هستم ايراني من
مستقل واقعيت يك
اروپا ليگهاي بررسي
19_ جهاني جام و فيفا
هستم ايراني من
ايران فوتبال ملي تيم سرمربي با گفتوگو
كوثري عباس:عكسها
دانست نخواهيد هرگز سختي به كرد طراحي پيشاپيش را آينده ميتوان سختي به فوتبال در
كرد نخواهيد پيدا دست ايدهآل وضعيت به وقت هيچ و كشيد خواهد سمت كدام به را شما كار كه
اندازه به ديگر مولفههاي از يك هيچ شايد فوتبال دنياي درتقسيمبنديهاي:ورزش گروه
پول بيشتر همه از مشهورترند ، همه از بازيكنان.باشند نداشته ويژهاي موقعيت مربيان
تلاش چه اگر داوران.دارند جبران براي زيادي فرصتهاي نيز اشتباه صورت در و ميگيرند
امكان كه هست همه ذهن در هميشه فرض پيش اين اما شوند ، ظاهر اشتباه بدون كه ميكنند
قرار قضاوت مورد جمعي صورت به اصولا نيز تماشاگران.دارد وجود هم داور براي اشتباه
شخصيتي نظر از كه آن با مربيان امااست تصادفي آنها مسائل از بسياري و ميگيرند
اما باحوصلهتر ، و بيناتر داناتر ، همه از حال عين در و باشند كاملتر بقيه از ميبايست
شانس ، مثل فاكتورهايي مربيان دنياي در.است فوتبال دنياي قسمت بيرحمترين آنها دنياي
ريخته عقلانيت پاي به چيز همه قاعدتا و دارند خودنمايي فرصت كمترين قضاوقدر و اقبال
.ميشود
.باشند موجهي فيلسوفهاي حتي و زباندان روانشناس ، ميبايست فوتبال امروز برجسته مربيان
صحبت فارسي به گاهي و انگليسي آلماني ، به بهراحتي مصاحبه طول در برانكو كه همانطور
شما صورت از است ممكن بسا چه و است آنها درون از سادهتر بسيار آنها ظاهر.ميكرد
برانكو شما نظر به.نباشند همزبان شما با اگر حتي داريد او مورد در نظري چه كه بفهمند
است؟ طور اين هم ايوانكوويچ
* * *
ميزنيد؟ چشم به عينك سالگي چند از ايوانكوويچ ، آقاي*
.سال شش پنج حدودا نيست ، زيادي مدت راستش
ميبينيد؟ چطور عينك پشت از را دنيا:ناصري *
نخواهم كه هم وقت هر البته.ميبينم بهتر را شما عينك با.زيباتر و شفافتر تميزتر ،
فطري طور به البته.نشوم چيزي متوجه تا ميكنم كثيف را عينك شيشه عمدا ببينم را دنيا
دوست من كلا.است زيباتر دنيا طوري اين.صورتي رنگ به ببينم ، رنگي را دنيا دارم دوست
و ميدهد دست من به بدي احساس صورت اين در چون.باشم داشته دنيا به منفي نگاهي ندارم
را دنيا و كنم فكر خوشايند چيزهاي به كردم سعي هميشه همين خاطر به ميشوم تشنج دچار
.ببينم روشن
بقيه به نسبت ايران ؟!نبوده روشن و مثبت شما براي چيز همه ايران در انگار اما: راهبر*
مثبتتر؟ يا است منفيتر دنيا
خاصي موقعيت من كه باشد خاطر اين به شما سوال شايد.ندارم ايران از بدي تجربه هيچ من
اين در و دارند دوست را ورزش كه هستند جوانها از زيادي عده اطراف در.دارم ايران در
و ميكنند زندگي كشورها ساير در جوان جمعيت همه مثل جوانها اين.ميكنند فعاليت عرصه
من نظر به اصولا.نميبينم آنها بين چنداني تفاوت من و است بقيه مثل هم آنها نيازهاي
.دارد فرق كمي هم با آنها سليقههاي فقط ندارند ، هم با زيادي خيلي تفاوت دنيا مردم
آلمان بعضيها.را ديگر ويژگيهاي ديگر عده و ميپسندند بيشتر را خصوصيات بعضي عدهاي
را عربي كشورهاي مثلا هم بعضيها و را ژاپن بعضيها دارند ، دوست كردن زندگي براي را
من براي قبل سالهاي شايد.بدهم تطبيق شرايط با را خودم كردم سعي هميشه من.ميپسندند
و گذاشتم سر پشت را خوبي شرايط سال يك اين در كه ميكنم اقرار اما داشت وجود سختيهايي
.موفقيتآميز البته و گذشت سريع چيز همه خاطر همين بهبود خوب چيز همه
هم الان و بود آمده وجود به مدت اين در كه جوي با بودم شما جاي اگر من شايد:ناصري *
رفتار آن از بدتر و غريبه آدمهاي و غريبه كشور حال هر بهميكردم تنهايي احساس هست
ميكردم ، تنهايي احساس بودم من اگر.دارد وجود الان شما خوب كار ازاي در كه نامناسبي
اغراق منفي فشار همه اين كه كنيد قبول حال هر به اما.هستيم احساساتي زيادي ما هم شايد
.نيست
كار مربيگري كه ميدانيد.را آن سختترين و ميكنم دنبال را دنيا كار زيباترين من
كه هست جذاب قدر آن ورزش زمين در شما بازيكنان مثل جوانهايي با كار ولي.نيست آساني
آن به حد از بيش مردم كه كاريست ميدهيم انجام ما كه كاري.كنيم تحمل هم را ديگر مسائل
.است ورزشي بازي يك از بيش امروز دنياي در فوتبال ميدانند همه كه طور همان.علاقهمندند
متفاوت سرزميني هر شرايط به بسته فوتبال در واكنشها و انگيزهها علائق ، هم قطع طور به
به نسبت هم بودم ، كرده آماده چيز همه براي را خودم و ميدانستم را چيزها اين من.است
در كسي اگر.بودم هدفم دنبال به كه چرا ناخوشايند ، مسائل بعضي به نسبت حتي و انتقادات
جلوي ميتواند موقت طور به فقط ميشود وارد حاشيه از كه ضرباتي آن بردارد قدم هدف مسير
خانواده بدون و تنها اينجا من كه چند هر بود ، طور همين هم من براي.بگيرد را شخص آن
كس هر خانواده تنها آن مبناي بر كه دارد وجود تغيير غيرقابل اصل يك دنيا تمام درهستم
همه من نظر ازاست دنيا در جامعهاي هر اوليه هسته اين.هستند او واقعي حامي و پشتيبان
حتي مسئله اين.شد خواهد موفق بياورد دوام بتواند كه كس هر و هستند طبيعي واكنشها اين
به تا كنند تحمل را خانواده از دوري فشار بايد هم آنها.ميآيد پيش هم بازيكنان مورد در
و دوستان بدون را زيادي لحظات و كردم تحمل را مسائل اين همه من.برسند شهرت و قدرت اوج
اوقات در نداشتم فرصت حتي كه بود بالا كار شدت قدر آن مدت اين در گذراندم آشنايانم
دچار عبارتي به و بدهم دست از را روحيهام حتي يا و كنم فكر جوانب اين به فراغتم
.بشوم افسردگي
سفر ديگر كشورهاي به كه [پزشكان] دكترهايي كه داريد اطلاع حتما پروفسور ، :طاهري*
گذشت؟ چگونه تطبيقي دوره اين شما برايبگذرانند را تطبيقي دوره يك ميبايست ميكنند
اجازه كه است زياد قدر آن ما كار شدتداريم پرزحمتي و سخت كار ما گفتم كه طور همان
روساي مختلف ، باشگاههاي مختلف ، بازيكنان با مانميدهد را حاشيهاي مسائل به ورود
به كه ميشود باعث اين و ميكنيم برخورد دنيا سراسر در متفاوتي ذهنيتهاي حتي و گوناگون
ما براي كار كه كنيد توجه هم نكته اين به بايد.كنيم پيدا انطباق چيز همه با سرعت
ارتباط هم با ميشود ، اجرا چمن زمين در كه زبان يك به ما.است ديگري جور ورزشكارها
مانعتراشي با ما بنابرايندنياست تمام در مشترك زبان يك فوتبال امروز.ميكنيم برقرار
.است كرده پيدا شهرت جهاني دهكده به كه دنيايي در هم آن.نيستيم مواجه متفاوت زبانهاي
هم بلاژويچ كه هست يادم.كرديد ياد حامي مهمترين عنوان به خانواده از شما: عليزاده*
شما.كرد ترك را ايران دليل همين به هم نهايت در و كرد اشاره خانواده از دوري به بارها
كردهايد؟ فكري مسئله اين براي داريد ايران فوتبال براي بلندمدت برنامه كه
حتي و مربيان كلي طور به.است واقعي كاملا برديد اسم آن از كه مشكلي اين بله ،
واقع در.باشند موفق ميتوانند سختي به نباشند برخوردار خانواده حمايت از اگر بازيكنان
مربيان براي مناسب حواس تمركز آن وقت هيچ نكنند ، ايثار را راحتيشان از بخشي آنها اگر
من دليل همين به.ميآيد دست به سختي به موفقيت هم حواس تمركز بدون.آمد نخواهد دست به
افراد مورد در مسئله اين البتهميدانم قطعي ورزشكاران موفقيت براي را خانواده همراهي
.نميكنند احساس خانواده قبال در مسئوليتي كه آدمهايي نه است قبول قابل نرمال
حال عين در و ويژه زماني نقطه سه ايران در ايوانكوويچ برانكو حضور زمان مدت در: راهبر*
كه زماني دوم آمديد ، ايران به بلاژويچ همراه به كه زماني يكي.دارد وجود هم به شبيه
همين هم نقطه سومين و پذيرفتيد را ملي تيم مسئوليت شما و كرد ترك را ايران بلاژويچ
پاييز سه در موقعيت سه اين.آورديد دست به را قهرماني تلاش سال يك از پس كه روزهاست
...افتاد اتفاق
(ميزند لبخند)...بهار سه بگويم است بهتر
چيست؟ موقعيت اين تفاوتهاي: راهبر*
را ايران كه داشتم دوست خيلي آمديم ايران به بلاژويچ اتفاق به كه زماني اول دوره در
حتي دگرگوني ذهنيات كه دگرگون ملت يك با ميخواستم.كنم كسب تجربه هم آنجا در و ببينم
.بوديم هم نتيجه كسب دنبال طبيعتا و شوم آشنا داشتند ورزش در
بودم آمده مربي كمك عنوان به من چون.بود راحتتر خيلي كار اول ، فاز در كه بگويم بايد
بيشتر ماجرا حاشيه در من شرايطي چنين در.بود بلاژويچ دوش روي فشارها بيشترين و
هم هميشه متاسفانه.آوردم دست به خوبي تجربيات من حال اين با.بودم اوضاع نظارهگر
ميكنيد محاسبه را چيز همه شما اينكه با اوقات گاهي.كرد كسب نميشود را دلخواه نتيجه
وقت هر و دادند تشخيص را مسئله اين مردم حال اين با.نميآيد دست به مناسب نتيجه هم باز
با بود من آشنايي دوران دوران ، آن.ميكنند ياد او از علاقه با ميشود بلاژويچ از صحبت
به را ملي تيم مسئوليت من كه بعدي فاز در اما.ايران فوتبال و ايران ورزش ايران ، مردم
مسئوليت اين آگاهانه من.رفت نشانه من سمت به ناخواه خواه فشارها اين تمام گرفتم عهده
دورههاي در.ميشدم ملي تيم يك سرمربي من كه بود بار اولين واقع در.گرفتم عهده بر را
را ريسك اين من.هانوفر مثل باشگاهي سرمربي يا و بودم ملي تيم در بلاژويچ دستيار من قبل
سخت خيلي بلاژويچ از بعد كه ميدانستم و پذيرفتم مشكلات و مشقات همه گرفتن نظر در با
كرده كار مدت اين در او كمك عنوان به كه من براي ويژه به بگيرد ، را او جاي كسي كه بود
هم من و بود عادي البتهبپذيرند را چيزي چنين نميتوانستند اصلا همكارانم بيشتر.بود
.نشدم ناراحت
مرهم يك عنوان به داشتيم ، بوسان در موفقيت به شديدي احتياج ما ناكامي دوره يك از بعد
مربياني كيفيت كه ميخواستم حال عين در و پذيرفتم را مسئوليت اين من قبلي زخمهاي براي
همه بودم آماده من مسائل اين به توجه با.كنم اثبات هم را آمدهاند طرف آن از كه
هستم آن در الان كه سوم فاز وكنم تحمل را شد خواهند پديدار ميدانستم كه مشكلاتي
.است لذتبخش بسيار
.كرديم پيدا دست درخشان واقعا نتيجهاي به ما و رسيده فرا روزها خوشايندترين حالا
بود اين مهم نكته.بود نكرده ارائه را درخشاني بازي چنين ايران ملي تيم كه بود سالها
مهمتر آن از و بودند گمارده مسئوليت اين به را من كه افرادي انتظارات شدم موفق من كه
آنها.هستند شگفتآور ملت يك ايران مردم واقعا.كنم برآورده را ايران مردم كل انتظارات
وطنشان به سرشاري عشق همچنين آنها.فوتبال به خصوص به و دارند ورزش به عجيبي علاقه
جاي هيچ وطن به نسبت را محبتي و عشق چنين اما كردهام سفر زيادي كشورهاي به مندارند
لذت بسيار بابت اين از و داشتند زيادي محبت هم من به نسبت مخصوصا آنها.نديدم ديگري
سوي از اعتماد عدم حس يك چه اگر.شدم آنها رضايت باعث كه ميكنم افتخار من.ميبرم
فرق شرايط كه ميديدم ميشدم حاضر مردم بين در وقت هر اما ميشد القا من به رسانهها
.ميكند
...هستيد كروات يك شما:طاهري*
...ماست اجدادي سرزمين ايران...هستم ايراني يك من نه ،
.هستيد كرواسي اهل شما امروز دنياي در كه است اين منظورماست درست:طاهري*
ده تا.جهاني جنگ مثل است گرفته سرچشمه بالكان از دنيا بزرگ جنگهاي بيشتر كه ميدانيد
جنگ چه اگر و ميكردند زندگي هم كنار در كرواسي و يوگسلاوي در مختلف قومهاي پيش سال
.دارد وجود همزيستي اين هم هنوز اما درگرفت بزرگي
كروات.دانيد مي خانوادههمراه به علاقه نظير مشخصههايي با را بودن كروات شما:طاهري*
كرده؟ كمك ديگران كنار در شما كردن زندگي به چقدر شما بودن
را مردم اكثريت اينكه با ميكنند زندگي كرواسي در بوسنياييها از خيلي هم هنوز
كه داد ياد همه به هم كنار در مختلف قومهاي تجمع بنابراين.ميدهند تشكيل كرواتها
ديگر مذاهب و اقوام به متقابل احترام حس جهاني گرايش امروزه.باشند بردباري انسانهاي
در چه "باش نيك" كه است جمله اين هم آسماني توصيه اولين.است انسانيت هم آن مركز و است
فوتبال اهالي مخصوصا و ورزشكارها ما براي.ديگر آسماني كتب در چه و انجيل در چه قرآن ،
و تمركز بايد فوتبال حرفهاي دنياي در ما.دارد وجود فوتبال توپ نام به مشترك زبان يك
وجود به متقابل احترام مشترك زبان اين با بنابراين.بياوريم دست به زمين در را دقتمان
.ميآيد
در خود مشكل بزرگترين اش مصاحبه آخرين در بلاژويچ كنيد مي صحبت مدارا از شما:طاهري*
.كرد خارجيعنوان مربيان اي حرفه دنياي و ايران آماتور فوتبال ميان بزرگ شكاف را ايران
آييد؟ كنار آماتور فوتبال اين با توانيد مي چگونه شما
داشتن ، كافي استراحت كردن ، تمرين خوب.دارد خاصي عادتهاي اروپا در حرفهاي فوتبال
اروپاييها براي ديگر عادتهاي از خيلي و مردم و مطبوعات با درست رفتار مناسب ، تغذيه
سالهاي در كه ميدانم البته.نكردم برخورد منفي مورد به ايران در من.افتاده جا كاملا
.نبود خبري مسائل اين از ما تيم در كه بگويم ميتوانم جرات به اما است بوده مواردي گذشته
خوب كنند ، تمرين توان تمام با و باشند منظم بايد كه كردم گوشزد بازيكنانم به بارها من
داشته مناسبي رفتار مردم و مطبوعات با باشند ، داشته هم مناسبي تغذيه و كنند استراحت
هنوز كه دارد احتمال.دارند فرق عادي مردم با آنها چون باشند ، رفتارشان مواظب و باشند
اين حال هر به.باشند نكرده درك درست را حرفهاي مسائل كه باشند بازيكناني ايران در هم
تيمهايي كشور از خارج در.داد ياد آنها به را حرفهايگري بايد و است زمانه با جنگ
تازه.ميكنند كنترل را آنها و ميدهند ياد بازيكنان به را رفتارها اين كه دارند وجود
بهتر اوضاع دور خاور در عكس بر و است ، ايران از وخيمتر مراتب به اوضاع عربي كشورهاي در
قدم درست مسير در دقيقا ژاپن يا كره ورزشكاران و مردم كه است سالها.است ايران از
يك نميشود طبيعتا هم ايران در.گرفتهاند ياد را مسائل اين كودكي از آنها برميدارند
را جديدي مقررات بايد.كرد كار آنها روي نونهالي سنين از بايدكرد حل را مسائل شبه
اين من ملي تيم در اوصاف اين با.كنند اجرا را قوانين اين بايد باشگاهها و كرد ايجاد
از بهتر مراتب به شاگردانم كه بگويم ويژگيها بعضي در ميتوانم حتي.نداشتم را مشكلات
منظم واقعا و ميكنند صرف را انرژيشان واقعا تمرين در آنهاكردند عمل اروپاييها
.آنهاست براي افتخار راه اين.هستند
نفر چند را ايوانكوويچ برانكو خانواده اصلا..خانواده موضوع به برگرديم:ناصري *
ميدهند؟ تشكيل
كه دخترم و است بدني تربيت رشته دانشجوي و دارد سال كه 21 پسرم است ، حقوقدان كه همسرم
.است دبيرستان چهارم سال و دارد سن سال 17
مربي؟ يك يا هستيد پدر يك بيشتر ميكنيد احساس حالا خوب:ناصري *
.است قويتر پدرانه احساس مسلما...پدر
نسبتا فاصله هم با كه نقشي دو..ميكنيد بازي نقش دو در هميشه شما اما:ناصري *
.دارند زيادي
درك را اين شدهاند بزرگ الان كه من بچههاي و هستم پدر يك من چيزي هر از قبل طبيعتا
هم را آنها من موفقيت طبعا و ميكنم كار آنها براي من كه ميدانند آنها.ميكنند
و نوجواني دوران كه دارم دوست و ميكنم كار آنها آينده تامين براي من.ميكند خوشحال
به را آنها خواستههاي همواره كه كردهام سعي من.بگذرد نگراني بدون فرزندانم كودكي
يك به احتياج مسئله اين البته.هستم راضي هم بابت اين از و كنم برآورده جوان يك عنوان
.دارد زيادي تاثير من كاري موقعيت گرفتن شكل در هم خانواده ايثار و دارد همهجانبه سازش
است؟ آن مثبت نوع از البته جاهطلبي تاثير تحت حد چه تا خانواده از شما دوري:ناصري *
طوري اينبياوريد دست به كرواسي در را باشگاهي تيم يك مربيگري راحتي به بود ممكن شما
.ميمانديد هم خانواده كنار در
دانست نخواهيد هرگز.سختي به ;كرد طراحي پيشاپيش را آينده ميتوان سختي به فوتبال در
.كرد نخواهيد پيدا دست ايدهآل وضعيت به وقت هيچ و كشيد خواهد سمت كدام به را شما كار كه
پياده پاي با دقيقه ده فقط ما خانه با كه بودم باشگاهي مربي سال ده از بيش مدت به من
كرسي هم حالا همين حتي بود ، عالي بسيار آنجا در موقعيتم كه گفت ميشود.داشت فاصله
همين در بايد حالا كه شد ايجاد من ذهن در سوال اين اما.داشتهاند نگه من براي ويژهاي
ايران به آن از بعد و رفتم هانوفر به منظور همين براي هست؟ هم پيشرفتي راه يا بمانم پله
ميشود سختي به ما كار در..يا و استراليا آمريكا ، باشم كجا نيست معلوم كه فردا و
همه انگار شكست اولين آمدن پيش با فردا ولي زيباست چيز همه امروز.كرد پيشبيني را چيزي
چپ به سانتيمتر يك.ميكنند تعيين را سرنوشت سانتيمترها ما كار در.ميرود بين از چيز
به سانتيمتر يك و هستم بدي مربي من وقت آن كه برگردد و بخورد دروازه ديرك به است ممكن
.است فوتبال ورزش حقيقت اينهستم دنيا مربي بهترين من وقت آن و است دروازه داخل كه راست
زمينه در ايرانيها باشد دنيا جاهاي بقيه از قويتر ايران در شايد حقيقت اين:ناصري *
.هستند احساساتي شدت به پيروزي و شكست
بگذارند تيم بر خاصي تاثير ميتوانند احساسات شك بدونهستند احساساتي ايران ملت بله ،
ذهنيت ما دارد وجود ذهنيت يك فقط ورزش در اما تيم ، آمادهسازي و تداركات زمان در البته
تنها كه باشيد داشته خاطر به.نداريم كرواسي ذهنيت و ايراني ذهنيت آلماني ، ذهنيت ژاپني ،
و تمام را روحيه اين كس هر.است پيروزيخواهانه و ظفرمندانه ذهنيت ورزش در باقي ذهنيت
با ايرانيها احساسات كه ميپذيرم من.ميماند باقي اوج در هميشه باشد داشته كمال
و پيروزي انتظار باشند نداشته پيروزمندانه ذهنيت اگر اما.است متفاوت ژاپنيها و عربها
بيش آنها اگر.نميشد قهرمان قطعا نداشت را ذهنيت اين ما تيم اگر.است بيهوده موفقيت
نميكردند تحمل اردو در را خانواده از دوري روز مثلا 15 و ميكردند عمل احساسي اين از
بياورند ، دوام خانواده از دور را ماه يك حدود بايد تيمها جهاني جام در.نميشدند موفق
.است خيال و خواب جهان قهرماني نتوانند اگر كه
چه مسئله اين.است نزديك بسيار شما پسر سن به اميد تيم بازيكنان سني ميانگين: راهبر*
رابطه يا است پدرانه بيشتر تيم بازيكنان با شما رابطه يعني گذاشته؟ شما كار بر تاثيري
بازيكن؟ و مربي
من بين طبيعتابداند را خودش كار مسئوليت بايد كسي هر.نيست خبري دموكراسي از ورزش در
تا كند مطالعه و فكر بازيكنان تكتك روي بايد مربي هر.دارد وجود خاصي رابطه بازيكنان و
كند سختگيري موقعي چه بداند بايد مربي واقع در.باشد داشته مناسبي واكنش لزوم مواقع در
دوست كس هيچ قاعدتا.ندارند هم جايگزيني كه جوانان اين مورد در خصوصا.تساهل وقت چه و
احترام بازيكن به من اگر اما.ببرد لذت و ببيند كشيدن زجر حال در را بازيكنان ندارد
.ميشود قائل ارزش من زحمات براي هم بازيكن طبعا بدهم قيمت او كشيدن زحمت به و بگذارم
خبري دموكراسي از ديگر است جريان در مسابقات براي نهايي تمرينهاي كه مواقعي حال اين با
رفتار از نبايد هم گاهي حال عين در اما.شود انجام دقت به بايد وظايف همه بلكه نيست ،
عادي كه نيازهايي كرد ، درك نيز را آنها نيازهاي و جوانها موقعيت بايد.بود غافل پدرانه
هم جاهايي طبيعتابياشتباه و باشند روبات يا ماشين نميتوانند جوانها اين.هستند
اشتباهي كار وقت هر آنها دارند ، جالبي كلك ايران بازيكنان.هست گذشت و بخشش به نياز
.(ميخنديد) "ببخشيد" ميگويند فوري ميكنند
بودن؟ مربي يا است سختتر بودن پدر حالا:ناصري *
فرزندتان برابر در شما چونبود خوبي پدر ميشود سختي به...بودن پدر مسلما
اينكه بدون ميمانند ، شما براي هميشه شما دختر يا پسر.كنيد سختگيري خيلي نميتوانيد
حتي.اشتباهشان ميزان گرفتن نظر در بدون ودارند شخصيتي و رفتار چه بگيريد نظر در
اجرا را آن خانه در كه بكنيد نصيحتي است ممكن شما چون است سخت هم بچهها كردن نصيحت
.است سخت خيلي بودن پدر.نكنيد
آتش شما اگر حالا ،"آب برانكو آتش ، چيرو":ميگفتند بود اينجا بلاژويچ وقتي:طاهري *
گفت؟ چه بايد باشيد
قوي شخصيت واقعا او كه بگويم بايد بلاژويچ مورد در.(ميخندد) آتش هم و هستم آب هم من
در احتمالا و هستيد جوان شما.است زبانزد فوتبال جهان در او خاص روحيه.دارد عجيبي و
كسي ديگر كه ميكنم متقاعد را شما من اما.ديد خواهيد را زيادي مربيهاي زندگيتان طول
رسانهها و مردم برابر در را پرحرارتي واكنشهاي او مثل كس هيچ.نخواهيد را بلاژويچ مثل
.چيرو با هم من و ندارند زيادي تفاوت هم با آدمهاداشت نخواهد
مستقل واقعيت يك
ناصري اميرحسين
ايران ورزشي كاروان براي مختلف رشتههاي كه مدالهايي تمام.ميشود سپري عجيبي روزهاي
به چه هر.گرفتهاند قرار بوسان در اميد فوتبال تيم قهرماني سايه زير كردهاند ، كسب
- !است فوتبال همان ايران در ورزش از منظور - ورزش به كه آنهايي براي دارد ربط فوتبال
.است خوبي روزهاي ميدهند ، نشان واكنش ناحيه اين در تحرك كوچكترين به و هستند علاقهمند
از سرمست و خوشحال و شاد بينهايت همه.مياندازد جهاني جام به ايران صعود ياد را آدم
.است بوده ما فوتبال نفع به عكساش حالت در نه و حالتش اين در نه كه غروري.ملياند غرور
با نداشت اميد قهرمانياش به كسي كه تيمي.زيباست روزها اين در دنيا ما همه براي
مدتها تا حتي و باشد روز موضوع جذابترين و بهترين ميتواند اين و شده قهرمان شايستگي
سعي و گرفته دست در نااميدي ساز هميشه مثل كه هستند هم كساني مقابل در.يابد ادامه
.بدهند خوردشان به حتي و ابلاغ ديگران به را درونيشان ناراحتي صداها رساترين با ميكنند
به را زماني اينكه كما - نميشود توجه آن به كه مسئلهاي تنها روزها اين در البته و
كار فدراسيون كه ديد وضوح به ميشود.است همبستگي - شود توجه آن به كه آورد نخواهيم ياد
ميكنند ، كار خودشان براي هم مطبوعات را ، خودش كار بدني تربيت سازمان ميكند ، را خودش
ميپسندد خود كه فعاليتي به جامعه واقعي خواست به توجه بدون مدتها نيز سيما و صدا
همه.نميشود ديده - فوتبال بالاخص - ورزش اجزاي بين همبستگي و تعامل هيچ.ميدهد ادامه
چه كه ميكنند حركت سمتي در ديگران عقايد و حضور به توجه بدون و ميزنند را خود ساز
از تمجيد به فقط آن اجزاي تمامي و فدراسيون امروز.جداست هم از نخواهند چه و بخواهند
بدني تربيت سازماننميبينند را كس هيچ روزها اين در گويي و ميپردازند فراهاني صفايي
به نيز سيما و صدا و مطبوعات.كند فدراسيون رئيس را كسي كه ميگردد شخصي دنبال به هم
تحسين را فدراسيون اين پيروزي كه آنهايي.شده تقسيم گروه دو به سيما و صدا.شكل همين
صفايي رفتن.دارند مشكل باشد فعلي فدراسيون حيطه در كه چه هر با كه گروهي و ميكنند
هم كه است آدمهايي ميان در همچنان او فكري خط زيرا نميكند حل را آنها مشكل فراهاني
عدهاي و ميكنند تمجيد فقط عدهاي.همينطور نيز مطبوعات.دارند حضور فدراسيون در اكنون
و اهداف هم ، به متصل اجزاي اين همه اينكه جالبتر و.دارند تخريب قصد فقط مقابل در
هر ميكنند ، بيشتر را اجزا ميان در همبستگي امكان كه مثبتي نكات.دارند يكساني مقاصد
.ندارند آنها ديدن براي اجزاعلاقهاي گويي ولي ميشوند پررنگتر روز
اروپا ليگهاي بررسي
1_ ليگاسپانيا
اسپانيا باشگاهي فوتبال ساختار
سالهاي طي گرچه و است تيم شامل 20 "La liga primera" كامل نام با اسپانيا اول دسته ليگ
با تغييرات اين اما گرفته انجام تيمها تعداد كاهش يا افزايش لزوم سر بر بحثهايي اخير
.نبودهاند همراه موفقي عملي تجربه
سطح آمدن پايين موجب كار اين كه يافتند كاهش تيم به 18 تيمها تعداد يكبار سال 1988 در
.شد اسپانيا باشگاهي فوتبال
راه ابتداي همان در اما كردند پيدا افزايش به 22 تيمها تعداد سال 1995 در آن از پس
فصل همان در كه چرا.گشت روبهرو "مالي بحران" نام به جدي چالش با تيمها افزايش روند
در ثبتنام براي موقع به نتوانستند مالي تضمين از نبودن بهرهمند علت به باشگاه نخست 2
.نمايند اقدام ليگ
براي اما سازند قطعي را ليگ در حضورشان زياد پافشاري با توانستند باشگاه دو اين گرچه
دوم دسته به سقوط با _ ميكرد نرم پنجه و دست شديدي مالي بحران با مقطع آن در كه "سويا"
.نيافت چنداني تغيير شرايط _ فصل انتهاي در
پيدا كاهش به 20 تيمها تعداد دوباره سال 97 از مرج و پرهرج فصل از 2 پس ترتيب بدين
تيمهاي ناگزير افزايش مقابل در مالي زيانهاي ترس از كوچك باشگاههاي كه حالي در كردند
مجدد كاهش بر هم يوفا البتهميكردند مقاومت تعادل ، برقراري منظور به كننده سقوط
صورت كار اين اگر كه بود كرده تهديد و داشت تاكيد تيم به 20 اسپانيا اول ليگ تيمهاي
.خواهدداد كاهش را اروپايي مختلف رقابتهاي در اسپانيا سهميه بپذيرد
اداري نام و "La liga segunda" كامل نام با نيز اسپانيا دوم دسته ليگ
سراسري شكل ديگر پايينتر دستههاي اما اسپانياست سراسر از تيم شامل 22 "AD2ivision "
تيمهاي حتي اسپانيا در كه آنجا از.ميشوند برگزار گروهي و منطقهاي صورت به و ندارند
تقسيمبندي عمومي ، فرهنگ دارند مردم نزد را خودشان خاص اعتبار محلي كوچك بسيار
دسته ليگ خاطر همين به.نميپذيرد را...و سوم دسته دوم ، دسته اول ، دسته به باشگاهها
قرار _ "A2 _ پايينتر رتبه با ولي _ "A" كلاس _ اول دسته ليگ با همطراز كلاسي در دوم
و ميشود خطاب "B2 نيز ميگردد تقسيم كلي منطقهاي گروه چهار به كه سوم دسته.ميگيرد
مثل باشد مضحك كمي كار اين شايد.ميباشد گروه از 20 متشكل "دسته 3" نام با چهارم دسته
يا و بدهيد را "خريد مدير" لقب سال ، و كمسن بازيكنان چندم درجه دلال يك به شما اينكه
احترامآميز رفتار اين اما بناميد ، "زيست محيط پاكسازي مسئول" را بازي زمين كنار رفتگر
ساخته اجتماعي عميق ريشههاي صاحب را اسپانيايي فوتبال كه است محلي كوچك باشگاههاي با
پيوند خانواده نهاد همه از مهمتر و مدني نهادهاي با را باشگاه نهاد كشور كجاي هر در و
.مينهد نام "فوتبال بهشت" را آنجا اسپانيا فوتبال انگليسي مولف "بال فيل" چنانكه زده ،
ليگ در محلي باشگاه يك آلاوس.است فوتبال اين پويايي از خوبي نمونه آلاوس دپورتيوو
سطح تا را خود ممكن سرمايهگذاري حداقل با و دهه نيم ظرف كه بود اسپانيا شمال منطقهاي
.شد حاضر يوفا جام فينال در بلافاصله و كشيد بالا لاليگا مدعي يك
_ اول دسته ليگ جدول پايين تيم سه كه شد اين بر قرار سو اين به 99_ فصل 2000 از
هم بار يك البته.بدهند _ سگوندا _ دوم دسته جدول بالاي تيم سه به را جايشان _ لاليگا
مستقيما لاليگا جدولي پايين تيم دو كه شد اجرا اروپا سراسر در تفاوت كمي با روش اين
و سوم تيمهاي با حذفي صورت به ايستادهاند آنها از بالاتر كه تيمي دو و كنند سقوط
لاليگا ميان جابهجاييها تعداد ترتيب بدين.نمايند برگزار را مسابقههايي سگوندا چهارم
و سقوط قانون.شد گذاشته كنار هم روش اين اما.مييافت افزايش تيم چهار به سگوندا و
جدول پايين تيم چهار.ميشود اجرا هم _ Aيا 2 _ سگوندا مورد در تغيير كمي با صعود
براي روش همين.ميدهند _ Bيا 2 _ سوم دسته چهارگانه سرگروههاي به را خود جاي سگوندا
مورد هم _ سوم دسته اسپانياييها نظر از يا _ چهارم دسته و سوم دسته ميان جابهجايي
.ميگيرد قرار استفاده
است شده آن بيشتر هرچه غناي سبب كه اسپانيا باشگاهي فوتبال اساسي تفاوتهاي از يكي اما
به بزرگ باشگاههاي اكثر.است "C" سوم حتي و "B" دوم تيم از باشگاهها اكثر بهرهمندي
مادر باشگاه حرفهاي ساختار همان آنها اما مينگرند خود پايه تيمهاي چشم به تيمها اين
خطاب آماتور باشگاه است رايج ايتاليا يا آلمان فرانسه ، در كه آنطور و.دارند را
باشگاههاي غالب در ميتوانند اسپانيا فوتبال نوظهور استعدادهاي ترتيب بدين.نميشوند
.بازيابند را خود پايينتر دستجات در اما بزرگ
بدين اينكند بازي دارد حضور A تيم كه دستهاي همان در نميتواند B تيم قانون مطابق
آنگاه باشد اولي دسته A تيم اگر شود ، هم قهرمان دوم دسته در B تيم وقتي حتي كه معناست
بايد B تيم كند سقوط دوم دسته به A تيم اگر يا و كند صعود اول دسته به نميتواند B تيم
.دهند نشان را خود ميتوانند B تيمهاي كه است جايي حذفي جام اما.برود سوم دسته به
برگرفته _ "كاستيا" كه تيم اين.است 79_ فصل 80 در مادريد رئال دوم تيم مثال بهترين
مانند جوان ستارههايي از متشكل و داشت نام _ Castilla اسپانيا مركزي استان نام از
قانون مطابق اما شد سگوندا قهرمان بود ، سانچيس ميچل و بوتراگوئنو اميليو ميچل ، گونسالس
و كرد پيدا راه هم حذفي جام فينال به حتي "كاستيا".شود ملحق رئال به لاليگا در نتوانست
رئال.شد برپا تجربه و جواني تقابل از بينظير نمايشي "مادريد رئال" مقابل در آنجا
ناگفته ميشد ، هم قهرمان كاستيا اگر حتي اما داد شكست گل شش با را خود فرزندان مادريد
.نميداد را يوفا جام در شركت اجازه آنها به قانون كه بود پيدا
باركا اميد تيم كه B بارسلوناميباشد _ BarcelonaB _ بارسلونا دوم تيم ديگر نمونه
سوم دسته به آنها كه بار يك اما ميكند قدرتنمايي سگوندا در گاهي هرازچند ميشود محسوب
.برود چهارم دسته به شد مجبور C بارسلونا كردند سقوط
19_ جهاني جام و فيفا
بازيكنان فيفانگرانسلامتي
(دوم قسمت)
قاسمي سهيلا
است؟ دوپينگ پيدايش براي بستري تحمل ، غيرقابل خستهكننده روند اين آيا*
.است دوپينگ همين نشسته ، فوتبال كمين در مفرط ، خستگي علت به كه خطري مهمترين.دقيقا
دارد ، وجود ورزشي رشتههاي همگي در دوپينگ كه حالي در است ، ممكن چطور نميفهمم من
بازيها اين روند تحمل حال هر به.كنيم محصور پاكدامني از حصاري در را فوتبال بتوانيم
محدوديتهاي.است مشكل بسيار تقويتي داروهاي و پزشكي كمكهاي از گرفتن كمك بدون
جدي بسيار اورين و خون آزمايش صدها جامجهاني ، در.گرفت نظر در بايد نيز را فيزيولوژيكي
.بودند منفي نيز آنها همه خوشبختانه و شد گرفته بازيكنان از
است؟ بوده "سالم" دوره اين جامجهاني كه كرد ادعا ميتوان آيا *
توانسته دوپينگي بازيكنان كه است ممكن.ميگرفت صورت كنترل چهار تنها مسابقه هر در نه ،
.كنند فرار قرعهكشيها اين از نحوي به باشند
از جلوتر گام يك هميشه دوپينگ.كنند مشخص را هورمونها همه نميتوانند آزمايشها
نظري دوپينگ آزمايش درست نتيجه مورد در نميتوان دليل همين به و دارد قرار آزمايشات
.بدهم نظري نميتوانم جامجهاني مورد در هم همين براي.داد قطعي
.كنيم كنترل را بازيكنان همه كه باشد لازم شايد *
در كه شدهام متقاعد اما نيستم ، مطمئن من.دارد زيادي هزينه كار اين.است غيرممكن
با خون آزمايش زمينه دراست نداشته وجود دوپينگي بازيكن هيچ جامجهاني 2002
كاملا همگي ميشدند ، انجام توكيو در كه اورين آزمايشهاي اما بوديم ، مواجه محدوديتهايي
.بودند منفي
است؟ شده مشاهده پويئتين اريترو مصرف هم فوتبال در آيا *
شنا ، در كه كرد ثابت ميتوان چطور.است يافته راه هم فوتبال به EPO مسلما البته ،
مبرا آن از فوتبال تنها اما ميشود ، مصرف EPO ديگر ورزشهاي از بسياري و دوچرخهسواري
آنا مواد ساير و EPO است درستكنيم بررسي را فوتبال روي بر آن تاثير ميتوانيم ما است؟
بر آنها منفي اثر مورد در اما دارند ، مستقيم تاثير ماهيچهها و خون جريان بر بوليزان
گفت؟ ميتوان چه افراد تفكر و مغز
آمد؟ عمل به ممانعت آسيا در دوپينگ با مبارزه جهاني مركز ناظرين حضور از چرا*
مسائلي ضددوپينگ آزمايشات.نيست راضي ميكند پا به مركز اين كه سروصداهايي از كس هيچ
جريان وارد بيهوده ندارند ، تخصص زمينه اين در كه را افرادي بايد چرا هستند ، پزشكي كاملا
كس است ، اورين آزمايش گرفتن مشغول نفر يك كه زماني است درست آيا مثال عنوان به كنيم؟
است؟ پزشكي كار اين آيا بگيرد؟ نظر زير را او ديگري
دارد؟ موثري عملكرد مركز اين شما نظر به *
حق ما نيست ، موافق ما با المپيك كميته فلان اگر":ميگويد دوپينگ با مبارزه جهاني مركز
واقعا ادعا اين ".بزنيم هم به شود ، انجام بايد كه را مسابقهاي كشور فلان در كه داريم
بودند مخالف مركز اين با خاصي دلايل به آلمان دولت يا آلمان المپيك كميته.است احمقانه
آلمان در نبايد جامجهاني 2006":كرد اظهار دوپينگ با مبارزه جهاني مركز دليل همين به و
به بايد فقط آنها.باشند داشته سياسي قدرت نبايد مراكزي چنين من نظر به "شود برگزار
همچنان اماباشند دوپينگ كنترل برنامههاي نظمدهنده و هماهنگكننده سازمان يك عنوان
.سپردهاند فراموشي به را خود اصلي مسئوليت آنها امروزه ميبينيم ، كه
...است شده سياسي ابزاري به تبديل دوپينگ با مبارزه جهاني مركز شما نظر به پس *
ميكند ادعا و كند تحميل ما به را خود ناظرين ميخواهد مركز اين وقتي.است واضح بله ،
آزاردهنده بسيار ما براي موضوع اين مسلما كنيم ، مخفي را چيزها برخي ميخواهيم ما كه
.بازگرداندم را جهان بازيكن محبوبترين مارادونا ، خودم من سال 1994 ، در.بود خواهند
من و بودند شده من دشمن جنوبي آمريكاي مردم تمام كار اين با [بود مثبت او آزمايش نتيجه]
را چيز هيچ و هستيم شريفي افراد ما.بروم بيرون شخصي محافظين همراه به كه بودم ناچار
هستند ، عقبتر ما به نسبت كه افرادي كه بپذيرم نميتوانم وجه هيچ به.نميكنيم مخفي
.بدهند درس ما به و بيايند
|