تودهگرا دانشگاه نخبهگرا دانشگاه
انگليس آكسفورد دانشگاه دورنماي
گرفت ، صورت ايران در عالي آموزش نظام در اخير دهه دو در كه مهمي تغييرات جمله از: اشاره
دانشگاههاي تاسيس.بود دانشجو پذيرش ميزان حيث از خصوصا دانشگاهها ، كمي توسعه
و جديد علمي رشتههاي افتادن راه به دولتي ، دانشكدههاي دانشگاهها ، تاسيس غيردولتي ،
انقلاب ، از پس دوم دهه انتهاي در كه شد باعث رشتهها عموم در دانشجويان تعداد افزايش
رشد ضريب نيز كشور جمعيت افزايش احتساب با حتي دانشآموختگان ، تعداد و دانشجويان تعداد
بوده اختلافنظر موضوع نيز رويداد اين موارد ، از ديگر بسياري همچون.دهد نشان را بالايي
افت جمله از دلايلي به را كمي افزايش از ميزان اين صاحبنظران و مسئولان از بعضي.است
مقابل در دادهاند ، تشخيص غيرمفيد و غيرضروري....و بيكار دانشآموختگان افزايش كيفيت ،
آموزش براي تقاضا افزايش همچون مواردي بر تاكيد با صاحبنظران و مسئولان از ديگر بخشي
را دانشجو پذيرش ظرفيتهاي توسعه...و متخصص انساني نيروي توسعه ضرورت عالي ،
نبوده ذهن از دور هم نظر دو اين تركيب از قضاوتهايي البته.دانستهاند اجتنابناپذير
.است
اجتماعي و فرهنگي مطالعاتبرنامهريزي دفتر راهبردي تحقيقات مجموعه از حاضر مقاله
طرح با تا است آن پي در و بوده فناوري و تحقيقات علوم ، وزارت اجتماعي و فرهنگي معاونت
.كند آشكارتر را تغيير اين نتايج و علل انگيزهها ، چشماندازها ،
نخبهگرا دانشگاه
اين به كه نهادهايي اولين سراغ به و ميپردازيم دانشگاه تاريخ مطالعه به كه هنگامي
سيزدهم قرن در كه بلونيا و پاريس چون دانشگاههايي نام ميرويم ، شدند ناميده عنوان
علم از زمان آن در ميدانيم كه دليل اين به تاملبرانگيز ، .است تاملبرانگيز شدند تاسيس
كه دليل اين به نيز ;نبود خبري ميفهميم واژهها اين از امروزه ما كه معنايي به تحقيق و
عالمان" تربيت براي بودند مكانهايي گرفتند ، خود به را نام اين زمان آن در كه موسساتي
حال ، عين در اما ;دارند ميشوند ناميده "دانش مردان" كه كساني از متفاوت كاركردي كه "دين
.است نبوده دليل بدون مشترك نام داشتن
پشت انقلابي مخفي نهضت يك عنوان به را قرن پنج به نزديك دوراني كه آن از پس مسيحي تفكر
منسجم معارفي قالب در را خود آموزههاي كه كرد تلاش شد ، تبديل رسمي دين به و نهاده سر
بماند ، باقي دارد تعبير اين كه معنايي بار تمام با "نهاد" يك عنوان به بتواند تا دهد شكل
آن از بخشهايي و رفت مسيحيت از قبل دانش سراغ به هدف همين با.شود ريشهدار و كند رشد
دانش عنوان به آن از پس آنچه بنابراين.برگرفت خود انديشه ساختار و زمينه عنوان به را
يكديگر از آنها تفكيك كه مسيحي آموزههاي و يونان فلسفه و علم از بود تركيبي شد ، ناميده
بود ، متكي دانش به لاجرم كه دين تحكيم و توسعه كه آنجا از اين ، بر علاوه.بود مشكل
ديني مراكز بود ، برخوردار هم اقتصادي قدرت و سازماندهي از و داشت قوي بسيار انگيزهاي
از مستقل مراكزي اگر كه ميشد احساس تدريج به ترتيب ، اين به.شدند علم آموزش منحصر مكان
صورت آنجا در هم موازات به دانش و دين توسعه شوند ، مامور تركيبي علم اين توليد به كليسا
از كه كساني و بود نخبهپرور تعريف ، بنابه كه مكاني.بود مكاني چنين دانشگاه و ميگيرد
و برسند كاردينالي و اسقفي مقامهاي به كه داشتند را اين شانس ميشدند فارغالتحصيل آن
عصر آن دانشگاههاي در كه دانشجوياني تعداد كه بود بديهي.كنند پر را خالي پستهاي اين
.داشت تناسب فيالجمله كليسا حمايتي امكانات و نياز ميزان با ميشدند پذيرفته
با كه آمد وجود به "الاديان علم" و "الابدان علم" ميان شكافي رنسانس پديده ظهور با
يكي بهعنوان كه طبيعيات جدايي ، اين دنبال به.شد تقويت روشنگري فلسفه و صنعتي انقلاب
روش خود براي بود ، اسكولاستيك انديشه سيطره در هدف و روش حيث از فلسفه ، زيرشاخههاي از
بعد به اين از.گذاشت شدن شاخهشاخه و گسترش و رشد به رو سرعت به و كرد تعريف نو هدفي و
جديد تمدن بالقوه كارگزاران ميشدند ، وارد كمبريج و سوربن چون دانشگاههايي به كه كساني
شتاب نوزدهم قرن در خصوصا كه تكنولوژي ، و علم كاروان به پيوستن با كه كساني ;بودند
.كنند مشاركت جديد سازه اين از بخشي ساختن در بود قرار بود ، گرفته
با ميانه قرون دانشگاههاي در آموزهها محتواي و هدف و روش در كه مهمي تفاوت بهرغم اما
"نخبهگرايي" وصف آن و بود مشترك دو آن ميان مهم وصف يك داشت وجود جديد عصر دانشگاههاي
و ميكرد تربيت نيرو اسقفها و كشيشها خالي پستهاي براي زماني پاريس دانشگاه اگر.بود
بلاترجيح مدعيان كه اين نه و بماند خالي پستي نه كه ميكرد برقرار چنان را موازنه اين
بايد دانشگاه اين كه هم جديد عصر در باشد ، داشته وجود واحد پست يك براي زيادي
صورت ملاحظهاي چنان با را كار اين ميپرورد ، ديگر متخصصان يا پزشك مهندس ، ستارهشناس ،
كه بهويژه.بازيابند را خود حرفهاي جايگاه بتوانند كمابيش آن دانشآموختگان كه ميداد
بود روشن لذا و ميگرفتند قدرت مدرن دولت سازماني و مالي حمايت با دانشگاهها بار اين
به مشغول افراد ميزان ميان حيث اين از و ميكنند هماهنگ آن برنامههاي با را خود كه
كه كاراييهايي نوع حيث از حتي گاه نيز و متفاوت ردههاي در و مختلف رشتههاي در تحصيل
براي كلان برنامهريزي و دانشگاه براي برنامهريزي ميان كلي بهطور و باشند داشته بايد
تبعيت ضرورت ديگر عبارت به و همسازي اين ضرورتداشت خواهد وجود همسازيهايي جامعه
عنوان تحت زمزمهاي زمان همان از كه بود حدي به دولت ، كلان برنامههاي از دانشگاه
را سهم مهمترين بود قرار و ميگرفت بودجه دولت از كه دانشگاهي.شد مطرح دانشگاه استقلال
شعار ولي باشد ، مستقل نميتوانست كند ، بازي بود دولت آن كارفرماي كه جديد تمدن بناي در
ضمن كه شد داده سر اين بلكهبراي نداشت ، فايدهاي كه شدن ، مستقل براي نه استقلال
مشي خط يك تعيين كه چرا.كند پيشگيري آن در افراط از دولتي ، برنامهريزي و نظارت پذيرش
رشد براي ميتوانست دانشگاه براي دولت سوي از تخلفناپذير و متقن و دقيق برنامه يك و
.باشد داشته بر در خطراتي علم
انتظار طبيعي شكلي به همگان و شد متولد نخبهگرايي وصف به هم مدرن دانشگاه اينگونه ،
سطح براساس ميآيند ، بيرون مهم دانشگاههاي بخصوص و دانشگاه از كه كساني ميبردند
فعاليت ادامه از سياسي ، رهبري تا گرفته اجرايي مديريت از جايي ، در دارند ، علميايكه
;شوند فعاليت مشغول حدود اين در جايي حال هر به و نظريهپردازي و روشنفكري تا گرفته علمي
دانشگاه رئيس.بود تحصيلكرده برجسته افراد انتظار در پيش از آن خالي جاي كه فعاليتي
دانشگاه كه بود اين بر مبتني هاروارد مكتب اوليه اصول":ميگويد باره اين در هاروارد
تراز البته مورد اين ".بود خواهند ملي رهبران آينده در كه است دانشجوياني استقرار محل
آينده در كه بود دانشجوياني استقرار محل دانشگاه نيز پايينتر سطوح در است ، اما بالايي
...و متخصص پزشكان دعاوي ، وكلاي شركتها ، مشاوران پروژهها ، مهندسان موسسات ، مديران
بهصورت كه نيازهايي براساس كه بود دانشجوياني استقرار محل دانشگاه حال هر در و بودند
براي دانشگاه ديگر تعبير بهبودند مشغولتحصيل بود شده تعريف آينده براي نهادينه
از كه آنان از دستهاي براي بلكه نداشت ، جايي بودند شهروند يك كه حيث آن از انسانها
اجراي براي استعدادي آنان در اين و داشتند پشتوانههايي فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ، حيث
عموم براي كه نبود حق يك دانشگاه به ورود.داشت پذيرش ظرفيت ميكرد ، ايجاد خاص نقشهاي
يعني جديد ، اشرافيت طبقه از عمدتا كه اقليتي براي بود امتياز يك باشد ، ملحوظ اكثريت يا
.برميخاست بورژوازي
ابتدا در مدرن دانشگاه كه هنگامي خاص ، برآورد يك بنابر كه است تامل شايسته هم نكته اين
اوليه لوازم از يكي عنوان به نيز تدريس شد ، پايهگذاري علمي تحقيق براي مركزي عنوان به
تعبير هم نقشها از بعضي براي افراد پرورش مبنا ، اين برگرفت قرار آن كنار در تحقيق
فنون و علوم توسعه براي مركزي اصالتا دانشگاه ;نيست نخبهگرا دانشگاه كاركرد از دقيقي
در كه بود خوبدانشجويي پزشك يك يا وكيل يك حتي.ميزد را اول حرف آن در تحقيق كه بود
شيوه از اطلاع وسيله جز نبود چيزي تدريس.باشد داده صورت خوبي تحقيقات خود كار زمينه
تحقيق كه است روشن.نداشت چنداني ارزش اصالتا بنابراين و شده انجام تحقيقات و تحقيق
انجام براي كرد دعوت مردم عموم از نميتوان.است بهوضوحنخبهگراتر تدريس ، به نسبت
بيشتري فراگيري ميتواند حيث اين از تدريس كه درحالي.بيايند دانشگاه به علمي تحقيق
نخبهگرايانه هويت بر است ديگري دليل تحقيق براي دانشگاه تاسيس اساس ، براين.باشد داشته
.آن فعاليت بدو در مدرن دانشگاه
انبوه دانشگاه
جنسيتي و نژادي موانع تدريجي حذف با ابتدا صنعتي كشورهاي در دانشگاه شدن فراگير فرآيند
اما.كرد كمرنگ را واژه اشرافي معناي به دانشگاه ، به ورود بودن امتياز و شد آغاز
يك از دانشگاه به ورود كه بود بيستم قرن دوم نيمه در و جهاني جنگ از پس خاص بهطور
آموزش براي انبوه تقاضاي و كرد تغيير "حق" يك به طريق ازاين و "نياز" يك به "امتياز"
برابر در كه دانشگاهي.داد قرار بازنگري و ترديد مورد را دانشگاه ماموريت اساسا عالي
قدرت تحصيل ادامه براي دبيرستان دوره فارغالتحصيلان از قابلتوجهي حجم عمومي تقاضاي
رهبران تربيت ماموريت عملا كار اين با و گشود آنان روي به را خود درهاي نداشت ، مقاومت
افزايش" عنوان تحت جديدي ماموريت تحتالشعاع جامعه نياز مورد متخصصان و مديران ملي ،
.گرفت قرار "عالي آموزش توسعه طريق از انساني نيروي كيفيت
شاغل افراد ميزان صنعتي كشورهاي در نود دهه اواخر در كه بود گونهاي به گسترش اين روند
از بودند عالي آموزش براي مناسب سني شرايط در كه افرادي كل به نسبت دانشگاه در تحصيل به
بر كمي رشد سرعت ضريب حيث از توسعه حال در كشورهاي از بسياري حتي و گذشت درصد سي مرز
.گرفتند پيشي صنعتي كشورهاي
دانشگاه ماموريت از جديد تعريف و ميگويند ارقام اين كه سخني مهمترين خاص ، ديدگاه يك از
كردن وارد بهمعناي تخصصها توسعه متناقضنما گونهاي به كه است اين ميكنند تقويت را
تناسب انساني نيروي كيفيت افزايش با كه چيزي ;است عمومي تعليمات مرحله به آن از سطوحي
.دارد تام
در تعريفشده نقشهاي ايفاي براي متخصص نيروهاي به نياز اينكه از فارغ ديگر ، تعبير به
و غيرتخصصي اطلاعات آنچه كه ميكند اقتضا جوامع رشد باشد ، چقدر مديريتي و كارشناسي سطوح
مگر نيست ميسر افزايش اين و باشد افزايش درحال دائما ميشود ، ناميده عمومي تعليمات يا
به.بگيرد خود به را عمومي تعليمات هويت تخصصي هر پايين لايههاي تدريجي ، بهصورت آنكه
زيستشناسي ، فيزيك ، شيمي ، علوم از درجاتي خاصي ، مكاني -زماني شرايط در اگر كه معنا اين
سطح اين فارغالتحصيلان ميشد ، تدريس عمومي متوسطه آموزش سطح در مثلا كه...و رياضيات
و رشد تبع به ديگري ، مكاني -زماني شرايط در نميكرد ، تبديل رشتهها اين متخصصان به را
يك كه گونهاي به باشد ، ليسانس يا فوقديپلم ميتواند سطح اين جامعه ، عمومي توسعه
شغلي در باشد داشته ضرورت تا نشود ، محسوب رشته آن متخصص ديگر فيزيك يا شيمي ليسانس
و تخصصي تعليمات پايين لايه عنوان به آموزش از درجه اين بلكه شود ، مشغول آن با متناسب
بر فرض جديد فضاي اين در درواقع ، .داشت خواهد را عمومي تعليمات بالاي لايه حكم درواقع
اين از باشد ، داشته قرار كه شغلي موقعيت هر در كس هر روبهرشد ، جامعه يك در كه است اين
ليسانس داشتن ميان تفاوتي لحاظ ، اين از ديگر اينكه ضمن نيست ، بينياز علمي اطلاعات سطح
.نيست آن جز يا فيزيك شيمي ،
تقسيم همچون اموري بيترديد ;نيست انبوه دانشگاه آمدن بهوجود دليل تنها البته اين
نياز موجب اقتصادي ساختارهاي و فني ابزارهاي رشد روبه پيچيدگي اجتماعي ، كار روزافزون
براي متخصص نيروي تربيت ماموريت كماكان دانشگاه حيث ، اين از و است متخصص نيروي به بيشتر
بيستم قرن دوم نيمه مياني سالهاي در اگر مثلا.دارد عهده بر را جامعه نيازهاي
اين قرن ، پاياني سالهاي در داشت ، نياز الكترونيك متخصص به خاصي ميزان به جامعهاي
بالا مصرف ، افزايش جمعيت ، ازدياد همچون عواملي زيرا گرفت ، خود به بالايي ضريب مقدار
از بسياري شدن الكترونيكي لوكس ، ابزارهاي انبوه مصرف تكنولوژيك ، رشد زندگي ، سطح رفتن
به مقتضي گرفت ، صورت سالها اين در كه...و ارتباطات تفريحات ، عمومي ، خدمات ابزارهاي
نظر به اما.بود الكترونيك متخصصان از بيشتري بسيار تعداد تربيت نتيجه در و گرفتن كار
است ، بديهي اولا متخصصان افزايش و دانشجويان افزايش علل عنوان به موارد اين ميرسد
بر است مهمي دليل خود دلايل همين ثالثا و نميكند توجيه را افزايش آن حجم تمامي ثانيا
.عمومي تعليمات سطح رفتن بالا ضرورت
تعداد مقتضي سو يك از كامپيوتر ، مثلا الكترونيكي ، ابزارهاي وسيع افزايش مثال ، عنوان به
افزايش مقتضي ديگر سوي از اما است ، ..و برنامهنويسي تعمير ، توليد ، براي متخصص بيشتري
از استفاده گسترش براي.هست نيز مصرفكنندگان سطح در شده عمومي تخصصي معلومات نوعي
:داريم نياز چيز دو به..و اقتصادي توانايي مثل چيزهايي كنار در جامعه ، يك در اينترنت
جامعهاي دوم ، و اينترنتي خدمات و ابزارها توزيع و توليد براي بيشتر هرچه متخصصاني اول ،
نقش كه است مورد همينآن بهينه مصرف براي تخصص از اوليهاي لايههاي به آشناتر هرچه
تعليمات سطح بردن بالا مورد در نياز مورد متخصص نيروي تربيت بر علاوه را انبوه دانشگاه
.ميدهد نشان عمومي
به ورود براي دبيرستانها فارغالتحصيلان انبوه فشار كه ميكند آشكار تامل اندكي
به ابتدائا حتي و صرفا توسعه ، حال در كشورهاي در چه و صنعتي كشورهاي در چه دانشگاه ،
احساس اين تدريج به بلكه نيست ، شغلي پست يك كردن پر براي تخصص يك آوردن دست به منظور
ضرورت يك تحصيل ادامه تخصصي ، و شغلي خاص هدف هيچ به داشتن نظر بدون كه است گرفته قوت
عقب براي فرهنگي منظر از ;طبقه تغيير يا جايگاه تقويت منظور به اجتماعي منظر از:است
ميتواند شغلي هر در كه ظرفيتهايي توسعه براي اقتصادي منظر از و ;رشد متوسط از نماندن
.باشد بيشتر مقبوليت و موفقيت عامل غيرمستقيم بهطور پايه ، عامل يك عنوان به
از بسياري در حتي و صنعتي كشورهاي عموم در بيستم ، قرن پاياني دهههاي در ترتيب ، اين به
دانشگاهي.ميپذيرد دانشجو انبوه صورت به كه مواجهيم دانشگاهي با رشد ، حال در كشورهاي
دانشگاه از را آن كه مييابد اوصافي ميپذيرد ، خود به را دانشجو از حجمي چنين كه
بيجواب كه ميآفريند انتظاراتي گاه تفاوتها به توجه عدم.ميكند متفاوت نخبهگرا
كه چرانيست استوار مقتضي بنيانهاي بر كه مينهد پيشرو را چالشهايي و ميماند
نمونه از متفاوت دانشگاه اين به نسبت انگيزهها و نيازها تمايلات ، تواناييها ، امكانات ،
نگيرد قرار تامل مورد واقعبينانه صورتي به دانشگاه دو اين تفاوتهاي اگر.است نخبهگر
درست برآورد در سردرگمي نوعي نشود ، تصحيح تفاوتها اين پايه بر يك هر از انتظارات و
اختلال دچار را دقيق برنامهريزي هرگونه كه ميآيد وجود به دانشگاه خروجي و ورودي
.ميكند
انبوه دانشگاه الزامات و اقتضائات
نيست تخصص با متناسب شغل تضمين منزله به دانشگاه به ورود -1
با ملازم اساسا انبوه دانشگاه به نخبهگرا دانشگاه تبديل شد ، اشاره پيشتر كه چنان
.ميشد ملحق عمومي تعليمات بالاي مراحل به اينك كه بود تخصص از درجاتي شدن تلقي عمومي
خود به خود مييافت ، تغيير عمومي حق يك به انحصاري امتياز يك از عالي آموزش كه هنگامي
به عالي آموزش طلب.باشد نداشته مصداق آن مورد در گذشته انتظارات ديگر كه ميكرد ايجاب
نيازهاي ساير عداد در كه نيازي ميكرد ، نياز يك به تبديل را آن عملا عمومي حق يك عنوان
نياز به جامعه آگاهي محصول دانشگاه شدن انبوه.نيست ديگري امر بر موكول و عمومي ، مشروط
نظر بهنداشت متناظر شغل يافتن با ملازمهاي هيچگونه كه آموزشي بود ، بيشتر آموزش به
ايران در انبوه دانشگاه فعلي وضعيت نظر ، اين تقويت براي دلايل بهترين از يكي كه ميرسد
ملازمه عدم و كار بازار وضعيت از خوبي به عالي آموزش داوطلبان عموم كه وضعيتي در.است
به تمايل در تغييري آگاهي اين آگاهند ، تخصصي خالي پست يك كردن پر و دانشگاهي آموزش ميان
.است نكرده ايجاد عالي آموزش
آموزش براي شغل اتوماتيك تامين تصور كه اين است طرح قابل اينجا در كه ديگري مهم نكته
.است بوده افول به رو تدريج به كه است حداكثري دولت نگرش نوعي از متاثر دانشگاهي ديدگان
مديريت و توسعه برنامهريزي كه كنيم تعريف دولتي را "حداكثري دولت" بتوانيم اگر
كه كنيم تعريف دولتي را "حداقلي دولت" آن برابر در و است گرفته عهده رابه فعاليتها
به كه نتيجهاي ميداند ، خود اصليتر وظيفه را قابليتها مديريت و توسعه برنامهريزي
در كه يكديگرند با متناسب پديده دو حداقلي دولت و انبوه دانشگاه كه است اين ميآيد دست
برنامهريزي نوعي حداكثري دولت معنا ، اين در.داشتهاند بيشتري مقبوليت اخير دهههاي
كارخانه يك در مهندسي پست يك ازاي به مثلا آن ، مطابق كه دارد برعهده را متمركز مكانيكي
علوم وزارت برنامه در مكانيك مهندسي پست يك است ، شده تدارك صنايع وزارت برنامه در كه
تصور آن ، مقابل در.است افول به رو دولت از تصور اين كه حالي در.ميكند پيشبيني
دارد ، امكانات و مديريت توسعه و ظرفيتها بردن بالا ضرورت از حكايت كه دولت از حداقلي
انساني نيروي كيفيت افزايش قالب در اصالتا را عالي آموزش كه است تفكري با متناسب
ولي ;باشد فعاليتها توسعه برنامهريزي مناسب زمينه ميتواند البته كه ميكند ملاحظه
.ندارد وجود دو اين ميان تناظري و نيست چنين ضرورتا
اين از بهينه بهرهبرداري جهت برنامهريزي براي را دولت دست قطعا عالي آموزش توسعه
كه جايي در خصوصا عالي ، آموزش دولتي برنامهريزيهاي همواره و گذاشت خواهد باز امكان
ابواب ساير در آن نقش و عالي آموزش خروجيهاي جايگاه به نگاهي است ، راجع بودجه به
كه هنگامي خصوصا عالي ، آموزش توسعه.است داشته سريع بازدهي منظر از دولت عمومي برنامه
به متكي عمدتا است ، مدنظر توسعه اين به مربوط لوايح و طرحها در اقناعي ادله بحث
كه هنگامي از ميرسد نظر به حال ، عين در.است بوده توسعه اين كاربريهاي و علمي ضرورت
انساني نيروي كيفيت افزايش كلي ضرورت جنس از ادلهاي به بتوان عالي آموزش توسعه براي
آنچه مقابل در كه است برنامهريزي در فكري بلوغ نوعي نشانه اين كرد ، استناد
و تبديلات به بلكه نميبرد ، انتظار را فوري و مستقيم برداشت نوعي ميكند سرمايهگذاري
در آموزش طريق از انساني نيروي كيفيت افزايش غيرمستقيم تاثير جمله از پيچيده تحولات
.است آگاه نهايي بازدهي و توسعه روند
و ماموريت از حداقلي تصورات با حتي كه نيست چيزي اشتغال توسعه براي دولت از انتظار
حداقليترين بايد عليالقاعده كه جهان كشورهاي ليبرالترين در.باشد منافي دولت وظيفه
درصد كاهش دولت موفقيت سنجش براي معيارها مهمترين جمله از باشند ، داشته نيز را دولتها
ديگر ، عبارت به.آموزش توسعه از مستقل است امري اشتغال ايجاد اما.است جامعه بيكاران
آموزش درصد:ميشود گرفته نظر در همزمان ملاك دو جامعه يك كار نيروي وضعيت سنجش براي
بالاتر است انساني نيروي كيفيت از حاكي كه اول متغير ميزان هرچه.بيكاران درصد و ديدگان
وضعيت با بيابد ، پايينتر است انساني نيروي بهرهوري از حاكي كه دوم متغير ميزان و رود
شغل ميشوند وارد دانشگاه به كه افرادي براي كه حالا كه تصور اين لذا.مواجهيم بهتري
شده برنامهريزي ارتباط نوعي تصور به متكي ميشوند ، پذيرش چرا اصلا ندارد وجود متناظري
برخوردار لازم امكان از نه فعلي شرايط در ميرسد نظر به كه است شغل و آموزش بين متمركز
.كافي مطلوبيت از نه و است
وصف اين شمردن كهبر شود تاكيد است شايسته تفاهم ، تقويت براي
را رشته هر در دانشجويان نشده محاسبه افزايش جهت در سياستي نوع هر انبوه ، دانشگاه براي
دانشجو پذيرش ميزان ملاك تنها متخصص ، به نياز ميزان گرچه كه است واضح.نميكند تاييد
نيازها برآورد از فارغ كلي به نميتواند عالي آموزش برنامهريزي اين ، وجود با نيست ،
توجه با.است متفاوت كلي به دانشگاهي گوناگون رشتههاي در عامل ، اين اهميت ميزان.باشد
به ميشدند محسوب تخصصي پيشتر كه آموزش از سطوحي جامعه ، يك رشد موازات به اينكه به
بهطور انساني نيروي كيفي توان افزايش قصد به آموزش توسعه ميشوند ، ملحق عمومي تعليمات
علوم در هم كلمه ، عام معناي به پايه علوم.است پايه علوم متوجه مرحله اولين در كلي
فنون مرز به كه علومي براي كه ميشود اطلاق رشتههايي به طبيعي ، علوم در هم و انساني
دانشجويان از بيشتري تعداد پذيرش معنا اين در.دارند را اوليه مقدمات حكم ميشوند نزديك
در پذيرش افزايش همين به نسبت تاريخ و بيولوژي فيزيك ، رياضيات ، مثل رشتههايي در
كلي بهطور پايه علوم زيرا است ، برخوردار بهتري توجيه از پزشكي و مهندسي مثل رشتههايي
توانايي باشد داشته انطباق قدرت مختلف برنامهريزيهاي با كه فكري ظرفيتهاي افزايش در
.دارد بيشتري
بيشتري استعداد باشد ، بالاتر آن هزينهبري نيز و آموزشي رشته يك سختي درجه هرچه همچنين
رشته مثلادارد دانشجو پذيرش ميزان در معيار يك عنوان به نياز ملاحظه مراعات براي
رشته ، اين دوره طولداراست زيادي مقدار به را صفت دو اين كه است رشتههايي از پزشكي
نيز و است لازم آن براي كه گستردهاي باليني تجربيات كردني ، حفظ مطالب انبوه حجم
رشته در دانشجو پذيرش ميزان كه ميكند اقتضا غيره و آزمايشگاهي هزينههاي و ملزومات
وصف دو اين از كه رشتهها ديگر به نسبت بيشتري ملاحظه با مشابه رشتههاي ساير و پزشكي
ميزان بيرويه توسعه با كه مخالفتهايي در اگر.گيرد صورت برخوردارند كمتري ميزان به
همين دليل به ظاهرا ميشود ، استناد رشته اين به غالبا ميگيرد ، صورت دانشجو پذيرش
در دانشجو پذيرش گسترده افزايش طرح اتفاقا كه شويم يادآور است شايسته.است اوصاف
منطق براساس دقيقا بلكه انساني ، نيروي كيفيت كلي توسعه منطق براساس نه پزشكي رشتههاي
ميزان كه بهطوري رفتهاند خطا به نياز اين برآورد در اينكه الا است ، بوده نيازسنجي
شده سعي سپس و شده داده قرار مدنظر صنعتي كشورهاي در جمعيت نفر هزار هر در پزشك نسبت
در تفاوت همين اينكه از غافل.شود جبران تفاوت اين پزشكي دانشجويان افزايش طريق از است
هم درماني بيمه پوشش كيفيت و كميت نيز و تجهيزاتبيمارستاني ساير و تخت ميزان زمينه
صورت به بايد درمان و بهداشت جهاني استانداردهاي به شدن نزديك براي تلاش.دارد وجود
نه ميگرفت ، صورت مورد سه هر در مطلوب وضع و موجود وضع ميان فاصله كردن كم به همزمان ،
.نميكند حل هم را چنداني مشكل و است كمهزينهتر و آسانتر البته كه مورد ، يك در فقط
است كيفيت افت از درجاتي با ملازم كمي توسعه -2
در است ، كميت بر كيفيت برتري عام پذيرش فرهنگي ، لايههاي ميان در رايج باورهاي از يكي
دانشگاه به نخبهگرا دانشگاه تغيير و نيست قبول قابل مطلق صورت به اصلي چنين كه حالي
دو اين از هريك ثبات فرض با كه است بديهي.است باور اين به نامساعد پاسخي خود انبوه ،
اين از يكي شدن نزديك فرض با كه است بديهي بازهم و است مثبت تحولي ديگر عامل رشد عامل ،
اين ، بنابرنميكند حل را مشكلي ديگر عامل فوقالعاده رشد حتي صفر ، مرز به عامل دو
.است ديگر عامل ضرر به عامل دو اين از يكي محدود بيش و كم افزايش مجادلهآميز ، فرض تنها
در بهويژه كميت ، وسيع نسبتا و سريع نسبتا افزايش آن كنار در و كيفيت ضريب ثبات تصور
افزايش دانشجويان تعداد كه هنگامي.است غيرواقعبينانه حدودي تا امكانات ، محدوديت كنار
براي است قرار وقتي كه چرا ميآيد پايين جديد دانشجويان مجموعه علمي استعداد يافت ، معدل
متعلق مازاد اين از بخشي شوند ، پذيرش نفر هزار نفر ، دويست جاي به كشور سراسر از رشته يك
ردشدهها جزو محدودتر پذيرش يك در كه است كساني آن از عمده سهم اما است ، جمعيت رشد به
هم اينجا در و است استاد افزايش با ملازم دانشجو افزايش ديگر ، سوي از.ميگرفتند قرار
توانايي معدل افت با ناگزير اساتيد تعداد شدن برابر چند يعني دارد ، وجود تفاوت همان
علمي استاندارد بايد ناگزير اساتيد از بيشتري تعداد جذب براي است ، زيرا همراه آنها علمي
است كافي مورد دو همين ديگر ، مشكلات نبودن فرض با اين بنابر.كرد تعديل را استاد پذيرش
موارد ، براين اگر اماباشد داشته همراه به كيفي افت دانشگاه كمي توسعه شرايطي هر در تا
كيفيت ضريب كاهش كنيم ، اضافه را دانشجويان كمي رشد با معكوس رشد يا و امكانات ثبات
صورت به تحولي و تحويل چنين در كيفيت افت از بخشي دستكم ، اين ، بنابرميشود آشكارتر
.نيست اجتنابپذير تغيير ، بهينه مديريت فرض با حتي و ميافتد اتفاق ناگزير
پيش پرسش اين كميت ، بر كيفيت تقدم فصل بر دائر كلي فرض پيش نوعي به توجه با اينجا در
داد؟ رضايت كمي وسيع تغييرات به ميتوان كيفي افت از آگاهي برغم چگونه كه ميآيد
دارد ادامه
|