهاي به دارم انتظار ايراني مقامهاي از نيز دليل همين به و كند پيدا حضور
محبوبيت از كشور اين در كه اسپانيا نخستوزير همسر دوستان حال ، اين در ".بگذارند
محمد بازديد جريان در بوتوليا آنا خانم احتمالا هستند معتقد است ، برخوردار بسياري
با نيز صوفيا ملكه زياد احتمال به.يافت نخواهد حضور ميهمانيها در مادريد از خاتمي
در الكلي مشروبات سرو از نيست حاضر كه اسپانيا دربار.داشت نخواهد ديداري خاتمي
پادشاه احتمالا كه است داده اطلاع دولت تشريفات به كند چشمپوشي رسمي ميهمانيهاي
خواهد خودداري ايران اسلامي رئيسجمهموري بازديد مناسبت به ميهماني دادن از "كارلوس"
كه رسمي ميهماني در تاكنون ما":ميگويد اسپانيا دربار تشريفات سخنگويان از يكيكرد
صرفنظر ميهمانان اين براي الكلي مشروبات سرو از داشتند حضور آن در اسلامي كشورهاي سران
سرو عدم بر مبني ايراني هيات تقاضاي.ميكرديم سرو ميوه آب آنان براي و ميكرديم
".است قبول غيرقابل ما براي اسپانيايي مقامهاي براي حتي الكلي مشروبات
به او اروپايي سفر نخستين زمان از خاتمي ، خارجي سفرهاي تشريفات درباره موجود مسايل
تشنجزدايانه ديپلماسي آغازين نقطه كه سفر آن از پس.شد بحثانگيز بهار 78 در ايتاليا
كه شد پخش تهران جمعه نماز در مجهولالهويه گروههاي سوي از تصويري بود ، اصلاحات دولت
تصوير در نيز مشروبي گيلاس.ميداد نشان ايتاليايي مقامات از يكي همسر كنار در را خاتمي
مزبور تصوير "كيهان" روزنامه حتي كه بود انتقادبرانگيز چنان اقدام ، اين.ميخورد چشم به
و خارجه وزارت تا شده باعث مسايل اين ميرسد نظر به حال ، اين با.خواند "ساختگي" را
تاكنون است گفتني.كنند لحاظ خاتمي خارجي سفرهاي در را بيشتري احتياط رئيسجمهوري دفتر
.است نكرده منتشر اسپانيا مطبوعات گزارش سقم و صحت درباره مطلبي خارجه وزارت
پاياني بخش _ ايراني خليج
عقل و منطق زبان
گنابادي محمد
دادگاه به رفتن به حاضر كه كند پيشنهاد اعراب براي را شرط اين ميتواند همچنين ايران
نام با و شوند قائل احترام بينالملل حقوق به اعراب اولا اينكه شرط به است ، بينالمللي
هر جزاير بر حاكميت بحث و خليجفارس نام اصالت.نكنند برخورد مغرضانه خليجفارس تاريخي
.بپذيرند طرفين پذيرفت دادگاه كه رايي هر و مطرح دادگاه در دو
توطئه ، فعلي ، ادعاهاي و پذيرفته پايان كشورها مرزبندي كه است اين است واقعيت آنچه اما
اين از امارات و.ندارد جهاني جامعه در پذيرشي هيچ مرزها تغيير براي كلان هزينههاي
ميتوان فقط ايران ملت با كه چرا آورد نخواهد دست به چيز هيچ غيرمنطقي و منفي برخوردهاي
مردم وتوهين تخريب و توطئه و زورمدارانه اقدامات گفت ، سخن انصاف و عقل و منطق زبان با
حكام مقابل در نرمش و امارات گستاخيهاي مقابل در سكوت.نميسازد مرعوب هيچگاه را ايران
ما خارجي سياست بر ابدي ننگ قبيل اين از تاريخي هويت فاقد و بيريشه كشورهاي خيرهسر
ظريف كار يك اشغالگر عنوان به ترازو كفه يك در اسرائيل و ايران دادن قرار.بود خواهد
تغيير.شد خواهد منجر فلسطين مسئله حقانيت شدن رنگ كم به درازمدت در كه است استعماري
است منطقه اقوام و ايران ملت كل با دشمني ايران به نسبت ارضي ادعاهاي و خليجفارس ، نام
مردم متقابلا و هستند برخوردار خاصي اهميت و ارزش از اعراب نزد ايران مردم آنكه حال و
از را عربي كشورهاي مديريتي سطوح در مغرض و سياستزده افراد عدهاي حساب نيز ايران
قبل سال تا 30 كه كشوري كه است اين معاصر تاريخ عجايب از يكي.ميدانند جدا عرب جامعه
به سال از2000 بيش كه كشوري به نسبت ندارد وجود آن از سابقهاي و نام جهان جاي هيچ در
مدعي و ميكند ارضي ادعاي است ، داشته حاكميت خليجفارس جزاير بر غيرمستقيم و مستقيم طور
و پير استعمار را آن خود كه انگليس كارگزاران مكاتبات آنها.ميشود نيز تاريخي اسناد
دلارهاي كردن هزينه.ميكنند ارائه سند عنوان به را ميدانند اسلام جهان بدبختي عامل
احساسات به بلكه داشت نخواهد و نداشته بر در كشور آن براي ثمرهاي هيچ شارجه و ابوظبي
براي خطرناكي بسيار آثار كه زد خواهد دامن بيشتر اعراب و ايران ملت ميان شده جريحهدار
.داشت خواهد بر در اسلام جهان كل
تحليل يا و گزارش مقاله ، از 150 بيشتر طي امارات گروهي رسانههاي گذشته سال طول 10 در
اين و كنند دخالت آن مرزي مسائل و ايران داخلي امور در كه دادهاند اجازه خود به خبري
اسلام جهان در تفرقهآميز مسائل به نبايد كه توجيه اين با ايران مطبوعات كه است حالي در
براي سنگيني بهاي كه سكوتي كردهاند ، سكوت ابوظبي ، نارواي دخالتهاي مقابل در زد دامن
شواهد و تاريخي شواهد برابر.بپردازد بايد آينده نسل را آن بهاي و داشته ما ملي منافع
اشتراكات داراي آن بر مزيد و دارند مشتركي قومي و نژادي ريشههاي اعراب و ايرانيان علمي
اعراب به ايرانيان اندازه به جهان در مليتي هيچ و هستند زيادي زبان و فرهنگي مذهبي ،
معصومين ائمه و اسلام پيامبر سلاله از نفر مزاردهها ايران سراسر در.نيست نزديك
جزيره شبه به همگي كه هستند ائمه ما رفتاري و ديني الگوهاي و است ايرانيان زيارتگاه
حجاز و نجد از كه هستند مهاجريني ايران جنوب اعراب از وسيعي بخش.دارند تعلق عربي
از بعضي مقابل در گذشته سال طول 20 در ما مطبوعات كه نيست بيدليل بنابراين.آمدهاند
اتهامات و كردهاند سكوت است ، بوده استوار عربي فارسي قومي تنفر بر كه عربي مطبوعات
دلارهاي مالي حمايت با گذشته سال طول 10 در.گذاشتهاند بيپاسخ را ايرانيان عليه ناروا
منافع با ضديت در عراق و كويت مانند كشورهايي و امارات جرايد در مقاله ابوظبي ، 120 نفتي
بيشتر مدت همين در.است شده نوشته فارسزدايي خليج راستاي در و ايران اسلامي جمهوري ملي
MBC تلويزيون جمله از ماهوارهاي تلويزيونهاي.است شده چاپ مجعول عنوان با كتاب ، از 20
هدفداري طور به گزارش هر در همواره ميكند گزارش را هوا وضع اخبار بار روزنامه 10 كه
از كار اين سرمايه كه معتقدند آگاهان و ميكند تكرار را عربي خليج مجعول نام بار چند
.ميشود تامين شارجه و ابوظبي سرمايهگذاري با متحده امارات سوي
اعراب و ايران ميان تفرقه از جلوگيري براي كه بخواهد عرب جهان از رسما بايد ايران دولت
ايرانيان ملي احساسات كردن خدشهدار از و ايران تاريخي حقوق و ارزشها تجاهل از
و يونانيان نزد حتي كه پارس امپراتوري و مردمنكنند تجاهل را فارس خليج نام و بپرهيزند
برخوردار عظمت و احترام از بودهاند ، جنگ درگير پارسها با سال هزار حدود كه روميان
گذشته دهه دو طول در ولي ميكنند ، ياد نيكي به پارسها عملكرد از آنها مورخان و هستند
اسلام از قبل پارسي ساله هزار تمدن موثر و مثبت نقش و عظمت به نسبت عربي ، كتاب دهها در
نيز اسلام تمدن توسعه و گسترش در را ايرانيان نقش حتياست شده داده جلوه وارونه حقايق
دست پارسها حاكميت بخش در عربي به غربي كتب ترجمه در و كردهاند تحريف و ناديده
لشكركشي خاورميانه منطقه در كشوري هيچ به پارسها تاريخ گواهي به كه حالي در.بردهاند
صلح خصوص در حقيقت اين و منطقه آن فرمانروايان يا و مردم درخواست به مگر نكردند
.دارد مصداق خوبي به مصر فرمانروايان و سيفابنذي نام به يمن فرمانرواي
حدود 500 اعراب آنها نظر به دارد ، رواني ريشه فارس خليج نام تغيير كه هستند معتقد برخي
توسريخوري و حقارت و سلطه يا و عثماني سلطه تحت و بودند قومي و مستقل هويت يك فاقد سال
اين استقلال و جهاني جنگ گرفتن پايان با.داشتند قرار فرانسوي و انگليسي استعمارگران
آنها كنار در يهود دولت شكلگيري آن و گرديدند روبهرو ديگر حقارت يك با اعراب كشورها ،
اضافه عربي كلمه نامي هر بر آنها كه شد باعث عربي نژادي و قومي احساسات موجگيري.بود
..و عربي قهوه عربي ، لباس عربي ، مهرجان - عربي امارات عربي ، سوريه عربي ، مصر مانند كنند
خورده شكست و شده تحقير رهبران و نماند مصون نيز خليجفارس تاريخي نام راستا اين در.
خود حقارتهاي و شكستها به گذاشتن سرپوش براي خاورميانه بحران در عربي كشورهاي بعضي
امر اين.دادند قرار تهاجم مورد يكجانبه طور به نيز را فارس خليج بينالمللي شاهراه نام
اعتراض عدم و سكوت نتيجه در سپس و شد آغاز فارس خليج از فارس نام حذف صورت به ابتدا
و عدواني عملي نبايد را اعراب اقدام اين البته.يافت تغيير خليجعربي به كم كم ايرانيان
.كنند اضافه عربي پسوند چيز همه بر كردهاند عادت آنها چون آورد شمار به كينهتوزانه
ايران در كه ديد بايد ميشود تكرار بار صدها كلمه اين عربي گروهي رسانههاي در روزانه
انتشارات بعضي چرا ديد بايد و نمودهاند خود تاريخي نامهاي حفظ براي اقداماتي چه مردم
خود در پرداختهاند؟ منطقه متعصبين از تبعيت به نفتي دلارهاي با شده تطميع اروپايي
و فارس خليج نام با ايران ميادين و شهركها اصلي ، خيابانهاي و بلوارها از تا چند ايران
فعال رابطه اين در عالي مدارس و دانشگاه تعداد چه است؟ شده مزين ديگر تاريخي نامهاي يا
ايرانيان ما از بعضي متاسفانه.است شده نوشته تاريخي نامهاي باب در رساله چند.هستند
داديم قرار اهمال مورد تاريخ از برههاي در را خوزستان همچون تاريخي نامهاي ناآگاهانه
به كه است كثيرالملتي كشور ايران.برديم كار به استعماري نامي تاريخي نام اين جاي به و
معني به ايران را آن بلكه نميخوانيم ترك يا و كرد يا و فارس بلاد را ايران دليل همين
از غير ميهندوستي و دوستي كشور علت همين به و ميخوانيم ايران فلات در ساكن اقوام همه
.است قومپرستي
ساله محكوميت 7 و اشكوري
از و ديني نوانديش ،"اشكوري يوسفي حسن" روحانيت ، ويژه دادگاه سوي از صادره حكم به بنا
وي ديدگاه دليل به محكوميت اين سال چهار.شد محكوم زندان سال به 7 مذهبي - ملي فعالان
برلين كنفرانس در شركت دليل به نيز آن ديگر يكسال و است برلين كنفرانس در حجاب پيرامون
.است شده صادر
وي اين از پيشزنجيرهاي قتلهاي پرونده با رابطه در اكاذيب نشر اتهام به هم سال 2
شده صادر جديد حكم و نقض حكم اين كه بود شده محكوم اعدام به محاربه و ارتداد اتهام به
.است شده لباس خلع "روحانيت و اسلام شئونات خلاف اعمال" اتهام به وي از همچنيناست
از" خودش ، گفته بهاست گيلان رودسر شهرستان توابع از "اشكور" زاده ساله روحاني 53 اين
پدرش حال ، اين با."محروم نوشتن و سوادخواندن از دو هر و خانهدار مادري و كشاورز پدري
.فرستاد همجوار روستاي در مكتبخانهاي به سالگي در 8 بود ، خانواده فرزند اولين كه را او
چهار گذران از پسبود داير تابستان ماه سه تنها امروز ، مدارس برخلاف كه مكتبخانهاي
اشكوري.شود طلبه تا فرستاد رودسر ديني حوزه به را او سال 40 در پدر مكتبخانه ، دوره
فكر.نداشتم رشته اين انتخاب در نقشي هيچ خود و بودم ساله زمان 12 آن در":ميگويد
او به و (نجف تحصيلكرده و) بود منطقه در معتبري روحاني عمويش اينكه دليل به پدرم ميكنم
سال.بشود او چون عالمي و بخواند ديني درس نيز فرزندش كه داشت دوست داشت ، فراوان علاقه
البته و.گرفتم فرا را (ادبيات و منطق نحو ، صرف ، ) دروس مقدمات و بودم رودسر در تا 44 40
اشتغال وجود با ولي.شدم قبول و دادم امتحان متفرقه را ابتدايي ششم كلاس زمان همين در
فراواني اشتياق و علاقه مقابل ، در اما.نديدم جديد تحصيل ادامه به علاقه حوزوي دروس به
در (طبيعي علوم ويژه به جديد علمي آثار رمان ، مجله ، روزنامه ، مطالعه) آزاد مطالعات به
ادامه براي سال 44 در "كردم آغاز پراكنده بيهدف چند هر را مطالعاتي و شد پيدا من
مركز به تبديل آستانه در خرداد 42 حوادث 15 از پس قم كه زماني در درست.رفت قم به تحصيل
سخت مرا شرايط آن":ميگويد اشكوري.داشت قرار "انقلابي و سياسي اسلام" انديشه پيريزي
".شدم جديدي دنياي وارد كلي طور به و داد قرار تاثير تحت
و فقهي دانش تقويت براي فرصتي را حوزه در حضور تا ميكوشيد سالها آن در اشكوري چند هر
سياسي ويژه به و اجتماعي مسايل به كه نبود آن مانع اينها اما دهد قرار خود فرهنگي
"سفيد انقلاب" اعلان آن از پس و دهه 40 اوايل در سياسي فضاي نسبي گشايش.بماند بيتوجه
انزوا و حاشيه در ميانه ، اين در نيز اشكوري و بود مسايل اين به جوانان توجه زمينهساز
.نماند
سياسي احزاب اكثر مخالفت":مينويسد خاطراتش در سياسي مسايل به خود ورود درباره اشكوري
به سرانجام كه و 42 سالهاي 41 در سفيد انقلاب با ديني علماي شديد مخالفت و ديني و ملي
از پس و (آزادي نهضت و دوم ملي جبهه سران) مذهبي و ملي سياسي رهبران از شماري دستگيري
آن در روحانيت مبارزه پرچمدار - خميني آيتالله تبعيد و سال 42 خرداد پانزدهم قيام آن
و سياست به چشم فضايي چنين در بودم نوجوان كه من.شد منجر سال 43 در تركيه به - مقطع
با ".ايشان پرشور مبلغان از و شدم خميني امام آيتالله مقلد سال 41 از.گشودم اجتماع
مهندس كتابهاي.بود مشغول مطالعه و درس به بيشتر او تا 50 سالهاي 44 در همه اين
پيوسته را طباطبايي علامه و مطهري استاد طالقاني ، آيتالله سحابي ، دكتر بازرگان ،
شده چاپ افراد اين از سالها آن در كه نبود مقالهاي يا كتابي خودش ، گفته به و ميخواند
از و نميكرد قانع را او آن رايج آموزههاي و دروس حال ، اين با.باشد نخوانده او و
اين كه مراكزي از يكي و ميجست حوزه از خارج در عمدتا را تازه مطالب دانستن اينرو ،
فعاليت بعد به سالهاي 45 از كه بود "تهران ارشاد حسينيه" ميداد ارائه را تازه افكار
.بود كرده شروع را خود
در شريعتي علي دكتر با بار اولين براي دهه 40 سالهاي آخرين در كه بود طريق همين از
.شد آشنا ارشاد
.كرد تقويت نيز را اجتماعي - سياسي عرصه در او حضور اشكوري ، فرهنگي فعاليتهاي اوجگيري
با دهه 50 در بود ، كرده چاپ قم "دانشمند" مجله در سال 49 در را مقالهاش نخستين كه او
نه مسئله اين اما كرد ، ازدواج سال 51 در.ميكرد همكاري تهران و قم در مختلفي نشريات
جلسه اهل خود كه همسرم" اشكوري ، گفته به.افزود آن به بلكه نكاست او فعاليتهاي از تنها
".ميكرد اداره را خانمها جلسات و پرداخت گويندگي به بود ، ديندار فردي و
كه يافت ماموريت امام دفتر طرف از (ديگر دوستان از يكي اتفاق به) انقلاب پيروزي از پس
و بهار) ماه شش مدت به انقلاب از پيش و بود شده واقع چالوس در كه را "دريا راديو"
از پسكند اداره داشت ، شنونده مازندران و گيلان در و ميكرد پخش خاص برنامه (تابستان
كرده تمام را "سطح" سال 57 تا او.دهد ادامه خود ناتمام تحصيل به تا بازگشت حوزه به آن
او خواست اين تحقق از مانع سياسي مسائل اما.بود رفته "فقه جامع" درس به نيز چندسالي و
داوطلب رامسر و تنكابن شهرستان مسئولان و مردم از گروهي اصرار با وي كه چرا.شد
را خود خاطراتش در وي.انجاميد او انتخاب به كه شد اول دوره در مجلس نمايندگي
اول ، مجلس از پس وي مطبوعاتي فعاليتهاي از.مينامد دوره اين در "مستقل نمايندهاي"
.بود "كيان" مجله نيز و محمدخاتمي مسئوليت دوران در "كيهان" روزنامه در مقالاتي انتشار
فردي شكل به تا 69 سالهاي 67 در مقالاتي مجموعه شكل به را "احيا" گاهنامه همچنين وي
.بازماند انتشار از ارشاد وزارت مخالفت با كه ميكرد منتشر
"اسلام تاريخ" تدريس به تهران طباطبايي علامه دانشگاه در سال 64 از اين ، بر علاوه
عرصه در _ خودش اذعان به _ وي اقدام مهمترين.شد منع تدريس از سال 68 در اما پرداخت
ديگر جمعي همكاري با سال 75 در "شريعتي علي دكتر فرهنگي پژوهشهاي دفتر" تاسيس فرهنگي ،
زنداني دنبال به كه شد آغاز سال 76 از دفتر اين جدي فعاليت.بود انديشه و فرهنگ اهل از
همراه نشيبهايي و فراز و مشكلات با آن فعاليت دفتر اين اصلي گردانندگان از چندتن شدن
"فردا ايران"هفتهنامه انتشار در سحابي مهندس با سال 71 از او اينها ، بر علاوه.است بوده
در اشكوري سياسي حضور آخرين.است شده توقيف بهار 79 از كه نشريهاي.داشت همكاري
.شد محكوم زندان به خاطرآن به و گفت سخن اشكوري كه جايي همان بود ، كنفرانسبرلين
|