تازه ائتلاف تازه فضاي
ميكند سيراب ملي اراده را تشنه هيرمند
مقلد؟ يا مبتكر ;سياستمدار
خبر حاشيه
حكم يك حاشيههاي
تازه ائتلاف تازه فضاي
سفيري مسعود
حاكميت از اضافهخروج گنجيبه نظريه شد خواهد پديدار نظريه دو اصلاحطلبان اردوي در
بيابد نميتواند يزدي ملي وفاق جز بستري كه عبدي
بنبست وحدت تحكيم دفتر مركزي شوراي در اختلافنظر خرداد ، دوم جبهه كنگره برگزاري عدم
موجود وضع ادامه كه ميچرخد محور اين بر همه سياسي جناحهاي انعطافپذيري عدم سياسي ،
سال ايران ، 5/5 سياسي عرصه در اصلاحطلبان ظهور از ناشي سياسي آرايش بنابراين نيست ميسر
كاملا وضعيت به چرخش حال در وي خواست گرفتن نظر در بدون خاتمي ، جمهوري رياست از پس
.بود خواهد كمنظير حادثهاي بيگمان گيرد ، صورت هوشياري و درايت با اگر كه است جديدي
:است مشخص مولفه برمبناي 2 تحليلي ايننوشتار
خرداد دوم جبهه در اختلافنظر بروز به كه تحملپذيري در ناتواني و سياسي انسداد - الف
.است شده منجر
در آنچه به نميتوان بنابراين.عراق اول مبناي بر منطقه در بينالمللي وضعيت تغيير - ب
.بود بياعتنا شود پديدار اسلامي جمهوري مرزهاي حاشيه در خطر يك عنوان به نزديك آينده
اعاده در ناتواني صورت در ميدهد ترجيح بحران از خروج براي اكثريت جناح دليل همين به
بايد صورت آن در و كند بهرهبرداري اپوزيسيون يك مثابه به پارلمان از خواستههايش ،
اطلاع به جدي بهطور را خواستههايش و كند چين دست اكنون هم از را خويش همراهان
از حمايت عطاي دارند قصد آرامش كمال در ميرسد نظر به كه شهرونداني.برساند شهروندان
مجموعه در تيراژ انجماد ميتواند مدعا اين گواه.ببخشند لقايشان به را اصلاحطلبان
.باشد خردادي دوم فعال روزنامههاي
كه است دردي احزاب شكلگيري حتي يا و پويايي از اجتماعي جنبشهاي و نهضتها پيشگامي
.است نشده آن نقاهت مرحله از عبور حداقل يا و درمان به موفق هنوز ايران معاصر تاريخ
و بودهاند مردم مطالبات پيرو كه كنند انكار نميتوانند بخواهند اگر حتي خرداديان دوم
در خاتمي حضور بسترساز كه بهتر فرداي يا و بهتر آينده شعار.آن شكلدهي پيشرو نه
نامزد يك خواستههاي وضعيت صورت براي مولفهاي طرح جز نميتوانست بود ، سال 76 انتخابات
.باشد جديد
دادند اختصاص خود به را پارلمان كرسيهاي اكثريت اصلاحطلبان كه بهار 79 تا لحظه آن از
ميتوانست را امروز كسي كمتر شوند ، صحنه وارد رئيسجمهوري قانونگذاري بازوي مثابه به تا
به نيز بينالملل نظام ديگر سوي از و داشت وجود تعامل به اميد كه چرا.كند پيشبيني
وجود اروپا اتحاديه برگ با بازي فرصت هنوز باشيم اميدوار ميتوانستيم كه ميرفت راهي
.دارد
موفق بنلادن نه و گذشت مجلس از لايحهاي نه كه شد مبدل ياس به هنگامي اميدها همه اما
بنابر معادله سوي دو در تعاريف همه بنابراين.دهد شكل خويش دلخواه نظم به را جهان شد
درصدد اصلاحطلبان تاكنون لحظه آن ازشد جدي تغيير دستخوش شاخصها ، ماهوي تغيير
شرايط تغيير اين كوشيدند محافظهكاران كه همچنان بگشايند واقعيت سوي به راهي تا برآمدند
.كنند جلوگيري رقيب بيشتر چه هر جلو به فرار از و كنند درك توان حد در را
جداسري آغاز
و نوشت حاكميت از خروج تحتعنوان اصلاحطلبان از يكي كه شد شروع مقالهاي از ماجرا همه
نزد در را محافظهكاران انعطافناپذيري قدرت ، از كنارهگيري با خواست جمهوري رئيس از
هم رقيب بيپايگاهي اثبات موضوع اين طرح از عبدي قصد بيترديد.كند ثابت عمومي افكار
.بودن مدافع به رسد چه نيست نظريهاي چنين موافق خاتمي كه داشت ادعا اما بود
تمكين با نميتوانست بود آورده ميان به سخن اعتدال از پيش ، ماه چند از كه جمهوري رئيس
.شود تصور غيرقابل شايد و راديكال فضاي يك وارد اقدام اين به
وضعيت صورت وضوح به سوم ، كنگره در بلكه نداد دست از را خود آرامش تنها نه مشاركت اما
.كرد ترسيم واقعي دادههاي برمبناي را موجود سياسي
پاسخ لحظه اين تا اما كرد نخواهد تحمل را موجود وضع چپ جناح كه بود مشخص خوبي به
ارشد عضو يك عطريانفر محمد هنگامهاي ، چنين در.است نشده يافت آن براي مناسبي
امروز تا ميبايست كه خرداد دوم جبهه كنگره آستانه در تهران شهر شوراي رئيس و كارگزاران
نظام براي [رئيسجمهوري و مجلس بخوانيد] آينده اميد كه كرد تاكيد باشد ، شده برگزار
دكتر اظهارات با ابتدا كه مثلثي.ساخت را مثلث سوم ضلع جمله اين با او.هستند كارگزاران
كه گفت و نداشت ابايي خاتمي با خويش موقعيت مقايسه از كه شد آغاز مهاجراني عطاءالله
محمدعلي دكتر كارگزاران مركزي شوراي رئيس را دوم ضلع.باشد آينده جمهوري رئيس ميتواند
نامزد عنوان به نوري عبدالله از حزب اين توانايي بر تاكيد بر افزون كه داد شكل نجفي
مبارز روحانيون مجلس كه شرايطي در آيا.داد خبر جمهوري رياست آينده انتخابات در دوستانش
مشاركت بود ، كرده خودداري خرداد دوم جبهه كنگره در شركت از شده پذيرفته دليل هر به بنا
چنين اصولا كه بود بهتر بنابراين.كند انشا احزاب ساير به را خواستههايش ميتوانست
.ندارد اكنون جز حركتي بستر دهد ، رخ ميتواند آينده در آنچه اما.نشود برگزار كنگرهاي
اپوزيسيونگرايي
به استراتژي يك تدوين جز چارهاي اكثريت ، جناح حزب پرقدرتترين مثابه به اكنون مشاركت
اين جز اگر كه چرا.ندارد كشور هدايت در تاثيرگذار و سياسي معادلات عرصه در بقا مفهوم
.شود اكثريت مدعي نميتواند باشد ،
آخرين براي شدهاش تعريف نقطه آخرين در را رقيب تا است نشسته انتظار به دليل همين به
شود ، نگهبان شوراي از عبور به موفق خاتمي جمهور رئيس درخواستي لوايح اگر.زند محك بار
زمستان پارلماني انتخابات تا حداكثردهد شكل تغيير كنوني اپوزيسيونگرايي انديشه شايد
رسيدن و انجام درصدد مشاركت آنچه به نگهبان شوراي از لوايح بازگشت صورت اين غير در82
.كرد خواهد فراهم كافي انگيزه است آن به
پرچمداري و عمومي افكار در خويش موقعيت حفظ براي مشاركت آينده ، روزهاي در مبنا اين بر
به صندليها همه واگذاري از پيشگيري و خرداد ميليوني 18 و 22 خرداد دوم ميليوني راي 20
.برداشت خواهد گام هستند ، ملي وفاق خواهان كه [آزادي نهضت] مذهبيها ملي با ائتلاف سوي
.است خرداد راي 18 ميليون به 22 خاموش راي ميليون افزودن 14 همگرايي اين دلايل از يكي
كنترل كه حاكميت از بخشي موجود ، وضع ادامه صورت در كه رسيدهاند نتيجه به جوان چپهاي
بينالملل نظام تغيير و بينالمللي معضل حل درصدد سرعت به است ، خارج دستشان از آن
كه مجلس دستدادن از بر افزون اينان صورت آن در و آمد خواهند بر خويش نفع به منطقهاي
يك اگر حتي.بگيرند ناديده بايد نيز را جمهوري رياست است ، پيشبيني قابل اكنون هم از
حادثهاي چنين وقوع از پيش چه چنان اما.زند تكيه برمسند كروبي مهدي نظير ديگر روحاني
را خويش مردمي پايگاه پرستيژ ، حفظ با ميتوانند شوند جديد ائتلاف يك شكلدهي به موفق
اين تا كه است رو اين از.بزنند دست سياسي اعتكاف به بخواهند كه بيآن.كنند حفظ نيز
طي گنجي اكبر آنچه.دهند سامان وحدت تحكيم دفتر در گانه دو وضعيت به نخواستهاند لحظه
كنوني سياسي انسداد تبديل از تا مشاركتيهاست جدي دغدغه است ، كرده عنوان گذشته روزهاي
افرادي نظر از.كنند جلوگيري عراق تكليف تعيين از پس آمريكا سوي از ملي تهديد يك به
اصولگراتر ميتوانند مشاركت چپهاي موتلفه ، جمعيت كل دبير عسگراولادي حبيبالله نظير
اينان با اقتصادي مديريت نحوه در محافظهكاران كه چرا باشند ، سازندگي كارگزاران از
.نيست ديگر حزب بر حزبي ترجيح معني به امر اين البته.دارند اختلافنظر
انتخاباتي عرصههاي از كنارهگيري ميتواند تاكتيك بهترين استراتژي ، اين وقوع صورت در
صرف اما شد خواهند ميدان وارد ناشناس كه نامزدهايي با يا و تنهايي به رقيب كه چرا باشد ،
حال در آنچه شايد.جديد شيوهاي به حاكميت ، از خروج يعني نامزد معرفي از خودداري اعلام
.باشد گروهي درون بحثهاي كرده ، مواجه تاخير با را همگرايي اين اعلام و شكلگيري حاضر
ملي از گريزان روحانيون و اسلامي انقلاب مجاهدين چپهايسازمان كردن قانع كه چرا
خرداد دوم از بخشي اگر حال عين در.است دشوار بس كاري مبارز روحانيون مجمع در مذهبيها
ميانه در مشاركت كنند ، حمايت به راضي حدودي تا نيز را چپها تا شود همراه كارگزاران با
.ماند خواهد ميدان
دو اصلاحطلبان اردوي در سياسي نيروهاي از آرايشي چنين شكلگيري صورت در ترتيب هر به
از خروج نظريه اضافه به گنجي نظريه يعني شد خواهد پديدار شده صورتبندي كاملا نظريه
.بيابد نميتواند يزدي ابراهيم دكتر سوي از شده مطرح ملي وفاق جز بستري كه عبدي حاكميت
كه حوادثي.نيست نوشدارويياش از كمتر تلخيهايش كه است طنزي البته استراتژي اين و
موقعيت در را خويش دوستان ميتوانند همواره كردهاند ثابت گذشته در سازندگي كارگزاران
ميتواند آينده روزهاي حوادث.باشند مشاركتي اينان اگر حتي.دهند قرار آفسايدگيري
قدرت نه و حجت نبرد عنوان به آن از فقيد بازرگان مهندس روزگاري كه باشد حركتي آغازگر
!باشد حجت تمامكننده ميتواند مشاركت آيا.بود كرده ياد
ميكند سيراب ملي اراده را تشنه هيرمند
قنواتي زارعي اردشير
چالش با مواجه غيرسياسي ظاهر به مسئله يك واسطه به اخير روزهاي در ايران خارجي سياست
انفعال و عدمكارآيي نشاندهنده ميتواند آن به مناسب پاسخگويي عدم كه است شده بزرگي
جدايي دچار را تصميمگير لايه و شهروندي جامعه بين همگرايي و فكري هم سطوح و شده تلقي
.ببخشد بالاترين ابعاد را افتراق اين و كرده
ميگذشت ، هيرمند رودخانه آب جريان روي بر سدكجكي دريچههاي بستن از كه سال چند از بعد
گشودن با ديگر بار كه گرديد توافق افغان و ايراني مقامات بين دوجانبه مذاكرات در
ملت دو بين دوستي و آب ميزبان هميشه همچون را هيرمند رودخانه خشك بستر سد اين دريچههاي
- افغانستان امورخارجه وزير اظهارات تحتتاثير نيز شروع در كه خوشبيني اين اما.نمايند
و درخواست به بنا كه است بوده دوستانه انسان حركت يك صرفا اقدامي چنين كه اين بر مبني
در.بود گرفته خود به غبارآلودي و بياعتمادي رنگ - شده انجام ايراني مقامات خواهش
هامون و هيرمند بود ، مقصد به رسيدن راه ميانه در هنوز كه آب جريان قطع با اخير روزهاي
.ماندند عطش در همچنان
كشت آبياري جهت سد پشت آب تخصيص بار اين كجكي ، سد دريچههاي دوباره بستن بهانه ظاهرا
امور وزير تماس طي نيز افغانستان جمهوري رئيس كرزاي حامد.است بوده افغانستان پاييزه
.نمايند پيگيري را مسئله اين شخصا كه داده قول ايران خارجه
كشورهاي تمامي كه است بينالمللي كنوانسيونهاي و ضوابط تابع كنوني دنياي در آب مسئله
شايد.مينمايد آن پيرامون تعهدات و وظايف حقوق ، رعايت به موظف را مقصد و مسير منبع ،
و ميكرد اعتنا جهاني قواعد به نه كه طالبان حكومت براي بينالمللي حقوق بدين پازدن پشت
دوران و كنوني شرايط در اما بود پذيرفتني داشت ، ايران با دوستانهاي رابطه كه اين نه
قواعد نقض هم ميتواند نموده دريافت ايران طرف از را كمكها بيشترين كه انتقالي حكومت
بيشائبه مساعدتهاي سالها و ايران ملت به توهين هم و ايران ملي منافع و بينالمللي
با قاطع برخورد دليل همين به.گردد قلمداد افغاني آواره ميليون از 5/2 پذيرايي و آنان
همكاري و كمكها به وابسته زماني هر از بيش افغانستان كه شرايطي در منافعي نقض چنين
تحركات اينگونه وگرنه بگيرد را غيردوستانه حركت چنين جلوي ميتواند است ايران
به تبديل ميتواند آينده در نشود مناسب عكسالعمل با مواجه كه صورتي در تنشآفرين
عكسالعمل اين.گردد ميگذرد ، خزر درياي حقوقي رژيم صحنه در آنچه همچون رويهاي
گرفته خارجي سياست مسئول دستگاههاي از آن گستره كه باشد داشته متفاوتي ابعاد ميتواند
يك در كه شود شامل را جامعه تاثيرگذار و اساسي اركان از يكي عنوان به مطبوعاتي جامعه تا
.نمايد جلوگيري موردنظر نظم در اخلالي هر از است قادر منطقي تعامل و همگامي
است كشوري هر ملي امنيت مولفههاي از يكي و ملي حاكميت از جزيي جهاني ژئوپلتيك در آب
اهميت ميگردند محسوب خشك نيمه جغرافيايي لحاظ از كه ايران همچون كشورهايي در بهخصوص
.مييابد چنداني دو
شده ثبت و شده شناخته هويت داراي طبيعي ، وضعيت از جزيي هامون درياچه و هيرمند رودخانه
و بينالمللي حقوق بنابر آن طبيعي نظم در اخلالي هرگونه كه ميباشند جهان جغرافياي در
موظفند شرايطي هر در آن آب سرچشمههاي و منابع و است قبول غيرقابل محيطزيستي تعهدات
به حقوقي لحاظ از هيرمند آب قطع بنابراين.دهند اختصاص آن به را آب اين از سهميهاي
پذيرفته كشور دو مقامات بين توافقات طي آن مكانيزم نيز قبلا و است پيگرد قابل راحتي
نكند بازنگري خصوص اين در خود سياستهاي در سريعا افغانستان دولت چنانچه.است شده
حقوق و هنجارها به تمكين به مجبور را آنان تعارفي هر از جدا بايد ايران ديپلماسي قدرت
.نمايد بينالمللي
به فعلي بشردوستانه و امنيتي معنوي ، مادي ، كمكهاي از بايد كشور ديپلماسي مسئولان
تنها كه اين نه كنند استفاده مورد اين در ايران حقوق استيفاي براي فشار اهرمهاي عنوان
منتظر هميشه بايد اين جز به كه چرا گردند غيررسمي مراودات در خود طرف نيت حس به دلخوش
از 5/2 بيش كه آبي مقدار كه اين بر مبني - افغانستان سفير گفتههاي كنار در كه باشيم
شاهد بايد - است بيشتر هيرمند آب حجم از ميكنند مصرف ايران ساكن افغاني ميليون
ايراني طرف خواهش و بشردوستي جهت به كه باشيم افغانستان ديپلماسي ارشد مقام فضلفروشي
.كند بيان ايران مردم بر منتگذاشتن با روز چند براي را هيرمند آب يافتن جريان اجازه
مقلد؟ يا مبتكر ;سياستمدار
تاجزاده سيدمصطفي
اول دسته.كرد تقسيم مقلد و خلاق دسته دو به فلاسفه همچون ميتوان را سياستمداران _1
در آيندگان از بسياري كه گونهاي به ميكنند طرح تازهاي گفتمان بعضا و جديد روشهاي
ملي نهضت از را سوئز كانال شدن ملي ايده عبدالناصرپرداخت خواهند فعاليت به چارچوب آن
.گرفت وام ايران در نفت شدن
ديگري و "سبك صاحب" يكي كرد ، تقسيم نيز ديگري گونه به را سياستمداران ميتوان _2
در كه خاص روشي شرايط ، تغيير با كه چرا ميكند ، تهديد "جزميت" را اول دسته."عملگرا"
در.بود نخواهد تازه اوضاع جوابگوي زياد احتمال به است ، بوده پاسخگو ديگري مقتضيات
.ميدهد دست از توجهي قابل حدود تا را خود عمومي مقبوليت و ميماند عقب تحولات از نتيجه
نوعا كه زيرا ميكند ، تهديد "اخلاقي نهيليسم" و "بياصولي" را عملگرا سياستمدار _3
اينكه احتمال نتيجه در.است اصل او براي بيشتر آراي و عمومي افكار جلب قدرت ، با همراهي
بينديشند ، "قدرت" به صرفا و شود ، غافل اخلاقي موازين از يا كند ، فراموش را خود اهداف
.كرد نخواهد رها را وي هرگز "قدرت در حضور" وسوسه.بود نخواهد كم
پيروي خاصي سبك از مقلد سياستمداران از بسياري و عملگرايند خلاق ، دولتمردان اكثر _4
مقلد سياستمدار هر و "عملگرا" لزوما "مبتكر" سياستمدار هر اين وجود با.ميكنند
.نيست "سبك صاحب" ضرورتا
باشد ، بياعتنا خارجي و داخلي تحولات به اخلاق ، با و صادق ولو مقلد ، سياستمدار اگر _5
"صداقت" دليل به اگر حتي كرد ، نخواهد جلب را شهروندان اكثريت آراي كوتاهمدت ، در دستكم
اصول حفظ با "ابتكار" چنانچه.گيرد قرار مخالف و موافق تحسين مورد ،"اخلاقي رفتار" و
اهداف پيشبرد از جلوگيري به قادر نيرويي هيچ باشد ، "ملت خواست" با همسو و اخلاقي
.بود نخواهد خلاق سياستمدار
و مردم با ارتباط برقراري شيوه سال 76 ، در انتخاباتي رقابتهاي به خاتمي ورود نحوه _6
ديني ، مردمسالاري الگوي طرح آمريكا ، مردم با گفتن سخن و CNN با مصاحبه خاص ، شعارهاي
جهاني ائتلاف پيشنهاد انتخابات ، دوم دور در شركت چگونگي تمدنها ، گفتوگوي نظريه ارائه
حال عين در و خلاق سياستمداري را او مجموع در ميتوان كه است آن بيانگر...و صلح براي
حمايت فردي ، خصوصيات از بيش كرد ، جهاني را خاتمي آنچه اين ، وجود با.خواند صاحبسبك
اهداف جهاني شهروندان از بسياري كه زيرا اوست ، از بينالمللي و داخلي عمومي افكار قاطع
نيز و گفتوگو و صلح موفقيت را ، وي موفقيت بنابراين و يافتهاند خود آرمان را ، خاتمي
صورت در كه چرا كردهاند ، دعا آن تحقق براي و قلمداد معنويت و عدالت و آزادي پيروزي
.خورد خواهد رقم بشر براي بهتر فردايي شعارها ، اين تحقق
اخير ابتكار انتخابات قانون اصلاح و رئيسجمهور اختيارات تبيين لايحه دو ارائه _7
تا نشستهاند نظاره به مذكور لوايح بررسي و بحث جريان در را وي عملكرد مردم.است خاتمي
.دارد پاس را ملت حقوق توانست خواهد چگونه او ببينند
كم جهان و ايران در ناشناخته گوناگون دلايل به اما مبتكر چهرههاي ميداند خاتمي _8
را آن توفيق وي آنچه مانند شوند ، بزرگي خدمات منشا نتوانستهاند بنابراين.نبودهاند
و ملي سطح در او براي را خدمتگزاري امكان كه بود خواهد ملت قدرشناس همواره پس.يافت
براي رئيسجمهور چنانچه شد ، خواهند خشنود نيز مردم متقابلا.كردهاند فراهم بينالمللي
خواست و اراده تحقق براي خاتمي آيا.بخواهد كمك آنان از اصلاحات پيشبرد و مشكلات رفع
كرد؟ خواهد پيشنهاد را راهي آنان
خبر حاشيه
القلم ممنوع عبدي
از دفاع جمعيت ارگان) "ارزشها" شده تعطيل نشريه تحريريه توسط كه "سبز بينش" مجله
سال 1375 در عبدي عباس شدن ممنوعالقلم از خود شماره آخرين در ميشود ، منتشر (ارزشها
.داد خبر
[سلام روزنامه انتشار دوره در] ديگر بحراني مرحله":است آمده مجله اين ضميمه كتاب در
اوين زندان در بازداشتش دوران از عبدي عباس خاطرات درج به اقدام روزنامه كه بود سال 75
را خوئيني موسوي آن مسئولين و برانگيخت را ويژه دادگاه حساسيت مسئله اين.بود كرده
برگزار سلام مديرمسئول و محسنياژهاي ريشهري ، حضور با كه نفري سه جلسه در.فراخواندند
مطلب روزنامه در پس اين از عبدي عباس كه شد بنا ريشهري پيشنهاد اساس بر نهايتا شد
از ديگر بار روزنامه پيشنهادها اين پذيرش با نزند نيش كسي به سلام آنكه ديگر و ننويسد
".كرد پيدا نجات تعطيلي خطر
محمدي والمسلمين حجتالاسلام سابق نزديكان از گروهي توسط سبز بينش اينكه به باتوجه
دهانها در شايعه صورت به اين از پيش كه خبر اين ميرسد نظر به ميشود ، منتشر ريشهري
توحيد زندان در را خود سابق محكوميت دوره عبدي عباس گرچه.باشد شده معتبرتر ميچرخيد
.است شده منتشر كتاب شكل به زندانش قبلي دوره از عبدي عباس خاطرات است گذرانده
ايران در سنگسار حذف پيشنهاد
تدوين كار هنوز اما شده مطرح مجلس در ايران كيفري قوانين از سنگسار مجازات حذف پيشنهاد
.است نشده آغاز رسمي طور به آن
در زمزمههايي:است گفته "ايران زنان" سايت به خبر اين اعلام ضمن مجلس نمايندگان از يكي
قبول قطعا آقايان ولي شود انجام رايزنيهايي علما با باره اين در كه است جريان
يك:نوشت آزادي راديو از نقل به نيز اسلامي جمهوري روزنامه ديگر ، سوي از.نميكنند
مبارزه اعدام مجازات عليه جهان سطح در كه "كوتاه قابيل از دست" نام به آمريكايي سازمان
.است كرده اعلام را ايران در سنگسار مجازات عليه خود مبارزه آغاز ميكند ،
دموكراسي و اسلام جمع ازانگليس خارجه وزير دفاع
.كرد دفاع دموكراسي و اسلام جمع از انگليس خارجه وزير استراو جك
مختلف بهطرق اسلام":است نوشته لندن چاپ تخصصي ماهنامه يك در مقالهاي انتشار با وي
يا شورا برپايه را مسلمانان اوليه جامعه خود پيامبر.است طلب ترقي و برابريخواه ديني ،
از جلوتر بسيار زنان به طلاق حق چون حقوقي اعطاي در اصل در اسلام.ميكرد اداره مشاوره
وجود و ديني مراتب سلسله همواره اسلامي نحلههاي از بسياري.است بوده غربي جامعههاي
تاكيد خداوند با فرد ميان مستقيم ضوابط بر آن جاي به و دانسته مردود را واسطهها
با را آن كه چيزي اسلام ذات در":است افزوده ادامه در انگليس خارجه وزير "داشتهاند
همواره اسلا تاريخي نظر از.ندارد وجود سازد متناقض و دراندازد مردمسالاري ماهيت
احزاب تاسيس از اينمقاله در وي ".است مينهاده ارج و ترويج را دين آزادي و تكثرگرايي
متن.است كرده حمايت اروپا در مسيحي دموكرات احزاب مشابه خاورميانه در اسلامي دموكرات
.است شده منتشر تمدنها گفتوگوي بينالمللي مركز مجله شماره آخرين در مقاله اين كامل
اخلاقي پروندهسازي
"قاضيان حسين" خانواده از بازجوييها آغاز از پارلماني منابع از نقل به "رويداد" سايت
اخلاقي مسائل بازجوييها اصلي محور كه است گفته و داده خبر "آينده" پژوهشي موسسه مدير
.بردهاند وي خانه از نيز را قاضيان شخصي آلبومهاي ماموران ميشود گفته.است بوده
شده احضار دادگاه به نيز "آينده" موسسه منشي كه كرد اطلاع كسب همچنين "رويداد" خبرنگار
.است
دانشجويان تجمع در "عسگر سعيد"
اعتراضآميز تجمع حاشيه در شب شنبه وي گروه و "عسگر سعيد" كه گفتهاند عيني شاهدان
.شدهاند ديده دانشگاه كوي دانشجويان صنفي
پس بزرگ تهران انتظامي نيروي فرمانده طلايي ، سردار:است گفته اينباره در موثق منبع يك
دور دستور وي ميشود گفته.است شده شخصي لباس نيروهاي ورود مانع گروه اين شدن ديده از
.است كرده صادر نيز را وي گروه و "عسگر سعيد" جلب و كردن
رضايي اميدوار درخواست
در هفته اين اوايل سليمان مسجد نماينده "رضايي اميدوار" آقاجري ، حكم صدور دنبال به
آن منفي تبعات كه شد احكامي صدور از پيشگيري خواستار "كروبي مهدي" به خطاب نامهاي
در":است آورده خود نامه از بخشي در وي.ميدهد قرار تحتالشعاع را كشور ملي منافع
دور دهند استعفا اگر نيستند قضايي مخروبه سيستم اصلاح به قادر شاهرودي هاشمي كه صورتي
معتدل چهره سياسي ، محافل در و است مجلس ميانهرو نمايندگان از رضايي ".نيست انتظار از
.ميشود شناخته
حكم يك حاشيههاي
اعدام و آقاجري مخالفان
مينامند ، "صادق بنيادگرايان" را آنان تحليلگران كه اصلاحات مخالفان از انگشتشماري طيف
استقبال آقاجري براي اعدام حكم صدور از جريان اين شاخص تشكلهاي و چهرهها برخلاف
.كردهاند
مقابل در آقاجري براي شده صادر حكم":است گفته حزبالله نشريات سردبير "دهنمكي مسعود"
".است سبكتر بسيار مراتب به بود ، شده كه پيشبينيهايي و سبالنبي بر مبني اتهاماتش
تا ميتوان كند ، اجرا را حكم اين قضاييه قوه چنانچه":گفت نيز فيضيه ، نشريه مديرمسئول
علي" ".دارد را كشور و اساسي قانون از حفاظت توانايي قوه اين كه يافت اطمينان حدودي
تشكر حكم اين صدور دليل به آقاجري سيدهاشم پرونده قاضي از نيز مجلس نماينده "اماميراد
به آقاجري اعدام از خود اخير شماره نخست تيتر در نيز "حريم"هفتهنامه.است كرده
.كرد ياد "الهي حكم" عنوان
پيشرو و شاخص طيف با شديد برخورد درباره محافظهكاران ميان صفبندي از "امروز" سايت
سياسي تشكلهاي اكثر ميشود گفته":سايت اين نوشته به.است داده خبر اصلاحطلبان
سياسي خودكشي به را اقدام اين بعضا و نيستند اعدام حكم از حمايت به معتقد محافظهكار
به قادر را خود نيز حوزهها در حتي و دانشگاهها مردم ، بين در كه چرا ميكنند ، تشبيه
".نميبينند آن توجيه
|